رهبر انقلاب دلیل حضور ایران در سوریه را تبیین کردند.
بخشی از بیانات رهبر انقلاب در دیدار اقشار مردم به شرح زیر است:
* در قضیهی فتنهی داعش. داعش یعنی بمب ناامنی. داعش به معنای این بود که عراق را ناامن کند، سوریه را ناامن کند، منطقه را ناامن کند، بعد به نقطهی اصلی و هدف نهایی یعنی جمهوری اسلامی ایران بیاید، جمهوری اسلامی ایران را ناامن کند. هدف اصلی و نهایی این بود. این معنای داعش است.
* ما حضور پیدا کردیم، نیروهای ما هم در عراق، هم در سوریه حضور پیدا کردند به دو علت؛ یک علت حفظ حرمت اعتاب مقدسه بود. چون آن دور از معنویتها و دور از دین و ایمانها با اعتاب مقدسه دشمنی داشتند، قصد تخریب داشتند و تخریب هم کردند در سامرا مشاهده کردید به کمک آمریکاییها گنبد مطهر سامرا را از بین بردند، تخریب کردند بعدها این کار را میخواستند در نجف بکنند، در کربلا بکنند، در کاظمین بکنند، در دمشق بکنند هدف داعش این بود. خب معلوم است جوان مؤمن غیور محب اهلبیت به هیچ وجه زیربار چنین چیزی نمیرود، اجازه نمیدهد این یک علت.
* یک علت دیگر مسئلهی امنیت بود. مسئولین خیلی زود، به وقت فهمیدند که اگر چنانچه جلوی این ناامنی در اینجاها گرفته نشود سرایت میکند میآید اینجا سرتاسر کشور بزرگ ما را ناامنی خواهد گرفت. ناامنی فتنهی داعش هم یک چیز معمولی نبود.
موانع استجابت دعا را بشناسید
دعا کردن یک نیاز فطری بشر است که باعث پالایش و آرامش روح بشر خواهد شد. گاه این دعا ها به اجابت میرسند و گاه هم بخاطر موانعی که خودمان ایجاد می کنیم از اجابت دور میشود. در این نوشتار میخواهیم به عواملی که مانع اجابت دعا هستند اشاره کنیم.
شما برای اینکه دعاهای تان مستجاب شود باید اموال خودتان را مدیریت کنید و نگذارید که مال حرام وارد آنها شوند.
مقدمه
دعا یک واسطه ای برای ارتباط خلق با خالق خودش است. ارتباطی که به راحتی امکان پذیر است و هیچ مشکلی برای برقراری آن وجود ندارد. روح انسان بواسطه مشکلات مادی، ضعیف میشود و نیاز دارد برای تقویت آن به یک مبدا لایتناهی متصل شود و ارتباط برقرار کند. نیایش کردن با خداوند میتواند روح را تصفیه کند و یک انرژی مضاعفی به وجود شما تزریق میکند.
دعا کردن یعنی: اعتقاد پیدا کنیم تمام امور در دستان قدرت الهی قرار دارد و اوست که میتواند گره از کارهای ما بگشاید و ما برای نیاز خودمان به درگاه او پناه میبریم و خواسته های خود را در قالب دعا بیان می کنیم. انتظار داریم دعا های ما به سرعت به اجابت برسد اما وقت نداریم که آیا موانعی وجود داشته یا نداشته است. علاوه بر میل به دعا کرد و اشتیاق به اجابت رسیدن، لازم است موانع اجابت هم وجود نداشته باشد.
مثال: برای پیشرفت کشور، علاوه بر وجود افراد توانمند و امکانات لازم، که شرط اصلی تحقق هستند لازم است موانع هم در کار نباشد مثل اینکه برخی افراد در داخل نظام باشند و مانند ترمز برای انقلاب باشند یا اینکه ناامیدی افراد بزدل نباشد. پس برای پیشرفت لازم است هم استعداد وجود داشته باشد و هم اینکه موانع وجود نداشته باشد. برای استجابت دعا شرایطی لازم است که باید وجود داشته باشند و موانعی هم هستند که باید از سر راه برداشته شوند تا دعا به اجابت برسد.
موانع اجابت دعا
1.چشم امید به غیرِ خداوند داشتن
رسیدن به معرفت یک نعمتی است که برای رسیدن به آن نیاز به تلاش فراوان دارید. وقتی معرفت نداشته باشیم، اینگونه خواهد شد که دعا را انجام میدهیم اما نگاه و توجه ما به انسان های اطراف ما بیشتر از خداوند است. ابن امیدی که باید نسبت به خداوند داشته باشیم را نسبت به خلق او داریم. این کم معرفتی باعث خواهد شد تا دعای ما به اجابت نرسد. «امام صادق (علیهالسلام) فرمودند ؛«هرگاه یکی از شما بخواهد که هر چه از خداوند درخواست کند به او بدهد؛ باید از همه مردم چشم امید قطع کرده و جز به امید خدا امید نبندد. پس، چون خدای عزوجل دانست که او به راستی چنین است، هر چه از خدا بخواهد به او عطا کند.»[1]
توجه: وقتی از تمام مردم ناامید شوید و تمام امید خودتان را متوجه خداوند کنید، آن وقت لطف خداوند را حس خواهید کرد و دعای شما به آسانی اجابت خواهد شد.
2. وجود لقمه های حرام در وجود فرد
وجود مال حرام در زندگی، جلوی رزق معنوی را میگیرد و روح انسان را از دریافت امواج معنوی محروم میسازد. شما برای اینکه دعاهای تان مستجاب شود باید اموال خودتان را مدیریت کنید و نگذارید که مال حرام وارد آنها شوند. بی توجهی به حلال و حرام الهی باعث خواهد شد تا دعاهای ما رنگ الهی نداشته باشد و همین نبود رنگ الهی عاملی برای به اجابت نرسیدن آن است. «پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: همانا بنده دستش را برای دعا به درگاه خدا بالا میبرد در حالی که خوراکش حرام است. با چنین حالی، چگونه دعایش مستجاب می شود؟» [2]
3. ترک امر معروف و نهی از منکر
امام علی (علیهالسلام) فرمودند: « کسانی که این دو فریضۀ الهی را ترک می کنند دعایشان مستجاب نخواهد شد. چنانکه پیامبر گرامی اسلام (ص) در این باره فرموده است: یا امر به معروف و نهی از منکر کنید، یا این نتیجه پش می آید که خداوند، بدترین شما را بر بهترین شما مسلط میکند، و خوبترین شما دعا میکنند، ولی مستجاب نمیشود.»[3]
4. نافرمانی از خداوند
گاهی دعا های ما از فیلترهای بسیاری عبور میکنند و زمانی که نزدیک به اجابت میرسند، گناه و نافرمانی از ما صادر میشود که مانع اجابت میشود. اگر گناه نبود، اجابت قطعی بود اما این نافرمانی ها باعث میشود تا دعای ما به خانه اول خود برگردد و اگر توانستیم فضا را آماده سازیم، دوباره به سمت بالا حرکت کند. «امام محمد باقر (علیه السلام) فرمودند؛ «بنده از خداوند حاجتی را می خواهد و از شان خداست که آن را در آیندهای نزدیک یا با تاخیر برآورده سازد؛ اما بنده مرتکب گناهی می شود، پس، خداوند تبارک و تعالی به فرشته می گوید: حاجت او را برمیاور و او را از آن محروم گردان؛ زیرا که او خود را در معرض خشم من نهاد و مستوجب محرومیت از سوی من شد.»[4]
توجه: خداوند متعال انسان های کسل و تنبل را دوست ندارد و از افراد فعال و خدوم و پرتلاش راضی است و آنان را می ستاید. بنابراین، کسانی که بدون کار و تلاش می خواهند به دعا متوسل شوند و گره های زندگی شان را باز کنند، کاری عبث و بیهوده انجام می دهند چون قطعا به اجابت نخواهد رسید. باید از خواب غفلت بیدار شویم و از چهار دیواری خانه خارج شویم و به دنبال راه حلال برای کسب روزی باشیم.
پی نوشت :
[1] کافی، محمد بن یعقوب الکلینی، تهران، جلد 2 ، صفحه 148
[2] ارشاد القلوب، الدیلمی، صفحه 149
[3] بحار الانوار، جلد 75، صفحه 311
[4] بحار الانوار، مجلسی، مؤسسه الرسالۀ، بیروت، جلد 73، صفحه 329 به نقل از راسخون
چگونه بر کمال گرایی غلبه کنیم؟
کمال گرایی واژه ای است که همه ی ما روزمره با آن سر و کار دارند. به کسی کمال گرا یا کمال خواه گفته می شود که انتظار بهترین عملکرد را از خود داشته باشد.
کمال گرایی می تواند شامل یک بخش یا تمام بخش های زندگی فرد باشد و این موضوع می تواند مربوط به هر یک از این موارد مانند کار، روابط فردی و اجتماعی، ورزش و تندرستی، بهداشت و تمیزی و… باشد، که باعث می شود فرد کمال طلب برای معیارهای سرسختانه ای که برای خود تعیین کرده است تلاش مداوم داشته باشد. وقتی که فرد کمال گرا فکر می کند به معیاری از معیارهایش دست نیافته است، این موضوع باعث خود سرزنشی او می شود.
یکی از جنبه های منفی کمال گرایی این است که مردم معیار ارزش خود و عزت نفسشان را بر مبنای دسترسی و دستیابی به این معیارها قلمداد می کنند. برای اینکه با راههای موثر چه مثبت و چه منفی کمال خواهی، در زندگی آشنا شوید ما را در ادامه ی این مقاله همراهی کنید.
تعریف کمال خواهی
کمال خواهی تلاش بی رحمانه ی فرد برای رسیدن به خواسته ها و معیارهای سرسختانه اش، با بدون در نظر گرفتن مشکلاتی که باید متحمل شود و احساس ارزشمندی که بر اساس دستیابی به این معیارها تعیین می شود، است. کمال طلب ها غالبا تمرکزشان بر جنبه های منفی زندگی است و همچنین توجه شان به آن موقعیت هایی است که به خواسته هایشان نرسیده اند، نه آن زمانی که موفقیتی کسب کرده باشند.
کمال گرایی؛ تهدیدی برای سلامت روانی و جسمانی است. بنابراین در این مواقع خود را تحقیر و سرزنش می کنند و مدام با خود واگویه های منفی و انتقادی دارند. این افراد چون از شکست خوردن می هراسند از انجام تکلیف سر باز می زنند و همچنین زمانی که موفقیت هایشان را دست کم می گیرند، به جای تشویق خود این موفقیت را کوچک می پندارند. با این تفکر که کار شاق و سختی نبوده است و هر کس دیگری هم می توانست از پس این کار بر بیاید.
چگونه بر کمال گرایی غلبه کنیم؟
بخش های اصلی کمال گرایی
معیارهای سخت گیرانه و سرزنش خود
متاسفانه به دلیل اینکه ممکن است کاری برای فردی دشوار باشد و برای دیگری نه، تعریف درستی از معیارهای سرسختانه نداریم. البته کمال گرایی جنبه های مثبت و منفی دارد، و وقتی فرد کمال خواه، معیارهایش نیز برای او بسیار دشوار و طاقت فرسا باشد، کمال گرایی او را منفی و افراطی تلقی می کنیم.
همانطور که گفته شد این افراد به جای تمرکز بر موفقیت هایشان بر شکست های خود تمرکز می کنند و مدام خود را به باد انتقاد می گیرند و در آن موقع با جمله های انتقادی چون: باید این کار را به بهترین شکل انجام می دادم، یا من خیلی خنگم چون نمره ی امتحانم کم شده است، خود را سرزنش می کنند.
تلاش بیش از اندازه برای رسیدن به معیارهای سرسختانه با وجود پیامدهای منفی
زمانی که فرد کمال طلب برای رسیدن به اهدافی که تحت شعاع معیارهای سرسختانه است، تلاش می کند به پیامدهای ناخوشایند آن که نظیر اضطراب، نگرانی و خستگی است نگاه نمی کند و جالب این است که حتی ممکن است از رخ داد این پیامدها لذت هم ببرد، چرا که مدرکی یافته است دال بر موفقیت خود.
بنابراین کمال گراها حاضر هستند خود را تا مرز مشکلات روحی و محدودیت های جسمی پیش ببرند. بطور مثال حاضرند برای شرکت در مسابقات ورزشی، از خستگی و تمرینات سخت بیهوش شوند تا به نوعی احساس کنند موفق شده اند.
چگونه بر کمال گرایی غلبه کنیم؟
ارزش خود را بر اساس معیارهای سر سخت تعیین کردن
افرادی که کمال خواهی افراطی و مشکل ساز دارند، ارزشمندی خود را طبق معیار آنچه انجام می دهند تعیین می کنند، نه آنچه که هستند. تصورشان این است، فقط زمانی خوب هستند و خوب عمل می کنند که به معیارهای عالی و مهم شان در زندگی دست یابند، به جای اینکه تصویری منطقی و متعارف از خود داشته باشند و توان خود را در نظر بگیرند و نسبت نتیجه ی کار بی تفاوت باشند. بنابراین تصویری که از خود دارند، منوط می شود به جنبه هایی که برای موفقیت در آن زمینه کوشش می کنند.
پیامدهای منفی شایع کمال گرایی
پیامدهای عاطفی
نگرانی و اضطراب
افسردگی و احساس ناراحتی
پیامدهای اجتماعی
دوری گزینی و انزوای از اجتماع
پیامد محدودیت در علاقه مندی ها
توجه بیشتر به یک زمینه و یا امور خاص ( مثلا تمرکز اصلی بر شغل و فعالیت اجتماعی و در عین حال بی تفاوت به روابط خانوادگی)
محدودیت ایجاد کردن فعالیت های انگیزه بخش و لذت دهنده برای خود از حیث اینکه این فعالیت ها مرتبط با موفقیت من نمی شود و یا حتی مانع پیشرفت من می شود. مثلا سینما نمی رود و یا رمان نمی خواند.
پیامدهای جسمانی
بی خوابی و یا بدخوابی
احساس کوفتگی و خستگی زیاد
اسپاسم عضلانی
دردهایی که مربوط به اعصاب است، مثل میگرن، دل درد، کاهش اشتها
پیامدهای شناختی
این پیامد مربوط به حوزه ی تفکر فرد می باشد.
تمرکز پایین
نشخوار فکری
خود سرزنش گری بالا
عزت نفس و اعتماد بنفس پایین
پیامدهای رفتاری
وسواس چک کردن (به طور مثال پیامی را که قبلا برای کسی ارسال کرده، بارها و بار می خواند تا مطمئن شود پیام درستی بوده است)
تکرار کردن تکالیف (یک متن را چدی بار می نویسد و ویرایش می کند)
زمان زیادی برای انجام کاری متحمل شدن
فرار از وظیفه
به تعویق انداختن و اهمال کاری (کمال گرایی،استرس و عقب انداختن کارها)
تهیه کردن فهرست کاری
بیش از اندازه وجدان کاری داشتن و مسئولیت پذیر بودن
تنفر از تلف کردن وقت و مشغله داشتن بیش از حد
چگونه بر کمال گرایی غلبه کنیم؟
انواع متفاوت کمال گرایی
محققان برای کمال گرایی انواع مختلفی را در نظر گرفته اند. آنها کمال طلبی را شامل معیارهای سطح بالا هم برای خود و هم دیگران تعیین می کنند. علاوه بر خود باور فرد بر این است که دیگران از و انتظارات بالاتری دارند.
گروه دیگری از محققان، کمال طلبی را معیارهای شخصی سخت گیرانه و البته خودسرانه در برابر اشتباهات، نیز قلمداد می کنند. بنابراین با وجود تفاوت زیاد در تفسیری که از کمال گرایی وجود دارد، این کمال خواهی برای بعضی از افراد زیان بار و برای برخی سالم و مفید می باشد.
تفاوت کمال گرایی مشکل آفرین و پیشرفت گرا
درست است همه ی افراد برای دستیابی به هدفشان تلاش می کنند و این تلاش بخشی از زندگی است. کسی با تنبلی به جایی نرسیده و پیشرفتی نمی کند، اما خیلی مهم است که تفاوت کمال طلبی سالم از ناسالم را بدانیم.
تعیین هدف و تلاش برای دست یابی به آن می تواند به گونه ای باشد که طی اقدامات مثبت انجام گیرد، که شخص با این اقدام احساس شادکامی، موفقیت و رضایت را با حداقل پیامد منفی تجربه کند. مثلا تلاش یک ورزشکار برای موفقیت در مسابقات ورزشی نه تنها منفی است بلکه بسیار مثبت و کارامد است. چرا که لازمه ی پیشرفت تلاش است و این تلاش جزء ضروری موفقیت می باشد.
آن چیزی که در این بین آسیب رسان است، خود سرزنشگری، احساس شکست و عدم رضایت از خود است که عزت نفس و خود ارزشمندی فرد را خدشه دار می سازد. آن چیزی که مهم و ارزشمند است، این است که فرد از شکست های خود درس بگیرد و به جنبه های مثبت عملکردش در عدم موفقیتش توجه کند و با تمرکز بر نکات مثبت این تجربه ی به ظاهر تلخ و شناسایی علت های شکست خود، تلاشش را با استراتژی ادامه دهد، به این صورت که با برنامه ریزی منطقی و منظم پیش برود تمرینات خارج از توان او نباشد.
نتیجه گیری
کمال گرایی یا همان کمال خواهی، واژه ای است که به نظر دارای بار مثبت می باشد. اما واقعیت این است، زمانی کمال گرایی مثبت است که با حفظ عزت نفس و ایجاد حس ارزشمندی در فرد، همراه باشد. اما کمال خواهی که پیامدهای منفی به دنبال داشته باشد و فرد را با چالش روبرو کند نه تنها سازنده نیست بلکه آسیب رسان نیز می باشد.
منبع: غلبه بر کمال خواهی، ترجمه سارا کمالی، انتشارات ارجمند.1394
معایب طولانی شدن دوران نامزدی
محدودیت و محرومیت های زمان نامزدی، زن و شوهر ها را خسته و نگران نموده و آن شور و اشتیاق اولیه و آرامش خاطر را از بین می برد.
جنبه های منفی طولانی شدن دوره نامزدی
سختگیری های بیش از حد خانواده ها به عروس و داماد
معمولا خانواده های ما از دختر و پسر خود در دوران عقد همان توقعاتی را دارند که در دوران پیش از عقد داشته اند. به همین دلیل افراد در این دوران مجبورند هم توقعات خانواده و هم توقعات همسرشان را برآورده نمایند. در حالی که این توقعات و انتظارات گاهی در نقطه مقابل هم قرار دارند. اینجاست که دچار دوگانگی می شوند و ممکن است زیر فشارهای خانواده و همسرشان کنترل اوضاع را از دست بدهند. رفت و آمدهای طولانی شدن دوره نامزدی، ممکن است بین اعضای خانواده تنش هایی ایجاد شود.
وسوسه های شیطان و بهانه های دل
از آن جا که دختر و پسر برای اولین بار با یکدیگر صمیمی شده و در رفتار و کردار و جمال و کمال دیگری دقیق می شوند، شاید به نکاتی برخورد کنند که سبب کاهشِ رغبت آنان گردد. در این ایام باید توجه داشت مقایسه همسر با دیگرانی که به طور گذرا و کوتاه با آنان برخورد می کنیم، هوس را دامن زده و تنوّع را زنده می کند و زندگی مشترک را می سوزاند و به این نتیجه منجر می شود که دیگران از همسرشان بهترند.
چشم و همچشمی ها و توقعات بی جا
گاهی مشاهده می شود که دختر و پسر یا خانواده های شان از هم توقعات بی جا دارند و بارهای سنگینی را بر هم تحمیل می کنند و دوران شیرین را تلخ می نمایند. این توقعات معمولاً مادی و برخاسته از چشم و هم چشمی ها و رسومات غلط است.
شکستن حریم ها
زوج هایی که قرار است مدت طولانی با هم نامزد باشند ممکن است حدود حریم را رعایت نکنند و روابط جنسی کامل داشته باشند که همین موضوع علاوه بر این که مشکلاتی برای آنها به وجود می آورد و دوران نامزدی را از حالت طبیعی و عادی خود خارج می کند. ممکن است برای یکی از طرفین فشار و الزام برای ازدواج بوجود بیاورد و دیگری انگیزه ی ازدواج را به طور کامل از دست بدهد.
دخالت و وسوسه جاهلان
چه بسا دیده شده که دوران شیرین نامزدی به خاطر دخالت های بی جا و فضولی های دیگران دچار تلخی و سردی شده است. بهترین اسلحه در مقابل این دشمنان همدلی، صمیمیت و هوشیاری دختر و پسر است.
محدودیت ارتباطات و غیرت بی جای خانواده دختر
برخی از خانواده ها با توجه به رسومات جاهلانه و غیرت و تعصب بی جا و غلط مانع از روابط عاطفی و دوستانه دختران شان با نامزد شرعی اش می شوند و نمی گذارند تا نامزد دخترشان بیشتر به ملاقاتش برود. لذا پسر چاره ای جز عروسی و کوتاه کردن مدت نامزدی ندارد.
خستگی و دلسردی
زمانی که دختر و پسر انس و شناخت لازم را نسبت به یکدیگر پیدا نمایند، از لحاظ مسائل عاطفی و روانی و زناشویی نیازمند محرمیتی بیشتر می باشند. لذا محدودیت و محرومیت های زمان نامزدی، آنان را خسته و نگران نموده و آن شور و اشتیاق اولیه و آرامش خاطر را از بین می برد. اگر بخواهند به صمیمیتی بیشتر و به رفت و آمدهای زیادتر بپردازند موجب ناراحتی خانواده ها می شوند. چه بسا در این میان حرف و حدیث ها و کدورت هایی به وجود می آید که شاید تأثیر ناخوشایندی بر روحیه دختر و پسر گذاشته که حتی اثرات آن در زندگی مشترک نیز دیده شود.
مدیریت زمان دوران عقد
به عقیده متخصصان امر ازدواج مناسب ترین مدت برای دوران عقد دختر و پسر 6 ماه تا یک سال است. در این مدت دختر و پسر می توانند خصوصیات شخصیتی، اجتماعی، خانوادگی و… همدیگر را بشناسند و تصویر روشنی از زندگی مستقل خود در آینده به دست آورند و مدت زمان بسیار کوتاهی به درک و شناخت دقیق از یکدیگر برسند.
از کلیدهای ارتباطی استفاده کنید نه از قفل ها
قفل ها:
- تو نسبت به من بی توجه شدی
- تو دیگر مرا دوست نداری
- تو بلد نیستی با یک خانم چه طور رفتار کنی
کلید ها:
- من به توجه تو نیاز داشتم و احساس کردم به من توجه نداری
- من به محبت بیشتر تو نیاز دارم
- من به این که به من بگویی دوستم داری نیاز دارم
- دلم می خواهد با من این طوری صحبت کنی
- من دوست دارم با من این طوری رفتار کنی
قفل ها و کلیدها هردو یک مطلب را بیان می کنند اما به روشی متفاوت. زن و مرد بعد از مدتی به الگوی ارتباطی قبلی خود، چه مناسب باشد و چه نامناسب، عادت می کنند. تغییر الگوی ارتباطی و استفاده از کلید ها مستلزم کوشش و گذشت زمان است.
منبع: مرکز مشاوره رهیاب
راسخون
چهار تصور غلط برای ازدواج کردن
برخی از رسم و رسوم ها باعث میشود تا ازدواج جوان به تأخیر بیفتد. اما همیشه رسم و رسوم ها نیستند که مانع میشوند، بلکه رفتارها و تصورات اشتباه افراد برای ازدواج است. برخی ترس از فقر دارند، گروهی خود برتر بینی و تکبر دارند و عده ای هم درس و شغل را اولویت خود میدانند. این نوشتار به بررسی این موانع می پردازد.
یک تصور اشتباهی که دختران و پسران در ذهن خود دارند این است که، همسرمان باید فرد کاملی باشد و هیچ ضعفی نداشته باشد.
مقدمه
ازدواج کردن باعث میشود تا انسان وارد یک دنیای جدیدی از زندگی شود. دنیائی که آرزوی بسیاری از جوانان است. اما امروزه بخاطر رفتارهای اشتباه جوان و حانواده و تزریق افکار آلوده از طرف دشمن باعث شده تا ازدواج کردن سخت شود. بذخی از خانواده ها هستند که رسم و رسوم های عجیبی برای ازدواج دارند و همان رسم ها مانع ازدواج میشوند. «رهبر معظم انقلاب در دیدار افطاری دانشجویان در سال ۱۳۹۳ ضمن گلهمندی از نگاه بیتفاوت به ازدواج جوانان و تبعات آن فرمودند: «بعضى از تصورات و سنّتهاى غلط در مورد ازدواج وجود دارد که اینها دستوپا گیر است، مانع از رواج ازدواج جوانها است. این سنتها را باید عملاً نقض کرد.» [1]
چهار تصور غلط برای ازدواج کردن
گاهی هم افکار پوسیده و توقعات نابجای شخص است که مانع ازدواج میشود. ما در این نوشتار میخواهیم به توقعات بیجا و اشتباهی که در ذهن شخص است و مانع ازدواج کردن میشود بپردازیم.
1. همسر آینده من باید بی عیب و کامل باشد
یک تصور اشتباهی که دختران و پسران در ذهن خود دارند این است که، همسرمان باید فرد کاملی باشد و هیچ ضعفی نداشته باشد و این تصور باعث میشود تا افراد مورد نظر برای ازدواج را با همین تصور مورد سنجش قرار دهد و قطعا جواب منفی خواهد داد. لازم است به این افراد گوشزد کنیم که هیچ فردی صد درصد کامل نیست و تمام ما این را میدانیم. برای ازدواج، همه ما تمام معیارهای خوب را برای همسرمان میخواهیم اعم از مادیات، معنویات، خانواده، تحصیلات و… اما آیا شما خودتان کامل هستید؟ همانطور که ما کامل نیستیم نباید از همسر آیندهمان هم انتظار داشته باشیم کامل باشد.این تصور غلط را مانند توپ فوتبال در دست بگیرید و یک شوت محکم بر آن بزنید و از ذهن خودتان دور کنید.
نکته؛ همسر شما باید دارای رفتار خوب و نیکو باشد اما اینکه در همه زمینه ها کامل باشد یک اشتباه است. برای مثال؛ کریستیانو رونالدو یک فوتبالیست نمونه است آیا این بازیکن در تنیس هم نمونه است؟هر انسانی یک توانایی های خاصی دارد اما در همه زمینه ها کامل باشند یک اشتباه است. عاقلانه تر فکر کنیم.
2. هر وقت درسم تمام شد ازدواج میکنم
یکی دیگر از موانع ازدواج این است که دختر و پسر میخواهند ادامه تحصیل بدهند و همین را بهانه میکنند تا ازدواج خود را به تأخیر بیندازند. میخواهم بدانیم که شما قرار است به زندان بروید و در آنجا به شما اجازه ندهند که درس بخوانید؟ شما قرار است وارد یک زندگی مشترک و جدید شوید و میتوانید شرط کنید که میخواهید درس خود را ادامه دهید. لازم است بدانید که با ازدواج کردن، بسیاری از استرس ها و نگرانی ها از زندگی شما حذف میشود و با فراق بال میتوانید به درس های خود برسید و به موفقیت دست پیدا کنید. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند؛ بی همسران را همسر دهید، زیرا خداوند اخلاق آنها را در پرتو ازدواج، نیک گرداند و بر روزی و معاش آنها وسعت بخشد و بر مروت و ارزشهای عالی انسانی آنها میافزاید. [2]
3. هیچکس در حد من و خانواده من نیست
تکبر و غرور، یکی دیگر از موانع ازدواج است. غروری که میگوید هیچ کس در حد و اندازه های من نیست. هیچ کس در شأن و منزلت من و خانواده من نیستند تا ازدواج کنند. همین تکبر، غرور و از دماغ فیل افتادن باعث میشود تا ازدواج را به تأخیر بیندازند. این افراد با این نوع رفتار خود، محبوبیتی در بین دیگران نخواهند داشت. «امام صادق (علیهالسلام) فرمودند: منفورترین و مبغوض ترین مردم، متکبر است.»[3]
توجه: خودخواهی و خودبزرگبینی بعضی افراد هم در هنگام انتخاب و هم بعد از ازدواج مایه دردسر آنها است، چراکه در هنگام انتخاب کمتر کسی را میپسندند و بعدازآن نیز همیشه خود را بهتر از همسر خود میپندارند. زندگی با این افراد واقعاً سخت است.این افراد باید بدانند که تمام ما، انسانهایی هستیم با نقاط قوت و ضعف. بعضیها دارای نقاط مثبت بیشتری هستند و بعضیها نقاط منفی بیشتری دارند. تا وقتی خود را از همه برتر بدانیم هیچگاه پیشرفت نخواهیم نکرد.
4. بیپولی و نداشتن درآمد کافی
چرا ازدواج نمی کنی؟ چون پول ندارم و هیچ شغلی هم ندارم که امیدوار به آینده باشم! مگر به خداوند اعتماد نداری؟ چرا اعتماد دارم! مگر نشنیده اید که خداوند در قرآن کریم می فرماید؛ مردان و زنان بی همسر خود را همسر دهید، همچنین غلامان و کنیزان صالح و درستکارتان را؛ اگر فقیر و تنگدست باشند، خداوند از فضل خود آنان را بی نیاز میسازد؛ خداوند گشایش دهنده و آگاه است.[4]
اگر سرمایه کافی ندارید و ترس این دارید که نتوانید خرج ازدواج را در بیاورید باید بگویم که خداوند به زندگی مشترک، برکت میدهد. امام صادق (علیهالسلام) فرمودند: هر که از ترس تهیدستی ازدواج را ترک کند، به خدای عزوجل گمان بد برده است. خداوند عز و جل میفرماید: «اگر تهیدست باشند خداوند از فضل خود توانگرشان میسازد.»[5]
توجه؛ یکی از دلایلی که باعث شده تا ترس از فقر بوجود بیاید، زندگی های پر زرق و برق برخی از افراد دنیا پرست است که جوان میترسد نتواند مانند آنها را تهیه کند.
پی نوشت :
[1] بیانات در دیدار دانشجویان - در بیست و پنجمین روز ماه مبارک رمضان ۱۴۳۵(1393)
[2] بحار الأنوار (ط - بیروت) جلد ۱۰۰، صفحه 222
[3] من لا یحضره الفقیه جلد ۴، صفحه ۳۹۵
[4] قرآن کریم ،سوره مبارکه نور، آیه 32
[5] نورالثقلین، الشیخ الحویزی، مؤسسة إسماعیلیان للطباعة والنشر والتوزیع، 1412، قم، چاپ چهارم، ج3، ص597، ح141
راسخون
کار و تلاش در نگاه قرآن و روایت
انسان ها به دنبال آسایش و راحتی در زندگی دنیایی هستند. لازمه رسیدن به این هدف، پشتکار و تلاش کردن است. هر فردی بتواند تلاش بیشتر در مسیر درست داشته باشد، زودتر به مقصود خود خواهد رسید. تلاش و کوشش عامل…
اگر به دنبال اقتدار و بزرگی هستید، باید از حالت تنبلی خارج شوید و تلاش و کوشش کنید تا به مقصود خودتان برسید.
مقدمه
جامعه اسلامی برای رسیدن به پیشرفت و مقابله با حیله های دشمن، باید از نیروی جوان استفاده کند و فضای کار کردن را برای آنها مهیا سازد تا باعث رشد خود و جامعه شوند. وظیفه حکومت این است که زمینه را فراهم سازد تا جوان از حالت کرختی و سستی خارج شود و به سمت تلاش و کوشش سوق پیدا کند. وقتی دشمن با تمام توان سعی میکند تا نیروی جوان را از دایره رقابت خارج سازد، مسئولین کشورهای اسلامی باید مقابله کنند و جوان را داخل متن قرار دهند نه در حاشیه کارها که اهمیتی ندارند. کار و تلاش باعث خواهد شد تا جامعه به امنیت، تعادل، با نشاطی و پویایی دست پیدا کند. شما در نظر داشته باشید اگر یک جوان دارای انرژی زیادی باشد و مسیر برای او مشخص نباشد که در کدام قسمت باید انرژی را خالی کند، به سمت گناه کشیده خواهد شد و باعث آسیب رساندن به جامعه خواهد شد. اما همین جوان اگر در پیش روی خود، فرصت های شغلی را ببیند تلاش و انرژی خود را صرف رسیدن به آن خواهد کرد.
توجه؛ اگر به دنبال اقتدار و بزرگی هستید، باید از حالت تنبلی خارج شوید و تلاش و کوشش کنید تا به مقصود خودتان برسید. در تخت خواب دراز کشیدن و فکر و خیال کردن باعث پیشرفت نخواهد شد بلکه باید بیدار شوید و به دنبال خوشبختی بگردید و با تلاش کردن، به آن دست پیدا کنید. خداوند در قرآن کریم می فرماید؛ وَ أَنْ لَیْسَ لِْلإِنْسانِ إِلاّ ما سَعی وَ أَنَّ سَعْیَهُ سَوْفَ یُری. و نیست از برای انسان مگر کوشش و تلاشی که انجام داده است و قطعاً ثمره کوشش و تلاش خود را خواهد دید. [1]
انسان باید به دنبال راهی باشد تا خودش را از تنبلی و سستی نجات دهد، چون تنبلی یک آفتی است که صدمات زیادی به شخص و جامعه وارد خواهد کرد.برای تلاش و کار کردن، لازم است به نکاتی که در روایت اسلامی بیان شده اهمیت دهیم و یا استفاده از آنها یک زندگی درستی برای خودمان بسازیم.
کار و تلاش در نگاه قرآن و روایت
1. پایداری و استقامت داشته باشید
اگر شما در ذهن خودتان ایده های خلاقی دارید که با اجرا کردن آنها میتوانید شغلی ایجاد کنید و خودتان را مشغول سازید باید مشکلات و سختی های مسیر برای شما کوچک باشند تا سبب اذیت شما نشوند. اگر استقامت نداشته باشید، در بین راه خسته خواهید شد و نتیجه مطلوب را کسب نخواهید کرد. استقامت کردن شما باعث خواهد شد تا پایان خوشی برای شما رقم بخورد. امام علی (علیهالسلام) فرمودند: کار کنید و آن را به پایانش رسانید و در آن پایداری کنید؛ آن گاه شکیبایی ورزید و پارسا باشید. همانا شما را پایانی است؛ پس، خود را به آن پایان (بهشت) رسانید[2]
2. پیگیر مسائل باشید
شما با بی اهمیتی و هدر دادن وقت، نمیتوانید به موفقیت برسید. بلکه باید پیگیر مسائل باشید و برای کاری که شروع کردید، بهترین ها را انتخاب کنید تا بهتر و دقیق تر به مقصود خود برسید. وقتی شما پیگیر باشید راحت تر به فوت و فن کارها دست پیدا خواهید کرد. امام علی (علیهالسلام) فرمودند: در کار پیگیر باشید، زیرا خداوند برای کار مؤمنان پایانی جز مرگ قرار نداده است. [3]
3. ترس نداشته باشید
وقتی که میخواهید ماری را شروع کنید، تمام انرژی منفی ها به سمت شما خواهند آمد و باعث ترس شما خواهند شد. اما شما توکل داشته باشید و برنامه ریزی دقیق داشته باشید و تلاش خودتان را چند برابر کنید تا این ترس های واهی خارج شوند. ترسیدن باعث خواهد شد تا از قافله عقب بمانید، نترسید و کارهای که توانایی دارید را انجام دهید. امام علی (علیهالسلام )فرمودند : هرگاه از کاری ترسیدی، خود را به کام آن بینداز. زیرا ترس شدید از آن کار، دشوارتر و زیان بارتر از اقدام به آن کار است.[4]
4. کم کاری و اهمال نداشته باشید
اگر در انجام کاری که وظیفه دارید کوتاهی کنید باید منتظر روزی باشید که حسرت خوردن و ای کاش ها به سراغ شما بیاید. هر کاری که شروع مردید را با دقت و ظرافت انجام دهید تا لذت بخش باشد و نتیجه خوبی در انتها داشته باشد. امام علی (علیهالسلام )فرمودند: هر که در عمل کوتاهی کند، به اندوه گرفتار آید.[5]
توجه؛ تلاش و کوشش بسیار امر پسندیده است، در صورتی که برای رضای خداوند باشد اما اگر برای رضای خداوند نباشد، اهمیتی ندارد. و باید این نکته مهم را بدانیم که؛ کار و تلاش برای بهتر شدن وضعیت زندگی شخصی و خانوادگی بسیار پسندیده است. ولیکن اگر انسان فقط هدفش کار و کسب درآمد باشد مسلماً از اهداف دیگر زندگی دور می شود انسانی موفق است که بتواند به تمام جنبه های زندگی بپردازد و تک بعدی نباشد و در همه ابعاد زندگی تعادل برقرار نماید.
نکته پایانی؛ انتخاب اینکه چه شغلی را انتخاب کنید با خود شماست، سعی کنید تا شغل مناسب و خوبی را انتخاب کنید تا باعث آبرومندی شما شود و یادگار خوبی از شما بر جای بماند. امام علی (علیهالسلام) فرمودند: «کار خوب» اندوخته ای ماندنی و میوه ای پاکیزه و خوشگوار است.[6]
پی نوشت :
[1] قرآن کریم ،سوره مبارکه نجم،آیه 39،40
[2] محمدبنحسین شریفالرضی، مترجم: محمد دشتی، نهج البلاغه، قم: انتشارات الهادی، خطبه 176
[3] مستدرک الوسائل، جلد 1، صفحه 130، ح 177
[4] عبدالواحدبنمحمد تمیمیآمدی، غررالحکم 8955
[5] نهجالبلاغه، حکمت 127
[6] غررالحکم: 6545
عوامل موثر بر فرسودگی شغلی
یکی از سئوالات مهم در مباحث مرتبط با شغل، فرسودگی شغلی است. در این نوشتار برآنیم به عوامل موثر بر فرسودگی شغلی بپردازیم. با ما همراه باشید.
بدبینی سازمانی یکی از عوامل موثر بر فرسودگی شغلی است.
عوامل فرسودگی شغلی
فرسودگی شغلی با فشار، گمگشتگی نقش و ضعف عملکرد شغلی همراه است و علت آن در سه جنبه سازمانی، بین فردی و درون فردی مطرح می شود.
الف) عوامل سازمانی
1.ابهام نقش
اصلاح ابهام نقش به روشن و مشخص نبودن اهداف، مسئولیت ها و محدودیت ها اطلاق شده و به عواملی مثل پیچیدگی تکالیف، تکنولوژی و تغییر سریع و مداوم سازمان مربوط می باشد، به بیان دیگر ابهام نقش موقعی رخ می دهد که انتظاراتی که در محیط کار از یک فرد وجود دارد نامشخص باشد و ممکن است به خاطر عدم در انتظار، عدم آشنایی با نحوه انجام کار و یا عدم اطلاع از نتایج آن باشد. بنابراین زمانی که کارکنان نمی توانند به پیش بینی در شغل خود بپردازند، دچار ابهام می شوند.
2.تعارض نقش
تعارض نقش زمانی رخ می دهد که خواسته ها یا درخواست های متناقض و نامتناقض بر روی افراد اعمال شود. برای مثال زمانی فرد دچار این وضعیت می شود که به او دستوراتی خارج از قلمرو و مسئولیت حرفه ای او داده می شود و یا هنگامی که ارزش های اخلاقی فرد با مدیران و سرپرستان در تضاد باشد.
3.انتظارات شغلی
بسیاری از محققان بر این باورند که همتا بودن انتظار شغلى اولیه و تجارب شغلی بعدی تا حد زیادی واکنش کارکنان را نسبت به شغلشان تعیین می کند. مباحث تئوریکی فرسودگی شغلی تاکید می کنند که شیوع انتظارات و واقعیت، یک عامل عمده در تجربه فشار روانی است.
بسیاری از محققان بر این باورند که همتا بودن انتظار شغلى اولیه و تجارب شغلی بعدی تا حد زیادی واکنش کارکنان را نسبت به شغلشان تعیین می کند. مباحث تئوریکی فرسودگی شغلی تاکید می کنند که شیوع انتظارات و واقعیت، یک عامل عمده در تجربه فشار روانی است.
4.تراکم کاری
تراکم کاری شامل مولفه های کمی و کیفی است. مولفه های تراکم کاری کمی، شامل در خواست های بیش از حد است که زمان کمی برای رسیدگی به آنها وجود دارد و تراکم کیفی به پیچیدگی شغل مربوط می شود.
ب) عوامل بین فردی
تحقیقات مختلفی که بر روی نقش حمایت در فشار روانی و فرسودگی شغلی صورت گرفته است حمایت اجتماعی را به عنوان یک منبع کمک به افراد برای مقابله با فشار روانی و فرسودگی شغلی مشخص کرده است، حمایت اجتماعی موجب تسهیل رفتارهای انطباقی فرد می شود که البته به ماهیت اجتماعی فرد باز می گردد.
عوامل درون فردی
عدم آمادگی برای احراز شغل به عنوان یک متغیر درون فردی نقش تعیین کننده ای در فرایند فرسودگی شغلی دارد. افرادی که آموزش های لازم برای احراز شغل را کسب نکرده اند آمادگی بیشتری برای مبتلا شدن به فرسودگی شغلی را دارند. ویژگی های شخصیتی افراد می تواند به عنوان زمینه ساز فرسودگی شغلی عمل نماید، به عنوان مثال افرادی که دارای عزت نفس بالایی هستند در مواجهه با مشکلات و موقعیت های خطرناک مقاوم و فعال هستند در حالی که افراد با عزت نفس پایین سعی می کنند از موقعیت هایی به این شکل اجتناب کنند.
عواملی که سبب فرسودگی شغلی در کارکنان می شود عبارتند از:
١- نا آشنا بودن افراد با هدف یا اهداف سازمان یا قابل درک نبودن این اهداف برای آنان.
۲- سیاست هایی که مدیریت سازمان در ابعاد مختلف حیات شغلی وضع می کند با در عمل به کار می گیرد.
۳- شیوه های رهبری و مدیریت در سطوح سرپرستی جبهه ی مقدم (یا سبک رهبری سرپرستان واحدها) در سازمان.
۴- سخت و غیر قابل انعطاف بودن قوانین، مقررات و آیین نامه ها در سازمان.
۵- ناسالم بودن شبکه های ارتباطی در سازمان و فقدان ارتباط های اثربخش دو طرفه و از پایین به بالا، در سازمان.
۶- عدم مداخله ی مدیریت سازمان در امور کارکنان (رفاهی، درمانی، تفریحی و غیره).
۷- بی توجهی نسبی یا کامل مدیران در زمینه ی بهره گیری از همه ی توان و استعدادهای بالقوه ی افراد در انجام دادن وظایف شغلی.
8- مبهم بودن نقش فرد در فرایند تولید کالاها و خدمات ارائه شده توسط سازمان.
9- ناراضی بودن افراد از شغل، واحد یا سازمان محل کار خود با پایین بودن سطح خشنودی آنان از شغل خود.
10- فقدان امکانات لازم برای رشد و ترقی با ارتقای افراد در سازمان.
11- قرار گرفتن مداوم افراد در شرایطی که لازم است در زمان محدود، کار زیادی انجام گیرد.
۱۲- واگذار کردن مسئولیت های بیش از ظرفیت افراد به آنان و ترس از ناتوانی برای انجام دادن این مسئولیت ها.
۱۳- درگیر شدن در احساس تعارض نقش که طی آن نقش هایی به عهده ی فرد گذاشته می شود که با هم در تعارض هستند (برای مثال، از سرپرست خواسته می شود افراد تحت نظارتش را وادار به کار بیشتر کند، و در عین حال، از او انتظار دارند با آنان، رفتاری دوستانه داشته باشد)
14- هماهنگ نبودن میزان پرداخت حقوق و مزایا و میزان کاری که انتظار می رود فرد در سازمان، انجام دهد.
۱۵- نامناسب بودن نظام ارزیابی عملکرد شغلی افراد سازمان و جایگزین شدن رابطه به جای ضابطه.
۱۶-فقدان امکانات مناسب و اثربخش آموزشی برای کارکنان سازمان و تا آشنا بودن آنان با وظایف شغلی خود.
۱۷- به کارگیری روش های غیر علمی برای جذب، آزمایش و انتخاب افراد و واگذاری تصدی مشاغل به افرادی که شایستگی لازم برای تصدی این مشاغل را ندارند
18- ناآشنائی کامل و دقیق افراد با وظایف شغلی خود از همان آغاز ورود به سازمان.[1] به طور کلی برخی محققان بر این تصورند که توقعات بالا در محیط شغلی، موجبات بروز فشارهای شغلی را فراهم می آورد و در نهایت فرسودگی شغلی را در دراز مدت ایجاد می کند. در مقابل، برخی دیگر از محققین اعتقاد دارند که عوامل بیرونی از قبیل در آمد پایین، می تواند زمینه را برای فرسودگی شغلی فراهم سازند عده ای دیگر از محققین نیز حمایت های سازمانی و سیستم مدیریتی را در نظر گرفته اند در حالی که برخی دیگر به فرصت های ارتقا شغلی و تاثیر آن بر کاهش فرسودگی شغلی تاکید دارند.
پی نوشت:
[1] . ساعتچی ، محمود (1389). روانشناسی صنعتی و سازمانی. ویرایش تهران، ص 100.
برنامه ریزی و تقدیر معیشت
یکی از مسائل مهم در زندگی، برنامه ریزی درست برای امور مالی است. در این نوشتار برآنیم که نخست در مورد تقدیر معیشت مطالبی را برای شما بیان کنیم و در ادامه به روش های برنامه ریزی در این مورد بپردازیم. با ما همراه باشید.
تقدیر معیشت یعنی تأمل روی این پرسشها؛ یعنی هماهنگ سازی هزینههای خانواده با درآمدهای آن که تقریباً شأن و موقعیت اجتماعی را هم برای خانواده در بر دارد.
برنامه ریزی و تقدیر معیشت
ما در مدیریت معیشت و اقتصاد خانواده، با پرسش های زیادی مواجه ایم؛ پرسش هایی از قبیل:
چه بخشی از درآمد مصرف شود؟ چه بخشی از درآمد مصرف شود؟ آیا اول ماه همه حقوقمان را مصرف کنیم؟ یا بخشی را برای خرید ساختمان یا توسعه آن یا خرید وسائل منزل و غیره برای آینده پس انداز کنیم؟
مصارف چگونه طبقه بندی شود؟
چه کالایی خریداری شود؟کالاهای مصرفی یا بادوام؟
چه مقدار مصرف شود؟
چگونه مصرف شود؟
مواد آن چگونه خریداری شود؟
چه مقدار خریداری شود؟
چگونه نگهداری شود؟
مواد چگونه آماده مصرف شود؟
با اضافات چگونه برخورد شود؟
دولت و برنامه ریزان دولتی نسبت به خانواده ها چه مسئولیتی دارند؟
آیا محاسبه در کار خرید هزینههای زندگی هست یا به صورت تصادفی خریداری ها انجام می شود؟ آیا نیازهای ماه برای حقوق بگیران و نیازهای سال برای کشاورزان طبقه بندی و اولویت سنجی میشود یا خیر؟
آیا مشخص می شود کدام هزینهها بالا و کدام پایین و کدام بیش از حد و کدام مناسب است؟
آیا مطالعه میشود که چرا ما بایستی در هزینه خانوار این مقدار صرف فلان کالا یا خدمت کنیم؟
آیا نسبت به وجود کالای جانشین برای کالای مورد نظر تأمل لازم شده است؟
آیا محاسبه می شود که می توان از آن هزینه کاست یا خیر؟
آیا نمی توان هزینه های زندگی را تعدیل کرد؟
تقدیر معیشت یعنی تأمل روی این پرسشها؛ یعنی هماهنگ سازی هزینههای خانواده با درآمدهای آن که تقریباً شأن و موقعیت اجتماعی را هم برای خانواده در بر دارد. تقدیر معیشت یعنی برنامهریزی و بودجه بندی؛ بودجهبندی لازم و ضروری است.
بودجه بندی چیست؟
در بودجهبندی برای ماه یا سال برنامهریزی میشود و سعی میشود عملکرد در چارچوب همان برنامه انجام شود. البته برای موارد پیش بینی نشده هم مبلغی در نظر گرفته شود.
از تقدیر معیشت و مدیریت بهینه زندگی می توان به عنوان یک شاخص مهم در سبک زندگی اسلامی یاد کرد. شاخص تقدیر معیشت نشانگر این است که آیا خانواده ها برنامه ریزی برای هزینه های زندگی دارند یا خیر آیا به صورت تصادفی خرید می کنند و بدون برنامه یا حساب شده؟
آیا همچنان که برای محل کار خود حساب و کتاب دارند و ثبت ورودی و خروجی دارند برای هزینه های زندگی هم ثبت ورودی و خروجی دارند یا نه؟ می توان دفتر یا فرم ثبت روزانه، ماهانه و سالانه درآمد و هزینه داشت. این برنامه میتواند یک شاخص برای سبک زندگی اسلامی و دوری از اسراف و خست و فقدان آن نشانه خروج از سبک زنگی اسلامی و ورود به اسراف یا خست باشد.
توجه داشته باشیم که وزن این شاخص در سبک زندگی اسلامی بسیار بالاست. وزن این شاخص در سبک زندگی اسلامی در حدی است که ائمه معصومین (علیهم السلام) از تقدیر معیشت به عنوان الکمال کل الکمال نام برده و آن را در کنار التفقه فی الدین قرار می دهد.
خانوادهای که غذای آنها روی حساب و کتاب براساس نیازهای خوراکی بدن است و با بودجه ماهانه تنظیم است کمتر مرتکب اسراف و اتلاف منابع غذایی می شوند هرچه بی برنامه تر باشند بیشتر از سبک زندگی اسلامی دور می شود.
با برنامه ریزی می توان از هزینه های اضافی کاست و صرفه جویی که امر مطلوبی است انجام داد.
تنظیم درآمد و مخارج
مهمترین بخش بودجه بندی، تنظیم درآمد و مخارج است در تنظیم درآمد و مخارج هزینه ها به هزینه های جاری خلاصه نمی شود بلکه تمام هزینه ها را بایستی در نظر گرفت. یک ترازنامه کامل از دارایی و هزینه ها بایستی تنظیم شود.
هر فرد مسلمان بایستی برای محاسبه و پرداخت وجوهات خودش حساب سالانه داشته باشد. اگر درآمدش را صرف هزینه های غیر لازم کند، اگر کالایی که مورد نیازش نباشد خریداری کند و کنار بگذارد در سالروز محاسبه خمسش بایستی خمس آن کالا را پرداخت کند. این خود شاهد این است که زندگی یک مسلمان بایستی با حساب و کتاب باشد.
برنامه ای که ائمه معصومین (علیهم السلام) ارائه فرموده اند که هر مومن ابتدای روز مشارطه کند و در طول روز مراقبت و انتهای شب محاسبه کند؛ این برنامه رفتارهای اقتصادی و دخل و خرج را هم شامل می شود. در ابتدای دوره برنامه داشته باشد در طول دوره مراقبت و در پایان دوره محاسبه و ارزیابی کند. در پایان دوره برنامه بایستی برنامه تعدیل شود دو طرف ترازنامه مورد ارزیابی قرار گیرد.
یک برنامه ریزی هفتگی و ماهانه و سالانه بودجه ای بایستی با اتفاقاتی که در آینده می افتد هماهنگ باشد و آینده نگری نیز داشته باشد. با برنامه ریزی نقاط قوت و ضعف به دست می آیند و برای ماههای آتی و سالهای بعد برنامه ریزی دقیق تر و حساب و کتاب بهتری خواهد بود در نتیجه اتلاف و تضییع کمتر و مشکلات زندگی کمتر.آنچه از مخارج که خارج از برنامه (که معمولا با تعقل و با محاسبه شأن و منزلت اجتماعی خانواده و با معیارهای صحیح برنامه ریزی تدوین می شود) معمولاً خروج از حد و اسراف است.
بنابراین براساس فرمایش امیرالمومنین علی (علیه السلام) می توان گفت سوء تدبیر مال بسیار را فنا می کند.[1] تدبیر صحیح از اتلاف مال جلوگیری می کند.
پی نوشت:
[1] . امام علی (علیه السلام): حُسنُ التَّدبیرِ یُنمِی قَلیلَ المالِ ، و سُوءُ التَّدبیرِ یُفنی کَثِیرَهُ؛ حُسن تدبیر ، دارایى اندک را رشد مى دهد و سوء تدبیر ، ثروت بسیار را به باد فنا مى دهد. (غرر الحکم : 4833)
راسخون
چرا باید مهارت های زندگی را آموخت؟
برای داشتن زندگی درست راهی جز انتخاب درست سبک زندگی و به کارگیری مهارت های زندگی نیست. از همین روی لازم است به این دو مسئله توجه زیادی داشت. در این نوشتار برآنیم به بیان تعریفی از مهارت های زندگی بپردازیم. با ما همراه باشید.
مهارت های زندگی به انسان می آموزد که چگونه در مقابل ناسازگاری های زندگی مقاومت کند.
آغاز سخن
زندگی انسان در گرو سبک زندگی و هدفی است که برای زندگی برگزیده است. به سخنی دیگر، انسانی می تواند از زندگی خود لذت ببرد که هدفی درستی را برای زندگی خود انتخاب کرده و بر اساس آن سبک زندگی را شکل داده باشد.
برای داشتن یک زندگی خوب باید به 5 مفهوم مهم در زندگی پرداخت و سعی کرد مصادیق هر کدام را به درستی بیابید. این 5 مفهوم موثر در شکل دهی به زندگی عبارتند از:
سبک زندگی
فلسفه زندگی
رضایت از زندگی
معنای زندگی
مهارت های زندگی
چرا باید از مهارت های زندگی سخن گفت؟
امروزه پیچیدگی های زندگی سبب آن شده است که انطباق ها و سازگاری ها میان افراد کاهش یابد. دادگاه های خانواده، طلاق، زندانی های در زندان، درگیری های در خیابان، کودک آزاری و هزاران تصویر نامناسب دیگر از روابط نادرست انسان ها در زندگی نشان از آن دارد که باید در کنار 4 مفهوم مهم در شکل دهی مناسب به زندگی، باید مولفه 5 امی رو هم بدان توجه کرد و آن چیزی نیست، جز مهارت های زندگی.
زندگی به مانند ساختن ماشینی برای طی کردن یک مسیر است. مسیری که سرانجام آن رسیدن به مقصد و کسب آرامش دائمی است.[1] جدای از آن که باید بیاموزی، ماشین زندگی را چگونه بسازی تا به مقصد برسی باید یاد بگیری که اگر در مسیر، به ماشین آسیب رسید، چگونه تعمیر کنی.
یعنی شما در زندگی باید دو نقش عمده را به کار گیری، هم سازنده ماشین زندگی خود شوی و هم تعمیرکار آن.
یک انسان با انتخاب سبک زندگی، ماشین زندگی خود را می سازد و با آموختن مهارت های زندگی، سبک به حرکت درآوردن آن و تعمیرات آن در هنگام آسیب دیدگی آن.
مهارت های زندگی را از کجا بیاموزیم؟
یکی از سئوالات مهم در انتخاب سبک زندگی و نیز مهارت های مرتبط با یک زندگی موفق، این است که سبک زندگی و مهارت های آن را از کجا بیاموزیم؟
انسانی که قدم در این دنیا می گذارد، نسبت به دنیا چیزی نمی داند و از آن آگاهی ای ندارد. سبک های زندگی ای که در اطراف او هست در بسیاری موارد با هم در تضاد هستند. انسانی که به دنبال خوشبختی است باید این تلاش را پیشه خود کند که سبک زندگی درست را بیاموزد، از همین روی در آیه 39 سوره نجم به این اشاره شده است که «وَأَنْ لَیْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَی؛ بدین معنا که سعادت انسان و خوشبختیش، در تلاشی است که برای رسیدن به آن، انجام می دهد.»
انسانی که به درستی می اندیشد، سعی آن دارد که سبک زندگی خود را از کسی بیاموزد که او را آفریده است. یک نجار بهتر از هر کسی می داند که چه چیزی برای میزی که ساخته است، خوب و مناسب است. چه چیزی به این میز آسیب می رساند و … . انسان با پیچیدگی هایی که دارد بیشتر نیاز به فهم این موضوعات دارد.
از همین روی انسان باید برای انتخاب سبک درست زندگی دل در گرو دین بدهد و در کنار آن از آموزه های عقلانی مورد تائید دین بهره گیرد. بخشی از این آموزه های عقلانی مورد تائید دین، تجربیاتی است که در بستر زندگی برای انسان حاصل می آید و دانش های انسانی متولی شکل دهی آن و انسجام بخشی بدان هستند.
روانشناسی یکی از این دانش هاست که به دنبال، بیان سبک های درست زندگی و مهارت های مرتبط با آن است. روانشناسی ای که بر مبنای هستی شناسی و انسان شناسی درست شکل گرفته باشد. چرا که روانشناسی دارای مکاتب متعددی است که هر کدام مبنای خاصی را در تولید گزاره های علمی خود به دست گرفته اند.
برخی از گزاره های بیان شده در مکاتب مختلف روانشناسی در همه مکاتب مورد تائید و در تعارض با گزاره های دینی نیستند که می توان از این موارد بسیار بهره برد.
تعریف مهارت های زندگی
تعاریف متعددی در مورد مهارت های زندگی بیان شده است. در تعریفی ساده می توان مهارت های زندگی را اینگونه تعریف کرد: «مجموعه ای از توانایی ها که در زمینه سازگاری و رفتار مثبت و مفید را فراهم می آورد. این توانایی ها فرد را قادر می سازد تا مسئولیت های نقش اجتماعی خود را بپذیرد و بدون آسیب زدن به دیگران با نیازها و مشکلات روزانه به ویژه در روابط فردی به شکل موثری روبه رو شود.»
سازمان بهداشت جهانی (WHO) در سال 1994 میلادی مهارت های زندگی را اینگونه تعریف کرده است: «توانایی های روانی-اجتماعی برای رفتاری انطباقی و موثر که افراد را قادر می سازد تا به طور موثر با مقتضیات و چالش های زندگی روزمره مقابله کنند و با آموزش این مهارت ها باعث حفاظت از حقوق افراد، رشد آنها و جلوگیری از معضلات اجتماعی می شود.»
پی نوشت:
[1] . یکی از دوستان، هنگام شروع سفر برای اینکه دوستان را متقاعد کند که در استراحتگاه های مناسب بایستیم، بیان می داشت که «جاده هم جزو سفر است» بدین معنا که باید از جاده و طی طریق هم لذت برد. زندگی دنیا هم برای مومن همین گونه است. درست است که دنیا مقصد نیست، ولی می توان از طی کردن آن نیز لذت برد. از همین روی برای بسیاری از اولیای خدا زندگی در دنیا، از آن روی که زیبایی های خود را دارد، نیز لذت بخش هست و خود بوی لذت های ماندگار آخرت را دارد.
در روایات آمده است که «فرزند صالح، گلی است از گل های بهشت»، لذت داشتن فرزند صالح، که یک امر دنیایی است می تواند نشان از لذت های ماندگار آخرت باشد.
پس نباید این تصور را داشت که لذت های دنیایی، لذت های نامناسب است و باید بدان بی توجه بود. فقط امری که باید بدان توجه داشت این است که نباید این لذت ها را لذت های ماندگار تلقی کرد و خود را بدان آنگونه مشغول داشت که امر آخرت و هدف نهایی انسان که «نزدیکی به خدا» ست را به فراموشی سپرد
مذمت تجمل گرایی در زندگی اسلامی
دشمن در تلاش است تا انسانها را از مسیر تکامل دور سازد و برای رسیدن به این هدف، از تمام توان خود استفاده میکند. یکی از وسیله های که بوسیله آن، انسانها را از مقام انسانیت دور میسازد، سبک زندگی تجملاتی است.ما در این نوشتار به صورت اختصار درباره مذمت تجمل گرایی پرداخته ایم.
در هر کشور که فرهنگ غرب وارد شود، آنها را به سمت زیور آلات و تجملات سوق میدهد چون نمیخواهد انسانها به کمال برسند.
مقدمه
زندگی های ما رنگ و بوی فرهنگِ کشورهای غربی را گرفته و تماماً باعث سلب آرامش از زندگی ما شده است. تمام تلاش خودمان را خرج میکنیم تا یک زندگی مجلل و با شکوهی برای خودمان بسازیم و غافل میشویم که روزی ما باید حلال باشد. چون زرق و برق دنیا چشمان ما را پُر میکنند و میگویند باید بهترین های ظاهری را داشته باشی تا دیگران نگویند که از قافله تجمل گرایان عقب مانده اسد.
در هر کشور که فرهنگ غرب وارد شود، آنها را به سمت زیور آلات و تجملات سوق میدهد چون نمیخواهد انسانها به کمال برسند. اما اسلام در مقابل این فرهنگ غلط به ما آموزش میدهد که داشتن سرمایه بسیار نیکوست اما در چه مسیری خرج کردن ملاک خوب و بد بودن سرمایه است. دین اسلام برای تمام ابعاد زندگی بشر دستورات و معارف سازنده ای را معین کرده است به نحوی که هیچ قضیه و مسأله ای نیست مگر این که خداوند تبارک و تعالی بیانی روشنگر را در آن ملاحظه کرده و از طریق انبیا و اولیا اعلام نموده است.هر کسی که خود را در این مسیر قرار دهد و دستورات دینی را پیاده سازد، هم آرامش خواهد داشت و هم شیرینی دنیا را خواهد چشید.
توجه؛ ما به این دنیا آمده ایم تا روح خودمان را تقویت کنیم و به سمت کمال، ترقی پیدا کنیم و لزومی ندارد این دنیا را برای خودمان سخت بگیریم. اما فرهنگ غرب، اعتقادات فاسد خودش را از طریق رسانه و فضاهای مجازی به ما تزریق میکند و ما را وارد یک دنیای پُر از خواهش های نفسانی میکند و جلوه های از زندگی سرمایه داری را به رخ میکشد که باعث وسوسه شدن افراد میشود و همین رفتارها سبب میشود تا زندگی برای ما سخت شود و رنگ آرامش را در زندگی خود نبینیم. اسلام سبک زندگی صحیح و میانه و راحت و در مسیر رضای خداوند را برای ما فراهم کرده است، اما ما انسان ها با جاده های انحرافی مختلفی که برایش درست کردیم، سبک زندگی را تغییر داده و از مسیر صحیح زندگی اسلامی و دینی خارج شده ایم.
اشکالات زیادی در زندگی های ما وجود دارد که ما را از مسیر صحیح سبک زندگی اسلامی خارج کرده است. تجمل گرایی و تمایل به زندگی های تشریفاتی و پر زرق و برق، از این جمله است که آثار ناگواری را برای زندگی فردی و اجتماعی شهروندان ما رقم زده است. این همه اختلاف طبقاتی و ناهنجاری را در جامعه مشاهده میکنیم، نشأت گرفته از همین تفکرات پوچ است.
خانم ها و آقایان بخوانند:
چشم و هم چشمی یک عاملی است تا زندگی به سمت تجمل گرایی پیش برود. چون دوست من فلان مدل مبل را برای خونه خودشان خریدند، منم باید بالاتر را داشته باشم و بهترین زیورآلات را استفاده کنم. تفکرات خودمان را عوض کنیم و از چشم و هم چشمی اجتناب کنیم و زندگی خودمان را در مسیری قرار دهیم که رشد معنوی کنیم نه اینکه رشد در ضد اخلاق داشته باشیم سبک زندگی تجملاتی را کنار بگذاریم و سبک زندگی اسلامی را انتخاب کنیم تا آرامش، لذت و امنیت در زندگی ایجاد شود. وقتی تاریخ زندگانی حضرت زهرا(سلام الله علیها) را مطالعه می کنیم، با یک زندگی ساده، به دور از تجملات را مشاهده میکنیم و این میتواند یک الگوی درستی برای همه ما باشد. «ساده زیستی دختر پیامبر یک نمونه برای زنان امروز جامعه ماست. ما روحیه مصرف گرایی را کنار بگذاریم و در زندگی به حد لزوم اکتفا کنیم و از افراط بپرهیزیم و آرزوهای حقیر و کوچک را فدای ارزش های بزرگ کنیم؛ نمونه کامل آن را در زندگی فاطمه زهرا (علیهاالسلام) می توان در تاریخ مشاهده کرد. جهیزیه دختر پیامبر، فقیرانه ترین جهیزیه ای بود که در آن روز در بین مردم رایج بود.»[1]
نگاه امیرالمومنین (علیه السلام) به تجملات
تجمل گرایی در زبان بزرگان دینی مورد مذمت و نکوهش قرار گرفته است و هیچ یک از بزرگان دین، آن را تایید نکردند بلکه همیشه با زبان مذمت آن را مورد نکوهش قرار دادند. روایتی از امیر المومنین علی( علیه السلام) هست که فرمودند: «زخارف الدنیا تفسد العقول الضعیفة؛ زرق و برق های دنیا عقل های ضعیف را فاسد می کند.» [2]
نگاه قرآن :
اسلام نمیگوید هیچ استفاده ای از سرمایه دنیا نداشته باشید، بلکه میگوید جانب اعتدال را رعایت کنید. برای رسیدن به کمال، باید گام به گام از دستورات قرآن تبعیت کنیم. «خداوند در قرآن میفرماید؛ بخورید و بیاشامید؛ ولی از حد نگذرانید. به درستی که خداوند، اسراف کنندگان (تجاوز کنندگان از حد) را دوست نمی دارد.» [3]
باید حساب پس بدهید، حواس تان است؟
افرادی که سعی میکنند تجملاتی زندگی کنند و با سرمایه های باد آورده و گاهاً از راه اختلاس و دزدی از بیت المال به نان و نوایی رسیدن باید بدانند که تمام این ثانیه ها را باید در دادگاه الهی جواب پس دهند و هیچ راه فراری هم نخواهند داشت. رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) فرمودند: «کسی که بنایی برای دیدن و شنیدن مردم می سازد، خدای متعال آن بنا را… طوقی برگردنش کرده و او را به آتش می اندازد.»از آن حضرت سؤال شد: منظور از بناکردن برای دیدن و شنیدن مردم چیست؟ حضرت فرمودند:«بنایی است که زیادتر از احتیاج بسازد؛ بدان منظور که بر همسایگان و برادران دینی خود مباهات ورزد.»[4]
پینوشت:
[1] امام خامنه ای، تاریخ 4/11/1364
[2] غرر الحکم، صفحه 65
[3] قرآن کریم ،سوره مبارکه اعراف، آیه 29
[4] ترجمه من لا یحضره الفقیه»، محمّدبن علی ابن بابویه، تهران، صدوق، چاپ: اول، 1367، جلد 5، صفحه 315