دعــــا کنید که یـک لحـظه هم اگر شده است...
دعــــا کنید که یـک لحـظه هم اگر شده است ز روی لطـف نگاهـی به ما کند زهـــرا (سلام الله علیها)
هنــرهای فاطـمه علیـها الســلام
خوشنویسی: خوش خط بودن در خانواده پیامبرعمومی بوده و معروف است که میگویند خط کوفی ابداع حضرت امیر است. طبیعتا حضرت زهرا هم خط خیلی زیبایی داشتند و فرزندانشان را هم به این مسئله تشویق میکردند و بین امام حسن و امام حسین مسابقه خط میگذاشتند.
شعر: حضرت به مناسبتهای مختلف مثل ازدواج، خوابکردن فرزندان و تربیت آنها، وقت صحبت با امام علی در وصف پیامبر شعر میگفتند.
فصاحت و بلاغت: حضرت مشهور بودند به اینکه زیبا و رسا صحبت و سخنرانی میکنند. این سخنرانیها و خطبهها به قدری فصیح و زیبا هستند که در بعضی کشورهای عربی، برای خوش سلیقه شدن بچههایشان، از آنها میخواهند که این خطبهها را حفظ کنند؛ درست مثل اینجا که به بچهها سعدی و حافظ خواندن توصیه میشود.
ریسندگی: حضرت علی با پشم گوسفندی که با دستهای حضرت زهرا رشته شده بود،از بازار جو میخریدند و حضرت با آرد کردن جوها در خانه نان میپختند. با این هنر، به اقتصاد خانه هم کمک میشد.
پیشنهاد آیتالله جوادیآملی برای عزاداری در ایام فاطمیه
آیتالله عبدالله جوادی آملی دامت برکاته: عزاداری حوزویان در ایام فاطمیه باید علمی باشد و تنها به گریه خلاصه نشود.
آیتالله جوادی آملی در جلسه تفسیر خود فرمود: تنها عزاداری فاطمیه کافی نیست و باید خطبه های حضرت فاطمه(س) به مردم تدریس شود.
این مرجع تقلید با بیان اینکه ایام فاطمیه را فقط به اشک خلاصه نکنیم، تأکید کرد: فهمیدن کمتر از گریه ارزش ندارد و بدانیم که به انسان عالم چندین درجه داده میشود.
ایشان اضافه کردند: چند سطر اول خطبه فدکیه به برترین معارف الهی پرداخته است و شأن این خطبه آن است که در حوزه مانند خطبه غدیر، تدریس شود.
کلینی در مقدمه کتاب خود در مورد یکی از خطبههای امام علی(ع) آورده است که پدر و مادرم فدای امام که اگر جن و انس جمع شوند و در میان آنان پیامبر نباشد کسی نمیتواند مانند این خطبه را ایراد کند.
جوادی آملی ادامه داد: کلینی معتقد است که قطب فرهنگی یک ملت، عقل است چون با عقل، وحی و قیامت و امامت و نبوت ثابت میشود ولی همین کلینی که قطب فرهنگی ملت را عقل او میداند در اینجا گفته اگر همه جن و انس جمع شوند و بخواهند خطبهای مانند علی(ع) بیاورند نمیتوانند.
وی با اشاره به دلیل کلینی در این مورد، افزود: در این خطبه به مسئله خلق عالم و ازلیت پرداخته شده است و حضرت علی(ع) به بهترین وجه به شبهه آفرینش جهان که برخی مطرح میکنند پرداخته است و جالب اینکه حضرت زهرا ۲۵ سال قبل از خطبه امام علی(ع) در فدکیه مسئله خلق عالم از عدم را مطرح فرموده است.
آیتالله جوادی آملی خطاب به طلاب با بیان اینکه عزاداری حوزه باید با عزاداری عمومی فرق داشته باشد، اظهار داشت شما طلاب ضمن عزاداری در فاطمیه، این خطبه را مطالعه و آن را بازگو کنید.
96/11/10
عمریست دخیلم به ضریحی که نداری
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(علیه السلام) قَالَ: تَسْبِيحُ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ(سلام الله علیها) مِنَ الذِّكْرِ الْكَثِيرِ الَّذِي قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ «اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْراً كَثِيراً».
امام صادق(سلام الله علیه) فرمود: تسبیح فاطمه(سلام الله علیها) از مصادیق ذکر کثیر در سخن خدای عزوجل است که فرمود: «و خدا را فراوان یاد کنید».
کافی، ج2، ص500
نمــاز عاشقانه فـاطمه علیهاالســلام
نماز، مهم ترین جایگاهی است که عاشقان خدا هنگام اقامه آن، از هر چه غیر خداست دل می کَنند و با معبود خویش به مناجات می پردازند. حضرت زهرا علیهاالسلام که قلبش از محبت الهی لبریز بود، نفس هایش در نماز از ترس خدای متعالی به شماره می افتاد. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم نیز درباره آن حضرت فرمود:
«دخترم فاطمه سرور زنان جهان از آغاز تا پایان است. هرگاه در محرابش در پیشگاه پروردگار بزرگ و شکوهمندش می ایستد، نورش برای فرشتگان آسمان جلوه می نماید. به فرشتگانش می گوید: ای فرشتگان من! به فاطمه بنگرید که در پیشگاه من ایستاده و از ترس من عضلاتش می لرزد و با دلش به عبادت من روی آورده است. شما را گواه می گیرم که پیروانش را از آتش ایمن ساختم».
ذکر مصائب حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) توسط رهبرانقلاب (مدظله العالی) در ادامه مشاهده فرمایید.
پیچیدگی مواجهه با پدیدههای انحرافی
باید هم گناه بودن گناه را خیلی جدی بگیریم و هم تمام همّ و غم خود را برای اینکه گناهکاران از گناهشان منصرف شوند صرف کنیم.
شیوه مقابله حضرت ابراهیم(ع) با عذاب شدن قوم حضرت لوط(ع) و زوایای پنهان آن
خداوند در سوره هود، داستان قوم لوط و عذاب آنان را از دل داستان حضرت ابراهیم(ع) و بشارتی که فرشتگان برای او بردند، آغاز کرد.
جالب اینجاست که با اینکه در این سوره داستانهای پیامبران متعددی و درگیریهای آنان با مردمان و حاکمان زمانهشان آمده (نوح، هود، صالح، لوط، شعیب و موسی علیهمالسلام) اما از حکایت درگیری حضرت ابراهیم(ع) با نمرود سخنی گفته نشده و گویی این حکایت حضرت ابراهیم هم به عنوان مدخلی برای حکایت حضرت لوط قرار گرفته است.
درست است که فرشتگان بشارتی برای حضرت ابراهیم(ع) میآورند، اما برنامه اصلیشان عذاب کردن قوم لوط است؛ چنانکه در هنگام معرفی خود به حضرت ابراهیم(ع) مساله فرستاده شدنشان برای قوم لوط را مطرح میکنند و بعد از آن است که بشارتی هم به او میدهند.
این طرز بیان واقعه، مؤید آن احادیثی است که تاکید میکند که این بشارت، به خاطر تسلی دادن حضرت ابراهیم(ع) در مورد عذابی بود که بر قوم لوط فرستاد، عجیب است؛ یک پیامبر اولواالعزم که از در آتش افتادن توسط نمرودیان باکی نداشت، به قدری از عذاب شدن یک قوم ناراحت میشود که خداوند قبل از نزول عذاب، ابتدا همان فرشتگان نازلکننده عذابش را با مژدگانی بزرگی برای تسلی خاطر او میفرستد.
تعبیر « يُجادِلُنا في قَوْمِ لُوطٍ: او با ما در مورد قوم لوط مجادله میکند» نیز موید دیگری برای صحت این روایات است و جالب اینجاست که اگرچه تعبیر «با ما مجادله میکند» نوعی عتابآلود است؛ اما بلافاصله با سه مدح «حلیم» و «أواب» و «منیب» ابراهیم(ع) را توصیف میکند تا مخاطب گمان نکند آن مخالفت حضرت ابراهیم یک دلسوزی غیرمنطقی است (دلسوزیای که خداوند در هنگام اجرای مورد مجازات زناکاران، نسبت به وقوع آن هشدار میدهد و افراد را از چنان دلسوزی هایی برحذر میدارد؛ نور/2)
پس، این ناراحتی حضرت ابراهیم(ع) به هیچ عنوان به معنای یک تاثر عاطفیِ صرف و یا راضی بودنِ وی به عمل آنان نیست.
چنانکه نهتنها در بسیاری از روایات (هم در احادیث اسلامی؛ و هم در کتاب مقدس یهودیان و مسیحیان) خود حضرت ابراهیم(ع) حضرت لوط(ع) را به وحی الهی برای برحذر داشتن آن قوم میفرستد، بلکه در متن مجادلهای که بین او و فرشتگان روایت شده، محور بحثهای وی، مطرح کردن احتمال حضور معدود افرادی از مومنان در آن شهر بوده است؛ که آنها را بهانه میکرده تا خدا عذاب را بر آن قوم نازل نکند؛ یعنی او میدانسته که اگر عذاب هم برداشته میشود تنها و تنها به خاطر وجود مومنان میتواند باشد، وگرنه اگر فقط به عمل آنان توجه شود، چارهای جز عذاب نیست.
در واقع این حکایت، از سویی با بشارتی به حضرت ابراهیم درباره فرزندانی صالح، و دلنگرانی حضرت ابراهیم از این عذابی که قرار است نازل شود آغاز شده و از سوی دیگر، در مقام حکایت کردن عذابی شدید برای یک قوم است (نهتنها شهرشان را زیر و رو کردند؛ بلکه با سنگهای نشانهداری آنان را سنگباران هم نمودند).
اگر توجه کنیم که شروع این سوره با این نکته است که پیامبر(ص) مامور میشود خود را به عنوان انذاردهنده و بشارتدهنده معرفی کند و قرآن کریم در همان ابتدا از مشکلات فراوانی که پیش پای او میگذارند خبر میدهد و از اینجا وارد داستان پیامبران گذشته میشود.
آنگاه شاید میخواهد نشان دهد که موضعگیری مومنانی که قصد دارند پیام خدا را به دیگران ابلاغ کند، در مواجهه با یک پدیده انحرافی چهاندازه پیچیده است!
از سویی نمیخواهند گناه، گناهی که بیش از هر چیز و هرکس به خود گناهکاران لطمه میزند؛ در جامعه باقی بماند و از طرف دیگر، وقتی که میبینند تنها راه برطرف شدن آن گناه این است که هستی گناهکاران بر باد رود، ناراحت میشوند.
شاید مهمترین پیام این آیات آن است که هم گناه بودن گناه را خیلی جدی بگیریم و هم تمام همّ و غم خود را برای اینکه گناهکاران از گناهشان منصرف شوند صرف کنیم و البته اگر نهایتا سعیمان به نتیجه نرسید، مجازات الهی برای گناهکاران را نیز جدی بشمریم
حجت الاسلام والمسلمین حسین سوزنچی، استاد دانشگاه باقرالعلوم(ع)
بی حرم نیست کسی که حرمش سینه ماست
برای فاطمه زهرا سلام اللَّه علیها - آن موجود قدسیِ والا، آن انسان برتر و آن معلّم بشر - از آن تعبیری که هر شاعری - چه شاعر درست و حسابی گوی و چه شاعر هرزه گوی - برای محبوب و معشوق خودش ذکر می کند، نباید استفاده کرد؛ باید از تعبیرات متناسبی استفاده کرد. اعتقاد من این است که اگر شعرای عزیز ما - همچنان که امروز خوشبختانه، هم در سرود دسته جمعی و هم در بعضی از شعرهایی که قبلاً آقایان خواندند، همین معنا انصافاً تأمین شده است - لفظ و معنا را برای بیان معرفتی که امروز جامعه ما نیاز دارد تا از مکتب فاطمه زهرا سلام اللَّه علیها تعلیم بگیرد، به کار گیرند و آن را مدّاح با صدای خوش و آهنگ مناسبِ با این کار عرضه کند، یکی از بهترین انواع تبلیغ و ترویج صورت گرفته است؛ یعنی همان «دعبل» و «فرزدق» و «کُمیْتِ» تاریخ در این جا ظهور و تجلّی پیدا کرده است. ارزش، همان ارزش خواهد بود و می تواند اجرهای بزرگ الهی را به دنبال خود داشته باشد.
قمستی از بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار جمعی از مدّاحان اهل بیت(۱۸ /شهریور/ ۱۳۸۰)