زیارتی در تراز زیارت سیدالشهدا
به سفارش یک شهید..
یکی از پرستاران دوران دفاع مقدس میگوید:
یادم می آید یک روز که در بیمارستان بودیم، حمله شدیدی صورت گرفت؛ بهطوریکه از بیمارستانهای صحرایی هم مجروحان بسیاری را به بیمارستان ما منتقل می کردند. اوضاع مجروحان بهشدت وخیم بود. در بین همه آنها، وضع یکی از مجروحان خیلی بدتر از بقیه بود. رگهایش پارهپاره شده بود و با اینکه سعی کرده بودند زخمهایش را ببندند، ولی خونریزی شدیدی داشت. مجروحان را یکییکی به اتاق عمل میبردیم و منتظر میماندیم تا عمل تمام شود و بعدی را داخل ببریم.
وقتی که دکترِ اتاق عمل این مجروح را دید، به من گفت: «او را به اتاق عمل ببرید و برای جراحی آمادهاش کنید.» من آن زمان، چادر به سر داشتم. دکتر اشاره کرد که چادرم را در بیاورم تا راحتتر بتوانم مجروح را جابهجا کنم. همان موقع که داشتم از کنار او رد میشدم تا بروم توی اتاق و چادرم را دربیاورم، مجروحی که چند دقیقهای بود به هوش آمده بود، بهسختی گوشه چادرم را گرفت و بریدهبریده و سخت گفت: «من دارم میروم که تو چادرت را در نیاوری. ما برای این چادر داریم میرویم.» این را گفت و درحالیکه چادرم در مشتش بود، شهید شد. از آن به بعد، در بدترین و سختترین شرایط هم چادرم را کنار نگذاشتم.[۱]
[۱]. پایگاه اینترنتی منبرک؛ صحبتهای کوتاه دو دقیقهای، تاریخ دسترسی: ۴/۱۱/ ۱۳۹۶،
برشی از کتاب "سیلاب زندگی"
فصل اوّل؛ عوامل و زمينههای طلاق.
کاری از گروه تولید محتوای معاونت فرهنگی وتبلیغی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم.
انتخاب نادرست
یکی از مشاوران روانشناسی، به اهمیت تحقیق قبل از ازدواج اشاره میکند و میگوید:
«در یکی از روزهای سرد زمستان، فردی وارد دفتر کارم شد و سرگذشت خود را چنین برایم تعریف کرد: مادرم دختری را پیدا کرده بود که تمام شاخصهایی را که در نظر داشتم، دارا بود. وقتی به خواستگاری رفتیم، یک دل نه، صد دل عاشق او شدم. وی همان کسی بود که میخواستم؛ چون احساس میکردم او نیمه گمشده من است و تقدیر، ما را به هم رسانده است. بدون تحقیقِ قابل توجه، او را به عقد خود درآوردم. بعد از گذشت مدتی، پسری جلوی راه مرا گرفت و گفت: من نامزد خانم شما هستم و سالهاست قصد ازدواج داریم. شما حق نداشتید زندگی ما را خراب کنید. بعد از کتککاری مفصّل با آن پسر، به خانه همسرم رفتم و قضیه را با او در میان گذاشتم. پدر خانمم قضیه آن پسر را تمامشده میدانست و آن را مزاحی بیش معرفی نکرد.
مدتی از این قضیه گذشت و من با خود کلنجار میرفتم؛ تا اینکه همسرم زبان باز کرد و گفت: «بله، قصد طلاق دارم و به اصرار پدر و مادرم با تو ازدواج کردهام.» الآن فقط حسرت این را میخورم که ای کاش بیشتر تحقیق میکردم.»[۱]
صفحات: 1· 2
وضو و غسل با وجود ناخن بلند
? سوال: آیا بلند بودن #ناخن مانع رسیدن آب به زیر ناخن و در نتیجه باعث باطل شدن #وضو می شود؟
✅ جواب: صرف بلند بودن ناخن، مانعی برای وضو محسوب نمی شود و موجب بطلان آن نیست؛ اما اگر زیر آن مقدار از ناخن که از حدّ معمول بلندتر است، مانعی باشد بايد برطرف شود.
با القاب مناسب کودکتان را صدابزنید
هرگز برای شوخی یا ابراز صمیمیت از عنوان های سبک و زننده استفاده نکنید.
باید دقت شود در انتساب القاب نباید غلو کرد چون منجر به اعتماد بنفس کاذب میشود.
عناوین مناسب
✅میوه دلم
✅نور چشمم
✅امید قلبم
✅پسر منظمم
✅دختر هنرمندم
✅نازنین تلاشگرم
✅عزیز خوش استعدادم
✅گل پسر/نازنین دختر مؤدبم
❌پدر سوخته
❌مادر مرده
❌خنگول بابا
❌خل و چل
❌کچل من
❌سیا سوخته
❌کوتوله
❌آقامهندس بابا
❌خانم دکتر مامان
پرهیز از دنیاپرستی
♨️ای بندگان خدا! شما را به ترک دنيايی سفارش می کنم که شما را رها می سازد، گر چه شما جدايی از آن را دوست نداريد. دنيايی که بدن های شما را کهنه و فرسوده می کند، با اينکه دوست داريد همواره تازه و پاکيزه بمانيد. ‼️
?نهج البلاغه، فرازی از خطبه ۹۹