ميلاد حضرت عبدالعظيم حسني عليه السلام
ويــــژهـ نامهـ ولادتـ سيدالكريمـ حضرتـ عبدالعظيمـ حسنيـ عليهـ السلامـ
براي مطالعه ويژه نامه اين قسمت را كليك نماييد
چه دعاهایی در زمینه جلوگیری از خطرات و آسیبهای زلزله وجود دارد؟
در روایات دستور العملهایی برای ایمنی از آثار ناشی از زلزله - و نیز خراب شدن منزل به هر دلیل - بیان شده است که برخی از آنها را یادآور میشویم:
1. امام صادق(ع) در روایتی میفرمایند:
«فَإِذَا خِفْتَ الْهَدْمَ عِنْدَ الزَّلْزَلَةِ فَاقْرَأْ عِنْدَ مَنَامِکَ- إِنَّ اللَّهَ یُمْسِکُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ أَنْ تَزُولا وَ لَئِنْ زالَتا إِنْ أَمْسَکَهُما مِنْ أَحَدٍ مِنْ بَعْدِهِ إِنَّهُ کانَ حَلِیماً غَفُوراً»؛[1]
هرگاه از ویرانى هنگام زلزله در هراس بودی، در وقت خوابت این آیه را بخوان: «إِنَّ اللَّهَ یُمْسِکُ … این تنها خداست که آسمانها و زمین را از اینکه از جاى خود منحرف شوند [و فرو ریزند] نگه میدارد. و اگر روزی از مسیر خود منحرف شوند، هیچکس بعد از او نمیتواند نگاهشان دارد، مسلماً خدا همواره بردبار و آمرزنده است».[2]
2. امام علی(ع) فرمود: وقتى میخواهى بخوابى دست راست را زیر گونهی راست بگذار و بگو: «بِسْمِ اللَّهِ وَضَعْتُ جَنْبِی لِلَّهِ وَ عَلَى مِلَّةِ إِبْرَاهِیمَ وَ دِینِ مُحَمَّدٍ وَ وَلَایَةِ مَنِ افْتَرَضَ اللَّهُ طَاعَتَهُ مَا شَاءَ اللَّهُ کَانَ وَ مَا لَمْ یَشَأْ لَمْ یَکُنْ أَشْهَدُ أَنَّ اللَّهَ عَلى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ»؛ (به نام خدا، براى خدا و با پذیرش دین ابراهیم و دین محمّد و با پذیرش ولایت آنانی که خداوند، پیروی از آنها را واجب کرده، در بستر آرمیدم. هر چه خدا بخواهد، رخ خواهد داد و آنچه نخواهد، اتفاق نخواهد افتاد، و گواهی میدهم که خداوند به هر کارى تواناست).
هر کس این دعا را هنگام خواب بگوید، از خطر دزد و ماندن زیر آوار در امان خواهد بود و فرشتگان برایش استغفار خواهند کرد.[3]
3. امام صادق(ع) فرمود: «لَا تَمَلُّوا مِنْ قِرَاءَةِ- إِذا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزالَها فَإِنَّهُ مَنْ کَانَتْ قِرَاءَتُهُ بِهَا فِی نَوَافِلِهِ لَمْ یُصِبْهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِزَلْزَلَةٍ أَبَداً وَ لَمْ یَمُتْ بِهَا وَ لَا بِصَاعِقَةٍ وَ لَا بِآفَةٍ مِنْ آفَاتِ الدُّنْیَا حَتَّى یَمُوتَ….»؛ از خواندن سوره زلزال خسته نشوید؛ زیرا هر کس در نمازهاى نافلهاش آن سوره را بخواند، هرگز خداى عز و جل او را دچار آسیب ناشی از زمین لرزه نکند و در زلزله نمیرد و (نیز) با رعد و برق و آسیبهای اینچنینی نمیرد تا مرگش فرا رسد.[4]
[1]. فاطر، 41.
[2]. طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ص 290، قم، شریف رضی، چاپ چهارم، 1412ق.
[3]. همان، ص 289.
[4]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 2، ص 626، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
پژوهش در كلام بزرگان
حضرت امام خمینی رحمة الله علیه
مبادا خداى نخواسته اشتغال به مبادى و مقدمات موجب شود كه از غايت اصلى كه ابقا و رشد تحقيقات علوم اسلامى [است]، خصوصاً فقه به طريقهی سلف صالح و بزرگان مشايخ همچون «شيخ الطائفه» و أمثاله و در متأخرين همچون «صاحب جواهر» و شيخ بزرگوار «انصارى» بازدارد.
صحيفه امام، ج17، ص316.
حضرت امام خمینی رحمة الله علیه
كوشش نمايند كه هر روز بر دقتها و بحث و نظرها و ابتكار و تحقيقها افزوده شود؛ و فقه سنتى كه ارث سلف صالح است و انحراف از آن سست شدن اركان تحقيق و تدقيق است، محفوظ بماند وتحقيقات بر تحقيقات اضافه گردد.
صحيفه امام، ج21، ص393.
حضرت امام خمینی رحمة الله علیه
اما در مورد دروس تحصيل و تحقيق حوزهها، اين جانب معتقد به فقه سنتى و اجتهاد جواهرى هستم و تخلف از آن را جايز نمىدانم.
صحيفه امام، ج21، ص273.
حضرت امام خمینی رحمة الله علیه
حوزهها و روحانيت بايد نبض تفكر و نياز آينده جامعه را هميشه در دست خود داشته باشند و همواره چند قدم جلوتر از حوادث، مهياى عكس العمل مناسب باشند.
صحيفه امام، ج21، ص273.
مقام معظم رهبری مدظله العالی
پژوهش و تحقیق در نظامهای آموزشی دنیا رکن اساسی و مایه بقای آن است و شاخص رشد و یا عقب ماندگی هر مجموعه آموزشی و تحقیقی، به چگونگی و جایگاه پژوهش آن بر میگردد، از این رو برای تحول و پیشرفت در حوزه، باید به نظام پژوهشی آن عنایت ویژه بشود.
دیدار با فضلا و نخبگان حوزه علمیه قم، 14/9/74
فضای علمی كشور بايد فضای توليد و ترويج علم و پژوهش و پرورش محقق و عالم باشد كه در اين زمينه هم نخبگان و هم مسئولان وظايفی برعهده دارند.
دیدار نخبگان جوان، 21/11/82.
تحقيقات و پژوهشهای حوزهی علميه در مسايل فكری بايد به گونهای باشد كه هدايت دينی و جذب مردم را به سوی دين در پی داشته باشد.
بازديد از نمايشگاه مراكز علمی،15/7/79.
يكی از موارد مهمی كه بايد در بحث تحول نظام آموزشی مدنظر قرار گيرد، حذف فرهنگ حفظ محوری و تقويت روحيه تحقيق و تعميق در علم و دانش است. (دیدار برجستگان و نخبگان علمی، 3/7/87.)
دستگاههای مديريتی دولتی و اساتيد بايد روحيه ی خودباوری و اعتماد به نفس ملی و همچنين اميد به آينده را در مراكز پژوهشی و در ميان جوانان پژوهشگر و نخبه ترويج كنند.(دیدار برجستگان و نخبگان علمی، 3/7/87.)
كار علمى و كار فكرى و كار پژوهشى هم، يك بخشى از معنويات است. (ديدار نخبگان جوان، 14/7/89.)
بدون انواع دانش، اقتدار كشور امكانپذير نيست؛ دانش اقتدار مىآورد.(ديدار جمعى از نخبگان علمى كشور، 6/8/88.)
پیشرفت و عزت کشور در گرو تلاش در زمینه علم و پژوهش است.(دیدار استادان دانشگاه ها 9/7/86.)
حوزه بایستی به سمت عمق بخشیدن به تفکر دینی جامعه، حرکت کند و درباره ی تک تک عقاید و افکار بنیادین اسلامی، در سطوح مختلف سنی، برنامه ای منظم داشته باشد .(دیدار طلاب حوزه علمیه مشهد، 10/6/67 .)
حوزه های علمیه، هم باید برای شبهات پاسخی بیابند و هم در جایگاه نظریه پرداز مذهبی، حافظ هویت فکری، دینی و فرهنگی جامعه باشند .(دیدار علما و روحانیون غرب تهران، 16/2/61.)
حوزه ی علمیه، پشتوانه ی پژوهشی و دینی نظام، در حوزه ی عقیدتی است .(دیدار علما و روحانیون اردبیل، 30/4/66)
کارهای ما، دسته جمعی نیست …. کار دسته جمعی، اشتراک مساعی، ابزارهای مناسب را جمع کردن و آوردن، این ها کارهای جدید دنیاست. (دیدار طلاب و علوم دینی در مدرسه فیضیه، 1/12/70.)
حوزه ی علمیه، یک کارخانه ی عظیم انسانی است که باید دائم تولید کند، حوزه باید کتاب و آدم و عالم و متدین و فکر و حرف تازه تولید کند . (دیدار علما و مدرسان حوزه علمیه قم، 30/11/70.)
یکی دیگر از ابزارهای گسترش و تولید علم در عرصه های پژوهش، گسترش و راه اندازی مجلات تخصصی در علوم و فنون مختلف حوزوی است. (دیدار علما و مدرسان حوزه علمیه قم، 30/11/70.)
برگزاری مستمر نشست های علمی - پژوهشی در حوزه در زمینه های مختلف، روح پژوهش و تحقیق را احیا و پرورش می دهد . (دیدار فضلا و نخبگان حوزه علمیه ی قم، 14/9/70.)
روند تحقیقات حوزه، باید به گونه ای باشد که علاوه بر شناخت نیازهای موجود، با آینده نگری نیازها و شرایط ده ها سال بعد را هم پیش بینی و راه علاج آن را بیابد .(دیدار فضلا و نخبگان حوزه ی علمیه ی قم، 14/9/70.)
… الان، یک کتابخانه ی عظیم را در چند دیسک کوچک جای می دهند … . امروز دنیا این طوری شده است. باید از این ها استفاده کرد و بهره برد . (بازدید از مرکز تحقیقات کامپیوتری، 14/10/71
حضرت آیت الله جوادی آملی دامت توفیقاته
باید حوزه در سه عنصر محوری «آیه محکمه»، «فریضه قائمه» و «سنت عامله» برنامهی محتوایی داشته باشد…. باید بخش محتوایی حوزه، پایه ی محکمه داشته باشد و دارای متخصصان خوب محکمه، قائمه و عامله باشد، زیرا همه طلاب تنها برای فقه و اصول نباید تربیت شوند.
دیدار با جمع اساتید حوزه، 9/3/87.
حضرت آیت الله صافی گلپایگانی دامت توفیقاته
با سرپنجه بینش و پژوهش، گره های باز نشده از کار بشر را باز نمایید، درس بخوانید تا دانشمند شوید.
حضرت آیت الله مکارم شیرازی دامت توفیقاته
طلبه باید از وقتی «بدان ایدک الله» را می خواند، به نوشتن بپردازد، نه اینکه به مقامات عالی علمی برسد و هنوز دست به قلم نبرده باشد.
دیدار نویسندگان علوم و معارف اسلامی.
حضرت آیت الله سبحانی دامت توفیقاته
آنچه پژوهشگر را به تلاش وا می دارد، کشش درونی آنها به دانش پژوهش و پرده برداشتن از چهره واقعیت است.
پیام ایشان به مناسبت روز پژوهش، 25/6/86.
منبع: پایگاه معاونت پژوهش حوزه های علمیه خواهران سراسر کشور
اثر منفی پرخوابی
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ: كَثْرَةُ النَّوْمِ مَذْهَبَةٌ لِلدِّينِ وَ الدُّنْيَا.
امام صادق(عليه السلام) فرمود: پرخوابی دین و دنیا را بر باد می دهد.
کافی، ج5، ص84
وحدت حوزه و دانشگاه
نکته هایی درباره پژوهش و نگارش
1. به هيچ وجه، در تحقيقات و تاليفاتمان بر «مسموعات » و «منقولات » - هر چند مشهور و معروف نيز باشند - تكيه نكنيم مگر آنكه خودمان آنها را در منابع قابل اعتبار بيابيم تا اين حديث شريف شامل حالمان نگردد: «لاتحدث الناس بكل ما سمعت به فكفي بذلك كذبا؛ هر چه را شنيدي به مردم نگو؛ زيرا همين براي دروغ بودن بس است. »( نهج البلاغه، نامه 69.)
2. بكوشيم كه فضاي تحقيقات و تاليفاتمان را حقيقتا از «تحقيق » و «تاليف » به معناي درست و فراگير و با همه ويژگيهاي آن پر سازيم و با «تحقيق بازي » و «تاليف سازي » آلوده نسازيم و مانند معماران بساز و بفروش، ما نيز «بچاپ و بفروش » نشويم و «ملاي رومي » چه دُر سُفته است كه گفته است:
علم تقليدي بود بهر فروخت // چون بيابد مشتري خوش برفروخت
مشتري علم تحقيقي حق است // دائما بازار او پر رونق است
لب ببسته مست در بيع و شري // مشتري بي حد كه الله اشتري
شايان توجه است اين نكته مهم را در داوريهايمان نيز به خاطر داشته باشيم كه هماره پر برگي يك تحقيق و پرفروشي يك تاليف به معناي پرباري و پركاري آن و پرجوشي و پركوشي اين نيست و حتي پر عنواني فهرست منابع - تا چه رسد به پر عنواني فهرست مطالب و فهرست تاليفات - نيز هماره به معناي پرمايگي و پرانديشگي آن نيست.
3. بكوشيم كه روحيه «نگرش تحقيقي » و «نگارش تحليلي » را در خود زنده كنيم و روز به روز آن را بپرورانيم. براي به دست آوردن چنين روحيه اي مي توانيم اين كارها را انجام دهيم:
يك. مطالعه كتابها و منابعي كه با نگرشي تحقيقي و نگارشي تحليلي نوشته شده اند. از اين رو، محقق كسي است كه در تحقيقات خويش به كتابها و منابع دست چندم و حتي گاه به كتابها و منابع دست دوم نيز مراجعه نمي كند. مثلا يكي از محققان مي گفت: «من در تحقيقاتم حتي به كتاب شريف «بحارالانوار» - جز در موارد ضرورت و اضطرار - نيز استناد نمي كنم، بلكه به مصادر و مآخذ اوليه اي كه محدث بزرگ و بزرگوار شيعه، مرحوم علامه مجلسي - اعلي الله مقامه الشريف - خود به آنها استناد كرده است مراجعه مي نمايم و اصل حديث را در آنجا مي يابم و سپس با شرايطش به آن استناد مي كنم »
دو. در زندگي علمي، همنشين شدن و نشست و برخاست كردن با كساني كه در مسائل فكري و علمي، تحقيقي مي نگرند و تحليلي مي نگارند. از اين جهت، محقق كسي است كه در زندگي علمي خويش، با كساني كه در انديشه و انديشيدن، «مقلد» هستند، نمي نشيند و «ملاي رومي » چه خوش سروده است:
از محقق تا مقلد فرقهاست // كاين چو داوود است و آن ديگر صداست
منبع گفتار اين سوزي بود // وان مقلد كهنه آموزي بود
سه. مطالعه زندگي و روش علمي كساني كه مقلدانه نمي انديشيده اند و محققانه مي نوشته اند. بدين رو، زندگي و روش علمي «علامه اميني » ، «علامه طباطبائي » ، «علامه مطهري » و «علامه جعفري » - رضوان الله عليهم اجمعين - مي تواند الگويي پسنديده در اين زمينه ها باشد. يا مثلا گفته اند: «يكي از محققان در كتاب دائرة المعارف خويش مي خواسته اند متراژ پل قديمي و سمبليك اهواز را بنويسند. بدين منظور، هياتي را از تهران به اهواز مي فرستند تا دقيقا متراژ آن را محاسبه نمايند و آن گاه در دائرة المعارف خود بنگارند. » مطالعه شيوه تحقيق و تاليف چنين انسانهايي، روحيه دقت و تحقيق را در انسان تقويت مي كند.
چهار. حضور داشتن در جلسات و شركت كردن در مجالس علمي كه با نگرشي تحقيقي و تحليلي تشكيل مي شوند. بدين جهت، محقق كسي است كه در زندگي علمي اش، به جلسات و مجالس غيرعلمي و جلسات و مجالسي كه عنوان علمي دارند، اما روشي غيرتحقيقي و غيرتحليلي نيز دارند، پا نمي گذارد.
پر روشن است كه اين سخن و اين پيشنهادها، موضوعات و مسائلي را كه اساسا بايد با روشي تقليدي و نه تحقيقي بدانها دست يافت، شامل نمي شوند.
اخلاق گفتگو در مناظرات امام رضا علیه السلام
یکی از برجسته ترین و ماندگارترین میراث های ارزشمند و سترگ دوران امامت حضرت رضا (ع) و سایر ائمه اطهار (ع) مناظراتی است که میان ایشان و علمای بلاد، عالمان سایر ادیان و مذاب و نیز ملحدان به وقوع می پیوست. در واقع ایشان در این مناظرات علاوه بر اینکه حقانیت دین مبین اسلام و مکتب تشیع و آموزه های مختلف آن را برای مخاطبان و برای تاریخ بیان دارند، تلاش می کردند تا سنت برقراری دیالوگ و مناظره و بحث مفید و جدال احسن را نیز برای همگان به منصه ظهور و بروز برسانند.
تمرین برای گفتگوی علمی؛ تلاشی در جهت اعتلای فکر
بی تردید یکی از مهم ترین مؤلفه ها و مقوله های رنگ باخته در جامعه اسلامی در ادوار مختلف و به خصوص دوران کنونی، موضوع گفتگو و مناظره و بحث منطقی، مستدل و علمی است.
موضوع مناظره دو جنبه دارد؛ یکی محتوای مناظره و میزان بهره مندی مناظره گران از قدرت و قوت علمی است که بیتردید می تواند در پیروزی آنها بر حریف علمی و اثربخشی مقاصد معرفتی و آموزه های فکری که مدنظر آنها بوده مؤثر باشد؛ اما یک سوی دیگر که به اعتقاد نگارنده بسیار مهم است و اثر و تأثیرش از آن جنبه اولی کمتر نیست، موضوع اصل منش و شیوه مناظره و رویکرد دیالوگ برقرار کردن و نشستن در مقابل هم و بحث کردن است.
جامعه امروز ما به شدت نیازمند سیره علمی امام رضا (ع) است
این همان موضوع اساسی و حیاتی است که امروزه جامعه ما و نیز جامعه جهانی به شدت به آن نیاز دارد و شیوه و منش و سیره امام رضا به عنوان مبدع این گونه مناظرات در کنار سایر ائمه اطهار همچون امام جعفر صادق (ع) می بایستی مورد توجه همه اهل فضل و نخبگان علمی جامعه اسلامی به عنوان یک میراث فکری و انسانی قرار گیرد.
اگر در جامعه ای گفتگو جای خود را به ستیزه گری و درهم آمیزی خشمگینانه بدهد، اگر به جای کلام و نوشتار، مشت و ناسزا و بدگویی در یک جامعه منتشر گردد، اگر دو طرف یک ماجرا، از دو عالم گرفته تا دو عامی، از دو سیاستمدار گرفته تا دو صاحب کار و… از هر طیف و صنف و گروه و دسته ای، به جای گفتگو کردن و سخن راندن و تمرین منطق و استدلال نمودن، در جهت تشنج زایی و ارعاب و هوچی گری و فحاشی و… گام بردارند، بی تردید آنچه برای مردمان آن جامعه باقی خواهد ماند، نه رشد علمی و معرفتی و اعتلای فکری و آموزشی و تربیت صحیح، بلکه درگیری و تشنج و ناسزاگویی و ناسزاشنوی خواهد بود.
حتی با ملحدین هم می توان نشست و مناظره کرد اگر…
حقیقت آن است که انتخاب این نکته و ویژگی از سیره و سلوک عالم آل محمد امام رضا (ع) برای این نوشتار و این مجال، برای همین تذکر و تنبه بود. یادآوری این نکته که امام(ع) حتی در برابر ملحدین هم پای مناظره علمی می نشست و با قدرت استدلال و منطق و معرفت خویش، بر آنها تفوق می یافت و این تفوق هم نه به معنای برتری جویی امام رضا(ع) بر کسی، بلکه به معنای نشر و اعتلای معارف دین مبین اسلام و مکتب جعفری بود که امام (ع) تمام همّش را در این راه مصروف می داشت.
حال اگر نگاهی به جامعه امروز بیاندازیم، باید از خود بپرسیم که آیا براستی در فضای جامعه امروز ما و حتی در عرصه های علمی و فضاهای نخبگانی و موقعیت هایی که فضلا و برجستگان در آن نفس می زنند آیا چنین سیره و سلوکی جاری و ساری است؟
کرسیهای آزاد اندیشی؛ ضرورتی مغفول مانده برآمده از عمق الگوی کهن دینی
فاصله میان جامعه علمی امروز ما با آنچه امام رضا (ع) سالک طریقش بود
در طول سال های گذشته گاه شاهد بوده ایم که عالم بزرگواری با پیشینه ای بسیار در عرصه علوم مختلف دینی، گاه نظری شاذ یا غیر شاذ را مطرح نموده و برایش استدلال هم داشته است، اما متأسفانه طرح این نظرها، به جای اینکه موجب برقراری مناظره های سودمند و ارتقا دهنده علمی و طرح مباحث در فضای باشکوه و مفید و پربرکت علمی شود، متأسفانه در هوچی گری رسانه ای و درهم آمیزی تشنج زا و درگیری های کودکانه گم می شد و به جای ایجاد و تزریق روحیه نشاط علمی و بالندگی فضای فکری، به رخوت و رکود بیش از پیش می انجامید.
جا دارد در همین مجال و به مناسبت طرح همین موضوع مناظرات امام رضا (ع) اشاره داشته باشیم به یکی از مهم ترین و جدی ترین دغدغه های مقام معظم رهبری که با عنوان کرسی های آزاد اندیشی سال ها پیش مطرح گردید و متأسفانه چونان دیگر نصایح خیرخواهانه و طرح های عالمانه ایشان، آنچنان که باید و شاید شکل نگرفت و بر زمین ماند.
کرسی های آزاداندیشی نمونه ای امروزین از مناظرات علمی امام رضا(ع)
در حقیقت می توان طرح موضوع کرسی های آزاد اندیشی را ادامه ای دانست بر همان مناظرات عالمانه ای که امامان شیعه و بخصوص امام صادق (ع) و امام رضا (ع) پی افکندند و با اجرای آن موجبات نشاط علمی جامعه، طرح صحیح و آزادانه منطق مستحکم اسلامی و سبب سازی برای هدایت و کشش آزادانه مردم به سمت نور اصالت اسلام و مکتب اهل بیت (ع) را فراهم کردند.
این حرکت و سیره ارزشمند، به خصوص در زمانه ما که دوره استیلای شبکه های مجازی و انفجار اطلاعات در همه عرصه های فکری است و دیگر هیچ اندیشه ای را نمی توان در هیچ پستویی صیانت کرد، بلکه باید به قلب حادثه زد و با واکسینه کردن عالمانه و آزاداندیشانه فکر و خرد، با حرکت های پیشروانه و دوری از انفعال، در خط مقدم سنگرهای علمی و معرفتی به تلاش های اصیل و اساسی مبادرت ورزید، بسیار قابل توجه و تأمل است.
باری؛ اگر مناظرات امام رضا (ع) را به دقت مطالعه کنیم شاهد خواهیم بود که سیره ایشان در مناظرات دقیقاً مبتنی بر آزاداندیشی و نه برتری دادن خویش بلکه استعلای اندیشه اسلامی و نشر و اشاعه هویتی دینی است.
حرکت پیشروانه امام (ع) در روزگاری که افکار و آرای مختلف آزادانه در طیران بودند
از ویژگی های زمان و زمانه حضرت رضا (ع) این بود که افکار و اندیشه های مختلف فلسفی و در میدان علمی آن روز حضور داشتند و مأمون هم با یک ژست آزاداندیشانه تلاش میکرد موقعیت را برای طرح این موضوعات فراهم آورد. شاید حتی بتوان موضوع پذیرش منصب ولایتعهدی مأمون توسط امام رضا (ع) را استفاده بهینه و بهتر و بیشتر آن حضرت از موقعیت علمی به وجود آمده دانست.
کرسیهای آزاد اندیشی؛ ضرورتی مغفول مانده برآمده از عمق الگوی کهن دینی
در تنوع مناظرات آن حضرت که با همراهی مأمون و مشاورت فضل بن سهل، صروت پذیرفته و صاحبان نحله ها و جرگه های مختلف علمی از جاثلیق (عالم بزرگ مسیحی) گرفته تا رأس الجالوت (پیشوای بزرگ یهودیان) و از روِسای صائبین و هربذ اکبر (پیشوای بزرگ زرتشتیان) گرفته تا نسطاس رومی (عالم بزرگ نصرانی) به طور متناوب و در جلسات مختلفی حضور داشته اند، می توان گستره وسیع و مشرب منعطف و تسلط لدنی آن حضرت را بر علوم و فنون مختلف و آرا و نظریات گوناگون و منابع و مراجع مختلف علمی شاهد بود.
مناظرات علمی امام (ع)؛ تهدیدی که به فرصت تبدیل شد
در تاریخ آمده است که غرض شوم و پلید مأمون از ترتیب دادن این مناظرات به پندار خام او، پایین آوردن منزلت علمی و مقام علمی امام (ع) بود، اما زهی خیال باطل که حضرت ثامن الحجج (ع) به علوم لدنی و معانی آسمانی و حقایق کائنات و زمان و زمان آگاه بوده و چونان بنیانی مرصوص در برابر این موجها ایستاده بود، اما در بحث مناظرات علاوه بر آن دو نکته که در ابتدا اشاره کردیم که همان ارزش و اهمیت و اثربخشی سلوک مناظره و نیز محتوای غنی و اثرگذار آموزه های طرح شده در آن بود، می توان نکات دیگری را نیز در بستر این میراث عظیم و ارزشمند رضوی یاد کرد.
حضرت رضا (ع) علاوه بر قدرت منطق و استدلال با گفتار و رفتار و حرکات و سکنات مؤمنانه و اخلاقی خویش، مردم را به سوی ولایت الهی فرا میخوانده و بذر توحید را در زمین دل و فطرتشان می کاشت.
برای اثربخشی، علاوه بر قدرت علمی، صداقت معنوی هم لازم است
نکته ای که در اینجا از آن استفاده می شود این است که آن چیزی که اثر بخشی یک نفر را در مواجهه علمی و منطقی با دیگران بیشتر و مفیدتر می کند، علاوه بر قدرت علم و بیان و کلام او، مبتنی بودن رفتارش بر حقایق عاطفی و علایق فطری انسان هاست که همگی یک سرمنشأ دارد و از یک آبشخور نشأت میگیرد. این بسیار مهم است که یک عالم دینی به حرفی که می زند اعتقاد داشته باشد یا نه و در زندگی شخصی و جمعی خویش به عقایدی که بر زبان جاری میکند، در دل هم ایمانی داشته باشد یا نه. در حقیقت باید گفت مخاطب در مواجهه با افراد و مکاتب گوناگون شاید بیش و پیش از آن که به قدرت منطق نگاه کند، به صداقت و ربانیت او نظر می اندازد.
نکته دیگری که در مناظرات امام رضا (ع) مورد توجه قرار می گرفته بحث فراهم آمدن اشتراکات فکری و منطقی است که بایستی در یک بحث مشترک میان دو طرف گفتگو وجود داشته باشد. یکی از نکات قابل تأمل و عبرت آموز در بحث مناظرات امام رضا (ع) این است که ایشان در واقع «تهدید» برگزاری مناظره توسط مأمون را تبدیل به «فرصت» ی برای نشر معارف دینی و آموزه های مکتب اهل بیت (ع) کرد و از این رهاورد موقعیت بسیار نابی برای هدایت و گرایش مردم به سمت این مکتب نورانی فراهم کرد.
نمونه ای از مناظرات امام رضا (ع) در مواجهه با یک ملحد
خدمتگزار امام رضا علیهالسّلام می گوید یکی از زنادقه در حالی که جماعتی نزد آن حضرت بودند، خدمت امام رسید، امام رو به او نمود و فرمود: اگر فرضاً نظریه شما، در رابطه با مبدأ و معاد صحیح باشد - و حال آنکه چنین نیست - آیا قبول داری که در نهایت ما و شما یکسان هستیم و نمازها و روزه ها و زکات های ما و اعتراف ما به مبدأ و معاد برای ما زیانی ندارد؟ زندیق که پاسخی نداشت، سکوت اختیار کرد.
امام ادامه داد و فرمود: اگر نظریه ما در رابطه با مبدأ و معاد صحیح باشد - در حالیکه چنین هم هست - آیا قبول داری که شما هلاک شده اید و ما نجات یافته ایم؟ زندیق که باز پاسخی نداشت، سخن را به جای دیگر کشید و گفت: خدا رحمت کند تو را، به من بگو که او (خدا) چگونه است و کجا است؟ امام: وای بر تو، راه را اشتباه رفتی، او «کجا» را به وجود آورد، او بود و «مکانی» نبود، و نیز او «چگونگی» را ایجاد کرد، او بود و «چگونگی» وجود نداشت، خداوند با کیفیت و مکان شناخته نمی شود و با حواس، قابل درک نیست و او را با هیچ چیز نمیتوان مقایسه نمود. زندیق گفت: بنابراین او چیزی نیست، چون با هیچیک از حواس قابل درک نمی باشد.
امام: وای بر تو، چون حواس نمی تواند او را ادراک کند منکر او می شوی، و ما درست بر عکس، بدلیل اینکه حواس ما از ادراک او ناتوان است یقین می کنیم که او پروردگار ما است، و شباهتی با سایر موجودات ندارد.
زندیق گفت: به چه دلیل می گویی که او هست؟ امام فرمود: به دلیل اینکه وقتی به خویش می نگرم می بینم که نمی توانم در طول و عرض، چیزی به خود اضافه کنم و یا کم نمایم و نمی توان ناخوشی ها را از خویش دفع و منفعت را به سوی خود جلب کنم، روی این حساب فهمیدم که بنیاد هستی من بنایی دارد و لذا به او اعتراف کردم. علاوه بر این با روِیت پدیده ابرها و گردش بادها و جریان خورشید و ماه و ستارگان و غیره که آیات شگفت انگیز و متقن آفرینش هستند، دانستم که این امور تدبیر کننده و پدید آورندهای دارند.
زندیق گفت: پس حد و مرز او را برای من بیان کن. امام فرمود: او بی نهایت است، حد و مرزی ندارد.
زندیق: چرا؟ امام پاسخ داد: چون هر چه محدود باشد، نهایت دارد و احتمال محدودیت مساوی است با احتمال زیاده و نقصان. بنابراین او محدود نیست و زیاده و نقصان نمی پذیرد؛ قابل تجزیه نمی باشد و به وهم نمی آید. زندیق گفت: توضیح بدهید، اینکه می گویید خداوند لطیف، شنوا، بینا، دانا و حکیم است، آیا شنیدن جز با گوش و دیدن جز با چشم، و ظریف کاری جز با دست و حکمت جز با سازندگی امکان پذیراست؟
امام فرمود: مقصود از اینکه می گوییم خداوند لطیف و ظریف کار است این که او در پدید آوردن مصنوعات، ظرافت و دقت دارد. نمی بینی وقتی شخصی در اخذ چیزی ظرافت و دقت به خرج می دهد، میگویند فلانی چقدر با لطافت کار می کند، بنابراین چرا این معنی به آفریننده با شکوه جهان گفته نشود؟… و اینکه ما می گوییم خداوند شنوا است، برای این است که هیچ صدایی از او پنهان نیست… و در تشخیص هیچ لغتی اشتباه نمی کند، بنابراین او شنوا است ولی نه به وسیله گوش و گفتیم او بینا است زیرا او جای پای مورچه ریز سیاه در شب تاریک بر سنگ سیاه را می بیند، او حرکت مور را در شب قیرگون مشاهده می نماید… بنابراین او بینا است ولی نه به وسیله چشم همانند آفریده های خود.
این مناظره آنقدر طول کشید، تا اینکه در همان جلسه، زندیق اسلام اختیارکرد.
(بخش انتهایی مطلب به عنوان نمونه مناظره برگرفته از کتاب احتجاج طبرسی ج 2 ص 173 الی 171.)
ماجرای سروده شدن شعر «آمدم ای شاه پناهم بده»
مرحوم حبیبالله چایچیان متخلص به «حسان» دار فانی را در سن 94 سالگی وداع گفت. او که در زمینه شعر آیینی سالهای عمرش را صرف کرده بود سراینده اشعار مشهوری چون «آمدم ای شاه پناهم بده» در مدح حضرت رضا(ع) است.
این شاعر در گفتوگویی به ماجرای سروده شدن این شعر اشاره کرده بود که به بهانه درگذشت این شاعر آن را بازنشر میدهیم.
«مادرم در آخرین لحظاتی که خدمت شان رسیدم، همیشه آن حال و هوای ارادت به چهارده معصوم را داشت و در همان حال که سکته کرده بود، دکتر را خبر کردیم. دکتر مشغول گرفتن نوار شد و وقتی خواست برود متاسفانه مادرم سکته دیگری کرد. من به دکتر آن را اعلام کردم. دکتر خطاب به من گفت: «فردی که این گونه سکته کند کمتر زنده خواهد ماند!» به هر حال دکتر راهی شد و من خدمت مادر برگشتم و به ایشان عرض کردم، شما آرزویتان چیست؟ ایشان گفت آرزوی من این است که یک بار دیگر حضرت رضا (ع) را زیارت کنم. و این نکته را هم بگویم که راه رفتن ایشان خیلی سخت بود و حال خوبی نداشت و من دو بازوی مادر را میگرفتم تا بتواند یواش یواش حرکت کند. با هواپیما به سمت مشهد رفتیم. نمیدانم در ایام تولد حضرت رضا(ع) بود یا شهادت، حرم خیلی شلوغ بود. وارد شدن به حرم هم یقیناً مشکل و حتی برای مادرم غیرممکن بود، گفتم مادرجان! از همین جا سلام بدهی زیارت است. گفت: «ما قدیمیها تا ضریح را نبوسیم، به دلمان نمیچسبد» گفتم: دل چسبیاش به این است که حضرت جواب بدهد. هرچه کردم دیدم مادر قبول نمیکند. خلاصه بازوی مادر را گرفته بودم و همین طور به سمت ضریح حرکت میکردیم؛ در همین حال دیدم که حال شعر برایم فراهم شد، من تمام توجهام را به شعر و الهامی که عنایت شده بود دادم، دیدم زبان حال مادرم است نه زبان حال من! و شعر تا «تخلص» رسید. وقتی شعر به «تخلص» رسید دیدم مادرم با آن ازدحام که آدم سالم نمیتواست برود. خودش را به ضریح رسانده بود و داشت ضریح را میبوسید و من هم ضریح را بوسیدم و این شعر در حقیقت زبان حال مادرم در آخرین لحظات عمرش است. یکی از خادمین اهل بیت(ع) که آذریزبان هست این شعر را خوب و عالی خوانده است.»
شعر کامل به شرح زیر است:
آمدم ای شاه پناهم بده
خط امانی ز گناهم بده
ای حرمت ملجأ درماندگان
دور مران از در و راهم بده
ای گل بیخار گلستان عشق
قرب مکانی چو گیاهم بده
لایق وصل تو که من نیستم
اذن به یک لحظه نگاهم بده
ای که حریمت مَثل کهرباست
شوق و سبک خیزی کاهم بده
تا که ز عشق تو گدازم چو شمع
گرمی جانسوز به آهم بده
لشکر شیطان به کمین منند
بیکسم ای شاه پناهم بده
از صف مژگان نگهی کن به من
با نظری یار و سپاهم بده
در شب اول که به قبرم نهند
نور بدان شام سیاهم بده
ای که عطابخش همه عالمی
جمله حاجات مرا هم بده
آن چه صلاح است برای «حسان»
از تو اگر هم که نخواهم بده
استاد عنصری اساسی در تربیت طلبه است
به گزارش خبرنگار خبرگزاری «حوزه»، آیت الله اعرافی شامگاه چهارشنبه در اجلاسیه اساتید سطح یک حوزه علمیه قم که در مجتمع فقهی ائمه اطهار(عليهم السلام) قم برگزار شد، گفت: در این جلسه قبل از گفتن هر مطلبی، باید از استادان گرامی حوزه و مهندسان شخصیت طلاب، به ویژه در پایههای نخست طلبگی، قدردانی و تجلیل کنم.
وی با بیان اینکه استاد عنصر اساسی در تربیت طلبه است، عنوان کرد: مدیران و کارگزاران نظام حوزه، ریلگذار این مسیر هستند ولی آن کسی که پرچم تربیت و ساختن شخصیت طلبه را بر دوش گرفته است، استادان حوزه هستند و خداوند، شأن بزرگی را به آنان عنایت کرده است.
مدیر حوزههای علمیه گفت: ما وظیفه خود میدانیم که تا حد توان به سخنان استادان گوش فرا دهیم و به نقدها توجه کنیم و تمام توان خود را برای اصلاح نظام حوزه به کار گیریم.
وی تصریح کرد: مدیریت حوزه با کمال تواضع و بدون ادعایی تلاش میکند بر خشتهایی که پیشینیان نهادهاند خشتی نهد و به هیچ وجه درصدد تخریب ساختمانهای استوار نیست، ولی در عین حال برای تعالی حوزه، دهها طرح را پیگیری میکند.
آیت الله اعرافی بیان کرد: برای تعالی پیام وحی و ارزشهای متعالی انقلاب و اسلام در جهان پرغوغای امروز، نیازمند هستیم دستبهدست هم دهیم تا حوزه در جایگاهی رفیعتر از گذشته که رسالت ما نیز هست، قرار گیرد.
وی گفت: حوزه، هم امتیازات بزرگ و هم، رشد روزافزون را تجربه کرده است و قابلمقایسه با حوزه قبل از انقلاب نیست، اما نباید این پیشرفتها، ما را از دیدن کاستیها و ضعفهای راهبردی و تاکتیکی در ساحتهای مختلف باز دارد.
مدیر حوزههای علمیه افزود: ما با ضعفهای بسیاری هم روبهرو هستیم و اگر خود را با عطش بیپایان دنیای امروز و رقابتها و دشمنیها بسنجیم، کاستیهای ما بیشتر خود را نشان میدهد.
وی گفت: استاد در نظام تاریخی حوزه همزمان چند نقش ترکیبی را ایفا میکرده و تغییرات برنامهریزی نباید استاد را از ترکیب این نقشها جدا کند.
آیتالله اعرافی تصریح کرد: در نظام سنتی ما، استاد نقشهای آموزشگر، برانگیزنده روح تحقیق، هدایت و تربیت، مشاور ، راهنما و الگو در همه ابعاد را داشته است.
وی عنوان کرد: استادی که این نقشها را به صورت جامع و ترکیبی داشته باشد، میتواند شخصیتی متوازن تربیت کند؛ در برنامهریزیها باید نگران این باشیم که استاد از این سنت ایفای چندنقش فاصله نگیرد.
مدیر حوزههای علمیه گفت: عشق، جوش و خروش تربیت به معنای کامل باید در استاد حوزه موج بزند و اگر اینها نباشد، هیچ کدام از نقشها در استاد متبلور نمیشود.
وی بیان کرد: نظام آموزشی پژوهش محور دارای عناصر و مؤلفههایی است که یکی از عناصر مهم در این نظام، خودِ استاد است.
آیت الله اعرافی گفت: استاد، وقتی میتواند آموزش را پژوهشمحور کند که مجموعهای از صفات را داشته باشد از جمله اینکه خود استاد محقق باشد؛ امکان ندارد استاد، محقق باشد و این روح تحقیق به شاگردانش منتقل نشود.
مدیر حوزههای علمیه ابراز داشت: مطالعه جامع و وسیع، روحیه پرسشگری و ارائه نکات نو برای برانگیختن طلبه از ویژگیهای استاد در نظام پژوهشمحور است. متن دروس در نظام پژوهشمحور باید وزانت و وقار لازم را داشته باشد؛ اگر متن را خیلی ساده بنویسیم، روح تحقیق را بر نمی انگیزد.
آیت الله اعرافی عنوان کرد: در نظام پژوهشمحور، پرسش و پاسخ باید در ارتباط استاد و شاگرد موج بزند و ارتباط علمی خاصی بین استاد و شاگرد ایجاد شود.
وی در ادامه به تعدادی از طرحهای مطرح شده و در حال بررسی در حوزه اشاره کرد و گفت: نظام جامع استادی، بازنگری نظام امتحانات شفاهی، طرح هدایت تربیتی و تحصیلی، برنامه جدید، انتخاب متن، تحدید محدودهها، آموزشهای کاربردی مهارتی، نظام جامع اندیشه اسلامی، حق انتخاب استاد، استعدادهای برتر، جشنواره و مسابقات، نشریات مدرسهای، آشنایی با تاریخ و هویت حوزه، آشنایی با انقلاب، حوزه بینالملل، زبان عربی، مشاوره، اخلاق و تربیت، مواجهه عالمانه با آسیبها، کرسیهای آزاداندیشی و هنر و رسانه، بخشی از موضوعاتی هستند که طرحهایی در مورد آنها در حال بررسی و پیگیری است.
منبع: خبرگزاري رسمي حوزه| تاریخ مخابره :۱۳۹۶/۹/۲۲ -
حجت خدا بر همه برای تبلیغ در عرصه بین الملل تمام است
معاون بین الملل دفتر مقام معظم رهبری با بیان این که مقام معظم رهبری پشتیبان بین المللی شدن حوزه علمیه هستند گفت: حوزه برای تربیت مبلغ در عرصه بین الملل و کشورهایی که مسلمان نیستند باید برنامه داشته باشد.
حجت الاسلام والمسلمین قمی امروز در همایش «حوزه بین الملل حوزه تمدن ساز» که در مدرسه علمیه امام کاظم(عليه السلام) در قم برگزار شد گفت: برگزاری اجلاس حوزه بین الملل، حوزه تمدن ساز، نشان از تحولاتی در لایه های زیرین حوزه می دهد.
وی افزود: اگر ده ها سال قبل چنین اجلاسی قرار بود برگزار شود از آن سوال می شد؛ ولی شرایط امروز ضرورت این مساله را مورد تاکید قرار می دهد؛ امروز در شرایطی به سر می بریم که جامعه بشری از یک نوع سرخوردگی نسبت به مکاتب بشری رنج می برد.
حجت الاسلام والمسلمین قمی بیان کرد: از یک سو، مکتب سوسیالیسم با شعار عدالت به موزه تاریخ رفته و لیبرالیسم با شعار آزادی به گواه خاص و عام، مفتضح شده و این روند را ادامه می دهد.
وی گفت: بشر به این نتیجه رسیده است که به همان اندازه که دنیا در حوزه تکنولوژی پیشرفت کرده است در عرصه ظلم و انسان کشی نیز به فجایع غیر قابل تصور رسیده است.
معاون بین الملل دفتر مقام معظم رهبری یادآورشد: بشر، امروزه به دنبال یک منجی می گردد و بر خلاف گذشته، حتی مراکز پژوهشی و علمی نیز نسبت به ضرورت حضور علم و اخلاق و دیانت در مراکز خود احساس نیاز می کنند.
حجت الاسلام والمسلمین قمی بیان کرد: در عین حال فلسفه های بشری نیز به یاس و ناامیدی رسیده است، ولی حدود چهل سال است که انقلاب اسلامی با رویکرد تمدنی شکل گرفته است و توانسته است ظرفیت های خود رابه اثبات برساند.
وی گفت: تصمیم نابخردانه اخیر ترامپ جمعیت های انسانی و بشری در مقام ترامپ ایستاد و خودش فهیمد که چقدر منزوی است و این پیام بزرگ، آن بود که جهان بدون آمریکا چقدر جهان آرام تری است.
معاون بین الملل دفتر مقام معظم رهبری یادآورشد:سرمایه بزرگ ما وجود رهبری است که بین المللی زندگی کرده، بین المللی می اندیشد و در عرصه بین المللی رهبری می کند؛ عمرالبشیر خدمت رهبری رسیدند و در مورد آقای محمد مرسی صحبت می کند؛ رهبر انقلاب فرمود، سالها پیش در بغداد با اخوان از نزدیک آشنا شدم و با این گروه آشنا هستم.
حجت الاسلام والمسلمین قمی بیان کرد: بسیاری از نخبگان در کشورهای دیگر به داشتن چنین رهبری غبطه می خورند؛ پوتین و کرودی و… اظهارات خاصی در این عرصه بیان کردند و جایگاه رهبر ایران را در عرصه بین الملل معرفی کردند.
وی گفت: این رهبر به این فرهیختگی، پشتیبان بین المللی شدن حوزه است؛ امروز بحمدالله در حوزه نیز مدیری به سان آیت الله اعرافی داریم که سوابق درخشانی در این عرصه داشته اند؛ امروز حجت خدا برای ما تمام است که زمینه کار برای ما از هر جهت فراهم است.
معاون بین الملل دفتر مقام معظم رهبری یادآورشد: نکته دوم آن است که علاوه بر این مساله، مکتب اسلام را داریم که دارای یک غنا و محتوای ذاتی است و از محتوای پرباری برخوردار است که برای مشکلات بین المللی راه حل دارد.
حجت الاسلام و المسلمین قمی بیان کرد: ما از قرآن حکیم و کریم و یک فقه جامع و پربار و یک فلسفه غنی برخوردار هستیم و عرفانی داریم که می تواند تشنگان معنویت را سیراب کند.
وی گفت: امروزه ارزش هایی چون عدالت از مهمترین نیازهای بشریت است؛ راشد المغشی بیان می کند که تفاوت بین انقلاب امام و سایر جریان های اسلامی را در این می بینم که جریان های اسلامی در ابتدای کار حداکثر به دارالکفر و دارالایمان پرداختند، ولی امام فراتر از اینها فکر کردند و شعار قرآنی جنگ فقر و غنا را شعار خود قرار داد و تمام مستعضفان جهان را مورد خطاب قرار داد؛ حدود یک میلیارد نفر در جهان غذای کافی ندارند و میلیون کودک گرسنه به مدرسه می روند و بیش از 65 میلیون آواره در جهان زندگی می کنند.
معاون بین الملل دفتر مقام معظم رهبری یادآورشد: 93 درصد درآمد آمریکا برای 2 درصد مردم آمریکا است؛ بر اساس اعتقادات اسلامی بیان می شود که انبیای الهی برای قسط و عدالت مبعوث کردیم یعنی شعار انبیا و اوصیای الهی، عدالت است.
حجت الاسلام و المسلمین قمی بیان کرد: نکته دیگر آن است که علاوه بر اینکه مکتب غنی اسلامی داریم، از امکانات سخت افزاری نیز برخوردار هستیم، 400 میلیون مسلمان در کشورهای غیر مسلمان حضور دارند و 1 و نیم میلیارد نفر نیز مسلمان در 57 کشور جهان حضور دارند؛ تنگه های استراتژیک و منابع عظیم ثروت مادی در کشورهای اسلامی قرار داردو از همه مهمتر میلیون ها جوان عاشق خدا و اسلام هستند که در کشورهای اسلامی زندگی می کنند.
وی گفت: علما و بزرگان ما در عرصه بین الملل منشا خدمات فراوان بوده اند؛ زندگی نامه این بزرگان باید مورد توجه واقع شود و باید از این بزرگان درس بگیریم و تجربیات بین المللی آنها را مورد توجه قرار دهیم.
معاون بین الملل دفتر مقام معظم رهبری یادآورشد: شهید بهشتی، آیت الله آصفی، مرحوم موسوی لاری ،شهدای صدر، حجت الاسلام زکزاکی و پور حسینی در پاکستان و… از جمله علمایی هستند که منشا خدمات گسترده ای در عرصه بین الملل بوده اند؛ افرادی چون کربن و روژه گارودی و… افرادی که در حوزه ترویج اسلام گام های خوبی برداشته اند.
حجت الاسلام و المسلمین قمی بیان کرد: حوزه برای تربیت مبلغ در عرصه بین الملل و کشورهایی که مسلمان نیستند باید برنامه داشته باشند؛اید برای آموزش زبان هایی که مخاطب میلیونی دارند برنامه داشته باشیم؛ 95 درصد آموزش ها روی زبان انگلیسی است.
وی گفت: زبان برای تبلیغ خارج از کشور یک شرط لازم است، ولی فراتر از زبان، آشنایی و اطلاع کافی از معارف اسلامی شرط بسیار مهمی است که باید بیش از پیش به آن توجه کنیم.
معاون بین الملل دفتر مقام معظم رهبری یادآورشد: زبان شناسی و مخاطب شناسی از مهمترین ابعاد تبلیغ بین المللی است؛ عنصر مهم دیگر، جریان سازی است، یعنی باید جوی های جاری را باید به یک رودخانه بزرگ و پرخروش مبدل کنیم؛ باید فعالیت های متفرقه شخصی و دولتی و غیر دولتی را باید بر اساس یک نگاه راهبردی و واحد، اتحاد خود را حفظ کنند و نقش خود را در اعتلای کلمه الله داشته باشند.