شایسته شأن مؤمن نیست که ...
امام حسین (علیه السلام) فرمودند:
لایَنبَغی لِنفسٍ مُؤمِنَةٍ تَری مَن یَعصِی اللهَ فَلا تُنکِرَ؛
شایسته شأن مؤمن نیست که ببیند کسی خدا را معصیت می کند، ولی به او اعتراض نکند.
کنزالعمّال، ج ۳، ص ۸۵
شرح حدیث:
امر به معروف و نهی از منکر، نشانه ی حیات و رشد و بالندگی جامعه است.
آن که به خدا و دین او و حقّانیت دستورات اسلام باور دارد، نمی تواند در مقابل هنجار شکنیهای خلافکاران و گستاخی اهل معصیت، بی تفاوت بماند و از خود واکنش نشان ندهد.
جامعه ی بدون امر به معروف و نهی از منکر، مرده و خمود و بی حسّ است.
نهی از منکر، مثل بازداشتن کسی است که می خواهد کشتی را سوراخ کند، یا فضا را آلوده سازد، یا آب زلال یک شهر را مسموم سازد.
نهی از منکر نسبت به عمل معصیت کاران، مثل سم پاشیِ محیطهای آلوده و آفت زدایی از عفونتهاست. وقتی باتلاقی حشره خیز باشد، باید آن را خشکانید، تا مالاریای گناه و فساد، دیگران را بیمار نسازد. باید زباله های ناقل میکروب هوس را دفن کرد، تا میدان و مجالی برای رویش گل ایمان و تقوا باشد.
تذکّر زبانی، یک مرحله از نهی از منکر است.
اقدام عملی و بازداشتنِ خلافکاران از فساد و گناه، مرحله ای دیگر.
ایمان و اسلام، بر دوش مسلمان وظیفه ی سنگین نهی از منکر را گذاشته است، تا هم از حالت بی تفاوتی در مقابل بدیها و جرایم درآید، هم با اقدام خود در حد امکان از زشتیها و گناهان باز دارد.
برخورد با خلافکاران و اهل معصیت، زمینه ی رشد معنویات را فراهم می سازد.
منبع: حکمت های حسینی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام حسین علیه السلام)، جواد محدثی
غصه دیگران را نخورید!
امام حسین (علیه السلام) فرمودند:
بپرهیز از این که از کسانی باشی که بر مردم به خاطر گناهانشان بیمناکند، ولی خودشان از عقوبت گناهشان ایمن هستند.
تحف العقول، ص ۲۴۰
شرح حدیث:
گناه، پرونده ی عمل را سیاه و ننگین می کند و پاسخگویی انسان را هنگام محاکمه ی الهی دشوار می سازد.
پس گناهان، عامل نگرانی اند، چه به سبب پیامدهای آنها در دنیا، چه به خاطر عذاب و کیفر آخرت حال، فرقی نمی کند که این گناه از ما باشد یا از دیگری.
حضرت، هشدار می دهد از کسانی نباشیم که با دیدن گناه های بندگان دیگر، به حال آنان نگران شویم و از عقوبت اخروی ایشان به هراس افتیم، ولی اگر خودمان مرتکب گناه می شویم، احساس امنیت کنیم و نگران نباشیم؛ گویا تضمینی گرفته ایم که با ما کار ندارند، ولی از دیگران به سختی حساب خواهند کشید.
این حالت، گویای غفلت انسان است.
اگر محاسبه و کیفر هست، برای همه است و اگر آسودگی و ایمنی است، برای همگان است. چنین نیست که برخی حاشیه ی امن داشته باشند و خود را مقرّب درگاه الهی بپندارند و با داشتن بار سنگین معاصی، ترس به دل راه ندهند و دغدغه و نگرانی نداشته باشند.
ضرب المثلی که می گوید:« کور خود هستند و بینای مردم» در مورد این افراد مصداق پیدا می کند و می تواند به این نکته هم اشاره داشته باشد که اگر از جرایم دیگران بر آنان می ترسیم، بخشی از این ترس و نگرانی را هم بر خودمان داشته باشیم.
منبع: حکمت های حسینی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام حسین علیه السلام)، جواد محدثی.
بزرگترین توصیه خدا به بندگان
امام حسین (علیه السلام) فرمودند:
اُوصیکُم بِتَقَوی اللهِ، فَاِنَّ اللهَ قَد ضَمِنَ لِمَنِ اتَّقاهُ اَن یُحَوِّلَهُ عَمّا یَکرَهُ اِلی ما یُحِبُّ؛
شما را به تقوای الهی سفارش می کنم. هر کس از خدا پروا کند، خداوند تضمین کرده که او را از آنچه نمی پسندد، به آنچه می پسندد، متحول سازد.
تحف العقول، ص ۱۷۰.
شرح حدیث:
«تقوا»، بزرگترین توصیه ی خداوند به بندگان است.
آیات آن، در بردارنده ی هشدارهایی است که آسیبها و ضررهای بی تقوایی و بی پروایی و پیروی از نفس امّاره و متابعت از شیطان را به یاد می آورد و فرجام نیک اهل تقوا و عاقبت شوم بی تقوایان را نشان می دهد.
خدا با اهل تقواست، هوای آنان را دارد، کمکشان می کند، از خطرات نجاتشان می دهد و در آخرت هم بهترین پاداشها و برترین نعمتهای بهشتی را در اختیار آنان قرار می دهد.
امام حسین(علیه السلام) با توصیه به تقوا، به نتایج آن هم اشاره می فرماید؛ از جمله اینکه اوضاع را به نفع بندگانی متّقی برمی گرداند. ممکن است دنیاپرستان هوسباز، چند روزی بروبیایی داشته و کامیاب و برخوردار باشند، ولی فرجام خوشی ندارند. قرآن با بیان «إِنَّ الْعاقِبَةَ لِلْمُتَّقِینَ »(هود،۴۹) و «وَ الْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَى »(طه، ۱۳۲ )عاقبت و فرجام نیک را از آنِ تقوا و اهل تقوا می داند.
در جای دیگر می فرماید: هر که تقوا داشته باشد، خداوند در کارهایش گشایش ایجاد می کند و از جایی که تصورش را نمی کند، به او روزی می رساند.(طلاق، ۲.)
وعده ی تضمین شده ی الهی برای متقین آن است که اوضاع ناخوشایند و ناراحت کننده را به شرایط مطلوب و محبوب برای آنان مبدّل بسازد.
در سایه تقوا، هم به رضای خدا می رسیم، هم به سعادت جاوید.
منبع: حکمت های حسینی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام حسین علیه السلام)، جواد محدثی
شریف ترین مردم
ازامام حسین(علیه السلام)درباره شریف ترین مردم پرسیدند. آن حضرت فرمودند:
مَنِ اتَّعَظَ قَبلَ اَن یوعَظَ، وَ استَیقَظَ قَبلَ اَن یوقَظَ؛
کسی که پیش از آنکه پندش دهند، پند پذیرد و پیش از آنکه بیدارش کنند، بیدار شود.
موسوعة کلمات الامام الحسین(علیه السلام)، ص ۷۴۳
شرح حدیث:
دنیا سراسر پند است، اگر انسان گوش پندشنو داشته باشد.
جهان و تاریخ، سراسر عبرت است، اگر انسان چشم عبرت بین داشته باشد.
آگاهان و بیداردلان، از در و دیوار، از کاخ و کوخ، از مرگ و بیماری انسانها، از طلوع و غروب قدرتها، از شکست و پیروزی انسانها، از عزّت و ذّلت اقوام، از فضای گورستان و خفتگان در قبرها، از بی وفایی مال و مقام و ثروت، «پند» می گیرند.
نیازی نیست که ما را پند دهند. در هر چیز موعظه و هشدار است.
خدا نکند کسی خود را به خواب بزند، که بیدار کردنش بسیار دشوار و گاه ناممکن است.
آیا مرگ هر یک از آشنایان و عزیزان، یک بیدارباش نیست؟
کاش انسان به مرحله ای از خودآگاهی و بصیرت و هشیاری برسد که «پیام» ها را درک کند و «هشدار» ها را بشنود و بداند که «زنگها برای که به صدا درآمده اند؟»
خدایا! پند و موعظه را محبوب ما بگردان.
پیش از آنکه مرگ، ما را بیدار کند، ما را از خواب غفلت بیدار کن.
منبع: حکمت های حسینی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام حسین علیه السلام)، جواد محدثی
درباره زیارت امام حسین (علیهالسلام)
بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین.
عَن مُحَمَّدِ بنِ مُسلِمٍ قالَ سَمِعتُ اَبا جَعفَرٍ وَ جَعفَرَ بنَ مُحَمَّدٍ (عَلَیهِمَا السَّلامُ) یَقولانِ اِنَّ اللَّهَ تَعالیٰ عَوَّضَ الحُسَینَ (عَلَیهِ السَّلامُ) مِن قَتلِهِ اَن جَعَلَ الاِمامَةَ فی ذُرّیَّتِهِ وَ الشِّفَاءَ فی تُربَتِهِ وَ اِجابَةَ الدُّعاءِ عِندَ قَبرِهِ وَ لا تُعَدُّ اَیّامُ زائِریهِ جائِیاً وَ راجِعاً مِن عُمُرِه. قالَ مُحَمَّدُ بنُ مُسلِمٍ فَقُلتُ لِاَبی عَبدِ اللَّهِ (عَلَیهِ السَّلامُ) هَذَا الجَلالُ یُنالُ بِالحُسَینِ (عَلَیهِ السَّلامُ) فَما لَهُ فی نَفسِهِ فَقالَ اِنَّ اللَّهَ تَعالیٰ اَلحَقَهُ بِالنَّبِیِّ (صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ) فَکانَ مَعَهُ فی دَرَجَتِهِ وَ مَنزِلَتِهِ ثُمَّ تَلا اَبو عَبدِ اللَّهِ (عَلَیهِ السَّلامُ) وَ الَّذینَ آمَنوا وَ اتَّبَعَتهُم ذُرّیَّتُهُم بِایمانٍ اَلحَقنا بِهِم ذُرّیَّتَهُم.(۱)
عَن مُحَمَّدِ بنِ مُسلِمٍ قالَ سَمِعتُ اَبا جَعفَرٍ وَ جَعفَرَ بنَ مُحَمَّدٍ (عَلَیهِمَا السَّلام)
هم از این بزرگوار این را شنیده، هم از آن بزرگوار.
یَقولانِ اِنَّ اللَّهَ تَعالیٰ عَوَّضَ الحُسَینَ (عَلَیهِ السَّلامُ) مِن قَتلِهِ اَن جَعَلَ الاِمامَةَ فی ذُرّیَّتِه
[امام باقر و امام صادق (علیهما السّلام) میفرمودند همانا خداوندِ متعال به حسین (علیه السّلام) در برابر کشته شدنش پاداش داد که امامت در فرزندانش و شفا در خاکش و اجابت دعا در نزد قبرش باشد و اینکه روزهایی که زائرینش [برای زیارت] میآیند و میروند از عمرشان محسوب نمیگردد.]
اینها البتّه بخشی از پاداشها است؛ وَالّا پاداشی که خدای متعال به شهید معمولی میدهد -فرض کنید در میدان جنگ یک تیری میخورَد یا آن روز یک شمشیری میخورد و میافتاد، شهید بود- این را خدای متعال میگوید «اَحیاّْءٌ عِندَ رَبِّهِم یُرزَقونَ فَرِحینَ بِماِّ ءاتٰهُمُ اللهُ مِن فَضلِه! وَ یَستَبشِرونَ بِالَّذینَ لَم یَلحَقوا بِهِم مِن خَلفِهِم اَلّا خَوفٌ عَلَیهِم»؛(۲) [وقتی] خدای متعال دربارهی یک شهید معمولی این جور حرف میزند، خب اَجر شهیدی مثل حسینبنعلی (علیه السّلام) که شهادت او قابل مقایسهی با هیچ شهادتی نیست، یعنی ما در تاریخ سراغ نداریم، بنده سراغ ندارم که این جور مصیبتها و این جور سختیها را [کسی] تحمّل کند برای آن هدف عالی، هدف بلند، اصلاً قابل مقایسه نیست با اجر یک شهید معمولی. از جملهی این اجرها و پاداشها این [چیزهایی] است که در این روایت آمده است. نه اینکه خیال کنیم اجر حسینبنعلی (علیه السّلام) فقط همینها است؛ از جمله اینها است که خیلی هم مهم است. یکی اینکه حضرت فرمود خداوند متعال «عَوَّضَ الحُسَینَ (عَلَیهِ السَّلامُ) مِن قَتلِهِ اَن جَعَلَ الاِمامَةَ فی ذُرّیَّتِه»؛ امامت، این پرچم برافراشته، این خورشید درخشان در طول همهی تاریخ، در نسل این بزرگوار قرار داده شد، از اولاد او قرار داده شد.
وَ الشِّفَاءَ فی تُربَتِه
خاک قبر او را کسی مصرف کند، شفا است، دوا است، درمان است؛ خاک، خاک است امّا این خاک به برکتِ مجاورتِ آن پیکرِ مطهّر، یک چنین خاصیّتی دارد که شفا است.
وَ اِجابَةَ الدُّعاءِ عِندَ قَبرِه
این هم یکی؛ در کنار قبر حسینبنعلی (علیه السّلام) شما دعا کنید، دعایتان مستجاب است. [واقعاً] دعا کنید؛ لقلقهی لسان نباشد؛ بخوانید و بخواهید خدا را، خدای متعال وعده کرده است که اجابت خواهد کرد. اینهایی که میروند این راه را پیاده طی میکنند و میرسانند خودشان را به آنجا در این پیادهروی اربعین -این حادثهی عجیبی که این سالها پدید آمده است- واقعاً یک موهبت بزرگ الهی را خدای متعال در اختیار اینها گذاشته.
وَ لا تُعَدُّ اَیّامُ زائِریهِ جائِیاً وَ راجِعاً مِن عُمُرِه
این هم یکی؛ اگر خدای متعال مثلاً فرض کنید که ده هزار روز به شما عمر داده باشد، این چند روزی که در حال رفت و آمد به سمت قبر این بزرگوار هستید، جزو اینها حساب نمیشود؛ این اضافهی بر آن تعداد روزهایی است که خدای متعال مقدّر کرده که عمر شما باشد؛ این جزو آنها نیست، از عمرتان حساب نمیشود؛ این اضافه است، سرریز عمر است.
قالَ مُحَمَّدُ بنُ مُسلِمٍ فَقُلتُ لِاَبی عَبدِ اللَّهِ (عَلَیهِ السَّلامُ) هَذَا الجَلالُ یُنالُ بِالحُسَینِ (عَلَیهِ السَّلام) فَما لَهُ فی نَفسِه
محمّدبنمسلم میگوید وقتی حضرت این را فرمودند، گفتم این جلالت، این عظمت، این مقام عالی، به برکت امام حسین داده میشود به این و آن. اینکه «شما اگر تربتش را مصرف کنید، بخورید، شفای شما است»، به شما یک لطفی شده است. به برکت امام حسین، این جلال و این کرامت و این عظمت داده شده است به اینها. وقتی خدای متعال به خاطر او به دیگران این جلال و عظمت را، این کرامت را لطف میکند، پس به خود او چه میدهد؟
فَقالَ اِنَّ اللَّهَ تَعالیٰ اَلحَقَهُ بِالنَّبِیِّ (صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَ آلِه)
اجر خود او این است که او ملحق به پیغمبر است. خلاصهی همهی کرامتهای الهی در عالم وجود، وجود پیغمبر اکرم است؛ خدا او را در قیامت، در بهشت، به پیغمبر ملحق میکند.
فَکانَ مَعَهُ فی دَرَجَتِهِ وَ مَنزِلَتِه
در روز قیامت، امام حسین در درجهی پیغمبر و در منزلت پیغمبر قرار میگیرد.
ثُمَّ تَلا اَبو عَبدِ اللَّهِ (عَلَیهِ السَّلامُ) «وَ الَّذینَ آمَنوا وَ اتَّبَعَتهُم ذُرّیَّتُهُم بِایمانٍ اَلحَقنا بِهِم ذُرّیَّتَهُم»
یکی از مصادیق این آیه این مورد است.
۱). امالی طوسی، مجلس یازدهم، ص ۳۱۷؛ «محمّدبنمسلم میگوید: شنیدم که امام باقر و امام صادق (علیهما السّلام) میفرمودند همانا خداوندِ متعال به حسین (علیه السّلام) در برابر کشته شدنش پاداش داد که امامت در فرزندانش و شفا در خاکش و اجابت دعا در نزد قبرش باشد و اینکه روزهایی که زائرینش [برای زیارت] میآیند و میروند از عمرشان محسوب نمیگردد. محمّدبنمسلم میگوید: پس به امام صادق (علیه السّلام) عرضه داشتم این همه بزرگی و احترام به واسطهی [بزرگداشت] حسین (علیه السّلام) به دست میآید ولی به خودش چه خواهد رسید؟ فرمود: همانا خداوند او را به پیامبر (صلّی اللّه علیه و آله) ملحق میگرداند و پیوسته با او در درجه و جایگاه او همراه خواهد بود. آنگاه امام صادق (علیه السّلام) این آیه را تلاوت فرمود: و کسانی که گرویده و فرزندانشان آنها را در ایمان پیروی کردهاند، فرزندانشان را به آنان ملحق خواهیم کرد.»
۲) سورهی آلعمران، بخشی از آیهی ۱۶۹ و بخشی از آیهی ۱۷۰؛ «… زندهاند که نزد پروردگارشان روزی داده می شوند؛ به آنچه خدا از فضل خود به آنان داده است شادمانند، و برای کسانی که از پیِ ایشانند و هنوز به آنان نپیوستهاند شادی میکنند که بیمی بر ایشان نیست …»
#گهرهای_حسینی
حدیث روز/عقاب خوشحالی از گناه
امام سجّاد علیه السلام:
از ترك زشتى خوددارى مكن، حتّى اگر بدان شهره شده باشى و در بازگشت به خوبى، بى رغبت مباش هر چند به ترك آن شهره شده باشى و مبادا كه به گناهت خوشحالى كنى كه خوشحالى به آن از ارتكابش بزرگتر است.
? لا تَمتَنِع مِن تَرك القَبيحِ وإن كُنتَ قَد عُرِفتَ بِهِ ، ولا تَزهَد في مُراجَعةِ الجَميلِ وإن كُنتَ قَد شُهِرتَ بِتَركِهِ، وإيّاك والابتِهاجَ بِالذَّنبِ؛ فَإنّ الابتِهاجَ بِهِ أعظَمُ مِن رُكوبِهِ.
? أعلام الدين صفحه 299
تحلیلی برمن محجبهام اما مخالف گشت ارشادم
“من محجبهام اما مخالف حجاب اجباری و گشت ارشادم” شعار اسلام سکولار است. این که انگیزه شخصی حامیان چیز دیگری مانند رفع دو قطبی سازی محجبه/غیر محجبه بوده در معنای اجتماعی این شعار تاثیری ندارد.
لازمه رفع دوقطبیسازی، نفی قانونمندی پوشش نیست همانطور که نقد به گشت ارشاد هم لازمهاش افتادن در ورطه اسلام سکولار نیست.
ته این شعار به این جا میرسد که من محجبهام ولی مشکلی با برهنگی زنان دیگر ندارم یا من مسلمانم ولی مشکلی با همجنسخواهان ندارم.
راه سوم این نیست، حداقل راه سوم نسلی که اسلام را با امام راحل شناخت این کژراهه نیست.
این ماجرا هم میگذرد ولی همین ابتلائات اجتماعی است که مدام در حال غربال کردن است و چه حسرتزاست خواهر و برادر من، ندای “انا لم نجد له عزما".
و اما ای سکانداران مدیریتهای فرهنگی اگر این تکانهها شما را بیدار نکرد امیدی دیگر به خیر شما نیست، شر نرسانید.
#مجید_دهقان
حجاب زن، حق الهی است.
? خدای سبحان، زن را با سرمایه عاطفه آفرید تا معلم رقت باشد و پیام عاطفه بیاورد. اگر جامعهای این درس رقت و عاطفه را ترک نمود و به دنبال غریزه و شهوت رفت به همان فسادی مبتلا میشود که در غرب ظهور کرده است.
? زن به عنوان امین حق الله از نظر قرآن، مطرح است یعنی این مقام و این حرمت و حیثیت را خدای سبحان که حق خود اوست، به زن داده و فرموده: این حق مرا به عنوان امانت، حفظ کن.
? جامعهای که قرآن در آن حاکم است، جامعه عاطفه و انسانیت است و سرش آن است که نیمی از جامعه را معلّمان عاطفه به عهده دارند که مادران هستند، بخواهیم یا نخواهیم، بدانیم یا ندانیم، در اصول خانواده، درس رأفت و رقت است که کارساز است.
? مرد و زن در معیارهای اصلی، همتای یکدیگر هستند و برخی مسئولیتهای اجرایی بر عهده مرد است که اگر انجام ندهد باید عواقب دنیوی و اخروی آن را تحمل کند:
1️⃣ اولاً تهمتهایی که به اسلام زده و میگویند نیمی از جامعه را از بسیاری حقوق محروم نموده، نارواست.
2️⃣ ثانیاً این تعصبات و رسومات جاهلی که از دیر باز در فرهنگ جوامع ما رواج یافته که زن را بعنوان مظهر ضعف و زبونی یاد میکنند، باید زدوده بشود زیرا خلاف اسلام است.
3️⃣ ثالثاً اگر کسی گمان کند که زن نباید از علوم و مسئولیتهای اجتماعی که خدمات قابل عرضهای به جامعه ارائه میدهد استفاده کند، از این دیدگاه صرفنظر کند زیرا در نگاه اسلام، زن در این علوم و معارف، همتای مرد است و باید به جامعه خدمت کند مگر آنجا که بطور استثناء وظیفه مرد است.
4️⃣ رابعاً جمله ﴿عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ﴾ اختصاصی به مسائل داخل منزل ندارد بلکه در کل جامعه جاری است. رفتار نیکو با زنان، چنانکه شایسته و درست است.
5️⃣ خامساً وضعیت زن در مقابل مرد، غیر از وضعیت زن در مقابل شوهر است، زن در مقابل شوهر تمکین جنسی میکند اما در مقابل جامعه، فردی از افراد جامعه است و وظیفه ندارد از مردان اطاعت کند.
? برگرفته از کتاب زن در آئینه جلال و جمال/ آیتالله جوادی آملی
غوغای سلام فرمانده در کربلا
? اجرای سلام_فرمانده با حضور مطرحترین خوانندگان این سرود از ایران و عراق و لبنان.
تمام بینالحرمین مملو از جمعیت حاضر برای اجرای این سرود عظیم بود.
رحلت صاحب مفاتيح الجَنان
ر
رحلت محدث بزرگ آيت اللَّه حاج “شيخ عباس قمي” صاحب مفاتيح الجَنان(1359 ق)
✍️ حاج شيخ عباس بن محمدرضا بن ابي القاسم قمي، از افاضل علماي قرن چهاردهم هجري قمري و از محدثين برجسته و آگاه شيعه به شمار مي آيد. وی پس از تحصيلات مقدماتي خود در قم، در سال 1316 قمري عازم نجف اشرف گرديد و از محضر حاج ميرزا حسين نوري استفاده كرد و در تأليفات استادش مساعدت نمود و پس از فوت استاد، به قم عزيمت كرد و به انجام وظايف ديني و تاليف كتابهاي ارزنده پرداخت.
✅ ايشان درطول عمر خويش دهها كتاب كه هر يك در جاي خود قابل تامل و تعمق مي باشد را ارايه نمود. از جمله آثار ايشان، كتاب مَفاتيح الجَنان است كه مشتمل بر ادعيه و زيارات معصومين(ع) مي باشد و در خانه ي هر فرد شيعي در كنار قرآن و نهج البلاغه قرار گرفته است. از ديگر آثار شيخ عباس قمي مي توان به كتابهاي الاَنوارُ البَهيَّة في تَواريخُ الحُجَج الالهيَّة، الباقياتُ الصّالِحات في الاَدعِيَةِ وَ الصَّلواتِ المُستَحَبّات، سَفينَةُالبِحار و مَدينَةُ الْحِكَمْ و الاثارْ، غايَةُالْمَرام في مَناقِبُ المُرْتَضَويه و مَنازِلُ الاخِرَه اشاره نمود.
✅ محدث قمي سرانجام پس از عمري تلاش و خدمت به اسلام و مسلمين و تحمل سختيها و مرارَت زمان به ويژه در اواخر عمر كه مصادف با توطئه هاي دشمنان اسلام و دين زدايي رضاخاني بود، در ذي الحجّه ي سال 1359 ق در 65 سالگي بدرود حيات گفت و پس از تشييع باشکوه، در صحن مطهر امام علي(ع) در جوار استادش، مرحوم حاج ميرزا حسين نوري به خاك سپرده شد