نگاهی بر خیانت های شمر بن ذیالجوشن به اهل بیت علیهم السلام
شمر بن ذیالجوشن قبل از واقعه عاشورا در چهار واقعه مهم تاریخی حضور داشت که در تمام آنها به اهل بیت (علیهمالسلام) و شیعیان خیانت کرد و مرتکب جنایت شد و به هیچ وجه نمیتوان او را شیعه و یا فردی متمایل به اهلبیت(علیهمالسلام) به شمار آورد.
همه ساله در ایام سوگواری شهادت سید و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(علیهالسلام) که مسلمان و غیرمسلمان را در سراسر دنیا منقلب و متأثر میکند، عدهای به شبهه پراکنی علیه این نهضت الهی میپردازند تا به خیال خود از شور و شعور مردم بکاهند؛ اما این تلاش مذبوحانه راه به جایی نخواهد برد و تنها به گمراهی بیشتر این افراد منجر خواهد شد، زیرا عزتی را که پروردگار عالم عطا کرده باشد، مورد تعرض احدی واقع نمیشود که خداوند رحمان میفرماید: «یُرِیدُونَ لِیُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ [صف/۸] میخواهند نور خدا را با دهان خود خاموش کنند و حال آنکه خداوند نور خود را کامل میکند، گر چه کافران ناراحت شوند».
یکی از شبهات بیاساسی که این افراد منحرف به آن دامن میزنند این است که: امام حسین(علیهالسلام) توسط شیعیان خود به شهادت رسید.
این نوشتار به زندگی «شمر بن ذیالجوشن» یکی از جنایتکاران واقعه عاشورا اختصاص دارد؛ ولی از آنجا که کارنامه این شخصیت پلید در وقایع عاشورا بر همگان واضح و روشن است، ما تنها به فعالیتهای او قبل از قیام عاشورا میپردازیم.
شمر بن ذی الجوشن، یکی از جنایتکاران اصلی واقعه کربلا، از تابعین و رؤسای قبیله هوازن از تیره بنی عامر بن صَعْصَعَه و از خاندان ضِباب بن کلاب بود.[۱]
پدر او شرحبیل بن اعور بن عمرو نام داشت و به «ذی الجوشن» معروف بود.[۲] ذوالجوشن دعوت پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) را برای پذیرش اسلام نپذیرفت، ولی پس از فتح مکه، چون مسلمانان بر مشرکان پیروز شدند، اسلام آورد.[۳]
وی پس از تأسیس شهر کوفه در زمان خلیفه دوم در این شهر ساکن شد[۴] و شمر نیز به تبع او در این شهر سکونت گزید و به خاطر جایگاهی که در قبیله خود داشت، رفتهرفته به یکی از شخصیتهای تأثیرگذار در کوفه تبدیل شد که اوج آن را در اعمال جنایتکارانه او در قبال قیام امام حسین(علیهالسلام) شاهد هستیم.
راهکار قرآن و روایات برای تحکیم خانواده
در دنیای مدرن، مفهوم خانواده و روابط خانوادگی، جایگاه اصلی خود را از دست داده و زن و مرد، به صورت قراردادی در زیر یک سقف زندگی میکنند؛ نه انس و عشقی دارند و نه محبت و صفایی. این در حالی است که اسلام، محیط خانه را محل عشق و محبت و ارتباطات عاطفی دانسته و توجه به غرایز جنسی را محدود به محیط خانواده میداند. تمام حقوق و وظایفی که در اسلام آمده است، در حقیقت تبیین دقیق حدود و مرزهاست تا در محیط خانواده، زن و مرد با محبت در کنار هم زندگی شیرینی را تجربه کنند.
مقدمه
گرمی کانون خانواده، دغدغه جهان امروز است. دنیای مدرن، با همه پیشرفتهایش، در مسئله خانواده درمانده است و انسانها با همه تحصیلات عالیه خود، نتوانستند از مشکلات سردی روابط در زندگی رهایی یابند؛ چه بسیار افراد تحصیلکرده که زندگی مدرن آنها، از گرمای زندگی تهی است و چه بسیار افراد عادی که با کمترین امکانات مادی، شیرینترین زندگی را دارند.
در دنیای مدرن، مفهوم خانواده و روابط خانوادگی، جایگاه اصلی خود را از دست داده و زن و مرد، به صورت قراردادی در زیر یک سقف زندگی میکنند؛ نه انس و عشقی دارند و نه محبت و صفایی. این در حالی است که اسلام، محیط خانه را محل عشق و محبت و ارتباطات عاطفی دانسته و توجه به غرایز جنسی را محدود به محیط خانواده میداند. تمام حقوق و وظایفی که در اسلام آمده است، در حقیقت تبیین دقیق حدود و مرزهاست تا در محیط خانواده، زن و مرد با محبت در کنار هم زندگی شیرینی را تجربه کنند.
از نگاه قرآن کریم، زن و شوهر یک روح در دو پیکرند و این مطلب از آیه ۳۵ سوره نساء میآید: «وَ إِنْ خِفْتُمْ شِقاقَ بَیْنِهِما؛ و اگر از شکاف میان آن دو (زن و شوهر) بیم داشتید»؛ زیرا کلمه «شِقاقَ» در جایی به کار میرود که یک چیز به دو قسمت تقسیم شود. با این منطق هر گاه همسری شکایت کند، نباید فوراً پیشنهاد جدایی داد؛ چنانکه وقتی زید با زینب، دخترعمه پیامبر(ص) ازدواج کرد و ناسازگاری میان آنان آغاز شد، زید تصمیم گرفت زینب را طلاق دهد. او بارها نزد پیامبر(ص) آمد، ولی هر بار آن حضرت به او میفرمود: «أَمْسِکْ عَلَیْکَ زَوْجَکَ؛[۱] همسرت را نگاه دار و طلاق نده».
چنانچه در زندگی مشترک به توصیه های اسلام عمل شود، زندگی از استحکام لازم برخوردار خواهد شد. عوامل پایداری زندگی زناشویی از نگاه قرآن و روایات عبارتند از:
١. عفت و پاکدامنی
در لزوم عفت و پاکدامنی و ترک روابط خارج از خانواده، میان زن و مرد فرقی نیست. با اینکه خداوند در قرآن به جزئیات احکام نماز و زکات اشاره نکرده و بیان آنها و بسیاری از مسائل دیگر را به عهده پیامبر اکرم(ص) نهاده است، ولی در بیان مسائل خانوادگی و تربیتی به ریزترین مسائل پرداخته است.
هفت مصیبتِ شام از زبان امام سجاد علیه السلام
زنهای شامی از بالای بامها، آب و آتش بر سر ما می ریختند، آتش به عمامهام افتاد و چون دستهایم را به گردنم بسته بودند نتوانستم آن را خاموش کنم. عمامهام سوخت و آتش به سرم رسید و سرم را نیز سوزاند.
۱. ستمگران در شام اطراف ما را با شمشیرها احاطه کردند و بر ما حمله مینمودند و در میان جمعیت بسیار نگه داشتند و ساز و طبل میزدند.
۲. سرهای شهداء را در میان کجاوههای [۱] زنهای ما قرار دادند. سر پدرم و سر عمویم عباس(علیه السلام) را در برابر چشم عمههایم زینب و ام کلثوم (علیها سلام) نگه داشتند و سر برادرم علی اکبر و پسر عمویم قاسم (علیه السلام) را در برابر چشمان خواهرانم سکینه و فاطمه میآوردند و با سرها بازی میکردند و گاهی سرها به زمین میافتاد و زیر سم چارپایان قرار میگرفت.
۳. زنهای شامی از بالای بامها، آب و آتش بر سر ما می ریختند، آتش به عمامهام افتاد و چون دستهایم را به گردنم بسته بودند نتوانستم آن را خاموش کنم. عمامهام سوخت و آتش به سرم رسید و سرم را نیز سوزاند.
۴. از طلوع خورشید تا نزدیک غروب در کوچه و بازار با ساز و آواز ما را در برابر تماشای مردم در کوچه و بازار گردش دادند و میگفتند: «ای مردم! بکُشید اینها را که در اسلام هیچ گونه احترامی ندارند؟!»
۵. ما را به یک ریسمان بستند و با این حال ما را در خانه یهود و نصاری عبور دادند و به آن ها میگفتند: اینها همان افرادی هستند که پدرانشان، پدران شما را (در خیبر و خندق و …) کشتند و خانههای آنها را ویران کردند و امروز شما انتقام آنها را از اینها بگیرید.
۶. ما را به بازار برده فروشان بردند و خواستند ما را به جای غلام و کنیز بفروشند ولی خداوند این موضوع را برای آن ها مقدور نساخت.
۷. ما را در مکانی جای دادند که سقف نداشت و روزها از گرما و شبها از سرما، آرامش نداشتیم و از تشنگی و گرسنگی و خوف کشته شدن، همواره در وحشت و اضطراب به سر میبردیم…
پی نوشت:
[۱] چیزی چون سبدی بزرگ و سایبانی بر سر آن که بر پشت اشتر نهند و بر آن نشینند.
برگرفته از کتاب تذکرة الشهداء ملاحبیب کاشانی-به نقل از خبرگزاری رسمی حوزه
حواس ایران به طالبان هست
? تسلط طالبان بعضاً موجب نگرانیهایی در برخی محافل رسانهای و سیاسی ایران شده است که طالبان همانی است که 20 سال قبل بوده و تغییری نکرده و ممکن است بعد از تشکیل امارات اسلامی درصدد قتل عام شیعیان افغانستان و ضربه زدن به ایران برآیند و قس علی هذا.
? طالبان از نظر اعتقادی و مبانی فقهی و فکری همان طالبان سابق است اما در عمل تغییراتی در رفتارها و اقدامات خود به وجود آورده است که این تغییرات نیز عمدتاً تاکتیکی و با اهداف مشخص سیاسی و حقوقی و به منظور کسب مشروعیت بینالمللی و رسمیت یافتن است.
? اما اینها باعث نمیشود که مبنای محاسباتی ما در قبال طالبان از 20 سال قبل فاصله بگیرد! تغییراتی شکلی در طالبان نمیتواند موجب تغییرات محتوایی سیاست خارجی ایران نسبت به آن شود!
? طالبان برای کسب مشروعیت باید نشان دهد که نه بیست سال بلکه دویست سال از گذشته خود فاصله گرفته است. احترام به امنیت و حقوق کشورهای خارجی و گروههای مختلف داخلی گام نخست در این زمینه است.
? جمهوری اسلامی ایران با اینکه سر ستیز و درگیری با طالبان ندارد و در تماس با این بازیگر اصلی تحولات افغانستان است، اما هیچ تعهدی نیز در قبال طالبان ندارد و عقد اخوت با آن نبسته است. جمهوری اسلامی مطابق با منافع و امنیت ملی خود و همچنین ثبات و امنیت افغانستان با طالبان تماس و تعامل دارد. منافع و امنیت ملی در کنار تمامیت ارضی، خطوط قرمز جمهوری اسلامی است که اگر از طرف هر گروهی ولو طالبان نقض شود، با واکنش سخت ایران مواجهه میشود.
? اینها موضوعاتی است که تهران بر سر آنها با هیچ کس مماشات نمیکند. جمهوری اسلامی در وهله نخست به منافع و امنیت ملی و تمامیت ارضی خود متعهد است.
✍️ حمید خوش آیند-کانال سواد رسانه ای
رمانی جذاب درباره بی وفایی کوفیان
رمان “نامیرا” به قلم صادق کرمیار، داستانی است خواندنی در وصف بی وفایی کوفیان و مظلومیت امام حسین(ع) و یارانش که بارها تجدید چاپ شده است.
یکی از کتاب های خواندنی در این خصوص که در قالب رمان و به همت صادق کامیار، نویسنده و هنرمند سرشناس نگاشته شده، “نامیرا” است که چند سالی می شود، نشر نیستان آن را چاپ کرده و تاکنون نیز چندین نوبت تجدید چاپ شده است.
این کتاب در واقع داستانی خواندنی است در وصف کوفه آن هم پیش از واقعه عاشورا؛ روایت قصه البته کاملاً تخیلی است با این تفاوت که بر بستری از واقعیت ها و با شخصیتهای واقعی بنا نهاده شده و در واقع داستان درباره دختر و پسر جوانی است که در حمایت از سیدالشهدا(ع) و یا یزید شک و تردید دارند. در ادامه داستان، این دو جوان طی استدلالهای مختلف به حقانیت امام حسین (ع) پی میبرند و در این جا نویسنده به بهانه روایت این دو جوان، به بخشی از تاریخ اسلام و شیعه در آن مقطع حساس تاریخی میپردازد.
کرمیار در این کتاب به سبک رمانهای کلاسیک شروعی نسبتاً آرام دارد، در ادامه تصویرسازی میکند، شخصیتها را یک به یک وارد داستان میکند، آنها را معرفی نموده و با کلیت قصه پیش میبرد.
داستان این رمان از آن جایی شروع می شود که عبدالله بن عمیر، مردی از قبیله بنیکلب در روزهای پیش از عاشورا با همسرش در راه نخیله است که تشنه میمانند. آنها در راه با انس بن حارث که در بیابان در انتظار قافله امام حسین (ع) نشسته مواجه میشوند. انس به قافله عبدالله آب میدهد. کمی بعد قافله عبدالله با کاروانی مواجه میشود که مورد حمله راهزنان قرار گرفته است. عبدالله و سوارانش به کاروانیان کمک میکنند و راهزنان را فراری میدهند. پس از آن عبدالله میفهمد بار کاروان متعلق به سلیمان کاروان سالار و شریکش عباس است. سلیمان که در حمله دزدان زخمی شده و امیدی به نجات خودش نمیبیند کاروان را به عبدالله میسپارد و او را قسم میدهد اموال عباس را که در حجاز کشته شده، به همسرش ام ربیع برساند.
با این حال سلیمان زنده میماند و امربیع را ملاقات میکند و رازی را برای او آشکار میکند. رازی که امربیع باید آن را به پسرش بگوید. اندکی بعد ربیع تصمیم میگیرد همراه مادرش، بنیکلب را به مقصد شام ترک کند. آنها در مسیر شام به راهزنان برمیخورند و ربیع در درگیری با آنها زخمی میشود. عمرو بن حجاج به بنی کلب میرود، آنان را از دست راهزنان نجات میدهد. عمرو میخواهد ربیع و مادرش را به بنیکلب برساند. ربیع قبول نمیکند. عمروبن حجاج تصمیم میگیرد آنها را به خانه خودش در کوفه ببرد. او در خانه دختری به نام سلیمه دارد. ربیع و سلیمه به هم دل میبازند. هر دوی آنها بین حقانیت امام حسین(ع) و یزید تردید دارند. بحثها و استدلال های طولانی میان آن دو در میگیرد و به موازات آن ماجراها در کوفه هم در جریان است.
در بخشی از رمان جذاب و پرمخاطب می خوانیم: “جماعت در حیاط خانه مختار جمع بودند. ربیع و عمرو نیز در کنار مسلم ایستاده بودند. در میان جماعت، ابن خضرمی نیز حضور داشت. ربیع (یکی از دو شخصیت اصلی داستان که پدرش به خاطر دفاع از امیرالمومنین توسط مردم شام کشته شده است و حالا به دنبال خونخواهی پدرش است.) چشم از مسلم بن عقیل برنمیداشت. مسلم نامه امام را باز کرد و گفت: و این پاسخی است که مولایم حسین بن علی (ع) به نامههای شما داده است.
مردم سکوت کردند. مسلم شروع به خواندن کرد: به نام خداوند بخشنده مهربان.
از حسین بن علی (ع) به جمع مومنان و مسلمانان. اما بعد؛ هانی و سعید نامههای شما را نزد من آوردند. آنچه را نوشته بودید، دانستم و درخواست شما را دریافتم. سخن بیشترتان این است که امام نداریم و از من میخواهید به سوی شما بیایم…
ربیع چشمش به گروهی افتاد که به گریه افتادند و گروهی دیگر که با تایید سرتکان دادند. مسلم ادامه نامه را خواند: شاید به سبب ما، خدواند شما را به راه حق هدایت کند. اینک برادر و پسرعمو و معتمد اهل خاندانم را به سوی شما فرستادم تا از اوضاع شما به من بنویسد. اگر برای من بنویسد که رای جماعت اهل فضل و خرد، چنان است که فرستادگان به من گفتهاند و در نامههایتان خواندهام، به زودی نزد شما خواهم آمد؛ انشاءالله…گریه جماعت بیشتر شد و گروهی یک صدا فریاد زدند: “انشاالله…"
فصلنامه علمی-تخصصی ره توشه ماه محرم
در این فصلنامه علمی-تخصصی ویژه ماه محرمم الحرام، به موضوعاتی همچون؛ معیارهای عزاداری مطلوب در کلام امامین انقلاب، سپاسگزاری از نعمت های اللهی در کلام و سیره امام حسین علیه السلام، پیامدهای دلبستگی به دنیا در کلام و سیره امام حسین علیه السلام، جایگاه راستگویی در آموزه های دینی، جایگاه راستگویی در آموزه های دینی، ویژگی جوانان عاشورایی، تولید، پشتیبانی ها و مانع زدایی ها با محوریت امور فرهنگی و….. پرداخته شده است.
شهادت زائرين خانه خدا در حرم امن الهي توسط وهابيون سعودي
?شهادت زائرين خانه خدا در حرم امن الهي توسط وهابيون سعودي(1407 ق)
✍️ زائران خانه ي خدا، با الهام از تعاليم اسلام و قرآن مراسم برائت از مشرکین را همه ساله برگزار مي كنند و در آن، ضمن دعوت مسلمانان به اتحاد، بيزاري خود را از دشمنان اسلام به ويژه آمريكا و رژيم صهيونيستي اعلام مي كنند.
✅ از این رو در ششم ذيحجه ي سال 1407 ق، برابر با يازدهم مرداد ماه سال 1366 ش، صدها زائر ايراني و تعدادي از زائران ديگر كشورها در شهر مكه ي مکرمه، در حال انجام فريضه ي الهي برائت از مشركين بودند که مورد یورش بی رحمانه ماموران دولت عربستان سعودی قرار گرفتند.
✅ در این جنایت بیش از 400 نفر از زائران خانه خدا به شهادت رسیدند و بیش از1000 نفر زخمی شدند. در این فاجعه حتی به زنان و جانبازان هم رحم نکردند، بهطوریکه نیمی از کشتهشدگان زنان بودند.
✅ نکته دردناک آنجاست که بسیاری از آمار شهدا مربوط به روزهای پس از حادثه است که مأموران سعودی اجازه مداوای مجروحین حادثه را در بیمارستانها ندادند و برخی از مجروحین که جراحات حاد داشتند، پس از تحمل رنج و درد بسیار و در حالیکه امکان مداوای آنها بود، به شهادت رسیدند.
حدیث روز
مَن عَذَلَ سَفيها فقد عَرَّضَ للسَّبِّ نَفسَهُ
كسى كه سفيهى را سرزنش كند، خود را در معرض ناسزاگويى قرار دهد
#امامعلیعلیهالسلام
پویش بین المللی غدیر
فَلْیُبَلِّغِ الْحاضِرُ الْغائِبَ وَالْوالِدُ الْوَلَدَ إِلى یَوْمِ الْقِیامَةِ
مقام معظم رهبری مدظله العالی
«واقعه غدیر به امت اسلامی می آموزد که مدیریت جوامع اسلامی باید در دست کسانی باشد که امیرمومنان را معیار و شاخص می دانند و در راه نزدیک شدن به این قله عظیم، تلاش می کنند و این مهم، از جمله پیامهای نو و پرطراوت اسلام و جمهوری اسلامی به بشر امروز است».
«اسلام عالیترین مسئله در باب تشکیل جامعه ی اسلامی و نظام اسلامی و دنیای اسلامی را در مسئلهی غدیر متجلی کرده است»
رویداد غدیر یکی از مهمترین حوادث تاریخ صدر اسلام می باشد که به تعبیر معصومین سلام الله علیهم اجمعین به عنوان “عید الله الأکبر"معرفی و همه پیامبران الهی به پاسداشت آن مأمور شدند؛ چنان که امام صادق علیه السلام می فرماید: «یوم الغَدیر عیدُ الله الاَکبر و ما بَعَثَ الله نبیاً الّا عرَّفَه حرمَتَهُ و انَّه عیدٌ فی السَّماء و فی الاَرض»، پیامبر گرامی اسلام صلوات الله و سلامه علیه هم آنرا به عنوان أفضل اعیاد امت اعلام و همگان را به گسترش مفاهیم آن موظف می فرمایند؛به حول و قوه الهی معاونت فرهنگی تربیتی مرکز آموزشهای غیرحضوری در راستای ترویج و زنده نگهداشتن فرهنگ غدیر غدیر اقدام به راه اندازی پویش بین المللی #غدیر_مسیر_سعادت نموده است.
در این پویش از تمامی علاقمندان به ارزشهای دینی دعوت می شود جهت مشارکت حداکثری مطالب، کلیپ، عکس و … در موضوعات ذیل با هشتگ #غدیر_مسیر_سعادت به زبان های فارسی، عربی، انگلیسی و اسپانیایی تهیه و در فضاهای مختلف مجازی منتشر و سهم خود را در احیاء و انتقال معارف و پیامهای غدیر ایفاء نمایند.
موضوعات پویش:
1. تبلور غدیر در کلام اهل بیت علیهم السلام
2. حضرت زهرا سلام الله علیها و دفاع از غدیر
3. آشنایی با درسهای غدیر، ضرورت جامعه امروز
4. مفهوم شناسی غدیر
5 پاسخگویی به شبهات غدیر
6. رمزگشایی از دسیسه های دشمنان در موضوع غدیر
7. نقش من در ابلاغ پیام غدیر
دشمن از نام قاسم هم می ترسد حتی یک نوزاد باشد!
? تولد قاسم سلیمانی در تنگستان و وحشت اینستاگرام!
⭕️ سحرگاه ۱۴۰۰/۰۴/۱۴ در بیمارستان سلمان فارسی بوشهر نوزادی متولد می شود که از آنجایی که نام خانوادگی پدرش سلیمانی هست، پدر و مادر نام او را به عشق سردار بزرگ اسلام شهید حاج قاسم سلیمانی، قاسم می گذارند.
⭕️ ساعتی بعد دکتر قاسم برجوئی فرد پزشک چکاب نوزاد تازه متولد شده عکس این اتفاق میمون را به همراه پیراهن منقوش به تصویر سردار دل ها که بر تن نوزاد پوشانده شده در صفحه اینستاگرام خود می گذارد.
⭕️ کمتر از ۲۴ ساعت بعد اینستاگرام در حرکتی غیراخلاقی اقدام به حذف این تصویر می کند.
?دشمن از نام قاسم هم می ترسد هرچند که یک نوزاد باشد..