طریقۀ صحیح نذر کردن برای مراسم امام حسین علیه السلام
حضرت آیت الله مکارم شیرازی دامت برکاته به استفتائی پیرامون «طریقه صحیح نذر» پاسخ گفتند که تقدیم حضور علاقمندان می گردد.
* طریقۀ صحیح نذر کردن برای مراسم امام حسین علیه السلام
پرسش:
طریقه نذر صحیح براى مراسم عزاداری حضرت سیدالشهداء (علیه السلام) چگونه است؟
پاسخ:
باید نذر کنند که براى رضاى خدا به مراسم حسینى، فلان کمک را مى کنند، و نذر براى پرچم و امثال آن صحیح نیست، بلکه باید براى خدا به نیت کمک به عزاى صاحب پرچم یعنى امام حسین(علیه السلام) و یارانش باشد.
صبر بر فشارها و کناره نگرفتن از امام و ولی
افرادی هم در جریان قیام سیدالشهداء (ع) گوشهگیری کردند و با آن حضرت همراه نشدند، نه مشکل طمع مال داشتند و نه مشکل بیماردلی؛ یعنی انسانهای بدی نبودند، اما بهخاطر ضعف تحلیل و ضعف مبانی دینیشان اهل شک بودند و در مواقع حساس نمیتوانستند تصمیم درست را بگیرند.
ویژگی آمران به معروف و ناهیان از منکر
ویژگی های آمران به معروف و ناهیان از منکر
فردی که می خواهد امر به معروف کند (آمر) یا نهی از منکر نماید (ناهی) در صورتی موفّق خواهد بود که ویژگی های زیر را داشته باشد ، البته این سخن به این معنا نیست ، که اگر این خصوصیات را نداشت ، امر به معروف و نهی از منکر واجب نخواهد بود .
1- شناخت :
آمر و ناهی باید نسبت به معروف و منکر و مسایل پیرامون آن از شناخت کافی بهره مند باشد.
2- اخلاص :
هر چند در امر به معروف و نهی از منکر ، قصد تقرّب به خداوند و اخلاص معتبر نیست ، امّا اگر آمر و ناهی ، امر و نهی را به قصد خشنودی و رضایت پروردگار و اصلاح فرد انجام دهد ، به عمل ، رنگ عبادت داده است .
3- خیرخواهی
4- پایبندی به ارزش ها :
آمر به معروف و ناهی از منکر ، خود باید به معروف ها عمل کند و از منکرها پرهیز نماید ، تا سخن او در دل ها مؤثّر افتد .
5- احترام به فهم و شخصیت دیگران :
6- نگوییم تو اهل جهنّمی و ما اهل بهشت ؛ با احترام و ادب سخن بگوییم . در تذکّر دادن
لازم است به کرامت ، شخصیّت و انسانیّت مخاطب احترام بگذارم .
7- مهربانی :
آمر و ناهی ، در امر و نهی خود ، از روی دل سوزی و مهربانی با مخاطب خود ، به گفت و گو بپردازد نه از موضع کبر و غرور یا برخورد خشونت آمیز ، او همانند انسانی درد آشنا و کسی که به کمک دیگران می شتابد ، به دنبال درمان مناسب و مؤثّر باشد.
امام علی u فرموده اند : یَنبغی لِلعاقِل اَن یُخاطِبَ الْجاهِلَ مُخاطبة الطَّبِیب الْمَرِیض ،
سزاوار است ، انسان خردمند ، در برخورد با شخص جاهل ، همان گونه که پزشک یا مریض به گفت و گو می پردازد ، گفت و گو کند .
خداوند متعال ، هنگامی که به موسی و هارون ، مأموریت می دهد ، تا نزد فرعون بروند و او را به توحید فرا خوانند ، فرموده است :
فَقُولا لَه قَوْلا لَیِّنا ، با او به نرمی (و از سر مهربانی) سخن بگوئید .
8- صبوری و بردباری
آمر و ناهی ، ممکن است از سوی مخاطبان خود ، گاهی با نامهربانی روبرو شود ، برخی به استهزاء و تمسخر و اهانت وی بپردازند و برخی به زد و خورد اقدام کنند و مشکلاتی را پدید آورند ، آمر و ناهی از این پیشامدها نباید هراسی به خود راه دهد یا در ادامه راه خود دچار تردید گردد ، بلکه با حلم و بردباری ، این فریضه بزرگ الهی را چون پیامبران و پیشوایان دینی ، جامه عمل بپوشاند ، به یقین ، خداوند ، چنین افرادی را کمک خواهد نمود .
9- گذشت و برخورد کریمانه
آمر و ناهی اگر با استهزاء و اهانت از سوی دیگران مواجه شود با بزرگواری برخورد نماید و خصلت عفو و گذشت را در خود به کمال رساند .
10- ساده امّا هنرمندانه
11- پرهیز از خودپسندی
اگر خداوند به آمر و ناهی ، توفیق داده است ، تا واجب ها را انجام دهد و از گناهان پرهیز کند، آمر و ناهی باید آن را سرمایه سعادت و کمال خود قرار دهد و خودبینی و خودپسندی را ، به خود راه ندهد و گمان نکند که او فردی صالح و شایسته و برگزیدة خداوند است و دیگران اهل گناه و دوزخ .
12- عدم کنجکاوی
13- عدم اصرار
شرایط وجوب امر به معروف و نهی از منکر
عالمان و دانشمندان اسلامی ، در کتاب های خود ، چهار شرط را آورده اند ، که اگر همه این شرایط چهارگانه وجود داشت ، امر به معروف و نهی ازمنکر واجب می شود ، در غیر این صورت ، واجب نخواهد بود . امّا آن چهار شرط عبارت اند از:
علم و آگاهی به معروف و منکر
فردی که امر به معروف و نهی از منکر می کند ، باید بداند آن کاری را که مخاطب ترک کرده معروف است ، تا او را به انجام معروف وادار کند و نیز بداند کاری را که آن شخص انجام می دهد منکر است، تا او را از آن عمل نهی کند .
احتمال تأثیر
شخصی که امر به معروف و نهی از منکر می کند ، در صورتی که بداند یا احتمال بدهد ، که امر و نهی او در مخاطب ، تأثیرگذار خواهد بود ، باید او را امر به معروف و یا نهی از منکر کند.
استمرار گناه
در صورتی که فردی ، در حال انجام گناهی است، که از نظر زمانی تداوم می یابد و یا اینکه گناهی را انجام داده ، ولی بنا دارد برای بار بعدی نیز آن را تکرار کند . امّا اگر خود آن فرد از گناه دست بردارد و یا نشانه های اطمینان آوری از انصراف او از گناه وجود دارد ، نهی او لازم نیست .
امر و نهی ، مشکل ساز نباشد
اگر فردی که امر و نهی می کند ، بداند که از سوی مخاطب ، پیامدهای خطرناکی برای او پدید خواهد آمد و ضرری بر جان و مال و یا آسیبی بر آبروی او وارد خواهد شد، امر و نهی بر او واجب نیست و هم چنین است، اگر این خطر و ضرر برای بستگان و دیگر مؤمنین پیش آید.
نکته : ضررهای پیش پا افتاده و ناچیز ، مقصود نیست .
مراحل امر به معروف و نهی از منکر
مراقب باشیم ، دین مردم را ندزدیم
قال ابا عبدالله علیه السلام:
مَعَاشِرَ الشِّیعَةِ کُونُوا لَنَا زَیْناً وَ لَا تَکُونُوا عَلَیْنَا شَیْناً قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً وَ احْفَظُوا
امام صادق علیه السلام می فرمایند:
ای جمعیت شیعه برای ما زینت باشید ، و باعث ننگ ما نباشید
?منبع: بحار الأنوار ؛جلد 65 ،صفحه151
گاه ماهایی که ظاهر مذهبی داریم ناخداگاه کاری می کنیم که مردم از دین برمیگردند . مثلا جواب سلام نمی دهیم صوت مداحی را تا نیمه شب در خیابان بلند می کنیم . لباس کثیف می پوشیم . سر مردم کلاه می گذاریم و ..
به هرحال باید مواظب باشیم که آبروی دین را نبریم
???
✅داستانک
مقیم لندن بود، تعریف می کرد که یک روز سوار تاکسی می شود و کرایه را می پردازد.
راننده بقیه پول را که برمی گرداند 20 پنس اضافه تر می دهد!
می گفت: چند دقیقه ای با خودم کلنجار رفتم که بیست پنس اضافه را برگردانم یا نه؟
آخر سر بر خودم پیروز شدم و بیست پنس را پس دادم و گفتم آقا این را زیاد دادی…
گذشت و به مقصد رسیدیم. موقع پیاده شدن راننده سرش را بیرون آورد و گفت آقا از شما ممنونم. پرسیدم بابت چه؟ گفت می خواستم فردا بیایم مرکز شما مسلمانان و مسلمان شوم اما هنوز کمی مردد بودم. وقتی دیدم سوار ماشینم شدید خواستم شما را امتحان کنم.
با خودم شرط کردم اگر بیست پنس را پس دادید بیایم. فردا خدمت می رسیم!
میگفت: ماشین که رفت؛ تمام وجودم دگرگون شد حالی شبیه غش به من دست داد.
من مشغول خودم بودم در حالی که داشتم تمام اسلام را به بیست پنس می فروختم
???
✅داستانک
گویند روزی دزدی در راهی، بسته ای یافت که در آن چیز گرانبهایی بود و دعایی نیز پیوست آن بود.
آن شخص بسته را به صاحبش برگرداند.
او را گفتند : چرا این همه مال را از دست دادی؟
گفت: صاحب مال عقیده داشت که این دعا ، مال او را حفظ می کند. من دزد مال او هستم ، نه دزد دین.
اگر آن را پس نمی دادم و عقیده صاحب آن مال ، خللی می یافت
آن وقت من، دزد باورهای او نیز بودم و این کار دور از انصاف است.
شهید نشدن حضرت زینب (سلام الله علیها) در کربلا
چرا خداوند نخواست که حضرت زینب(س) در روز عاشورا به شهادت برسند؟
هر حادثه تاریخی ماندگار، علاوه بر عامل ایجادکننده آن(علت محدثه)، نیازمند به علتی است که باعث تداوم و جاودانگی آن در طول تاریخ گردد(علت مبقیه).
حادثه عاشورا یک علت و عامل پدیدآورنده داشت و آن جانبازی و شهادت مظلومانه امام حسین(ع) و یاران با وفاری آن حضرت(ع) بود،البته حادثه عاشورا دو چهره داشت یک چهره نورانی و درخشان که در آن تمام کمالات و فضایل انسانی متجلی شد و آن عبارت است از فداکاری و از خودگذشتگی اباعبدالله الحسین(ع) و یاران با وفای ایشان ویک چهره تاریک و پلید داشت که در آن تمام رذالتها و پستیها و زشتیهای دنیا پرستان در آن متبلور و مجسم گردید.
این حادثه تاریخ برای جاودانگی و زنده ماندنش، نیازمند راویان و روایتگرانی بود که خود شاهد عینی این حادثه از نزدیک بودند تا پیامها و رشادتها و اهداف این حادثه را به غائبان و نسلهای بعدی منتقل کنند.
زینب سلام الله علیها با حضرت سجاد علیه السلام این نقش مهم روایتگری و بیدارکردن وجدانهای خفته و غبارگرفته را به نحو احسن ایفاء کردند.
این نقش آفرینی در چند محور بررسی می شود:
1. تبیین و نقل خود رویدادها و حوادث جانگدازی که هر انسان با فطرت و با وجدانی را بیدار و هوشیار می نمود.
2. تبیین اهداف و مقاصدی که امام حسین(ع) با یارانشان به خاطر زنده نگه داشتن آنها به مقام رفیع شهادت نایل شدند.
3. خود حضور فیزیکی و صرف شرکت انسان های غم دیده و مصیبت زده در کاخ عبیدالله و کاخ یزید، خود گواهی عینی بر حقانیت و مظلومیت اهل بیت عصمت علیهم السلام بود که می توانست تأثیر روانی شگرفی در ناظرین داشته باشد.
4. زینب سلام الله علیها نقش پرستار و تسلی دهنده و پناهگاه عاطفی نسبت به یتیمان و کودکان و حتی نسبت به حضرت سجاد علیه السلام را به خوبی ایفاء نمود، اگر این نقش عاطفی و پشتوانه روحی نبود، شاید این حادثه آن طور که باید و شاید تأثیرگذار نمی بود.
بنابراین زینب سلام الله علیها با ایفای این چهار نقش عمده و با سخنرانی های آتشین و علی وار خود، عامل بقاء و استمرار حرکت عاشورا گردید و این از حکمت ها و مصلحت های الهی بود که زینب علیها سلام همراه این کاروان باشد تا بعدا نقش روایتگری آن را به خوبی انجام دهد.
سر نی در نینوا می ماند اگر زینب نبود
کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود