ماجرای شکست یک توطئه شوم
کودتای نقاب که بعدها به نام کودتای نوژه معروف شد، طرحی برای سرنگونی نظام تازه تأسیس جمهوری اسلامی بود که با شکست مواجه شد.
امروز ۱۸ تیر چهل و سومین سالروز توطئه آمریکاییها و کودتای پایگاه شاهرخی همدان در سال ۱۳۵۹ است. سرنگونی رژیم پهلوی و شوکه آمریکاییها در پذیرش نظام نوپای جمهوری اسلامی از یک سو و تبعیت نکردن بنیانگذار و کارگزاران نظام جدید سیاسی از سیاستهای آمریکاییها از سوی دیگر، موجب دست به کار شدن جاسوسان، طراحان و برنامهریزان ایالات متحده برای ساقط کردن این نظام نوپا شد.
حمله دانشجویان پیرو خط امام به سفارت آمریکا در ۱۳ آبان ۱۳۵۸ و افشای اسناد سری و به کلی سری آنان، پرده از جنایتها، نیرنگها و خدعههای آمریکاییها در ایران برداشت و مقامات ارشد ایران را بر آرمانها و اهداف اسلامیشان مُصممتر کرد.
طراحان و برنامهریزان ایالات متحده در دولت جیمی کارتر که ایران را از هر جهت کشوری وابسته و فرمانبردار و لقهای چرب و چیلی و پر منفعت میدانستند، تلاش بسیاری کردند تا آن را در قالب دو کودتای نظامی، باز پس بگیرند.
آنان ابتدا کودتای پنجه عقاب را طراحی و با کمک عوامل اطلاعاتی و نفوذی خود در ایران و با همراهی لجستیکی و نظامی فرماندهان و سربازان نیروی تازه تاسیس دلتای ارتش آمریکا که از صحرای طبس آغاز شد، پیاده کردند تا بتوانند محل اقامت امام خمینی در جماران و سایر مراکز حساس سیاسی و اقتصادی ایران را بمباران کنند و جمهوری اسلامی را سرنگون کنند اما طوفان شن در صحرای طبس و انهدام هواپیماها و هلیکوپترهای نظامیان آمریکایی، نقشه آنان را نقش بر آب کرد و افتضاح و شرمساری بزرگی را برای دولت کارتر به بار آورد.
شکست کودتا
لوح معارف ثقلین-159
حدیثی بسیار زیبا از هفتمین امام
تلاش تام و تمام
عَن اَبِی الحَسَن (عَلَیهِ السَّلام) اَنَّهُ قالَ: عَلَیکَ بِالجِدِّ وَ لا تُخرِجَنَّ نَفسَکَ مِن حَدِّ التَّقصیرِ فی عِبادَةِ اللهِ وَ طاعَتِهِ فَاِنَّ اللهَ تَعالىٰ لا یُعبَدُ حَقَّ عِبادَتِه.(۱)
عَلَیکَ بِالجِد
این روایت از حضرت موسیبنجعفر است و سندش، سند بسیار معتبری است و صحیح است که توصیه میفرمایند به «جدّیّت»؛ جدّیّت یعنی تلاشِ تام و تمام؛ [یعنی] هر چه میتوانید تلاش کنید. جِدّ در مقابل هزل(۲) نیست، در مقابل وهن(۳) است، [به معنی] سستیکردن، عدم مبالات؛قَوِّ عَلى خِدمَتِکَ جَوارِحی وَ اشدُد عَلَى العَزیمَةِ جَوانِحی وَ هَب لِیَ الجِدَّ فی خَشیَتِکَ وَ الدَّوامَ فِی الِاتِّصالِ بِخِدمَتِک.(۴) میفرمایند در رفتارِ دوران حیات خود، در مقابل وظیفه، در مقابل پروردگار دارای جِدّ باش!
وَ لا تُخرِجَنَّ نَفسَکَ مِن حَدِّ التَّقصیرِ فی عِبادَةِ اللهِ وَ طاعَتِه
این هم مکمّل و دنبالهی همان جِدّ است؛ میفرماید که خودت را از اندازهی یک آدمِ مقصّر خارج نکن، خودت را از حدّ تقصیر در عبادتِ خدا بیرون نیاور؛ یعنی هیچ وقت گمان نکن که خب، ما دیگر آن کاری که باید بکنیم، انجام دادهایم؛ ما دیگر آن وظیفهی لازم را در قِبال پروردگار انجام دادهایم؛ نه، هیچ وقت چنین چیزی برای من و شما پیش نمیآید؛ ما همیشه در مقابل خدای متعال، دچار تقصیر و کوتاهی هستیم. مغفرت الهی و گذشت الهی، مورد نیاز صدّیقین و اولیای معصومین است؛ یعنی آنها هم «ما عَبَدناکَ حَقَّ عِبادَتِک»،(۵) حقّ عبادت الهی را، حقّ اطاعت الهی را بهجا نیاوردند؛ با اینکه همهی وجودشان غرق در عبادت و محبّت و معرفت الهی است، در عین حال «ما عَبَدناکَ حَقَّ عِبادَتِکَ وَ ما عَرَفناکَ حَقَّ مَعرِفَتِک»؛(۶) بنابراین میفرماید که «وَ لا تُخرِجَنَّ نَفسَکَ مِن حَدِّ التَّقصیرِ فی عِبادَةِ اللهِ وَ طاعَتِه».
فَاِنَّ اللهَ تَعالىٰ لا یُعبَدُ حَقَّ عِبادَتِه
بعد برای همین مطلب که شما همیشه در محدودهی مقصّرین -[یعنی] تقصیرکنندگان- قرار دارید، استدلال ذکر میفرمایند: خدای متعال آن چنان که شایستهی عبادت او است، هرگز عبادت نمیشود! ما یک کاری میکنیم، [برای] یک وظیفهای، یک راهی که در مقابل ما گذاشتهاند، تلاشی میکنیم که باید این تلاش را بکنیم؛ هیچ وقت گمان نکنید که حالا آن کاری را که ما باید بکنیم، انجام دادهایم، ما حقّ بندگی را انجام دادهایم؛ نه، هیچ وقت چنین چیزی را تصوّر نکنید. خیلی جهالت میخواهد که انسان به صِرف چند حسنهای که انجام میدهد، کار خوبی که انجام میدهد، خودش را قانع کند بگوید: خب، دیگر الحمدﷲ ما فلان قدر صدقه که در روز میدهیم، نماز شب هم که میخوانیم، در فلان اداره هم که مشغول کار و تلاش هستیم، دیگر کارمان را انجام دادهایم؛ نخیر، ما مقصّریم، تقصیر داریم در قبال آنچه تکلیف و وظیفهی ما است. عرض کردم که سند این روایت، یک سند بسیار معتبری است و انسان در بین این روایات اخلاقی و مانند اینها کمتر سند به این محکمی مشاهده میکند.
۱) امالی طوسی، مجلس هشتم، ص ۲۱۱؛ «حضرت موسیبنجعفر (علیه السّلام) فرمود: بر تو باد به تلاش و کوشش و [اینکه به زعم باطلت] خود را از مرز کوتاهی در عبادت خدا و بندگی او خارج نسازی؛ پس به درستی که خداوند والا آن گونه که شایسته است بندگی نمیشود.»
۲) شوخی
۳) سستی
۴) مصباح المتهجّد، ج ۲، ص ۸۴۹
۵) صحیفهی سجّادیّه، دعای سوّم؛ «هرگز آن چنان که شایستهی تو است، بندگیات نکردیم.»
۶) بحارالانوار، ج ۶۶، ص292
حدیث نت
عید غدیر؛ بزرگترین عید و برترین تبیین
آیتالله خامنهای درباره روز عید غدیر فرمودند «روز عید غدیر، ولایت اسلامی یعنی رشحهای و پرتوی از ولایت خدا در میان مردم تجسّم پیدا کرد و لذا بود که دین کامل شد؛ بدون تعیین و تبیین این مسئله، دین واقعاً ناقص میماند و لذا بود که نعمت اسلام بر مردم تمام شد». در آستانه فرارسیدن عید سعید غدیر خم، مجموعه تصاویر «عید غدیر؛ بزرگترین عید، برترین تبیین» براساس بیانات رهبر انقلاب منتشر شد.
چهل حدیث از امام کاظم علیه السلام
۱. کلید بصیرت
الإمام الكاظم(ع : تَفَقَّهوا فی دینِ اللّهِ، فَإِنَّ الفِقهَ مِفتاحُ البَصیرَةِ.
امام كاظم(ع):در دین خدا، ژرفكاوی كنید؛ زیرا دین شناسی، كلید بصیرت است.
تحف العقول: ص۴۱۰
۲. پیری زودرس
الإمام الكاظم(ع : كَثرَةُ الهَمِّ یورِثُ الهَرَمِ.
امام كاظم(ع):فراوانی غصّه، موجب پیری است.
تحف العقول: ص ۴۰۳
۳. صداقت در گفتار
الإمام الكاظم(ع : مَنْ صَدَقَ لِسانُهُ زَكی عَمَلُهُ.
امام كاظم(ع):هر كه زبانش صادق باشد کردارش پاکیزه است.
تحف العقول: ص ۳۸۸، س ۱۷
۴. حسن نیت
الإمام الكاظم(ع : مَنْ حَسُنَتْ نیتُهُ زیدَ فی رِزْقِهِ.
امام كاظم(ع):هر كه فكر و نیتش نیك باشد در روزی اش توسعه خواهد بود.
تحف العقول: ص ۳۸۸، س ۱۷
۵. نیکی به برادران و خانواده
الإمام الكاظم(ع : مَنْ حَسُنَ بِرُّهُ بِإخْوانِهِ وَ أهْلِهِ مُدَّ فی عُمْرِهِ.
امام كاظم(ع):هر كه به دوستان و خانواده اش نیكی و احسان كند، عمرش طولانی خواهد شد.
تحف العقول: ص ۳۸۸، س17
حدیث زیبا از باب الحوائج علیه السلام
بررسی تاریخ درست میلاد امام موسی کاظم علیه السلام
یکی از مهمترین وظایف ما نسبت به پیامبر و اهل بیت علیهم السلام، حفظ حرمت عظیم، در برابر آن انوار مقدسه الهی می باشد.
یکی از مصادیق حفظ حرمت، بزرگداشت ولادت و شهادت های آن بزرگواران در طول سال می باشد. یعنی به نص حدیث شریف: «شیعتنا خلقوا من فاضل طینتنا یحزنون لحزننا و یفرحون لفرحنا» شیعیان ما از زیادی گِل ما آفریده شده اند در ایام حزن ما محزون و در ایام سرور ما شادمان هستند.
وخود این نشانه محبت و عرض ارادت به پیشگاه اهلبیت علیهم السلام می باشد. به عنوان مثال ماههای محرم و صفر، چون ایام حزن و اندوه و مصائب عظیم خاندان رسالت می باشد، شیعیان و محبین در سراسر عالم، بیرق عزا برافراشته و به عزاداری و سوگواری پرداخته و ازهرگونه سخن و عمل که دلالت بر شادی و سرور داشته باشد اجتناب می نماییند چرا که آموخته اند:
«هذا یومٌ فَرحت بِهِ آل زیادٍ و آل مروان…» و« هذا یَومٌ تَبَرکت بِهِ بنوا امیه …»
حتی اگر سالروز ولادت یکی از معصومین از لحاظ تقویم با سالروز شهادت دیگر معصومین مقارن شود به حکم عقل و عرف و فتوای مراجع تقلید، عزا برشادی مقدم میباشد
مصداق مهم این موضوع هفتم صفر است که مشهور به ولادت امام کاظم علیه السلام شده و از طرفی به روایت صحیح تر شهادت سبط اکبر امام مجتبی علیه السلام هم در آنروز میباشد و در ضمن همه ماه صفر ماه خزن بوده و یاد آور اسارت و هتک حرمت به اهلبیت است و چنان این مصیبت سنگین است که وقتی از که وقتی از امام سجاد علیه السلام سوال شد کجا در این سفر به شما سخت گذشت امام سه مرتبه فرموده اند: الشام الشام الشام ….
پس حزن عزا درآن ایام مقدم و شیعه ومحب واقعی آن کسی است که درجه حزن و مصیبت، او هم، همان اندازه مصیبت زده باشد، از طرفی برای سالروز ولادت امام کاظم علیه السلام قول معتبر دیگری وجود که حضرت درماه ذیحجه واقعه شده
صفحات: 1· 2