مسئولان، این سخنِ صاحب نهج البلاغه را از دست ندهند
[از میان نیروهای حزب الله] افرادی را که در گفتن حق از همه صریح تر و در مساعدت و همراهی نسبت به آنچه خداوند برای اولیائش دوست نمی دارد، کمتر به تو کمک می کنند، مقدّم دار؛ خواه موافق میل تو باشند، یا نه.
* ضرورت طرد عناصر فاسد از هیأت دولت
وزرا، بالاترین مقام تنظیم کننده برنامه های دولت اند. آنان می توانند جامعه را هم به سوی صلاح و رستگاری رهنمون سازند و هم در جهت فساد و تبه کاری سوق دهند. از این رو صلاح، اعتدال و عظمت حکومت با درست کاری و صلاح آنان ارتباط مستقیم دارد.
طبیعی است کسانی که در گذشته وزارت ستمگران و طاغوت را به عهده داشته اند، لیاقت مقام وزارت و صدرنشینی را نخواهند داشت؛ چراکه آنان با فرهنگ نظام فاسد خو گرفته اند و از ستمگری چشم نمی پوشند و سنخیّتی با حکومت عدل ندارند.
از طرف دیگر، ملتی که از ستم آنان آگاه بوده و زهر تلخ ظلمشان را چشیده است، وقتی دوباره آنان را بر اریکه قدرت ببینند، چگونه قضاوت خواهند کرد، جز این که بگویند: حکومت همان است و اینان نیز در جهت منافع طبقه خاصی عمل می کنند!
روشن است که با این برداشت، بار دیگر توده مردم، احساس ظلم و ستم خواهند کرد و اعتمادشان نسبت به دولت سلب خواهد شد؛ در نتیجه، بین دستگاه حکومت و مردم شکافی عمیق پدید می آید و چه بسا که دولت را به سرنوشت شوم و ناخوشایندی دچار سازد.
إِنَّ شَرَّ وُزَرَائِکَ مَنْ کَانَ لِلاَْشْرَارِ قَبْلَکَ وَزِیراً وَ مَنْ شَرِکَهُمْ فِی اْلآثَامِ فَلا یَکُونَنَّ لَکَ بِطَانَةً فَإِنَّهُمْ أَعْوَانُ الاَْثَمَةِ وَ إِخْوَانُ الظَّلَمَةِ وَ أَنْتَ وَاجِدٌ مِنْهُمْ خَیْرَ الْخَلَفِ مِمَّنْ لَهُ مِثْلُ آرَائِهِمْ وَ نَفَاذِهِمْ وَ لَیْسَ عَلَیْهِ مِثْلُ آصَارِهِمْ وَ أَوْزَارِهِمْ وَ آثَامِهِمْ مِمَّنْ لَمْ یُعَاوِنْ ظَالِماً عَلَی ظُلْمِهِ وَ لا آثِماً عَلَی إِثْمِهِ.
صفحات: 1· 2
عملیات طبق نقشه "ابن زیاد"
مزدوران آمریکا و انگلیس و اسرائیل و عربستان در منطقه، می خواهند دقیقا همان کاری را بکنند که عبید الله بن زیاد در کوفه کرد؛ اکثریت ربایی!
او وقتی از جانب یزید مامور شد قبل از امام حسین علیه السلام به کوفه برود، با نقاب وارد شهر شد و خود را جای امام جا زد. عبید الله هنگام ورود به کوفه، چند ده نفر بیشتر به همراه نداشت و حال آن که 30 هزار نفر از عوام و خواص شهر با امام حسین (ع) و سفیر او جناب مسلم بن عقیل بیعت کرده بودند.
فرستاده یزید، بنا را بر تطمیع برخی بزرگان و تهدید توامان آنها و مردم گذاشت. هم پول خرج کرد و پنهانی آدم خرید، هم تهدید و مرعوب کرد، و هم دستور داد در میان مردم شایعه کنند که سپاه بزرگ یزید در راه است و به زودی به کوفه می رسد.
او هم سرگرم اسیر گرفتن بی سر و صدا از برخی بزرگان دنیا طلب بود؛ هم مشغول وحشت افکنی و ترور؛ و هم عملیات سنگین روانی به قصد منفعل کردن مردم و پراکندن آنها از اطراف فرستاده امام حسین (ع) تدارک دیده بود.
اینجا خیانت های بزرگی اتفاق افتاد. هانی بن عروه، بزرگ قبیله بنی مراد و مذحج بود و 12 هزار نفر از او اطاعت می کردند. عبیدالله دستور بازداشت هانی را داد و مزدوران او در زندان، تا حد مرگ به شکنجه هانی پرداختند.
وقتی در شهر شایع شد که عبید الله، هانی را به قتل رسانده، انبوه مردان قبیله او، دار الاماره را به محاصره در آوردند. اما عبید الله با تکذیب موضوع، پیشنهاد کرد شریح قاضی کوفه، نزد هانی در زندان برود و خبر بیاورد.
مردم پذیرفتند و شریح که پیشاپیش تطمیع شده بود، با وجود مشاهده سر و وضع هانی در زندان، به جای این که واقعیت را به مردم بگوید، مدعی شد هانی زنده و سالم است و بدین ترتیب، اکثریتی که همان جا می توانستند راه جنایتکار تروریستی مانند ابن زیاد را سد کنند، پراکنده شدند.
بدین ترتیب، اقلیت رعب افکن و تطمیع گر و فریبکار، توانست ابتدا هانی را بکشد و سپس، اطراف مسلم بن عقیل را از مردم خالی کند و او را در مظلومیت تمام به شهادت برساند. در ماجرای قیام امام حسین (ع) که به دعوت مردم کوفه انجام گرفت، ورق از همین جا برگشت.
پس از فاجعه کربلا، ابن زیاد و یزید و حجاج بن یوسف بر کوفه و مکه و مدینه حاکم شدند و چنان جنایت هایی نسبت به همه مردم به راه انداختند و چنان دیکتاتوری و سرکوبی حاکم کردند که در تاریخ بی سابقه است.
مربع خباثت در منطقه (آمریکا، انگلیس، اسرائیل و عربستان) پس از شکست های پیاپی از ملت ها در ایران و عراق و سوریه و لبنان و یمن -و همچنین مردم ونزوئلا و بولیوی و نیکاراگوئه و …- می خواهند همان نقشه ابن زیاد برای کودتا را پیاده کنند، به کمک اقلیتی مزدور و نقابدار، برخی خواص و اکثریت مردم را مرعوب و منفعل و گیج نمایند و سپس با قهر و غلبه، جنگ ناکام با ملت ها را مغلوبه کنند.
بیداری و مقاومت اسلامی، و شجاعت و بصیرت ملت هاست که می تواند باطل کننده جادوی ارعاب و تطمیع و فریب جبهه استکبار است؛ یعنی دقیقا همان موقعیت شناسی که ملت ما در مقابل فتنه انگیزی اخیر دشمن از خود نشان داد. این پیچیده ترین مواجهه جبهه ایمان با جبهه شیطان است و پایداری توام با صبر و روشنگری می تواند، مایه رشد و پیشرفت ملت ها شود.
نوشته محمد ایمانی
ضرورت حفظ سلامتي
امام حسين عليه السلام :
بادِروا بِصِحَّةِ الأجسامِ في مُدَّةِ الأعمارِ ؛
امام حسين عليه السلام :در مدّت عمر ، در حفظ سلامت تن بكوشيد .
[تحف العقول ، ص 239]
همچون یک شطرنجباز ماهر
توصيه مهم مقام معظم رهبري مدظله العالي در ديدار بسيجيان؛
در جنگ نرم همچون یک شطرنجباز ماهر همیشه یک قدم از دشمن خود جلو باشید (98/9/6)
اساسا بدون بصيرت و هوشياری و دشمنشناسی، نمیتوان بر توطئههای دشمنان پيروز شد. متأسفانه برخی از افراد به ظاهر روشنفكر ادعا میكنند كه جامعه ما دشمن ندارد و وجود دشمن توهمی بيش نيست! آنان با خيال خام خود گفتمان دشمنشناسی را به جوامع غيرمتمدن نسبت میدهند. چنين افرادی آگاهانه و مغرضانه برای ايجاد زمينههای نفوذ فرهنگی دشمن و تسلط آنان تلاش میكنند و سخنان دروغين خود را در قالبهای روشنفكری ارائه میدهند. تاريخ صدر اسلام و همچنين تاريخ معاصر ايران و ديگر كشورهای تحت ستم نشان میدهد كه مستكبران هميشه درصدد نابودی يا استعمار كشورهای ضعيف و چپاول منابع طبيعی و استثمار آنان بودهاند. حوادث هفته گذشته خود نشاني از به كمين نشستن دشمنان اين نظام اسلامي مي باشد و آنها منتظر فرصت جهت انتقام هستند نبايد از دشمن غافل شد
رهبري معظم در ديدار نخبگان علمي نسبت به شناخت دشمن و عدم غفلت هشدار داده بودند و فرمودند:
“میخواهم به شما و به هر کسی که این حرف را خواهد شنفيد بگویم: دشمن را بشناسید، دشمن را بشناسید. یکی از خطراتی که هر ملّتی را تهدید میکند این است که دشمنِ خودش را نشناسد، دشمنِ خودش را دشمن نداند؛ یا دوست بداند یا بیطرف بداند؛ این خطر خیلی بزرگی است. این خوابرفتگی است. هم دشمن را بشناسید، هم روشهای دشمنیاش را بشناسید؛ ببینید چهجوری دشمنی میکند. دچار غفلت نشویم؛ اگر غفلت کردیم، غارت خواهیم شد؛ اگر غفلت کردیم، شبیخون به ما زده خواهد شد؛ غفلت نکنیم.
امیرالمؤمنین (علیّه السّلام) فرمود ــ در نهج البلاغه است ــ من مثل آن حیوانی نخواهم بود که معمولاً برای اینکه به خواب برود، یک آهنگی میخوانند و او به خواب میرود؛ من خواب نخواهم رفت، بیدارم و میفهمم دُوروبَرم چه میگذرد. از ما هم همین را خواستهاند. نباید به خواب برویم، نباید غفلت کنیم.۱۳۹۶/۰۷/۲۶
پادكست صوتي/بسيجي عاشق كربلاست
راه بسیج، راه امام حسین-علیه السلام
تناسبی هست میان هویت و حقیقت بسیج با هویت محرم و عاشورا. بسیج افتخار دارد که پیرو مکتب عاشوراست. البته عاشورا اوج فداکاری و ایثار است. همهی تاریخ، همهی عالم، مسئلهی عاشورا و حسینبنعلی (علیهالسّلام) و اصحاب وفادار او را با این خصوصیت شناختهاند؛ فداکاری، ایثار در راه خدا و در راه تحقق اهداف الهی؛ لیکن مسئلهی عاشورا فقط این نیست. بله، برجستهترین و نمایانترین خصوصیت عاشورا، همین فداکاری و شهادت است؛ ولی در ماجرای عاشورا حقایق دیگری هم وجود دارد. از آغاز حرکت از مدینه، بذر معرفت پاشیده شد - این یکی از خصوصیات حادثهی عاشوراست - بذر بصیرت پاشیده شد. اگر مردمی، امتی از بصیرت برخوردار نباشند، حقایق گوناگون، کار آنها را اصلاح نخواهد کرد؛ گره از مشکلات آنها گشوده نخواهد شد. بنابراین اخلاص، موقعشناسی، پاشیدن بذر یک حرکت فزایندهی تاریخی، از خصوصیات مهم عاشوراست. ماجرا فقط در ظهر عاشورا تمام نشد؛ در واقع از ظهر عاشورا یک جریانی در تاریخ شروع شد، که همچنان رو به افزایش و گسترش است. بعد از این هم همین خواهد بود. امام حسین (علیهالسّلام) برای اعلای کلمهی حق و برای نجات خلق، همهی داشتههای خود را به میدان آورد.
بسیج، همین راه است؛ همین حرکت است؛ همین هدفهاست؛ همین ابزارها و وسیلههاست.
۱۳۹۰/۰۹/۰۶
راه زندهماندن فضیلتهای انقلاب
اگر روحیه بسیجی را ازدست دادیم چه؟ اگربه جای توجّه به تکلیف و وظیفه وآرمان الهی، به فکر تجمّلات شخصی خودمان افتادیم چه؟ اگر جوان بسیجی را، جوان مؤمن را، جوان بااخلاص را - که هیچ چیزنمیخواهد جز اینکه میدانی باشد که در راه خدا مجاهدت کند - درانزوا انداختیم و آن آدمپرروىِ افزونخواهِ پرتوقّعِ بیصفاىِ بیمعنویّت را مسلّط کردیم چه؟ آن وقت همه چیز دگرگون خواهد شد. اگر در صدر اسلام فاصله بین رحلت نبىّاکرم صلواتاللَّهوسلامهعلیه و شهادت جگرگوشهاش پنجاه سال شد، در روزگار ما، این فاصله، خیلی کوتاهتر ممکن است بشود و زودتر از این حرفها، فضیلتها و صاحبان فضایل ما به مذبح بروند. باید نگذاریم. باید در مقابل انحرافی کهممکن است دشمن بر ما تحمیل کند، بایستیم.
… بسیجی باید در وسط میدان باشد تا فضیلتهای اصلی انقلاب زنده بماند.
۱۳۷۱/۰۴/۲۲
تكريم و تعظيم رهبرانقلاب از حركت خودجوش مردم
لازم میدانم تکریم و تعظیم عمیق خودم را به ملت بزرگ ایران به مناسبت حرکت پُرشکوهی که این چند روز انجام دادند، تقدیم کنم. حقیقتاً ملت ایران یک بار دیگر ثابت کرد که قدرتمند و باعظمت است.
یک توطئهی عمیقِ وسیعِ بسیار خطرناکی که آنهمه پول خرج آن شده بود و زحمت کشیده بودند که بتوانند در یک بزنگاهی این حرکت را انجام دهند -حرکت تخریب، شرارت و آدمکشی که بهواسطهی قضیهی بنزین فکر کردند فرصت پیدا شده و لشکر خود را وارد کردند- این حرکت بهوسیلهی مردم نابود شد.
بله؛ نیروی انتظامی، بسیج و سپاه وارد میدان شدند و در مواجههی سخت، کار و وظیفهی خود را انجام دادند لکن کاری که ملت در این یک هفتهی قبل کردند، از هر حرکت میدانی بالاتر و مهمتر بود؛ حرکتی که از زنجان و تبریز شروع شد و به همهی شهرهای کشور و حتی روستاها رسید و آخر هم در تهران این حرکت به این عظمت انجام گرفت.
آن دشمن اصلی یعنی استکبار جهانی که پشت مانیتورها نشستهاند میفهمد که این حرکت یعنی چه. آنها تودهنی میخورند و وادار به عقبنشینی میشوند.
بسیج مستضعفین از روز اولی که به وجود آمد، هیچ نظیر و مشابهی در دنیا نداشت. هیچ چیز بسیج، وارداتی نیست و حرکتی صددرصد متکی به انقلاب و اندیشهی اسلامی [است] که خدا به قلب امام وارد کرد. شاید بتوان گفت که بسیج بزرگترین شبکهی فرهنگی، اجتماعی و نظامی در دنیا است.
تشکیل بسیج، مصداق تام و تمام تبدیل تهدید به فرصت است. این حقیقت بسیج است. تهدیدهای زیادی داریم که با ابتکار بسیج باید به فرصت تبدیل بشود. بنابراین به برکت بسیج، تهدیدها دیگر برای ما تهدید نیست و تبدیل به فرصت میشود.
این خبر در حال بهروزسانی است…