نکات کلیدی و تفسیری جزء چهاردهم قرآن کریم
منابع اصلی هر چیز نزد خداست
وَ إِن مِّن شیَْءٍ إِلَّا عِندَنَا خَزَائنُهُ وَ مَا نُنزَّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَّعْلُومٍ(21- حجر)
هیچ چیز در جهان وجود ندارد، مگر آنکه منابع آن نزد ماست و ما آن را جز به اندازه معین نازل نمیکنیم.
بنا بر این آیه چنان نیست که قدرت خداوند محدود باشد، بلکه منبع و مخزن و سرچشمه همه چیز نزد اوست، و او توانایی بر ایجاد هر مقدار در هر زمان را دارد، ولی همه چیز این عالم حساب دارد و ارزاق و روزیها نیز به مقدار حساب شدهای از طرف خدا نازل میگردد.(1
یک داستان جالب و درس آموز
روزی معاویه لعنه الله علیه در توجیه ظلم و زراندوزی خود و ساکت کردن اعتراضهای مردمی دست به تحریف معنوی قرآن زد و گفت: مردم! مگر شما حقانیت کتاب خدا را قبول ندارید؟ گفتند: بله قبول داریم. گفت: پس این آیه را در آن بخوانید که فرمود وَ إِنْ مِنْ شَیْءٍ إِلاَّ عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ. بعد ادامه داد: مگر شما حق بودن این آیه را قبول ندارید؟ گفتند: بله قبول داریم. گفت: پس چرا به دارایی من معترضید؟
منظور معاویه از این حرف این بود که بر اساس این آیه خدا به شما آن مقدار داده و به من هم این قدر عنایت کرده است؛ شما که مسلمانید و قرآن را قبول دارید پس چرا به زر اندوزی و ثروت من اعتراض میکنید و از فقر خود گله مندید؟
همه چیز این عالم حساب دارد و ارزاق و روزیها نیز به مقدار حساب شدهای از طرف خدا نازل میگردد
این حیله و تفسیر به رای معاویه کارگر افتاد و مردم ساکت شدند. او سرخوش از این نیرنگ کارساز خود بود که ناگهان «احنف» از بین جمعیت قد علم کرد و گفت: معاویه! ما آیه را قبول داریم و در آن سخنی نیست. دعوای ما با تو هم بر سر خزائن الهی و مقدار نزول بر خلایق نیست؛ اعتراض ما به تو برای آن دسته ارزاقی است که خدا از خزانه غیبش برای ما نازل کرد و تو ظالمانه آنها را غصب کرده و در انبارهایت ذخیره کردی.
در برابر این سخن اعتراض آمیز و کوبنده احنف، معاویه که دیگر حرفی برای گفتن نداشت؛ ساکت شد.(2)
کسانی که شیطان کاری با آنها ندارد و کسانی که زیر سلطه اویند
قَالَ رَبِّ بمِا أَغْوَیْتَنیِ لَأُزَیِّنَنَّ لَهُمْ فیِ الْأَرْضِ وَ لَأُغْوِیَنهَّمْ أَجْمَعِینَ(39)إِلَّا عِبَادَکَ مِنهْمُ الْمُخْلَصِینَ(40)قَالَ هذَا صِرَاطٌ عَلیََّ مُسْتَقِیمٌ(41)إِنَّ عِبَادِی لَیْسَ لَکَ عَلَیهْمْ سُلْطَنٌ إِلَّا مَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْغَاوِینَ(42- حجر)
اگر کسی شخصاً و به سوء اختیار خود به دنبال شیطان افتاد و از او پیروی کرد شیطان به او افسار زده و بر او تسلط مییابد
ابلیس به خدا عرض کرد: پروردگارا حال که مرا [به دلیل سجده نکردنم بر آدم از رحمتت دور و] به کیفر گمراهی محکوم کردی من نیز برای آنکه بشر را گمراه کنم فساد را در نظرش زیبا جلوه داده و سرانجام همه را گمراه خواهم ساخت؛ مگر آن بندگانی که خالص شده تو هستند. خدا فرمود: این سنت و راه راستی است بر عهدهی من که تو هیچگونه تسلط و قدرتی بر بندگان من نداری مگر گمراهانی که شخصاً بخواهند از تو پیروی کنند.
از این آیات چند مطلب فهمیده میشود:
اول اینکه مُخلَصین در مقامی به سر میبرند که شیطان چون در آن راه ندارد امکان وسوسه و گمراه کردن آنها نیز برایش وجود ندارد.
دوم اینکه تمام انسانها بندگان خدا و تحت حمایت او از گزند شیطان در امانند هر چند دچار وسوسههای اغواگرانه شیطان میشوند اما اینطور نیست که او کاملاً دستش باز باشد و هر کاری که خواست بکند؛ نهایت کاری که او میتواند بکند وسوسه و دعوت است.
سوم اینکه اگر کسی شخصاً و به سوء اختیار خود به دنبال شیطان افتاد و از او پیروی کرد شیطان به او افسار زده و بر او تسلط مییابد.(3
مخلَصین چه کسانی هستند؟
مخلصین کسانی هستند که ابتدا ایشان خود را برای خدا خالص کردند آنگاه خدا هم آنان را برای خود خالص گردانید؛ یعنی غیر خدا کسی در آنها سهم و نصیبی ندارد و در دلهایشان محلی که غیر خدا در آن منزل کند باقی نمانده است و آنان جز به خدا به چیز دیگری اشتغال ندارند و هر چه هم که شیطان از کیدها و وسوسههای خود را در دل آنان بیفکند همان وساوس سبب یاد خدا میشوند و همانها که دیگران را از خدا دور میسازد ایشان را به خدا نزدیک میکند.(4)
تنها گروهی که از رحمت پروردگار نا امیدند
وَ مَن یَقْنَطُ مِن رَّحْمَةِ رَبِّهِ إِلَّا الضَّالُّونَ(56- حجر)
چه کسی جز گمراهان از رحمت پروردگارش ناامید میشود؟!
مخلصین کسانی هستند که ابتدا ایشان خود را برای خدا خالص کردند آنگاه خدا هم آنان را برای خود خالص گردانید؛ یعنی غیر خدا کسی در آنها سهم و نصیبی ندارد و در دلهایشان محلی که غیر خدا در آن منزل کند باقی نمانده است و آنان جز به خدا به چیز دیگری اشتغال ندارند
آیه چنین میفهماند که یأس از رحمت پروردگار ویژگی خاص گمراهان است.(5) زیرا گمراهان، خدا را به درستی نشناختهاند و پی به قدرت بیپایانش نبردهاند؛ خدایی که از ذرهای خاک، انسانی چنین شگرف میآفریند و از نطفهای ناچیز، فرزندی برومند به وجود میآورد؛ درخت خشکیده خرما به فرمانش به بار مینشیند و آتش سوزانی را به گلستانی تبدیل میکند، چه کسی میتواند در قدرت چنین پروردگاری شک کند یا از رحمت او مأیوس گردد؟!(6
اگر خدا نمیخواست ما این کار را نمیکردیم!!
وَ قَالَ الَّذِینَ أَشْرَکُواْ لَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا عَبَدْنَا مِن دُونِهِ مِن شیَْءٍ نحَّنُ وَ لَا ءَابَاؤُنَا (35- نحل)
مشرکان گفتند: اگر خدا میخواست، نه ما و نه پدرانمان کسی را جز او بندگی نمیکردیم.
این سخن اندیشمندان ضد دینی در برابر دعوت به یکتاپرستی و دین داری بود که بر زبان میراندند. در یک تقسیم بندی کلی مشرکان در مقام توجیه اعمال ضد دینی که انجام میدادند به دو گروه عمده تقسیم میشدند: یکی توده درس نخوانده و عادی آنها بود که در دفاع از عقاید و اعمال خود به تقلید از نیاکان و سنتهای باستانی تمسک میجستند.(7) دسته دوم علما و اندیشمندان آنها بودند که به گمان خود با این منطق و استدلال علمی از بت پرستی و سایر انحرافات عملی و عقیدتی رایج در بینشان دفاع میکردند.
یأس از رحمت پروردگار ویژگی خاص گمراهان است
آنها میگفتند: اگر خدا راضی به این کارها و باورهای ما نبود با قدرتی که دارد جلوی ما را میگرفت و ما را از آنها باز میداشت اما همینکه مانع ما نشده و ما آزادانه به آن مشغولیم این خود بهترین دلیل است بر اینکه خداوند از اعمال و عقاید ما رضایت کامل دارد و این امور جایز است.
این شبهه که از آن برای تایید هر انحراف در هر زمانی استفاده میشود امروز هم با ادبیات روز در بین عدهای رواج دارد و منتشر میشود.
پاسخ به این شبهه
این سخن وقتی درست است که تنها اراده تکوینی خدا در عالم جریان داشته باشد و بس که اگر چیزی را خواست در همان لحظه ایجاد شود(8) و اگر نخواست در همان لحظه نیست و نابود گردد. خداوند دو اراده دارد؛ اراده تشریعی و اراده تکوینی. آنان که به دام این شبهه عمداً یا سهوا گرفتار شدهاند از اراده تشریعی یا همان خواست در پس قانون خدا غفلت کردهاند.
خدا با قانونی که وضع کرده و آن را توسط فرستادگانش به مردم ابلاغ کرده است از مردم خواسته تا عقاید صحیح و اعمال صالح داشته باشند و از همین طریق به آنها اجازه نداده که در مسیر انحراف افتاده و راه هلاکت را طی کنند(9) و به اراده تکوینی دست آنها را باز گشته تا با اختیار خود راه درست را از نادرست برگزیده و در آن حرکت کنند.
پس خداوند آنها را منع کرده ولی با بیان قانون؛ نه با زور و سلب اختیار و اگر انتظار دارند که خدا دست هر تبهکار و فکر هر منحرفی را به اجبار گرفته و به راه راست هدایت کند بدانند که هر چند این کار ممکن است اما چون با فلسفه تکامل اختیاری انسان ناسازگار است خدا این کار را نخواهد کرد.(10
دلیل قرآنی تقیهای که عقل انسان به آن حکم میکند
مَن کَفَرَ بِاللَّهِ مِن بَعْدِ إِیمَانِهِ إِلَّا مَنْ أُکْرِهَ وَ قَلْبُهُ مُطْمَئنُِّ بِالْایمَانِ وَ لَاکِن مَّن شَرَحَ بِالْکُفْرِ صَدْرًا فَعَلَیْهِمْ غَضَبٌ مِّنَ اللَّهِ وَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ(106- نحل)
هر کس پس از ایمانش، به خدا کافر شود جزایش دوزخ است؛ جز کسی که تحت فشار واقع شده ولی دلش به ایمان محکم است. آری کسانی که سینه خود را برای قبول کفر گشودهاند، بدانند که خشم پروردگار شامل حال آنهاست و برای ایشان عذاب بزرگی خواهد بود.
این آیه شریفه در واقع به دو گروه از کسانی اشاره میکند که بعد از پذیرش اسلام راه کفر را پیش میگیرند. گروه اول کسانیاند که در چنگال دشمنان بیمنطق گرفتار میشوند و تحت فشار، شکنجه و یا تهدید آنها از اسلام اعلام بیزاری و نسبت به کفر اعلام وفاداری میکنند؛ در حالی که آنچه میگویند تنها با زبان است و قلبشان مالامال از ایمان میباشد. این گروه مسلماً مورد عفوند؛ بلکه اصلاً گناهی از آنها سر نزده است.
حکم مرتد زن با مرد و نیز مرتد ملی و فطری با هم یکسان نیست که برای اطلاع بیشتر از جزئیات این احکام لازم است تا به کتابهای فقهی مراجعه شود
گروه دوم کسانی هستند که به راستی دریچههای قلب خود را به روی کفر و بی ایمانی میگشایند و مسیر عقیدتی خود را به کلی عوض میکنند، اینها هم گرفتار غضب خدا و عذاب عظیم او میشوند.(11
دو نکته
1. این آیه دلیل قرآنی همان « تقیه» ای است که برای حفظ جان و ذخیره کردن نیروها برای خدمت بیشتر در راه خدا در اسلام مجاز شناخته شده است.(12
2. در اسلام مرتد دارای احکام سنگینی است که در این آیه شریفه با عبارتهای «غَضَبٌ مِّنَ اللَّهِ» و «لَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ» به آن اشاره شده است. حکم مرتد زن با مرد و نیز مرتد ملی و فطری با هم یکسان نیست که برای اطلاع بیشتر از جزئیات این احکام لازم است تا به کتابهای فقهی مراجعه شود.
پی نوشت ها :
1- نمونه ج11 ص57
2- الدر المنثور، جلال الدین السیوطی، ج 4، ص96
3- آیه 62 سوره اسراء
4- المیزان ج12 ص165
5- المیزان ج12 ص181
6- نمونه ج11 ص101-102
7- آیه 170 سوره بقره
8- آیه 40 سوره نحل
9- در حقیقت آیه بعد که درباره بعثت و محتوای دعوت پیامبران ع است و اشاره ای به عاقبت معاندان دارد؛ پاسخی به شبهه آنهاست.
10- آیه 107 سوره انعام و آیه 93 سوره نحل
11- نمونه ج11 ص419
12- همان
منبع: هیات رزمندگان اسلام
معاونت فرهنگی تربیتی مرکز آموزش های غیرحضوری حوزه های علمیه خواهران
پرداخت کفاره همسر و فرزند بر عهده کیست؟
آیا پدر خانواده مکلف به پرداخت است؟
کفاره هر شخصی بر عهده خود اوست؛ حتی کفاره خانم خانه و فرزند خانه هم بر عهده خود اوست و بر عهده پدر یا همسر نیست؛ اما همسر می تواند از مال خود و از طرف خود کفاره همسر یا فرزند خود را بدهد و معمولا هم همین کار را می کنند که خوب است؛ ولی جزو نفقه واجب نیست که بگوییم بر پدر یا شوهر واجب است.
بسم الله الرحمن الرحیم
رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه وآله) فرمودند:
إِنَّ اَللَّهَ وَ مَلاَئِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَی اَلْمُسْتَغْفِرِینَ وَ اَلْمُتَسَحِّرِینَ بِالْأَسْحَارِ، فَتَسَحَّرُوا وَ لَوْ بِجُرَعِ اَلْمَاءِ/ همانا خدا و فرشتگانش بر آمرزش خواهان و سحری خوران در بامدادان درود میفرستند پس اگرچه با چند جرعه آب، سحری بخورید.
اما احکام؛
برخی از افراد در روزهای ماه مبارک رمضان به هر جهتی مایلند دهانشان را شستشو دهند که به آن مضمضمه می گویند.
اگر این مضمضه هنگام وضو باشد که خیلی هم خوب است و مستحب است؛ اما باید مواظبت کرد که آب به حلق نرسد و در غیر وضو برای روزه دار هم مشکلی ندارد.
حال اگر ناخودآگاه این آب به حلق رفت و این شستشو برای وضو بود که مستحب هم هست، قضا ندارد؛ اما اگر به دلیل دیگری می خواهد دهان را شستشو دهد و یا شاید دلیلی هم نداشته باشد؛ ولی مواظبت هم می کند که آب به حلق نرود؛ اما اگر ناخودآگاه آب برود، باید آن روز را روزه بگیرد؛ اما بعدا باید آن را قضا کند.
و یا اگر برای خنک شدن و یا خشک شدن دهان این کار را انجام دهد؛ اگر به حلق رسید و عمدی نبود، آن روز را روزه بگیرد و بعدا قضا کند.
اگر عمدی نباشد، قضا دارد و کفاره ندارد؛ اما اگر عمدا آب را به حلق برد، روزه آن روز را باید ادامه دهد و قضای آن روزه را هم باید بگیرد و کفاره سنگین عمدی هم خواهد داشت که باید یا ۶۰ فقیر را غذا دهد و یا ۶۰ روز روزه بگیرد.
نکته ای که درباره کفاره باید بیان کرد، این است که کفاره هر شخصی بر عهده خود اوست؛ حتی کفاره خانم خانه و فرزند خانه هم بر عهده خود اوست و بر عهده پدر یا همسر نیست؛ اما همسر می تواند از مال خود و از طرف خود کفاره همسر یا فرزند خود را بدهد و معمولا هم همین کار را می کنند که خوب است؛ ولی جزو نفقه واجب نیست که بگوییم بر پدر یا شوهر واجب است.
اگر پدر یا شوهری کفاره فرزند یا همسر خود را نداد، اگر خودشان مالی دارند، بدهند و اگر تمکن مالی نداشتند، کفاره نمی دهند (چون تمکن مالی ندارد) و به جای آن استغفار می کنند و اگر در سال های بعد تمکن پیدا کردند، بنابراحتیاط، بدهی سال های قبل را بپردازند.
والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته
بسته فرهنگی تربیتی- ویژه روز چهاردهم ماه مبارک رمضان
سلام علیکم با آرزوی بهره مندی از برکات و فیوضات ماه مبارک رمضان، بسته فرهنگی تربیتی- ویژه روز چهاردهم ماه مبارک رمضان به پیوست تقدیم می گردد
محتویات بسته:
قرائت ترتیل جزء 14 قرآن کریم
شرح نکات کلیدی تفسیری جزء 14
تصویر دعای روز14
شرح دعای روز چهاردهم حضرت ایت الله مجتهدی تهرانی ره
احادیث باموضوع فضیلت ماه مبارک رمضان-حدیث روز
مواعظ رمضانیه؛ مقام معظم رهبری مدظله العالی
درس اخلاق-حضرت ایت الله مظاهری دامت برکاته-جلسه چهاردهم-عفت و غیرت
نسخه pdf کتاب تحلیلی از زندگانی سیاسی امام حسن مجتبی علیه السلام
آیات الولایه- آیه چهاردهم- سوره مبارکه آل عمران-آیه شریفه 61
زمزم احکام-حجه الاسلام وحیدپور
سخنرانی کوتاه؛استاد صفایی حائری"ره” -تربیت با دعا
و…
بسته فرهنگی تربیتی- ویژه روز سیزدهم ماه مبارک رمضان
سلام علیکم با آرزوی بهره مندی از برکات و فیوضات ماه مبارک رمضان، بسته فرهنگی تربیتی- ویژه روز سیزدهم ماه مبارک رمضان به پیوست تقدیم می گردد
محتویات بسته:
- قرائت ترتیل و تحدیر جزء 13 قرآن کریم
- شرح نکات کلیدی تفسیری جزء 13
- تصویر دعای روز 13
- شرح دعای روز سیزدهم حضرت ایت الله مجتهدی تهرانی ره
- احادیث باموضوع فضیلت ماه مبارک رمضان-حدیث روز
- مواعظ رمضانیه؛ مقام معظم رهبری مدظله العالی
- درس اخلاق-حضرت ایت الله مظاهری دامت برکاته-جلسه سیزدهم-حلم امام حسن مجتبی سلام الله علیه
- نسخه pdf کتاب روزه سپر مؤمن به ضمیمه احکام روزه
- آیات الولایه- آیه سیزدهم-تفسیر سوره مبارکه رعد آیه 43
- زمزم احکام-حجه الاسلام وحیدپور
- سخنرانی کوتاه؛حجه الاسلام عالی-موضوع تربیت فرزند
و…
بسته فرهنگی تربیتی- ویژه روز دوازدهم ماه مبارک رمضان
سلام علیکم با آرزوی بهره مندی از برکات و فیوضات ماه مبارک رمضان، بسته فرهنگی تربیتی- ویژه روز دوازدهم ماه مبارک رمضان به پیوست تقدیم می گردد
محتویات بسته:
ترتیل جزء 12 قرآن کریم
شرح نکات کلیدی تفسیری جزء 12
تصویر دعای روز 12
شرح دعای روز دوازدهم حضرت ایت الله مجتهدی تهرانی ره
احادیث باموضوع فضیلت ماه مبارک رمضان-حدیث روز
مواعظ رمضانیه؛ مقام معظم رهبری مدظله العالی
درس اخلاق-حضرت ایت الله مظاهری دامت برکاته-جلسه دوازدهم-کظم غیظ
نسخه pdf کتاب روزه و ویروس کرونا
آیات الولایه- آیه دوازدهم-تفسیر سوره مبارکه بقره آیه 274
زمزم احکام-حجه الاسلام وحیدپور
فرمول خوش اخلاق-حجه الاسلام فرحزاد
و…
شرح دعای روز یازدهم | چه گناهانی موجب غضب خداوند خواهد شد؟
خدایا دوست گردان بمن در این روز نیکی را و نـاپسند بدار در این روز فسق و نافرمانی را و حرام کن بر من در آن خشم وسوزندگی را به یاریت ای دادرس داد خواهان.
«اللهمّ حَبّبْ الیّ فیهِ الإحْسانَ و کَرّهْ الیّ فیهِ الفُسوقَ والعِصْیانَ و حَرّمْ علیّ فیهِ السّخَطَ والنّیرانَ بِعَوْنِکَ یا غیاثَ المُسْتغیثین/ خدایا دوست گردان بمن در این روز نیکی را و نـاپسند بدار در این روز فسق و نافرمانی را و حرام کن بر من در آن خشم وسوزندگی را به یاریت ای دادرس داد خواهان».
بنده روزه دار در این دعا سه درخواست از خداوند متعال دارد.
در بند نخست این دعا آمده است: «اللهمّ حَبّبْ الیّ فیهِ الإحْسانَ/ خدایا دوست گردان بمن در این روز نیکی را».
برخی از افراد احسان را دوست داشته و به سوی نیکی ها گرایش دارند؛ اما برخی دیگر از این نعمت خدادادی محرومند و رغبت و محبتی برای احسان، نیکی و اعمال خیر ندارند و این مسئله از بزرگترین مصیبت ها برای آنان است.
نکته نخست در بند اول از این دعا، آن است که سرمایه اصلی دین داری یک انسان، محبت او نسبت به خدا، دین، فضائل اخلاقی و انسانی و عبادات است؛ در حدیثی از اهل بیت(ع) آمده است: «هل الدین الی الحب/ آیا دین غیر از محبت است؟».
به تعبیر دیگر، سرچشمه عمل به تمامی فضائل اخلاقی، محبت به آنهاست؛ چنانکه کراهت و تنفر انسان از بدی ها نیز عامل اصلی ترک گناهان برای اوست.
محبت به خدا و ارزش ها مولد تبعیت از حضرت حق است و به همین دلیل، خداوند متعال در آیه ۳۱ سوره آل عمران فرموده است: «قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونی یُحْبِبْکُمُ اللَّهُ وَ یَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحیمٌ/ بگو: اگر خدا را دوست می دارید پس پیروی از من کنید تا خدا نیز شما را دوست بدارد و گناهانتان را ببخشاید ، و خدا بسیار آمرزنده و مهربان است».
گرچه انسان ها محبوب های زیادی دارند؛ اما مهمترین محبوب و معشوق مؤمنان، خدا و رضای خداست؛ خداوند در آیه ۱۶۵ سوره بقره فرموده است: « وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْداداً یُحِبُّونَهُمْ کَحُبِّ اللَّهِ وَ الَّذینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ وَ لَوْ یَرَی الَّذینَ ظَلَمُوا إِذْ یَرَوْنَ الْعَذابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَمیعاً وَ أَنَّ اللَّهَ شَدیدُ الْعَذابِ/ بعضی از مردم ، معبودهایی غیر از خداوند برای خود انتخاب می کنند و آنها را همچون خدا دوست می دارند. امّا آنها که ایمان دارند ، عشقشان به خدا ، (از مشرکان نسبت به معبودهاشان ،) شدیدتر است. و آنها که ستم کردند ، (و معبودی غیر خدا برگزیدند ،) هنگامی که عذاب (الهی) را مشاهده کنند ، خواهند دانست که تمامِ قدرت ، از آنِ خداست و خدا دارای مجازات شدید است (نه معبودهای خیالی که از آنها می هراسند.)».
اگر انسان غیر خدا را محبوبتر از خدا در نزد خود ببیند؛ به این معنا که والدین، برادران، مال، ثروت، مسکن و … محبوب تر از راه خدا و رضای خدا شده و زمینه های لغزش به سمت گناهان برای او فراهم گردد، عاقبت و سرانجام تلخی در انتظار او خواهد بود که سقوط از انسانیت، ایمان و فرورفتن در عذاب الهی است.