نسل جوان امروز برای عقبراندن دشمن از نسل اول آمادهتر است
جمعی از جوانان و نوجوانان شرکتکننده در اردوهای راهیان نور از استانهای تهران و البرز صبح امروز (شنبه) با حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی دیدار کردند.
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (شنبه) در دیدار جمعی از دانش آموزان و دانشجویان شرکت کننده در کاروانهای راهیان نور، دوران دفاع مقدس را قطعه ای نورانی و برگ زرین از تاریخ کشور و انقلاب خواندند و با تأکید بر اینکه کاروانهای راهیان نور یکی از جلوه های پاسداشت آن دوران است، گفتند: قدرتهای بین المللی، جنگ ۸ ساله را با هدف از بین بردن انقلاب اسلامی، به ملت ایران تحمیل کردند اما عظمت، فداکاری، ایمان، تدبیر، شجاعت و بصیرت جوانان موجب شد که جنگ به نفع ملت تمام و انقلاب اسلامی ریشه دارتر و قوی تر از گذشته شود.
رهبر انقلاب اسلامی، عزت، اقتدار، امنیت، استقلال، آزادی و سلامت امروزِ کشور و ملت را مرهون ۸ سال دفاع مقدس دانستند و تأکید کردند: دوران دفاع مقدس یک ذخیره است که باید برخلاف خواست دشمنان که درصدد بفراموشی سپردن آن هستند، برای پیشرفت کشور و رشد ملی و آمادگی مردم و جوانان در میدانهای مختلف، همواره زنده بماند و مورد تجلیل قرار گیرد.
ایشان، کاروانهای راهیان نور را یک مبارزه عظیم مردمی برای زنده نگه داشتن آن دوران پرعظمت خواندند و با اشاره به ابعاد گوناگون و ناگفته دفاع مقدس، افزودند: یکی از این ابعاد، تحلیل چرایی آغاز جنگ تحمیلی است که علت آن را باید در عظمت و ابهت انقلاب اسلامی و مرعوب شدن و وحشت قدرتهای مسلط آن زمان در دنیا، جستجو کرد.
حضرت آیتالله خامنه ای با تأکید بر اینکه پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ تخت قدرتِ قدرتمندان غرب و شرق را با نام اسلام، به لرزه درآورد، خاطرنشان کردند: با گسترش فرهنگ انقلاب اسلامی در منطقه و در میان ملتهای مسلمان در همان سالهای ابتدایی، قدرتهای سلطه گر بشدت نگران شدند و درصدد برآمدند تا به هر قیمتی که می توانند، انقلاب را از بین ببرند بنابراین صدام را که شخصیتی خودخواه و ظالم بود، برای آغاز جنگ و حمله به ایران، تشویق کردند.
ایشان با اشاره به حمایتهای گسترده مالی و تسلیحاتی و اطلاعاتی امریکا و اروپا بویژه انگلیس، فرانسه و آلمان و همچنین شوروی سابق از رژیم بعثی صدام، گفتند: در اواسط جنگ، فرانسه پیشرفتهترین هواپیماها و بالگردهای خود، و آلمان رسماً و علناً مواد شیمیایی در اختیار صدام قرار داد که هنوز پس از گذشت ۳۰ سال از پایان جنگ، بازماندگان زیادی گرفتار آثار آن هستند و تعداد زیادی نیز بر اثر همان مواد سمّی شهید شدند.
حضرت آیتالله خامنهای افزودند: در مقابل این حمایتهای جهانی از رژیم بعثی، جمهوری اسلامی ایران، تنها چیزی که در اختیار داشت، ملت با ایمان و رهبری مقتدری همچون امام بزرگوار بود که در نتیجه آن، همه تلاشهای قدرتهای شیطانی دنیا، همچون تیری به سنگ خورد و ملت ایران، در ۸ سال دفاع مقدس بر همه قدرتها پیروز شد.
رهبر انقلاب اسلامی یکی دیگر از ابعاد ناگفته دفاع مقدس را کیفیت و نوع دفاع رزمندگان برشمردند و تأکید کردند: دفاع جوانان ملت ایران در جنگ ۸ ساله، دارای ویژگیها و خصوصیات فوق العاده ای بود که عبارتند از «عزم و اراده قوی»، «ایمان مستحکم»، «شجاعت و فداکاری»، «ابتکار و نوآوری» و «عبادت و توسلات معنوی».
حضرت آیتالله خامنه ای، دوران دفاع مقدس را انسان ساز خواندند و افزودند: همتها، خرازیها، باکریها، برونسیها، چیت سازیانها و هزاران جوان دیگر، انسانهای معمولی بودند که جنگ آنها را به اسطوره های عظیم و چهره های ماندگار و ستاره های درخشان تبدیل کرد.
رهبر انقلاب اسلامی در بیان ویژگیهای بارز جوانانِ دوران دفاع مقدس گفتند: عبادت، خردمندی و تدبیر، دلیری و شجاعت، فداکاری و ایستادگی، و بصیرت ویژگیهای ممتاز این جوانان بود که از آنان، شیران روز و عابدان شب ساخته بود و بر همین اساس امام (ره) با نگاه عمیق خود، تربیت چنین جوانانی را فتح الفتوح خواندند.
حضرت آیتالله خامنه ای خطاب به جوانان خاطرنشان کردند: آینده کشور متعلق به شما است. اگر خود را با چنین خصوصیاتی پرورش دهید قطعاً کشور در آینده نزدیک، در همه زمینه ها، به اوج تعالی و کمال خواهد رسید.
ایشان افزودند: دشمنان و بدخواهان این ملت، قصد داشتند هنگامی که نوبت به جوانان این نسل می رسد، نامی از اسلام و انقلاب باقی نماند و امریکا مسلط بر همه امور کشور باشد و حملات سخت و نرم خود را با این نیت ادامه دادند اما اکنون با نسلی مواجه هستیم که ایمان، استعداد و شکوفایی و اقتدار او از نسل اول بیشتر است و این نسل برای عقب راندن دشمن از نسل های قبل آماده تر هستند.
رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: با وجود چنین جوانانی و با حرکت هایی همچون راهیان نور، دشمن در مقابل ملت ایران، همچون چهل سال گذشته، هیچ غلطی نمی تواند بکند.
حضرت آیتالله خامنه ای افزودند: البته آزار و اذیت هایی همچون تحریم های اقتصادی و یا تبلیغات سوء خواهند کرد اما این آزارها، حرکت عظیم ملت ایران را متوقف نخواهد کرد.
ایشان در پایان سخنان خود توصیه هایی هم برای کاروانهای راهیان نور داشتند.
رهبر انقلاب اسلامی گفتند: همه دستگاهها به این حرکت کمک کنند، ابعاد فرهنگی و اجتماعی راهیان نور هرچه بیشتر تعمیق شود، در روایتگری حوادث و مسائل، امانت رعایت و از اغراق پرهیز شود، حوادث برجسته دوران دفاع مقدس در کتابهای درس گنجانده شوند، و ایمنی مسافران کاروانهای راهیان نور حتماً رعایت شود.
پیش از سخنان رهبر انقلاب اسلامی، سردار کارگر رئیس بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس، راهیان نور را ظرفیتی برای افزایش توان بازدارندگی و قدرت دفاعی کشور دانست و گفت: در سال گذشته حدود شش میلیون نفر که اکثریت آنان را جوانان تشکیل میدادند، از ۵۷ یادمان دفاع مقدس در هفت استان کشور بازدید کردند.
پايگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيتاللهالعظمی سيدعلی خامنهای (مدظلهالعالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی- 1396/12/19
به دنیا و مستکبرین عالم خوشبین نباشیم
حضرت آیت الله مکارم شیرازی امروز در درس خارج فقه خود در مسجد اعظم قم با انتقاد از وضعیت دنیای کنونی گفتند: برخلاف ظاهر خوب دنیا که سازمان های به اصطلاح حقوق بشری وجود دارد و سازمان ملل و شورای امنیت و ….دارد؛ اما باطن این دنیا پر است از زورگویی، ریاکاری و دروغگویی.
ایشان افزودند: آمریکا از آن طرف دنیا به این طرف لشکرکشی می کند و علیه بعضی کشورها موضع می گیرد و می گوید کسی حق ندارد، قوی بشود، بلکه همه باید ضعیف شوند و من تنها قوی بمانم، آیا این زورگویی آشکار نیست؟
این مرجع تقلید با اظهار تاسف از صحبت های برخی کشورهای زورگو علیه برنامه موشکی ایران تاکید کردند: آمریکا می گوید چرا ایران باید موشک داشته باشد و باید پای میز مذاکره بیاید برای موشک هایی که دارد، آیا این وقاحت و زورگویی نیست؟ چرا دنیای امروز کم کم به این مسائل عادت می کند و کسی قبح این مسائل و زورگویی های ابرقدرت ها را بازگو نمی کند و اعتراضی صورت نمی گیرد؟
حضرت آیت الله مکارم شیرازی تاکید کردند: همه می دانند که داعش در عراق و سوریه با کمک ایران و حزب الله تا حد زیادی از بین رفت؛ اما مستکبرین عالم ایران را محکوم می کنند که شما حامی تروریست هستید!.
ایشان خاطرنشان ساختند: کاری که ما باید انجام دهیم این است که به این دنیا اعتماد نکنیم و خوشبین نباشیم، بلکه نسبت به این زورگویی ها و دروغگویی و ریاکاری بدبین باشیم.
معظم له دربخش دیگری از سخنان خود با اشاره به حدیثی از معصوم(ع) گفتند: بسیاری از مشکلات و گرفتاری های بشر به خاطر سختگیری های بیهوده است، لذا باید در همه عرصه ها انسان سخت گیر نباشد، بلکه بر دیگران آسان بگیرد تا زندگی ها شیرین تر شود.
منبع: خبرگزاری حوزه-16/12/96
نماهنگ/ پاسداشت طبیعت دانلود
درخت در کلام ائمه معصوم علیهم السلام
درختان همواره در زندگی بشر مؤثر بوده اند. قرنهاست كه آدمی در سایه شاخسارشان، از شدت گرما و تابش خورشید در امان مانده و از میوه های الوان و شیرینشان بهره مند گشته است. آوای پرندگان كه در لابلای شاخ و برگ درختان مأوا گزیده اند روح و جانش را صفا بخشیده و قلب وی را مملو از خوشی و شادابی نموده است. در دل زمستان سرد نیز بار دیگر به مدد هیمه ای كه از درختان فراهم آورده و آتشی كه از آن افروخته ، سرما و یخبندان را تاب آورده و با آن دست و پنجه نرم كرده است؛ و بار دیگر این شكوفه های زیبای درختانند كه به او نوید فرارسیدن بهاری دل انگیز را می دهند.
به این ترتیب بهره مندی هایی كه از درختان عاید بشر می گردد بی شماراست و اگر درخت را نعمتی الهی بدانیم سخنی به گزاف نگفته ایم. شاید به همین دلیل است كه شعرا و بزرگان و اساتید ادب و هنر و نیز پیشوایان و بزرگان دینی همواره درخت و سبزی را گواه شناخت پروردگار دانسته اند و بر اهمیت آن تکیه کرده اند.
چنان که سعدی شاعر بزرگ ایرانی در این زمینه می گوید :
برگ درختان سبز در نظر هوشیار
هر ورقش دفتری است معرفت كردگار
پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد (ص) و امام جعفر صادق(ع) در پاره ای از احادیث خود به اهمیت درخت و درختكاری اشاره نموده اند :
قال رسول الله صلى الله علیه وآله :
” مَن نَصَبَ شَجَرَةً و صَبَرَ عَلى حِفظِها والِقیامِ عَلَیها حَتّى تُثمِرَ كانَ لَهُ فی كُلِّ شَىءٍ یصابُ مِن ثَمَرِها صَدَقَةٌ عِندَاللَّهِ(1)؛
هر كس درختى بكارد و در نگهدارى آن بكوشد تا میوه دهد، در برابر هر چه از آن میوه به دست آید، پاداشى نزد خدا خواهد داشت.”
قال رسول الله صلى الله علیه وآله:
” إن قامَتِ السَّاعَةُ و فِی یدِ أحَدِكُم فَسیلَةٌ، فإنِ استَطاعَ أنْ لایقومَ حَتّى یغرِسَها، فَلیغرِسْها(2) ؛
اگر قیامت فرا رسد و در دست یكى از شما نهالى باشد، چنانچه بتواند برنخیزد تا آن را بكارد، باید آن را بكارد.”
قال رسول الله صلى الله علیه وآله:
” ما مِن رَجُلٍ یغرِسُ غَرساً إلاّ كَتَبَ اللهُ لَهُ مِنَ الأجرِ قَدرَ ما یخرُجُ مِن ثَمَرِ ذلِكَ الغَرسِ(3) ؛
هر كه نهالى بكارد، خداوند به مقدار میوهاى كه از آن درخت به دست مىآید، در نامه اعمال او پاداش مىنویسد.
امام صادق علیه السلام:
” لاتَقطَعُوا الثِّمارَ فَیبعَثَ اللَّهُ عَلَیكُم العَذابَ صَبًّا(4)؛
درختان میوه را قطع نكنید كه خداوند بر شما عذاب فرو مىریزد.”
امام صادق علیه السلام:
” اِزرَعُوا و اغرِسُوا وَاللهِ ما عَمِلَ النّاسُ عَمَلاً اَجَلَّ ولا أطیبَ مِنهُ(5) ؛
كشت كنید و درخت بنشانید؛ به خدا قسم آدمیان كارى برتر و پاك تر از این نكرده اند.”
*******
امروزه با صنعتی شدن جوامع بشری درختان نقش حیاتی تری در زندگی بشر ایفا می كنند از سویی مقدمات پیشرفت بیشتر صنعت و فناوری را موجب می شوند و منبع تأمین كننده صدها نوع محصول محسوب می شوند و از سوی دیگر به منزله ریه های زمین تلقی می شوند. این مورد اخیر از تمام موارد قبلی مهم تر می نماید. چرا كه به دلیل فعالیت های گوناگون صنعتی انسان امروزی ،افزایش میزان آلاینده ها در جوّ زمین سلامت انسان را تهدید می كند.
در چنین شرایطی درختكاری و ایجاد جنگل های مصنوعی و کمربند سبز در اطراف شهرهای بزرگ راه حلی مناسب برای مبارزه با این مشکل به شمار می آید.
در همین راستا در ایران اسلامی همه ساله در روز 15 اسفند و در آخرین روزهای زمستان ، در حالی كه همه مردم خود را برای استقبال از روزهای پر طراوت بهاری آماده می كنند، نهال های جوان به دست خاك مهربان کشور سپرده می شود تا به درختانی نیرومند و سرسبز بدل گردند؛ امری خداپسندانه که وارستگانی چون پیامبر گرامی اسلام و حضرت امام جعفر صادق(ع) آن را واجب الاجرا دانسته اند.
پی نوشت ها:
1. میزان الحكمه، ح 9143.
2 . كنزالعمّال، ح 9056.
3 . همان، ح 9057.
4 . الكافى، ج 5، ص 294.
5 . بحارالأنوار، ج 103، ص 68.
ثبت نام دوره های آشنایی با معارف مهدویت
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عرفنی حجتک
به حول و قوه الهی و با عنایات خاص حضرت ولیعصر عجل الله تعالی فرجه الشریف، معاونت فرهنگی تربیتی مرکز آموزشهای غیرحضوری در نظر دارد با هدف ارتقاء سطح آشنایی طلاب حوزه های علمیه خواهران با معارف ناب مهدوی و لزوم تبلیغ و ترویج آن در جامعه،دوره های آشنایی با معارف مهدویت را با همکاری مرکز تخصصی مهدویت به صورت غیرحضوری برگزاری نماید.
جهت آگاهی از نحوه ثبت نام و جزئیات دوره به دفترچه معرفی دوره های عمومی آشنایی با معارف مهدویت، مراجعه فرمایید.
ریشه دار همچون درخت
نه مثل شاخه نیلوفر- كه به این درخت و آن درخت مى پیچد- بلكه همچون درختِ ریشه دار باید بود ، متّكى به خویش، ریشه دوانده در باورها و اندیشه ها ، با شاخ و برگى از اراده و همّت!
در این صورت ، نه از باد خواهى لرزید و نه از سیل ، ریشه كن خواهى شد.
ریشه هاى تو، همان استعدادها و توانمندى هاى فكرى و روحى تواَند، به شرط آن كه آنها را بشناسى ، به كار بگیرى ، به ستوه نیایى ، خسته نشوى و از پاى ننشینى ، تا از كاوش در معدن وجود خویش، به گوهرهایى ناب ، دست یابى.
انسان، فرزند تلاش و تكاپوى خویش است و دست هایش ، محصول مزرعه وجودِ او را مى چینند؛ تا چه كاشته باشد و چه دِرو كند!
زندگى ، فرصتى است براى پرداختن به كشتزار جان!
نگو كه نمى شود . مگر آنها كه به جایى رسیده اند ، چه كرده اند جز تلاش شبانه روزى و تحمل رنج تحصیل و زحمت مطالعه و كاوش؟
باید روى دو پاى همّت و اراده خویش ایستاد و به وعده هاى چون سراب دیگران ، تكیه نكرد.
تكیه گاهت اول «خدا» و دوم ، خودت باشد …
همه بزرگانى كه در زندگى به توفیق هایى دست یافته اند، اول ، كسى نبوده و چیزى نداشته اند. به تدریج ، سایه نشینِ زحمات خویش شده و از بوستان همّت و اراده خود، گل چیده و ثمر برگرفته اند.
سرمایه تو نیز” اعتماد به نفسِ” توست . هیچ كس نباید بیش از خودت براى تو دلسوز باشد . باید خودت بكوشى تا در این دنیاىِ گرفتار موج ها و توفان ها ، خویش را به ساحل نجات و كامیابى برسانى . البته مى توانى و باید از دیگران هم كمك بگیرى ، مشورت كنى و راهنمایى بخواهى؛ امّا بیش از هر چیز و هر كس ، به چشمه اى چشمِ امید داشته باش كه از درون خودت مى جوشد و به منبع پایان ناپذیر مواهب خدادادى متصل است.
چرا امروز و فردا مى كنى؟ مگر چه قدر فرصت دارى؟
فرداى تو در دست توست، تا امروز چه كنى!
تو سابقه اى دارى درخشان ؛ فرهنگى دارى متعالى ؛ الگوهایى دارى سازنده ؛ استعدادى دارى قابل تقدیر، و نیروى اراده اى دارى ستایش برانگیز . احساس كمبود و حقارت، چرا؟
تناورترین درخت هاى كهنْ سالِ باغ معارف بشرى ، در سرزمین تو و در كوهپایه هاى مكتب و فرهنگ دینى تو روییده و قد كشیده اند . اینك تو با آن كه در سایه شان آرمیده اى و از میوه هاشان بهره مى برى ، از خودِ درخت و ریشه هایش چه قدر مى دانى؟
تو آن اندازه افتخار و آوازه مكتبى و ملى دارى كه بتوانى در جهان، به مسلمان و ایرانى بودنت مباهات كنى. بیگانگى از خویش، چرا؟
تو نهالى بى ریشه نیستى كه در مقابل توفان هاى فكرى و جریان هاى بى بنیاد فرهنگى معاصر، خود را ببازى و بلرزى و ریشه كن شوى و بر باد روى . آیا دریغ نیست كه جوان مسلمان امروزى ، دلداده دیگران باشد و مصداق این شعر حافظ كه :
« آنچه خود داشت ، ز بیگانه تمنا مى كرد»
مگذار نومیدى در خانه دلت جا بگیرد و آن را به اشغال خود درآورد و سپاهِ امید را تار و مار كند.
مگذار حتى شكست ها تو را از پاى درآورند.
انسان، اگر طعم هیچ شكست و ناكامى اى را نچشد ، یا غرورْ دامنگیرش مى شود ، یا در كوره حوادث و فراز و نشیب هاى زندگى، پخته و ورزیده نمى گردد . كسى كه در دریاى پُر موج ، دچار كشتى شكستگى شود ، حتى تخته پاره اى مى تواند عامل نجاتش گردد، به شرط آن كه روحیه اش را نبازد، خود را گم نكند و امیدش را از دست ندهد.
پس مى توان شكست را نردبان پیروزى ساخت و با شناخت ضعف ها و كاستى ها و خطاها، با نقشه اى بهتر و شناختى دقیق تر، وارد عمل شد.
همیشه كه پیروزى نیست؛ گاهى هم شكست، عقب نشینى ، زیان و مصیبت و بلا خواهد بود. گاهى بالا رفتن است و گاهى فرود آمدن . به قول صائب تبریزى:
ما شیشه ایم و باك نداریم از شكست شیشه چو بیشتر شكند ، تیزتر شود
ناكامى ها، سیلىِ بیدار كننده اند ، نه عامل ماندن و در جا زدن و یأس.
اگر دریا دل باشى و صبور، مى توانى به ساحل توفیق و گوهر پیروزى برسى.
اگر سختى هاى زندگى را در خود ، هضم كنى و خود را براى پیمودن سنگلاخ ها و فتح قله هاى بلند، آماده كنى، خواهى دید كه رهروى ، چندان هم دشوار نیست . نه دنیا به آخر رسیده و نه همه راه ها بسته است.
راه حل دشوارى هاى زندگى ، تدبیر ، اراده ، مشورت و اقدام است . بدبینى به آفرینش و تقدیر و سرنوشت ، گناه است ؛ افسردگى و اظهار عجز هم كه كار آدم هاى بى روحیّه ضعیف است . كسى كه به خود باورى رسیده باشد ، در پیمودن راه زندگى و گشودن گِره ها و حلّ مشكل ها و شكستن بن بست ها ، پر توان تر به پیش مى رود.
وقتى مى توانى به قله برسى ، ماندن در ته درّه ، چرا؟
وقتى مى توانى صعود كنى ، سقوط و هبوط ، چرا؟
مى توان عصیان هاى جاهلانه دوران خامى و بى تجربگى را در جویبار توبه و تصمیم شست و براى باقیمانده فرصت ، برنامه ریخت و از هدر رفتن عمر، جلوگیرى كرد.
همه راه ها به ” نمى شود” ، ختم نمى شوند!
همه كوچه ها و گذرگاه ها ” بن بست” نیستند!
اراده و عزم كه دارى… جوان و پُر نیرو كه هستى … اینك، در آغاز راه زندگى ، با كوله بارى از توان ، تجربه ، معرفت و امید ، مى توانى آینده مطلوبى را براى خویش ، رقم بزنى.
انگیزه را در جایى نمى فروشند تا تهیه كنى! در بازار نیست؛ بلكه در دل و جان خودت نهفته است . درخت عمل ، از چشمه اراده سیراب مى شود؛ چشمه اى كه باید از درون تو بجوشد . تقویت اراده، به تقویت عمل مى انجامد؛ زیرا عمل ، فرزند اراده و انگیزه است.
اگر ما خود، نهال زندگى مان را با آبِ آگاهى و بصیرتْ آبیارى نكنیم، به انتظار دیگران نشستن، معنا ندارد.
هر كس باید خود، مربّى خویش باشد؛ وگرنه … باخته است.
در این مسیر، مطالعه زندگى انسان هاى موفق ، چراغِ راه است.
این گوى و این میدان!
مگر تو از دیگران ، چه كم دارى؟
” نوشته جواد محدثى”
حافظ درختان
رهبرمعظم انقلاب حضرت آیتالله خامنهای مدظله العالی:«باید مراقب باشیم که درختهائی را که موجود است، حفظ کنیم؛ یکی از کارهای مهم این است. انسان متأسفانه گاهی میبیند که به آنچه داریم، بیتوجهی میشود؛ درختها را قطع میکنند، باغها را خراب میکنند.» ۱۳۹۰/۱۲/۱۵
نماهنگ/ سرنوشت آرمان منهای معنویت
علت این همه آدمکشی با اسلحه بوسیله مردم در مدارس، دانشگاهها و خیابانهای آمریکا چیست؟
انفاق نکردن از نشانههای منافق است
یکی از نشانههای منافق این است که او قبض ید میکند، یعنی انفاق نمیکند. نه، نمیتوانیم حالا بگوئیم که هر کسی که قبض ید میکند، این مطلقا منافق است، اما مطمئنا یکی از علائم منافق این است. در آیاتی، عذاب الهی را برای کسانی که انفاق نمیکنند، وعده داده. به چه دل خوش هستند کسانی که در راه خدا حاضر نیستند انفاق بکنند؟ که این آیهی بسیار شدیدالحن: «خذوه فغلوه. ثم الجحیم صلوه. ثم فی سلسله ذرعها سبعون ذراعا فاسلکوه. انه کان لا یومن بالله العظیم. و لا یحض علی طعام المسکین»؛اینجا مسئلهی انفاق نکردن نیست، مسئلهی بیتفاوت بودن در مقابل فقر فقرا و مستمندان است. خونسرد بودن در مقابل نیازهای جامعه است؛ خونسرد هم نباید بود. حتی آن کسی که خودش هم نمیتواند انفاق کند، باید دیگران را وادار کند به انفاق. در آخر سورهی منافقون میفرماید: «و انفقوا مما رزقناکم من قبل ان یاتی احدکم الموت فیقول رب لو لا اخرتنی الی اجل قریب فاصدق و اکن من الصالحین» یعنی در آنوقتی که مرگ به سراغ او میآید - که ناگهانی هم مرگ به سراغ همه میآید، همه ناگهان با مرگ روبهرو میشوند، پیشبینیاش را نکردند - آنجا ناگهان به خود میآید، میگوید پروردگارا عقب بینداز این مهلت را، شاید بتوانم من تصدق بدهم در راه خدا، بتوانم انفاق کنم. حسرت انفاق نکردن اموالی که حالا او خواهد رفت و آنها خواهد ماند. و آیات فراوانی که باز هست از جمله آیاتی که انفاق را، قرض دادن به خدا میداند و از این قبیل که حالا آیات دیگری هم یادداشت کردم. یک روایتی را در آخر عرایضم عرض کنم که یک قدری باز حدود کار را برای ما روشن میکند و آن روایت این است که رسول خدا (صلی الله علیه و اله و سلم) وارد منزلشان شدند و دیدند بلال حبشی که خادم حضرت و خدمتگزار منزل آن حضرت بود، یک مقداری خرما، یک کوتی از خرما یک گوشهای گذاشته، پیغمبر چشمشان افتاد به این خرماها و فرمودند که اینها را برای چه میخواهی؟ «ما هذا یا بلال»، این چیه اینجا جمع کردی؟ گفت یا رسول الله چون شما گاهی مهمان برایتان میآید و وقتی مهمان دارید، ممکن است چیزی در منزل نباشد و شما میخواهی از مهمان پذیرائی کنی، این را من نگه داشتم برای روز مبادا که مهمانی برای شما بیاید. «اعد ذلک لاضیافک»؛ برای صرف شخصی خودمان هم نیست، برای مهمانهاست. پیغمبر در جواب او، برای یک مشت خرمائی که برای مهمان نگه داشته شده، ببینید چه میفرماید. فرمود: «اما تخشی ان تکون لک دخان فی نار جهنم»؛نمیترسی که این خرمائی که اینجا جمع کردی، این دودی بشود برای تو در آتش جهنم. معلوم میشود مردم محتاج بودند. به عبارت دیگر در حالی که مردم در بیرون به اینی که شما تو خانهات جمع کردی، احتیاج دارند و شما این را نگه میداری و نمیدهی، نمیترسی که خدای متعال این را وسیلهی عذاب تو قرار بدهد؟ بعد فرمود: «انفق یا بلال»؛ انفاق کن. «و لا تخش من ذی العرش اقلالا»؛ از خدای متعال ترس کم و کسری نداشته باش، خدا خواهد رساند. یک روز هم حالا مهمان آمد تو خانه، نبود، خب، نباشد؛ خدا خواهد رساند انشاالله، از خدا نترس که کم و کسر در کار تو بگذارد، بده در راه خدا، آنوقتی که لازم است. و امام هشتم علی بن موسی الرضا (علیه الصلاه و السلام) هم به فرزندش امام جواد نامهای نوشت، ایشان هم عین همین تعبیر را با مختصر تفاوتی خطاب به امام جواد به کار برد. «فانفق و لا تخش من ذی العرش اقتارا»؛ در راه خدا انفاق کن پسرم و نترس از اینکه خدای متعال تو را در سختی و تنگدستی نگه دارد. این طرز فکر اسلام است .
خطبههای نماز جمعه تهران ۱۳۶۶/۰۸/۲۹
روح انفاق باید جزو ایمان مردم بشود
* انفاق یک فریضه شرعی است نه فقط حکمی اخلاقی
آن کسانی که در طبقات بالاتر و بهرهمندیهای بیشتر هستند، درآمدهای بیشتر دارند، امکانات بیشتری داشتند و توانستند بیشتر بهرهمند بشوند، اینها مسئولیت و تکلیف بیشتری دارند. این قابل قبول نیست که آنها خودشان را بر کنار بدارند و نکته اینجاست که جامعهی اسلامی به صورت تعارف این حرف را نمیزند، این یک وظیفه است، یک تکلیف است، نه فقط یک حکم اخلاقی. این همه آیات انفاق در قرآن بیان یک حکم اخلاقی نیست، بیان یک فریضهی شرعی است. شما ببینید لحن «انفقوا» در قرآن همان لحن «جاهدوا فی سبیل الله» است. «انفقوا فی سبیل الله»، «جاهدوا فی سبیل الله»، یک جور حرف زده؛ یک جور مردم را مخاطب قرار داده و این یکی از آن نکات مهمی است که در طی مباحث اقتصادی اسلام حتما باید به آن توجه بشود؛ بحث مسئولیت عمومی به تناسب امکانات و به تناسب بهرهمندیها در مقابل نیازهای عمومی، در مقابل دفاع از کشور، دفاع از مرزها، دفاع از نوامیس، دفاع از نظام اسلامی و در مقابل بقیهی تهاجمهائی که میشود. این یکی از وظایف و فرایضی است که بر دوش مردم هست.
خطبههای نماز جمعه تهران۱۳۶۶/۰۷/۲۴
انفاق نکردن برای ثروتاندوزی گناه کبیره است
در اسلام انفاق یک اصل است؛ باید در راه خدا خرج کرد. نمیگویند معامله نکنید و تحصیل مال نکنید، بکنید، اما خرج کنید. اسلام مردم را عادت میدهد که آنچه را که به دست آوردهاند، به قدر نیاز زندگی - نیاز متوسط، نه حالا با عسرت و فشار، نیاز معمولی و متوسط، ولو توام با مقداری رفاه و آسایش و گشایش در روزی - برای خودش صرف کند و خرج کند، ماادای او و آنچه زیاد میآید، باید در راه مصالح عمومی جامعه خرج بشود. اگر کسی ثروت را درآورد و آن را با اسراف، با خرجهای بیخودی، با زیادهرویهای گوناگون، با تجمل، با اشرافیگری، با خوراک مسرفانه، با پوشاک مسرفانه، با مرکب یا منزل مسرفانه، همهی آن را خرج کرد یا آن را نگه داشت و جمع ثروت کرد، این از نظر اسلام مذموم و منفور است؛ عدم انفاق منفور و مذموم است و اگر با جمع ثروت همراه باشد، حرام است… آن کسانی که طلا و نقره را گنج میکنند، ذخیره میکنند و در راه خدا آن را انفاق نمیکنند - شاید طلا و نقره خصوصیتی نداشته باشد؛ آن کسانی که پول را، ثروت را، سرمایه را گنج میکنند و ذخیره میکنند و در حالی که نیاز مبرم جامعه به او هست، آن را در راه خدا انفاق نمیکنند، آن هم مشمول همین «یکنزون الذهب و الفضه» باشد - آن وقت میفرماید: «فبشرهم بعذاب الیم». اگر این گناه نباشد، اگر گناه کبیره نباشد، این «فبشرهم بعذاب الیم» دیگر چرا؟ آنها را به عذاب دردناکی مژده بده؛ یعنی بگو که منتظر عذاب دردناک الهی باشند که این عذاب دردناک هم میتواند در دنیا نتایج طبیعی اعمال سو آنها باشد که البته فقط به خود آنها این نتایج برنمیگردد، بلکه گریبان همهی جامعه را میگیرد. و البته ممکن است عذاب اخروی باشد، که احتمالا هر دوی اینها هم هست. یعنی هم در دنیا و هم در آخرت عذاب الیمی ناشی از این کار خواهد شد. بنابراین انفاق یک عمل واجب و لازم هست.
خطبههای نماز جمعه تهران ۱۳۶۶/۰۸/۱۵