اشک جریانسازو اشک جریانسوز؛
«کُلَّمَا اجْتَمَع َ إِلَیْه ِ مِنْهُم ْ جَمَاعَۀ ٌ قَرَأ َ عَلَیْهِم ْ کِتَاب َ الْحُسَیْن ِ بْن ِ عَلِیٍّعلیه السلام و َ هُمْ َ یَبْکُون»
هربار که جماعتی از مردم کوفه گرد او حلقه میزدند، حضرت مسلم علیه السلام، نامه امام حسین علیه السلام را برای آنها میخواند و آنها گریه میکردند…
سعد بن عبیده می گوید:
«إن َّ أشْیاخَنا مِن ْ أَهْل ِ الْکُوفَۀ ِ لَوُقُوف ٌ عَلَى تَل ٍّ یَبْکُون»
شیوخ و بزرگان کوفه در بالای تپه ای ایستاده بودند و بر مظلومیت حسین گریه میکردند ومیگفتند: اَللّهُم َأنْزِل ْ عَلْیِه َنَصْرَک
سعد بن عبیده که خود در سپاه عمر سعد بود برآشفت و به آنها گفت:«یاُ أعداء َ اهلل ِ أال تَنزِلُون َ فَتَنصُرُونَه»! ای دشمنان خدا چرا فرود نمیآ یید و او را یاری نمیکنید؟ بنابراین اگر صرف گریه کارساز بود که خود ِ دشمن هم در روز عاشورا گاهی گریست! «َ و َ هُم ْ یَبْکُون» گریه کردند ولی یاری نکردند.
جنس اشک در روضه ها و جلسات ما باید اشکی باشد که حرکت و تحول ایجاد کند.
گریز: َ
«فَقَالَلَه ُ مُحَمَّد ُ بْن ُ الْأَشْعَث ِ لَک َ الْأَمَانُ… إِنَّک َ لَا تُکْذَب ُ و َ لَا تُغَر فَاجْتَمَعُوا حَوْلَه ُ و ُانْتَزَعُوا سَیْفَه ُ فَکَأَنَّه ُ عِنْد َ ذَلِک َ أَیِس َ مِن ْ نَفْسِه ِ و َ دَمَعَت ْ عَیْنَاه ُثُم َّ قَال َ هَذَا أَوَّلِ الْغَدْر»
محمد بن اشعث به حضرت مسلم( علیه السلام) گفت: تو در امان هستی و آنها دور حضرت مسلم (علیه السلام) جمع شدند و شمشیرش را از او گرفتند.
گویا در همین هنگام بود که از نجات خویش ناامید شد و چشمانش پر از اشک گردید. سپس فرمود: این آغاز نیرنگ[شما] بود.
برداشت:َ
فَاجْتمَعُوا حَوْلَهُ؛
این شیوه کوفیان است که شخص بی پناه و مجروحی که دیگر توانی در بدنش نمانده را محاصره کنند و با کنایه و طعنه به او زخم زبان بزنند .
« در هنگام مبارزه هم همین روش را پیش گرفتند. سربازان بر پشت بام خانه رفتند و از آنجا او را سنگ باران کردند و دسته های نی را آتش زده و بر سر و رویش پرتاب می کردند.»
با حضرت سیدالشهدا (علیه السلام) هم با همین شیوه مبارزه کردند او را نیز محاصره کردند «ٍو َ حَمَلُوا عَلَیْه ِ مِن ْ کُل ِّ جَانِب؛ و از همه جهت به او حمله کردند. آنها حتی با کودکان و بانوان هم همین گونه برخورد می کردند. وقتی حضرت سکینه
(سلام الله علیها) در قتلگاه بدن پدر را در آغوش کشید تاریخ می نویسد بازهم دسته جمعی آمدند:
«فَاجتَمَعَت ْ عِدَّة ٌ مِن َ الْأَعْرَاب ِ حَتَّى جَرُّوهَا عَنْه؛ عده ای از اعراب جمع شدند و او را از بدن پدر جدا کردند».
منابع:
……………………………………….
1. أنساب األشراف للبالذری،ج۳
2. اإلرشاد، ج۲
3. اللهوف على قتلى الطفوف
عمامه گذاری استثنایی
سید جمال الدین اسدآبادی در خصوص معمم شدن خود چنین می گوید: «در ابتدای سال 1266 ه . ق همراه پدرم از قزوین به تهران رفتم و در محله سنگلج، در خانه سلیمان خانِ صاحب اختیار که پدرم را می شناخت و اهل اسدآباد و حاکم سابق آنجا بود، منزل کردیم. روز بعد، از چند نفر پرسیدیم که امروز عالم و مجتهد معروف تهران کیست؟ آقای سید صادق همدانی را معرفی کردند.
فردای همان روز در غیاب پدرم به مدرسه ایشان رفتم. دیدم طلاب دورادور آقا را گرفته اند و آقا مشغول تدریس است. سلام کردم و جلوی درب حجره نشستم. یکی از کتب مهم عربی را در دست داشت و مسئله مشکلی را از آن شرح و معنا می کرد؛ لیکن بطور مختصر و مبهم!
پس از اتمام درس، گفتم: جناب آقا! این مسئله را دوباره تکرار فرمایید که استفاده حاصل شود؛ چه از این بیانات مختصر، فایده کامل حاصل نشد! آقا نظر تند و غضب آلودی از روی تحقیر به جانب من کرد. گفتم: دانستن علم به بزرگی و کوچکی نیست و همان مسئله را بلاتأمل به قدر دو ورق خواندم و ترجمه کردم.
آقا این طور که دیدند، فورا برخاسته، به جانب من آمدند و من هم برخاسته، آماده شدم و تصور کردم که قصد زدن مرا دارد! چون به من رسید، پیشانی مرا بوسید، دستم را گرفته، پهلوی خود نشانید. بسیار اظهار ملاطفت کرده، از حال و موطنم جویا شدند. خودم را معرفی کردم. به فوریت فرستادند پدرم را آوردند و یک دست لباس اندازه من خواستند. پس از ملاقات و به جا آوردن رسوم ظاهری، تفصیل را از اول تا آخر برای پدرم نقل کردند و لباسی را که خواسته بودند، مرا به پوشیدن آن امر کردند و به دست خود عمامه بستند و به سرم نهادند و من تا آن روز که چهارده سالم بود، عمامه نگذاشته و با کلاه بودم.{شرح حال و آثار سید جمال الدین، لطف الله جمالی، دارالفکر، سال 1349 ش، ص 29 و 30}
روز تلخ تبادل در راشدین
مادر و دختر اهل فوعه و کفریا که در ایام محرم در برنامه معلی شبکه ۳ سیما حضور یافته و آرزوی خود را پیدا شدن دو دختر مفقود این خانواده و دیدار با حضرت آیتالله خامنهای اعلام کرده بودند، روز ۲۵ مرداد ماه امسال به همراه جمعی از عوامل برنامه تلویزیونی معلی با رهبر انقلاب دیدار و گفتوگو کردند.
رسانهی KHAMENEI.IR به همین مناسبت در گزارشی به روایت اجمالی ماجرای هولناک روز تبادل خانوادهها در فوعه و کفریا میپردازد.
بحران سوریه از ابتدا تا نابودی داعش، شاهد جنایتهای بسیار دردناکی بود که داعش و دیگر گروهکهای تکفیری منطقه انجام دادند. تعداد زیادی از مردم بیگناه منطقه قربانی افراطگرایی کور تکفیری شدند. اما یکی از بدترین حوادث کشتار غیر نظامیها در مکانی به نام الراشدین اتفاق افتاد. الراشدین منطقهای در غرب شهر حلب است که خط مقدم جبهه بین نیروهای ارتش سوریه و همپیمانانش از یک طرف و در مقابل هم نیروهای تکفیری به فرماندهی جبهةالنصره بود.
در فروردین ۱۳۹۶ بر اثر سلسلهای از حوادث قرار شده بود که تبادل اسرا و زندانیان بین دو طرف انجام بشود. دو سال بود که مردم مظلوم و بیگناه فوعه و کفریا در محاصرهی کامل بودند و تعداد زیادی زن و بچه و پیرمرد و پیرزن به همراه مردانی که در حال مقاومت بودند در این منطقه حضور داشتند؛ مردان این دو شهرک در حالی که از همه طرف در یک محاصره ۳۶۰ درجه بودند در مقابل هجوم گروههای تکفیری مقاومت قهرمانانهای نشان دادند. صرفاً از راه هوا میشد برای این شهرکها کمکهای غذایی و دارویی و آنچه که نیاز داشتند را ارسال کرد که بعضی مواقع هم به علت وزش باد این محمولهها که از هواپیما پرتاب میشد در مناطق مسلحین میافتاد.
در تاریخ ۲۶ فروردین ۱۳۹۶ قرار بر این شده بود که در مقابل آزادی بعضی از افرادی که گروه جبهةالنصره خواهان آزادی آنها بود، حدود پنج هزار نفر از مردم ساکن فوعه و کفریا شامل زنان، کودکان و پیرمردها و پیرزنها از محاصره آزاد شوند. این تبادل شامل مردانی که در شهرکها مقاومت و دفاع میکردند نمیشد.
تضمین بهشت برای زنان با دو شرط
خانم فریده جعفری یگانه صبیه مرحوم علامه محمدتقی جعفری دار فانی را وداع گفت.
خانم فریده جعفری یگانه صبیه مرحوم علامه محمدتقی جعفری دار فانی را وداع گفت.
مراسم خاکسپاری آن مرحومه یکشنبه در شهر ری برگزار و در آرامستان دارالرحمه به خاک سپرده خواهد شد.
خانم فریده جعفری چند سال قبل در مصاحبهای گفته بود: در مسافرتی با پدرم بودیم یک جا پیاده شدیم چیزی بخوریم. خانمهایی حجاب رعایت نکرده بودند، پدر گفت دخترم میبینی چه وضعیتی شده، از اینها دیگر ابنسینا، فارابی و … به دنیا نمیآید. زندگی عوض شده است دیگر ما عالمی و دانشمندی در این دوره نمیبینیم چون خانمها بسترشان و مسیرشان عوض شده و آن حیاء و عفت از بین رفته است. همیشه تأکید میکردند من دو چیز را به خانمها سفارش میکنم اگر اینها را رعایت کنند من بهشت را برای آنها تضمین میکنم؛ یکی غیبت نکنند و دیگری عفت و پاکدامنیشان را حفظ کنند، من قول صد در صد بهشت را به آنها میدهم.
خبرگزاری حوزه نیوز
احکام شرعی | تلفظ اشتباه کلمات در نماز
رهبر معظم انقلاب حکم «تلفظ اشتباه کلمات در نماز» را بیان کردند .
* تلفظ اشتباه کلمات در نماز
کسی که قرائت یا ذکرهای نماز را اشتباه تلفظ میکرده؛ مثلاً کلمه «یُولَد» را به جای فتح لام به کسر لام میخوانده، در صورتی که جاهل مقصّر(۱) بوده، بنابر احتیاط واجب نمازش باطل است و اگر جاهل قاصر(۲) بوده و با اعتقاد به صحّت، به صورت مذکور میخوانده است، نمازش صحیح است.
۱) جاهل مقصّر: به کسی گفته میشود که متوجه جهل خود بوده و راه رفع جهالت خود را هم میداند ولی در رفع جهالت و آموختن احکام کوتاهی میکند.
۲) جاهل قاصر: کسی است که متوجه جهل خود نیست و یا توجه به جهلش دارد ولی راهی برای برطرف کردن آن ندارد.
منبع: رساله نماز و روزه، مسأله ۲۰۴