وحدت اسلامی؛ مسأله استراتژیک
گزیده بیانات مقام معظم رهبری؛
وحدت اسلامی و اتحاد بین مسلمین از جمله اصلیترین و بنیادیترین موضوعات در اندیشهی سیاسی و فرهنگی رهبر معظم انقلاب اسلامی است. اهمیت این موضوع نزد آیت الله خامنه ای تا آنجاست که ایشان وحدت اسلامی را به عنوان “مسألهای استراتژیک” و نه تاکتیکی معرفی نموده و همواره علما، روشنفکران، برجستگان سیاسی و آحاد امت اسلامی را به وحدت ذیل دستورات و آموزههای قرآن کریم و ارادت و محبت به پیامبر اسلام حضرت محمد(صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) دعوت کردهاند.
در اندیشهی مقام معظم رهبری اتحاد مسلمانان و پرهیز آنان از اختلاف و تفرقه، زمینهای مساعد برای “ایستادگی جمعی در برابر زورگوییهای نظام سلطه"و “دفاع از منافع و حقوق ضایعشدهی جهان اسلام” به شمار میآید.
آنچه در ادامه میآید گزیدهای از بیانات رهبر انقلاب اسلامی دربارهی وحدت اسلامی است که مواردی چون:
الف - معنا، اهمیت و ضرورت وحدت اسلامی
ب - خطرات و موانع پیشروی وحدت اسلامی
ج - پیشنهادات و راهکارهایی برای تحقق وحدت اسلامی
در آن مورد توجه و بازخوانی قرار گرفته است.
الف- معنا، اهمیت و ضرورت وحدت اسلامی
وحدت به معنای تمسک “جمعی” به حبلاللَّه است
قرآن میفرماید: “واعتصموا بحبل اللَّه جمیعاً ولاتفرّقوا". اعتصام به حبلاللَّه برای هر مسلمان یک وظیفه است؛ اما قرآن اکتفا نمیکند به اینکه ما را به اعتصام به حبلاللَّه امر کند، بلکه به ما میگوید که اعتصام به حبلاللَّه را در هیئت اجتماع انجام بدهید؛ “جمیعاً"؛ همه با هم اعتصام کنید. و این اجتماع و این اتحاد، یک واجب دیگر است. بنابراین، علاوه بر اینکه مسلمان باید معتصم به حبلاللَّه باشد، باید این اعتصام را به همراه دیگرِ مسلمانها و همدست با آنها انجام دهد. ما این اعتصام را درست بشناسیم و آن را انجام دهیم. آیهی شریفهی قرآن میفرماید: “فمن یکفر بالطاغوت و یؤمن باللَّه فقداستمسک بالعروة الوثقی". این، اعتصام به حبلاللَّه را برای ما معنا میکند. تمسک به حبلاللَّه چگونه است؟ با ایمان باللَّه و کفر به طاغوت. امروز طاغوت اعظم در دنیا، رژیم ایالات متحده امریکاست.(۱)
اتحاد مسلمین به معنای انصراف از عقاید خاص نیست
مراد ما از وحدت اسلامی، یکی شدن عقاید و مذاهب اسلامی نیست. میدان برخورد مذاهب و عقاید اسلامی و عقاید کلامی و عقاید فقهی - هر فرقهای عقاید خودش را دارد و خواهد داشت - میدان علمی است؛ میدان بحث فقهی است؛ میدان بحث کلامی است و اختلاف عقاید فقهی و کلامی میتواند هیچ تأثیری در میدان واقعیت زندگی و در میدان سیاست نداشته باشد. مراد ما از وحدت دنیای اسلام، عدم تنازع است: “ولاتنازعوا فتفشلوا". تنازع نباشد، اختلاف نباشد.(۲)
اتحاد مسلمین، به معنای انصراف مسلمین و فِرَق گوناگون از عقاید خاص کلامی و فقهی خودشان نیست؛ بلکه اتحاد مسلمین به دو معنای دیگر است که هر دوی آن باید تأمین بشود: اول این که فِرَق گوناگون اسلامی (فِرَق سنی و فِرَق شیعه) - که هر کدام فِرَق مختلف کلامی و فقهی دارند - حقیقتاً در مقابله با دشمنان اسلام، همدلی و همدستی و همکاری و همفکری کنند. دوم این که فِرَق گوناگون مسلمین سعی کنند خودشان را به یکدیگر نزدیک کنند و تفاهم ایجاد نمایند و مذاهب فقهی را باهم مقایسه و منطبق کنند. بسیاری از فتاوای فقها و علما هست که اگر مورد بحث فقهیِ عالمانه قرار بگیرد، ممکن است با مختصر تغییری، فتاوای دو مذهب به هم نزدیک شود.(۳)
وحدت یعنی ایستادگی متحدانه در برابر دشمن مشترک
امروز منطقه جغرافیایی مسلمانان، مهمترین مناطق عالم است. کشورهای آنها از لحاظ طبیعی، جزو ثروتمندترین کشورهای عالم است. امروز دروازه آسیا به اروپا، دروازه اروپا به آسیا و آفریقا، آفریقا به اروپا و آسیا، متعلّق به مسلمانان است. این منطقه سوقالجیشی و سرزمینهای بابرکتی که در اختیار مسلمانان است، امروز حامل و حاوی امکاناتی چون نفت و گاز و امثال اینهاست که بشر برای تمدّن خود، به صورت روزمرّه به آن احتیاج دارد. یک میلیارد و چند صد میلیون نفر مسلمان هستند؛ یعنی بیش از یک پنجمِ مردم دنیا. این همه جمعیت، در چنین منطقهای؛ آن هم با برافراشته شدن پرچم اسلام در قلب این منطقه - یعنی در ایران اسلامی که امروز قلب و مرکز اصلیِ دنیای اسلام است - چرا باید از این استفاده نشود؟ این، یک امکان بزرگ در اختیار مسلمانان است.
وقتِ آن رسیده است که دنیای اسلام به خود آید و اسلام را به عنوان صراط المستقیم الهی و راه نجات انتخاب کند و در آن، با استحکام قدم بردارد. وقت آن رسیده است که دنیای اسلام، اتّحاد خود را حفظ کند و در مقابل دشمن مشترکی که همه گروههای اسلامی، آسیب آن دشمن را دیدهاند - یعنی استکبار و صهیونیسم - به طور متّحد بایستد، شعارهای واحدی بدهد، تبلیغ واحدی بکند و راه واحدی را بپیماید. انشاءاللَّه مورد تأیید پروردگار و مورد حمایت قوانین و سنن الهی هم خواهد بود و پیش خواهد رفت.(۴)
وحدت مسلمین؛ مسأله استراتژیک
هدف از این کار آن است که با شعار وحدت مسلمین، که شعار درست و ضرورییی هم است و من از قدیم این اعتقاد و تفکر را داشتم و دارم و آن را یک مسألهی استراتژیک میدانم - یک مسألهی تاکتیکی و مصلحتی هم نیست که حالا بگوییم مصلحت ما ایجاب میکند که با مسلمین غیر شیعه ارتباطات داشته باشیم - مسلمانان، بتدریج این اختلافات مذهبی و طایفهیی را کم کنند و از بین ببرند؛ چون در خدمت دشمنان است. ما با این انگیزهی صحیح، مسألهی وحدت مسلمین را در جمهوری اسلامی، یک مسألهی اساسی قرار دادهایم. امام بارها فرمودند، ارگانهای مختلف جمهوری اسلامی نیز بر این اساس برنامهریزی و طراحی و تلاش کردند و ماها هم سخنرانی کردیم.(۵)
ب- خطرات و موانع پیشروی وحدت اسلامی
کجفهمی و بیاطلاعی؛ مانع اتحاد
انسجام اسلامی در یک وجه، خود ناظر به همهی دنیای اسلامی است باید با هم منسجم باشند؛ باید به یکدیگر کمک کنند؛ هم دولتهای اسلامی، هم ملتهای اسلامی. و دولتهای اسلامی در استفادهی از ظرفیت ملتهای اسلامی برای ایجاد این وحدت بزرگ، میتوانند سهم و نقش داشته باشند.
چیزهایی مانع از اتحاد میشود. عمدهی آنها بعضاً کجفهمیها و بیاطلاعیهاست؛ از حال هم خبر نداریم؛ دربارهی هم توهمات میکنیم؛ دربارهی عقاید هم، دربارهی تفکرات یکدیگر دچار اشتباه میشویم؛ شیعه دربارهی سنی، سنی دربارهی شیعه؛ فلان ملت مسلمان دربارهی آن ملت دیگر، دربارهی همسایهاش؛ سوء تفاهمها، که دشمنان هم بشدت بر این سوءتفاهمها دامن میزنند. افرادی هم متأسفانه بر اثر همین سوء فهم، سوء تحلیل، ندیدن نقشهی کلی دشمن، بازیچهی این بازی دشمن قرار میگیرند و دشمن از آنها استفاده میکند. گاهی یک انگیزهی خیلی کوچک، انسانی را وادار میکند حرفی بزند، موضعی بگیرد، کاری بکند که دشمن در نقشهی کلی خود از آن حرف استفاده میکند و شکاف را بین برادران زیاد میکند.(۶)
عوامانه شدن اختلافات مذهبی؛ عامل درگیری و خشونت بین مسلمانان
اختلاف بین طرفداران دو عقیده بر اثر تعصبات، یک امری است که هست و طبیعی است، و مخصوص شیعه و سنی هم نیست. بین فِرَق شیعه، خودشان؛ بین فِرَق سنی، خودشان؛ در طول زمان از این اختلافات وجود داشته است. تاریخ را نگاه کنید، میبینید هم بین فرق فقهی و اصولی اهل تسنن - مثل اشاعره و معتزله، مثل حنابله و احناف و شافعیه و اینها - هم بین فرق مختلف شیعه، بین خودشان، اختلافاتی وجود داشته است. این اختلافات وقتی به سطوح پایین - مردم عامی - میرسد، به جاهای تند و خطرناکی هم میرسد؛ دست به گریبان میشوند. علما مینشینند با هم حرف میزنند و بحث میکنند؛ لیکن وقتی نوبت به کسانی رسید که سلاح علمی ندارند، از سلاح احساسات و مشت و سلاح مادی استفاده میکنند که این خطرناک است. در دنیا این همیشه بوده؛ همیشه هم مؤمنین و خیرخواهان سعی میکردند که مانع بشوند؛ علما و زبدگان، تلاششان این بوده است که نگذارند سطوح غیرعلمی کارشان به درگیری برسد؛ لیکن از یک دورهای به این طرف، یک عامل دیگری هم وارد ماجرا شد و آن “استعمار” بود. نمیخواهیم بگوییم اختلاف شیعه و سنی همیشه مربوط به استعمار بوده؛ نه، احساساتِ خودشان هم دخیل بوده؛ بعضی از جهالتها، بعضی از تعصبها، بعضی از احساسات، بعضی از کجفهمیها دخالت داشته؛ لیکن وقتی استعمار وارد شد، از این سلاح حداکثر استفاده را کرد.(۷)
ج- پیشنهادات و راهکارهایی برای تحقق وحدت اسلامی
برجستگان مبارزهی با استعمار بر وحدت تکیه کردهاند
لذا شما میبینید برجستگان مبارزهی با استعمار و استکبار، روی مسئلهی “وحدت امت اسلامی” تکیهی مضاعف کردهاند. شما ببینید سیدجمالالدین اسدآبادی (رضواناللَّهتعالیعلیه) معروف به افغانی و شاگرد او شیخ محمد عبده و دیگران و دیگران، و از علمای شیعه مرحوم شرفالدین عاملی و بزرگان دیگری، چه تلاشی کردند برای اینکه در مقابلهی با استعمار نگذارند این وسیلهی راحتِ در دست استعمار، به یک حربهی علیه دنیای اسلام تبدیل شود. امام بزرگوار ما از اول بر قضیهی وحدت اسلامی اصرار میکرد. (۸)
وجود نبیّ مکرّم اسلام(ص)؛ بزرگترین مایه وحدت اسلامی
وجود نبیّ مکرّم اسلام(صلّیاللَّهعلیهوالهوسلّم)، بزرگترین مایهی وحدت در همهی ادوار اسلامی بوده است و امروز هم میتواند باشد؛ چون اعتقاد آحاد مسلمانان به آن وجود اقدسِ بزرگوار، با عاطفه و عشق توأم است و لذا آن بزرگوار، مرکز و محور عواطف و عقاید همهی مسلمانهاست و همین محوریت، یکی از موجبات انس دلهای مسلمین و نزدیکی فِرَق اسلامی با یکدیگر به حساب میآید.
توصیهی ما به همهی مسلمانان عالم این است که روی ابعاد شخصیت پیامبر و زندگی و سیره و اخلاق آن حضرت و تعالیمی که از آن بزرگوار مأثور و منصوص است، کار زیادی بشود.(۹)
مساله غدیر؛ یکی از محورهای وحدت اسلامی
مسأله غدیر هم میتواند مایه وحدت باشد؛ همچنان که مرحوم آیةاللَّه شهید مطهری مقالهای با عنوان “الغدیر و وحدت اسلامی” دارد. او کتاب الغدیر را - که درباره مسائل مربوط به غدیر است - یکی از محورهای وحدت اسلامی میداند که درست هم هست. ممکن است به نظر عجیب بیاید، اما واقعیت مطلب همین است. خودِ مسأله غدیر، غیر از جنبهای که شیعه آن را به عنوان اعتقاد قبول کرده است - یعنی حکومت منصوب امیرالمؤمنین علیهالصّلاةوالسّلام از طرف پیامبر که در حدیث غدیر آشکار است - اصل مسأله ولایت هم مطرح شده است. این دیگر شیعه و سنّی ندارد.
اگر امروز مسلمانان جهان و ملتهای کشورهای اسلامی، شعار ولایت اسلامی سر دهند، بسیاری از راههای نرفته و گرههای ناگشوده امت اسلامی باز خواهد شد و مشکلات کشورهای اسلامی به حل نزدیک خواهد گشت.(۱۰)
ارشاد گروههای تکفیری و آگاهسازی مردم؛ وظیفهی علما
ما بایستی مردم خودمان را هشیار و بیدار کنیم و خودمان مراقب باشیم. آن کسانی که بدون فهم، فهم حقیقت، بدون تقوا، جمعیت عظیمی از مسلمانان را از دین خارج میدانند، خارج میکنند، تکفیر میکنند این گروههای تکفیریِ نادان - حقیقتاً مناسبترین صفت برای اینها نادانی است، اگرچه در آنها خباثت هم هست، اما جهالت مهمترین خصوصیت اینهاست - اینها را بایستی ما تا آنجایی که میتوانیم، ارشاد کنیم؛ مردم را از اینها بترسانیم که مردمِ ما “و لتصغی الیه افئدة الذین لایؤمنون بالأخرة و لیرضوه و لیقترفوا ما هم مقترفون” بعضیها به خاطر ضعف ایمان، به خاطر ضعف معرفت، مجذوب این حرفهای دشمنان میشوند. ما باید مراقبت کنیم. وظیفهی علما، وظیفهی سنگینی است. امروز وحدت دنیای اسلام، یک هدف اعلاست که اگر این وحدت حاصل شد، آن وقت دنیای اسلام حقیقتاً میتواند به عزت کامل و عمل به احکام اسلامی دست پیدا کند؛ میتواند این کار را هم بکند. هم دولتها باید کمک کنند، هم ملتها باید کمک کنند.(۱۱)
منشور وحدت اسلامی را تهیه کنید
علاج اصلی، داروی اصلی برای امروزِ دنیای اسلام، داروی “اتحاد” است؛ باید با هم متحد بشوند. علما و روشنفکران اسلام بنشینند و منشور وحدت اسلامی را تنظیم کنند؛ منشوری تهیه کنند تا فلان آدم کجفهمِ متعصبِ وابستهی به این، یا فلان، یا آن فرقهی اسلامی، نتواند آزادانه جماعت کثیری از مسلمانان را متهم به خروج از اسلام کند؛ تکفیر کند. تهیهی منشور جزو کارهایی است که تاریخ، امروز از روشنفکران اسلامی و علمای اسلامی مطالبه میکند. اگر شما این کار را نکنید، نسلهای بعد از شما مؤاخذه خواهند کرد. میبینید دشمنیِ دشمنان را ! میبینید تلاش آنها را برای نابود کردن هویت اسلامی و ایجاد اختلاف بین امت اسلامی! بنشینید علاج کنید؛ اصول را بر فروع ترجیح بدهید. در فروع ممکن است افراد یک مذهب هم با همدیگر اتحاد نظر نداشته باشند؛ مانعی ندارد. مشترکات بزرگی وجود دارد؛ گرد این محور - محور مشترکات - همه مجتمع شوند. مواظب توطئهی دشمن باشند؛ مواظب بازی دشمن باشند. خواص، بین خودشان بحثهای مذهبی را بکنند، اما به مردم نکشانند؛ دلها را نسبت به یکدیگر چرکین نکنند؛ دشمنیها را زیاد نکنند؛ چه بین فرقههای اسلامی، چه بین ملتهای اسلامی، چه بین گروههای اسلامی در یک ملت.(۱۲)
نظرات فرق مختلف اسلامی را در مجموعهای واحد جمع کنید
علمای اسلامی باید کوشش کنند. فقها و متکلمین و فلاسفهی اسلامی بنشینند آراء را با یکدیگر تطبیق کنند و آنها را در مجموعههایی جمع نمایند تا نظرات فِرَق مختلف اسلامی در مجموعهی واحد و با نگاه مساعد به یکدیگر، در اختیار همهی مسلمین قرار بگیرد. این، از جمله کارهای بسیار لازم و ضروری است.(۱۳)
(۱) - بیانات در دیدار شرکت کنندگان در همایش کنفرانس وحدت اسلامی ۱۳۸۵/۰۵/۳۰
(۲) - بیانات در دیدار شرکت کنندگان در همایش کنفرانس وحدت اسلامی ۱۳۸۵/۰۵/۳۰
(۳) - بیانات در دیدار میهمانان شرکتکننده در کنفرانس وحدت اسلامی ۱۳۶۸/۰۷/۲۴
(۴) - بیانات در دیدار مهمانان کنفرانس وحدت اسلامی ۱۳۷۶/۰۵/۰۱
(۵) - بیانات در دیدار اعضای ستاد برگزاری کنفرانس جهانی اهلبیت(ع) ۱۳۶۹/۰۱/۲۶
(۶) - بیانات در دیدار کارگزاران نظام ۱۳۸۶/۰۱/۱۷
(۷) - بیانات در دیدار شرکتکنندگان در هماندیشی علمای اهل تسنن و تشیع ۱۳۸۵/۱۰/۲۵
(۸)- بیانات در دیدار شرکتکنندگان در هماندیشی علمای اهل تسنن و تشیع ۱۳۸۵/۱۰/۲۵
(۹)- بیانات در دیدار میهمانان شرکتکننده در کنفرانس وحدت اسلامی ۱۳۶۸/۰۷/۲۴
(۱۰)- بیانات در اجتماع بزرگ زائران و مجاوران حضرت رضا(ع) ۱۳۷۹/۰۱/۰۶
(۱۱)- بیانات در دیدار شرکتکنندگان در هماندیشی علمای اهل تسنن و تشیع ۱۳۸۵/۱۰/۲۵
(۱۲)- بیانات در دیدار کارگزاران نظام ۱۳۸۶/۰۱/۱۷
(۱۳)- بیانات در دیدار میهمانان شرکتکننده در کنفرانس وحدت اسلامی ۱۳۶۸/۰۷/۲۴
برگرفته از پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیه الله العظمی خامنه ای (مدظله العالی)
روایت تاریخی؛ هفته وحدت چگونه نامگذاری شد؟
شاید جالب باشد که بدانیم ایده ی نام گذاری هفته ای به نام «وحدت»، مربوط به دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران نیست. این نام گذاری پیش از انقلاب نیز در سیستان و بلوچستان اجرا شده است؛ زمانی که حضرت آیت الله خامنه ای (مدظله العالی) در ایرانشهر روزگار تبعید خود را سپری می کردند. روایت این نام گذاری را از سخنان رهبر انقلاب اسلامی بخوانیم:
شکل گیری اولین هفته وحدت در دوران تبعید
یکى از ابزارهاى همیشه مورد استفاده ى دشمنان ملتهاى مسلمان براى اختلاف، مسئله ى اختلافات مذهبى، شیعه و سنى و از این قبیل بوده. دعوا درست کنند، اختلاف ایجاد کنند، برادران را به جان هم بیندازند، اختلافات را بزرگ کنند، برجسته کنند، موارد اشتراک و اتحاد را ضعیف کنند، کمرنگ کنند، یک چیز کوچک را بزرگ کنند، برجسته کنند؛ این همه نقاط اشتراک را که بین برادران سنى و شیعه هست، کوچک کنند، ضعیف کنند؛ این کارى است که دائم انجام گرفته است، الان هم دارد انجام می گیرد.
جمهورى اسلامى از اولین روز در مقابل این توطئه ایستاده است؛ علت هم این است که ما ملاحظه ى کسى را نمیکنیم؛ این عقیدهى ماست. قبل از اینکه نظام اسلامى تشکیل بشود، برادران ما، بزرگان نهضت، بزرگان مبارزهى انقلابى در آن روز - که هنوز خبرى از حکومت اسلامى و جمهورى اسلامى نبود - در جهت وحدت شیعه و سنى تلاش میکردند. من خودم در بلوچستان تبعید بودم. از آن زمان تا حالا با علماى سنى حنفى شهرهاى بلوچستان - ایرانشهر و چابهار و سراوان و زاهدان - با آنهائى که بحمدالله زنده هستند، رفیقیم، نزدیکیم، صمیمى هستیم. من آنجا تبعیدى بودم، دستگاه ها نمیخواستند بگذارند تلاشى از سوى ما انجام بگیرد؛ اما در عین حال ما گفتیم بیائید کارى کنیم که یک نشانهاى از اتحاد شیعه و سنى را در این شهر نشان بدهیم؛ که این مسئلهى هفتهى وحدت - ولادت نبى اکرم در دوازدهم ربیعالاول به روایت اهل سنت، و در هفدهم ربیعالاول به روایت شیعه - آن روز به ذهن ما رسید و در ایرانشهر آن را عمل کردیم؛ یعنى از دوازدهم تا هفدهم جشن گرفتیم. این یک فکر عمیقى بوده است، مال امروز و دیروز نیست. ۱۳۹۰/۰۷/۲۵
فکر وحدت اسلامی یک فکر زودگذر نیست
فکر وحدت اسلامى یک فکر زودگذرِ تازه پا نیست، بلکه از اعماق دل ما مى جوشد. سنّى براى خود سنّى است، شیعه هم براى خود شیعه است، هرکدام عقاید و مناسکى دارند و هیچ کدام دیگرى را مجبور نمى کند که مثل من وضو بگیر یا اعمال دیگر را مثل من انجام بده. حقیقت این است که هر دو به خداى واحد، قبله ى واحد، پیامبر واحد، اهداف و ارزشهاى واحد و به اسلام واحد معتقدند. چرا اینها را فراموش کنیم؟! من در همان روزهایى که تبعید بودم - آقاى مولوى قمرالدّینى این جاست - پیغام دادم، خودم به مسجد ایشان رفتم و گفتم بیایید این یک هفته میان هفده ربیع - که ما شیعه ها هفده ربیع را روز ولادت پیغمبر مى دانیم و جشن مى گیریم - و دوازده ربیع را - که شما سنّیها روز ولادت پیامبر مى دانید - جشن بگیریم. ما بگیریم، شما هم بگیرید. ایشان هم قبول کرد. اتّفاقاً در همان روزهاى اوّل و دوم در ایرانشهر سیل آمد و بساط همه چیز را به هم زد و ما در کار امداد مردم افتادیم و نتوانستیم کارى انجام دهیم. به این چیزها توجّه داشته باشید. خوب؛ طبیعى است که هر کسى براى عقاید خود احترام و ارزش قائل است. اما اگر زید به عقیدهى خود احترام مىگذارد، مگر مستلزم این است که به عقیده ى عمرو اهانت کند؟! یا اگر عمرو به عقیده ى خود احترام مى گذارد، مگر مستلزم این است که به زید اهانت کند؟! چرا؟! دشمن همین را مى خواهد و این آتش عجیبى است اگر مشتعل شود.
الان شما ببینید در همین همسایگى این مرز ما، دستهایى اختلاف و تفرقه بین شیعه و سنّى را تحریک مى کنند. سرِ همین اختلافات، همدیگر را کافر و فاسق و فلان مى دانند و مى کشند. این است که من تأکید مى کنم و این نکته ى اساسى است. بله؛ از دوستان و علماى عزیز خیلى متشکّرم که تلاش کردید؛ اما این تلاش را تعمیق کنید و به دوستیها عمق ببخشید؛ هرکدام هم در مذهب خود پایدار و ثابت قدم بمانید. بحث علمى و فکرى و غیره هم به جاى خود محفوظ، خیلى خوب است و مانعى هم ندارد. اما مراقب اختلاف باشید؛ مراقب مردم باشید؛ مراقب دست دشمن باشید. 1381/12/02
علما به ندای وحدت پاسخ مثبت دادند
اوّلِ انقلاب هم اوّلین نقطه اى که امام، هیأت اعزام کردند، گمان مىکنم بلوچستان بود. بنده را خواستند، یک حکم هم نوشتند که در رادیو خوانده شد. من با جماعتى راه افتادم و به بلوچستان رفتم. مرحوم مولوى عبدالعزیز ساداتى ملازهى آن موقع حیات داشتند؛ رفتیم ایشان را در سراوان دیدیم.
غرض؛ دوستان فراوانى از مجموعه ى علماى منطقه بودند که به نداى وحدت پاسخ مثبت دادند. بالاتر از این بگویم؛ در دلِ خودشان حقیقتاً این ندا وجود داشت. جامعه ى ایرانى و اسلامى از این وحدت سود برد. اوایل انقلاب با ایجاد درگیرى و با استفاده از بعضى آدمهاى ناباب توانستند در ایرانشهر و جاهاى دیگر کارهایى بکنند؛ لیکن به جایى نرسید و اختلاف مورد نظر آنها بحمداللَّه به وجود نیامد…
من خودم همان سفرى که آمدم، در ایرانشهر همه ى رؤساى طوایف را جمع کردم و در جلسه اى با آنها صحبت کردم و گفتم نظامِ جمهورى اسلامى بنا دارد که در سرتاسر کشور عدالت واقعى را اجرا کند؛ لذا ظلم و تعرّض و تبعیض را بین استانها و طوایف کشور هیچ تحمّل نمى کند و شما به این امر کمک کنید. به آنها گفتم که این نظام از نظام قبل به مراتب نیرومندتر است؛ چون آن نظام به دستگاههاى امنیتى و اطّلاعاتى و سلاحِ خودش متّکى بود؛ اما این نظام به عواطف و دلها و علایق مردم متّکى است.
۱۳۷۹/۰۸/۱۶
منبع: پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیه العظمی خامنه ای (مدظله العالی)
اهانت به مقدسات دیگر مذاهب
سوال: اهانت به مقدسات دیگر مذاهب چه حکمی دارد؟
پاسخ: اینجانب همچون بسیاری از علمای اسلام و دلسوزان امّت اسلامی بار دیگر اعلام میکنم که هر گفته و عملی که موجب برافروختن آتش اختلاف میان مسلمانان شود و نیز اهانت به مقدّسات هر یک از گروههای مسلمان یا تکفیر یکی از مذاهب اسلامی، خدمت به اردوگاه کفر و شرک و خیانت به اسلام و حرام شرعی است.
سوال: شرکت در مجالسی که در آن به مقدسات دیگر مذاهب توهین میشود چه حکمی دارد؟
پاسخ: هرگونه گفتار یا کردار و رفتاری که در زمان حاضر سوژه و بهانه به دست دشمن بدهد و یا موجب اختلاف و تفرقه بین مسلمین گردد، شرعا حرام اکید است.
برگرفته از پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری
چطورخودمان را تشویق به شروع کتابخوانی کنیم؟
شما حتما زیاد از دور و بر شنیدید که کتاب خوندن براتون خیلی خوبه و فکر و ذهن شما رو باز میکنه و شما هر بار با خودتون فکر کردید که باید بیشتر و بیشتر این کار رو انجام بدید.
اگر شما جز اون دسته از آدمهایی هستید که با مطالعه مشکل دارید یا کلا از مطالعه بدتون میاد (ولی به هر حال دارید این متن رو میخونید مگه نه؟) اینجا ما براتون راهحلهایی داریم که اوضاع رو براتون بهتر میکنه.
مطالعه با تمرین و ممارست حال بهتری بهتون میده، خیلی زود در این کار پیشرفت میکنید و بعد از اون تبدیل به یک کار روزانهی لذت بخش میشه.
اینجا به 9 گام اشاره میکنیم که شما رو تشویق میکنه به شروع و ادامهی این راه دلپذیر و دوست داشتنی.
1. برای شروع از پیشنهادات اطرافیانتان استفاده کنید. از اساتید، مسئول کتابخانهی محل تحصیل، دوستان و اعضای خانوادهتون بپرسید که چه باید بخونید. از همون کتابها شروع کنید.
2. کتابی رو انتخاب کنید که به زندگی روزانهی شما نزدیک و مرتبط باشه. اگر شما چنین کتابی بخونید که بعضی واقعیتهای زندگیتون رو توش ببینید میتونه جالب باشه نه؟
3. اگر فکر میکنید که برای مطالعه وقتی ندارید سعی کنید که برای شروع روزانه به طور ثابت10 دقیقه وقت مطالعه در برنامه روزانهتان داشته باشید کم کم تا پایان هفته تبدیل به یک عادت برای شما خواهد شد که به سختی از دستش میدهید.
4. با یک کتاب با تعداد صفحات مناسب شروع کنید یک دفعه نپرید وسط یک کتاب 500 صفحهای.
5. به سراغ موضوعات اشتباه نروید. توی همهی کتابخانهها و کتاب فروشیها، کتابهایی با موضوعات مورد علاقهی شما وجود دارند؛ مذهبی، دینی، ورزشی، داستانی و …
6. برای شروع، سنگ بزرگ بر ندارید که علامت نزدن است. همین باعث میشود که از همین مقدار مطالعه هم بیزار شوید.
7. کتابهای متفاوتی رو تجربه کنید، خودتان را محکوم به خواندن یک موضوع خاص نکنید. کتابخانهی شما بهتر است مملو از کتابها با موضوعات متفاوت باشد.
8. تعریفتان از مطالعه را محدود به خواندن کتاب نکنید. خواندن مجلهها، روزنامه، یک مقاله ساده برای شروع به مطالعه گزینههای خوبی هستند.
9. اگر باز هم فکر میکنید وقت برای کتاب دست گرفتن ندارید، یا حوصلهی جابهجا کردن کتابها را با خودتان ندارید، کتابهای صوتی را فراموش نکنید.
انتظار و آمادگى
اين خاصيت انتظار است كه تو كمبودها را حدس بزنى و براى تأمينش بكوشى و اين خاصيت انتظار است كه تو را به آمادگى و حضورى مى رساند كه مانعها را بشناسى و براى رفعشان برنامه بريزى. شهادت و تقدير خاصيت انتظار است كه بايد جايگزين تظاهر و تفنن بشود، وگرنه…
جوانى به منزل ما آمده بود و در مقام نصيحت مى گفت كه من چند شبى در اين منزل خوابيده ام و بعد به حوزه وارد شده ام و حالا مى خواهم نقطه هاى منفى برخورد شما را كه به ديگران هم گفته ام به شما تذكر بدهم.
يكى اينكه در معاشرت با شما آدم به انزوا كشيده مى شود و ذهنيتها و حالتهاى منفى در او به وجود مى آيد. از آن جا كه او مى خواست در مقام نصيحت تذكراتى بدهد، گوش بودم كه لابد توضيحى خواهد آمد، ولى توضيحى نداد. اين بود كه گفتم: من هم براى خودم زشتى ها و گناه ها و نقطه ضعف هايى را قبول دارم و از آن طرف در صدد هستم كه مصداق هاى اين كلى را بشناسم و در خودم با آن درگير شوم؛ چون من اين كلى را قبول دارم و معتقد به عصمت خودم نيستم. توضيح كلى شما براى من فايده اى ندارد. بهتر است كه مشخص كنيد و بگوييد در برخورد مثلاً با من يا ديگرى، شما حرفى زديد يا كارى كرديد كه نبايد مى كرديد و اين كار غلط ما را به انزوا كشانيد.
ساكت بود، گفتم: مثلاً با خود شما كه چند شبى را اين جا بوده ايد، چه برخورد غلطى وجود داشته كه شما را به ذهنيت كشانده است. گفت: من مبتلا به ذهنيت نشدم، ولى شما وقتى كه آمديد به من گفتيد: آيا فكر كرده اى و آمده اى يا همين طور راه افتاده اى؟
من با تعجب پرسيدم: آيا همين باعث انزوا و ذهنى گرايى شما شده است؟ گفت: بله… و اين جا بود كه خنديدم و خودش هم خنديد و با احترام به محضرشان عرض كردم، خيلى احمق هستيد. و گفتم: لابد اين هم نقطه ضعف بنده بود كه فحش مى دهم و اهانت مى كنم و عفت كلام ندارم؟!
در حالى كه اين توضيح حالتى است كه در تو وجود دارد و بايد متوجه شوى و بى خود بلند گوى گناهى نباشى كه وجود نداشته است.
هنگامى كه مى خواهى طرف، مبتلا به انزوا و نفرت نشود و گوساله نيايد و گاو نرود، در برخورد با او مى پرسى كه آيا با فكر آمده اى؟ متهم به ذهنيت بازى مى شوى و متهم به انزوا و رهبانيت. آن جا كه من دارم مى بينم، آدمهاى استخوان دارش پس از سالها تحصيل چگونه سردرگم هستند و نمى دانند چه كنند و خسته و رنجور و وازده و سر در لاك شده اند. آيا نبايد به تازه واردى كه بر اساس جوّ حاكم و يك جريان تند اجتماعى كارش را ول كرده و آمده كه مثلاً عربى بخواند آيا به اين چنين آدمى نبايد بگويم كه چه مى خواهى و چرا با عربى شروع كرده اى؟ و نبايد بگويم كه عربى، تو را به فهم قرآن نمى رساند و بيش از ترجمه به تو ياد نمى دهد و نبايد بگويم كه پيش از عمل، تو بايد فكر و ظرفيت و طرح را داشته باشى؟!
منبع: آیه های سبز، ص 50
چرا درس هایی از قرآن استاد قرائتی همچنان پرمخاطب و ماندگار است؟
تنی چند از اساتید حوزه و دانشگاه، راز و رمز توفیق حدود چهار دهه ای حجت الاسلام و المسلمین محسن قرائتی در برنامه بسیار پرمخاطب درس هایی از قرآن را تکلیف مداری و مردمی بودن ایشان و بهره گیری از زبان ساده و قابل فهم عنوان کردند.
هنوز دو ماهی بیشتر از پیروزی انقلاب اسلامی نگذشته بود که روحانی جوانی به نام حجت الاسلام محسن قرائتی با برنامه “درس هایی از قرآن” به تلویزیون آمد و به مدد روش ابتکاری خود در تبلیغ و ترویج قرآن کریم و استفاده از گچ و تخته سیاه در این راستا توانست افزون بر سی و هفت سال ، عموم مردم را همچنان پای پرسابقه ترین برنامه دینی سیما بنشاند.درباره راز و رمز توفیق استاد قرائتی در تداوم بخشی به این برنامه بسیار پرمخاطب و اثرگذار با تنی چند از اساتید حوزه و دانشگاه به ویژه محققین و پژوهشگران قرآنی، گپ و گفتی انجام داده و نظرات و دیدگاه های آن ها را جویا شده ایم که بی هیچ کم و کاستی در ادامه می آید؛
استفاده از زبان مردمی در یک برنامه قرآنی به روز
حجت الاسلام و المسلمین سید رضا مؤدب، عضو هیئت علمی دانشگاه قم با اشاره به این که به روز بودن و بهره گیری از زبان مردم از جمله رموز موفقیت استاد قرائتی به ویژه در تداوم سی و اندی ساله برنامه پرمخاطب درس هایی از قرآن است، اظهار داشت: ایشان در تبلیغ رسانه ای خود تلاش فراوانی دارد که آیات قرآن را با مسایل اجتماعی و زندگی روزمره مردم تطبیق داده و با بیان شیوا و استفاده از داستان ها و مثل های شیرین و محسوس ، پیام قرآنی را به مخاطب منتقل کند.وی افزود: دقیقاً به همین خاطر است که می بینیم تفسیر نور ایشان بسیار پرمراجعه است و به خصوص دانشجویان مقطع کارشناسی در همه رشته ها می توانند به راحتی از آن استفاده کرده و با ترجمه روانی که دارد، نکات و پیام های بسیاری را از آن استخراج کنند.
پرهیز جدی استاد قرائتی از ثقیل گویی
عضو انجمن قرآن پژوهی حوزه علمیه قم همچنین معتقد است: پرهیز جدی حجت الاسلام و المسلمین قرائتی از بیان لغات و عبارات سخت و پیچیده و نیز مباحث کلامی که به درد عامه مردم نمی خورد نیز سبب شده که درس قرآن ایشان در عین سادگی ، جذاب و پرمخاطب و نیز پرتاثیر باشد.وی همچنین گفت: ما باید حقیقتاً قدردان ایشان بوده و کاری کنیم که روش نوین تفسیری ایشان به عنوان یک روش ارزشمند در حوزه و دانشگاه مورد توجه قرار گرفته و حتی فراتر از این به تربیت و پرورش مفسران و مبلغانی بر اساس شیوه مردمی استاد قرائتی بپردازیم.
استخراج نکات کاربردی برای مردم از متن قرآن
دکتر بتول قاسمی نراقی، استاد حوزه و دانشگاه و از شاگردان مقام معظم رهبری نیز با بیان این که ارتباط صمیمانه و به دور از تشریفات حجت الاسلام و المسلمین قرائتی در موفقیت و گیرایی کلام ایشان بسیار اثرگذار بوده است، ابراز داشت: ایشان در بیان خود سعی کرده ضمن بهره گیری از روش کلاسی و پرهیز از سخنرانی خشک ، کاری کند که مباحث قرآنی در عین سادگی به خوبی در عمق جان و قلب مخاطبان بنشیند و مردم با نگاه کاربردی به معارف قرآنی نگاه کنند.وی افزود: ساده گویی و سلیس گویی استاد قرائتی همچنین باعث شده که همه طیف سنی از پیر و جوان و حتی نوجوانان از تحصیل کرده و بی سواد و کم سواد پای صحبت های ایشان بنشینند و استفاده ببرند.
تکرارهایی که همیشه جذاب است
قاسمی نراقی یادآور شد: گرچه برخی از مطالب ایشان با توجه به سابقه سی و چند ساله برنامه درس هایی از قرآن، ممکن است تکراری باشد اما بیان جذاب ایشان باعث می شود که هر بار مخاطبان میلیونی تلویزیون نکته جدیدی از آن برداشت کرده و در اصلاح سبک زندگی خود با بهره گیری از کلام قرآن آن ها را بکار گیرند؛وی بیان داشت: نکته حایز اهمیت دیگر درباره استاد قرائتی این است که ایشان حقیقتاً صادقانه و مخلصانه کار کرده و زندگی می کنند و همین اخلاص و صفای درون ایشان باعث شده که بسیاری از ایرانیان شیفته ایشان باشند و هر هفته درس هایی از قرآن این بزرگوار را با علاقه فراوان دنبال کنند.
صداقت ، صراحت و اخلاص ؛ سه ضلعی توفیق استاد قرائتی
این استاد حوزه و دانشگاه همچنین افزود: ایشان علاوه بر این که هیچ گاه به دنبال اسم و رسم و خدای ناکرده تملق و ریاکاری نبوده اند و لذا مردم صداقت و صراحت ایشان را دوست دارند و گلایه ها و انتقادهای ایشان را باور می کنند؛ این نکته مهمی است به این خاطر که استاد قرائتی با زبان ساده و مردمی و پرهیز از عبارات و کلمات پرطمطراق و به قول معروف قلمبه سلمبه توانسته اند هم نکات ناب قرآنی را استخراج و بیان کنند و هم این که بعضاً اگر ایراد و انتقادی به سبک زندگی مردم و یا عملکرد مسئولان دارند، آن را صادقانه و بدور از رودربایستی و ملاحظه کاریِ بی جهت، ابراز نمایند.
تکلیف مداری مخلصانه
حجت الاسلام و المسلمین عبدالکریم بهجت پور، عضو هیئت علمی گروه علوم قرآنی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با اشاره به این که استاد قرائتی، شخصیتی تکلیف مدار است، اظهار داشت: این بزرگوار در طول سال های متمادی حضور در تلویزیون و نیز مسئولیت های اجرایی در نظام نشان داده که همواره با اخلاص تمام به وظیفه خود عمل می کند و می کوشد که به سهم خود باری از دوش نظام در عرصه های علمی و فرهنگی و اجتماعی بردارد و به همین خاطر در فعالیت ها و به خصوص موضع گیری هایش نگرانی این را ندارد که حالا بر اثر فلان موضع و صحبتش ، موقعیتی از او سلب شود.وی افزود: حاج آقای قرائتی بارها بر زبان آورده و به شدت معتقد است که آبرو و اعتبار خود را باید در مسیر خدمت به اسلام و آنجا که نیاز است خرج کند و به همین خاطر است که خدا به ایشان عزت و محبوبیت و نفوذ کلامی داده که در کمتر شخصیتی می توان نمونه آن را مشاهده کرد.عضو انجمن قرآن پژوهی حوزه علمیه قم ادامه داد: استاد شهید مرتضی مطهری نیز این گونه بودند ، چنان که در خاطراتشان نقل به این مضمون می نویسد: “من قلمی در دست نگرفتم مگر این که ضرورتی احساس می کردم که باید قلم به دست شده و از اسلام دفاع کنم”
قرائتی پژواک صدای فطری مردم است
وی با اشاره به این نکته که یکی از رموز موفقیت برنامه درس هایی از قرآن استاد قرائنی این است که ایشان تلاش می کند ایشان از این طریق پژواک ندای فطری مردم و صدای نیاز واقعی آن ها باشد، گفت: در واقع ایشان کوشیده که نیازهای مردم را مورد توجه قرار داده و برای سوالات و خواسته هایشان پاسخی از کلام وحی ارایه دهد ، ضمن آن که وارد مقولات بسیار تخصصی و نظری هم نشده است بلکه به زبان توده مردم و برای حل مشکلات آن ها حرکت کرده است.این محقق و پژوهشگر علوم قرآنی همچنین اضافه کرد: حجت الاسلام و المسلمین قرائتی نیازهای روز مردم و نسل جوان را رصد کرده و کوشیده که قرآن را به مثابه متنی همگام با زندگی مردم و پاسخگو به نیازهای مردم معرفی کند.
دوری از نگاه صرف علمی و تخصصی در بیان مفاهیم قرآنی
وی، بیان و قلم رسا، صریح و صمیمی و در عین حال ساده استاد قرائتی را یکی از شاخصه های روش ایشان برشمرده و گفت: بسیاری از کسانی که در عرصه های علمی و پژوهشی زندگی کرده و قلم و بیان دارند ، غالباً از یک خاستگاه تخصصی و تریبونی با مخاطبین تخصصی بهره مند هستند و حال آن که برخی بزرگان ما از جمله آیت الله العظمی مکارم شیرازی معتقدند که هنر امروز ما باید در ساده نویسی و ساده گویی برای مردم باشد؛ اتفاقاً مرحوم آیت الله العظمی خویی نیز این گونه بودند به طوری که پیچیده ترین مباحث اصولی و فقهی را با بیانی ساده و رسا به مخاطب خود منتقل می نمودند.عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی تاکید کرد: استاد قرائتی در درس هایی از قرآن هیچ گاه مخاطب خود را درگیر اصطلاحات پیچیده نمی کند و اساساً از ادبیات تخصصی و محفلی استفاده نمی کند و از همین روست که طیف گوناگونی از مخاطبان اعم از کم سواد و بی سواد تا متخصص دانشگاهی و حوزوی با کلام و قلم ایشان ارتباط لازم را برقرار می کند.
پرهیز از آلوده شده به مباحث سیاسی و جناحی
وی همچنین بیان داشت: بودن ایشان در متن تحولات فرهنگی و شناخت دقیق از مسایل سیاسی بدون آن که آلوده به مسایل سیاسی و خطی و باندی شود ، نیز از دیگر رموز توفیق این خادم با اخلاص قرآن کریم است که هم به ماندگاری پیان و سخن ایشان کمک کرده و هم این که باعث شده چندین نسل از کلام این بزرگوار و درس هایی از قرآن ایشان ، حداکثر استفاده را ببرند.