تشکر و قدردانی، عامل بقای زندگی مشترک
بیشتر زوجین به دنبال این هستند تا در زندگی مشترک خود به آرامش و لذت دست پیدا کنند اما هر فردی موفق به کشف آن نخواهد شد. برای رسیدن به خوشبختی مسیرهای زیادی وجود دارد که یکی از مهم ترین و تأثیر گذار ترین روش برای رسیدن به خوشبختی و آرامش، ایجاد جو تشکر و قدردانی در خانواده می باشد. از همسرتان تشکر کنید تا کشتی زندگی شما در مسیر خوشبختی حرکت کند.
تشکر نکردن از زحمات هم، عاملی است برای سرمای بیشتر و به مرور زمان سبب دور شدن از هم و باعث طلاق عاطفی خواهد شد.
مقدمه
سپاسگزار و قدرداتی کردن ابزاری مهم برای بقا و ادامه مسیر زندگی بشر است. هر فردی که برای شما زحمت کشیده و تلاش خود را صرف راحتی شما کرده، شایسته است با زبان ملایم و گفتارهای نیکو از او و زحماتش تشکر کنید. قدردانی های شما باعث خواهد شد تا فرد، تمایل بیشتری برای خوبی کردن به شما پیدا کند، اما سرد بودن و رفتار خشک شما سبب دور شدن او خواهد شد.
قدردانی باعث پایداری زندگی شما میشود
اگر بدانید با یک ابراز تشکر و قدردانی ساده روابطتان چقدر بهتر خواهد شد، هرگز آن را فراموش نمیکنید.عقل انسان حکم میکند که هر کسی به شما خوبی کرده از او تشکر کنید، حالا همسر شما دارد فضای خانه را برای شما شاد نگه میدارد و فرزندان خوبی برای شما تربیت میکند، شایسته تقدیر و قدردانی نیست؟ امام سجاد(علیه السلام) فرمودند؛ اما حق کسی که بر تو خوبی کرده، آن است که سپاسگزار باشی و خوبی اش را به زبان آورده و منتشر نمایی و در حق او خالصانه دعا کنی.[1]
توجه؛ هنگامی که قدردانی از زحمات یکدیگر صورت گیرد، تعامل سازنده ای در روابط زوجین ایجاد می شود، این تعامل سازنده فزاینده است و دوام و بقای خانواده را به دنبال دارد و باعث زیباتر شدن زندگی خواهد شد.
قدردانی از همسر را در بین فرزندتان بیان کنید
کانون خانواده، اولین مدرسه فرزندان است. اگر بتوانید آداب و رسوم و رفتارهای نیکو را به آنها آموزش دهید، آنها فرد خوبی خواهند شد. از زحمات و تلاش های همسرتان در جمع فرزندان خود تشکر کنید تا آنها نیز یاد بگیرند در آینده از زحمات همسرشان تشکر کنند.
زهرا اشراقی نقل کرده اند؛ آقا وقتی اخم میکردند و ما شوخی می کردیم که اگر خانم باشد، آقا میخندد و هر چه سر به سر آقا میگذاشتیم، اخم آقا باز نمیشد. بالاخره من گفتم؛ خوشا به حال خانم، که شما اینقدر دوستش دارید. ایشان گفتند؛ خوش به حال من که چنین همسری دارم. فداکاری که خانم در زندگی کرده اند، هیچ کس نکرده است. شما هم اگر مثل خانم باشید، همسرتان شما را اینقدر دوست خواهد داشت. [2]
نکته؛ همسرتان نزدیکترین فرد به شماست و شایسته بهترین کلمات عاطفی از طرف شماست. زندگی شما غرق در خوشی ها خواهد شد به شرطی قدردان زحمات یکدیگر باشید. امام صادق(علیه السلام) فرمودند: « در تورات نوشته است سپاسگزاری کن از کسی که به تو احسان کرد و احسان کن به کسی که از تو سپاسگزاری کرد. زیرا نعمت ها با سپاسگزاری پایدارند و با ناسپاسی ناپایدار. [3]
شما آیا تشکر کردن را دوست ندارید؟
خانمی که در منزل شما زندگی میکند و قرار است تمام عمر خود را صرف شما کند تا زندگی آرامی را برای شما بسازد، لازم است درک کند که کارهای او دیده میشود. او باید احساس امنیت و ت ام کند و در صورتی احساس آرامش پیدا خواهد کرد که قدردانی و تشکر شما را ببیند. وقتی وارد منزل شدید و بوی غذا در خانه پیچید، زبان خود را باز کرده و اظهار تشکر کنید تا خستگی از وجود زن خارج شود.
نکته: همانگونه که زن نیاز به تشکر و قدردانی دارد، مردان هم نیاز دارند تا از طرف شریک زندگیشان مورد لطف قرار بگیرند. مردی که تمام تلاش خود را برای فراهم آوردن امکانات زندگی میگذارد، دوست دارد تا کلمات عاشقانه و محبت آمیز را از طرف همسرش بشنود و احساس لذت کند. زن های خوب آن زنانی هستند که شرایط را درک میکنند و میدانند که چگونه تشکر کنند. امام صادق (علیه السلام) فرمودند: « بهترین زن های شما زنی است که وقتی شوهرش چیزی می آورد سپاسگزاری کند و اگر نیاورد راضی باشد ».[4]
تشکر نکردن باعث بی انگیزگی خواهد شد
ناسپاسی در برابر رفتارهای خوب دیگران، عاملی خواهد شد تا آنها به سراغ کارهای خوب نروند و باعث ایجاد بی انگیزگی در آنها میشود. شما خودتان را در نظر بگیرید و تصور کنید که دائما تلاش میکنید تا وسایل رفاهی را برای افرادی تهیه کنید و آنها مانند چوب خشکی هستند که هیچ احساسی از خود نشان نمیدهند، قطعا برای شما انگیزه قبلی بوجود نخواهد آمد. سعی کنید با قدردان بودن از زحمات دیگران باعث انگیزه و اشتیاق آنها شوید تا دوباره به سمت آن کارها بروند.
تشکر کردن باعث گرم شدن کانون زندگی میشود
در روزگاری که سردی، حاکم بر زندگی ها شده است. شما سعی کنید با قدردانی و تشکر کردن از یکدیگر به این زندگی گرما ببخشید و زندگی خود را در برابر سختی های روزگار مستحکم کنید. تشکر نکردن از زحمات هم، عاملی است برای سرمای بیشتر و به مرور زمان سبب دور شدن از هم و باعث طلاق عاطفی خواهد شد.
نکته: اگر از زحمات همسرتان تشکر نکنید، باعث خواهد شد تا جلوه های بیرونی و دشمنان کمین کرده او را جذب خود کنند. زندگی زیبا خواهد شد، به شرطی که قدر زحمات یکدیگر را بدانید.
پی نوشت :
[1] شیخ صدوق، امالی، صفحه 372
[2] امیر رضا ستوده، پا به پای آفتاب(گفته ها و ناگفته ها از زندگی امام خمینی)، تهران: پنجره 1391، جلد 1، صفحه 316، به نقل از زهرا اشراقی (نوه امام خمینی)
[3] اصول کافی، جلد ۲، صفحه ۹۴
[4] بحارالانوار، جلد 103، صفحه 239
راسخون
راه های تثبیت آموزه های دینی در کودک
پدر و مادر وظیفه دارند که فرزند خود را در مسیر الهی قرار دهند و برای رسیدن به این هدف هم باید تلاش دو چندان داشته باشند. با رفتارهای درست و انتخاب همنشین های خوب برای فرزندش او را در مسیر الهی قرار میدهد. باید صبر و حوصله داشته باشید تا این نهال نو پای شما تبدیل به درخت تنومندی شود که هیچ بادی نتواند او را تکان دهد.
گاهی اوقات لازم است که شما یک مسیری را صدها بار طی کنید تا بتوانید یک مفهوم را برای فرزندتان روشن کنید.
مقدمه
برای آموزش دادن معارف دینی و مذهبی به فرزندتان باید تلاش و کوشش کنید و طبق مقتضای سنی کودک به او آموزش دهید تا معارف را با جان و دل خودش کسب کند تا فرزند صالح و سالمی برای شما باشد. برای تثبیت کردن این اعتقادت و باورها در وجود فرزند، لازم است که نکاتی را رعایت کنید. عدم رعایت این نکاتی که ذکر خواهد شد سبب کم رنگ شدن اعتقاد و باور کودک میشود. آنهایی که دوست دارند پدر و مادر خوبی باشند و فرزند صالحی را تربیت کنند، این نوشتار را از دست ندهند.
توجه: قبل از بیان کردن اصل مطلب لازم است به این نکته اشاره کنیم که: کودکان، انعکاس تربیت والدین هستند. اگر پدر و مادر ها دوست دارند تا خصیصه ها و رفتارهای مثبت در فرزندشان نهادینه شود، در گام اول باید آن رفتار خوب را در خود پرورش دهند؛ چون کودک به خوبی رفتارهای والدین را آنالیز میکند و از والدین خود الگو میگیرد. خودتان را اصلاح کنید، فرزندتان راحت تر اصلاح خواهد شد.
راه های تثبیت آموزه های دینی در کودک
1. حوصله و تحمل داشتن
گاهی اوقات لازم است که شما یک مسیری را صدها بار طی کنید تا بتوانید یک مفهوم را برای فرزندتان روشن کنید. نباید در بین راه خسته شوید و احساس ضعف کنید. باید برای تربیت آنها تلاش کنید و در پی آن، صبر و استقامت خودتان را بالا نگهدارید تا بتوانید به مقصود و هدف تان برسید. نباید نا تحت و افسرده شوید که چرا خواسته من عملی نمیشود، بلکه باید تلاش و صبر خودتان را بیشتر کنید. رسول اکرم( صلى الله علیه و آله و سلم) فرمودند : صبور سه نشانه دارد : اول آن که سستى نمى کند ، دوم آن که افسرده و دلتنگ نمى شود و سوم آن که از پروردگار خود شِکوه نمى کند ؛ زیرا اگر سستى کند، حق را ضایع کرده، و اگر افسرده و دلتنگ باشد شکر نمى گذارد و اگر از پروردگارش شکوه کند او را معصیت کرده است.[1]
توجه: رفتارهای هستند که در مقابل صبر قرار دارند و باعث دور شدن شما از هدف تان میشود و آنها عبارت اند از :عصبانیت، بی توجهی و بی حوصلگی در تربیت فرزند دلبندتان. این نوع رفتارها نمیتواند کمک کننده و کارگشا باشد. بلکه باید رفتار شما مهربانانه و گفتار نیکو و اخلاق پسندیده باشد که سبب جذب شدن فرزندتان به آموزه های دینی میشود. دختر حضرت امام خمینی (قدس سره) میگوید؛ کودکی 5 ساله بودم، در نماز به حضرت امام اقتدا کردم؛ بعد از تمام شدن نماز، مادرم به من گفت؛ دخترم! به شکل صحیح اقتدا نکردی. از امام پرسیدم، ایشان 15 دقیقه برایم توضیح دادند. [2]
2. اعتماد فرزندتان را جلب کنید
با رفتارهای که در مقابل کودک انجام میدهیم یا با قول و قرار های که با یکدیگر میگذاریم و در انجام دادن آنها کوتاهی می کنیم و تناقض های که در نوع رفتار ما در مقابل کودک وجود دارد، در واقع دارید یک گوهر گرانبهای به نام اعتماد را از بین میبرید.
ما بزرگترهای اگر به کسی اعتماد نداشته باشیم، برای حرفهای آن شخص هیچ ارزشی قائل نمیشویم چون احتمال کذب بودن در حرفهای او وجود دارد. پس با فرزندتان صادق باشید و اعتماد او را جلب کنید تا سبب احساس امنیت در وجود فرزند ایجاد شود و حرف های شما را به راحتی قبول کند. اما اگر تناقض در حرف و عمل شما وجود داشته باشد فرزندتان میگوید؛ اگر حرف های آنها خوب است پس چرا خودشان عمل نمیکنند.
3. با خانوادهای مذهبی ارتباط بگیرید
نمیتوانید انکار کنید که رفتارهای دیگران در شما تاثیر گذار نیست. بلکه رفتارهای خوب یا بد دیگران میتواند در نوع رفتارهای ما نیز تاثیر گذار باشد. وقتی فرزندان شما ببینند یک خانواده مذهبی که دارای فرزندان با ادب، محجبه و خوش برخورد است و والدین از وجود این فرزندان احساس رضایت دارند،سعی میکنند تا خودشان را شبیه آنها کنند.
پس توجه داشته باشید که با هر خانواده ای ارتباط نداشته باشید. خانواده های خوب برای زندگی شما بذر خوشبختی و آرامش میکارند اما ارتباط داشتن با خانواده های نااهل، بذر ناامنی و دل مردگی را در زندگی شما میکارد. حضرت علی (علیهالسلام) به مالک اشتر فرمودند: ای مالک! مردان آبرومند و خانوادههای خوب و خوش سابقه را در نظر بگیر و از میان آنان مردان رادمنش، شجاع و با سخاوت را انتخاب کن که ایشان مجموعه کرم و مرکز نیکی و احسانند. [3]
4. والدین با هم تعارض نداشته باشید
در لحظه به لحظه تربیت کودک این نکته ارزشمند است که والدین با یکدیگر هماهنگ باشند مخصوصا در آموزش معارف دینی. چون کودک نباید در امر تربیت دچار تعارض دوگانه شود. به نحوی که پدر از یک روشی و مادر از روش دیگری استفاده کند باعث میشود کودک گرفتار دوگانگی شود و در انجام دادن آنها ناتوان میشود.
نکته: پدر و مادر باید تلاش کنند و بستر را برای تربیت صحیح فرزندان آماده سازند و آنها را به شکل نیکو تربیت کنند، چون خودشان بهرمند خواهند شد. پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند؛ به فرزندان خود احترام بگذارید و آنان را آداب نیکو بیاموزید تا آمرزیده شوید. [4]
پی نوشت :
[1] علل الشرایع، جلد 2، صفحه 498، ح1
[2] نگرشی نو به تربیت دینی کودکان و نوجوانان، صفحه 86
[3] کتاب خصال، ترجمه کمره ای، جلد 2، صفحه 80
[4] میزان الحکمة، جلد 1، صفحه 107
راسخون
برای حل مشکلات، با دیگران صحبت کنید
ارتباطات یکی از موضوعات اجتماعی پیچیده و حیاتی در جوامع است. برقراری ارتباط با دیگران به نحو موثر میتواند بسیار تعیین کننده و سونوشتساز باشد. آنچه در این زمینه مهم است، کسب مهارت در برقراری ارتباط خوب و کارآمد با دیگران است. برای این که به چنین ارتباطی دست پیدا کنیم، لازم است مهارت لازم در این زمینه را به دست آوریم.
قدم اول، بر خشم خود غلبه کنید و آرام باشید. اگر احساس می کنید عصبانی هستید و می خواهید با فحش و ناسزا خشم خود را خالی کنید، به جای این کار سعی کنید خودتان را آرام کنید. چند نفس عمیق بکشید و به چیز دیگری فکر کنید، عباراتی مثل، (آرام باش)، یا (سخت نگیر) را با خود تکرار کنید یا خود را در فضایی آرام و دلچسب تصور کنید.
قدم دوم، با کلی گویی های تان از همه چیز شکایت نکنید، اگر از کسی انتقادی دارید، روشن و واضح آن را بیان کنید و بگویید کدام قسمت از کار آنها اشتباه است، طوری این کار را انجام دهید که سو تفاهم نشود و طرف مقابل از حرف شما برداشت شخصی نکند. _ (فلان کار تو منو دیوونه می کنه)، یا (این کارت خیلی خود خواهیه)، چنین عباراتی از،(چرا من انقدر دارم تلاش می کنم؟ تو هیچوقت هیچیو نمی فهمی)، یا (تو فقط به فکر خودتی) بهتر هستند، چون عبارات دومی کل شخصیت فرد را زیر سوال می برند.
قدم سوم، نظرات تان را کامل و واضح تشریح کنید، گاهی بی احترامی افراد ناشی از این است که می خواهند بدون تامل و درنگ نظرات شان را اعلام کنند، سعی کنید توضیحات تان واضح و کامل باشد. اینکه دیگران منظور شما را به خوبی متوجه شوند بهتر از این است که حدس بزنند مقصود شما چه چیزی بوده است.
قدم چهارم، اگر کسی شما را ناراحت کرد، مستقیما به او بگویید که از این رفتار او ناراحت شده اید، به دیگران اجازه ندهید به شما بی احترامی کنند این کار باعث خصومت و دشمنی می شود.
_ از عباراتی که با (من) شروع می شوند استفاده کنید، زمانی که می خواهید از کسی به خاطر رفتار نامناسبی که با شما داشته، شکایتی کنید، از این عبارات استفاده کنید و به او بگویید که شما راجع به رفتار او چه احساسی دارید:
مثلا بگویید، (من از این مدل حرف زدن تو ناراحت میشوم)، ضمن اینکه چنین عباراتی، (خیلی بی ادبی)، یا ،(چطور می تونی انقدر تحقیر آمیز با من رفتار کنی؟)، مناسب نیستند.
قدم پنجم، برای مدتی با کسی که از او ناراحت هستید صحبت نکنید، اگر از کسی خیلی ناراحت و عصبانی هستید و احساس می کنید که نمی توانید روی خشم تان کنترل داشته باشید، سرتان را به کار دیگری مشغول کنید.
می توانید کتاب بخوانید ، با دوستی صحبت کنید ، هر کاری که فکر می کنید می تواند شما را آرام کند و عصبانیت تان را کم کند را انجام دهید.
برای حل مشکلات با دیگران، ارتباط موثر و محترمانه بسیار اهمیت دارد. در زیر چند مرحله برای صحبت کردن با دیگران به شکل موثر را برای شما آوردهایم:
شروع صحبت با احترام: هنگامی که میخواهید مشکلاتتان را مطرح کنید، ابتدا با احترام و مهربانی به طرف مقابل خود خوشامد بگویید.
تعریف مشکل: به طور واضح و صادقانه مشکل خود را توضیح دهید، اما از اظهار نظرهای تهاجمی یا محکوم کننده پرهیز کنید.
گوش دادن: قبل از اینکه حرف بزنید، به طرف مقابل فرصت دهید تا نظرات و دیدگاه خود را بیان کند. گوش دادن به طرف مقابل احترام به او نشان میدهد.
ارائه راهحل: پس از شنیدن دیدگاه طرف مقابل، به همراه او به دنبال راهحلهای ممکن برای حل مشکل مشترک بگردید.
توافق و تعهد: در پایان، توافق کنید که به راهحل انتخاب شده عمل کنید و تعهد داشته باشید که برای حل مشکل کوشا خواهید بود.
چهار روش مقابله امام روح الله با کشف حجاب رضاخانی
امام خمینی (ره) از روشهای آموزشی برای مقابله با کشف حجاب استفاده میکرد. ایشان در تدریسهای خود و در جریان مبارزات فکری، به آموزش مردم و بهویژه زنان درباره ضرورت حجاب در اسلام پرداخت و برای ترویج حجاب و اهمیت آن، تلاش میکرد و به آنان توضیح میداد که حجاب نهتنها موجب حفظ کرامت و شرافت آنهاست، بلکه از منظر دینی نیز یک فریضه است.
خبرگزاری حوزه | رضاشاه در سال ۱۹۳۶ قانونی را به تصویب رساند که به موجب آن زنان ایرانی مجبور به برداشتن حجاب خود شدند. این سیاست هویت دینی و ملی زنان و مردان غیور ایران را هدف قرار داد.
امام خمینی (ره) بهعنوان بزرگترین مخالف این سیاست، موضعی قاطع و مستحکم در برابر آن گرفت و به مبارزهای بیامان علیه آن پرداختند. ایشان کشف حجاب را بهعنوان تلاشی برای تحمیل فرهنگ غربی و جدا کردن مردم از ارزشهای اسلامی و دینیشان مورد انتقاد قرار میداد.
گر تلاش امام هادی علیهالسلام نبود، ما امروز زیارت جامعه کبیره را در اختیار نداشتیم.
بیانات رهبرانقلاب مدظله العالی در پایان مراسم روضه به مناسبت شهادت امام علی النقی الهادی علیهالسلام
در روز شهادت امام هادی (علیه السّلام)
بسم الله الرّحمن الرّحیم
… در هیچ دورهای ــ از دورهی امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) تا آخر ــ در سرتاسر دنیای اسلام، شیعه به قدر دورهی حضرت جواد و حضرت هادی و حضرت عسکری، نه از لحاظ کمّیّت، نه از لحاظ کیفیّت، گسترش نداشته؛ [این گسترش،] کار این سه بزرگوار است. بغداد در دورهی حضرت هادی و حضرت جواد اصلاً مرکز شیعه است. فضلبنشاذان میگوید من اوّل که وارد بغداد شدم، داخل این مسجد پُر بود از محدّثین شیعه که حلقههای روایتی داشتند و [روایت] نقل میکردند؛ یعنی یک چنین وضعی بود؛ بغداد یک جور، کوفه یک جور. این بزرگوارها تلاش خیلی زیادی کردند.
به خاطر همین گسترش هم بوده که نیاز به این وجود داشته که معارف شیعی از زبان این بزرگوارها گسترش پیدا کند. این کار را هم حضرت هادی (علیه السّلام) انجام دادند؛ هم با زیارت جامعه که خب فوقالعاده است، هم با زیارت امیرالمؤمنین در روز غدیر؛ شما نگاه کنید در این زیارت که دربارهی فضایل امیرالمؤمنین است، چقدر از آیات قرآن استفاده شده! این حضور ذهن، این تسلّط بر مطلب، این ارائهی حقایق با این شکل، جز از امام هادی (علیه السّلام)، [جز] از امام، از کس دیگری اصلاً برنمیآید؛ این [کار] را این بزرگوارها انجام دادند. اگر تلاش حضرت هادی (علیه السّلام) نبود، ما امروز زیارت جامعه را نداشتیم و آن معارف منحصربهفردی که در این زیارت وجود دارد، در اختیار شیعه نبود.
بعضی تاریخ خواندهاند، [امّا] حدیث نخواندهاند و از کلمات ائمّه در این روایات مطّلع نیستند؛ عیب بزرگ کار اینها این است. تاریخ ائمّه را هم بیش از همه، از درون خود این احادیث میشود فهمید که در زندگی اینها، در جابهجایی اینها، در اعلام وصایت اینها، در هر کدامشان چه اتّفاقی افتاده. خود همین اعلام وصایت حضرت هادی یک داستان عجیبی دارد که لابد در کافی ملاحظه کردهاید که احمد بن محمّد بن عیسیٰ آنجا نقش دارد و کار دارد و حرف دارد و بحث به مباهله میکشد و مانند اینها. اینها خیلی مهم است.
در تاریخنگاری ما، در کتابنویسی ما، حتّی در منبرهای ما، از این سه بزرگوار خیلی کم یاد میشود و تحقیق میشود و کار میشود. خیلی بجا است اگر چنانچه کسانی در زمینهی زندگی این سه بزرگوار کار کنند، تحقیق کنند، بنویسند. البتّه یک کتاب رمانی من اخیراً دیدم که معجزهی حضرت جواد را آنجا آورده بود؛ هست، [امّا] کم است؛ بیشتر از این باید بنویسند و کارهای هنری باید بکنند انشاءالله.
راهکارهای درمان فراموشی
اگر مدتی است که شما دچار حواس پرتی شدهاید و در یاد آورده اسم ها، شماره تلفن یا مکان وسیله های تان دچار مشکل شده اید، ناامید نشوید و خود را در معرض فراموشی ندانید. چرا که راهکارهای زیادی برای تقویت حافظه وجود دارد. ما در این مطلب به راهکارهای برای درمان فراموشی اشاره خواهیم کرد.
استرس و اضطراب برای حافظه بسیار مضر می باشند، چرا که ذهن ما برای دسته بندی اطلاعات به هوشیاری نیاز دارد، که اضطراب آن را از بین میبرد.
مقدمه
شاید برای شما پیش آمده باشد که پس از خارج شدن از خانه شک کنید که در را پشت سر خود بسته اید!؟ یا وسیله خود را در خانه جا گذاشته باشید!؟ فراموش کردن اسم رفیق های قدیمی، زمانی که آنها را پس از مدت طولانی میبینید، یا فراموش کردن تاریخ های مهم در زندگی،… به مرور زمان در شما پیشرفت می کند.
برای جلوگیری از این فراموشی ها باید از راهکارهایی برای تقویت حافظه استفاده کنید. در این مطلب از راهکار هایی برای شما آورده ایم که می تواند به آسانی شما را به یک حافظه بهتر هدایت کند.
رفع فراموشی و تقویت حافظه
کارهای تان را با خودتان مرور کنید
زمانی که شما قرار است کار مهمی را انجام دهید، یا وسیله مهمی را خریداری کنید و به همراه داشته باشید، حتماً با خودتان صحبت کنید و آن کار را به خود یادآوری کنید تا بیشتر در یادتان بماند. برای مثال زمانی که سوئیچ خود را بر روی میز گذاشته اید، با خود تکرار کنید که «سوئیچ من روی میز تحریر می باشد». چند بار این جمله را پیش خود بلند بلند بگویید و به مرور به مغز خود یاد می دهید که هر حرکت شما را در ذهن تان مرور کند تا یادآوری آن برای تان راحت تر باشد.
عکس بگیرید
چشم خود را دوربین عکاسی فرض کنید که می تواند از اطراف خود عکسبرداری کند و در ذهن خود ذخیره نماید. سپس زمانی که وسایل خود را در جایی قرار میدهید که می ترسید آن را فراموش کنید، یک چشم خود را گرفته و با چشم دیگر از آن عکسبرداری کنید. هرگز از این عملکرد خجالت نکشید، چرا که این روش ها، روش های بسیار کاربردی برای رفع فراموشی شما میباشد.
لیستی برای خود آماده کنید
آنچه را که باید در روز بعد انجام دهید و کارهای مهمی که پیش رو دارید یا وسایلی که قصد خریدش را دارید، ممکن است از یادتان برود. پس بهتر است که آن را روی کاغذ بنویسید و سعی کنید که یاد آوری های ذهنی خود را مکتوب کنید تا زمانی که حافظه کوتاه مدت ما آن موضوع را فراموش کرده است، یادداشت ها به کمک ما بیایند.
هر وسیله یادآور یک موضوع
زمانی که کاغذ و قلم برای نوشتن یادداشت های خود ندارید و می ترسید که آن را فراموش کنید، هر وسیلهای که به همراه دارید را یادآوری یک موضوع برای خود قرار دهید. به طور مثال ساعت خود را پیام تبریکی به دوستتان تصور کنید، سپس زمانی که به آن نگاه می کنید یادتان می آید که باید به دوست خود پیام تبریکی ارسال کنید.
سطح مطالعه خود را بالا ببرید
- مطالعه کردن در هر موضوعی باعث می شود که ذهن شما به واژه های زیاد و یادگیری آنها عادت کند، به طوری که مطالعه برای مغز شما مانند ورزش می شود، که خود را برای یادآوری کارهای روزمره تان آماده کند.
- مطالعه به مرور زمان برای شما عادتی میشود که هم به یادگیری شما کمک کرده و هم حافظه شما را تقویت میکند.
آرامش خود را حفظ کنید
- استرس و اضطراب برای حافظه بسیار مضر می باشند، چرا که ذهن ما برای دسته بندی اطلاعات به هوشیاری نیاز دارد، که اضطراب آن را از بین میبرد.
- مغز ما نیز به استراحت نیاز دارد و اگر فردی فراموش کار هستید، بهتر است قبل از هر کاری به تفکرات خود پایان دهید و کمی ذهن را استراحت بدهید.
برای یادآوری اسامی به چهره ها دقت کنید
امروزه سخت ترین چیزی که ما در به یادآوری آن مشکل داریم، اسامی افرادی است که اخیراً با آنها برخورد کردهایم. را حل این کار این است که در فکرتان رابطهای را بین اسم شخص و صورتش هک کنید. از این بهتر یک خصوصیت ویژه را در چهره شخص پیدا کنید و روی آن تمرکز کنید. [1]
داروهای مصرفی خود را بررسی کنید
- برخی از حواس پرتی ها یا فراموشی های موقت اثر داروهای مصرفی شما می باشند.
- از جمله داروهایی که میتوانند بر حافظه شما اثر منفی بگذارد، داروهای فشار خون یا آنتی هیستامین ها می باشد.
- استفاده از قرص های اعتیاد آور یا روان گردان ها نیز حافظه شما را ضعیف می کند.
نگاه طب سنتی به درمان فراموشی
- پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود : هر کس که خواهان حافظه است، عسل بخورد [2]
- از امام صادق (علیه السلام) روایت شده است که فرمودند: انار را با پیه آن بخورید که معده را دبّاغی می کند و توانایی ذهن را می افزاید.(3)
- کسی که بر خوردن مویز ناشتا مداومت نماید، فهم و حافظه و ذهن، روزیش می شود و از بلغم کم خواهد شد. [4]
پی نوشت:
[1] پزشک خانواده، گروه مؤلفان انستیو سلامتی آمریکا، ترجمه حمسین کریمی/پدرام مصطفایی، قم: آیینه دانش، 1388، صفحه 337.
[2] مستدرک الوسایل 16 366 37- باب اکل العسل و … ص365
[3] الکافی 6 354 باب الرمان … ص 352
[4] بحارالانوار 59 271 باب 88- نوادر طبهم ع و جوامع ها … ص 260
ریشه های افکار و تصورات منفی
منفی نگری به صورت یک عادت ذهنی مخرب در وجود فرد پدیدار می شود. چنانچه فرد در جهت کنترل و رهایی از این افکار اقدام نکند، به تدریج خود را در غرق شده در منجلاب افکار منفی می بیند. لازم به ذکر است که شکل گیری…
اتفاقات آزار دهنده و تجربیات منفی در طی زندگی، از دلایل مهم و اصلی ایجاد تصورات منفی در ذهن افراد به شمار می روند.
مقدمه
بدون تردید، منفی نگری، از جمله چالش های جدی ابعاد شخصیتی انسان ها به شمار می رود. منفی نگری، تفکر فرد را بشدت درگیر خود ساخته و در صورت ادامه یافتن این روند، بستر مناسب برای شکل گیری اختلالات روانی مانند افسردگی را فراهم می آورد. در حال حاضر و متاثر از مشکلات و معضلات موجود در بدنه اقتصادی کشور، شاهد موجی فراگیر از افکار و باورهای منفی در ابعاد مختلف جامعه هستیم.
با شیوع و گسترش شبکه های مجازی، به ویژه شبکه های اجتماعی و موج منفی به راه افتاده به لطف این شبکه ها، توده های بیشتری از مردم با این معضل دست به گریبان هستند. بدون اغراق، نداشتن اعتماد به نفس، اضطراب، بی اعتمادی و برخورداری از افکار تیره و تار، به مثابه یک آفت سمی و مهلک تلقی می شود. هجوم افکار منفی و عدم کنترل و مدیریت آن، همانند بختک بر روی تمام ابعاد زندگی فرد سایه می افکند.
شایان ذکر است که در صورت بروز فکر منفی در ذهن انسان، برای از بین بردن این فکر، نیاز به تولید چهار فکر مثبت می باشد. در غیر این صورت، افکار منفی همچون ویروسی آلوده در سریع ترین زمان، تمام وجود فرد را به سیطره خود در می آورد. شیوع تصورات منفی علاوه بر تحت شعاع قرار دادن زندگی شغلی و کاری فرد، سبب سوق پیدا کردن نگاه او به سمت منفی نگری می شود.
بدون اغراق، همه افراد در معرض افکار منفی قرار می گیرند. تصورات منفی به صورت غیرارادی یا ارادی، به ذهن فرد خطور پیدا می کنند و سبب آزار دادن و اذیت شخص می شوند. بر همین اساس، تصورات منفی و منفی نگری، فکر و جسم فرد را تحت شعاع خود قرار می دهد.
ریشه های افکار و تصورات منفی
ریشه یابی منفی نگری و تصورات منفی
بطور کلی، منفی نگری به صورت یک عادت ذهنی مخرب در وجود فرد پدیدار می شود. چنانچه فرد در جهت کنترل و رهایی از این افکار اقدام نکند، به تدریج خود را در غرق شده در منجلاب افکار منفی می بیند. لازم به ذکر است که شکل گیری الگوی رفتاری و شخصیت انسان، متاثر از افکار موجود در ذهن او می باشد.
در شکل گیری و تعیین ذهنیت افراد مؤلفه های مختلفی نظیر دوستان، خانواده، ژن و هرگونه عامل اکتسابی و وراثتی دیگر، تاثیر گذار و مؤثر هستند. افکار منفی نیز از این قاعده مستثنا نبوده و وجود این افکار در ذهن فرد با ایجاد بسیاری از اختلالات روحی و روانی ارتباط مستقیم دارد. تفکر منفی علاوه بر کاهش اعتماد به نفس فرد، مهارت های ذهنی و عملکرد شخص را نیز تحت تاثیر قرار می دهد.
تصورات منفی با رخنه کردن به ادراک فرد ضمن آسیب رساندن، اثرات مخربی را بر روی ذهن فرد از خود برجای می گذارند. به همین جهت، تصورات منفی در وجود فرد بیش از پیش بسط و گسترش پیدا می کند. برای رها شدن و نجات یافتن از منفی نگری، تشخیص آن یکی از راهکارهای مؤثر درمانی به شمار می آید. تصورات منفی به عنوان نوعی از بیماری های فکری، با مراجعه به روانشناس متخصص درمان می شود. بطور معمول، روانشناس ضمن ریشه یابی علل منفی نگری فرد، با استفاده از روش های تشخیصی، علل و عوامل اصلی آن را شناسایی نموده و راهکارهای درمانی مناسب و مثمر ثمر را به شخص ارائه می نماید.
مقاومت در برابر افکار منفی، سبب تقویت الگوی تفکر فرد شده که نتیجه آن تقویت منفی نگری می شود. غالباً هنگامی که فرد تلاش می نماید که به مسئله خاصی فکر نکند، در حقیقت به فکر کردن در مورد آن موضوع بیشتر می پردازد.
ریشه های افکار و تصورات منفی
ریشه های اصلی منفی نگری و افکار منفی
در ایجاد تفکر منفی و منفی نگری، عوامل و مؤلفه های مختلفی نقش دارند. اما اتفاقات آزار دهنده و تجربیات منفی در طی زندگی، از دلایل مهم و اصلی ایجاد تصورات منفی در ذهن افراد به شمار می روند. اگر در رفتار کودکان دقیق شده باشیم، درمی یابیم که تجارب منفی در ذهن آنها هیچ محلی از اعراب نداشته و کودکان غالباً در افکار خود تصاویر مثبت و عاری از منفی حک می نمایند.
با گذشت زمان و به وجود آمدن تجارب ناراحت کننده و اتفاقات ناگوار، افکار مرتبط با اتفاقات رخ داده در ذهن فرد حک شده و با هر بار اهمیت دادن به آن، علاوه بر پر رنگ تر شدن، ذهن فرد را بیشتر به خود مشغول می سازد. اضطراب شدید، افسردگی، تنگناهای مالی، فشارهای خانوادگی، شکست های عاطفی، برخورداری از ذهنیت منفی در مورد زندگی، شکست های تحصیلی و شغلی، از دیگر عوامل اصلی منفی نگری به شمار می روند.
ریشه های افکار و تصورات منفی
راهکارهای پاکسازی ذهن از منفی نگری
یکی از راهکارهای مفید برای دوری از منفی نگری، استفاده از تکنیک توقف فکر می باشد. این تکنیک بوسیله روانشناس به فرد آموزش داده می شود. در این روش، در ابتدا فرد به صورت ارادی در جهت تولید افکار منفی بر می آید تا بدین طریق میزان اضطراب خود را افزایش دهد. سپس با استفاده از یک نشانه مانند برخورد خودکار به میز، بی درنگ افکار مثبت را بر افکار منفی غالب می سازد. با ادامه این روند، فرد ضمن از بین بردن منفی نگری، افکار مثبت و سازنده را در ذهن خود جاری می سازد. خلاقیت به خرج دادن فرد، دور شدن از محیط های منفی و قدم زدن نیز در برطرف ساختن منفی نگری بسیار مؤثر است.
منبع: مرکز مشاوره رهیاب
راسخون
عوامل تأثیرگذار بر از خودبیگانگی شغلی
عواملی چون رشد برونزا، افزایش مهاجرت از روستا به شهر، تحولات سریع اقتصادی، سیاسی و فرهنگی جامعه، نوسازی پر شتاب در دهه های اخیر و پیامدهای آن از جمله عوامل تاثیرگذار بر از خودبیگانگی شغلی است. با ما همراه باشید تا با دیگر عوامل آشنا شوید.
بیگانگی ممکن است ناشی از صورتهای دیگری از تجربه ی اجتماعی باشد، که در محیط کار نیز روی می دهند.
عوامل تأثیرگذار بر از خودبیگانگی شغلی
همانطور که بیگانگی از سوی حوزه های مختلف علوم به ویژه جامعه شناسی و روانشناسی مورد بحث و تدقیق قرار گرفته در بروز ظهور آن در کشور ما عوامل اقتصادی، فرهنگی، روانی و شخصی و …مؤثّر است.
عواملی چون رشد برونزا، افزایش مهاجرت از روستا به شهر، تحولات سریع اقتصادی، سیاسی و فرهنگی جامعه، نوسازی پر شتاب در دهه های اخیر و پیامدهای آن، حالت گذار (برخورد ارزشها و هنجارهای سنتی با ارزشها و هنجارهای نوین) باعث شده است که این دوگانگی در قالب تضاد، بحران و تنش، در ابعاد گوناگون بروز نماید و میتواند عامل و محور اساسی به وجود آورندة بیگانگی باشد.
بیگانگی از کار نه تنها ممکن است ناشی از شرایط کار خانه باشد، و یا ناشی از تجربیات شغلی بوده، بیگانگی ممکن است ناشی از صورت های دیگری از تجربه ی اجتماعی باشد، که در محیط کار نیز روی می دهند و یا مشترکاً با آن عمل می کنند (مثلاً تجارب زندگی خانوادگی و یا فرهنگی) (حسین زاده و دیگران، 1390).
1) ساختار سازمانی
سازمانها دارای انواع مختلفی از ساختار هستند که برحسب نیاز و با توجه به شرایط آن سازمان بکار میرود. به اعتقاد برنز[1] و استاکر[2] مؤثرترین ساختار، ساختاری است که با الزمات محیط انطباق دهد. در یک طبقه بندی کلی ساختار سازمان ها به دو نوع ساختار مکانیکی و ساختار ارگانیکی تقسیم بندی می شوند.
ساختار مکانیکی،سازمان به وسیله ویژگی هایی نظیر پیچیدگی و رسمیت زیاد، تمرکزگرایی، رفتارهای برنامه ریزی شده و در قالب مقررات شناخته میشود. در این ساختار مدیر متکی به خط مشی ها سازمان بوده و در واکنش به رویدادهای پیش بینی نشده عمل می کند.
از سوی دیگر، ساختار ارگانیکی منعطف بوده و میزان نفوذ افراد در آن براساس مهارت و دانش است و وظایف در این ساختار انعطاف پذیر بوده و تأکید بر مبادله وجود دارد. ویژگیهای اختیارات غیرمتمرکز، قوانین و مقررات کمتر، شبکه ارتباطات غیررسمی و توجه به خودکنترلی شرایط تطبیق بیشتری ساختار ارگانیک با محیط را فراهم میسازد وجود تفاوت در انواع ساختارهای سازمانی ناشی از تفاوت در ابعاد و مولفه های آن است.
بر اساس پژوهش رابینز در خصوص ابعاد ساختار با سه مؤلفه پیچیدگی، رسمیت و تمرکز به واسطه قدمت و پیشتوانه علمی بالا ملاک مطالعه ساختار سازمانی در بسیاری از تحقیقات می باشد (رابینز، 1392).
2) ویژگی های شغلی
مهداد (1390) بیان می دارد کارکنان از خودبیگانه به عنوان بزه دیدگان سازمانی تلقی می گردند که در آن سازمان ها، افراد دارای مشاغلی ساده، تکراری، بی اهمیت و بدون اختیار هستند و به عبارتی فاقد ویژگی های شغلی چون تنوع مهارت، هویت وظیفه، اهمیت وظیفه، اختیار و بازخورد هستند.
تنوع مهارت
طبق تئوری کلی و مهم راجع به انگیزانندگی شغل توسط هاکمن و الدهم، مهارتهای لازم برای انجام یک کار باید متنوع باشد. منظور از تنوع مهارت، درجه نیازمندی شغل به فعالیت های متنوعی است که لازمه آن داشتن مهارت ها و استعدادهای گوناگون است. تنوع، وظایف و فعالیت های بیشتری را به شغل اضافه می کند به گونه ای که شغل مورد نظر خسته کننده نباشد. از سویی دیگر در سازمانی که انجام وظایف به صورت یکنواخت و تکراری است، انسان ها به مهره های بدون احساس و عاطفه مبدل می شوند (شرفی و همکاران، 1392).
هویت وظیفه
به نحوی که فرد هیچ گاه نتیجه کار خود را مشاهده نمی کند.
اهمیت وظیفه
که فرد هیچ گاه متوجه نقش و اهمیت نوع شغل و فعالیت خویش در زندگی خود و رفاه مردم نیست.
بازخورد
به نحوی که کارکنان هیچ اطالعاتی در رابطه با اثربخشی کیفیت عملکرد شغلی ندارند.
اختیار
سازمان هایی که در آنها کارکنان استقلال کافی برای انتخاب وظایف کاری خود ندارند و مجاز به شرکت در تصمیم گیری های سازمان نیستند؛ به احتمال زیاد درجات بالایی از بیگانگی شغلی در آن دیده میشود. به عبارت بهتر رابطه معکوسی بین بیگانگی از کار و مشارکت در تصمیم گیری وجود دارد (سیلان و همکاران، 2011).
3) تناسب ارزش های فرد- سازمان
با در نظر گرفتن نظریه عدم تناسب ارزش های فرد- سازمان منطقی است اگر فرض شود که ادراک کارکنان از شرایط کاری تا حد قابل توجهی از ارزیابی های آنان در مورد ارزش های سازمان اثر می پذیرد. بنابراین ارزش های فردی آنان باید خواست ها و انتظارات نهایی آنان در مورد شرایط کاریشان را برانگیزد.
مغایرت ارزشی کارکنان با سازمان به افزایش احساس از خودبیگانگی شغلی می انجامد و به طور مشخص تر احساس ناتوانی، بی معنایی و از خود بیزاری را افزایش می دهد. می توان ادعا کرد که حس مغایرت میان ارزش های فردی کارکنان و ارزش های کاری در بافت سازمانی باعث احساس از خودبیگانگی در کارکنان می شود (نادی و همکاران، 1392).
4) کیفیت روابط کاری
برای بسیاری از کارکنان و اعضای سازمان، گروه مهمترین منبع ارتباطات اجتماعی(روابط متقابل یا تعامل) است. ارتباطاتی که در درون گروه کاری صورت می گیرد نمایانگر ابراز نفرت، درجه استیصال یا رضایت فرد و نوع احساسات اوست. بنابراین ارتباطات خوب موجب تخلیه انسان از فشار روانی می شود و در راه تأمین نیازهای اجتماعی به وی کمک می کند. بنابراین برقراری ارتباطات خوب، برای عملکرد سازمان در سطح عالی و کسب بیشترین سود ضروری است. ارتباط مؤثر با کارکنان و درک انگیزه های ارتباطی آنان در توفیق مدیران در دستیابی به اهداف طراحی شده سازمان عامل مؤثری است (گودرزوند چگینی و دیگران، 1393).
5) عدالت سازمانی
شواهد تجربی زیادی دلالت بر اهمیت نقش عدالت در اقدامات و روابط کارکنان در سازمان دارند. بسیاری از محققان اعتقاد دارند که اگر کارکنان، تصمیمات سازمانی و اقدمات مدیریت را متعصبانه و ناعادلانه درک کنند، به احتمال بیشتری احساس رنجش، تخطی، و حتی عصبانیت می کنند.
از جمله راه های واکنش کارکنان به نابرابری ادارک شده در سازمان تالش برای کاهش درون دادها از طرف کارکنان می باشد. این می تواند توسط تاکتیک هایی انجام شود که به طور مستقیم با کاهش دروندادها ارتباط داشته باشد. مثالی از این تاکتیک ها، غیبت در کار و حتی ترک خدمت می باشد. تاکتیک های دیگر برای مقابله با بی عدالتی، تاکتیک های غیر مستقیم و دفاعی هستند. یکی از مهمترین تاکتیک های دفاعی غیر مستقیم، انتخاب نگرش منفی نسبت به سازمان است. انتخاب نگرش بدبینانه ممکن است به عنوان تاکتیکی توسط کارکنان برای مقابله غیر مستقیم با سازمان استفاده شود (حقیقی کفاش و دیگران، 1390).
پی نوشت:
[1] Burns
[2] Stalker
راسخون
تربیت دینی فرزندان
داشتن فرزند خوب است، اما بهتر از آن داشتن فرزندی است که تربیت دینی داشته باشد. باید فضای خانواده خود را آرام و محیطی امن برای تربیت فرزندتان قرار دهید تا بتوانید راحت تر اعتقادات دینی را به فرزند خود آموزش دهید.
تربیت دینی برای فرزندان، سعادت و عاقبت بخیری را به دنبال دارد و ثواب آن برای والدین نیز خواهد بود.
مقدمه
فرزندان، شیرینی زندگی و نعمت بزرگ خداوند برای انسانها هستند که زندگی پدر و مادر را سرشار از عشق و علاقه میکنند، به شرطی که در امر تربیت آنها کوشا باشند. این فرزندان حقوقی دارند که پدر و مادر وظیفه دارند آنها را رعایت کنند. یکی از مهمترین حقوق ها این است که فرزند را با خداوند و اهل بیت آشنا سازند.
فطرت وجودی فرزندان (تمام فرزندان عالم) پاک است و مانند یک پارچه سفید هستند که رفتارهای پدر و مادر باعث میشود این فطر آلوده شود یا اینکه تمیز و پاک بماند. چون پدر و مادر هستند که با اعتقادات خود باعث شکل گرفتن اعتقادات و باورهای فرزندشان میشوند. امام سجاد (علیهالسلام) در رابطه با وظیفه پدر و مادر می فرمایند: تو (پدر) نسبت به فرزند خود مسئول هستی که او را نیکو تربیت نمایی و او را به سوی پروردگارش رهنمون سازی.. [1]
توجه: خوب تربیت کردن فرزندان به معنای این است که برای راحتی خودتان دارید سرمایه گذاری میکنید. از هر پدر و مادری سوال کنیم که آیا دوست دارید در زمان پیری(آن زمانی که نیاز به محبت دارید) فرزندتان به شما بی محلی کند و احترام نگذارد؟ قطعا جوابها این خواهد بود که دوست نداریم….
فرزندانی که خوب تربیت شده باشند و تربیت آنها از نوع دینی باشد، رفتارهای بهتری با والدین خود دارند. تربیت دینی برای فرزندان، سعادت و عاقبت بخیری را به دنبال دارد و ثواب آن برای والدین نیز خواهد بود.
روزی پیامبر و یارانش از قبرستان بقیع میگذشتند که پیامبر فرمود شتاب کنید. در برگشت هم یاران خواستند شتاب کنند که حضرت فرمود عجله نکنید. زیرا در هنگام رفتن، مرده ای را عذاب میکردند ولی در وقت برگشت عذاب را از او برداشتند. زیرا او فرزندی به جای گذاشت و در این فرصت به تعلیم علم دینی (بسم الله الرحمن الرحیم) پرداخت و بخاطر همین، خداوند او را بخشید. [2]
نکته: عزت و احترام در دنیا و آخرت را میتوانید در خوب تربیت کردن فرزند تان داشته باشید. در دنیا با رفتارهای خوب خودش سبب سرافرازی شما میشود و در وقت گرفتاری هم کمک کار شما و عصای روز پیری شما خواهد بود. بعد از مرگ شما هم ذخیره ای است تا ثمرات کارهای خوب او برای شما هم ارسال گردد. پس در تربیت دینی فرزندتان کوشا باشید.
زمان شناس باشید:
اگر توانستید در زمان کودکی این نهال نو پا را رشد دهید، دیگر مشکل چندانی ندارید. اما برای کسانی که به سن بالاتر رسیدن باید بگوییم که بهترین زمانها را برای انتخاب تربیت دینی داشته باشید و آن زمان زمانی است که فرزند شما شاداب و سرحال است.در این حالت احتمال پذیرش بیشتر است تا زمانی که فرزند شما خشمگین و ناراحت است. امام رضا (علیه السلام) فرمودند :همانا برای دلها روی آوردن و پشت کردنی است؛ نشاط و فترتی است؛ پس زمانی که قلبها روی میآورند، بصیر هستند و میفهمند و زمانی که پشت میکنند، ملول و خسته میشوند. پس در هنگام نشاط و اقبال آنها را در یابید و در هنگام پشت کردن و فترت رها کنید. [3]
موضوع شناس باشید:
بعد از اینکه زمان مناسبی را برای صحبت کردن انتخاب کردید باید در همان فرصت مناسب، مسائل دینی مرتبط با هر موضوعی را به او آموزش دهید. مثلا؛ زمانی که فرزند شما غیبت کرد و میخواهید او را از این کار منع کنید. نباید در مورد مال مردم خوردن صحبت کنید. بلکه درباره همان موضوع در زمان مناسب با او صحبت کنید. و زمانی که شاد است به او بگویید که برای این شاد بودنش از خداوند تشکر کند.
توجه: باید به اقتضای سن فرزندتان توجه داشته باشید و با او مانند یک دانشمند علوم دینی رفتار نکنید.
آغاز تربیت کودک از چه زمانی است؟
میتوان دوران تربیت کودک را به چند بخش تقسیم بندی کرد:
دوره اول: قبل از انعقاد نطفه که بستگی به پدر و مادر دارد که دارای چه روحیات و خلقیات بودند.
دوره دوم: زمان بارداری مادر است که در این دوران از چه غذاهای تغذیه میکند و چه رفتارهای نشان میدهد، چون تمام این ها روی رفتار فرزند او نمایان خواهد شد.
دوره سوم: از ابتدای خلقت که در روایت ها بیان شده در گوش راست او اذان بگویید و در گوش چپ او اقامه بگویید و کام او را با تربت کربلا یا آب فرات باز کنید. همه این سه دوره ای که گفتیم به صورت غیر مستقیم، بیان کننده آموزش دینی است که در ضمیر ناخودآگاه او تاثیر میگذارد.
دوره چهارم: از سن 2،3 سالگی شروع میشود که این دوران به صورت مستقیم در امر تربیت او تاثیر گذار است. امیرالمومنین درباره آغاز تربیت به امام حسن می فرماید: هنگامی که کودک و دارای نیت سالم و پاک بودی، بر ادب آموختن تو همت گماشتم. [4]
توجه: کودکانی که در دوران کودکی، با ایمان به خداوند و باورهای دینی تربیت میشوند، آزاده قوی و نیرومند تری نسبت به دیگران دارند؛ در هنگام مشکلات کمر خم نمیکنند و خود را بازنده نمیدانند، بلکه تلاش میکنند و با توکل به خداوند از آن مشکل پیروز بیرون میآیند. فرزندانی که تربیت دینی داشته باشند برای آرامش والدین خود تلاش میکنند و همیشه سعی دارند تا آنها را خوشحال سازند.
پی نوشت :
[1] مکارم الاخلاق، صفحه 421
[2] محمدعلی کریمینیا، الگوهای تربیت کودکان و نوجوانان (رهنمودهای مهم تربیتی در قالب تمثیل و حکایت) قم: پیام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، سال چاپ: 1376، چاپ دوم، صفحه 206
[3] مستدرک الوسائل ،جلد 3،صفحه 55
[4] نهج البلاغه، نامه 31، صفحه 338
راسخون
بخشهای سه گانه ارتباطات گفتاری را بشناسید
کلامی
واضح است که ادای کلمات در قالب گفتار روی میدهد. به همین دلیل بیشتر مردم فقط بر عنصر کلامی ارتباط متمرکز هستند؛ در صورتی که ارتباط کلامی تنها بخشی از کل پیام است.
آوایی
این بخش در ارتباطات بسیار مهم است و شامل لحن گفتوگو، افت و خیز آن و تشدید آوا در گفتوگو است.
بصری
این بخش شامل حرکت، زبان بدن و صورت است. تصاویر بصری، پیامهای آگاهانه و ناخودآگاهی را منتقل میکنند. زبان بدن هم میتواند باعث افزایش اثربخشی کلام و یا تضعیف آن شود.
از سکوت هوشمندانه استفاده کنید
در ارتباط با دیگران سعی نکنید گفتوگوی پیوسته و مداوم داشته باشید. وقفه گهگاهی میتواند شما و فرد مقابل را به تفکر درباره گفتوگو و ارتباط وادار کند. از سوی دیگر، بعضی افراد برای فرار از سکوت اقدام به صحبت کردن بدون فکر میکنند که این مسئله میتواند باعث ناراحتی و سوء تفاهم در ارتباط شود. پس گاهی سکوت نجات دهنده است.
تمرکز بر گفتوگو و جلوگیری از پرت شدن حواس از بهترین راهها برای ارتباط موثر است
مسائل را حل نشده باقی نگذارید
باقی ماندن مسائل پیچیده و حل نشده ممکن است باعث بروز سوء تفاهم و اختلال در رابطه شود. اگر نمیتوانید فورا یا طی یک جلسه مسائل و سوء تفاهمهای ایجاد شده را برطرف کنید، سعی کنید برای رفع آنها قرار ملاقات بعدی بگذارید. باقی ماندن مشکلات حتی ممکن است باعث شود که حرفهای صادقانه و درست طرف مقابل دچار سوء برداشت شود.
بدانید که همه چیز وابسته به شما نیست
فراموش نکنید که شما فقط یک سوی ماجرا هستید و همه چیز وابسته به شما نیست. ممکن است شما صراحت و آگاهی کافی را در رابطه داشته باشید، اما طرف مقابل فاقد آنها باشد. در چنین شرایطی تلاشهای شما برای برقراری ارتباط موثر بیفایده خواهد بود و فقط باعث آزار و خستگی شما خواهد شد. بهترین رابطهها آنهایی هستند که بر مبنای شفافیت و صداقت شکل گرفته و تداوم پیدا میکنند.
نکات: اگر متوجه شدید کسی با دیگران بد رفتاری می کند، به او تذکر دهید. مبارزه با ظلم و امر به معروف و نهی از منکر بهترین کار است. هر زمان که واجب بود، این کار را انجام دهید.