ماجرای فدک و ادله و بینه فاطمه زهرا (سلام الله علیها) در دادخواهی
یکی از شیوههای منافقین درصدر اسلام ضربه وارد نمودن اقتصادی به اهلبیت پیامبر و جلوگیری نمودن از قدرت اقتصادی آنها بود. غصب فدک از فاطمه زهرا «علیها السلام» یکی از مظاهر بهکارگیری این شیوه میباشد.
حضرت زهرا «علیها السلام» در برابر این خیانت منافقان ساکت نماند و از راههای مختلف در احقاق حق خود کوشید.
یکی از متینترین راهها، استدلال حضرت و ارائه ادّله و بیّنه (گواهی شهود) جهت برگرداندن مالکیت فدک به خود بود.
ولی از آنجا که سیاستمداران حرفهای قدرت طلب در رأس حکومت قرار گرفته بودند هیچیک از دفاعیات حضرت زهرا «علیها السلام» مثمر ثمر نبود و همچون خلافت و حکومت اهلبیت فدک نیز در دست نااهلان و فریبکاران باقی ماند.
علامه ابومنصور طبرسی (متوفّی 588 ه. ق) در کتاب احتجاج، و علی بن ابراهیم از امام صادق «علیه السلام» نقل میکنند که فرمود:
هنگامی که بیعت با ابوبکر پایان یافت و امر خلافت او بر مهاجران و انصار استقرار گرفت و سامان یافت ابوبکر مأمورین خود را به فدک فرستاد تا نماینده فاطمه «علیها السلام» را از سرزمین فدک اخراج نماید و این دستور اجرا شد.
اینک در اینجا در رابطه با فدک به مطلب زیر توجه کنید:
هنگامی که فاطمه «علیها السلام» از دستور ابوبکر اطلاع یافت نزد ابوبکر رفت و فرمود:
چرا مرا از ارثی که پدرم رسول خدا «صلی الله علیه وآله» برایم گذاشته باز میداری، و وکیل و نماینده مرا از فدک خارج نمودهای؟! با این که رسول خدا «صلی الله علیه وآله» آن را به فرمان خدا، ملک من نمود.
ابوبکر گفت: برای گفتههای خودت شاهد بیاور (که رسول خدا فدک را ملک خاص تو نمود.)
فاطمه «علیها السلام» رفت و اُمّایمن (از بانوان بسیار مورد احترام رسول خدا) را بعنوان شاهد نزد ابوبکر آورد.
امایمن به ابوبکر گفت: گواهی نمیدهم مگر اینکه (در مورد اعتباری که دارم) به گفته رسول خدا«صلی الله علیه وآله» در شان من، به تو استدلال کنم، تو را به خدا سوگند میدهم آیا نمیدانی که رسول خدا «صلی الله علیه وآله» فرمود:
« اِنَّ اُمَّ اَیْمَنٍ اِمْرأةٌ مِنْ اَهْلِ الْجَنَّةِ »
«امایمن، بانوئی است که البته از اهل بهشت است.»
ابوبکر گفت: آری میدانم که پیامبر «صلی الله علیه وآله» چنین فرمود.
ام ایمن گفت: گواهی میدهم که خداوند به رسول خدا «صلی الله علیه وآله» این آیه را وحی کرد:
«و آتِ ذَالْقُرْبی حَقَّهُ»
«و حق نزدیکان را بپردازد.» [1]
پیامبر «صلی الله علیه وآله» پس از نزول این آیه و فرمان خدا، فدک را به فاطمه «علیها السلام» واگذار نمود.
سپس حضرت علی «علیه السلام» نزد ابوبکر آمد و عین این مطلب را گواهی داد. برای ابوبکر ثابت شد که فدک ملک شخصی فاطمه «علیها السلام» است، بر همین اساس، نامهای (قبالهای) در مورد رد فدک به فاطمه «علیها السلام» نوشت و به فاطمه «علیها السلام» داد.
عمر بن خطاب وقتی که از جریان آگاه شد، با ابوبکر ملاقات کرد و گفت: این نامه چیست؟
ابوبکر گفت: فاطمه «علیها السلام» ادعا کرد که فدک مال من است، و برای صدق ادعای خود امایمن و علی «علیه السلام» را به عنوان شاهد و گواه آورد، و من بر این اساس آن نامه را درباره رد فدک فاطمه «علیها السلام» نوشتم و به او دادم.
عمر نزد فاطمه «علیها السلام» رفت و آن نامه راگرفت و پاره پاره کرد و گفت: فدک فییء (ثروت بدست آمده بدون جنگ از دست کافران) است و مال همه مسلمین میباشد.
و اوس بن حدثان و عایشه و حفصه گواهی میدهند که رسول خدا «صلی الله علیه وآله» فرمودند:
«اِنَّا مَعاشِرَ الاَنْبیاء لا نُوَّرِثُ، ما تَرَکْناهُ صَدَقَةٌ»
«ما گروه پیامبران، ارث نمیگذاریم، آنچه را گذاشتهایم صدقه و برای عموم است»
و در مورد شهود، علی علیه السلام» شوهر فاطمه «علیها السلام» است و به نفع خود گواهی را استوار کرده (پس قبول نیست) اما امایمن، بانوی درستکاری است، اگر شخص دیگری با او گواهی دهند، به آن توجه میکنیم و نظر میدهیم!!
فاطمه «علیها السلام» در حالیکه سخت اندوهگین بود از نزد ابوبکر و عمر، دور شد. [2] .
[1] اسراء/ 26.
[2] ترجمه بیتالاحزان/ شیخ عباس قمی/ ص 175.
منبع: فرهنگ فاطميه الفباي شخصيتي حضرت زهرا عليهاالسلام , مهدي نيليپور.