تکیه نظام آموزشی ما باید بر آموزش غیرحضوری باشد
جلسه شورای اداری مرکز آموزشهای غیرحضوری در تاریخ اول مرداد 1399، مصادف با سالروز ازدواج خجسته حضرت امیر المؤمنین و فاطمه زهرا (سلام الله علیهما) با حضور مدیر محترم مرکز مدیریت حوزههای علمیه خواهران و رئیس محترم حوزه مدیریت برگزار شد.
در ابتدا اعضای جلسه، گزارشی از اقدامات و نیز برخی مشکلات و دیدگاههای خود را بیان داشتند و در ادامه، جناب آقای بهجتپور پس از بیان برخی نکات مقدماتی، به بررسی اهم مسایل مطرحشده پرداختند.
حجت الاسلام و المسلمین بهجتپور در مقدمه مباحث خود بیان داشت: مشی ما باید به گونهای باشد که حضور خدای متعال و وجود امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) در کنار خودمان را احساس کنیم. ما رها و متحیر در این مسیر نیستیم و اگر ناصر دین باشیم از نصرت الهی و نزول ملائکه بر وجودمان بهرهمند خواهیم شد.
استاد برجسته حوزه و مفسر قرآن کریم با استناد به آیات کریمه قرآن خاطر نشان کرد، مسیر حرکت ما، یکنواخت نیست و فراز و فرودهایی خواهد داشت. شرایط فعلی کشور و انقلاب یک امتحان الهی است. بودجه مرکز مدیریت نیز بهدلیل وابستگی به دولت دچار مشکلاتی شده است و لذا سازمان در شرایطی است که توصیهاش به صبر است و حرکت به سمت اعتدال.
ایشان یکی از راهکارهای کاهش مشکلات اقتصادی مرکز را درآمدزایی دانست و از همه صاحبنظران و همکاران دعوت نمود در این زمینه روشهای ممکن را بررسی و پیشنهاد دهند.
مدیر حوزههای علمیه خواهران، اقدامات مناسب در زمینه رفع برخی مشکلات را به تفصیل مطرح نمودند و در ادامه، نکات مهمی را در زمینه توسعه آموزشهای غیرحضوری ابراز داشت. ایشان تأکید نمود که لازم است تکیه نظام آموزشی ما بر آموزش غیرحضوری باشد. معتقدم نباید اینقدر طلبههای خواهر را از خانه بیرون بیاوریم. ما باید روی دستگاه غیرحضوری سرمایهگذاری کنیم و محور توسعه ما آموزش غیرحضوری باشد، و ما در اینجا یک صف ستاد لازم داریم.
رئیس هیأت امنای مرکز آموزشهای غیرحضوری، این روش آموزشی را کلید حل بسیاری از مسائل آموزشی حوزههای خواهران دانست و به دو مأموریت مهم این مرکز طی پنجساله آینده اشاره نمود که عبارتند از: کاهش میزان رکود و انصراف طلاب با استفاده از روش غیرحضوری در آموزش و ارتقای سطح دانش اساتید مدارس حضوری.
قل کما تحب أن یقال لک
آرامش يعني..
«أَلا بِذِكرِ اللَّهِ تَطمَئِنُّ القُلُوبُ»
آرامش یعنی؛
قایق زندگیتان را،
دست کسی بسپارید که،
صاحب ساحل آرامش است…
از خدای مهربان …
قشنگترین، آرامشبخشترین،
و بهترین روزها را برایتان آرزومندم..
غریب کسی که روزشهادتش زائر نداره
سالهای گذشته روز شهادت امام باقر سلام الله علیه، بقیع خلوتِ خلوت بود همه زائران، مدینه را به قصد انجام مناسک حج ترک میکردند ، فدای آن آقائی که نه یه زائر و عزاداری داشت اما امسال هم بخاطر ویروس کرونا هیچ…
اما مثل چنین روزی وقتی امام باقر علیه السلام به شهادت رسید مدینه یک پارچه ضجه وماتم شد .دوستان و شیعیان حضرت آمدند . شاگردان امام باقر عقب جنازه وا اماما می گفتند . فرزندبزرگوارشان امام صادق علیه السلام بر بدن بابا نماز خواندند ، بدن مطهر پدر را بردند داخل بقیع، کنار قبر پدرش زین العابدین دفن کردند، احترام کردند .
عرضه بداریم آقاجان، بدن شما را شیعیان و دوستان آمدند تشییع نمودند داخل بقیع دفن کردند اما دلها بسوزد برای آن غریبی که بدنش سه شبانه روز روی خاک گرم کربلا بود . بنی اسد بدن را نشناختند تا اینکه امام سجاد سلام الله علیه آمدند بدنها را یک به یک معرفی کردند و فرمودند : بنی اسد بوریا بیاورید ، همینکه بدن بابا را گذاشتند داخل قبر دیدند بالا نیامدند بنی اسد نزدیک شدند دیدند آقا لبها را بر آن رگهای بریده گذاشته ، هی می گوید : بابای غریبم حسین .
ای نور چشم مصطفی یا امام باقر
مسمـوم از زهــر جفــا یا امام باقر
یا سیدی یا امام باقر یا سیدی یا امام باقر
ازکودکی بردوش خودکوه غم کشیدی
در آفتــاب کربــلا تشنگــی چشیــدی
یا سیدی یا امام باقر یا سیدی یا امام باقر
سوز درون خویش را با کسی نگفتی
با عمۀ سهسالـهات در خرابه خفتی
یا سیدی یا امام باقر یا سیدی یا امام باقر
هردم رسید از دشمنان ظلم بیامانت
تا زهر بیـداد هشام شعله زد به جانت
یا سیدی یا امام باقر یا سیدی یا امام باقر
اشک پدر را دمبهدم روی ناقه دیدی
پـای ســر بریـده آه از جگر کشیدی
یا سیدی یا امام باقر یا سیدی یا امام باقر
در حرم غریب تو اشک ما گلاب است
زائــر تــربتت فقــط نــور آفتـاب است
یا سیدی یا امام باقر یا سیدی یا امام باقر
هم داشتی بر قلب خود داغ بیشماره
هم دیـدهای در قتلگـاه جسـم پاره پاره
یا سیدی یا امام باقر یا سیدی یا امام باقر
اساس زندگی انساس
اساس زندگی انسان بر پایۀ رهنمود كسی است كه ما را آفرید و آن خدای كریم است… لذا ذات اقدس الهی این مطلب را كاملاً تحلیل كرد كه وقتی[برای امر ازدواج] اقدام میكنید به نام خدا شروع بكنید و از خدا فرزند صالح طلب بكنید.
✅وظیفه مشترک بین زن و مرد!
?زندگی مشترك زن و شوهر یك سلسله وظایف مشترك دارد یك سلسله وظایف خاص را خدای سبحان در قرآن كریم بیان كرد…فرمود به فكر فرزند صالح باشید این وظیفه مشترك بین زن و شوهر است
✅ همسر شما، کارگر منزل نیست!
?درباره وظیفه مخصوص مردها كه مسئول تأمین زندگی هستند فرمود: با همسرتان راهی كه عقل و دین میپسندد رفتار كنید؛ او كارگر منزل نیست، او كارگزار منزل نیست بلکه او رفیق و دوست و همسر و همسنگ و هم وزن شماست یعنی طرزی مرد باید در زندگی داخلی با زن رفتار كند كه نزد دین معرفه باشد.مرد باید طرزی در منزل زندگی كند كه این روش، روش عقلانی باشد كه نزد خدا معروف باشد لذا در قرآن كریم فرمود: ﴿وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ﴾
✅زن وظیفه سکینت و آرامش در خانه را دارد
?درست است كه مرد مسكن تهیه میكند هزینه تهیه میكند لباس تهیه میكند غذا تهیه میكند اما سَكینت به عهده مرد نیست نه آن قدرت را دارد نه آن وظیفه را، بلکه این وظیفه مخصوص زن است و ایجاد سكینت و آرامش از زن برمیآید و هم به عهده زن است چرا که فرمود: ﴿خَلَقَ لَكُم مِنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجاً لِّتَسْكُنُوا إِلَیهَا﴾
✅اساس زندگی؛ دوستی عاقلانه و گذشت عطوفانه از لغزشهای یکدیگر
?بالأخره این دو عنصر اگر بخواهند با هم هماهنگ باشند هم جهیزیه میخواهد هم مهریه، اما هم جهیزیه باید ساده باشد و هم مهریه چون زندگی پر تلاش و كوشش و پر تجمّل جز دشواری چیز دیگر نیست.
فرمود: ﴿وَجَعَلَ بَینَكُم مَوَدَّةً وَرَحْمَةً﴾ این دو چیز است كه اساس زندگی مشترک را حفظ میكند یكی #دوستی_عاقلانه نسبت به یكدیگر و دیگری مهربانی و #گذشت_عطوفانه از لغزشهای یكدیگر.
✅زن و شوهر محرم اسرار هم باشند
? زن و شوهر آبروی یكدیگر را باید حفظ بكنند و محرم یكدیگر باید باشند، اسرار یكدیگر را برای پدر و مادرشان هم نقل نكنند همان طوری كه لباس آبروی آدم را حفظ میكند و انسان را از سرد و گرم زمانی و زمینی حفظ میكند زن و شوهر باید یكدیگر را از سرد و گرم حوادث روزگار حفظ بكنند ﴿هُنَّ لِبَاسٌ لَّكُمْ وَأَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ﴾
ایت الله جوادی آملی دامت برکاته
دلتنگی های حاج قاسم
همیشه با دو سه نفر میرفت گلزار شهدا
قدم به قدم که میرفت جلو ،
دلتنگ تر از قبل میشد ،
دلتنگ شهادت ،
دلتنگ رفقای شهیدش….
کنار قبور می ایستاد و رازهای مگویش را به یارانش میگفت. جنس نجواهای فرمانده را نشنیده هم میشد فهمید. نجواهایی از جنس دلتنگی ، جاماندگی و دلواپسی .حاجی بین قبر ها راه میرفت مینشست و خلوت میکرد بعد رو میکرد به ما و میگفت:《قرآن همراهتون هست؟》
اگر بود که سوره حشر را میخواند و اگر هم نبود از توی موبایل برایش می آوردیم این عادت حاجی بود باید سوره حشر را سر مزار شهدا حتما میخواند..