مامان، مامان، بیا با هم بازی کنیم!
خیلی این صحنه برای ما آشناست: مامان، مامان، بیا با هم بازی کنیم!
?معمولا مادر چی جواب می دهد؟!
الان باید غذا درست کنم، بعد با هم بازی می کنیم، برو خودت چند دقیقه بازی کن تا من بیام.
چند دقیقه بعد بچه برمی گردد و التماس می کند که مادرش با او بازی کند. مادر جواب می دهد: عزیزم، گفتم که اول باید این غذا را درست کنم. حالا بدو برو. منم چند دقیقه دیگه میام.همین جریان باز چند بار تکرار می شود…
♨️ ما از این ماجرا چه چیزی می فهمیم؟
آنچه بیش هر چیزی باعث می شود بچه محبت مادرش را احساس کند #توجه مادر به اوست. نه خدمت کردن به او و غذا درست کردن. این موضوع چه قدر برای او مهم است که بارها و بارها بر می گردد و درخواستش را تکرار می کند. اما ما او را مزاحم درست کردن غذا می بینیم. حتی از کوره در می رویم . عکس نیاز او را پاسخ می دهیم.
یک سوال برای مادرها پیش می آيد:
آیا من می توانم هم بچه ام را دوست داشته باشم و هم کار خودم را انجام بدهم؟
✅ پاسخ یک بله ی محکم است. با چند دقیقه تاخیر در درست کردن غذا و اختصاص دادن یک وقت کوچک به او می توانید کار خود را انجام دهید.
معمولا بچه ها از این امر محروم هستند و پدر و مادر ها با اشتغال هایی که دارند از آرزوی فرزند خود بی خبرند و مخزن محبتی آن ها خالی می مانند. و تعداد کمی از پدر و مادر ها می دانند که باید در چه زمانی و کجا چه کار بکنند.