قرآنفهم بودن جامعه را عوض میکند
آیت الله العظمی جوادی آملی: قرآنشناس بودن، قرآنفهم بودن و قرآن متحرک بودن، جامعه را عوض میکند
جلسه درس اخلاق هفتگی آیت الله العظمی جوادی آملی روز چهارشنبه در محل مسجد اعظم قم به صورت حضوری و با حضور اقشار مختلف مردم برگزار گردید.
آیت الله العظمی جوادی آملی در ادامه به شرح حکمت 131 نهج البلاغه پرداختند.
معظم له بیان داشتند: در کلمه 131 وجود مبارک حضرت امیر(سلام الله علیه) آمده است که حضرت دید یک کسی دارد دنیا را مذمت می کند حضرت فرمود: «وَ قَالَ ع وَ قَدْ سَمِعَ رَجُلًا يَذُمُّ الدُّنْيَا أَيُّهَا الذَّامُّ لِلدُّنْيَا الْمُغْتَرُّ بِغُرُورِهَا [الْمُنْخَدِعُ] الْمَخْدُوعُ بِأَبَاطِیلِهَا أَ [تَفْتَتِنُ] تَغْتَرُّ [بِهَا] بِالدُّنْيَا ثُمَّ تَذُمُّهَا أَنْتَ الْمُتَجَرِّمُ عَلَيْهَا أَمْ هِيَ الْمُتَجَرِّمَةُ عَلَيْكَ، مَتَى اسْتَهْوَتْكَ أَمْ مَتَى غَرَّتْكَ» در این کلمه نورانی، وجود مبارک حضرت امیر دید کسی دنیا را مذمت می کند. حضرت به او فرمود چرا دنیا را مذمت می کنی؟ تو نسبت به دنیا بدهکاری یا او نسبت به تو؟ تو نسبت به او بد کردی یا او نسبت به تو؟ دنیا یک زمانی دارد، زمینی دارد، متاعی دارد، نه زمان ذاتاً بد است، نه مکان؛ فرمود من دنیا را طرزی تشریح بکنم که شما هیچ رغبتی نسبت به او نکنید.
ایشان بیان داشتند: ظرف دنیا گناهی ندارد، عیبی ندارد، نه ظرف زمان و نه ظرف مکان. نه ماده ها و متاع های مانده از نسل قبل، در همین ظرف زمان اگر کسی بد می کند دیگری کار خوب انجام می دهد، کسی آسیب می بیند دیگری کامیاب می شود کسی مریض می شود دیگری شفا پیدا می کند. پس ظرف از آن نظر که ظرف است حکمی ندارد. چه ظرف زمان، چه ظرف مکان بلکه ظرف تابع مظروف است؛ در یکی از بیانات نورانی حضرت امیر(سلام الله علیه) که کسی فال بینی می کرد به حضرت عرض کرد امروز به جنگ نروید چون اگر کسی امروز به جنگ برود شکست می خورد. حضرت فرمود او هم امروز می آید. من اگر به طرف او می روم برای جنگ، او هم امروز به طرف من می آید برای جنگ! پس هر کس امروز برای جنگ رفت شکست می خورد که منطق صحیحی نیست.
معظم له اظهار داشتند: امیرالمومنین در همین جمله های نورانی فرمود تو مجرم هستی یا دنیا؟ دنیا چه جرمی کرده؟ دنیا منافق نیست. آنچه که کرد علناً در دستش است. بیمارها را جابجا کرد، پرستاری کرد نشانه پرستاری اش هم هست. مرده ها را جابجا کرد به قبرستان بُرد علامتش دستش هست. هم قبرستان را به تو نشان می دهد هم بیمارستان را به تو نشان می دهد هم دردمندان زندان را به تو نشان می دهد. چیز خلافی نکرده است. ذره ای نفاق در دنیا نیست. «أَنْتَ الْمُتَجَرِّمُ عَلَيْهَا أَمْ هِيَ الْمُتَجَرِّمَةُ عَلَيْكَ»، این مظروف است که ظرف را آلوده می کند. وگرنه در همین دنیا شهدا بودند صلحا بودند صدیقین بودند.
ایشان بیان داشتند: وظیفه ما اول معرفت است، بعد هجرت، بعد سرعت، بعد سبقت؛ پس از طی این مراحل، حالا که انسان سبقت گرفت در فضائل اخلاقی و عالم عادل شد، پس از آن باید خواسته اش این باشد در دعا و تضرع و ناله که ﴿وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقینَ إِماماً﴾ خدایا آن توفیق را بده که من در روستای خودم، یا در شهر خودم، یا در حوزه خودم، یا در کشور خودم امام خوب ها باشم که خوب ها به من اقتدا بکنند. این چیز بدی نیست. اینکه مقام دنیا نیست.
آیت الله العظمی جوادی آملی در بخش دیگری از سخنان خود اظهار داشتند: ماه مبارک رمضان است و ماه قرآن؛ شما بزرگان قوم هستید شما علمای قوم هستید شما رهبران قوم هستید، این تفسیر قرآن، تعلیم قرآن مدح قرآن، عظمت و جلال و شکوه قرآن را در سخنرانی ها و در جلسات علمی تان فراموش نکنید، بگذارید مردم قرآنی فکر بکنند. البته قرائت قرآن حفظ قرآن همه اینها نور است. اما قرآن شناس بودن، قرآن فهم بودن، قرآن متحرک بودن، جامعه را عوض می کند.
پایگاه اطلاع رسانی اسراء:
گناه در نظام اسلامی و نظام طاغوتی
مهمترین حُسن یک نظام و حکومت اسلامی در این است که فضا را، فضای گناهآلود نمیکند. در نظامهای طاغوتی، فضا گناهآلود است. اگر انسان هم بخواهد گناه نکند، گویی برای او میسور نیست و همهچیز، انسان را به طرف گناه سوق میدهد. در نظام اسلامی، اینطور نیست. در نظام اسلامی، فضا گناهآلود نیست. گناهکار هست، در سطوح مختلف و در مشاغل متعدد هم هست، با اختیارات گوناگون هم هست -نه اینکه نیست- اما گناه، ممکن است فقط جاذبه شخصی داشته باشد؛ یعنی هوی و هوس انسان، او را به طرف گناه بکشاند. این نظام، غیر از نظام طاغوتی و شیطانی است که گناه، معیار پیشرفت اجتماعی هم است! در نظام اسلامی، گناه نه فقط معیار پیشرفت نیست، بلکه ضد پیشرفت و ضد ارزش و معیار تنزل است.
گناه از هر کسی که صادر بشود، نباید گفت چون این شخص انجام میدهد، پس اشکالی ندارد، یا لابد اشکالی ندارد. نه، گناه را بایستی شناخت و گناهکار را بهوسیلهی گناه باید شناخت. هر کسی گناه را انجام داد، گناهکار است؛ هر که میخواهد باشد. این تصور غلط است که ما بگوییم چون فلانی این کار را میکند، لابد اشکالی ندارد که میکند؛ اگر اشکال داشت، که نمیکرد. البته حمل بر صحت، ایرادی ندارد؛ بلکه خوب و مستحسن است. در کار همه مؤمنین، انسان باید حمل بر صحت بکند. تا آنجایی که ممکن است، نباید حمل بر فساد کرد؛ اما وقتی یک عملِ خلافِ بیّن و واضح از کسی سر زد، هیچ تفاوت نمیکند که این کس، چه کسی باشد. هر کسی باشد، گناه، گناه است؛ بلکه وقتی افراد ممتاز گناه را انجام بدهند، جرم گناه در آن افراد، بیشتر هم خواهد بود.
بنابراین، اصل قضیه، اجتناب از گناه است که باید سعی کنیم در این ماه رمضان، إنشاءاللَّه با تمرین و حدیث نفس و ریاضت، گناه را از خودمان دور کنیم. اگر گناه از ما دور شد، آنوقت راه برای عروج و پرواز در ملکوت آسمانها ممکن خواهد شد و انسان خواهد توانست، آن سیرِ معنوی و الهی و آن طیرانِ معینشده برای انسان را انجام بدهد؛ اما با سنگینی بار گناه، چنین چیزی ممکن نیست. این ماه رمضان، فرصت خوبی برای دور شدن از گناه است.
سخنرانی در دیدار با مردم در روز یازدهم ماه مبارک رمضان؛ 18/01/69
دوره بازیابی و بازسازی
انواع عبادات، فرصتهایی برای ما هستند؛ لیکن ماه رمضان، یک فرصت استثنایی در دوران سال است. در این سی روز یا بیست و نه روز بهطور مداوم، غیر از نمازهای موظف پنجگانه و نوافلی که همیشه انسان میتواند آنها را بخواند، دعاهایی هست که توجه به آن دعاها و خواندنشان، انسان را نورانیت مضاعفی میبخشد. این دعاها را در اختیار ما گذاشتهاند. کیفیت حرف زدن و مناجات کردن با خدا را به ما یاد دادهاند. معین کردهاند که چه حرفهایی را میشود با خدا زد. بعضی از این جملاتِ ادعیه مأثوره از ائمه علیهمالسّلام هست که اگر اینها نبود، آدم نمیتوانست خودش تشخیص بدهد که میشود با خدا با این زبان حرف زد و اینطور از خدا خواست و التماس کرد.
علاوه بر اینها، همین نفس روزه ماه رمضان است که یک زمینه روحانیت و نورانیت برای روزهدار میباشد و او را برای کسب فیوضات الهی، آماده میکند. این، مجموعه ماه رمضان، با نماز و با وظایف مقرره همیشگی و با روزه و با دعاهایش است که اگر شما به اینها توجه کنید و تلاوت قرآن را هم به آن اضافه نمایید -که گفتهاند ماه رمضان، بهار قرآن است- یک دورهی بازسازی و بازیابی و نجات خود از پوسیدگیها و فسادها و امثال اینها خواهد بود؛ دوره خیلی مغتنمی است. اصل قضیه این است که ما بتوانیم در ماه رمضان، این سیرِ الیاللَّه را بکنیم و میشود.
گاهی که پس از پایان ماه رمضان، خدمت امام رضواناللَّه تعالیعلیه میرسیدم، برایم محسوس بود که ایشان نورانیتر شدهاند و حرف زدن و نگاه و اشاره و حرکت دست و اظهارنظرشان، با قبل از ماه رمضان فرق کرده است. دوره ماه رمضان، برای یک انسان مؤمن و والا، اینطوری است. آنقدر به او و به قلب و باطنش، نورانیت میبخشد که انسان این را در مشاهده حضوری او حس میکند و از حرفزدنش میفهمد که نورانیتر شده است. بندگان خدا همینطورند. ما باید از این فرصت، خیلی استفاده کنیم.
https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif دوری از گناه
برای نزدیکی به خدا، اصل قضیه، ترک گناهان است. انجام مستحبات و نوافل و توسلات و دعا و بقیه امور، فرع است. اصل قضیه، این است که انسان از صدور گناه و خلاف از خود، مانع بشود. این، همان تقوا را میطلبد. تقوا و پرهیزگاری، مهمترین -یا بگوییم اوّلیترین- مظهری است که وجود انسان باید داشته باشد. همین است که مانع از گناه انسان میشود. گناه نمیگذارد که انسان، حتّی خود را به لبه دریای عظیم مغفرت الهی برساند و از آن استفاده کند. گناه نمیگذارد که ما حال دعا و توجه پیدا کنیم. گناه نمیگذارد که ما به فکر بازنگری و بازسازی خودمان بیفتیم. کوشش بکنیم از گناه فاصله بگیریم. این، شرط اول قضیه است.
البته گناهان مختلفند؛ گناههای گوناگونِ فردی و اجتماعی، گناههایی که بهوسیله دست یا چشم یا زبان و از طرق گوناگون حاصل میشود. برای افراد مسلمان، شاید گناهان، مخفی نباشد و میدانند که چه چیزی گناه است. آن کسی که دعا هم میخواند، مستحبات را هم انجام میدهد، وظایف شرعیش را هم انجام میدهد؛ اما در کنار آنها، از گناه هم اجتناب ندارد، مثل آن کسی است که در حال سرماخوردگی و تب، هم داروهایی را که ضد سرماخوردگی است و شفابخش است، میخورد و هم از غذاهایی که برای سرماخوردگی مضر است، استفاده میکند. معلوم است که آن داروها، اثر نخواهد کرد. معلوم است که اگر آدم بیمار، آن غذایی که برای او مضر است، آن عملی که برای او زیانآور است، به آنها ارتکاب بکند، برای او، دارو اثری نخواهد کرد.
باید زمینه استفاده از رحمت و مغفرت و افاضات معنوی الهی را آماده کرد و آن، با ترک گناه است. لذا شما در دعای کمیل میبینید که امیرالمؤمنین علیهالصّلاة والسّلام میفرماید: «اللّهم اغفر لی الذّنوب الّتی تحبس الدّعاء» یعنی خدایا! آن گناهانی که دعای مرا حبس خواهد کرد، آنها را بیامرز. گناهان، مانع از اجابت دعا میشود. در همین شبها و سحرها، در دعای شریف ابوحمزه میخوانید: «فرّق بینی و بین ذنبی المانع لی من لزوم طاعتک». خدایا! میان من و گناهم فاصله بینداز؛ آن گناهی که مانع از انجام وظایفم میشود و باعث میگردد که نتوانم خودم را به تو نزدیک کنم. اصل قضیه، مسأله ترک گناه است.
چرا باید خود را بشناسیم؟ ضرورت خودشناسی در زندگی ما
این سؤال ممکن است ذهن هر انسانی را درگیر کند. ما برای شناختن هر چیزی که با آن در ارتباط هستیم احساس نیاز میکنیم برای مثال علاوه بر علوم پایه مانند؛ شیمی، فیزیک و زیستشناسی که به کشف قوانین طبیعت میپردازند، بسیاری دیگر از پدیدهها مانند آب، خاک، هوا، دریا، حیوانات و گیاهان هستند که برای شناخت آنها رشتههای تحصیلی تعریف کردهایم. فقط در ایران بیش از 5900 رشتۀ دانشگاهی در گرایشهای مختلف وجود دارد[آمار وزارت علوم از تعداد رشتههای دانشگاهی]. این یعنی ما میخواهیم ویژگیها و کاربردهای هر پدیده را بهصورت تخصصی بدانیم و به تعریفی درست از آن برسیم، اما آیا برای شناختن خودمان هم این نیاز را احساس میکنیم؟
چرایی خودشناسی سؤال بزرگی است که پاسخ آن میتواند بسیاری از مفاهیم ذهنی ما را بازتعریف کند. ما درس میخوانیم، کار میکنیم، تشکیل خانواده میدهیم و روابط فردی و اجتماعی داریم؛ در نتیجه قبل از ورود به هریک از این روابط باید خودمان را بشناسیم. آیا ممکن است با تغییر در تعریفی که از خود داریم انتخابها و رفتارهایمان نیز تغییر کند؟ در این مقاله میخواهیم به این موضوع بپردازیم که اصولاً چرا ما باید خودمان را بشناسیم و نوع شناخت ما از خودمان چه تأثیری در زندگیمان میگذارد.
منبع:ضیاالصالحین
فرصت عروج
مسأله اساسی در باب ماه رمضان، این است که بشر -که در میان انواع عوامل و موجبات غفلت از خدا و از راه او محاصره شده و انگیزههای گوناگون، او را بهسمت پایین و تنزل و سقوط میکشاند- فرصتی پیدا کند که در آن بتواند روح را -که روح انسان و باطن بشر، به عروج و اعتلا تمایل دارد- به سمت عروج و اعتلا سوق دهد و به خدا تقرب جوید و به اخلاق الهی، تخلق پیدا کند. ماه رمضان، چنین فرصتی است.
البته غیر از ماه رمضان، فرصتهای دیگری هم هست. مثلاً همین نمازهای پنجگانه، فرصتهایی است که ما میتوانیم با استفاده از آنها عروج کنیم؛ خودمان را اصلاح نماییم و زنگارها و پوسیدگیها و غفلتها و بیماریهای معنوی را از خودمان دور کنیم. نماز، فرصت بسیار خوبی است. شما اگر امتحان نکردهاید -که قاعدتاً امتحان کردهاید و إنشاءاللَّه عمل دائمی شما، همینطور باشد- امتحان کنید. توجه بکنید که در حال نماز، اگر متوجه خودتان و کاری که از شما سر میزند باشید، قطعاً بعد از نمازِ شما، با قبل از نمازِ شما متفاوت خواهد بود. شرطش همین است که توجه کنید در حال نماز، مشغول چه کاری هستید.
بهترش این است که اذکار نماز را بفهمید؛ کارِ بسیار آسانی است. نباید بگوییم که ما فارسیزبانیم و نمیتوانیم عبارات عربی را بفهمیم. مجموع عباراتی که در نماز خوانده میشود -از اول تا به آخر- یاد گرفتن آن برای آدمهای متوسط، یک ساعت هم کار ندارد؛ خیلی آسان است. کتابهایی هم نوشته شده که اینها را ترجمه کردهاند. اگر به معانی توجه کنید و بفهمید که مضمون این کلمات چیست و در آنها تدبر کنید، البته بهتر است. اگر این مقدار هم ممکن نشد، حداقل وقتی در حال سجدهاید، بدانید که با خدا حرف میزنید؛ وقتی در حال رکوعید، بدانید که پروردگار عالم را تعظیم میکنید؛ وقتی در حال قرائت و ذکر هستید، بدانید که با چه کسی حرف میزنید. نفس همین توجه، مهم است.
اگر این توجه حاصل بشود و یاد خدا در نماز تأمین گردد -که «و لذکراللَّه اکبر»- این نماز برای شما «معراجالمؤمن» خواهد بود و شما را عروج خواهد داد. عروج، همین است که شما در باطن خودتان، صفا و لطافت و نورانیت بیشتری را بعد از نماز احساس میکنید.
آیا در برزخ، شفاعت وجود دارد؟
به لحاظ کلّی شفاعت در همه عوالم اعم از دنیا، برزخ و قیامت وجود دارد. منتهی این معنای عام شفاعت است. بدیهی است تا وقتی که «ولایت» وجود دارد، شفاعت نیز هست. تا وقتی همه فیوضات الهی از طریق معصومینعلیهمالسلام و صاحبان ولایت و امامت میرسد، شفاعت وجود دارد. وقتی خداوند میفرماید که مؤمنین در دنیا با انبیاء و اولیا همنشین میشوند، بالتبع در برزخ و قیامت نیز چنین خواهد بود.
شفاعت بهمعنای طلبِ برداشتن عذاب و عِقاب از کسی یا کسانی است که مستحق عذاب و عقابند.(شیخ طوسی،التبیان،ج۱،ص۲۱۳) و به عبارتی نوعی وساطت و میانجیگری در عفو و بخشیدن گناهان است.(مطهری،مجموعه آثار،ج۱،ص۲۵۴)
دشمن درونی و بیرونی انسان
انسان یک دشمن دارد که همان هوای نفس اوست و این را وجود مبارک پیامبر(صلی الله علیه واله) فرمود: «اعدی عدوّک نفسک الّتی بین جنبیک» و یک دشمن بیرونی دارد که همین ابزار دنیوی و زرق و برق دنیاست. خدای سبحان «دنیا» را مذمّت کرده است؛ دنیایی که من و ماست، دنیایی که مقام، خودبینی و غرور هست و من برترم در آن وجود دارد، مورد مذمّت قرار گرفته است و این دشمن زِ گهواره تا گور، از کودکی تا بزرگسالی با ما هست و اگر با ما نبود که خطرش را ذکر نمیکرد؛ لذا در طول زندگی باید انسان از این دنیا بر حذر باشد. [آیتالله جوادی آملی؛ درس اخلاق؛ ۱۴۰۲/۰۸/۱۱]
همه تلاش کنند که مردم محترمانه و آبرومندانه زندگی کنند
حجت الاسلام و المسلمین سید ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور و هیئت همراه در ادامه برنامه های خود در سفر استانی به شهر مقدس قم، با حضور در بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء با حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی دیدار و گفتگو کرد.
آیت الله العظمی جوادی آملی در این دیدار در سخنانی بیان داشتند: خداوند مردم را «کریم» آفرید؛ «وَ لَقَدْ کَرَّمْنا بَنِی آدَمَ»، روی این اصل کشور را کمیته امدادی اداره کردن برخلاف فرهنگ خلقت است، خداوند انسان را با کرامت خلق کرد و دستور داد کرامت انسان محفوظ باشد.
ایشان ادامه دادند: به دلیل همین تاکید اسلام بر حفظ کرامت انسان است که مزدوری در اسلام نهی شده است، علما این نهی را حمل بر کراهت کردهاند اما برخی از کراهت بالاتر نیز گفته اند، سفارش اسلام این است که شما باید کنار سفره خود بنشینید، پیامبر(ص) دست کارگری را بوسید که برای خود کار میکرد، نه اینکه فردی که برای دیگری کار می کند.
معظم له تاکید داشتند: مسئولان باید همت بلند داشته باشند و بدانند که مدیریت و اقتصاد یک کار علمی است، باید همه تلاش کنند که مردم محترمانه و آبرومندانه زندگی کنند چرا که فقر به معنای نداشتن و نداری نیست، اسلام به شخص ندار، فقیر نمی گوید! در فرهنگ اسلام، فقیر کسی است که ستون فقراتش شکسته است، چنین فردی به هیچ کس اعتماد نخواهد کرد. در بیان قرآن، اقتصاد عامل قیام و ایستادگی جامعه است اگر اقتصاد خراب باشد و ستون فقرات جامعه مشکل داشته باشد، مجبور خواهد بود به دیگران باج بدهد.
آیت الله العظمی جوادی آملی با تاکید بر لزوم خودکفایی کشور در عرصه های مختلف ابراز داشتند: ما هرگز در را به روی خود نمی بندیم، ما با کسی قهر نیستیم و با همه کشورها تعامل می کنیم. آن ها نیز باید مودب باشند و ادب را در مقابل ما رعایت کنند، اما ما پس از دست دادن با آنها، باید انگشتان خود را بشماریم، این معنای استقلال است.
معظم له خاطرنشان کردند: توسعه در کار و تولید باید مورد توجه جدی قرار بگیرد، کشور این ظرفیت را دارد، باید تولیدکنندگان تشویق شوند و دولت هم آنها را هدایت و مراقبت کند.
در ابتدای این دیدار حجت الاسلام و المسلمین رئیسی گزارشی از اقدامات دولت به ویژه در بخش های اقتصادی و نیز اقدامات صورت گرفته در سفر استانی به شهر مقدس قم، محضر معظم له ارائه نمود.
مراتب روزه
مراتب روزه
چنانکه تقوا را مراتبى است و انسانها در بهره مندى از آن یکسان نیستند روزه هم که ابزارى براى رسیدن به تقوا است درجات و مراتبى دارد. اهل معرفت در بیان درجات روزه همانند تقوا سه مرتبه و درجه براى آن قایل شده اند.
روزه عوام که همان پرهیز از خوردن و آشامیدن و سایر مبطلات روزه است و از آدمى دفع تکلیف مى کند.
روزه خواص: که علاوه بر آنچه عوام از آن پرهیز مى کنند سایر اعضاى بدن نظیر چشم و گوش و دهان و… از گناهان دورى مى کنند که افطار چنین روزه اى، ارتکاب گناه و انجام معصیت است.
امام على (ع) چنین مرتبه اى را اینگونه معرفى مى فرمایند: «روزه دارى، پرهیز از حرامهاست، چنانکه انسان از خوردن و آشامیدن خوددارى مى کند».
روزه خواص خواص: که علاوه بر آنچه در دو مرحله پیش گذشت روزه دار، دل را از مشغول شدن به افکار دنیوى و اخلاق رذیله و هر آنچه غیر خداست محافظت کند و افطار این نوع از روزه به یاد غیر خدا و روز قیامت بودن است و حاصل این روزه روگردانیدن از غیر خداست چنانکه خداوند فرمود: «قُلِ اللَّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ؛ بگو خدا و هر چه غیر اوست واگذار».
این مرتبه از روزه اختصاص به انبیاء و صدیقین و مقرّبین دارد و ثمره این روزه نایل شدن به مشاهده جمال لقاى الهى است و رسیدن به چیزى که هیچ چشمى ندیده و هیچ گوشى نشنیده، و به خاطر احدى خطور نکرده است.
رشیدالدین میبدى در تفسیر گرانسنگ کشف الاسرار با بیانى لطیف این مرتبه از روزه را چنین بیان مى دارد: «روزه جوانمردان به زبان اهل حقیقت بشو و ثمره و سرانجام آن بدان، چنانکه تو تن را به روزه دارى و از طعام و شراب بازدارى ایشان دل را به روزه در آرند و از جمله مخلوقات باز دارند. تو از بامداد تا شبانگاه روزهدارى. ایشان از اول عمر تا آخر عمر روزه دارند. میدان روزه تو یک روز است، میدان روزه ایشان یک عمر».
حقیقت روزه
قرآن کریم در اشاره اى بسیار کوتاه، اما پر مغز و پر معنى حقیقت روزه و هدف از آن را بیان فرموده است در آیه ۱۸۳ سوره بقره مى خوانیم: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیَامُ کَمَا کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِن قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ؛ اى کسانى که ایمان آورده اید! روزه بر شما واجب شد همانگونه که بر پیشینیان شما واجب گردید باشد که پرهیزکار شوید.»
خداوند این آیه را با خطاب خاص خود به دوستانش آغاز مى کند و چه خطابى برتر از خطاب معبود با انسان، که چنین نواى گوش نوازى قبل از هر چیز تمامى سختى هاى روزه را از یاد انسان مى برد. امام صادق (ع) درباره این خطاب الهى مى فرمایند: «لذّة ما فى النداء اَزال تَعَ بَ العبادة و العناء؛ لذت آنچه در این خطاب است رنج و سختى عبادت را از بین مى برد».
در ادامه آیه خداوند فلسفه تشریع روزه را که در اُمم گذشته نیز جریان داشته بیان مى کند و مى فرماید: «لعلّکم تتقون» رسیدن به مرحله تقوا هدف روزه و حقیقت آن است. از این عبارت کوتاه مىتوان دنیایى از معنا را فهمید چرا که تقوا «خیر دنیا و آخرت» و «سرآمد همه کارهاست» و رسیدن به این مهم یعنى نهایت کمال آدمى و سعادت دنیا و آخرت.
چنانکه تقوا همه جانبه است و فقط به تقواى قلب یا عضو خاص یا حوزه معین اعم از فرهنگى، اخلاقى، اجتماعى، سیاسى، اقتصادى، محدود نمى شود و شامل همه این ابعاد مى گردد. روزه نیز فقط امساک از خوردن و آشامیدن نیست بلکه روزه دل، روزه چشم، روزه زبان، روزه قلب را شامل مى شود و در یک کلام آنکه تمامى وجود آدمى در اختیار احکام و فرائض الهى باشد.
چنین روزه اى سپر آدمى است در برابر آتش، بهشت را واجب مى کندو خالص شدن آدمى را به همراه مى آورد و به میراث روزه که همان یقین به ذات اقدس الهى است نایل مى کند. در حدیث معراج آمده است که پیامبر (ص) فرمود: «پروردگارا! میراث روزه چیست؟ خداوند فرم ود: روزه حکمت به ارث مى نهد و حکمت معرفت و معرفت یقین مى آورد و، چون بنده به یقین رسید دیگر براى او اهمیتى ندارد که چگونه شب و روز خود را بگذراند. به سختى یا به آسانى».
اما روزهاى که فقط امساک از خوردن و آشامیدن بدون توجه به محرمات الهى و واجبات خداوندى باشد بهره آن همان گرسنگى و تشنگى و رفع تکلیفى بیش نخواهد بود. چنانکه پیامبر خدا (ص) مى فرمایند: «بسا روزه دارى که بهره او از روزه اش گرسنگى و تشنگى است و بسا شب زنده دا رى که بهره او از عبادت شبانه اش فقط بى خوابى است.» چه خسران زده ایم اگر تشنگى و گرسنگى را تحمل کنیم و دست خالى این ماه را پشت سر بگذاریم در این صورت سپر آتش را که همان اصل روزه است به همراه داریم، اما با اعمال ناشایستمان آن سپر را پاره کرده ایم سپرى که از ما در برابر آتش محافظت نمى کند. این سپر را چه فایده و این روزه را چه سود که پیامبر عظیم مى فرماید: «الصُّوُم جُنَّةٌ مالَمْ یَخْرقْها» روزه سپر است تا زمانى که (آدمى با اعمال ناشایست) آن را ندارد»