ویژگی دوم عبادالرحمن- قسمت دوم
💠 #رفتار_مسالمت_آمیز_با_جاهلان:
🔸بر پایه «واذا خاطَبَهُمُ الجاهلونَ قالوا سَلامًا» بندگان ویژه خدا در روابط اجتماعی شان افزون بر اینکه بددهن نیستند و به کسی توهین نمی کنند و او را نمی رنجانند، به شخص جاهل نه تنها بد جواب نمیدهند و سخن لغو و سخن زشت و تلخ به زبان نمی آورند، با دهن کجی جاهلان، رفتاری خردمندانه دارند و با گفتاری مسالمت آمیز و سلام تودیع و متارکه ای از کنارشان میگذرند.
🔸عباد الرحمن در جامعه و میان مردم زندگی میکنند و با عالمان، متدینان و خردمداران اهل گفت وگو و مصافحه هستند؛ افراد جاهل و سفیه را نیز میبینند؛ اما از آنها رنگ نمیگیرند و در رفتار با آنها مسافهه نمی کنند؛ یعنی سفیهانه پاسخ نمیدهند بلکه بر اساس «اذا مروا بِاللَّغْوِ مَروا کراما» بزرگوارانه از کنار رفتار و گفتار جاهلانه آنان، سلیمانه و سالمانه میگذرند و فوراً خداحافظی میکنند؛ سلام تودیع دارند؛نه سلام تحیت، و این همان کرامت و بزرگواری آنان است در واکنش به کسی که شایسته گفت وگو نیست، البته عملکرد عباد الرحمن با سفیهان در آغاز همچون رفتارشان با کسانی است که عاقلانه عمل میکنند؛ اما اگر این گونه واکنش اثر نکرد با سلام خداحافظی از کنارشان عبور میکنند…
🏷تسنيم ج۶۱ ص۱۸۸،۱۸۹
«ویژگی های عباد الرحمن»-قسمت 1
آيت الله العظمی جوادی آملی:
🔸بر اساس «وَعِبَادُ الرَّحْمَٰنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا» بندگان ویژه خدا از “هَون” برخوردارند؛یعنی فروتنانه زندگی میکنند، پس این واژه به معنای سستی و فرومایگی نیست، بلکه به معنای #فروتنی است و انسان فروتن، در عین حال که متقن و محکم است، آرام به سر میبرد.
🔸مقصود از مَشی در “یمشون” صرف مشی ظاهری معهود نیست، بلکه خط مشی زندگی
را نیز فرا میگیرد؛ یعنی عبدالرحمن، نه بيراهه میروند و نه راه کسی را میبندند و با “هَون” زندگی میکنند؛ نه با “هُون” یعنی مشی ایشان بر تواضع و سکینت و وقار و سبکبالی است.
تواضع و فروتنی، در قبال گردنکشی است که در آیات دیگری خطاب به انسان یاد شده است؛ مانند «إِنَّكَ لَنْ تَخْرِقَ الْأَرْضَ وَلَنْ تَبْلُغَ الْجِبَالَ طُولًا»يعنی گردنکشی ات وجهی ندارد، زیرا اگر به وزن جسمانی ات مینگری و براساس امور مادی و فیزیکی فکر میکنی، زمینی که روی آن راه میروی از تو سنگین تر و محکم تر است و چنانچه به بلندای قامتت نگاه میکنی، کوه ها از تو بلندترند.
🏷تسنيم ج۶۱ ص۱۸۵،۱۸۶
إِحْدَی الْحُسْنَیین
📌 قرآن میفرماید: ﴿أَینَما تَكُونُوا یدْرِكْكُمُ الْمَوْتُ وَ لَوْ كُنْتُمْ فی بُرُوجٍ مُشَیدَةٍ﴾؛ مرگ انسان كاخسفیدنشین را هم به كوخ سیاه مینشاند❗️
✦ مؤمنان به وعده ﴿إِحْدَی الْحُسْنَیین﴾ دلخوشاند، بیگانهها گرفتار «اِحدِی اَلسَّیئَتَین»اند.
🔹 امیرالمؤمنین(ع): «تَخَفَّفُوا تَلْحَقُوا» ➖ پیامبر(ص): «نَجَا اَلْمُخَفِّفُونَ»؛ سبكباران نجات یافتند.
⚖️ گناه بار سنگین است؛ حقیقتاً باید كشید، نه باربری هست نه راه گریزی: ﴿كَلَّا لا وَزَرَ﴾.
🔹 غرب اگر بداند چه روز سیاهی در پیش دارد، هرگز به تهاجم فكر نمیكند. ما هم اگر قدر گوهر خود را بدانیم، تبلیغات دشمن اثری ندارد.
❇️ امام كاظم(ع) به هشام: اگر لؤلؤیی در دست داری [تو میدانی که لؤلؤ است] و دشمن گفت گردوست، به تو ضرر نمیزند.
✨ امروز این لؤلؤ درخشان «نظام اسلامی» به بركت خون شهدا به دست ما رسیده است.
#گوهر_نظام_اسلامی / #دفاع_مقدس
خمس مازاد اربعین
⁉️ سؤال:
برای سفر اربعین دینار خریدم که مقداری از آن اضافه آمده و میخواهم برای اربعین سال آینده از آن استفاده کنم؛ با توجه به اینکه زمان مصرف کمتر از یکسال دیگر است؛ آیا باید خمس آن را بپردازم؟
✍️ پاسخ:
🔹 اگر دینار از درآمد کسبِ بین سال، تهیه شده، سر سال خمسی به قیمت روز بازار مشمول خمس میگردد.
📚 پینوشت:
بخش استفتائات پایگاه اطلاعرسانی دفتر آیتالله خامنهای.
📎
📎
📎#امت_محمدی
انقطاع نزول وحی
سخنان حضرت علی علیهالسلام به وقت غسل و تجهيز رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلّم:
🏴 بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي يَا رَسُولَ اللَّهِ، لَقَدِ انْقَطَعَ بِمَوْتِكَ مَا لَمْ يَنْقَطِعْ بِمَوْتِ غَيْرِكَ مِنَ النُّبُوَّةِ وَ الْإِنْبَاءِ وَ أَخْبَارِ السَّمَاءِ؛ خَصَّصْتَ حَتَّى صِرْتَ مُسَلِّياً عَمَّنْ سِوَاكَ، وَ عَمَّمْتَ حَتَّى صَارَ النَّاسُ فِيكَ سَوَاءً… .
🏴 پدر و مادرم فداى تو اى رسول خدا با مرگ تو رشتهاى پاره شد كه در مرگ ديگران اينگونه قطع نشد، با مرگ تو رشته پيامبرى، و فرودآمدن پيام و اخبار آسمانى گسست. مصيبت تو، ديگر مصيبتديدگان را به شكيبايى واداشت و همه را در مصيبت تو يكسان عزادار كرد.
📚 نهجالبلاغه، خطبه۲۳۵.
خیانت ترور
🔹 جهان را #قرآن اداره می کند، جهان را #وحی اداره می کند، جهان را به #فطرت ارجاع دادن اداره می کند.
فرمود نجنگ، نکش، ندزد، نگیر، ترور نکن❗️
حالا بعدها گفت نماز بخوان، بعدها گفت روزه بگیر، بعدها گفت زکات بده؛ اما اصلش را گفت که ترور نکن، کسی را نکش، غارتگری نکن❗️
👈 فرمود: «الْإِسْلَامَ قَیدَ الْفَتْك»؛
فرمود دین جلوی #ترور را می گیرد. «فَتْک» یعنی ترور؛ یعنی غافلگیر کردن و کشتن.
فرمود اسلام، دستبندی در دستش است و هر که بخواهد ترور کند، این دستبند را به دستش میزند.
🌍 این یک #حکم_جهانی است؛
فرمود: «الْإِسْلَامَ قَیدَ الْفَتْك».
🔻هجرت از مکه به مدینه و امثال آن، یک هجرت مکانی است و کوچک است، هجرت از #جاهلیت_به_عقلانیت، هجرت مهمّ است.
فرمود: ﴿وَ الرُّجْزَ فَاهْجُرْ﴾، آن گاه بعدها هجرت از مکه به مدینه آمده است.
📌 فرمود واجب است که انسان از نجاست مهاجرت کند؛
خونریزی و ترور، نجاست است!
فضا، فضای حقيقی است
آيت الله العظمی جوادی آملی:
«جوانان عزيز بدانند که اين مسئله فضای حقيقی، نه فضای مجازی! بارها به عرض شما رسيد! سيم حقيقت نيست تا بیسیم بشود مجاز! اين چهره شيشه تلويزيون حقيقت نيست تا بيشيشه بشود مجاز.هر جا انديشه و فکر و نظر و اينها منتقل ميشود فضا، فضای حقيقی است. اين فضای حقيقی را شما بايد #مديريت بکنيد، هر چيزی ديديد به درد شما نمیخورد نگاه نکنيد، اين جز آبروبری کاری ندارد.»
درس اخلاق ۹۶/۱۰/۲۸
سرانجام شوم جنايتکاران
«سرانجام شوم جنايتکاران و بهرهمندی مسلمانان از نعمت اسلام و نظام اسلامی»
آيت الله العظمی جوادی آملی:
🔸جهان غرب اگر بفهمد چه روز سياهی در پی دارد هرگز به فكر تهاجم به منطقه های مسلمان نشين نيست و ما هم اگر بدانيم چه گوهری در دست داريم آنچه را بيگانهها عليه ما تبليغ ميكنند ترتيب اثر نمیدهیم.
🔸اين هم از كلمات نورانی امام كاظم (سلام الله عليه) است كه به هشام فرمود:اگر گردويی در دست توست و تو ميدانی که گردوست ولی دوست نادان گفت اين گوهر است به حال تو نافع نيست: «ما کان ينفعك» و اگر لؤلؤيی در دست توست و تو ميدانی که لؤلؤ است ولی دشمنی گفت اين گردوست به حال تو ضرر ندارد.
🔸مسلمانها و بسيجی های عالم بدانيد اين لؤلؤی نظام اسلامی به رهبری امام و خون شهدا نظير شهيد رجايی، شهيد باهنر، شهيد قدوسی (رضوان الله عليهم) و شهدای هفده شهريور كه همه اينها در اين ايام به كوی لقای حق رفتهاند، به بركت اين خونها، اين لؤلؤ به دست ما رسيد.
خطبه های نماز جمعه ۷۲/۶/۱۲
عسکری صحیح است یا عسگری؟
به کار بردن صحیح واژهها و اسامی ضرورتی است که گاهی با سهلانگاری و بیتوجهی، به اشتباهات بزرگی منجر میشود. یکی از این اشتباهات که به طور مداوم با آن مواجه هستیم، بیان یا نگارش «عسگری» به جای «عسکری» است.
آنچه به اهمیت رعایت صحیحنویسی وصحیحگویی در این لفظ میافزاید، برداشتهای غلط معنایی از این دو عبارت است که دستمایه دشمنان دین و امامت امام عصر علیهالسلام قرار گرفته و بدینوسیله این غلط اصطلاحی و لغوی را به دایره موضوع اعتقادی کشانده است.
شنیده میشود که گفتهاند حسن عسگری عقیم بوده و فرزندی نداشته است و عبارت عسگری که لقب ایشان است به معنای عقیم و بیدانه است؛ فلذا همین شهرت به عقیم بودن دلیل بر عدم وجود فرزندی برای اوست. تاریخ گواه است که «عسکری» از مشهورترین القاب آن حضرت است؛ همان طور که امام هادی علیهالسلام را به این لفظ لقب دادهاند و عسکر محلهای بوده در شهر سامرا که لشکرگاه و محل توقف سپاه خلفای عباسی در آنجا قرار داشت.
خلفای عباسی برای زیر نظر داشتن فعالیتهای فرهنگی، علمی و سیاسی امام هادی علیهالسلام، آن حضرت را در سال 236 ه.ق از مدینه به سامرا انتقال و در محله عسکر سکونت دادند. چون امام حسن علیهالسلام و پدر بزرگوارش امام هادی علیهالسلام در محله عسکر قرارگاه سپاه در شهر سامرا زندگی میکردند و به عسکری لقب یافتند و این لقب مشترک بین آن حضرت و پدرشان امام هادی علیهالسلام است و آنها را عسکریین گفتهاند.
اگر بنا بود این لفظ به (گاف) نوشته یا تلفظ شود، باید امام هادی نیز عقیم میبود و از نعمت فرزند محروم تلقی میشد. از سوی دیگر عسکر لفظی عربی است و به معنای لشکر است. عسکری اسم منسوب است و منسوب به عسکر است و اصولا در زبان عربی حرف گاف وجود ندارد. پس آنچه صحیح است، عسکری (با کاف) است، نه عسگری (با گاف).
در به وجود آمدن شایعه عقیم بودن حضرت، عوامل مختلفی چون خلفای عباسی، جعفر کذاب و فردی به نام زبیری تاثیری بهسزا داشتند.
این شایعه و عوامل حکومتی عباسی باعث شدند که عده قلیلی از مسلمانان معتقد باشند که امام حسن عسکری فرزندی دارد و او مهدی موعود (عج) است ولی طرفداران این عقیده، خیلی کم بودند، چنانکه نعمانی که در زمان غیبت صغری میزیسته، مینویسد: این جمعیت کمی که بر این عقیده پا بر جا ماندند همانهایی هستند که علی بن ابیطالب دربارهشان میفرماید: در پیمودن راه حق از کمی نفرات وحشت نکنید.
شایسته است گویندگان و نویسندگان و رسانهها کمر همت ببندند و در ترویج کلمه صحیح عسکری به جای عسگری کوشش کنند.
منبع: ایسنا به نقل از «عصر ایران»،
حواله امام حسین (علیه السلام) برای کارگر شهرداری شیراز
خاطره یکی از طلاب مرثیه سرا؛
… در یکی از شهرستانها برای مرثیه سرایی و روضهخوانی دعوت بودم، پس از پایان مراسم چند ظرف غذای تبرکی دادند، در میان ظرفهای غذا گویا پاکتی را بهعنوان صله گذاشته بودند، ساعت یک بامداد هنگام برگشت از مراسم طبق عادت هر دفعه که غذاها را به افراد نیازمند میانه راه میدادم، همین کار را میخواستم تکرار کنم، چراکه این کار بهعنوان تبرکی مردم را خوشحال میکرد، آن شب نیز گفتم یکی را پیدا کنم و این ظرف غذاها را به او بدهم.
طبق معمول آمدم از کمربندی شیراز بهسمت منزل بروم که مسیرم نزدیکتر بود، به دلم افتاد که از درون شهر بروم، گفتم نه از دروازه قرآن بروم، مسیر را که طی میکردم در بلوار هفت تن کنار خیابان توقف کردم، و گفتم این غذاها را به یک کارگر شهرداری که در آنسوی خیابان بود، بدهم، باز به دلم افتاد شاید به خاطر چند ظرف غذا بخواهد بیاید اینسوی خیابان تصادف کند اتفاق ناخوشایندی بیفتد، آمدم جلوتر یک نفر دیگر را دیدم چند بوق زدم متوجه نشد، حرکت کردم، گفتم بروم جلوتر.
آمدم چهارراه سرداران، یک نفر از کارگران شهرداری که از فرط خستگی نشسته بود و چوبجاروی خود را بر روی دوشش گذاشته بود در مقابل ایشان ایستادم شیشه ماشین را پایین دادم و گفتم آقا این چهارتا غذا تبرکی مجلس امام حسین (علیه السلام) است، هنوز اطلاعی نداشتم که پاکتی میان غذاها وجود دارد، آن بنده خدا هم غذا را گرفت و به من گفت حاجآقا ممنون از غذا، دعا کنید خدا پول قسط پرداخت نشدم رو برسونه، گفتم مگر چقدر است گفت دو تا قسط عقب مانده دارم. هنگامی غذاها را به آن تحویل دادم، گفتم بزرگوار کسی که چهارتا غذا را به شما رسانده است یقین داشته باش که دو تا قسط عقب مانده شما را هم به شما میرساند، نگران نباشید، خیالت تخت باشد، گفت دعا کن، گفتم چشم غذا را تحویل دادیم و از همهجا بیخبر رفتیم.
فردا دوستان هیئت تماس گرفتند تا مجدداً تشکر کنند. گفتند مبلغی را هم به عنوان صله بچهها بین ظرف غذا گذاشته بودن. عرض کردم صله؟ گفتند بله مبلغی را درون پاکت گذاشتیم (دقیقاً همان مقدار قسط عقب مانده کارگر زحمت کش شهرداری بود) که من فوراً پی بردم به ماجرا و از همان پشت تلفن اشک بر چشمانم حلقه بست، گفتم ببینید اگر خداوند بخواهد از طریق امام حسین (علیه السلام) رزقی را حواله کند، من بچه طلبه را میفرستد یک شهرستانی و آنان را وادار میکند هدیهای را بدهند و بین راه من چندین مکان بایستم، اما اتفاق رقم نمیخورد تا من به این شخص برسم و آن شخص ناامید از همهجا بگوییم کسی که چهارتا غذا میرساند قسط را هم میتواند برساند، بعد بدون اینکه دخالتی کنم حواله به دست شخص رسید، امثال این اتفاقات بسیار است در این وادیها…
خبرگزاری رسمی حوزه