سید مجاهدی که دلش برای خیابانهای قم تنگ شده بود
شهید صفیالدین به زبان فارسی آمیخته با عربی از دلتنگیهایش برای قم و حوزه گفت و گفت که دلش برای خیابانهای قم و اطراف حرم و البته چهارمردان تنگ شده است …
خبرگزاری حوزه روایتی از دیدار جمعی از اساتید و فضلای حوزه علمیه قم با حجتالاسلام والمسلمین شهید سید هاشم صفیالدین را که در بهمن ۱۳۸۹ در بیروت برگزار شده بود منتشر میکند. متن یادداشت مرتضی سعیدی نجفی که در این سفر جهت پوشش خبری حضور داشته به این شرح است:
برای دیدار با سید هاشم صفیالدین از قبل برخی هماهنگی های امنیتی انجام شده است. دیدار در یکی از ساختمانهای حزبالله در ضاحیه است. مهمانان که نماز مغرب را در مکان دیگری اقامه کردهاند به یکی از مناطق تاریک و خلوت جنوب بیروت میرسند. شیخ حسن بغدادی که هماهنگیها را انجام داده تاکید می کند سریعا وارد ساختمان شویم. در یکی از طبقات سیدهاشم در انتظار این گروه از مهمانان خاص است؛ اساتید و فضلای حوزه علمیه قم که به همت معاونت بینالملل برای سفری علمی – تبلغی عازم سوریه و لبنان شده اند.
قبل از ورورد به جلسه همه موبایلها جمع آوری میشود و چندبار تاکید می کنند هیچ وسیلهای داخل اتاق جلسه برده نشود. طبیعتا دوربین عکاسی که قبلا چک شده مستثنی است.
در اتاق تصاویری از رهبر معظم انقلاب، سید عباس موسوی و شیخ راغب حرب به چشم می خورد.
سید هاشم ابتدا با این عبارت به همه خوشآمد میگوید: اهلا و سهلا بکم فی بلدکم لبنان! به شما در کشور خودتان لبنان خوشآمد میگویم.
سخنانش را با اهمیت معارف اهلبیت آغاز میکند و میگوید آنچه امام خمینی با انقلاب ایران انجام داد این بود که گنجها و معارف اهلبیت را میان مردم آورد. می گوید امروز صدای تشیع در جهان شنیده میشود و مردم از ما معارف اهلبیت را میخواهند و این به خاطر جهاد علما است.
در کلماتش عشق به امام و رهبری موج میزند و از امام خمینی به “فقیه قائد و عارف” و از رهبر انقلاب به “سماحة القائد و قائدنا” تعبیر میکند. سید هاشم گفت: لولا توجیهات سماحة القائد المسدد لَما واصلنا. اگر هدایت های رهبریِ استوار نبود نمیتوانستیم به راه ادامه دهیم.
ادامه می دهد امروز تمام افتخار ما هویت طلبگی ما است مانند رهبر انقلاب.
فضای فتنه را یکسال بود پشت سرگذاشته بودیم اما هنوز سخنان تاریخی رهبر انقلاب در خطبه نماز جمعه خرداد ۸۸ در ذهنش بود. گفت در آن خطبه همه ما گریه کردیم.
سید هاشم قدرت اصلی حزبالله را ایمان دانست و گفت: ما امروز موشکهای [….] را داریم ولی قدرت ما ایمان الهی و این است که از چیزی نمیترسیم.
حرف به سمت قم و حوزه می رود. سید هاشم که مدتی در ایران هم بوده است می گوید: انشاءالله نور قم، جهان را دربرخواهد گرفت.
این حرف را هنوز با تن صدایش در خاطر دارم که به زبان فارسی آمیخته با عربی از دلتنگی هایش برای قم و حوزه گفت و گفت که دلش برای خیابانهای قم و اطراف حرم و البته چهارمردان تنگ شده است …
اواسط جلسه ناگهان شیخ حسن بغدادی به سمتام میآید. به آرامی و با فارسی شکسته در گوشم میگوید همه چیزهایی که گفته شد ننویسی!
سید هاشم از همه چیز گفت؛ از برنامهها و توان نظامی حزبالله ، از علاقه به رهبر انقلاب، از جایگاه مهم حزبالله در منطقه، فعالیت های سیاسی و حوزوی و …
طبعا دیدار با شخصیتی چون سید هاشم که شیخ حسن بغدادی ابتدای جلسه او را نفر دوم حزبالله معرفی کرد برای مهمانان مغتنم بود و سئوالات مختلفی هم از او پرسیده شد. اما در میان جوابها یک جمله برجستهتر بود: مبنای فکری حزبالله تلاش برای بسترسازی ظهور است.
جلسه بیشتر از معمول طول کشیده و هم او احتمالا برنامههای دیگری داشت و هم مهمانان باید عازم محل استراحت میشدند تا صبح فردا به دیدار سید جعفر مرتضی عاملی مورخ شهیر لبنانی بروند.
نیروهای حفاظتی دم در ایستادهاند. تاکید میکنند همه با هم خارج نشوید. چند نفر چند نفر به سمت ماشینها میرویم و خاطره شیرین دیدار با مردی که علم و عمل، شجاعت و درایت را آمیخته بود در ذهنمان به یادگار میماند.