راه های پیروزی دربرابر سختی ها و آزمایشات الهی
دنیا با سختی ها و امتحاناتی که در وجود خودش دارد باعث میشود تا سره از ناسره و خوب از بد جدا شوند. تا زمانی که سختی ها نباشد، همه افراد خوب هستند اما سختی ها و مشکلات باعث میشوند تا با صبر و استقامت در…
اگر شما هم دوست دارید به موفقیت برسید باید در برابر سختی های بوجود آمده صبر کنید تا به گنج موفقیت دست یابید.
صفحات: 1· 2
سبک زندگی شهدا چگونه بوده است؟
دامنه سبک زندگی گسترده تر از آن چیزی است که فکرش را میکنیم. باید تلاش کنیم تا در تمام حوزه ها فرد موفقی باشیم و برای کسب موفقیت لازم است از الگو های درستی پیروی کنیم. بهترین الگویی که میتواند کمک کار ما باشد و سبک خوبی از زندگی را برای ما رقم بزند، سبک زندگی شهداست.
سبک زندگی شهدا چگونه بوده است؟
سبک زندگی شهدا چگونه بوده است؟
فرصت ها را دریابید و زندگی شهدا را الگوی خود قرار دهید تا زندگی بهتری داشته باشید چون زندگی غربی در نهایت به پوچی و تباهی ختم میشود.
صفحات: 1· 2
شما دوست نداری من برم بهشت؟
آرمان نشست روی زمین و خودش را انداخت روی پاهای او. خواست آنها را ببوسد، اما مادر اجازه نداد و پایش را کشید. آرمان خواهش کرد و گفت: مگه نمیگن بهشت زیر پای مادره. شما دوست نداری من برم بهشت؟
ششم آبان ماه، سالروز شهادت طلبه شهید آرمان علی وردی است که در این مطلب به یکی از خاطرات این شهید والامقام اشاره خواهیم کرد:
تقویم را نگاه کرد رفت توی فکر. یکی یکی گزینهها را کنار گذاشت تا رسید به انگشتر عقیق سرخ.
پولهایش را جمع کرد و بالاخره انگشتر را خرید.
روز تولد حضرت فاطمه (س) که رسید، پیش مادرش رفت و گفت: چشمات رو ببند.
مادر که چشمهایش را بست، آرمان دستش را گرفت و شروع به بوسیدن کرد.
مادر دستی روی سرش کشید و گفت: نکن عزیزم.
آرمان سرش را بلند کرد انگشتر را گذاشت توی دست مادر و گفت «مبارکه».
چشمهای مادر پر از خوشحالی بود و داشت از تماشای پسرش لذت میبرد.
باز هم آرمان نشست روی زمین و خودش را انداخت روی پاهای او.
خواست آنها را ببوسد، اما مادر اجازه نداد و پایش را کشید.
آرمان خواهش کرد و گفت: مگه نمیگن بهشت زیر پای مادره. شما دوست نداری من برم بهشت؟
منبع: کتاب آرمان عزیز- خبرگزاری حوزه،
سید مجاهدی که دلش برای خیابانهای قم تنگ شده بود
شهید صفیالدین به زبان فارسی آمیخته با عربی از دلتنگیهایش برای قم و حوزه گفت و گفت که دلش برای خیابانهای قم و اطراف حرم و البته چهارمردان تنگ شده است …
خبرگزاری حوزه روایتی از دیدار جمعی از اساتید و فضلای حوزه علمیه قم با حجتالاسلام والمسلمین شهید سید هاشم صفیالدین را که در بهمن ۱۳۸۹ در بیروت برگزار شده بود منتشر میکند. متن یادداشت مرتضی سعیدی نجفی که در این سفر جهت پوشش خبری حضور داشته به این شرح است:
برای دیدار با سید هاشم صفیالدین از قبل برخی هماهنگی های امنیتی انجام شده است. دیدار در یکی از ساختمانهای حزبالله در ضاحیه است. مهمانان که نماز مغرب را در مکان دیگری اقامه کردهاند به یکی از مناطق تاریک و خلوت جنوب بیروت میرسند. شیخ حسن بغدادی که هماهنگیها را انجام داده تاکید می کند سریعا وارد ساختمان شویم. در یکی از طبقات سیدهاشم در انتظار این گروه از مهمانان خاص است؛ اساتید و فضلای حوزه علمیه قم که به همت معاونت بینالملل برای سفری علمی – تبلغی عازم سوریه و لبنان شده اند.
قبل از ورورد به جلسه همه موبایلها جمع آوری میشود و چندبار تاکید می کنند هیچ وسیلهای داخل اتاق جلسه برده نشود. طبیعتا دوربین عکاسی که قبلا چک شده مستثنی است.
در اتاق تصاویری از رهبر معظم انقلاب، سید عباس موسوی و شیخ راغب حرب به چشم می خورد.
سید هاشم ابتدا با این عبارت به همه خوشآمد میگوید: اهلا و سهلا بکم فی بلدکم لبنان! به شما در کشور خودتان لبنان خوشآمد میگویم.
سخنانش را با اهمیت معارف اهلبیت آغاز میکند و میگوید آنچه امام خمینی با انقلاب ایران انجام داد این بود که گنجها و معارف اهلبیت را میان مردم آورد. می گوید امروز صدای تشیع در جهان شنیده میشود و مردم از ما معارف اهلبیت را میخواهند و این به خاطر جهاد علما است.
در کلماتش عشق به امام و رهبری موج میزند و از امام خمینی به “فقیه قائد و عارف” و از رهبر انقلاب به “سماحة القائد و قائدنا” تعبیر میکند. سید هاشم گفت: لولا توجیهات سماحة القائد المسدد لَما واصلنا. اگر هدایت های رهبریِ استوار نبود نمیتوانستیم به راه ادامه دهیم.
ادامه می دهد امروز تمام افتخار ما هویت طلبگی ما است مانند رهبر انقلاب.
فضای فتنه را یکسال بود پشت سرگذاشته بودیم اما هنوز سخنان تاریخی رهبر انقلاب در خطبه نماز جمعه خرداد ۸۸ در ذهنش بود. گفت در آن خطبه همه ما گریه کردیم.
سید هاشم قدرت اصلی حزبالله را ایمان دانست و گفت: ما امروز موشکهای [….] را داریم ولی قدرت ما ایمان الهی و این است که از چیزی نمیترسیم.
حرف به سمت قم و حوزه می رود. سید هاشم که مدتی در ایران هم بوده است می گوید: انشاءالله نور قم، جهان را دربرخواهد گرفت.
این حرف را هنوز با تن صدایش در خاطر دارم که به زبان فارسی آمیخته با عربی از دلتنگی هایش برای قم و حوزه گفت و گفت که دلش برای خیابانهای قم و اطراف حرم و البته چهارمردان تنگ شده است …
اواسط جلسه ناگهان شیخ حسن بغدادی به سمتام میآید. به آرامی و با فارسی شکسته در گوشم میگوید همه چیزهایی که گفته شد ننویسی!
سید هاشم از همه چیز گفت؛ از برنامهها و توان نظامی حزبالله ، از علاقه به رهبر انقلاب، از جایگاه مهم حزبالله در منطقه، فعالیت های سیاسی و حوزوی و …
طبعا دیدار با شخصیتی چون سید هاشم که شیخ حسن بغدادی ابتدای جلسه او را نفر دوم حزبالله معرفی کرد برای مهمانان مغتنم بود و سئوالات مختلفی هم از او پرسیده شد. اما در میان جوابها یک جمله برجستهتر بود: مبنای فکری حزبالله تلاش برای بسترسازی ظهور است.
جلسه بیشتر از معمول طول کشیده و هم او احتمالا برنامههای دیگری داشت و هم مهمانان باید عازم محل استراحت میشدند تا صبح فردا به دیدار سید جعفر مرتضی عاملی مورخ شهیر لبنانی بروند.
نیروهای حفاظتی دم در ایستادهاند. تاکید میکنند همه با هم خارج نشوید. چند نفر چند نفر به سمت ماشینها میرویم و خاطره شیرین دیدار با مردی که علم و عمل، شجاعت و درایت را آمیخته بود در ذهنمان به یادگار میماند.
خوش گفتاری در قرآن کریم (بخش اول)
یکی از صفات بسیار موثر در ارتباط با دیگران، خوش گفتاری است. خوش گفتاری به معنای آن است که انسان کلام خوب را خوب بزند. با ما همراه باشید تا در مورد خوش گفتاری در قرآن کریم بیشتر بدانید.
خوش گفتاری زمینه ساز یک ارتباط سالم و باثبات است.
بزرگترین مصیبت؛ لذت نبردن از مناجات با خدا
بزرگترین مصیبت برای انسان این است که از مناجات با خدای خویش لذّت نبرد. حضرت موسی«علیهالسّلام» برای مناجات با خدا میرفت، یک بیادبی به او گفت: از طرف من به خدا بگو: چقدر گناه کنم و تو کیفر نکنی؟! حضرت موسی«علیهالسّلام» رفت، مناجات کرد و قصد بازگشت داشت که از سوی خدای متعال خطاب شد: چرا پیام بندهام را نمیرسانی؟ گفت: خدایا تو میدانی او چه گفت. خداوند فرمود: به او بگو: بالاترین بلا را بر تو نازل کردهام و تو نمیفهمی! بلا و کیفر تو این است که از مناجات با من لذّت نمیبری و تو توجّه به این مصیبت نداری.
آرامش پایدار، در پرتو ارتباط با خدا
آیت الله مظاهری دامت برکاته:
ماه رجب مربوط به خداوند، ماه شعبان مربوط به پیامبر گرامی«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» و ماه رمضان مربوط به امّت پیامبر است. در این سه ماه باید در جهت تقویت ارتباط عاطفی با خدای متعال کوشش فراوانی داشته باشیم.
اگر انسان با خدای خویش رابطه عاطفی نداشته باشد، در دنیا و آخرت سقوط میکند و راه نجاتی نخواهد داشت. رابطۀ عاطفی از طریق انس با قرآن، دعا و توسّل، میتواند انسان را از افسردگی، ضعف عصب و سایر مشکلات زندگی روزمرّه رهایی بخشد و آدمی را به جایی برساند که وقتی قرآن میخواند، بیابد که خدا در حال حرف زدن با اوست. وقتی در دل شب استغفار میکند و دعا میخواند، بیابد که در حال حرف زدن با خدا است. قرآن، کلام نازل و دعا، کلام صاعد است و هر دو مکالمه و معاشقه با خداوند سبحان است.
نماز، نوعی مکالمه با خداست. در حمد و سوره خدا با انسان و در سایر اذکار، انسان با خدا مکالمه میکند. و این مکالمه برای اهل معرفت، معاشقه است. بالاترین لذّت آنان در دل شب، مکالمه و معاشقه با خدا از طریق نماز شب و خواندن قرآن است.
«الرَّکعَتانِ فِی جَوفِ اللَّیلِ اَحَبُّ الَیَّ مِنَ الدُّنیَا وَ مَا فیِهَا»
اولیای الهی به دنیا و آنچه در آن است، پشت پا میزنند تا بتواند دو رکعت نماز شب بخوانند. در نظر ایشان دنیا هیچ ارزشی ندارد و صرفاً وسیلهای برای صعود است و لذا به دنیا و مادیّات، هیچگونه تعلّق و دلبستگی ندارند و دل آنان فقط به خداوند متعال وابسته است.
در غزه علم زمین نمیماند
شهروند| عصر پنجشنبه حوالی ساعت 16:00به وقت غزه بود که منابع منطقهای به نقل از رسانههای اسرائیلی مدعی شهادت یحیی رئیس دفتر سیاسی حماس و فرمانده نظامی این نیروی مقاومت در غزه شدند. مطابق اخبار اولیه سنوار در تونلی حوالی منطقه تل السلطان رفح واقع در جنوب باریکه غزه با همراهی دو تن دیگر از نیروهای حماس توجه نیروهای ارتش تروریست اسرائیل را جلب میکنند و با شلیک از سوی آنان مجبور به پناه بردن به ساختمانی در همان حوالی میشوند. پس از آن با شلیک گلوله تانک بهسوی این ساختمان، سنوار دچار مجروحیت شده و با پرتاب نارنجک بهسوی اشغالگران آنان را وادار به عقب نشینی میکند اما با ادامه حملات تانکها و بر اثر شدت آوار ساختمان و خونریزی ناشی از جراحت، به شهادت می رسد. انتشار ویدئویی منسوب به سنوار در لحظات آخر در ساختمان مورد اشاره و تصویر منسوب به پیکر وی و شباهت زیاد آن با سنوار، گمانه شهادت او را قریب به یقین کرد. در نهایت ساعت 15روز جمعه خلیل الحیه از اعضای ارشد حماس رسما در یک سخنرانی تلویزیونی شهادت سنوار را تأیید کرد. صهیونیستها با انتشار ویدئویی از انتقال پیکر شهید سنوار به اراضی اشغالی خبر دادند که بهگفته تحلیلگران، احتمالا برای فشار بر حماس در مذاکرات مورد استفاده قرار خواهد گرفت.
یحیی سنوار که بود؟ از اسارت تا فرماندهی و شهادت
«یحیی ابراهیم حسن السنوار» ازجمله رهبران بزرگ فلسطینی بود که در سال 1962در اردوگاه پناهندگان غزه واقع در خان یونس متولد شد. وی از از سنین نوجوانی فعالیت علیه اشغالگران را آغاز و در 18سالگی چندین بار بهعلت مبارزات خود دستگیر شد. سنوار در 20سالگی به تحصیل در دانشگاه غزه پرداخت در 1987یعنی 25سالگی به جنبش حماس پیوست و نقش مهمی در شناسایی جاسوسان و نفوذیهای اسرائیل ایفا کرد و بعدها در قالب سرویس «مجد» این برنامه را بهعنوان تشکیلات امنیتی حماس ادامه داد. سنوار در 1988توسط اشغالگران دستگیر و به چهار بار حبس ابد بهمدت 426سال محکوم شد اما در نهایت در سال 2011و همراه با قریب هزار اسیر فلسطینی دیگر با یک نظامی صهیونیست مبادله و پس از 23سال از زندان آزاد شد. او در دوران زندان نیز دست از فعالیت برنداشت و مشهور است که در همین دوران زبان عبری آموخت و در آن تسلط یافت و به نگارش چندین کتاب پرداخت. با آزادی از زندان عضو دفتر سیاسی حماس در غزه شد و از سال 2017بهعنوان رئیس حماس در غزه به فعالیت پرداخت و با شهادت اسماعیل هنیه در حدود دو ماه و نیم قبل بهعنوان جانشین وی و مسئول سیاسی حماس انتخاب شد. نقش آفرینی در نبردهای 51روزه و 11روزه غزه در سالهای 2014و 2021، ارتقای توان موشکی و تسلیحاتی حماس در غزه، تقویت چشمگیر توان رزم حماس با وجود محاصره غزه و تربیت هزاران نیروی عملیاتی ازجمله اقدامات درخشان یحیی سنوار …
عبایی که رهبر معظم انقلاب به شهید بیاضیزاده اهدا کرد
حوزه/ وقتی از حجتالاسلام سعید بیاضیزاده نخستین شهید مدافع حرم استان کرمان خواستند تا عبای اهدایی رهبر معظم انقلاب اسلامی را به خانواده نشان دهد، گفته بود که خود را لایق آن عبا ندانسته و آن را به استادش هدیه داده است.
، حجتالاسلام سعید بیاضیزاده نخستین شهید روحانی مدافع حرم استان کرمان است. او پنجم تیر سال ۱۳۷۳ در روستای حجت آباد از توابع بخش مرکزی شهرستان انار در استان کرمان دیده به جهان گشود.
دوران ابتدایی را در همان روستا گذراند. از ۱۱ سالگی برای گذراندن مقطع راهنمایی به مدرسه نمونه دولتی و خوابگاه در شهرستان انار رفت. وی با روحانیونی که در مدرسه نماز میخواندند درباره ادامه تحصیل صحبت کرد و تصمیم گرفت به حوزه علمیه برود.
اصغر بیاضیزاده پدر این شهید مدافع حرم گفت: وقتی سعید گفت میخواهد برای ادامه تحصیل به حوزه علمیه برود، ما که علاقه داشتیم فرزندمان لباس پیامبر بپوشد، قبول کردیم. او پس از گذراندن چند مرحله آزمون، مصاحبه و قبولی در امتحانات، برای ادامه تحصیل به قم رفت. پایه اول را به جای ۶ سال در پنج سال تمام کرد. پایه بعد را هم سه ساله خواند. درس خارج را شروع کرده بود که شهید شد.
وی درباره خصوصیت اخلاقی فرزندش اظهار داشت: پسرم از کودکی منضبط و با اخلاق بود؛ از ۱۰ سالگی دعای توسل و زیارت عاشورا را حفظ بود و به مسجد میرفت. سعید واقعا دوست داشتنی و خوش اخلاق بود به طوری که همه شیفته اخلاق و رفتارش میشدند.
بیاضیزاده با بیان اینکه سعید همیشه از مادر و خواهرانش میخواست؛ پیرو راه حضرت زینب (س) باشند، افزود: او ارادت خاصی به رهبر معظم انقلاب داشت و تاکید میکرد باید به حرفهای حضرت آقا عمل کنیم؛ چرا که ایشان نائب امام زمان (عج) هستند.
پدر این شهید مدافع حرم گفت: سعید یک روز با جمعی از نخبگان برای دیدار مقام معظم رهبری دعوت شد. او که عبای خود را نبرده بود، رهبری به او یک عبا هدیه دادند. وقتی به خانه آمد از او خواستیم عبای اهدایی رهبر را به ما نشان دهد که او گفت «من لیاقت آن عبا را نداشتم و آن را به استادم هدیه کردم».
بیاضیزاده درباره انگیزه حجت الاسلام بیاضیزاده برای اعزام به سوریه گفت: سعید وقتی به حوزه میرفت، راوی دفاع مقدس بود و سه سال به عنوان راوی به راهیان نور اعزام شد. به کربلا هم زیاد میرفت، حتی در ماه رمضان سال ۹۴ با رزمندگان عراقی در سامرا یک ماه جبهه بود. او همیشه از شهدا صحبت میکرد و وقتی از عراق بازگشت با ما صحبت کرد و گفت باید به سوریه بروم.
وی افزود: با اینکه میدانستم احتمال شهادت سعید وجود دارد، مخالفت نکردم. چون برادر و پسر برادرم در دروان دفاع مقدس به شهادت رسیدند. خودم هم زمان جنگ به درجه جانبازی نائل شدم، اما مادر سعید نگران بود. وقتی سعید با مادرش درباره امام حسین (ع) و حضرت زینب (س) صحبت کرد و گفت «قصد دارد به وظیفه خود عمل کند» او هم راضی شد که به سوریه برود.
پدر این شهید مدافع حرم گفت: اولین باری که سعید به سوریه رفت، بعد از اتمام ماموریت برای ماموریت دوم هم آنجا ماند و ۴۵ روز بعد به خانه برگشت. در این مدت چند روز در منزل بود. با هم به مشهد رفتیم و بعد به یک اردوی جهادی رفت. بعد از آن هم برای دعای عرفه به کربلا سفر کرد و هنگامی از کربلا بازگشت گفت «میخواهم به سوریه بروم».
بیاضیزاده ۲۶ شهریور سال ۱۳۹۵ برای بار آخر به عنوان روحانی تبلیغی تیپ فاطمیون راهی سوریه شد و در چنین روزی در سال ۹۵ در منطقه حمات سوریه از ناحیه سر مورد اصابت ترکش خمپاره نیروهای تکفیری قرار گرفت و به شهادت رسید. دشمن حتی خودروی آنها را با لودر واژگون کرد تا از شهادت آنها مطمئن شود، اما دو نفر از همراهان او زنده ماندند. پیکر مطهر این شهید پس از برگزاری مراسم تشییع در گلزار شهدای روستای محمد آباد ساقی از توابع شهرستان انار به خاک سپرده شد.
حوزه نیوز
این روحانی برای دفاع از شهر سر داد
شیخ شریف از اوایل هجوم دشمن با حضور در صحنه نبرد خرمشهر به انحاء مختلف، با تشکیل گروه اللهاکبر، جمعآوری نیروهای پراکنده و فرستادن آنها به خطوط درگیری، تشویق و تشجیع رزمندگان، شرکت مستقیم در مقابله با دشمن، یکی از نامآوران این میدان شده است.
در بیست و سومین روز از جنگ تحمیلی، در محور آبادان، عراقیها از (پل) «مارد» بهطرف آبادان در حال پیشروی هستند و تنها راه ارتباطی (جاده ماهشهر-آبادان) زیر آتش شدید قرار دارد.
اهواز از دو سمت جنوب و غرب زیر آتش توپخانه قرار گرفت و نیروهای دشمن در ۳۰ کیلومتری جنوب اهواز مستقر شدند.
در این روز بستان دیگر سقوط کرد و به تصرف دشمن در آمد و عراقیها حرکت خود را به سوسنگرد ادامه دادند.
در جبهه میانی رزمندگان اسلام با پیشروی در ارتفاعات کوره موش (محور سر پل ذهاب)، ضرباتی به دشمن وارد کردند
نیروهای بسیج روستایی مسلح به تفنگ برنو، طی درگیریهایی با دشمن در جبهه دزفول، تعدادی عراقی را کشته و چند کلاشینکف و بیسیم غنیمت گرفتهاند.