استوارتر از هميشه
برخلاف تصور سردمداران آمریکا، غرب، صهیونیسم و جریان ضد انقلاب که تصور می کردند با هجمه های داخلی و خارجی می توانند به عمر نظام اسلامی خاتمه داده و دیدگاه های نسل انقلاب را قدیمی و منسوخ اعلام کنند، آرمان های گرانبهای نظام اسلامی به دور از گزند بدخواهان و به سلامت، به نسل های بعدی منتقل شده است.
در روزهای آغازین غرس شجره طیبه انقلاب، در دشمنان این مرز و بوم، این توهم وجود داشت که طوفان فتنه ها، درگیری ها و جنگ تحمیلی قادر است طومار جمهوری اسلامی را درهم بپیچد؛ در حالی که جوانان نسل اول انقلاب، سیلی سختی به دشمنان زدند و مدال افتخار خود را با این جملات گهربار از معمار کبیر انقلاب دریافت کردند: «من با جرات مدعی هستم که ملت ایران و توده میلیونی آن در عصر حاضر بهتر از ملت حجاز در عهد رسول الله(صلي الله عليه وآله) و کوفه عراق در عهد امیرالمومنین(عليه السلام) و حسین بن علی(عليه السلام) می باشند.»
رمز این فتنه ها نیز در آنجا بود که به تعبیر رهبر حکیم انقلاب، دشمنان میخواستند وقتی نوبت به نسل جدید میرسد، «از اسلام و انقلاب هیچ خبری نباشد و آمریکاییها بر همهچیز این کشور مسلط باشند.» این پنداشت غلط، در محاسبات سراسر اشتباه آنان در قبال جهت گیری های انقلاب اسلامی ریشه دارد. جبهه غربی، عبری و عربی به عنوان دشمن اصلی ملت ایران در طول 39 سال گذشته، به رغم سرمایهگذاریهای کلان برای به شکست کشاندن انقلاب اسلامی و متوقف کردن حرکت توفنده آن، در تمام بخش های پازل توطئه خود با بن بست مواجه شده است که دلیل اصلی این ناکامیها، چیزی جز برداشت سطحی از میزان پایبندی مردم به انقلاب و دریافت ناقص از عمق دلبستگی آنان به چارچوب های جمهوری اسلامی نیست.
لذا بر اساس ارزیابی هایی که در به اصطلاح اتاق های فکر غربی صورت گرفته بود، برنامه ریزی های مفصلی برای تغییر روحیات انقلابی مردم به سمت انفعال و وادادگی در برابر زیاده خواهی آنان در دستور کار قرار گرفت و در این میان، حساب ویژه ای را برای جوانان نسل سوم و چهارم به این سو در قالب عملیات روانی و «جنگ نرم»، باز کردند.
رشد قارچ گونه هزاران شبکه فارسی زبان که به ترویج فرهنگ و سبک زندگی غربی مشغول اند، تلاش برای نفوذ دادن عناصر بیگانه پرست در دستگاه های تصمیم ساز و تصمیم گیر، تشکیک و لجن پراکنی در محکمات آموزه های دینی تحت عنوان «آزادی بیان»، ناکارآمد جلوه دادن توان داخلی در جهت رونق اقتصادی و معشیتی، کوشش برای رواج روحیه ناامیدی در میان جوانان به بهانه بسته شدن درهای دنیا به روی کشور، ولنگاری فرهنگی و انتشار و تولید نشریات و فیلم های ساختارشکنانه با رویکرد هدف قرار دادن اخلاق و عفت اجتماعی، همراهی برخی خواص با ساز ناکوک دشمن در مقابله با مولفه های اقتدار جمهوری اسلامی نظیر حمایت از جبهه مقاومت، قدرت منطقه ای و موشکی و همچنین عفاف و حجاب و … بخشی از نقشه خباثت آمیز نظام سلطه است که جز مصادیقی ناچیز و حقیر، دستاوری برای آنان نداشته است.
در کوران همین سالها، جوانان و نوجوانانی که نه دوران مبارزات علیه رژیم فاسد، مستبد و وابسته پهلوی را تجربه و نه زمان امام(ره) و دوران دفاع مقدس را درک کرده بودند، با شور و حال انقلابی هم تراز و بلکه پرشورتر از جوانان دوران انقلاب و دفاع مقدس، در بزنگاه ها و مواقف نظام، برای پیشبرد آرمانها حضوری با نشاط و حماسی داشته اند. شرکت میلیونی جوانان و نوجوانان در عرصه هایی همچون راهپیمایی یوم الله 22 بهمن، روز قدس، مراسمات لیالی قدر و اعتکاف، کنگره عظیم اربعین حسینی، کاروان های راهیان نور، پیشتازی در عرصه های علمی و فناوری های برتر جهان و … همه و همه در سایه سار درخت پربار انقلاب اسلامی حاصل شده و به رغم خواست کینه توزان عنود داخلی و خارجی، ثمرات آن، همیشگی و دائمی است.
این در حالی است که گاهی از زبان دشمنان، سخنان گزافی شنیده می شود که دال بر تهدید نظامی است. اگر بنا شود که پاشنه سیاست های آمریکا و متحدان مرتجعش در منطقه بر زبان زور بچرخد، نسل امروز به تبعیت از شهدای دفاع مقدس، پاسخی سهمگین و پشیمان کننده به متجاوزین خواهند داد، چراکه در آزمون دفاع از مرزهای جبهه مقاومت، سربلند بیرون آمده و پوزه تکفیری ها را به خاک مالیده اند. میانگین سنی مدافعان حرم نشان می دهد که اکثر شهدای کاروان نورانی دفاع از حرم آل الله را جوانان دهه 70 تشکیل میدهند.
شهید سرافراز، «محسن حججی» به عنوان نماد، نماینده و سخنگوی این شهیدان، جوان 25 سالهای بود که بعد از پایان دفاع مقدس متولد گردید و حماسههای حضور آحاد مردم از پیر و جوان گرفته تا زن و مرد در مراسم تشییع پیکر این شهید مظلوم مدافع حرم در شهرهای مشهد، تهران، اصفهان و نجفآباد، صحنه های بدیعی را در تاریخ انقلاب به یادگار گذاشت.
بنابراین، امید دشمنان به تغییر مطلوب آنها در ایران و خارج شدن جمهوری اسلامی از ریل انقلابیگری در خلال گذار از پیچ تاریخی، امیدی بیمبنا و به دور از واقعیت است.
جوانان حزب اللهی امروز ایران، با پاسداری از انقلاب اسلامی و برداشتن موانع از سر راه پیشرفت کشور، آرمانهای این انقلاب الهی و اهداف والای ملت ایران را تحقق خواهند بخشید و با بصیرت و هوشمندی مثال زدنی، همانند جوانان و نوجوانان دهههای قبل، همچون کوهی استوار در برابر توطئهها و نقشههای استکبار جهانی علیه ملت ایران قد علم خواهند کرد.
فرمایش نورانی مقام معظم رهبری در خصوص نتیجه معکوس توطئه ها خواندنی است: «امروز نتیجه چه شده؟ نتیجه این شده که در میان این نسل، کسانی هستند که استعداد رشد و شکوفاییشان از نسل اول بیشتر و اقتدارشان در مقابل دشمن خبیث و دشمن متعرض و متجاوز بیشتر است و بلاشک اگر آن روز جوانان ما توانستند دشمن را به عقب برانند، امروز جوانان ما به مراتب برای عقب راندن دشمن آمادهترند.
آنها مکر کردند، آنها نقشه کشیدند و اسلام و جمهوری اسلامی و اراده الهی، نقشههای آنها را باطل کرد، انشاءالله روزبهروز هم بیشتر باطل خواهد کرد.» (19 اسفند 96)
يادداشتي در مورد حجاب
حجاب، دستوری شرعی است که وجوب آن مستند به منابع و ادله فقهی متعددی است اما آنچه در این بین محل نزاع است این است که برخی ادعا میکنند حجاب اگرچه از ضروریات دین است اما واجبی است فردی که حکومت حق مداخله در آن را ندارد. در این باره چند نکته قابل ذکر می باشد:
1. برخی تنها به بعد شخصی پوشش تاکید دارند و به این نکته استدلال میکنند که همانطور که بدن هر فرد متعلق به خود اوست لذا پوشش هر فرد نیز کاملا شخصی می باشد و حکومت حق دخالت در یک مساله شخصی را ندارد در حالیکه آنچه وجدان عمومی بر آن صحه میگذارد این است که لباس تنها جنبه شخصی برای پوشاندن بدن ندارد؛ بلکه جنبه اجتماعی و بیرونی آن بسیار پر رنگ است همانطور که شخص متناسب با محلی که در آن حضور می یابد نوع پوشش خود را تغییر میدهد؛ ضمن اینکه در نگاه الهی، همه چیز متعلق به خداست و حتی این حق را نداریم که در خصوص بدن و پوشش خود آنطور که خواستیم برخورد کنیم.
2. نگرش عمیق و بی غرضانه به آیات حجاب به روشنی نشان میدهد که حجاب افزون بر اینکه حق و تکلیف شخصی بانوان مسلمان است بلکه جنبه تکلیفی آن قوی تر است. جامعه دینی نیز تکلیف در مقابل این حق دارد و البته حکمت تکلیفی بودن پوشش و حجاب که در این آیات آمده است این مطلب را تایید میکند. همچنانکه خداوند در آیه 59 سوره احزاب می فرماید: یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْوَاجِکَ وَبَنَاتِکَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلَابِیبِهِنَّ ۚ ذَٰلِکَ أَدْنَىٰ أَنْ یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ ۗ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِیمًا . آیت الله جوادی آملی در کتاب زن در آیینه جمال و جلال در توضیح این آیه میفرمایند: هرچند میتوان پذیرفت که پوشش حق زن است اما حجاب به معنای شرعی آن اصلا جزء حقوق زن نیست که بخواهد اسقاط کند و جزء حقوق الهی محسوب میشود چرا که وقتی قرآن کریم مساله لزوم حجاب را بازگو میکند علت و فلسفه ضرورت حجاب را چنین بیان میفرماید «ذلک ادنی ان یعرفن فلا یوذین» یعنی برای اینکه شناخته نشوند و مورد اذیت واقع نگردند چرا که آنان تجسم حرمت و عفاف جامعه هستند و حرمت دارند. …. زن به عنوان امین حق الله از نظر قرآن مطرح است یعنی این مقام را و این حرمت و حیثیت را خدای سبحان که حق خود اوست به زن داده و فرموده: این حق مرا تو به عنوان امانت حفظ کن.
3. حتی اگر حجاب را امری شخصی تلقی کنیم باز هم در دایره اختیارات حکومت قرار میگیرد چرا که هر عملی که آثار اجتماعی داشته باشد و بتواند حقوق جامعه را تحت الشعاع قرار دهد میتواند الزامی گردد حال اینکه بر کسی پوشیده نیست که هر اندازه در جامعهای، عفاف، حیا و حجاب کمرنگ گردد، نرخ رشد طلاق، مفاسد اجتماعی، بیبندوباری و بیماریهای جنسی و روحی افزایش مییابد.
4. نکته دیگر اینکه بسیاری از قوانین بشری که شاید خصوصی به شمار آیند؛ الزامی هستند لذا حتی شخصی بودن امری مانع از دخالت حکومت نیست همانطور که جرائمی چون زنا که ممکن است در حریم و حیطه خصوصی و با رضایت طرفین انجام شود در صورت اثبات نزد حاکم حق مجازات مرتکب برای حاکم وجود دارد.این موضوع منحصر به جامعه اسلامی هم نیست و در سایر جوامع نیز حکومت ها خود را مجاز به ورود به حوزه های خصوصی همچون مصرف مواد مخدر و استفاده از تجهیزات ایمنی هنگام کار، بستن کمربند موقع رانندگی و … میکنند.
5. نکته ای که در بحث دخالت حکومت در بحث حجاب قابل تامل است توجه به عنصر زمان و مکان است. در جوامع گذشته غالبا به دلیل کوچک بودن دولت ها و مداخله مستقیم خانواده و طایفه و به طور کلی مردم در حل مشکلات دولت در اینگونه موارد نقش هدایتگر و ناظر را ایفا میکرد و وظیفه اصلی دولت مقابله با ناامنی و پاسخ به مرافعات و اجرای حدود تعریف میشد بنابراین امروز نمیتوان گفت که دولت های جدید نیز حق دخالت در موضوعاتی چون حجاب را ندارند.
6. مساله دیگر اینکه برخی مخالفان ضرورت حجاب اینگونه مطرح میکنند که صرف بیروسری بودن کسی را به گناه و جامعه را به فساد نمیکشاند در حالیکه جدا از ادله عقلی و نقلی وجوب حجاب، امروز هدف شبهه افکنان صرفاً روسری نیست بلکه هدف زدودن خط قرمز حجاب است، وقتی حجاب شرعی که خط قرمز پوشش است شکسته شد، عملاً دیگر هیچ حد و مرزی برای پوشش وجود نخواهد داشت و این یعنی بیبندوباری محض .
در اجتماعی بودن حجاب و حق حکومت در برخورد با معضل بی حجابی تردیدی وجود ندارد و غیر از موارد ذکر شده ادله فراوان دیگری در اثبات آن وجود دارد لذا از آنجا که حجاب از مولفه های مهم فرهنگی است توجه به آن میتواند به طراحی راه حل معقول و سنجیده ای از سوی متولیان امر بیانجامد که در این خصوص توجه به مراتب امر به معروف و نهی از منکر و استفاده از جدال احسن در کنار برنامه ریزی فرهنگی و به کارگیری تدابیر پیشگیرانه میتواند فرهنگ حجاب را در جامعه نهادینه کند.
منبع: پايگاه خبري تحليلي صراط
فلسفه زیارت اهل قبور در پنجشنبه آخر سال
… سالی که با تمام خوشی ها و ناخوشی ها، غصه ها و شادی ها و خلاصه تمام خاطرات تلخ و شیرینش رو به پایان است.
ثانیه های آخر سال 1396 به نفس های آخرش رسیده
تنها چند روز دیگر از سال جاری باقی مانده است، و جز تعدادی عکس و خاطره چیز دیگری نمی ماند … خاطراتی که گاه با مرورشان شاد می شویم و گاه اندوهگین. خاطرات عزیزانی که با چمدان هایی بسته این دنیا را برای همیشه ترک کردند و ما را در غم از دست دادنشان تنها گذاشتند.
یکی از رسم های دیرینه بزرگداشت پنجشنبه آخر سال است که آرامگاه های کشور پر می شوند از حضور کسانی که عزیزانشان در زیر خروارها خاک آرمیده اند و تنها می توان با ذکر فاتحه ای از آن ها یاد کرد … دل های گرفته ای که برای بودن در کنار گل های پر پر شده ای که اکنون در کنارمان حضور ندارند، پر می کشد …
علاوه بر آنکه ثواب صدقات چه نقدی و چه غیر نقدی به روح عزیز از دست رفته مان خواهد رسید، لبخند شادی و امید زندگی در فردی دیگر را با خود به همراه خواهد داشت. آن هم در روزهای نزدیک سال جدید که هر کسی دوست دارد بهترین لباس ها را پوشیده و بساط شام شب عید را برای خانواده اش فراهم کند.
مادر و پدرهایی که برای بوسیدن دست و پایشان، برای نگاه های نافذ و سرشار از عشق و علاقه شان، برای محبت های بی منتشان، دل تنگشان شده ایم. عزیزانی که نفس هایشان، قوت قلبی بودند برای دل های شکسته و خسته مان . برای لحظاتی که با کوله باری از غم و غصه و ناراحتی به نزدشان می رفتیم و با جادوی نگاه و دعا و حرف های سرشار از محبتشان، با لبخندی سرشار از رضایت و شادابی، ما را راهی زندگی می کردند، دلمان تنگ شده است.
پنج شنبه با دستانی پر به مزارشان برویم
همان طور که گفته شد زیارت اهل قبور در پنجشنبه آخر سال از سنت های نیکویی است که سالیان سال در سراسر ایران جاری بوده است. روزی که بازماندگان بر سر مزار عزیزان از دست رفته شان می روند و با نثار فاتحه ای به یاد آن عزیزان، خاطراتشان را مرور می کنند.
چه خوب است که برای این دیدار هدیه ای تهیه کنیم و دست خالی نرویم. هدیه ای مفید برای کسانی که دستشان از این دنیا کوتاه است و منتظر هستند تا برایشان تحفه ای فرستاده شود.
یکی از صحابه از حضرت رسول (صلی الله و علیه وآله) نقل کرده است که می فرمایند: «برای مردگان خود هدیه بفرستید»، گفتم: هدیه مردگان چیست؟ فرمود: «صدقه و دعا. ارواح مؤمنان هر جمعه به آسمان دنیا مقابل خانه های خود می آیند و فریاد میکنند… ای خانواده من، پدر ، فرزندان و خویشان من، بر ما مهربانی کنید. آن چه در دست ما بود، عذاب و حساب آن ها بر ما است و نفعش برای غیر ما. ای خویشان ما، به درهمی یا قرص نانی یا جامهای ما را کمک کنید تا خداوند شما را از جامههای بهشت بپوشاند».
علاوه بر آنکه ثواب این صدقات چه نقدی و چه غیر نقدی به روح عزیز از دست رفته مان خواهد رسید، لبخند شادی و امید زندگی در فردی دیگر را با خود به همراه خواهد داشت. آن هم در روزهای نزدیک سال جدید که هر کسی دوست دارد بهترین لباس ها را پوشیده و بساط شام شب عید را برای خانواده اش فراهم کند.
از این سوره ها غافل نباشید
امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمودند: سوره «تبارک» بالای سر قبر میت خوانده شود تا موجب رفع عذاب قبر از او گردد.
در روایتی از حضرت صادق (علیه السلام) نقل شده: «هر کس نزد قبر مؤمنی، هفت مرتبه سوره إنّا أنزلنا را بخواند، خداوند فرشته ای می فرستد که پیش قبر میت، خدا را عبادت کند. خداوند ثواب عبادت فرشته را برای میت و کسی که إنّا أنزلنا را خوانده می نویسد، تا زمانی که خداوند وی را به واسطه این عمل وارد بهشت کند. بعد از سوره حمد، هفت مرتبه إنّ أنزلنا و هر یک از قل أعوذ بربّ الفلق، قل أعوذ بربّ الناس، قل هو الله أحد، و آیه الکرسی را سه مرتبه بخواند.»
پاداش استغفار برای اموات و زندگان
امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمودند: سوره «تبارک» بالای سر قبر میت خوانده شود تا موجب رفع عذاب قبر از او گردد.
«عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ عُلْوَانَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ آبَائِهِ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله: مَا مِنْ مُؤْمِنٍ أَوْ مُؤْمِنَةٍ مَضَى مِنْ أَوَّلِ الدَّهْرِ أَوْ هُوَ آتٍ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ إِلَّا وَ هُمْ شُفَعَاءُ لِمَنْ یَقُولُ فِی دُعَائِهِ: «اللَّهُمَ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ». وَ إِنَّ الْعَبْدَ لَیُؤْمَرُ بِهِ إِلَى النَّارِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فَیُسْحَبُ فَیَقُولُ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِنَاتُ: یَا رَبَّنَا، هَذَا الَّذِی کَانَ یَدْعُو لَنَا ، فَشَفِّعْنَا فِیهِ ، فَیُشَفِّعُهُمُ اللَّهُ فِیهِ ، فَیَنْجُو: حضرت صادق علیه السّلام از پدران گرامی خویش علیهم السّلام نقل می کند که رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) فرمود: هیچ مرد و زن مؤمن از اول روزگار تا روز قیامت نمی باشد جر آنکه شفیع آن کسى می باشد که در میان دعایش چنین بگوید: «اللَّهُمَ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ» روز قیامت دستور داده می شود که بنده ای را به آتش ببرند، و لذا او را به سوى دوزخ می کشند. در این هنگام، همه ی مردها و زن های مؤمن می گویند: پروردگارا، این فرد برای ما دعا می کرد ، شفاعت ما را در مورد او بپذیر. پس خداوند شفاعت آنها را می پذیرد، و آن فرد نجات می یابد.»
کلام آخر
این سنت حسنه را پاس بداریم و به یاد اموات و در گذشتگانمان باشیم تا آیندگان نیز به یاد ما باشند.
پی نوشت:
1- محدث قمی، مفاتیح الجنان ، بخش زیارت قبور مؤمنین.
2- اقبال اعمال، ص ۶۵۱، نقل شده از سیری در جهان پس از مرگ، همان، ص ۳۰۰.
3- کامل الزیارات، ابنس قولویه القمی، ص 222.
4- امالی صدوق ، ص456.
تشيع انگليسي در كلام رهبرانقلاب مدظله العالي
سياست حكومت هاي مستكبر؛ ايجاد تفرقه
امروز دو اراده در این منطقه با یکدیگر در تعارضند: یک اراده، ارادهی وحدت است؛ یک اراده، ارادهی تفرقه است. ارادهی وحدت، متعلّق به مؤمنین است؛ فریاد اتّحاد و اجتماع مسلمین از حنجرههای بااخلاص بلند است و مسلمانها را دعوت میکنند به اینکه به مشترکاتشان توجّه بکنند؛ اگر این[طور] بشود و اگر این وحدت اتّفاق بیفتد، وضعی که امروز مسلمانها دارند دیگر به این شکل نخواهد بود و مسلمان عزّت پیدا خواهد کرد. امروز شما ملاحظه کنید از منتهاالیه شرق آسیا در میانمار مسلمانکشی هست، تا غرب آفریقا در نیجریه و امثال اینها؛ همهجا مسلمانها [کشته میشوند]؛ حالا یکجا به دست بودایی کشته میشوند، یکجا به دست بوکوحرام و داعش و امثال اینها کشته میشوند. یک عدّهای هم در این آتشها میدمند؛ شیعهی انگلیسی و سنّی آمریکایی مثل هم هستند؛ همه، دولبهی یک قیچی هستند؛ سعیشان این است که مسلمانها را به جان هم بیندازند؛ این پیام ارادهی تفرقه است که ارادهی شیطانی است؛ امّا پیام وحدت این است که اینها از این اختلافات عبور بکنند، در کنار هم قرار بگیرند، با هم کار کنند.
[اگر] شما امروز نگاه کنید به اظهاراتی که از مستکبرین و متصرّفین فضاهای حیاتی ملّتها سر میزند، میبینید که دعوت به تفرقه است؛ از قدیم، به سیاست انگلیسیها گفته میشد سیاستِ تفرقه بینداز و آقایی کن؛ فَرِّق تَسُد، آقایی کن به برکت تفرقه انداختن؛ آنوقتی که انگلیس قدرتی داشت، این سیاست آنها بود؛ امروز هم این سیاست را قدرتمندان امروز مادّی دنیا دارند؛ چه آمریکا، چه اخیراً باز انگلیس. انگلیسها در منطقهی ما همیشه منبع شر بودند، همیشه منبع نکبت برای ملّتها بودند؛ ضربههایی که اینها به حیات ملّتها در این منطقه زدند، شاید در کمتر نقطهای در دنیا از سوی یک قدرتی نظیر داشته باشد. در شبه قارّهی هند -که امروز هند و بنگلادش و پاکستان است- آنجور ضربه زدند، آنجور مردم را فشار دادند؛ در افغانستان یکجور، در ایران یکجور، در منطقهی عراق یکجور؛ بالاخره در فلسطین هم که آن حرکت مشئوم و خباثتآلود را انجام دادند و مسلمانها را و در واقع یک ملّت را آواره کردند و از خانهی خودش دور کردند؛ یک کشور تاریخی ثبتشدهی از چند هزار سال پیش -به نام فلسطین- با سیاست انگلیسیها از بین رفت. در این منطقه از دو قرن پیش به این طرف -دو قرن و اندکی، از حدود ۱۸۰۰ [میلادی] به این طرف- هرچه از انگلیسها سر زده است، شرّ و فساد و تهدید بوده؛ آنوقت این مسئول انگلیسی میآید اینجا و میگوید ایران تهدید منطقه است؛ ایران تهدید منطقه است؟ این خیلی بیشرمی میخواهد که کسانی که خودشان در طول زمان، تهدید و خطر و نکبت برای منطقه بودهاند، بیایند کشور مظلوم و عزیز ما را متّهم کنند؛ اینها اینجوری هستند.(1395/09/27)
ويژگي تشيع انگيسي؛ سب به بزرگان مذاهب ديگر
البتّه، از این طرف هم بایستی احساسات آنها را تحریک نکنند. یک عدّهای خیال میکنند اثبات تشیّع به این است که انسان به بزرگان مورد اعتقاد اهل سنّت و دیگران بنا کند مدام بدوبیراه گفتن؛ نه، این خلاف سیرهی ائمّه است. اینکه شما میبینید رادیوها یا تلویزیونهایی در دنیای اسلام به وجود میآید که کار آنها این است که بهعنوان شیعه و به نام شیعه، به بزرگان مورد اعتقاد بقیّهی فِرق اسلامی بدگویی کنند، این معلوم است که بودجهاش بودجهی خزانهداری انگلیس است؛ این بودجهاش بودجهی انگلیس [است]، این شیعهی انگلیسی است. هیچکس خیال نکند که گسترش شیعه و اعتقاد تشیّع و استحکام ایمان شیعی به این بدوبیراه گفتن و به این [طرز] حرف زدن است؛ نخیر؛ اینها عکس عمل میکند. وقتی شما بدوبیراه گفتید، دُور او یک حصاری کشیده میشود از عصبانیّت، از احساسات، و دیگر حرف حق هم برایش قابل تحمّل نیست. ما حرف حسابی خیلی داریم، حرف منطقی خیلی داریم، حرفهایی که هرکسی که صاحب فکر است اگر بشنود، آنها را قبول میکند، خیلی [از این حرفها] داریم؛ بگذارید این حرفها شنیده بشود، بگذارید این حرفها امکان نفوذ در دلهای طرف مقابل را پیدا کند. وقتی شما فحش دادی، وقتی بدوبیراه گفتی، یک سدّی کشیده میشود و این حرف اصلاً شنیده نمیشود، گوش نمیکنند؛ آنوقت گروههای خبیث و وابسته و مزدور و پولبگیر از آمریکا و سیا و اینتلیجنسسرویس -مثل داعش و جبهةالنّصره و امثال اینها- با استفادهی از یک مشت آدمهای عامیِ نادانِ غافل، این اوضاع را به راه میاندازند که ملاحظه کردید در عراق و در سوریه و در جاهای دیگر به راه انداختند؛ این کارِ دشمن است. دشمن، منتظر فرصت است؛ دشمن از هر فرصتی استفاده میکند. ما حرف حق داریم، حرف منطقی داریم، حرف محکم داریم.(1395/06/30)
ايجاد تفرقه بين شيعه و سني، يكي از ابزارهاي دشمن
یکی از ابزارهای دشمنان، ایجاد تفرقه است بین ما؛ من اصرار دارم بر این موضوع تکیه کنم و تأکید کنم. برادران، خواهران، مسلمانان دنیای اسلام، اگر این صدا به گوش شما خواهد رسید! آن روزی که کلمهی سنّی و شیعه در ادبیّات آمریکاییها پیدا شد، ما نگران شدیم؛ اهل نظر همه نگران شدند. سنّی و شیعه به آمریکا چه ارتباط دارد؟ فلان سیاستمدار یهودی صهیونیست آمریکایی که جز شرارت علیه اسلام و مسلمین از او ممکن نیست سربزند، چهکار دارد که بیاید بین سنّی و شیعه در دنیای اسلام قضاوت بکند، راجع به سنّی یک چیزی بگوید، راجع به شیعه یک چیزی بگوید؟ از وقتی ادبیّات سنّی و شیعه در کلمات آمریکاییها ظهور پیدا کرد، اینجا کسانی که اهل فهم و دقّت بودند نگران شدند؛ فهمیدند که یک کار جدید در شُرف انجام است و تحقّق پیدا کرد. ایجاد جنگ بین شیعه و سنّی سابقه دارد؛ انگلیسیها در این کار ماهرند. ما سوابق زیادی داریم و اطّلاعات فراوانی داریم از گذشتهی ایجاد دعوا و اختلاف و کینه بین سنّی و شیعه که بهوسیلهی عوامل انگلیسی -چه در اینجا، چه در دولت عثمانی سابق، چه در کشورهای عربی- بهوجود میآمد برای اینکه اینها را به جان هم بیندازند؛ لکن نقشهای که امروز آمریکاییها در این زمینه دارند، نقشهی خطرناکتری است؛ آیا طرفداری از فرقهای در مقابل فرقهای دیگر در درون دنیای اسلام، ما را خوشحال میکند؟ اگر از ما طرفداری کردند، ما باید خرسند بشویم؟ نه، ما باید غصّهدار بشویم، ببینیم چه نقطهی ضعفی در ما دیدهاند که میخواهند از آن نقطهی ضعف استفاده کنند و ابراز طرفداریِ از ما میکنند.(1394/10/08)
مخالفت با اقدامات تفرقه انگيز بعضي از گروه هاي تشيع
نقشهی این دشمن در این منطقه عمدتاً بر دو پایه استوار است -البتّه شعب زیادی دارد لکن عمده این دوتا است- یکی عبارت است از ایجاد اختلاف، دوّمی عبارت است از نفوذ. این، اساس نقشهی دشمن در این منطقه است: ایجاد اختلاف؛ اختلاف بین دولتها و بعد اختلاف بین ملّتها، که خطرناکتر از اختلاف دولتها، اختلاف ملّتها است؛ یعنی دلهای ملّتها را نسبت به یکدیگر چرکین کنند و عصبیّت بیافرینند؛ با نامهای مختلف؛ حالا یکوقت مسئلهی پانایرانیسم و پانعربیسم و پانترکیسم و این حرفها بود، یک روز هم مسئلهی سنّی و شیعه و تکفیر و مانند اینها است؛ به هر عنوانی که بتوانند، ایجاد اختلاف کنند. این یک قلم از کارهای اینها است که بشدّت دارند روی این کار میکنند.
البتّه متخصّص این کار انگلیسها بودند؛ آنها در ایجاد اختلاف مذهبی تخصّص دارند و آمریکاییها هم از آنها یاد گرفتند و با همهی وجود، امروز دارند کار میکنند. این گروههای تکفیری که مشاهده میکنید، همه ساختهی دست اینها هستند. ما این را البتّه از چند سال پیش گفتیم، بعضیها تردید داشتند [امّا] امروز خود آمریکاییها دارند اعتراف میکنند؛ اعتراف میکنند که داعش را آنها بهوجود آوردند، اعتراف میکنند که آن جبهةالنّصره را آنها بهوجود آوردند، تکفیریها را آنها بهوجود آوردند؛ خودشان درست کردند و یک عدّه مسلمان سادهلوح اگرچه صادق، گول اینها را خوردند؛ مهم این است. این چیزی که برای ما خیلی عبرتآموز است و باید به آن توجّه کنیم، این است که گاهی انسان صادقالنّیّه بهخاطر عدم بصیرت، داخل نقشهی دشمن کار میکند؛ این اتّفاق افتاد.
تشدید اختلافات در دنیای اسلام، ممنوع است. ما با رفتارهایی که بعضی از گروههای شیعه انجام میدهند که موجب اختلاف میشود، مخالفیم. ما صریحاً گفتهایم که با اهانت به مقدّسات اهلسنّت مخالفیم. یک عدّهای از اینطرف، یک عدّهای از آنطرف، بر آتش دشمنیها میافزایند و آنها را تشدید میکنند؛ خیلیهایشان هم نیّتهایشان نیّتهای خوبی است، لکن بصیرت ندارند. بصیرت لازم است؛ باید دید نقشهی دشمن چیست. نقشهی دشمن در درجهی اوّل ایجاد اختلاف است.
ما از مقاومت در منطقه دفاع میکنیم؛ از مقاومت فلسطین -که یکی از برجستهترین فصول تاریخ امّت اسلامی، در طول این سالها مقاومت فلسطین است- دفاع میکنیم. هر کسی با اسرائیل مبارزه کند و رژیم صهیونیستی را بکوبد و مقاومت را تأیید کند، ما از او حمایت میکنیم؛ انواع حمایتهایی که برای ما ممکن باشد؛ همهجور حمایتی که برای ما ممکن است، از هر کسی که با رژیم صهیونیستی مقابله کند، خواهیم کرد. از مقاومت حمایت میکنیم، از تمامیّت ارضی کشورها حمایت میکنیم؛ از همهی کسانی که در مقابلهی با سیاستهای تفرقهافکنانهی آمریکا ایستادگی میکنند حمایت میکنیم؛ با همهی کسانی که این تفرقهافکنی را بهوجود میآورند طرفیم و مقابلیم. ما تشیّعی را که مرکز و پایگاه تبلیغاتش لندن است قبول نداریم؛ این تشیّعی نیست که ائمّه (علیهمالسّلام)آن را ترویج کردند و آن را خواستند. تشیّعی که بر پایهی ایجاد اختلاف، بر پایهی تمهید و صافکردن جادّه برای حضور دشمنهای اسلام است، این تشیّع، تشیّع نیست؛ این انحراف است. تشیّع مظهر تامّ اسلام ناب است، مظهر قرآن است. ما از کسانی که کمک به وحدت میکنند حمایت میکنیم، با کسانی که ضدّ وحدت عمل میکنند مخالفت میکنیم.(1394/05/26)
تشيع انگليسي و سني آمريكايي برادران شيطانند
امروز شما میبینید در دنیا مسئلهی تفرقهی دنیای اسلام یکی از سیاستهای اصلی استکبار است. آمریکاییها کارشان به آنجا رسیده است که حالا دیگر اسم شیعه و سنّی میآورند؛ اسلام شیعه، اسلام سنّی؛ از یکی حمایت میکنند، به یکی حمله میکنند. در حالی که جمهوری اسلامی ایران از اوّل نسبت به این مسئلهی اختلاف مذهبی یک نگاه کاملاً یکسانی داشت. ما با برادران فلسطینیمان که سنّیاند همان جور عمل کردیم که با برادران حزبالله لبنان که شیعه هستند عمل کردیم. همه جا یک جور عمل کردیم. نگاه امام بزرگوار ما در داخل کشور این بود، در دنیای اسلام نگاه جمهوری اسلامی نگاه امّتساز است، امّت اسلامی مورد نظر است. اینکه نوکرهای دست دوّم آمریکا میآیند مسئلهی هلال شیعی را مطرح میکنند، این نشاندهندهی سیاستهای تفرقهافکن است. اینکه آمریکاییها علیرغم تبلیغات فراوان، نسبت به همین گروههای تفرقهافکن تکفیری در عراق و سوریه مماشات میکنند - احیاناً در مواردی هم به آنها بهصورت بیخبر و مخفیانه کمک میکنند، عواملشان که بهصورت صریح از آنها حمایت میکنند - این نشاندهندهی این است که نقش تفرقهافکنی از نظر دشمنان اسلام و مسلمین و دشمنان جمهوری اسلامی نقش بسیار برجستهای است. این را همه توجّه کنند؛ هم شیعه توجّه کند، هم سنّی توجّه کند؛ بازی دشمن را نخورند. آن تسنّنی که آمریکا از آن حمایت کند و آن تشیّعی که از مرکز لندن به دنیا صادر بشود، اینها مثل هم هستند؛ هر دوی آنها برادران شیطانند، هر دوی آنها عوامل آمریکا و غرب و استکبارند(1394/03/14)
تشيع انگليسي و سني آمريكايي، ضد اسلامند
امروز، هم در بین اهل سنّت، هم در بین شیعه، دستهایی در کار است برای اینکه اینها را از هم جدا کند؛ همهی این دستها هم اگر جستجو کردید، میرسد به مراکز جاسوسی و اطّلاعاتی دشمنان اسلام؛ نه دشمنان ایران، نه دشمنان شیعه فقط؛ دشمنان اسلام. آن تشیّعی که ارتباط به امآیشش انگلیس داشته باشد، آن تسنّنی که مزدور سیآیای آمریکا باشد، نه آن شیعه است، نه آن سنّی است؛ هر دو ضدّ اسلامند. ما ۳۵ سال است در جمهوری اسلامی این فریاد را داریم میزنیم؛ فقط هم نمیگوییم، عمل میکنیم. کمکی که جمهوری اسلامی به برادران خود در دنیای اسلام تا امروز کرده است، اغلب کمکی بوده است که به برادران اهل سنّت کرده است. ما در کنار فلسطینیها ایستادیم، در کنار مردم مؤمن کشورهای منطقه ایستادیم، چون میدانستیم مسئلهی وحدت، امروز در رأس مسائل اسلامی است. من توصیه میکنم، اصرار میکنم به علمای اعلام، به روشنفکران دنیای اسلام، به سیاستمداران دنیای اسلام، اینقدر دم از تفرقه نزنند. یک عدّهای در دنیا دارند پول خرج میکنند برای اسلامهراسی، برای اینکه چهرهی اسلام را در دنیا خراب کنند، [آنوقت] ما هم در درون خودمان سعی کنیم چهرهی یکدیگر را خراب کنیم، تخریب کنیم، مردم را از یکدیگر بترسانیم! این خلاف حکمت است، خلاف سیاست است.(1393/10/19)
توهين به مقدسات، خاسته دشمنان مشترك شيعه و اهل سنت
نظام جمهورى اسلامى، انقلاب بزرگ ما، امام عظیمالشّأن ما، توانست تفکّرات دنیاى اسلام را متوجّه خود بکند، دلهاى آنها را جذب کند، به انگیزههاى آنها و به حرکات آنها جهتدهى بکند؛ این، دشمن را ترساند؛ استعمار را، استکبار را، صهیونیسم را، بهطور مشخّصْ دستهاى سیاست در آمریکا را ترساند، و به همان سلاح قدیمى متوسّل شدند که سلاح «اختلافافکنى» است. امروز و در طول این سالهاى متمادى، اختلافات بین شیعه و سنّى را هرچه بیشتر دامن میزنند براى اینکه ذهن دو طرف را از دشمن اصلى - که دشمن اسلام است، نه دشمن خصوص تشیّع یا دشمن خصوص تسنّن - منصرف بکنند، اینها را به همدیگر مشغول کنند؛ این سیاست استعمار است؛ متخصّص این سیاست هم دستهاى سیاسى و امنیّتى دولت انگلیس خبیث است که از دیرباز، در این زمینه فعّال بودند، تلاش کردند، بلدند چگونه بین فرقههاى مسلمان اختلاف بیندازند، راههاى آن را تجربه کردند، آگاهى دارند و بشدّت مشغولند.
این جریان «تکفیر» - این چیزى که امروز در عراق و در سوریّه و در برخى از کشورهاى دیگر منطقه بُروز کرده و در واقع با همهى مسلمانها مواجهاند، نه فقط با شیعه - ساختهى دست خود استعمارگران است؛ اینها چیزى به نام القاعده، چیزى به نام داعش درست کردند براى مقابلهى با جمهورى اسلامى، براى مقابلهى با حرکت بیدارى اسلامى، منتها دامن خودشان را گرفته است؛ امروز دامن خود آنها را گرفته است. البتّه امروز هم با یک نظر دقیق تحلیلى وقتى انسان نگاه میکند، میبیند که تلاشى که امروز آمریکا و همپیمانان آمریکا در آنچه «مواجههى با داعش» اسم گذاشتهاند - که واقعیّتى ندارد - در اینجا دارند بهخرج میدهند، بیش از آنچه تلاش براى نابودکردن نطفهى این حرکت خبیث باشد، تلاش براى جهتدادنِ دشمنىهاى مسلمانان میان یکدیگر است. سعى میکنند مسلمانها را به جان هم بیندازند؛ عامل آن را امروز این گروه جاهل و متعصّب و متحجّر و وابسته قرار دادهاند والّا هدف همان هدف است؛ سعى آنها این است که مسلمانان را از دشمن اصلى منصرف کنند. ما باید این را بدانیم - چه شیعه و چه سنّى؛ هرکسى که به اسلام پایبند است، هرکسى که حاکمیّت قرآن را قبول دارد باید بداند - که آمریکا، سیاستهاى آمریکا، سیاستهاى استکبارى، سیاستهاى صهیونیستى، دشمن اسلامند، دشمن آگاهى اسلامىاند، دشمن حاکمیّت اسلامند؛ تلاشى هم که امروز دارند میکنند، دنبالهى تلاش ۳۵ سالهى آنها است؛ ۳۵ سال است دارند به انواع و اقسام تلاش میکنند [که] به اذن الهى، به حولوقوّهى الهى، در همهى تلاشهایى که علیه جمهورى اسلامى کردند، شکست خوردند؛ در این یکى هم به فضل پروردگار قطعاً شکست خواهند خورد.
آنچه وظیفهى مسلمانان است - چه مسلمان شیعه، چه مسلمان سنّى - این است که با تحریک احساسات یکدیگر، به دشمن کمک نکنند؛ شیعه باید بداند که اگر چنانچه اختلاف و دعوا و حسّاسیّتبرانگیزىِ میان شیعه و سنّى تحریک بشود، دشمن مشترک، دشمن اصلى، سود خواهد برد، نباید اجازه بدهد؛ سنّى هم همینجور. طرفین باید مراقب باشند، احساسات یکدیگر را تحریک نکنند، به مقدّسات یکدیگر اهانت نکنند، دعواى بین طائفههاى مسلمان و گروههاى مسلمان و بهطور خاص بین شیعه و سنّى را - که مورد علاقهى دشمنان اسلام است - آتش افروزى نکنند؛ این را همه باید متوجّه باشند. اگر کسى در این زمینه اقدامى بکند که موجب تحریک احساسات طرف مقابل است و موجب ایجاد دشمنى است، یقین بداند به آمریکا دارد کمک میکند، به انگلیس خبیث دارد کمک میکند، به صهیونیسم دارد کمک میکند؛ به همان کسانى کمک میکند که داعش و القاعده و امثال اینها را بهوجود مىآورند و جریان تکفیر را به راه مىاندازند براى ایجاد اختلاف بین شیعه و سنّى. امروز اتّحاد اسلامى، برادرى اسلامى، همبستگى اسلامى، یکى از لازمترین و واجبترین وظایف همهى جوامع اسلامى است و بایستى همه به این وظیفه ملتزم باشیم.(1393/07/21)
آن تشیّعی كه از لندن و آمریكا بخواهد برای دنیا منتشرشود، به درد شیعه نمیخورد.
اختلاف مذاهب اسلامی، اختلاف شیعه و سنّی در حدّ اختلاف عقیدتی - یكی یك عقیدهای دارد، دیگری یك عقیدهی دیگری دارد؛ اینها باهم اختلاف دارند - مشكلی بهوجود نمیآورد؛ مشكل آن وقتی است كه این اختلاف عقیدتی به اختلاف روحی، به اختلاف رفتاری، به درگیری، به ستیزهگری، به دشمنی بینجامد؛ دشمنان دنیای اسلام دنبال این فكرند، دنبال این نقشهاند. خوب فهمیدند كه اگر در دنیای اسلام مذاهب اسلامی گریبان یكدیگر را بگیرند و كشمكش با همدیگر را شروع كنند، رژیم غاصب صهیونیست نفس راحتی خواهد كشید؛ این را خوب فهمیدند، درست فهمیدند؛ لذا از یك طرف گروههای تكفیری را به راه میاندازند كه نه فقط شیعه را تكفیر كنند، بلكه بسیاری از فِرق اهل سنّت را هم تكفیر كنند؛ از آن طرف هم یك عدّه مزدور را به راه بیندازند كه برای این آتش هیمه فراهم كنند، بنزین روی آتش بریزند؛ كه میبینید، میشنوید، یا خبر دارید. وسائل ارتباط جمعی و رسانه در اختیار اینها میگذارند؛ در كجا؟ در آمریكا! در كجا؟ در لندن! آن تشیّعی كه از لندن و از آمریكا بخواهد برای دنیا پخش بشود، آن تشیّع به درد شیعه نمیخورد. رهبران دینی تشیّع و بخصوص بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، امام بزرگوار و دیگران، این همه تأكید میكنند بر حفظ اتّحاد امّت اسلامی و برادری مسلمانان با یكدیگر، آنوقت یك عدّهای - كاسهی داغتر از آش - دنبال آتشافروزی، دنبال ایجاد درگیری و اختلاف [هستند] این همان چیزی است كه دشمن میخواهد؛ این همان چیزی است كه دشمنان دنیای اسلام كه نه شیعهاند، نه سنّیاند، نه این را دوست دارند، نه آن را دوست دارند، دنبالش هستند. اینها را باید بفهمیم، اینها را باید توجّه كنیم.(1392/06/20)
اتحاد و اتفاق؛ نياز جامعه امروز
امروز کسانی و دستهائی را که برای ایجاد اختلاف بین شیعه و سنی به شیعه تهمت میزنند، بدگویی میکنند، اختلافافکنی میکنند، ببینند. از این طرف هم همین جور؛ یک کسانی از این طرف احساسات برادران مسلمان خودشان را تحریک میکنند، جریحهدار میکنند، آزرده میکنند. دنیای اسلام باید متحد باشد. امروز دنیا این را میخواهد. امروز نیازهای جامعهی اسلامی این را میطلبد که جوامع اسلامی با هم باشند، در کنار هم باشند، اتحاد و اتفاق داشته باشند، نگذارند دشمنانی از ضعف آنها استفاده کنند؛ دشمنانی که خودشان به طور طبیعی قدرتی ندارند.(1388/04/15)
توهين به مقدسات،حرام شرعي و خلاف قانوني مي باشد
شما نگاه کنید ببینید آن کسانی که میخواهند وحدت ملت ایران را به هم بزنند، چه كساني هستند؟ بدانید که اینها عوامل دشمنند؛ یا خودشان از متن دشمن دارند حرف میزنند، یا سرانگشت دشمنند؛ برو برگرد ندارد. آن کسی که ندای تفرقهی بین شیعه و سنی را سر میدهد و به بهانهی مذهب، میخواهد وحدت ملی را به هم بزند، چه شیعه باشد و چه سنی، مزدور دشمن است؛ چه بداند، چه نداند. گاهی بعضیها مزدور دشمنند و خودشان نمیدانند. خیلی از این مردم بیچارهی بیخبرِ سلفی و وهّابی که بوسیلهی دلارهای نفتی تغذیه میشوند تا بروند در اینجا و آنجا عملهای تروریستی انجام بدهند - در عراق یکجور، در افغانستان یکجور، در پاکستان یکجور، در نقاط دیگر یکجور - نمیدانند که مزدور دشمنند. آن مرد شیعی هم که میرود به مقدسات اهل سنت اهانت میکند و دشنام میدهد، او هم مزدور دشمن است، ولو نداند که چه میکند. من عرض میکنم: عوامل اصلی دشمنانند. بعضی از این سرانگشتان - هم در بین اهل سنت، هم در بین شیعه - غافلند، نمیدانند و نمیفهمند چکار میکنند؛ نمیدانند برای دشمن دارند کار میکنند.
چند سال قبل از این، در منطقهی کُردی، یک عالم روشنبین در نماز جمعه سخنرانی کرد. گمانم قسم خورد -اینجور به ذهنم است، چون سالها گذشته است- گفت والله آن کسانی که میآیند پیش شیعه، بغض و کینهی سنی را در دل او وارد میکنند و میروند پیش سنی، بغض و کینهی شیعه را در دل او وارد میکنند، اینها نه شیعه هستند، نه سنی؛ نه شیعه را دوست دارند، نه سنی را دوست دارند؛ با اسلام دشمنند. البته نمیدانند؛ خیلیهاشان نمیفهمند و این مایهی تأسف است که چرا نمیفهمند. امروز این جماعت وهّابی و سلفی، شیعه را کافر میداند؛ سنی محب اهل بیت را هم کافر میداند؛ سنىِ پیرو طریقههای عرفانی و قادری را هم کافر میداند! این فکر غلط از کجا سرچشمه میگیرد؟ همهی مردم شیعه در سراسر دنیا، مردم سنی شافعی در شمال آفریقا، یا مالکی در کشورهای آفریقائی مرکزی - که اینها محب و دوستدار اهل بیتند؛ طریقههای عرفانی اینها به اهل بیت منتهی میشود - کافرند؛ چرا؟ چون به مرقد حسین بن علی در قاهره احترام میگذارند و مسجد رأسالحسین را مورد تقدیس قرار میدهند؛ به این جهت اینها کافرند! شیعه که کافر است؛ سنی سقّزی و سنندجی و مریوانی هم اگر با طریقهی قادری یا نقشبندی ارتباط داشته باشد، او هم کافر است! این فکر، چه فکری است؟ چرا با این فکر غلط و شوم بین برادران مسلمان اختلاف ایجاد بشود؟ به آن شیعهای هم که از روی نادانی و غفلت، یا گاهی از روی غرض - این را هم سراغ داریم و افرادی را هم از بین شیعیان میشناسیم که فقط مسئلهشان مسئلهی نادانی نیست، بلکه مأموریت دارند برای اینکه ایجاد اختلاف کنند - به مقدسات اهل سنت اهانت میکند، عرض میکنم: رفتار هر دو گروه حرام شرعی است و خلاف قانونی است.(1388/02/22)
ايجاد اختلاف بين فرق تشيع و تسنن؛ توطئه خطرناك دشمن
یک توطئهی عمیق و خطرناکی - که خیلی هم قدیمی است - برای ایجاد اختلاف بین فرق اسلامی وجود دارد؛ حالا امروز در دنیا مسئلهی شیعه و سنّی را مطرح میکنند، اما این اختلاف مخصوص شیعه و سنّی نیست، بلکه میخواهند بقیهی فرق اسلامی هم در درون تشیع، در درون تسنن - فرقههای اصولی، فرقههای فقهی، فرقههای کلامی - در مقابل هم قرار بگیرند، گریبان هم را بگیرند، علیه هم فریاد بکشند؛ این چیزی است که دشمن میخواهد و بخصوص انگلیسها در این قضیه متبحرند؛ خیلی مجربند؛ سالهای متمادی - دهها سال، شاید بشود گفت به یک معنا صدها - در این زمینه کارکرد دارند؛ خوب بلدند، نقاط ضعف را میشناسند؛ روی آنها انگشت میگذارند برای ایجاد اختلاف. الان هم بشدت مشغولند. البته دیگر اینجا مخصوص انگلیسها نیست؛ سرویسهای اطلاعاتی و امنیتی اسرائیل و امریکا و همه هستند، برای اینکه این اختلاف را عمیق کنند. شایعات درست میکنند؛ با فلان مسئول یک کشور سنّی، طوری حرف میزنند که احساس کند شیعه به عنوان یک خطر دارد او را تهدید میکند. اینجا با جامعهی شیعیان - مسئولان کشور شیعه و بقیهی کشورهائی که در آنها شیعه هستند - طوری حرف میزنند که احساس کنند اهل سنت دارند آنها را تهدید میکنند و هستی و هویت آنها را از بین میبرند. کارشان این است. عین همین قضیه در تواریخ سابقه هم دارد، نمونههای مشخص و معینی ذکر شده است، ما هم در زمان خودمان داریم میبینیم. به فلان مسئول سنّی میگویند چه نشستهای که از ایران آمدند چند تا روستا را در کشور تو شیعه کردند! اینجا هم می آیند و به بعضی از ما میگویند چه نشسته اید که آمدند چندتا روستا از کشور شما را سنّی کردند! اینها کار دشمن است. باید این را شناخت.(1386/05/28)
بیانات در دیدار شرکتکنندگان در هماندیشی علمای اهل تسنن و تشیع
اختلاف بین طرفداران دو عقیده بر اثر تعصبات، یک امری است که هست و طبیعی است، و مخصوص شیعه و سنی هم نیست. بین فِرَق شیعه، خودشان؛ بین فِرَق سنی، خودشان؛ در طول زمان از این اختلافات وجود داشته است. تاریخ را نگاه کنید، میبینید هم بین فرق فقهی و اصولی اهل تسنن - مثل اشاعره و معتزله، مثل حنابله و احناف و شافعیه و اینها - هم بین فرق مختلف شیعه، بین خودشان، اختلافاتی وجود داشته است. این اختلافات وقتی به سطوح پایین - مردم عامی - میرسد، به جاهای تند و خطرناکی هم میرسد؛ دست به گریبان میشوند. علما مینشینند با هم حرف میزنند و بحث میکنند؛ لیکن وقتی نوبت به کسانی رسید که سلاح علمی ندارند، از سلاح احساسات و مشت و سلاح مادی استفاده میکنند که این خطرناک است. در دنیا این همیشه بوده؛ همیشه هم مؤمنین و خیرخواهان سعی میکردند که مانع بشوند؛ علما و زبدگان، تلاششان این بوده است که نگذارند سطوح غیرعلمی کارشان به درگیری برسد؛ لیکن از یک دورهای به این طرف، یک عامل دیگری هم وارد ماجرا شد و آن «استعمار» بود. نمیخواهیم بگوییم اختلاف شیعه و سنی همیشه مربوط به استعمار بوده؛ نه، احساساتِ خودشان هم دخیل بوده؛ بعضی از جهالتها، بعضی از تعصبها، بعضی از احساسات، بعضی از کجفهمیها دخالت داشته؛ لیکن وقتی استعمار وارد شد، از این سلاح حداکثر استفاده را کرد.
لذا شما میبینید برجستگان مبارزهی با استعمار و استکبار، روی مسئلهی «وحدت امت اسلامی» تکیهی مضاعف کردهاند. شما ببینید سیدجمالالدین اسدآبادی (رضواناللَّهتعالیعلیه) معروف به افغانی و شاگرد او شیخ محمد عبده و دیگران و دیگران، و از علمای شیعه مرحوم شرفالدین عاملی و بزرگان دیگری، چه تلاشی کردند برای اینکه در مقابلهی با استعمار نگذارند این وسیلهی راحتِ در دست استعمار، به یک حربهی علیه دنیای اسلام تبدیل شود. امام بزرگوار ما از اول بر قضیهی وحدت اسلامی اصرار میکرد. استعمار، به این نقطه چشم دوخت و از آن حداکثر استفاده را کرد.
من میخواهم این را بگویم: در این کار، انگلیسیها از بقیهی دشمنان استعماری، متبحرترند؛ در ایران، ترکیه و کشورهای عربی، و در شبهقارهی هند، اینها سالها زندگی کردهاند، و با رموز کار آشنا هستند که چگونه میشود سنی را علیه شیعه تحریک کرد و چگونه میشود شیعه را علیه سنی تحریک کرد؛ اینها خوب بلدند. و کردهاند. از بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، این حرکت استعماری شدت گرفت؛ ما این را شاهد بودیم، از اول انقلاب نشانههایش را میدیدیم و هشدار میدادیم؛ و این روزهای اخیر، یا سالهای اخیر به خاطر اینکه جمهوری اسلامی توانست یک هدف بزرگی را به دست آورد و به یک قلهی بزرگی برسد و آن قله عبارت بود از «بیداری دنیای اسلام»، انگیزه و داعی اختلافافکنان و جبههی استکبار برای ایجاد اختلاف، شدیدتر و قویتر شد. لذا همهکاری میکنند.(1385/10/25)
ايجاد اختلاف در بين همه دنياي اسلام؛هدف اصلي دشمن
امروز بنده از گوشه و کنار عالم اطّلاع دارم. همان دستهای استعماری که در طول قرنهای گذشته سعی میکردند بین شیعه و سنّی اختلاف ایجاد کنند، امروز هم تلاش میکنند برای اینکه بین شیعیان و اهل تسنن، کینه و برادرکشی و اختلاف بهوجود آورند. شما مردم هوشمند باید مراقب باشید. شاید یک عدّه خیال کنند که ایجاد اختلاف به نفع مذهب آنهاست، در حالی که اشتباه میکنند. هر کس دارای هر مذهبی است، به عقاید و ارزشهای خود احترام میگذارد و این حقّ اوست. اما این احترام گذاشتن نباید با اهانت به ارزشهای جمعیت دیگری همراه شود که در اعتقادات با آنها موارد اختلافی دارند. ما متّفقاً به یک اسلام، به یک کعبه، به یک پیغمبر، به یک نماز، به یک حج، به یک جهاد و به یک شریعت معتقدیم و عمل میکنیم. موارد اختلاف بهمراتب کمتر از موارد وحدت و اتّفاقنظر است. دشمنان اسلام میخواهند بین شیعه و سنّی، نه فقط در نقاطی از ایران بلکه در همه دنیای اسلام، اختلاف بیندازند. من خبر دارم که تلاش میکنند.(1381/12/02)
پايگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيتاللهالعظمی سيدعلی خامنهای (مدظلهالعالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی
توصیه های پنج گانه آیت الله العظمی مظاهری به طلاب
آیت الله العظمی حسین مظاهری، در پیامی به مناسبت افتتاح مدرسه علمیه تیران و کرون، توصیه های پنج گانه ای به طلاب داشتند.
متن پیام این مرجع تقلید را در ادامه بخوانید:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم
قالالله سُبحانَه و تَعالی:«فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَ لِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ».
اینک که به الطاف کریمانۀ خداوند متعال و در سایۀ عنایات حضرت ولیاللهالأعظم امام عصر و زمان«ارواحنالهفداء»، بنای مدرسۀ علمیۀ مکتب اهلالبیت«علیهمالسّلام» در شهر تیران رسماً افتتاح میگردد، ضمن سپاس به درگاه حضرت حقتعالی و تقدیر و تشکّر از همۀ عزیزانی که در این کار نیک و عمل صالح، دخالت و مشارکت نمودهاند، خصوصاً مدیر معزّز و تلاشگر حوزۀ علمیّۀ اصفهان آیةالله آقای حاج سید یوسف طباطبایی«دامتبرکاته» و همکاران محترمشان و نیز ائمّۀ محترم جمعۀ سابق و کنونی شهر تیران و مسئولان آن مدرسه«دامتتأییداتهم» و همچنین خیّران گرامی و مسئولان محترم اجرایی این شهرستان، از خداوند سبحان مسألت میکنم که این مدرسۀ علمیّۀ مبارکه را پایگاهی رفیع از علم و عمل و قرارگاهی برای عالمان عامل و صالح و سربازان حقیقی حضرت بقیةالله المهدی الموعود«عجلاللهتعالی فرجهالشّریف» مقرّر فرماید و برکات روزافزون این مدرسه را تا ظهور مبارک آن حضرت پایدار بدارد.
با تأسیس و افتتاح این مدرسه که متقارن با ایّام با سعادت و پر میمنت ولادت امّالائمّۀالنّجباء حضرت فاطمۀ زهرا«سلاماللهعلیها» میباشد، و نیز تأسیس مدرسۀ علمیّۀ خواهران که در سال گذشته، بنای آن، افتتاح و بهرهبرداری شد، اینک این حقیر یکی از آرزوهای دیرینۀ خود برای این شهر و سامان را تحقّق یافته میبینم و از صمیم جان، جبهۀ خضوع و شکر و سپاس به درگاه خداوند قادر متعال میسایم و از او متضرّعانه مسألت میکنم این دو حوزۀ برادران و خواهران را مایۀ ارتقاءِ دانش و تقوا و عقلانیّت در این شهر و دیار قرار دهد و به فضل و کرم خود، استمرار همیشگی برکات علمی و عملی و معنوی را در این دو پایگاه حوزوی، تأمین و تضمین فرماید.
اکنون بنای ظاهری این دو مدرسه تمام و به اتمام رسیده است، ولی کمال و اکمال این دو بنا در گرو آن است که دانشآموختگانی شایسته و صالح و طلّابی فاضل و متّقی و انسانهایی مفید به حال جامعه و خدمتگزار به دین و آیین و اهل ایمان، در این مدارس تربیت گردند و برکات وجود آنان در جامعه و در میان مردم و مؤمنان، جاری و منتشر شود. و این اتّفاق مبارک به شرطی محقّق خواهد گشت که:
1- طلّاب عزیز، تمام توان وتلاش خود را در سه ساحت «علم و عمل و عقلانیّت» بهکار گیرند و در این مجاهدت و اهتمام خود، هیچ چیزی و هیچ کسی را جُز خداوند تعالی در نظر نداشته باشند و با خلوص و اخلاص، این راه دشوار، ولی مبارک و سازنده را در پیش گیرند.
2- فرصت جوانی را مغتنم بشمارند و با پرهیز از کسالت و بطالت، از همۀ فرصتهای کوچک و بزرگ به نفع ارتقاءِ آن سه مؤلّفۀ مهم، استفاده و بهرهبرداری نمایند.
3- برای اعتلاءِ اخلاق و ادب و متانت و آراسته شدن به منطق و فضائل الهی و تهذیب نفس و تزکیۀ روح –که جوهرۀ اصلی همۀ معارف دینی و تعلیمات قرآن و عترت است- همواره در کوشش و تلاش علمی و عملی باشند و بدانند که عموم مردم، به اخلاق و رفتار علماء و حوزویان نظر میکنند و از آن تأثیر میپذیرند؛ و از اینرو وظیفۀ ما، مراقبۀ دائمی در این جهات است.
4- انس با قرآن و عترت و تدبّر در پیامهای عالی مرتبۀ حیاتبخش و انسانسازِ این دو ثقل ثقیل را هیچگاه فراموش ننمایند.
5- با فضاهای علمی جدید و مسائل دنیای روز به نحو صحیح آشنا باشند و قدرت پاسخگویی به شبهات نظری و مشکلات عملی جهان معاصر را در خود ایجاد نمایند.
و اگر به این پنج نکته، التزام و تعهّد کامل داشته باشند، انشاءالله با فضل و توفیق خداوند سبحان، به عناصری مفید برای جامعۀ اسلامی تبدیل خواهند شد و به رسالت خطیر خود عمل خواهند کرد.
در خاتمه، یاد و نام عالمان بزرگ و بزرگواری که از این خطّه، برخاستهاند و مایۀ افتخار این شهر و سامان بودهاند را گرامی میداریم و به ارواح مطهرشان درود میفرستیم و از پیشگاه حضرت حقِّ متعال، ادامۀ راه نورانی آنان که راه انبیاء و اولیاء«علیهمالسّلام» و صراط مستقیم الهی بوده است را مسألت میکنیم.
توفیق همۀ شما عزیزان را از خداوند متعال خواستارم و همواره شما را دعا میکنم. والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته.
حسینالمظاهری
۲۲ / جمادیالثّانی / 1439
روسری بر سر چوب کردن مقابله با قرآن است/ حوزه های علمیه دچار تعطیلات بیش از اندازه نشوند
حضرت آیت الله جوادی آملی امروز در دیدار اعضای شورای حوزه علمیه استان مازندران که در محل بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء در برگزار شد، در سخنانی اظهار داشتند: اگر یعقوب (ع) ناله اش به درگاه الهی در فراق یوسف(ع) بود که فرمود «أَشْكُو بَثِّي وَحُزْنِي إِلَى اللَّهِ»، امام صادق علیه السلام از فراق شاگردان خود به محضر خدا شکوه می برد.
ایشان ادامه دادند: طبق بیان کلینی، حضرت صادق علیه السلام وقتی طلاب و شاگردان خود را می دیدند می فرمودند من شکایت خود را نزد خداوند می برم که این حکومت طاغوتی عباسی به من اجازه نمی دهد در طائف که منطقه خوش آب و هوایی است و می تواند حوزه علمیه دوازده ماهه داشته باشد، یک مدرسه علمیه بسازم و خودم و شاگردانم در آنجا ساکن شویم و به بحث و درس بپردازیم.
معظم له خاطرنشان کردند: این آروزی امام صادق علیه السلام، به دست شما علما، عملی و محقق شده است و نعمتی از این بالاتر نیست لذا باید همواره شکرگزار این نعمت الهی بود.
حضرت آیت الله جوادی آملی با تاکید بر جدیت هر چه بیشتر در مباحث علمی و آموزشی حوزه های علمیه تاکید داشتند: اینچنین نباشد که حوزه های ما دچار تعطیلات بیش از اندازه باشد، حوزه حتما باید حوزه دوازده ماهه باشد و در مناطقی که به دلیل گرمای هوا یا شرایط بد آب و هوایی این امکان وجود ندارد دوره های کوتاه مدت و مباحثات علمی جریان داشته باشد.
ایشان ادامه دادند: بسیاری از بزرگان آثار برجسته خود را در همین تابستان های گرم و ایام تعطیلی حوزه نوشته اند، یعنی لحظه ای از علم و تحقیق غافل نمی شدند، همچنین بسیاری از همین بزرگان این سلوک اخلاقی و اعتقادی را داشتند که در تمام صفحات جزواتی که می نوشتند ذکر «بسم الله» و یا نام ائمه علیه السلام را می نوشتند، این روحیه ها باید در حوزه ها زنده بماند و ترویج شود.
معظم له در بخش دیگری از سخنان خود ابراز داشتند: همانطور که سلسله انبیاء، هر کدام با یک معجزه خاص مبعوث شدند، علما که وارث انبیاء هستند نیز هر یک به مقتضای نیازهای جامعه خود به طرح بحث می پردازند.
حضرت آیت الله جوادی آملی تصریح داشتند: معجزه انبیاء با شرایط زمانه آنها سازگار بود، مانند معجزات حضرت موسی که متناسب با رواج داشتن سحر و جادو در دوران ایشان بود و یا معجزات حضرت عیسی که به دلیل مطرح بودن علم پزشکی در دوران ایشان متناسب با همین مسائل بود. در نتیجه باید توجه داشته باشیم که نیازهای جامعه امروز ما متفاوت است؛ الان با فضای حقیقی و نه مجازی روبه رو هستیم! چرا که «سیم» حقیقت نیست که «بی سیم» بشود مجاز، هر جا فکر و اندیشه جابجا و منتقل شود آنجا فضای حقیقی است، در نتیجه در چنین فضایی باید یک حرف قابل داشته باشیم! چون خداوند بشر را مانند یک لوح نانوشته خلق نکرده است بلکه بشر «فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا» است؛ ما باید تلاش و کوششمان در حوزه و دانشگاه این باشد که مهمانی به درون خود دعوت کنیم که با صاحبخانه یعنی فطرت ما سازگار باشد، اینگونه نه بیراهه می رویم و نه راه را بر کسی می بندیم، که امیدواریم حوزه ها به این سمت حرکت کنند.
ایشان با تاکید بر اهمیت مساله مدیریت در حوزه های علمیه اذعان داشتند: حوزه علمیه نجف علاوه بر برکت وجود مضجع مقدس حضرت امیر علیه السلام، تحت مدیرت سید مرتضی به این جایگاه رسید که شیخ انصاری ها را تربیت کند، بر شما لازم است که استعداد ها را شناسایی کنید و پرورش دهید، ما وظیفه داریم آن طلبه ای را که استعداد راقی دارد نگذاریم از حوزه خارج شود و به کارهای دیگری غیر از علم مشغول گردد.
معظم له در بخش پایانی سخنان خود به موضوع حجاب و مباحث پیرامون آن به ویژه در روزهای اخیر اشاره کردند و بیان داشتند: آنکه روسری خود را بر سر چوب کرده است نمی داند دارد با آیه « وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ» مقابله می کند، اگر ما امر به معروف و نهی از منکر کنیم قطعا بی حجابی از بین خواهد رفت، و همه علما نیز گفته اند که نهی از منکر چهار مرحله دارد، دو مرحله وظیفه مردم است و دو مرحله وظیفه حکومت؛ مرحله اول انزجار قلبی است، مرحله دوم قول یا فعل ظاهری است، یعنی فرد بی حجاب با همین چشم غره و نگاه بی تفاوت ما مواجه شود، اگر چنین فردی با بی اعتنایی و نگاه تحقیر آمیز مامواجه شود خود را جمع می کند.
حضرت آیت الله جوادی آملی ادامه دادند: مراحل بعدی امر به معروف و نهی از منکر، وظیفه حکومت است که اگر مردم دو مرحله اول را انجام دهند اصلا کار به دو مرحله دیگر و ورود حکومت به موضوع نمی رسد.
معظم له تاکید داشتند: بدانیم که دشمن همواره در کمین است، ما الان در میدان مین هستیم و به برکت قرآن و اهل بیت علیهم السلام محفوظیم، وظیفه همه ما نسبت به اسلام این است که طبق این حدیث پیامبر رفتار کنیم که «الاسلام یعلو و لا یعلی علیه» ؛ این جمله به داعیه انشاء القا شده است، یعنی بکوشید تا اسلام را بالا نگه دارید.
منبع: خبرگزاري حوزه رسمي حوزه- 20-12-96