الگوی تکرارشونده مثبتنمایی و فشار آمریکا در ادوار گذشته گفتوگوها
📌با بررسی نظرات روند مذاکرات چندین کشور با آمریکا طی دههای گذشته، مشخص میشود، واشنگتن همواره از یک #الگوی_تکرارشونده استفاده میکند که شامل مراحل زیر است:
1⃣ فاز اول: مثبتنمایی و ایجاد امید: در این مرحله، آمریکا فضای مذاکرات را مثبت جلوه میدهد و حتی از تعابیرامیدوارکنندهتر از طرف مقابلش استفاده میکند و یک جوّ امیدوارکنندهای را با کمک قدرت رسانههای خود به شکل فانتزی برای جامعه هدف خود ترسیم میکند. هدف اصلی این فاز، شرطی کردن جامعه و به طور خاص بازارهای طرف مقابل به فرآیند و نتایج مذاکرات است و با ایجاد انتظارات بیش از میزان واقعی سعی دارد، کنترل فضای عمومی را با سیگنالهای خبری بدست بگیرد.
2⃣ فاز دوم،افزایش تدریجی خواستهها: پس از ایجاد وابستگی روانی به مذاکرات، آمریکا تدریجاً خواستههای جدید و فراتر از موضوعات اولیه را مطرح میکند و مذاکره کنندگان مقابلش را در تنگنای ادامهی مذاکره و دادن امتیاز یا ترک مذاکره و #هزینه سنگین اجتماعی و اقتصادی قرار میدهد.
3⃣ فاز سوم، ایجاد نقطه شکست و مقصرنمایی: در صورت عدم پذیرش خواستههای فزاینده، آمریکا با خروج از مذاکرات پس از سلسله بهانه گیریهایی، طرف مقابلش را مقصر جلوه میدهد و سعی دارد تعادل حریفش را برهم بزند و منفعل کند. این مرحله معمولا پس از طی یک فرآیند فرسایشی چندماهه تا چندساله رخ میدهد.
📌در همین زمینه محمدجواد ظریف وزیر خارجه اسبق کشورمان، در خلال مذاکرات برجام در سال ۱۳۹۴ با اشاره تلویحی به کارشکنیها و بهانهگیریهای طرف آمریکایی گفته بود، مشکل اینجاست که هرگاه به یک نقطه مشترک نزدیک میشویم، طرف مقابل تلاش میکند «تیر دروازه را جابجا کند» (moving the goalposts) و خواستههای جدیدی مطرح نماید. این روش برای به نتیجه نرسیدن مذاکرات است.
📌ظریف همچنین با اشاره به تجربه برجام در در فروردین ۱۳۹۸ در رابطه با سیگنالهای مثبت طرف مقابل و سپس ایجاد شوک و افزایش فشار گفته بود: «آمریکاییها گاهی اوقات با بیان برخی اظهارات یا انجام برخی اقدامات، سعی در ایجاد فضایی متفاوت دارند، اما در عمل سیاست فشار حداکثری را دنبال میکنند و به دنبال افزایش مطالبات هستند. این یک الگوی شناخته شده است.»