طلبگی رسالت یا شغل؟
فراگیری علم و دانش و رساندن آن از آموزه های نورانی اسلام بوده و روایات معصومین مسلمین را به فراگیری علم تشویق و ترغیب می نماید. طلبگی رسالتی مقدس و ادامه راه انبیاء و اولیاء الهی است و آرمان طلبه رساندن پیام های الهی به تشنگان معارف آسمانی می باشد. روحانی متعهد و دلسوز بار این مسئولیت را بر دوش خود احساس نموده و سرمایه عمر خود را در جهت هدایت بندگان و دعوت آنها به راه خدا صرف می کند. یاد قیامت و روز حساب و خشیت خدا انگیزه او را در رساندن پيام هاى الهى افزایش داده و نغمه ی آسمانی قرآن کریم در این راه به او انگیزه می بخشد:
«الَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسَالَاتِ اللَّهِ وَيَخْشَوْنَهُ وَلَا يَخْشَوْنَ أَحَدًا إِلَّا اللَّهَ وَكَفَى بِاللَّهِ حَسِيبًا [احزاب/39] همان كسانى كه پيام هاى الهى را مى رسانند و از او پروا دارند و از هيچ كس جز خداوند پروا ندارند و خداوند حسابرسى را بسنده است.»
«اين آيه به يكى ازمهمترين برنامه هاى عـمـومـى انـبيا اشاره كرده، مى فرمايد: پيامبران پيشين «كسانى بودند كه تبليغ رسالتهاى الهى مـى كردند و از او مى ترسيدند و از هيچ كس جز خدا واهمه نداشتند؛ الذين يبلغون رسـالا ت اللّه و يخشونه ولا يخشون احدا الا اللّه».
تو نيز در تبليغ رسالت هاى پروردگار نبايد كمترين وحشتى از كسى داشته باشى!
اصولا كار پيامبران در بسيارى از مراحل شكستن سنت هاى غلط است و اگر بخواهند كمترين ترس و وحـشـتـى بـه خود راه بدهند در انجام رسالت خود پيروز نخواهند شد قاطعانه بايد پيش روند، حرف هاى ناموزون بدگويان را به جان خريدار شوند و بى اعتنا به جوسازي ها به برنامه هاى خود ادامه دهند چرا كه همه حساب ها به دست خداست.
لـذا در پـايـان آيـه مـى فـرمـايـد: «همين بس كه خداوند (حافظ اعمال بندگان و) حسابگر (و جزادهنده آنها) است؛ وكفى باللّه حسيبا».
هـم حـسـاب ايـثـار و فداكارى پيامبران را در اين راه نگه مى دارد و پاداش مى دهد و هم سخنان ناموزون و ياوه سرايى دشمنان را محاسبه و كيفر مى دهد.
ايـن آيـه دلـيـل روشـنى است بر اينكه شرط اساسى براى پيشرفت در مسائل تبليغاتى قاطعيت و اخلاص و عدم وحشت از هيچ كس جز از خداست.[1]»
برخورد کریمانه و جذب جوانان
برخورد کریمانه با مردم، خصوصا با جوانان موجب جذب آنان به آئین مقدس اسلام و نجات آنان از دام هایی است که شیاطین جن و انس برای آنان مهیا کرده اند، دام اعتیاد، فساد، فرقه های گمراه و… لبخند روحانی به چهره نوجوان و جوان و گفتار همراه با محبت موجب ارتباط و نزدیکی او به دین شده، او را به راه انبیاء و علم و معنویت وارد نموده و از خطرات دوستان بد و شیاطین انسان نما نجات می دهد. افراد معتاد و دوستان گنهکار با خنده و سخنان دلفریب نوجوان و جوان را به دام اعتیاد و فساد گرفتار کرده، سلامت زندگی دنیوی و اخروی را به خطر می اندازند.
اگر جوان کشته شده در صحنه جنگ در راه خدا شهید نامیده شده و با عزت از دنیای فانی سفر می نمود، کشته جنگ نرم و شبیخون فرهنگی ذلیل شده و مایه ننگ خانواده و دوستان می باشد. این فریب خورده سرمایه عمر و جوانی و زندگانی ابدی خود را با فساد و اعتیاد باخته و با فرا رسیدن مرگ گرفتار آثار اعمال خویش می شود.
لبخند صادقانه
روحانی و طلبه ای که هجمه سنگین دشمن و برنامه های او برای انحراف جوانان را در نظر دارد، با روی باز و تبسم جوانان را تحویل می گیرد، این لبخند صادقانه، موجبات هدایت و سعادت و جذب آنان به دین و مسجد را فراهم نموده و آنها را از آسیب های جنگ نرم و تهاجم فرهنگی حفظ می کند.