ضیق دنیا
امام خامنه ای حفظه الله:
لنخرج الناس من عباده العباد الی عباده الله و من ضیق الدنیا الی سعه الدنیا و الآخره
🔹 گفت آمدیم تا مردمان را، بندگان خدا را، از حصار محدود و تنگ دنیا ببریم در فراخنای دنیا و آخرت؛ حصار محدود و تنگ دنیا! در یک جامعهای که مردم با بینش درست زندگی نمیکنند، از هر طرف نگاه میکنند، نزد نگاهشان چیزی جز دنیا و بهرههای دنیوی نیست، از هر طرفی نگاه میکنند مردم، جز لذایذ دنیوی و منیتهای باب دنیا چیزی برایشان مطرح نیست، هر چه نگاه میکند، تلاشهای کوچک و ناچیز حیوانی خودش را میبیند و منافع کوچک و پست و حقیر و دفعی و آنی اش را.
🔹در جامعهای که یزدگرد بر مردم حکومت میکرد، مردم چنین نبود که همه از یزدگرد راضی باشند، ناراضی هم زیاد بود؛ اما این ناراضیها چون چشمشان نزدیکبین بود، چون افق دیدشان تنگ و کوچک بود، میدیدند اگر اندکی نارضایی و ناراحتی از یزدگرد نشان بدهند، همین زندگی مختصر پست هم از آنان گرفته خواهد شد، همین دو لقمه بیشتر خوردن، دو روز بیشتر غنودن ( خوابیدن، آسودن )، دوتا جفتک بیشتر توی کوچه و خیابان زدن، همین از او گرفته میشود؛ و چون برای این خیلی ارزش قائل بود، چون خیلی همین مختصر را دوست میداشت، حاضر نبود که برای آزادی، برای شرافت و اصالت و فضیلت انسانی اقدامی به عمل بیاورد.
🔹علتش چه بود؟ افق دیدش کوچک و تنگ و محدود بود، ضیق دنیا.
🔹 اما وقتیکه انسان مسلمان شد، همهچیز برای او مقدمه است، وسیله است.
برای چه؟ وسیله چه؟
وسیلهی رسیدن به جهانی پهناور _ نمیگویم جهان بعد از مرگ _ جهان فکر و بینش و دید خود انسان که به وسعت خدا وسیع و گستردهاست. همهچیز برای انسان وسیله هستند، برایاینکه انسان بتواند رضای خدا را به دست بیاورد. زندگی دنیا، پول دنیا، آسایش دنیا، محبتهای دنیا، برایش ارزش و اصالت ندارد.
آن وقتی برایش ارزش پیدا میکند که در راه خدا باشد، فیسبیلالله.
اما اگر چنانچه این محبت، این مال،این مقام، این زندگی، این فرزند، این آبرو، این حیثیت، در راه خدا و در راه وظیفه نبود و قرار نگرفت، برایش هیچ قیمتی و ارزشی ندارد.
📚 طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن ، ص ۱۶۷ و ۱۶۸