چیستی جنبش عصر جدید
همانطور که گفته شد معنویت عصرجدید (New Age Spirituality) که مهمترین ویژگی آن روحانیتگریزی و ترویج «ولگردی معنوی» است، در پوشش عرضه کالاهای فرهنگی از دهه 1980 در غرب ترویج شده و گسترش یافته است. پیروان این جریان که عمدتاً در غرب امروزه خود را «معنویتگرایان بدون مذهب» (sbnr) مینامند، در قالب فعالیتهای ورزشی، درمانی، خیریه، اجتماعی و بیش از همه در قالب بازار داد و ستد کالاهای فرهنگی به فعالیت مشغولند. این پدیده را محققانی مانند جرمی کارت و ریچارد کینگ، فروکاهش دین به معنویت و زمینهسازی برای خرید و فروش آن در بازار میدانند که در نتیجۀ روحانیتزدایی از دین است و در نهایت به غلبه آرم بر دیانت (به عنوان فعالیت جدی و ساختارمند) میانجامد.
ووتر هنیگراف، یکی از مختصصان تحلیل جنبش عصر جدید، در مقاله «جنبش عصر جدید» که در دائرةالمعارف جنبشهای دینی نوظهور چاپ شده است؛ در تعریف این جنبش چنین میگوید:
«جنبش عصرجدید (NEW AGE MOVEMENT (NAM))، اصطلاحی فراگیر است که در مورد طیفی وسیع از گروهها، جوامع و شبکههایی به کار برده میشود که درگیر فرایند تحول آگاهی میباشند که به ظهور عصر دلو، یعنی دورهای از تاریخ منجر خواهند شد که خورشید به نشانه برج دلو در اعتدال بهاری قرار خواهد داشت. از دیدگاه برخی از دستاندرکاران عصر جدید، این عصر تقریباً اتفاق افتاده است؛ ولی از دیدگاه دیگران این عصر در حدود 300 سال است که هنوز خاموش میباشد».
جنبش عصر جدید، یک جنبش تلفیقی است که طیف گستردهای از باورها و اعمال را در خود جای داده است. هنیگراف در این زمینه میگوید: «جنبش عصر جدید شامل طیفی وسیع از عقاید مربوطه به الوهیت خود، شفابخشی، مغناطیس حیوانی، تفکر نوین معنوی، پتانسیل انسانی، احیای شرک باستان، ادیان ابتدایی و بومی و همچنین ادیان شرق است».
البته هنیگراف برای جنبش عصر جدید دو مرحله قائل است. مرحله اول این جنبش مربوط به دهۀ 70 میلادی است که وی آن را عصر جدید خاص میداند. در این مرحله جنبش عصر جدید، یک جنبش هزارهگراست که به دنبال آمادهسازی افراد برای ورود به عصر جدید، یعنی عصر دلو است که در آن همه چیز بر مبنای سیالیت بوده و دیگر ارزشهای عصر حوت که مبتنی بر جزمیت است؛ اعتبار خود را از دست میدهد. جنبش خاص عصر جدید جماعتگرا، انگلیسی، ایدهآلیستی و مبتنی بر ستارهشناسی خاص است؛ اما از دهۀ 80 میلادی این جنبش در آمریکا گسترش مییابد و فردمحور و مبتنی بر توسعه فردی و شکوفایی استعدادهای افراد میشود. در این مرحله است که این جنبش به سمت بازار میرود و تلاش میکند از مکانیزم آن برای بازتولید عقاید خود استفاده کند. آنچه امروزه معنویت سیال یا معنویت بیسامان نامیده میشود، همین مرحله عام جنبش عصرجدید است.
یکی از عقاید جنبش عصرجدید که بسیار در فروش کالاهای این جنبش نیز به چشم میآید، اعتقاد به کلبودگی جهان (Holism) است. این عقیده که از آن با عنوان فرضیه گایا (gaia) نیز یاد میشود، چنین میگوید که «سیاره زمین، نظامی کامل و خودکفا میباشد و همراه با ساکنان خود، یک موجود زنده واحد را تشکیل میدهد». این کلگرایی، زمینهای است برای ادعاهای درمانی که در پس فروش سنگهای تزئینی، وسائل ماساژ و یا انرژیدرمانی(گواصا، جیدرولر، اسماج، پالوسانتو، کاسه تبتی و …) و همچنین وسایل مربوط به سلامتی کلنگر وجود دارد.
باورهای جنبش عصرجدید
رویکرد تلفیقی و التقاطی جنبش عصرجدید به جهان، باعث شده این جنبش طیفی گسترده از عقاید و باورها را در خود جای دهد؛ اما با این حال میتوان برخی از عقاید برجسته آن را فهرست کرد. یکی از مقالات علمی در معرفی این جنبش به زبان فارسی، در دانشنامه دینبریل چاپ شده است. هر چند نویسنده مدخل عصرجدید در دانشنامه دینبریل اذعان دارد که نمیتوان فهرستی کامل از عقاید این جنبش ارائه کرد، اما تلاش میکند رئوس اصلی این عقاید را به شکل زیر بیان کند:
1. کلیت هستی همچون تودهای پهناور و عظیم از اشیاء مادی است که آن را نمیتوان به عنوان شبکۀ معنایی مرتبط و بههمپیوسته تصور کرد.
2. اساس کیهان ماده نیست؛ بلکه امری نامرئی است که میتوان از آن به عنوان آگاهی یا انرژی یاد کرد.
3. هر یک از ما انسانها بارقهای از آن انرژی یا آگاهی را در خود داریم که میتوانیم با تکیه بر آن، واقعیات را تغییر بدهیم و جهان خودمان را بسازیم.
4. انسانها علاوه بر کالبد مادی دارای دو بخش دیگر، یعنی ذهن و روح نیز هستند. بنابراین هنگام بیماری باید برای هدایت و ترمیم هر سه عنصر درونی خویش کوشش نمود، نه اینکه به ترمیم اختصاصی کالبد پرداخت.
5. هر کدام از ما در مسیر سفری برای تکامل روح هستیم؛ سفری که پس از مرگ کالبد مادی هم پایان نمییابد و در طی زندگیهای دیگر ادامه خواهد داشت (تناسخ).
6. برای شناخت و درک دنیایی که ما در آن زندگی میکنیم و یا جایگاهی که در این عالم داریم، راههای بهتری از ادراکات عقلانی نیز وجود دارد. شاید بتوانیم بینش معنوی را در سوسوی دریافتهای درونی خویش به دست آوریم. حالاتی نَبَوی (پیشگویانه) وجود دارد که میتوان با آنها از طریق موجودات پیشرفتۀ متعالی یا بخش ملکوتی وجود خودمان به معرفت دست یابیم. انواع راهبردهای مختلف مانند ستارهشناسی یا طالعبینی با کارتهای تاروت، میتواند همین عملکرد را داشته باشد.
7. بینشهای مشابه در باب ساختار کائنات و شخص خودمان به وسیلۀ شماری از فرهنگهای باستانی، از مصر گرفته تا هند و سرخپوستان آمریکا، مورد تأیید و تصدیق قرار گرفتهاند.
8. چنین بینشهایی با جدیدترین پیشرفتهای علمی غرب بهویژه دانش مکانیک کوانتوم نیز تأیید شده است.
9. معنویت امری برای قبول تعالیم و آیینهایی نیست که دیگران تدوین کردهاند؛ بلکه یک طلب و تجسس فردی است که مبنای آن اساساً بر تجربیات شخصی استوار است (و یا باید باشد).
10. ما میتوانیم به صورت فردی یا گروهی با داشتن چنین دیدگاههای معنوی دنیا را به مکانی بهتر تبدیل کنیم.
این مدخل از دانشنامه دینبریل دربارۀ ریشههای این عقاید چنین میگوید:
«جنبش عصرجدید انواع فرهنگهای کهن همچون مصر، هند، چین، تبت، بومیان آمریکا و حتی قارۀ افسانهای آتلانتیس را به عنوان منابع اعتقادات و باورهایشان نشان میدهند. البته کسانی که مدعی اصول نهایی این جنبش شدهاند، این آیین و روشها را متعلق به خود میدانند. از طرف دیگر مطالعات محققانه بیشتر به نمایاندن جنبش عصر جدید، به عنوان ترکیبی برگزیده از مهمترین انواع تفکرات غربی تمایل دارد. سه منشأ پیچیده، مرموز و برجستۀ این جنبش را میتوان ذهنیت تئوسوفی (عرفان)، جریانهای فکری جدید در آمریکا و روانشناسی معنویشدۀ کارل گوستاو یونگ دانست».
همایون همتی نیز در کتاب عرفان عصر جدید خود که شاید تنها کتاب مستقل به زبان فارسی درباره این جنبش باشد، عقاید آن را چنین فهرست میکند:
ظهور عصرجدید، محصول سکولاریزاسیون بوده است.
عصر جدید، یک جهانبینی ملغمه از افکار گوناگون است که به صورت «فرقه» عمل میکند.
خدا، منشأ ارزشها و حقیقت مطلق حاکم بر جهان نیست.
عصر جدید، معنا و کمال را در دین جستوجو نمیکند.
باید از همۀ جنبههای زندگی لذت برد.
ترویج آزادی جنسی برای همه و همجنسبازی.
الوهیت همۀ موجودات و همۀ انسانها و نفی خداشناسی.
طبیعت (زمین و کیهان) واقعیتی مستقل، خوب، زیبا و غنی است. ما نیز بخشی از طبیعتیم.
از آنجا که ما خودمان وجود خودمان را میسازیم، هیچ چیز شرّ و بدی که ما را تهدید کند؛ وجود ندارد.
عیسی مسیح و هیچ کس، پسر خدا نیست و همه، خدا هستند. تفکر عصرجدید هر چند از ادیان شرقی و علوم غریبه استفاده میکند، ولی یک جریان سنّتی نیست.
رهبر جهانی کریست یا میترا، هدف اصلی نهضت جهانی عصرجدید است.
نهضت عصرجدید به قدری فراگیر و گسترده است که از ورزش تا موسیقی، هنر و تعلیم و تربیت تأثیر گذاشته است.
عصر جدید در پی استقرار یک نظم جدید جهانی است.
عصر جدید به همۀ ادیان گشوده است و ترکیبی از همۀ ادیان است.
خود خداست، ردّ یهوه و مسیحیت و عقیده به دجّال.
تفکر عصرجدید به هیچگونه مرجع اعتبار خارجی اعتقاد ندارد (فقط خدای درون).
خودِ فرد، ملاک حقیقت است و هیچ حقیقت عینیای وجود ندارد.
خدا آفریدگار نیست؛ بلکه خود بخشی از آفرینش است، نه جدا از آن. عصرجدید عقیده به مونیسم (وحدت انگاری طبیعی) را از ادیان شرق وام گرفته است، تنها یک ذات در جهان وجود دارد و بقیه همۀ جزئی از آن هستند.
در عصرجدید هیچگونه مفهومی از گناه وجود ندارد. چون خدا وجود ندارد، گناهی هم وجود ندارد.
رستگاری در عصرجدید بستگی به انسانها دارد. اگر کل انسانها به حقیقت برسند، جهان هم پاک میشود و به حقیقت میرسد.
بر اساس عصر جدید، تمایز بین خیر و شرّ رد شده است.
در آثار عصر جدید شیطان بهعنوان موجود شریر، به کلی غایب است. در عوض او موجودی قدرتمند و نورانی و حاکم بشریت توصیف شده است.
عصر جدید معتقد به تناسخ است.
انقلاب ارتباطات، رنسانس و رفورماسیون، از علل پیدایش عصرجدید هستند.
تأثیر تکامل داروینی (جهانبینی عصرجدید تکاملگرایانه است).
ضعف مسیحیت و برنامههای کلیسا در پاسخ به عطش معنوی انسان معاصر.
نسبیگرایی، اساس مهم تفکر عصرجدید است.
تعالیگرایی و پیشرفت فردی، جای خدا را در عصر جدید گرفته است.
نوستالژی برای مناسک باستانی و حکمت کهن، یکی از دلایل قبول عصر جدید است.
مجموعهای از اموری که در مسیحیت تحت عنوان بدعت شناخته شدهاند، در عصر جدید حضور دارند و مجازند.
عصر جدید، ماهیت شبکهای دارد و منحصر به یک تشکیلات یا سازمان خاص نیست.
بر پایۀ عصر جدید فرقههایی ساخته شده است، پس خودش یک فرقۀ واحد نیست؛ بلکه منبع الهام فرقههاست و ماهیت فرقهای دارد.
عصر جدید، میل به ترکیب همه چیز دارد و لذا کلگرا و کلنگر است.
آنچه در عصر جدید، جدید است؛ تلفیق عناصر معنوی باطنی و سکولار است. عناصر معنوی، سکولار، جادو، درمانگری (یوگا، کابالیسم، انرژی، روانکاوی، محیطزیست و…).
عصر جدید تغییر از فیزیک نیوتنی به کوانتومی و از تفکر عقلانی به مدرنیته و از عواطف و احساسات به تفکر شهودی و از مردمحوری به زنمحوری است.
طبق جهانبینی عصر جدید، عالم پر از فرشتهها و قوای روحانی است و از طریق احضار روح، میتوان با آنها تماس گرفت.
عصر جدید ادعا میکند که کلیدهای ارتباط با عناصر جهان را در اختیار فرد قرار میدهد تا او چگونگی صدای وجود خودش را بشنود و خودش را با آن هماهنگ سازد.
طبق مبانی عصرجدید باید از استادان الهامشده پیروی کرد.
با نگاهی اجمالی به اعتقادات بیان شده و نظری تطبیقی به معنویت اسلامی، میتوان لیستی از آموزههای این جنبش فراهم کرد که میتواند با آموزههای اسلامی التقاط یابد و یا به جای آموزههای معنویت اسلامی تبلیغ شود:
معنویت اسلامی
جنبش عصرجدید
راهکارهایی برای تقویت قدرت نه گفتن
یکی از مهارت های لازم برای هر انسانی که در جامعه زندگی می کند، مهارت و فن پاسخ منفی دادن نسبت به تقاضاهای غیر متعارف دیگران است. اگر توانایی و مهارت لازم را در پاسخ منفی نسبت به درخواست های دیگران نداشته باشیم، زمانی به خود می نگریم که در مقابل این درخواست اشتباه و بی راهه، پاسخ مثبت گفته و مسیر زندگی مان به کلی تغییر یافته است. با ما همراه باشید.
پیدا کردن ریشه و علل اصلی عدم توانایی نه گفتن در شما موجب می شود که راحت تر بتوانید مشکل را در خود حل کنید.
مقدمه
شنیدن واژه «نه» از طرف دیگرانی که با آنها در ارتباط هستیم، می تواند بسیار ناراحت کننده باشد. حتی اگر خودمان بخواهیم واژه «نه» را برای دیگران به کار ببریم، بسیار استرس زا و اضطراب آور است. یکی از مهارت های لازم برای هر انسانی که در جامعه زندگی می کند، مهارت و فن پاسخ منفی دادن نسبت به تقاضاهای غیر متعارف دیگران است. اگر توانایی و مهارت لازم را در پاسخ منفی نسبت به درخواست های دیگران نداشته باشیم، زمانی به خود می نگریم که در مقابل این درخواست اشتباه و بی راهه، پاسخ مثبت گفته و مسیر زندگی مان به کلی تغییر یافته است. در ادامه شش راه برای تقویت قدرت «نه» گفتن شرح داده شده است.
راهکارهایی برای تقویت قدرت نه گفتن
1) قبل از پذیرفتن درخواست دیگران، به مفید و مضر بودن آن فکر کنیم
به عنوان مثال یکی از دوستان تان از شما در خواست می کند که بعد از ظهر برای یک مهمانی به خانه آنها بروید یا از شما می خواهد به یک رستوران رفته و با او همراه شوید. شما باید از خود بپرسید که وقتی که برای این دوست اختصاص می دهید، چقدر در روند زندگی تان مفید است و آیا به سلامت شما ضربه ای وارد میکند یا خیر. یکی از تصورات غلطی که هر فرد می تواند با خود داشته باشد، این است اگر پاسخ منفی به اطراف یان نسبت به خواسته های غیر منطقی آنها دهد، شاید مرا به چشم یک فرد خود خواه ببینند.
اگر به خودتان اهمیت دهید، متوجه می شوید این پاسخ منفی نه تنها خودخواهی تلقی نمی شود، بلکه برای ادامه مسیر زندگی تان و جایگاه شما در جامعه کاملا مفید و ضروری است و شما با این پاسخ منفی می توانید جایگاه تان را در جامعه بهبود بخشید. لازم به ذکر است که قبل از اینکه شما بخواهید دیگران را دوست داشته باشید، می بایست خودتان را دوست داشته باشید. زیرا کسی که به خودش اهمیت نمی دهد، مطمئنا نمی تواند برای دیگران ارزش بالایی در نظر بگیرد.
2) از فکر خودخواه شدن نترسید
شاید پیش خودتان فکر کنید که با نه گفتن به دیگران، به فردی خودخواه تبدیل می شوید که لازم است بگوییم این طرز تفکر سالم نبوده و موجب می شود که میزان ارتباط شما با اطرافیان تان کمتر شود. فرد خودخواه همیشه و بدون دلیل و منطق به دیگران جواب منفی می دهد و فقط به خود و منافعش فکر می کند. دائما به خود بگویید که خودخواه نبوده و در پی رسیدن به اهداف خودخواهانه نیستید.
اگر درخواست غیرمنطقی کسی را رد کردید و او شما را خودخواه خواند، بهتر است رابطه تان را با آن فرد کاهش دهید. کسی که به راحتی می تواند با رد شدن درخواستش به شما برچسب خودخواه دهد، مطمئنا نمی تواند فرد دلسوزی برای ادامه دوستی و ارتباط با شما باشد. با نگاهی به گذشته و تمام جواب های مثبتی که به دیگران داده اید، می توانید بفهمید که خودخواه نیستید و فقط در این شرایطی که قرار گرفته اید جواب نه را برای فرد مورد نظر استفاده کرده اید.
3) نمی توانیم همه را از خود راضی نگه داریم
در گام بعدی در مسیر آموختن مهارت پاسخ منفی به دیگران، شما باید بیاموزید که هیچگاه نمی توان همه اطرافیان یا دوستان از ما نسبت به کارهای مان و یا تصمیماتی که روزانه داریم راضی باشند؛ باید یک مرز برای خود ترسیم کنید. یکی دیگر از تصورات غلط این است که شما فکر کنید دوستی تان و یا احترامی که دیگران برای شما قائل هستند، با پاسخ منفی و نه گفتن نسبت به درخواست های خارج از شان و نامتعارف از دست می رود؛ این تصور کاملا غلط است.
اگر سعی کنید به این فکر باشید که احتمال دارد با پاسخ مثبت شما به این خواسته غیر منطقی اطرافیان، ممکن است باعث سو استفاده از شما گردد. در صورت ادامه همین روش می تواند شما را فردی بی ثبات و بدون مدیریت بر روی زندگی شخصی کند. اگر این باور را داشته باشید که لازم نیست همه افراد تحت هر شرایطی از ما راضی باشند، با اعتماد به نفس بالاتری به درخواست و پیشنهاد دیگران پاسخ منفی خواهید داد.
4) دلایل نه گفتن به دیگران را در خودتان را پیدا کنید
پیدا کردن ریشه و علل اصلی عدم توانایی نه گفتن در شما موجب می شود که راحت تر بتوانید مشکل را در خود حل کنید. بهتر است که تمرکز خود را بر روی کیفیت روابط خود با اطرافیان و خانواده در دوران کودکی خود قرار دهید. بهتر است به ویژگی ها و مزایای پاسخ منفی بیشتر تمرکز کنید. بر خی از افراد به پاسخ منفی نسبت به درخواست و پیشنهاد اطرافیان با نگاه منفی می نگرند.
شما باید این تصور را داشته باشید که اگر به برخی از درخواست ها پاسخ منفی دهید، این قابلیت را خواهید داشت که به برخی دیگر از وقایع و رویداد های زندگی پاسخ مثبت بگویید و مجال برای دیگر امور روزمره و شاید هم مفیدتر فراهم گردد. یکی دیگر از ویژگی ها و مزایای مفیدی که پاسخ منفی به همراه دارد، این است که تا حدودی آرامش برای شما به همراه خواهد داشت. سعی کنید دلایلی که بخاطرش پاسخ منفی نمی گویید را کشف کنید. برخی از انسان ها نسبت به پاسخ های منفی که دیگران دارند حس غم وجودشان را فرا می گیرد و از پاسخ منفی نسبت به دیگران ترس و واهمه دارند.
5) با حس عذاب وجدان خود کنار بیایید و نه بگویید
یکی دیگر از روش های راضی کردن افراد برای انجام کاری که دوست داریم برای ما انجام دهد، فعال کردن حس عذاب وجدان در طرف مقابل است. زیرا اگر این حس فعال شود، قدرت استدلال و منطق در او کمرنگ خواهد شد و همین موجب می شود که راحت تر به درخواست های ما پاسخ مثبت دهد. بعضی وقت ها با روش هایی، برخی از انسان های سودجو سعی می کنند شما را غرق فریب کنند تا شما تمرکز لازم را از دست دهید و نسبت به در خواست غیر متعارف شان پاسخ مثبت دهید.
وقتی از روش های سودجویانه این افراد مطلع باشید، سعی می کنید فریب اینگونه افراد را نخورید. برخی اوقات با بی احترامی سعی میکنند نسبت به خواسته هایشان، پاسخ مثبت دهید. در این حالت آرامش و خونسردی خود را حفظ کرده و با اعتماد به نفس کامل به خواسته های شان پاسخ منفی بگویید. برخی اوقات با بهانه یا ناله های بی مورد تلاش دارند که از احساسات شما سو استفاده کنند تا شما با خواسته و اشتیاق خودتان به آنها پاسخ مثبت دهید. در این شرایط شما قبل از هرگونه پاسخ، سعی کنید کمی تامل کنید و سپس به آنها پاسخ مثبت دهید. همین وقفه کوتاه برای تفکر فرصت مناسبی است تا به صورت هیجانی پاسخ ندهید.
6) به چاپلوسی دیگران توجه نکنید
تعریف های بی مورد و گاهی چاپلوسانه اطرافیان از شما، این حس را در وجودتان ایجاد می کند که خودتان داوطلبانه به خواسته و درخواست شان پاسخ مثبت دهید. در این گونه مسائل هم سعی کنید سریع اقدام به پاسخ نکنید و مانند تکنیک قبل که گفتیم، وقفه کوتاهی میان درخواست دیگران و پاسخ از طرف شما در نظر بگیرید. برای مثال به شما می گویند تا به امروز کسی را در دنیا ندیدم که این مهارت را به این خوبی و با اعتماد به نفس انجام دهد. در صورتی که می دانید بسیاری از افراد قادر به انجام آن هستند و این گونه صحبت ها، تملقی بیش نیست که پیشنهاد می کنیم از این افراد دوری کنید.
منبع: مرکز مشاوره رهیاب - -راسخون
ریشه های افکار و تصورات منفی
منفی نگری به صورت یک عادت ذهنی مخرب در وجود فرد پدیدار می شود. چنانچه فرد در جهت کنترل و رهایی از این افکار اقدام نکند، به تدریج خود را در غرق شده در منجلاب افکار منفی می بیند. لازم به ذکر است که شکل گیری…
اتفاقات آزار دهنده و تجربیات منفی در طی زندگی، از دلایل مهم و اصلی ایجاد تصورات منفی در ذهن افراد به شمار می روند.
مقدمه
بدون تردید، منفی نگری، از جمله چالش های جدی ابعاد شخصیتی انسان ها به شمار می رود. منفی نگری، تفکر فرد را بشدت درگیر خود ساخته و در صورت ادامه یافتن این روند، بستر مناسب برای شکل گیری اختلالات روانی مانند افسردگی را فراهم می آورد. در حال حاضر و متاثر از مشکلات و معضلات موجود در بدنه اقتصادی کشور، شاهد موجی فراگیر از افکار و باورهای منفی در ابعاد مختلف جامعه هستیم.
با شیوع و گسترش شبکه های مجازی، به ویژه شبکه های اجتماعی و موج منفی به راه افتاده به لطف این شبکه ها، توده های بیشتری از مردم با این معضل دست به گریبان هستند. بدون اغراق، نداشتن اعتماد به نفس، اضطراب، بی اعتمادی و برخورداری از افکار تیره و تار، به مثابه یک آفت سمی و مهلک تلقی می شود. هجوم افکار منفی و عدم کنترل و مدیریت آن، همانند بختک بر روی تمام ابعاد زندگی فرد سایه می افکند.
شایان ذکر است که در صورت بروز فکر منفی در ذهن انسان، برای از بین بردن این فکر، نیاز به تولید چهار فکر مثبت می باشد. در غیر این صورت، افکار منفی همچون ویروسی آلوده در سریع ترین زمان، تمام وجود فرد را به سیطره خود در می آورد. شیوع تصورات منفی علاوه بر تحت شعاع قرار دادن زندگی شغلی و کاری فرد، سبب سوق پیدا کردن نگاه او به سمت منفی نگری می شود.
بدون اغراق، همه افراد در معرض افکار منفی قرار می گیرند. تصورات منفی به صورت غیرارادی یا ارادی، به ذهن فرد خطور پیدا می کنند و سبب آزار دادن و اذیت شخص می شوند. بر همین اساس، تصورات منفی و منفی نگری، فکر و جسم فرد را تحت شعاع خود قرار می دهد.
ریشه های افکار و تصورات منفی
ریشه یابی منفی نگری و تصورات منفی
بطور کلی، منفی نگری به صورت یک عادت ذهنی مخرب در وجود فرد پدیدار می شود. چنانچه فرد در جهت کنترل و رهایی از این افکار اقدام نکند، به تدریج خود را در غرق شده در منجلاب افکار منفی می بیند. لازم به ذکر است که شکل گیری الگوی رفتاری و شخصیت انسان، متاثر از افکار موجود در ذهن او می باشد.
در شکل گیری و تعیین ذهنیت افراد مؤلفه های مختلفی نظیر دوستان، خانواده، ژن و هرگونه عامل اکتسابی و وراثتی دیگر، تاثیر گذار و مؤثر هستند. افکار منفی نیز از این قاعده مستثنا نبوده و وجود این افکار در ذهن فرد با ایجاد بسیاری از اختلالات روحی و روانی ارتباط مستقیم دارد. تفکر منفی علاوه بر کاهش اعتماد به نفس فرد، مهارت های ذهنی و عملکرد شخص را نیز تحت تاثیر قرار می دهد.
تصورات منفی با رخنه کردن به ادراک فرد ضمن آسیب رساندن، اثرات مخربی را بر روی ذهن فرد از خود برجای می گذارند. به همین جهت، تصورات منفی در وجود فرد بیش از پیش بسط و گسترش پیدا می کند. برای رها شدن و نجات یافتن از منفی نگری، تشخیص آن یکی از راهکارهای مؤثر درمانی به شمار می آید. تصورات منفی به عنوان نوعی از بیماری های فکری، با مراجعه به روانشناس متخصص درمان می شود. بطور معمول، روانشناس ضمن ریشه یابی علل منفی نگری فرد، با استفاده از روش های تشخیصی، علل و عوامل اصلی آن را شناسایی نموده و راهکارهای درمانی مناسب و مثمر ثمر را به شخص ارائه می نماید.
مقاومت در برابر افکار منفی، سبب تقویت الگوی تفکر فرد شده که نتیجه آن تقویت منفی نگری می شود. غالباً هنگامی که فرد تلاش می نماید که به مسئله خاصی فکر نکند، در حقیقت به فکر کردن در مورد آن موضوع بیشتر می پردازد.
ریشه های افکار و تصورات منفی
ریشه های اصلی منفی نگری و افکار منفی
در ایجاد تفکر منفی و منفی نگری، عوامل و مؤلفه های مختلفی نقش دارند. اما اتفاقات آزار دهنده و تجربیات منفی در طی زندگی، از دلایل مهم و اصلی ایجاد تصورات منفی در ذهن افراد به شمار می روند. اگر در رفتار کودکان دقیق شده باشیم، درمی یابیم که تجارب منفی در ذهن آنها هیچ محلی از اعراب نداشته و کودکان غالباً در افکار خود تصاویر مثبت و عاری از منفی حک می نمایند.
با گذشت زمان و به وجود آمدن تجارب ناراحت کننده و اتفاقات ناگوار، افکار مرتبط با اتفاقات رخ داده در ذهن فرد حک شده و با هر بار اهمیت دادن به آن، علاوه بر پر رنگ تر شدن، ذهن فرد را بیشتر به خود مشغول می سازد. اضطراب شدید، افسردگی، تنگناهای مالی، فشارهای خانوادگی، شکست های عاطفی، برخورداری از ذهنیت منفی در مورد زندگی، شکست های تحصیلی و شغلی، از دیگر عوامل اصلی منفی نگری به شمار می روند.
ریشه های افکار و تصورات منفی
راهکارهای پاکسازی ذهن از منفی نگری
یکی از راهکارهای مفید برای دوری از منفی نگری، استفاده از تکنیک توقف فکر می باشد. این تکنیک بوسیله روانشناس به فرد آموزش داده می شود. در این روش، در ابتدا فرد به صورت ارادی در جهت تولید افکار منفی بر می آید تا بدین طریق میزان اضطراب خود را افزایش دهد. سپس با استفاده از یک نشانه مانند برخورد خودکار به میز، بی درنگ افکار مثبت را بر افکار منفی غالب می سازد. با ادامه این روند، فرد ضمن از بین بردن منفی نگری، افکار مثبت و سازنده را در ذهن خود جاری می سازد. خلاقیت به خرج دادن فرد، دور شدن از محیط های منفی و قدم زدن نیز در برطرف ساختن منفی نگری بسیار مؤثر است.
منبع: مرکز مشاوره رهیاب
گشایش غیرمنتظرهای که برای آیتالله حقشناس اتفاق افتاد
به حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه (س) مشرف شدم و موضوع اجاره را با آن بانوی کریمه در میان گذاشتم. پس از مدتی در حالت زیارت، خواب بر من غلبه کرد. در عالم رؤیا، کریمه اهل بیت (س) به من فرمودند: «میرزا! چرا برای این مسائل کوچک به ما متوسل میشوی؟ از ما حاجتهای بزرگ طلب کن! برای حل این موضوع، به زیارت مرقد میرزای قمی برو!»
به گزارش خبرگزاری حوزه، در راستای بهرهمندی نسل جوان از سیره عملی مرحوم آیت الله حق شناس از اساتید اخلاق و عرفان، خاطرهای که از زندگی پربرکت ایشان تقدیم شما فرهیختگان میشود.
برای ادامه تحصیل به شهر مقدس قم مشرف شدم.
آن زمان شهریهی یک طلبه تقریباً ۳۰ تومان بود و من باید تمام این مبلغ را برای اجارهخانه به صاحبخانه پرداخت میکردم و دیگر پولی برای گذران زندگی نمیماند.
برای رهایی از این وضعیت، خیلی دنبال خانهای با اجاره بهای ارزانتر گشتم.
در این ایام شخصی به من مراجعه کرد و گفت ما منزلی داریم که اجارهبهای آن نصف قیمت منزلی است که در آن ساکن هستید (۱۵ تومان).
اما به جای باقیماندهی اجاره، اهل بیت شما باید کمک عیال ما کند و کارهای خانه را انجام دهد.
نگران شدم که چگونه این پیشنهاد را برای اهل بیتم مطرح کنم. (خانواده ایشان از یک خانوادهی محترم و ثروتمند بودند و در منزلشان خدمتکار داشتند.)
از این جریان خیلی دلگرفته شدم؛ به همین دلیل به حرم حضرت معصومه (س) رفتم و موضوع را با آن بزرگوار مطرح کردم.
در حرم خوابم برد.
در عالم رؤیا حضرت معصومه (س) فرمودند: «میرزا چرا برای این موضوعات کوچک به ما مراجعه میکنی؟! از ما کارهای بزرگ بخواه!؛ برای پیدا کردن خانه سر قبر میرزای قمی برو!»
سر قبر میرزای قمی رفته و مشغول خواندن سورهی یاسین شدم.
آخر سورهی یاسین بود که یکی از دوستان، کنارم نشست و گفت برای یکی از آقایان مسئلهای پیش آمده و میبایست برای انجام کاری به تهران برود و مدت طولانی در آنجا بماند.
دنبال شخصی میگردد تا به او اعتماد داشته باشد و خانهاش را در قم به صورت رایگان به او بسپارد.
منبع: کتاب از داستانها باید آموخت، ص
پیام به سیویکمین اجلاس سراسری نماز
حضرت آیتالله خامنهای در پیامی به سیویکمین اجلاس سراسری نماز، ضمن تقدیر از اقدامات مخلصانهی حجتالاسلام والمسلمین محسن قرائتی، نمازگزاران را به اقامه نماز اوّل وقت و حفظ توجه و حضور قلب، برای اثرگذاری نماز در دل و جان و عمل فردی و اجتماعی آنان توصیه کردند و جوانان را بیش از سایرین مخاطب این سخن دانستند.
متن پیام رهبر انقلاب به این شرح است:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
خدا را شکر که سلسلهی مبارک اجلاسهای نماز در طول سالیان ادامه یافت و این اقدام مخلصانهی جناب آقای قرائتی (دامت افاضاته) برکت کرد و چنان که انتظار میرفت، ادامه یافت و امید است برکات آن همچنان ادامه داشته باشد.
توصیهی موکّد اینجانب، اوّلاً اقامهی نماز در اوّل وقت است، و ثانیاً سعی در حفظ توجّه و حضور قلب؛ نمازگزار بداند با مخاطبی سخن میگوید که مالک همهی عالم وجود و ملِک روز رستاخیز است. نماز با این دو خصوصیّت در دل و جان نمازگزار و آنگاه در عمل فردی و اجتماعی او اثر میگذارد. جوانان بیش از دیگران مخاطب این توصیهاند. امید است توفیق الهی شامل حال آنان باشد.
والسّلامعلیکمورحمةالله
سیّدعلی خامنهای
۱۴۰۳/۱۰/۵
چرا مردان ناراحتی خود را بیان نمی کنند ؟
بهترین و تاثیرگذار ترین راه، شناخت مناسب مردان و احترام گذاشتن به عواطف و احساسات آنها می باشد.
مقدمه
برای بسیاری این سوال پیش می آید که چرا مردان ناراحتی خود را نمی گویند؟ به طور کلی، همگان بر این موضوع اشراف دارند که مردان تمایلی به نشان دادن ناراحتی خود نداشته و خیلی به ندرت این کار را انجام می دهند. حتی در شرایط و موقعیت های سخت و دشوار نیز مردان در ابراز ناراحتی خود مقاومت نشان می دهند. در باب این سوال که چرا مردان ناراحتی خود را نمی گویند، باید خاطر نشان کرد که در مواقع ناراحتی، قطره اشکی از چشم مردان سرازیر نمی شود. در این شرایط مردان به جای گریه کردن، شیوه هایی نظیر سکوت، پرخاشگری و خشم را در پیش می گیرند.
بطور کلی، نشان ندادن ناراحتی مردان، می تواند ریشه در عوامل و دلایل مختلفی داشته باشد. بر همین اساس، از جمله دلایل حائز اهمیت و مهمی که چرا مردان ناراحتی خود را نمی گویند، مکانیزم بقا، حفظ و محافظت از غرور مردانه و تفاوت های مغزی می باشد. بهترین راهکار مناسب و مثمر ثمر در اینکه چرا مردان ناراحتی خود را نمی گویند، شناخت ویژگی ها و خصوصیات شخصیتی مردان و احترام قائل شدن برای تفاوت های میان مردان و زنان می باشد.
مقدمه ای بر مقوله چرا مردان ناراحتی خود را نمی گویند؟
در این مقوله که چرا مردان ناراحتی خود را نمی گویند، باید خاطر نشان کرد که معمولاً مردان به جای ابراز ناراحتی خود، به راه های جایگزین آن مانند سکوت و خشم پناه می برند. بر اساس تحقیقات انجام شده، زنان هیچگونه مشکلی در ابراز ناراحتی ها و احساسات خود نداشته و ناراحتی خود را با متوسل شدن به گریه بروز می دهند.
در سوی مقابل، مردان به جای گریه، راه سکوت را بر می گزینند. ناگفته نماند که سکوت کردن مردان در مواقع ناراحتی حاکی از بی احساسی و عدم احساسات آنها نمی باشد. چراکه مردان نیز همانند زنان احساسات داشته و ناراحت شده و ناراحتی، اندوه و غم را به میزان زنان حس می کنند.
ما تفاوت بارز مردان و زنان در این مسئله، عدم توانایی مردان در ابراز ناراحتی و اندوه خود و پیوسته تلاش کردن در جهت مخفی نگه داشتن آن می باشد. بر این اساس و در باب این سوال که چرا مردان ناراحتی خود را نمی گویند، باید عنوان نمود که یکی از موارد حساس و چالش برانگیز برای مردان، ابراز احساسات می باشد. آنها در این مواقع ترجیح می دهند احساسات خود به ویژه ناراحتی و اندوه را بر زبان جاری نسازند.
بررسی مهمترین دلایل ابراز نکردن ناراحتی توسط مردان
همانطور که اشاره شد، در مقوله چرا مردان ناراحتی خود را نمی گویند، علل و مؤلفه های متعددی وجود دارد. تفاوت های مغزی یکی از دلایل عدم ابراز ناراحتی مردان است. بطور کلی، مسئول عواطف و احساسات، نیمکره راست و مسئول منطق، نیمکره چپ مغز می باشد. ارتباط و تعامل نیمکره های راست و چپ مغز در زنان قوی تر است که در نتیجه آن تعادل میان احساسات و عقل به خوبی صورت می گیرد.
در مردان تعادل برقرار کردن میان احساسات و منطق به سختی انجام می پذیرد. بر همین اساس، ابراز ناراحتی و احساسات در مردان امری سخت و دشوار تلقی می گردد. از دیگر دلایل مهم، غرور مردانه می باشد. از عنفوان کودکی این حرف را آویزه گوش پسرها می کنند که مرد هرگز گریه نمی کند.
فراگیری و تلقین این آموزه ها باعث شرم و خجالت مرد در مواقع ابراز ناراحتی و غم می شود. چرا که مردان تصور می نمایند در صورت نشان دادن ناراحتی و اندوه خود، غرور مردانه آنها بشدت تحت شعاع قرار می گیرد. بر این اساس و بمنظور از بین نرفتن غرور مردانه و حفظ شخصیت مردانه خود، در برابر بیان ناراحتی، سکوت اختیار می کنند.
مکانیزم بقا، از دیگر علل مهم در مقوله چرا مردان ناراحتی خود را نمی گویند، تلقی می شود. مردان هنگام قرار گرفتن در موقعیت های ناراحت کننده، علاوه بر کم حرف و ساکت شدن، اقدام به ترک محیط و شرایط ناراحت کننده می نمایند. این امر یک عمل کاملاً غریزی در مردان است که بر احساسات آنها، تاثیر بسزایی از خود بر جای می گذارد. ناگفته نماند که مردان در موقعیت های احساسی، بسیار آسیب پذیر بوده و احتمال بروز خطراتی نظیر حمله قلبی و فشار خون در آنها زیاد می باشد.
نحوه برخورد صحیح با عدم ابراز ناراحتی مردان
بهترین و تاثیرگذار ترین راه، شناخت مناسب مردان و احترام گذاشتن به عواطف و احساسات آنها می باشد. بطور معمول، بسیاری از مردان در مواقع بیان ناراحتی خود، مقاومت نشان داده و گارد می گیرند. در این شرایط، احترام گذاشتن به خواسته مرد و خلوت کردن او با خویش، بسیار تاثیرگذار و راهگشا می باشد. برخی از مردان نیز در مواقع ناراحتی، منتظر یک اشاره برای ابراز ناراحتی و تخلیه خود هستند. به همین جهت، آگاهی از روحیات، عواطف و شخصیت مردان، در این زمینه کمک شایانی می کند.
سوالات متداول
1. چرا مردان ناراحتی خود را نمی گویند؟
در مواقع ناراحتی، قطره اشکی از چشم مردان سرازیر نمی شود. در این شرایط مردان به جای گریه کردن، شیوه هایی نظیر سکوت، پرخاشگری و خشم را در پیش می گیرند.
2. تفاوت بارز میان مردان و زنان در موضوع ناراحتی چیست؟
تفاوت بارز مردان و زنان عدم توانایی مردان در ابراز ناراحتی و اندوه خود و پیوسته تلاش کردن در جهت مخفی نگه داشتن آن می باشد.
3. نحوه برخورد صحیح با عدم ابراز ناراحتی مردان چیست؟
شناخت مناسب مردان و احترام گذاشتن به عواطف و احساسات آنها، بهترین روش برخورد است.
منبع: مرکز مشاوره رهیاب - مهرداد ابراهیمی- راسخون
دوران جوانی، دوران شور و بی نظمی
دوران جوانی، دورانی است که جوان با بی نظمی های خودش سرخوش است و در مقابل این صفت خودش هم کاری نمیکند و عمرش به بطالت می گذرد. جوان، خودش را با دنیای استعداد میبیند اما توانایی ندارد که به آنها نظم ببخشد.
نماز، تمرین نظم و وظیفه شناسی است، جوانی که به نمازهای روزانه پای بند باشد، لا اقل خود را به انجام یک وظیفه مقید کرده و عادت داده است. همین عادت مقدس و پاک، مانعی دربرابر بی بند و باری و سهل انگاری او نسبت به وظایف دیگر و کمک به پیشرفت او در زندگی است. با نماز خواندن از کسالتی ها، سستی ها، بی نظمی ها و سهل انگاری ها جلوگیری کنید.
نماز وسیله دریافت امداد الهی
عبادت و در راس آن نماز، وسیله ای برای دریافت الطاف الهی است. حضرت موسی (علیه السلام) برای دریافت کتاب آسمانی تورات، چهل شبانه روز در کوه طور به عبادت پرداخت. پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) برای دریافت وحی، مدت های طولانی را در غار حرا به عبادت مشغول بود.
(3) تمام بزرگان، توفیقات خود را مدیون عبادت و در راس آن، نماز میدانند. جوان با داشتن روح لطیف و انعطاف پذیر میتواند با نماز و عبادت روح خود را متعالی کند.
جوانان و سرمایه ی اجتماعی
جوانان، سرمایه های عظیم یک جامعه، آینده سازان نظام و افتخار آفرین مردم اند. جامعه شناسان معتقدند جامعه ای سالم است که جوانانی سالم داشته باشد.
یکی از راه های مهم تربیت سالم، آشنایی جوانان با آموزه های دینی و بایدها و نبایدهاست. بایدها و نبایدهای دین به مثابه نسخه دکتر است که انسان را از بیماری ها نجات می دهد و نتیجه آن، ایجاد جامعه ای قانون مند، متمدّن و سالم است.
اگر در برخی روایات از پیامبر(ص) به طبیب یاد شده، درست بدین معناست، زیرا حضرت با نسخه دین، بیماری های روحی را درمان می کند و مردم را به دین مداری فرا می خواند.
از این رو بایسته است همه مردم به ویژه جوانان با دین بیش تر آشنا شوند. البته همه مردم به طور فطری، دین گرا هستند، ولی این امر در اثر برخی عوامل، کم رنگ و گاهی در برخی موارد فراموش می گردد.
در این میان آشنایی جوانان با دین اهمیت بیش تری دارد، زیرا فتح قله های موفقیت و طی مسیر پر فراز و نشیب زندگی، با دین گرایی امکان پذیر است.
جان.بی.کایزل می گوید: «بی ایمانی به خصوص از این لحاظ رنج آور است که دنیا و هر چه را که در اوست در نظر ما لغو و بیهوده و ناپایدار جلوه می دهد، در صورتی که صاحب ایمان در آفرینش و در زندگانی، منظور و مقصودی می بیند
منبع: راسخون
پرخاشگری در کودکان و شیوه درمان
پرخاشگری در کودکان جزئی از احساسات آنهاست ولی کودکان معمولا با نشانه های خشم آشنا نیستند، برای کنترل خشم کودک بهتر است ابتدا نشانه های کودک پرخاشگر را بشناسید و بعد راهکارهای کنترل آن را به کودک بیاموزید….
کودکان پرخاشگر معمولا در خانواده هایی زندگی می کردند که روابط عاطفی ضعیفی در آنها وجود داشته است.
مقدمه
پرخاشگری در کودکان جزئی از احساسات آنهاست ولی کودکان معمولا با نشانه های خشم آشنا نیستند، برای کنترل خشم کودک بهتر است ابتدا نشانه های کودک پرخاشگر را بشناسید و بعد راهکارهای کنترل آن را به کودک بیاموزید. پرخاشگری در کودکان رفتاری است که هدف آن آسیب رساندن به خود و دیگران است. براساس تحقیقات روانشناسان پرخاشگری دو گونه است. گونه اول معمولا با درد شروع می شود. این شکل از پرخاشگری هیجانی است و هدفش آسیب است. مثلا دعوا با خواهر و برادر و کتک کاری این نوع پرخاشگری است. نوع دیگر پرخاشگری در کودکان به واسطه خشم ایجاد نمی شوند و به این دلیل به وجود می آیند که می خواهند چیزی را به دست بیاورند. مانند کودکی که برای به دست آوردن پاداش کودک دیگری را کتک می زند.
آیا نشانه های پرخاشگری در کودکان عادی است؟
پرخاشگری در کودکان و ستیزه جویی آنها تا حدی عادی است ولی به تدریج این موضوع برایش عادی می شود. شاید در این لحظه کودک شما به دلیل مشکلات عاطفی افسرده باشد. پرخاشگری شدید ممکن است به علت ناراحتی کودک در مقابل تبعیض والدین باشد.
نشانه های پرخاشگری در کودکان چیست؟
خشم در کودک به صورت های مختلف مانند گریه کردن، داد زدن، خود را به زمین کوبیدن، فحش دادن و کتک زدن خود و دیگران نمود پیدا می کند. نشانه های دیگر عبارت است از:
- کتک کاری
- فشردن دندان ها
- حمله به دیگران
- آسیب به خود و اعضای خانواده
- نگاه های تند و غضب آلود
- احساس خستگی بیش از حد کودک
- کاهش تمرکز
- گوشه گیری
- ایجاد مزاحمت برای دیگران
- به هم زدن نظم خانه و اجتماع
- سرزنش دیگران
نشانه های پرخاشگری در کودکان در پسران بیشتر است یا در دختران؟
پرخاشگری در دختران کمتر از پسران است. ولی بعضی تحقیقات تفاوتی در آنها قائل نمی شوند. زمانی که کودکان با مشکلات سختی مانند جدایی پدر و مادر روبه رو می شوند پرخاشگرند و پرخاشگری آنها در یک سطح است.
نقش خانواده در پرخاشگری کودکان
نبود ثبات تنبیه هدف دار در خانواده
زمانی که کودک پرخاشگر می شود گاهی والدین به آنها دامن می زنند. معمولا والدین این کودکان در زندگی مشکلات بزرگی داشتند. مادران این کودکان در برابر رفتارهای زشت کودک خود در اجتماع و یا فامیل هیچ گونه واکنشی از خود نشان نداده اند. و گاهی هم واکنش آنها بسیار سخت گیرانه بوده است. این بی ثباتی در کودک تاثیرات بسیار منفی خواهد گذاشت.
کمبود روابط عاطفی در خانواده
کودکان پرخاشگر معمولا در خانواده هایی زندگی می کردند که روابط عاطفی ضعیفی در آنها وجود داشته است. معمولا آنها کودکان طلاق بوده و به واسطه نبود یک خانواده محکم و خوب دچار افسردگی شده اند.
نقش جمعیت خانواده در پرخاشگری در کودکان
کودکان پرخاشگر معمولا در خانواده های پرجمعیت رشد می کنند و به آنها توجه کمتری می شود. این موضوع نه تنها باعث بی قراری در کودک می شود بلکه اعتماد به نفس آنها نیز پایین می آید. مسلما کودک نمی تواند رفتارهای پرخاشگرانه را به ارث ببرد اما چیزی که از طریق وراثت منتقل می شود ناتوانی در تجربه برانگیختگی است.
همچنین بعضی از کودکان به دلیل شرایط اجتماعی و محیط نامناسب، این رفتارهای بزهکارانه را ندارند و شاید از آنجایی که این کودکان قابلیت برانگیختگی نسبت به محرک های اجتماعی را به ارث برده اند به واسطه اجتماعی شدن از رفتارهای پرخاشگرایانه و اجتماعی دوری می کنند.
تاثیر مشکلات مغزی بر روی پرخاشگری در کودکان
براساس تحقیقات انجام شده مشخص شد بعضی از قسمت های مغز منجر به رفتارهای غیر عادی و پرخاشگرایانه می شود. این رفتارها در دوران کودکی نمود پیدا می کند. شدت این پرخاشگری ها ناشی از تحریک نواحی مختلف است.
نقش رسانه و شبکه های اجتماعی در پرخاشگری کودکان
ابزار های رسانه مانند ماهواره و موبایل و اینترنت و بازی های خشن رایانه ای نقش مستقیمی در پرخاشگری کودکان دارد. درواقع بسیاری از برنامه ها و کارتون ها با هدف ستیزه جویی کودکان ساخته می شود. به عنوان مثال، فیلم ها و کارتون های بتمن و مرد عنکبوتی در روحیه بسیاری از کودکان تاثیر گذاشته و آنها را پرخاشگر کرده است. سعی کنید این موضوع را مدیریت کنید.
تاثیر اجتماع بر روی پرخاشگری در کودکان
اجتماع نقش بسیار زیادی در تربیت کودک دارد. مدرسه یکی از مهمترین مکان ها برای تربیت کودک است. اما همین مدرسه می تواند قربانگاه کودک شما شود. بر روی مدرسه ای که کودک خود را می فرستید وسواس شدید داشته باشید. بر روی هم کلاسی های کودک و نوع روابط آنها با کودک شما نظارت کنید.
یکی از علت های پرخاشگری کودک در اجتماع می تواند ناشی از مسخره کردن کودک تان توسط دوستانش باشد. گاهی کودک شما علاوه بر مدرسه با دوست خود دائما در حال دعوا و کتک کاری است. به کودک خود یاد دهید تا حقش را از دیگران بگیرد و از لوازم خود محافظت کند. اگر به کودک شما در مدرسه زور بگویند و وسائل او را به زودی بگیرند و او را کتک بزنند و با او بازی نکنند کودک تان با افت تحصیلی مواجه شده و افسردگی شدید می گیرد و در خانه شروع به پرخاشگری می کند.
علائم دیگری که در پرخاشگری کودک نقش دارد
- اختلالات بینایی و شنوایی
- مشکلات هیپوتالاموس
- اختلال در ترشح مغزی
- ناکامی در ارضای نیازهای مختلف در کودک
- تنبیه شدید والدین
- مشکلات اخلاقی پدر و مادر
- نبود پدر و مادر در خانه به مدت طولانی
- تولد کودک جدید در خانواده
- ترس و دلهره بسیار زیاد
- عدم آگاهی از رفتار با دیگران
- پرخاشگر بودن پدر و مادر
- احساس ناامنی در کودک
- دخالت بیش از حد والدین در کارهای کودک
- دیدن فیلم های وحشتناک و خشن
- فقر اقتصادی خانواده
- اعتیاد پدر یا مادر
- رفتار زشت معلمان کودک
- عدم ثبات در تنبیه کودک
- دادن تکلیف بسیار در مدرسه و سپردن کار زیاد به کودک در خانه
- تحقیر کردن کودک توسط پدر و مادر یا خواهر یا برادر
- آزار و اذیت جنسی
- بی عدالتی در خانواده و اجتماع نسبت به کودک
- نبود یک برنامه منظم در خانواده
منبع:راسخون
آیا ازدواج مانع ادامه تحصیل دختران می شود؟
معمولا دختران جوان گمان می کنند با ازدواج کردن، برنامه تحصیلیشان به هم میخورد، اما این تصور صحیح نیست. چرا که در پرتو ازدواج، همسران جوان میتوانند یکدیگر را در این راه یاری کنند و به هم دلگرمی و امید ببخشند که این مسأله در موفقیت تحصیلی شان بسیار مؤثر است.
ازدواج دختران در جوانی، علاوه بر امکان استفاده مفید از بهار عمر، موجب ادامه تحصیل آنها با آسودگی خیال بیشتر می شود.
پسری که علاقمند به ادامهی تحصیل است در صورتی که احساس نیاز به ازدواج ندارد، بهتر است ازدواج را تأخیر بیندازد. ولی اگر فرد احساس کند نسبت به جنس مخالف دچار لغزش شده است، احساس میکند کنترل شهوات برایش سخت شده چه در برخورد با جنس مخالف، چه همجنس، چه در تنهایی، همین که این احساس را کرد، اینها همه نشانهی نیاز به ازدواج است و در این صورت نباید بخاطر تحصیلات ازدواج را عقب بیندازد. البته در مورد خانمها چه نیاز به ازدواج پیدا شد و چه نشد، اصل اوّلیه این است که دختر هر چه زودتر اگر امکان ازدواج فراهم بود، ازدواج کند.
چرا دختران باید هرچه زودتر ازدواج کنند؟
1ـ بخاطر انواع و اقسام مزاحمتها؛ دختر میخواهد درس بخواند، مرتّب برایش مزاحمت ایجاد میشود، چه با قصد منفی، چه به نیت خواستگاری که موجب میشود دغدغهی محیط و افراد را پیدا کند. اینها وقت زیادی از او میگیرد.
2ـ ذهنیتهای اطرافیان؛ دختری که دنبال کسب علم است و میخواهد به مرکزی یا نزد استادی برود و بحث کند، چون مجرّد است، همیشه یک ذهنیت منفی به دنبالش هست. این ذهنیتها مانع خیلی پیشرفتها میشود.
3ـ از دست دادن موقعیتهای مناسب؛ در این چند سال که دختر میخواهد به اهداف علمی خود برسد، خواستگارهای خوبی داشته و رد کرده و حالا مثلاً فوق لیسانس گرفته و در ضمن سنش هم بالاتر رفته ولی از آن طرف هم کمیت و هم کیفیت خواستگارها پائین آمده است و در ضمن توقعات او هم بالا رفته است. در این حالت دختر به یک تعارض میرسد که خودش لیاقتهای ویژهای دارد ولی طالبین او به این لیاقتها نرسیدهاند و احساس جفا از طرف جامعه میکند و مجبور است به خواستگاری کمتر از آنچه میخواست جواب مثبت بدهد که امکان دارد بعداً دچار مشکل بشود.
4ـ عدم سازگاری انسان؛ بطور طبیعی انسان هر چه سنّش بالاتر میرود، قوّهی سازگاری و انعطافپذیریش کمتر میشود. لذا چه دختر، چه پسر بهتر است زودتر ازدواج کنند.
5ـ عدم تناسب تحصیلی؛ میانگین سطح تحصیلی دخترها از پسرها بالاتر رفته است. بنابراین بخشی از دختران تحصیل کرده مجبورند با پسری ازدواج کنند که از نظر تحصیلی پایینتر از آنها هستند. بنابراین یا ازدواج نمیکنند و یا ازدواج میکنند و زندگی برای آنها سخت میشود.
آیا ازدواج مانع ادامه تحصیل دختران است؟
بنابراین توصیه میشود اگر شرایط مهیّاست، ازدواج کنید. اگر همهی شرایط در نظر گرفته شد، تحصیل مانع ازدواج نیست؛ اگر چه ازدواج کمّیت وقت را کم میکند، ولی برکتش را زیاد مینماید. ازدواج به کار، تحصیل و… برکت میدهد؛ به شرط آنکه متناسب و مناسب باشد. شرایط متناسب با ازدواج ضمن تحصیل، یعنی اینکه شما که الآن وضعیت آنچنانی ندارید، از طرف مقابل هم توقّع آنچنانی نداشته باشید. فرد مناسب، منظور فرد ایدهآل نیست؛ مگر خود شما ایدهآل هستید که میخواهید طرف مقابل ایدهآل باشد؟
منظور از مناسب، یعنی به خود، خانواده و فرهنگت نگاه کن و انتخاب کن. پس ازدواج مانع تحصیل نیست؛ امّا نوع انتخاب مانع تحصیل است. موضوع این نیست که کسی را انتخاب کنیم که همانند ما درس بخواند، بلکه گاهی همسر با آنکه خود نتوانسته است ادامه تحصیل دهد، ولی واقعاً احساس علاقه به تحصیلات همسرش دارد و این را میتوان در زندگی دید. عشق به تحصیل، بعضی اوقات در وجود فردی هست ولی به خاطر شرایط زندگی نمیتواند برود دنبال تحصیل. این عشق را انتقال میدهد به وجود همسرش. این افراد زوجهای موفّقی هستند.
یک نکتهی اساسی برای خانمها این است که یک دختر تا ازدواج نکند، خیلی چیزها برایش دغدغه است. مثلاً پدر و مادرش، دوستان، تحصیلات، کار و… و نمیتواند از آنها جدا بشود. ولی طبیعت دختران این طور است که یک دختر به محض ازدواج دغدغهی اصلی و کانون توجّهش همسرش میشود. حال، اگر شوهر او رغبت به ادامهی تحصیل همسرش داشته باشد، کانون توجّه خانم به ادامهی تحصیل منتقل میشود. امّا اگر خدای ناکرده طوری شود که این خانم از شوهرش سرد شود، ولی فردی باشد که مزاحم او نباشد و همزیستی مسالمتآمیز داشته باشند، باز این دختر میرود سراغ درسش. چون دغدغهاش شوهرش نیست. امّا اگر به شوهرش علاقمند باشد و او به درس علاقمند نباشد، این زن دیگر نمیتواند در تحصیل موفّق باشد. بنابراین دختر خانمها به این نکته توجه داشته باشند که اگر فرد مناسبی برای ازدواج پیدا شود، آنچه مقدم میباشد ازدواج است نه تحصیل. البته با در نظر داشتن این نکته که در حال سپری کردن مقاطع حساس تحصیلی (کنکو و …) نباشند.
فکر نکنید با ازدواج کردن برنامه تحصیلیتان به هم میخورد بلکه در پرتو ازدواج، شما و همسرتان میتوانید یکدیگر را در این راه یاری کنید و به هم دلگرمی و امید دهید که این مسأله در موفقیتتان در تحصیلات علمی بسیار مؤثر است.
توجّه داشته باشید در ماههای اوّل ازدواج تحصیلات فرد تحتالشعاع قرار میگیرد و گاهی دچار تزلزل میشود که با توجه به روحیهی خانمها، این امر در آنها بیشتر است؛ پس شروع ازدواج نباید با مقاطع حساس تحصیلی همراه باشد. به طور کلی راه حل خروج از تشویش ذهنی در این زمینه، بررسی زندگی کسانی است که ازدواج کردهاند و تحصیلاتشان را نیز ادامه دادهاند. اگر نهایتاً مسیر ازدواج در حین تحصیل را برگزیدید و نگران مشکلاتی هستید که با آن مواجه میشوید، به راهحلهای زیر توجه کنید:
ازدواج در حین تحصیل و راهکارهایی برای مواجهه با مشکلات
ـ میتوانید با مقدمات ساده و بدون تشریفات عقد شرعی کنید، اما زندگی مشترک را به تأخیر بیندازید. اصطلاحاً ازدواج نیمه مستقل داشته باشید.
ـ کار کردن همگام با تحصیل، میتواند در کاهش مشکلات اقتصادی شما تأثیرگذار باشد.
ـ وقتی زندگی ساده و قانعی داشته باشید، آرامش فکری و روحی بیشتری خواهید داشت؛ در این صورت راحتتر میتوانید در مسائل علمی، پژوهشی و صنعتی پیشرفت کنید.
ـ حمایتهای والدین میتواند در کاهش مشکلات دوران تحصیل مؤثر باشد.
ـ وقتی هر دو زوج یا یکی از زوجین محصل باشد، انجام کارهای منزل به طور مشترک صورت میگیرد که این مسأله علاوه بر محبت و دلگرمی، اجر اخروی را هم به دنبال دارد.
ـ با توافق یکدیگر تا پایان تحصیل، از بچهدار شدن جلوگیری کنید و با آسودگی بیشتری به تحصیل بپردازید.
ازدواج جوانان و راهکارهایی برای مواجهه با مخالفت نامعقول والدین
گاهی اوقات والدین ادامهی تحصیل فرزندانشان را مانع ازدواج آنها میدانند و با ازدواج آنها مخالفت میکنند در این صورت از طریق افراد بانفوذ باید به آنها گوشزد کرد که گاهی فرزندان به خصوص دختران از ابراز نیاز به ازدواج خجالت میکشند و یا حتی ممکن است جواب منفی هم بدهند؛ در صورتی که درونشان غوغایی برپاست. اشکالتراشی و سنگ انداختن بیجای والدین باعث میشود فرزندان به آنها بدبین شوند و از آنها کینه به دل بگیرند.
بنابراین فرزندان برای از بین بردن اشکالتراشیهای غیرمنطقی و نامعقول بهتر است راهکارهای زیر را به کار بندند:
ـ صحبت مستقیم، معقول، مؤدبانه، منطقی و همراه با احترام به والدین و گوشزد کردن اشکالات آنها و توجیه آنها نسبت به غیرمنطقی بودن شیوهی برخوردشان.
ـ در صورت شرم و حیا و یا تأثیرگذار نبودن صحبت مستقیم، واسطه کردن افرادی که حرف آنها در والدینشان مؤثر واقع میگردد.
سخن آخر
یکی از دلایل بالا رفتن سن ازدواج تحصیلات است که ازدواجهای دانشجویی علاوه بر کاهش تنشهای روحی جوانان از بالا رفتن سن ازدواج نیز جلوگیری میکند و همچنین از مزایای جشنهای ازدواج دانشجویی صرفهجویی اقتصادی برای زوجین است.
منبع:
مطلع مهر، امیرحسین بانکی پور (1396)، انتشارات حدیث راه عشق، اصفهان، چاپ شصت و هشتم.
مثبت اندیشی، رازی برای خوشبختی
بسیار از مشکلاتی که در زندگی ما وجود دارد به نحوه نگرش ما به آن موضوع بستگی دارد. بسیاری از افراد از کاه، کوه درست میکنند و با تفکر خودشان سبب رنجش خاطر خودشان میشوند. برای خوشبخت شدن لازم است که ذهن…
مثبت اندیش بودن سبب خوشبختی و رضایتمندی از زندگی مشترک میشود و منفی نگری عاملی است برای شکوه کردن از زندگی مشترک.
مقدمه
مرد جوانی با حالت افسرده و چهره ای در هم کشیده پیش من آمد و گفت: دیگر تحمل این زندگی را ندارم و از همسرم متنفرم. گفتم مشکل شما چی است که توانسته تا این حد شما را آشفته کند. گفت: همسرم به من میگوید با فلان رفیق دور نزن، فلان کار را انجام نده، فلان غذا را نخور، فوتبال نرو و بسیاری از مشکلات دیگر.. با لبخند به او گفتم شما نیازی نیست از همسرتان طلاق بگیرید شما باید از منفی نگری طلاق بگیرید و ذهن خودتان را با مثبت نگری پُر کنید. وقتی شما در ذهن خودتان افکار مثبت داشته باشید، توجه شما را از سمت این مشکلات به خوبی ها و زیبایی ها معطوف میسازد.
وقتی شما مثبت نگر باشید، رفتارهای ناخوشایند همسرتان را توجیه می کنید. مثلا: وقتی به شما میگوید که فوتبال نروید، اگر با دید منفی نگاه کنید میگویید که همسرم نمیخواهد من تفریح داشته باشم و احساس لذت کنم. اما اگر نگاه مثبت به ماجرا داشته باشید می گویید: همسرم نگران است که خدای نکرده من مصدوم نشوم، برای سلامتی من میگوید که فوتبال نروم. این افکار خود شماست که سبب رنجش خاطر شما میشود پس نگاه و افکار خودتان را مثبت کنید تا به آرامش برسید.
رفتارهای خوب همسرتان را کشف کنید
باور کنید زندگی شما یکسره، تلخی و سختی نیست. بلکه دارای شادی و نشاطی هم هست. همسرتان یک فردی نیست که غیر قابل تحمل باشد، در وجود او نیز خوبی های نهفته است که شما باید آنها را کشف کنید و اگر موفق شوید که به آنها توجه کنید تا حد زیادی مشکل شما را حل خواهد کرد. اعمال شما تحت تاثیر افکار شما هستند، بنابراین اگر منفی نگر باشید، آینده روشنی پیش روی تان وجود نخواهد داشت و همیشه زندگی همراه غم و اندوه خواهید داشت.
بنابراین برای رسیدن به آرامش در زندگی مشترک تان، باید به شناسایی و کشف نقاط مثبت همسرتان بپردازید و ذهن خودتان را از منفی نگری پاک سازید، افکارتان را کنترل کنید تا به آرامش برسید. افراد مثبت نگر می دانند اگر افکار خود را کنترل نکنند، کنترل اعمال و رفتارشان را نیز از دست می دهند.
لازم است یک تعریف جزئی از مثبت نگری داشته باشیم تا ذهن شما با این واژه، آشنا تر شود.
تعریف مثبت نگری یا خوش بینی
خوش بینی را می توان استفاده کردن از تمامی ظرفیت های ذهنی مثبت، نشاط انگیز و امیدوار کننده در زندگی، برای تسلیم نشدن در برابر عوامل منفیِ ساخته ذهن و احساس های یأس آورِ ناشی از دشواری ارتباط با انسان ها و رویارویی با طبیعت، دانست.[1]
مشکل را ذهن شما می سازد
هر مشکلی فقط به اندازه ای که شما آن را مشکل می گیرید مهم است . بیشتر مشکلات بی اهمیت و کوچک هستند مثل بحث کردن های زن و شوهر در مورد انتخاب رنگ فلان وسیله یا انتخاب مارک لباس، اینها اختلافاتی هستند که سبب مشکل میشوند اما بسیار بی اهمیت هستند اما ذهن منفی از همین کارهای بی اهمیت یک دیو خطرناک میسازد و زندگی را تباه میسازد. تعداد بسیار کمی از مشکلات واقعا جدی و مخرب هستند که آنها را هم میشود با مدیریت کردن ذهن خودتان، حل کنید.
دوستان مثبت اندیش پیدا کنید
در بین دوستان تان کسانی هستند که دائما از زمین و زمان مینالند و شما با قرار گرفتن در معرض امواج منفی دیگران و همنشینی با آنهایی که بیش از اندازه زبان به شکوه میگشایند، شما را به سوی منفی بافی و بدبینی سوق میدهند. در انتخاب دوستان تان دقت داشته باشید و افراد منفی باف را از زندگی خودتان حذف کنید. امام علی (علیهالسلام) میفرماید : همنشین خوب نعمت است. [2] امام علی (علیهالسلام) فرمودند : بیشترین صلاح و درستی در همنشینی با خردمندان و صاحبدلان است. [3]
نکته : اگر می خواهید در زندگی مشترک خود، آرامش را مشاهده کنید چاره ای جز این ندارید که افکار منفی را از ذهن خود کاملا پاک کنید و افکار مثبت را جایگزین آن کنید و فرکانس مغزتان را روی زمان مثبت اندیش تنظیم کنید و احساس لذت کنید.
ارتباط خودتان را با خدا بهتر کنید
تنها انسان هایی که از روح آرام برخوردار هستند می توانند از زندگی خود لذت ببرند و داشتن روح آرام مستلزم این است که با خداوند ارتباط داشته باشید و همیشه ذکر خداوند را روی لب هایتان داشته باشید. الَّذِینَ آمَنُواْ وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِکْرِ اللّهِ أَلاَ بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ، همان کسانى که ایمان آوردهاند و دلهایشان به یاد خدا آرام میگیرد، آگاه باش که با یاد خدا دلها آرامش مىیابد. [4] اگر ارتباط خود را با خداوند درست کردید، سختی ها و گیر دادن های همسرتان را برای خودتان یک نردبانی به سمت موفقیت میبینید و ذهن تان سرشار از آرامش و انرژی مثبت خواهد شد.
اندیشیدن و نحوه فکر کردن نقش بسیار مهمی در زندگی انسان دارد. مثبت اندیش بودن سبب خوشبختی و رضایتمندی از زندگی مشترک میشود و منفی نگری عاملی است برای شکوه کردن از زندگی مشترک. انسانها همواره با نوع تفکر خود و نگرشی که به جهان دارند از یکدیگر متمایز میشوند. انسانی که مثبت میاندیشد، هیچ اتفاقی را در عالم شر و بد نمیداند، (گیر دادن های همسر) بلکه لحظه به لحظه آن را حساب شده و تحت کنترل خالق بزرگ عالم میداند و میداند که روح او بوسیله موفقیت در این امتحان، قوی و بزرگ خواهد شد.
پی نوشت :
[1] الوود چپمن، نگرش مثبت، مترجم فهیمه نظری، تهران: شرکت انستیتو ازایران، سال چاپ: 1384، چاپ دوم، صفحه 11.
[2] میزان الحکمه، ری شهری،81، باب نعمت، صفحه 198.
[3] غررالحکم، صفحه 429.
[4 ] قرآن کریم ، سوره مبارکه رعد، آیه 28.
راسخون