منبركوتاه؛ شرح صدر
قال الله الحكيم في كتابه الكريم: أَلَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ (سوره انشراح آيه 1) قَالَ أَميرالْمُؤْمِنِين عليه السلام: مَنْ ضَاقَ صَدْرُهُ لَمْ يَصْبِرْ عَلَى أَدَاءِ حَقٍّ.( بحار الأنوار؛ ج75 ؛ ص90) |
ديباچه اینكه یكشبه به اهداف خودمان دست پیدا كنیم و هیچ مشكلی حق نداشته باشد بر سر راه ما سبز شود و اگر خدایی ناكرده با مشكلی مواجه بشویم زمین و زمان را به هم بدوزیم از جمله خصوصیتهایی است كه ما را تبدیل به یك انسان كم طاقت و بیتاب میكند. میتوان كم طاقتی انسانها را یكی از بزرگترین موانع رسیدن آدمیبه موفقیت بیان كرد،چرا كه هیچ گاه فردی با رویارویی نادرست در برابر مشكلات نتوانسته است آنها را پشت سر گذاشته و بر آنها پیروز شود و به همین خاطر این ویژگی یكی از خصوصیتهایی است كه بارها از آن بهعنوان یك صفت منفی در قرآن مجید سخن به میان آورده شده و ویژگیهای افراد بیتاب و كم طاقت را برای ما به تصویر كشیده است تا با شناخت آنها بتوانیم وجود خودمان را كاملا از بیتابی و كم طاقتی خالی كنیم و هیچ گاه اجازه ورود دوباره این ویژگیها را به درون خود ندهیم. خداوند متعال در سوره معارج یكی از ویژگیهای انسان را كم طاقتی و بیتابی بیان میكند چرا كه از طرفی نه طاقت تحمل كردن مشكل و سختیها را دارد و نه وقتی به او نعمتی داده میشود آن را در جهت درست بهكار میگیرد و استفاده میكند: ِ(انَّ الْإِنْسانَ خُلِقَ هَلُوعا إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعا وَ إِذا مَسَّهُ الْخَیْرُ مَنُوعاً: به راستى كه انسان سخت آزمند [و بىتاب] خلق شده است. چون صدمه اى به او رسد عجز و لابه كند و چون خیرى به او رسد بخل ورزد(معارج 19 -21) شرح صدر حال با توجه به اینكه این ویژگی یك خصوصیت فراگیر در میان انسانهاست اگر میخواهید در جاده موفقیت قدم بگذارید قبل از هر چیز باید بدانید كه چطور با این ویژگی و خصلت مذموم مبارزه و آن را از درون خود ریشه كن كنید و گرنه باید برای همیشه قید رسیدن به قله خوشبختی را بزنید و آن را فراموش كنید. داشتن شرح صدر بهترين راه حل براي اين مشكل مي باشد اگر بخواهیم یك معنای ساده و روان برای شرح صدر بیان كنیم باید اینگونه بگوییم: شرح یعنی وسعت دادن به یك چیز،بطوركلي با بهدست آوردن این ویژگی و خصلت طلایی درجه تحمل و صبر و مدارای انسان آنقدر بالا میرود كه میتواند به راحتی در برابر مشكلات و سختیها و مسئولیتهای طاقت فرسایی كه به او محول میشود ایستادگی كند و آنها را یكی بعد از دیگری پشت سر بگذارد. این خصلت طلایی و معجزهگر آنقدر از اهمیت ویژهای برخوردار است كه بهعنوان یكی از نعمتهای مهم از طرف خداوند متعال به پیامبر اکرم صلي الله عليه واله یادآوری میشود: (أَ لَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ: آیا براى تو سینهات را نگشادهایم؟)( الشرح: 1) وَ اصْبِرْ عَلى ما يَقُولُونَ وَ اهْجُرْهُمْ هَجْراً جَمِيلًا «10(سوره مباركه مزمل آيه 10)تعابير «واصبر»، «واهجر»؛ اشاره به صبر و سعه صدر داشتن در امور دارد،يكى صبر و بردبارى و ديگرى سعۀ صدر در كارها. اين دنيا مشكل دارد، اين دنيا به قول اميرالمؤمنين (ع) نظير درياست. دريا جزر و مد دارد و موج و… دارد. گاهى موجها آرام و گاهى بزرگ هستند و اما آرامبودن دريا بسيار كم اتفاق مىافتد. نمىشود كسى برود در دريا و جزر و مد نبيند، كسى برود در دريا موج نبيند، نمىشود! دريا يعنى موج، يعنى جزر و مد، در اين دنيا مشكل زياد است. كسى نيست در دنيا مشكل نداشته باشد، مشكلها هم رنگارنگ مىباشند؛ گاهى مشكل فقر، گاهى اولاد، گاهى اختلاف خانوادگى، و گاهى مشكل مسؤوليت، وبالأخره تا آخر. هر كس هم بامش بيشتر برفش بيشتر. داستان روزی شاگردی از استاد خود خواست که درسی به یاد ماندنی به وی دهد. استاد به او یک استکان آب و یک قاشق نمک داد و از او خواست نمک را داخل استکان ریخته و آب را بنوشد. شاگرد می بیند خیلی شور و بد مزه شده و نمی تواند آن را بخورد. سپس به او کوزه آبی داده و می گوید یک قاشق نمک داخل آن بریز و بخور. شاگرد به راحتی از آب کوزه می خورد. پيام رنجها و سختیهائی که انسان در طول زندگی با آنها روبرو میشود، همچون یک مشت نمک است و این روح و قدرت پذیرش انسان است که هر چه بزرگ تر و وسیع تر شود، میتواند بار آن همه رنج و اندوه را به راحتی تحمل کند. مشکلاتی که به ما هجوم می آورند یکی هستند اما ظرف وجودی متفاوت است. ما باید ظرف وجودی مان را بزرگ کنیم. |
عملي كه موجب عدم قبولي نماز و روزه مي شود!
درمسير بهشت
فتنه سخت تر از قتل..
رهبر انقلاب درباره توطئه جدید علیه ایران چه فرمودند؟
رهبر انقلاب اسلامی در دیدار با جمعی از تولیدکنندگان، کارآفرینان و فعالان اقتصادی با اشاره به مسائل رخ داده در برخی نقاط کشور پس از عملیاتی شدن طرح مدیریت مصرف سوخت این اتفاقات را نه حرکتی مردمی که ناشی از یک طراحی امنیتی دانستند. ایشان در چند سال اخیر ابعاد اصلی نقشهی دشمن برای تحت فشار گذاشتن ملت ایران و تسلیم جمهوری اسلامی را در دیدارها و سخنرانیهای مختلفی تبیین کردهاند. از این رو، پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR در یادداشت زیر با مرور بیانات رهبر انقلاب اسلامی، زوایای این توطئه و راه غلبه بر دشمن را بررسی کرده است.
زوایایِ یک توطئه
چهاردهم خردادماه ۱۳۹۷ رهبر انقلاب اسلامی در سخنرانی سالیانهی مراسم سالگرد رحلت امام خمینی (ره) از ابعاد و اضلاع اصلیِ «نقشهی دشمن» علیه ایران اسلامی پرده برداشتند: «امروز نقشهی دشمن این سه چیز است: فشار اقتصادی، فشار روانی، و فشار عملی؛ هدف هر سه نوع فشارهای دشمن هم سیطرهی بر کشور عزیز ما ایران است.» ۱۳۹۷/۰۳/۱۴ ایشان در ادامه این سه محور اصلیِ تحرک دشمن را تشریح کردند: «فشار اقتصادی، تحریم است… مسئلهی آنها از فشار اقتصادی و تحریم، صرفاً زیر فشار قرار دادنِ دستگاه دولت و حکومت نیست؛ میخواهند ملّت ایران را به ستوه بیاورند به خیال خودشان؛ میگویند ملّت ایران را به ستوه بیاوریم تا نظام اسلامی ناچار بشود تسلیم زورگوییهای ما بشود… در [فشار روانی] نقاط قوّتی که برای کشور و برای ملّت مایهی اقتدار و مایهی تقویت است نشان کردهاند و آنها را در تبلیغات و در برخوردها بهعنوان نقاط چالشآفرین معرّفی میکنند… فشار عملیشان عبارت است از اینکه در کشور آشوب ایجاد کنند.» ۱۳۹۷/۰۳/۱۴
حسابرسی روزانه
امام موسی کاظم علیه السلام در روایتی، به حسابرسی روزانه توصیه کردند.
امام موسی کاظم علیه السلام:
لَیْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ یُحَاسِبْ نَفْسَهُ فِی کُلِّ یَوْمٍ فَإِنْ عَمِلَ حَسَناً اسْتَزَادَ اللَّهَ وَ إِنْ عَمِلَ سَیِّئاً اسْتَغْفَرَ اللَّهَ مِنْهُ وَ تَابَ إِلَیْهِ.
از ما نیست کسی که هر روز به حساب نفس خود نرسد؛ پس اگر کار خوبی انجام داده بود خدا را شکر کند و از خدا بخواهد که آن کار را بیشتر و بهتر بتواند انجام دهد و اگر کار بدی انجام داده بود استغفار و توبه نماید.
کافی، ج ۲، ص ۴۵۳
چاپ دوم «پوتین قرمزها»
مرتضی بشیری به عنوان بازجو و مسئول جنگ روانی قرارگاه خاتم الانبیا سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در کتاب «پوتین قرمزها» به روایت خاطرات از اسرا و فرماندهان ارشد عراقی میپردازد که تاکنون جایی گفته نشده است.
این کتاب که فاطمه بهبودی نگاشته، روایتهای جذابی را به مخاطب ارائه میکند که تا به حال در هیچ کتابی از خاطرات شفاهی دوران دفاع مقدس به آن پرداخته نشده است.
ادبیات طنزگونه راوی به همراه نکات روایت نشده دفاع مقدس از منظر اسرای عراقی و همچنین تحول درونی عراقیهای شیعه و سنی که ارادتشان را به رزمندگان و در راس آنها حضرت امام خمینی(ره) بارها ابراز میکنند هر خوانندهای را به حیرت در میآورد. جای جای این کتاب تصدیق کننده حق و حقیقت جبهه ما در برابر ظلمت جبهه مقابل است.
خاطرات و روایتهای این کتاب اگر چه خود گفتههایی از یک رزمنده ایرانی است اما خواننده هیچ گاه احساس نمیکند او پا را از حقیقت فراتر گذاشته است و اساساً حرف غیر معقولی عنوان نمیشود و همه آن چه گفته میشود باور پذیر است.
این کتاب به دلیل روایت بخش نادیدهای از دفاع مقدس مخاطبین ادبیات جنگ را با اتفاقات جدیدی همراه میکند که جذابیتهای زیادی را بهمراه دارد. شاید این کتاب به دلیل موفقیت در روایت و جذابیتهای سرشاری که راوی و اتفاقات اسرا منجر به آن شده است آغاز یک حرکت جدید در نگارش خاطرات شفاهی دفاع مقدس باشد.
در بخشی از کتاب آمده است:«قبل از ملاقات با عبدالرضا، از هم رزمانم خواستم اطلاعاتی را که از او دارند در اختیارم بگذارند. مجموع اطلاعاتی که دریافتم این بود: عبدالرضا فردی متعهد، متدین، اصالتاً کربلایی، و شیعه است. دیگر اینکه همجواری با مرقد مطهر حضرت سیدالشهدا و حضرت باب الحوائج ابوالفضل العباس تاثیر عمیقی در جان و دل عبدالرضا گذاشته و او را در باورهایش ثابت قدم کرده است.
عدنان دیوجان، برای اینکه شناختم را از عبدالرضا بیشتر کند، تعریف میکرد: چند روز بعد از اینکه مصاحبه عبدالرضا با صدای عربی مرکز اهواز پخش شد و خبر اسارت او به گوش عراقیها رسید، نامادری عبدالرضا، که قبلتر به ایران پناهنده شده و در قم ساکن بود، به اهواز آمد تا او را ببیند. مادر را به یکی از اتاقها هدایت کردیم. به عبدالرضا هم خبر دادیم مادرش منتظر اوست.
نصیحت رهبر انقلاب به پدرومادر عروس و داماد
* آسان گیری
- اشتباه بعضی از مسئولین
اینکه حالا معلوم شده که توی باشگاه های چنین و چنان و توی هتل ها مهمانی میگیرند، اینها اصلاً مناسب شأن اهلِ علم نیست؛ مناسب شأن مردمان پرهیزگار و مؤمن نیست. اینها هم مال همان قدیمی هاست.
متأسفانه بعضی امروز اشتباه میکنند. چون که سابق مسئولین کشور و سردمداران آن طور رفتار میکردند، حالا هم که اینها شدند سردمدار، خیال میکنند باید از این کارها بکنند. نه آقا، آنها طاغوتی بودند، آنها اهل دنیا بودند. ما روحانی هستیم، آنهایی هم که روحانی نیستند، اهل دین هستند. ما زندگیمان جور دیگر است. رفتارمان جور دیگر است. مَنِشمان جور دیگر است. اخلاقمان جور دیگر است. هدفمان اصلاً یا آنها فرق دارد. نباید از آنها تقلید کنیم. ما باید کاری بکنیم که مردم از ما تقلید کنند.
- این، آبرو عزّت نیست
بعضی خیال میکنند که تشریفات و تویِ هتلِ چنین و چنان رفتن، سالن های گران گرفتن، خرج های زیادی کردن، عزّت و شرف و سربلندیِ دختر و پسر را زیاد میکند. نخیر عزّت و شرف و سربلندی دختر و پسر به انسانیّت و تقوی و پاکدامنی و بلندنظریِ آنهاست، نه به این چیزها …
بدانید! ساده برگزار کردن ازدواج، چه در مهریّه، چه در جهیزیّه و چه در مجلسِ عروسی، ننگ نیست که بعضی خیال میکنند اگر ما عروسی را برای دخترمان ساده برگزار کنیم دختر ما سرشکسته خواهد شد. نه! سرشکسته نخواهد شد. این اشتباه شماست.
ما به آنهایی که ندارند نصیحت میکنیم که به عَرب و عَجم متوسل نشوند که پول قرض کنند برای اینکه آبرویشان را به قول خودشان بخرند! آبرو چیست! این آبرو است؟ اگر چشم را باز کنیم، این آبرو نیست. بعضی ها خودشان را قرض دار میکنند، برای اینکه بتوانند مثلاً آبرومند از آب در بیاورند! بیخود و بیجهت.
منبع:پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی خامنه ای مدظله العالي
متن و صوت درس اخلاق آيت الله جوادي آملي-30 آبان
![]() |
خلاصه درس اخلاق جلسه درس اخلاق حضرت آیت الله جوادی آملی دامت بركاته به روال هر پنجشنبه در محل نمازخانه بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء در قم (30 آبان 98) برگزار شد. آیت الله جوادی آملی در این جلسه در ادامه سلسله مباحث شرح نهج البلاغه حضرت امیرعلیه السلام به شرح هشتاد و ششمین کلمه از مجموعه کلمات قصار نهج البلاغه پرداختند و بیان داشتند: حضرت در این بیان نورانی میفرماید: «رَأْی الشَّیخِ أَحَبُّ إِلَی مِنْ جَلَدِ الْغُلَامِ وَ [یرْوَى] رُوِی مِنْ مَشْهَدِ الْغُلَامِ»؛ این بیان از یک جمله نورانی دیگر آن حضرت گرفته شده است که حضرت می فرماید، در مسئله تدبیر، رأی و اندیشه، سالمندان مقدماند و در کارهای اجرایی و فعالیتهای میدانی، جوانان آماده، فعال و به روز، مؤثرتر و مقدماند. ایشان ادامه دادند: حضرت در اینجا میفرماید که آن سالمند ورزیدهای که تجارب فراوان را پشتسر دارد، رأی، نظر و تدبیرش خیلی بهتر از تدبیر و نظر جوانی است که آن تجارب را ندارد. با این وجود جوانان را در کارهای اجرایی نباید فراموش کرد، همین که از تحصیل فارغ شد باید کار مناسب را در اختیار او گذاشت؛ دوران تحصیلی جوانان نیز باید طرزی باشد که جوان، کارآمد شود، از سوی دیگر مسئولین کشور زمینه کار را برای وی آماده داشته باشند. معظم له در شرح کلمه هشتاد و هفتم از کلمات قصار نهج البلاغه بیان داشتند: کلمه هشتاد و هفتم این است که حضرت فرمود: «عَجِبْتُ لِمَنْ یقْنَطُ وَ مَعَهُ الِاسْتِغْفَارُ»؛ من تعجب میکنم کسی ناامید باشد در حالی که درِ استغفار به روی او باز است! ایشان ادامه دادند: غیر از معصومین، افراد در زندگی اشتباهاتی دارند گاهی بر اثر ﴿غَلَبَتْ عَلَینا شِقْوَتُنا﴾ گاهی در اثر تقدیم جهالت عملی بر عدل عملی یا جهل علمی بر معرفت علمی، انسان در این جهاد درون غفلت میکند و شکست میخورد، ولی نباید ناامید بشود، درِ رحمت الهی همیشه باز است. فرمود وقتی استغفار در دست شماست گویی کلید رحمت در دست شماست! هرگز نباید کسی بگوید من از سابقه خودم ناامید هستم، اگر استغفار هست اگر قدرت استغفار هست، اگر ادای حق مردم هست، دیگر جا برای ناامیدی نیست. آیت الله جوادی آملی تصریح داشتند: یکی از شرایط اصلی دعا این است که انسان از بیگانه هیچ نخواهد و حتی خود را هم بیگانه بداند. کسی که دعا میکند اگر دعای او موحدانه باشد یعنی فقط با خدا گفتگو کند و از او بخواهد، چنین شخصی ممکن نیست دعایش مستجاب نشود. در سوره مبارکه «یوسف» دارد که ﴿وَ مَا یؤْمِنُ أَكْثَرُهُم بِاللَّهِ إِلّا وَ هُم مُشْرِكُونَ﴾؛ از امام(سلام الله علیه) سؤال میکنند که چگونه مسلمان و مومن مشرک میشود؟ امام فرمود همین که میگوید: «لَولا فَلانٌ لَهَلَکْتُ»؛ اگر فلان کس نبود مشکل ما حل نمیشد، یا اول خدا دوم فلان شخص! این شرک است. مگر خدا اولی دارد که در قبالش دوم باشد؟ مگر خدا اولی هست که ثانی داشته باشد؟ او هم اول است هم آخر. فرمود اینکه میبینید میگویند اگر فلان کس نبود مشکل من حل نمیشد این شرک است. اما اگر انسان بگوید خدا را شکر که فلان شخص را وسیله قرار داد تا مشکل من حل بشود این میشود توحید. غیر خدا هر که هست و هر چه هست وسیلهای است که ذات اقدس الهی آنها را به عنوان وسیله قرار داد و ما را به عنوان توسل به آن وسایل دعوت کرده است. |