تلاش تام و تمام
عَن اَبِی الحَسَن (عَلَیهِ السَّلام) اَنَّهُ قالَ: عَلَیکَ بِالجِدِّ وَ لا تُخرِجَنَّ نَفسَکَ مِن حَدِّ التَّقصیرِ فی عِبادَةِ اللهِ وَ طاعَتِهِ فَاِنَّ اللهَ تَعالىٰ لا یُعبَدُ حَقَّ عِبادَتِه.(۱)
عَلَیکَ بِالجِد
این روایت از حضرت موسیبنجعفر است و سندش، سند بسیار معتبری است و صحیح است که توصیه میفرمایند به «جدّیّت»؛ جدّیّت یعنی تلاشِ تام و تمام؛ [یعنی] هر چه میتوانید تلاش کنید. جِدّ در مقابل هزل(۲) نیست، در مقابل وهن(۳) است، [به معنی] سستیکردن، عدم مبالات؛قَوِّ عَلى خِدمَتِکَ جَوارِحی وَ اشدُد عَلَى العَزیمَةِ جَوانِحی وَ هَب لِیَ الجِدَّ فی خَشیَتِکَ وَ الدَّوامَ فِی الِاتِّصالِ بِخِدمَتِک.(۴) میفرمایند در رفتارِ دوران حیات خود، در مقابل وظیفه، در مقابل پروردگار دارای جِدّ باش!
وَ لا تُخرِجَنَّ نَفسَکَ مِن حَدِّ التَّقصیرِ فی عِبادَةِ اللهِ وَ طاعَتِه
این هم مکمّل و دنبالهی همان جِدّ است؛ میفرماید که خودت را از اندازهی یک آدمِ مقصّر خارج نکن، خودت را از حدّ تقصیر در عبادتِ خدا بیرون نیاور؛ یعنی هیچ وقت گمان نکن که خب، ما دیگر آن کاری که باید بکنیم، انجام دادهایم؛ ما دیگر آن وظیفهی لازم را در قِبال پروردگار انجام دادهایم؛ نه، هیچ وقت چنین چیزی برای من و شما پیش نمیآید؛ ما همیشه در مقابل خدای متعال، دچار تقصیر و کوتاهی هستیم. مغفرت الهی و گذشت الهی، مورد نیاز صدّیقین و اولیای معصومین است؛ یعنی آنها هم «ما عَبَدناکَ حَقَّ عِبادَتِک»،(۵) حقّ عبادت الهی را، حقّ اطاعت الهی را بهجا نیاوردند؛ با اینکه همهی وجودشان غرق در عبادت و محبّت و معرفت الهی است، در عین حال «ما عَبَدناکَ حَقَّ عِبادَتِکَ وَ ما عَرَفناکَ حَقَّ مَعرِفَتِک»؛(۶) بنابراین میفرماید که «وَ لا تُخرِجَنَّ نَفسَکَ مِن حَدِّ التَّقصیرِ فی عِبادَةِ اللهِ وَ طاعَتِه».
فَاِنَّ اللهَ تَعالىٰ لا یُعبَدُ حَقَّ عِبادَتِه
بعد برای همین مطلب که شما همیشه در محدودهی مقصّرین -[یعنی] تقصیرکنندگان- قرار دارید، استدلال ذکر میفرمایند: خدای متعال آن چنان که شایستهی عبادت او است، هرگز عبادت نمیشود! ما یک کاری میکنیم، [برای] یک وظیفهای، یک راهی که در مقابل ما گذاشتهاند، تلاشی میکنیم که باید این تلاش را بکنیم؛ هیچ وقت گمان نکنید که حالا آن کاری را که ما باید بکنیم، انجام دادهایم، ما حقّ بندگی را انجام دادهایم؛ نه، هیچ وقت چنین چیزی را تصوّر نکنید. خیلی جهالت میخواهد که انسان به صِرف چند حسنهای که انجام میدهد، کار خوبی که انجام میدهد، خودش را قانع کند بگوید: خب، دیگر الحمدﷲ ما فلان قدر صدقه که در روز میدهیم، نماز شب هم که میخوانیم، در فلان اداره هم که مشغول کار و تلاش هستیم، دیگر کارمان را انجام دادهایم؛ نخیر، ما مقصّریم، تقصیر داریم در قبال آنچه تکلیف و وظیفهی ما است. عرض کردم که سند این روایت، یک سند بسیار معتبری است و انسان در بین این روایات اخلاقی و مانند اینها کمتر سند به این محکمی مشاهده میکند.
۱) امالی طوسی، مجلس هشتم، ص ۲۱۱؛ «حضرت موسیبنجعفر (علیه السّلام) فرمود: بر تو باد به تلاش و کوشش و [اینکه به زعم باطلت] خود را از مرز کوتاهی در عبادت خدا و بندگی او خارج نسازی؛ پس به درستی که خداوند والا آن گونه که شایسته است بندگی نمیشود.»
۲) شوخی
۳) سستی
۴) مصباح المتهجّد، ج ۲، ص ۸۴۹
۵) صحیفهی سجّادیّه، دعای سوّم؛ «هرگز آن چنان که شایستهی تو است، بندگیات نکردیم.»
۶) بحارالانوار، ج ۶۶، ص292
حدیث نت
عید غدیر؛ بزرگترین عید و برترین تبیین
آیتالله خامنهای درباره روز عید غدیر فرمودند «روز عید غدیر، ولایت اسلامی یعنی رشحهای و پرتوی از ولایت خدا در میان مردم تجسّم پیدا کرد و لذا بود که دین کامل شد؛ بدون تعیین و تبیین این مسئله، دین واقعاً ناقص میماند و لذا بود که نعمت اسلام بر مردم تمام شد». در آستانه فرارسیدن عید سعید غدیر خم، مجموعه تصاویر «عید غدیر؛ بزرگترین عید، برترین تبیین» براساس بیانات رهبر انقلاب منتشر شد.
چهل حدیث از امام کاظم علیه السلام
۱. کلید بصیرت
الإمام الكاظم(ع : تَفَقَّهوا فی دینِ اللّهِ، فَإِنَّ الفِقهَ مِفتاحُ البَصیرَةِ.
امام كاظم(ع):در دین خدا، ژرفكاوی كنید؛ زیرا دین شناسی، كلید بصیرت است.
تحف العقول: ص۴۱۰
۲. پیری زودرس
الإمام الكاظم(ع : كَثرَةُ الهَمِّ یورِثُ الهَرَمِ.
امام كاظم(ع):فراوانی غصّه، موجب پیری است.
تحف العقول: ص ۴۰۳
۳. صداقت در گفتار
الإمام الكاظم(ع : مَنْ صَدَقَ لِسانُهُ زَكی عَمَلُهُ.
امام كاظم(ع):هر كه زبانش صادق باشد کردارش پاکیزه است.
تحف العقول: ص ۳۸۸، س ۱۷
۴. حسن نیت
الإمام الكاظم(ع : مَنْ حَسُنَتْ نیتُهُ زیدَ فی رِزْقِهِ.
امام كاظم(ع):هر كه فكر و نیتش نیك باشد در روزی اش توسعه خواهد بود.
تحف العقول: ص ۳۸۸، س ۱۷
۵. نیکی به برادران و خانواده
الإمام الكاظم(ع : مَنْ حَسُنَ بِرُّهُ بِإخْوانِهِ وَ أهْلِهِ مُدَّ فی عُمْرِهِ.
امام كاظم(ع):هر كه به دوستان و خانواده اش نیكی و احسان كند، عمرش طولانی خواهد شد.
تحف العقول: ص ۳۸۸، س17
حدیث زیبا از باب الحوائج علیه السلام
بررسی تاریخ درست میلاد امام موسی کاظم علیه السلام
یکی از مهمترین وظایف ما نسبت به پیامبر و اهل بیت علیهم السلام، حفظ حرمت عظیم، در برابر آن انوار مقدسه الهی می باشد.
یکی از مصادیق حفظ حرمت، بزرگداشت ولادت و شهادت های آن بزرگواران در طول سال می باشد. یعنی به نص حدیث شریف: «شیعتنا خلقوا من فاضل طینتنا یحزنون لحزننا و یفرحون لفرحنا» شیعیان ما از زیادی گِل ما آفریده شده اند در ایام حزن ما محزون و در ایام سرور ما شادمان هستند.
وخود این نشانه محبت و عرض ارادت به پیشگاه اهلبیت علیهم السلام می باشد. به عنوان مثال ماههای محرم و صفر، چون ایام حزن و اندوه و مصائب عظیم خاندان رسالت می باشد، شیعیان و محبین در سراسر عالم، بیرق عزا برافراشته و به عزاداری و سوگواری پرداخته و ازهرگونه سخن و عمل که دلالت بر شادی و سرور داشته باشد اجتناب می نماییند چرا که آموخته اند:
«هذا یومٌ فَرحت بِهِ آل زیادٍ و آل مروان…» و« هذا یَومٌ تَبَرکت بِهِ بنوا امیه …»
حتی اگر سالروز ولادت یکی از معصومین از لحاظ تقویم با سالروز شهادت دیگر معصومین مقارن شود به حکم عقل و عرف و فتوای مراجع تقلید، عزا برشادی مقدم میباشد
مصداق مهم این موضوع هفتم صفر است که مشهور به ولادت امام کاظم علیه السلام شده و از طرفی به روایت صحیح تر شهادت سبط اکبر امام مجتبی علیه السلام هم در آنروز میباشد و در ضمن همه ماه صفر ماه خزن بوده و یاد آور اسارت و هتک حرمت به اهلبیت است و چنان این مصیبت سنگین است که وقتی از که وقتی از امام سجاد علیه السلام سوال شد کجا در این سفر به شما سخت گذشت امام سه مرتبه فرموده اند: الشام الشام الشام ….
پس حزن عزا درآن ایام مقدم و شیعه ومحب واقعی آن کسی است که درجه حزن و مصیبت، او هم، همان اندازه مصیبت زده باشد، از طرفی برای سالروز ولادت امام کاظم علیه السلام قول معتبر دیگری وجود که حضرت درماه ذیحجه واقعه شده
صفحات: 1· 2
روزشمار عیدغدیر...یک روزتا...
همه چیز در قرآن آمده جز مسئله امامت|!!
او یک خدمتگزار غدیر بود-5
شیخ عبدالحسین امینی صاحب کتاب الغدیر شرح حال زندگیش در او یک خدمتگزار بود آمده است.
او یک خدمتگزار بود شماره 48 و 49 درباره شیخ عبدالحسین امینی است. صاحب کتاب گرانقدر الغدیر، که سالیان سال عمر شریف خود را در راه خدمتگزاری به امیرالمومنین علیه السلام صرف کرد.
شیخ عبدالحسین امینی
شیخ عبدالحسین فرزند شیخ احمد امینی در سال ۱۲۸۱ه. ش در روستای سردها شهرستان سراب و در خانواده ای سرشناس، دیده به جهان گشود. جد وی امین الشرع از روحانیان بنام تبریز بود،تحصیلات مقدماتی را در تبریز گذراند.
در جوانی به نجف رفت و پس از گذراندن مراحل تحصیلی و نیل به رتبه اجتهاد نزد مراجع معروف وقت نجف، دوباره به تبریز بازگشت. بعد از مدتی تدریس و تحقیق در تبریز دوباره به نجف رفت و برای انجام و بسط پژوهش های تاریخی معروف خود برای همیشه در آنجا ماند.
وی در سال ۱۳۳۵ قمری تألیف کتاب « شهداء الفضیله » را آغاز کرد، موضوع این کتاب دربارهٔ « عالمانی بود که در راه حق به شهادت رسیدهاند». در این کتاب زندگی بیش از ۱۰۰ عالم شیعه از قرن ۴ تا ۱۴ ذکر شده است.
نجفقلی ملقب به امین الشرع، در سال ۱۲۵۷ هجری قمری بدنیا آمد و مدتی از زندگی خود را در سردها (یکی از روستاهای شهرستان سراب) گذرانید و سپس به تبریز مهاجرت نمود و برای همیشه در آنجا مقیم گشت.
خصوصیات شیخ عبدالحسین امینی
وی فردی عالم و صاحب و متقی بود و حیات خویش را مصروف کسب علوم دینی نمود و در شعر و ادب و مکارم اخلاقی به حظی وافر دست یافت. امین الشرع شعر نیز میسرود و قصائدی در مدح ائمهٔ اطهار علیهم السلام دارد که هم اکنون در دست است.
او در شعر خود به « واثق » تخلص میکرد و نقش مُهر او، آنطوری که در پشت بعضی از رسائلش مشهود است، «الواثق بالله الغنی عبده نجفقلی» بوده است. وی در سن ۸۳ سالگی در شب جمعه هفتم جمادی الاولی سال ۱۳۴۰ هجری یک ساعت پیش از اذان صبح، دیده از جهان فرو بست و بصورت امانت در محل وفات خود (تبریز) دفن گردید.
علامه امینی میفرمودند: ۱۲ سال پس از فوت مرحوم جدم (امین الشرع) وقتی که او را از قبرش بیرون آوردیم تا به نجف اشرف منتقل نماییم با نهایت تعجب و شگفتی دیدیم کوچکترین تغییری در جنازهٔ این مرد بزرگوار بوجود نیامده است، و حتی مویی از محاسن شریفش نریخته است. امین الشرع پس از انتقال به نجف اشرف در جوار مولای متقیان امیرمومنان علیه السلام در « وادی السلام » به خاک سپرده شد.
بخش دوم زندگی علامه شیخ عبدالحسین امینی
تعداد فرزندان وی هشت فرزند که پنج پسر با نامهای محمد هادی، رضا، صادق، احمد، محمد و سه دختر میباشند. اثر نامدار او دائرهالمعارف یازده جلدی «الغدیر» که به زبان عربی (۲۲ جلد به زبان فارسی) و خلاصه آن به چند زبان ترجمه شده است در رأس تألیفات امینی و حاصل زحمات ۴۰ ساله اوست.
الغدیر به بررسی تفصیلی مسئله ولایت تشیع از جنبههای گوناگون تاریخی، تفسیری، روایی و حدیثی، فقهی، ادبی، کلامی و اصولی پرداخته است. امینی برای تألیف این اثر مرجع به کشورهای مختلفی سفر کرد و با کار پیگیر شبانه روزی در کتابخانههای بزرگ جهان اسلام آن را بهسرانجام رسانید.
وی در نگارش این اثر چنانکه خود گفته دههزار جلد کتاب را بدقت مطالعه و استنساخ، و به صدهزار رساله مراجعه مکرر کرده است. وی برای گردآوری مطالب الغدیر سفرهای پژوهشی بسیار کرد.
این سفرها عموماً به مطالعه و استنساخ و تهیه مأخذ و ملاقات با استادان میگذشت. از جمله شهرهایی که وی با این هدف به آنها سفر کرد، میتوان حیدرآباد، دکن، علیگره، لکنهو، کانپور، جلالی (در هند) رامپور، فوعه، معرفه، قاهره (در مصر)، حلب، نبل و دمشق (در سوریه) را برشمرد.
دائرهالمعارف «الغدیر» پس از نشر مورد توجه و تحسین علمای اهل سنت از جمله امام الازهر در مصر، برخی از رجال سیاسی جهان اسلام و اساتید و ادیبان عرب و غیرعرب قرار گرفته و آن را بزرگترین سند وحدت مسلمین و از جمله کتب منبع و مرجع خویش دانسته اند.
بجز برخی نامداران عرب، اساتید و ادیبان پارسی گوی چون جلال همایی، سید جعفر شهیدی، محمدرضا حکیمی، امیری فیروزکوهی، مهدی اخوان ثالث، و … در رثای امینی و تجلیل از اثر او سروده و نوشته اند. ویژگی مهم این اثر استفاده بی واسطه و بسامد از آثار اجماعی اهل سنت در اثبات ولایت و عقاید شیعه امامیه است.
اثر امینی علاوه بر جهان اسلام، امروزه از جمله مراجع اولیه پژوهشی شیعه شناسان در کرسیهای دانشگاهی غرب است. امینی در ظهر روز جمعه ۱۲ تیر ماه ۱۳۴۹ه. ش (۲۸ ربیعالثانی ۱۳۹۰ه. ق) پس از ۶۸ سال تلاش علمی در تهران درگذشت و پیکر او پس از تشییعی انبوه در تهران و شهرهای بغداد، کاظمین، کربلا و نجف به کتابخانهای در نجف (کتابخانه امیرالمؤمنین) که خود بنیانگذارش بود انتقال و به خاک سپرده شد.
باز دست به قلم شدیم تا یادی از علامه شیخ عبدالحسین امینی کنیم به خاطر یادآوری فرمایش ایشان که فرمودند: هرکس صلواتش را با عجل فرج مزین کند من او را در ثواب الغدیرم شریک خواهم کرد
منبع: سایت خدمتگزاران
او یک خدمتگزار غدیر بود-4
میثم تمار
برده ی زنی از بنی اسد بود. امام علی علیه السّلام او را خریداری کرد و آزاد نمود ولی آنگاه میثم اسیر و برده ی محبت مولا علی علیه السلام گردید و به کسب علوم نزد مولایش پرداخت.
روایت است حتی ابن عباس هم از تفاسیر میثم بهره ها برد….او به معرفی امام علی علیه السلام بسیار مشتاق بود، و افکار عامه را متوجه حقانیت امام و عظمت امام مینمود و حتی مدتی که از چنگال ابن زیاد فراری بود، در هر فرصت مناسب، مناقب و فضائل علی علیه السلام را بیان میکرد.
عاقبت عمالان پسر خطاکار زیاد او را بر درختی در کوفه بستند و به شکنجه ی جسمی و روحی او پرداختند.لکن میثم لحظه ای از بیان فضائل اهل بیت علیهم السلام دست نکشید تا جانش را در این راه فدا کرد!
آفتاب روز محشر، بیشتر می سوزدش
هر که اینجا درد و داغ عشق، کمتر می کشد
او یک خدمتگزار غدیر بود-3
روایت عمار یاسر – مطلای سره از ناسره
وى فرزند یاسر بن عامر از صحابی پیامبر صلی الله و علیه و آله و سلم بود. پدرش یاسر به انگیزه یافتن برادر گم شده اش به مکه سفر کرد و در آن جا ماندگار شد و با ابوحذیفه مخزومى پیمان ولائى بست. ابوحذیفه یکى از کنیزانش به نام «سمیّه» را به عقد او در آورد و عمّار از وى به دنیا آمد.
عمار با پدر و مادرش تا زمان مرگ مولایشان با وى زیستند و آنگاه که پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله و سلم دعوت خود را علنی نمود از نخستین ایمان آورندگان بودند.
وی نیز به مثابه بلال حبشى، صُهیب رومى و خبّاب بن ارتّ مورد آزار و شکنجه طاقت فرساى قریش بر ریگ های داغ بیابان های حجاز قرار گرفت؛ لکن به توصیه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم صبر پیشه نمود.وی شخصیتی اندیشمند داشت و دائما این ذکر را زمزمه می نمود که: «به خداى رحمان پناه مى برم از فتنه»!
بنا به روایتى که شیعه و اهل سنّت به صورت متواتر از رسول گرامى اسلام صلى الله علیه و آله و سلم که خدا او را اسوه حسنه معرفى کرده است نقل کرده اند، آن حضرت شخصیّت عمّار را الگو و معیار براى شناخت سره از ناسره و حق از باطل قرار داده است. سرانجام فتنه کارگر افتاد و عمار که وعده ی جنت را از پیامبر رحمت به ودیعه گرفته بود در جنگ صفین، در رکاب امیرالمومنین علیه السلام به شهادت رسید.