خلاصه بيانات مهم رهبرانقلاب مدظله العالي
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (چهارشنبه) در دیدار هزاران نفر از قشرهای مختلف مردم، راهپیمایی ۲۲ بهمن و انتخابات مجلس شورای اسلامی را دو آزمون بزرگ ملت ایران خواندند و با تبیین خصوصیات نامزدهای شایسته مجلس، حضور پرشور و آگاهانه همه مردم در انتخابات ۲ اسفند را در حل مشکلات داخلی و بین المللی مؤثر برشمردند و تأکید کردند: هرکس ایران عزیز، امنیت میهن و آبروی وطن را دوست دارد و در پی حل مشکلات است، باید در پای صندوق رأی حضور یابد تا عزم و اقتدار ملی ایرانیان بار دیگر به منصه ظهور برسد.
ایشان همچنین طرح آمریکا موسوم به معامله قرن را طرحی احمقانه، خبیثانه و شکستخورده خواندند و افزودند: راه مقابله با این طرح، ایستادگی و جهاد شجاعانه ملت و گروههای فلسطینی و حمایت جهان اسلام است و علاج اساسی مسئله فلسطین نیز روی کار آمدن نظام مورد نظر و منتخب همه مردم فلسطینی الاصل در یک نظرخواهی عمومی است.
رهبر انقلاب اسلامی ایام دهه فجر را برای کشور ایامی بیبدیل و مظهر اقتدار و عزم ملی دانستند و گفتند: ملت ایران در دهه فجر توانست با عزم راسخ خود و با رهبری امام بزرگوار که رهبری بینظیر در دنیا بود، بنای پوسیده و فاسد چندهزار ساله استبداد، ظلم، فساد، سلطه بیگانگان و لگدمال شدن مردم را واژگون و بنای مردم سالاری را به جای آن پایه ریزی کند.
حضرت آیتالله خامنهای برگزاری انتخابات مختلف از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون را نشان دهنده استواری نظام اسلامی بر رأی مردم دانستند و افزودند: البته نظام اسلامی علاوه بر مردمی بودن، دینی نیز هست و بر همین اساس مردم سالاری در ایران «مردم سالاری اسلامی» است.
ایشان پرورش افرادی همچون شهید سلیمانی، رزمندگان دفاع مقدس، مدافعان حرم و روحیه قوی و ایستادگی خانواده های شهدا را از آثار نظام دینی برشمردند و خاطرنشان کردند: از جمله ویژگیهای بارز شهید سلیمانی، تعهد و ایمان بود و اصولاً هنگامی که ایمان با عمل صالح و روحیه جهادی همراه می شود، شخصیتی همچون سردار سلیمانی شکل می گیرد که حتی دشمنان مجبور به تحسین ویژگی های شخصیتی او می شوند.
رهبر انقلاب اسلامی در ادامه با اشاره به در پیش بودن راهپیمایی سراسری ۲۲ بهمن، گفتند: ملت ایران در چهل سال گذشته و با وجود سرما و یخبندان با حضور پر شکوه در راهپیمایی ۲۲ بهمن، اجتماع عظیم خود را به رخ جهانیان کشیده است که من با همهوجود از ملت ایران تشکر میکنم.
حضرت آیتالله خامنهای همزمانی ۲۲ بهمن امسال با ایام چهلم شهید سردار سلیمانی را زمینهساز انگیزه مضاعف مردم دانستند و تأکید کردند: انشاءالله ملت ایران با حضور عظیم خود در راهپیمایی ۲۲ بهمن، ضربه کوبندهای بر سیاستهای دشمن وارد خواهد کرد.
ایشان در بخش دیگری از سخنانشان با اشاره به انتخابات مجلس شورای اسلامی در دوم اسفند، انتخابات را برای کشور و ملت، فرصتی بسیار بزرگ و برای دشمنان تهدید خواندند و افزودند: برگزاری پرشور انتخابات و حضور همگانی مردم در پای صندوق های رأی، تضمین کننده امنیت کشور خواهد بود زیرا دشمنان از پشتوانه مردمی نظام بیش از امکانات تسلیحاتی آن هراس دارند.
حضرت آیتالله خامنهای انتخابات را نشان دهنده «عظمت، اقتدار و بصیرت ملی» دانستند و افزودند: در کشور مشکلات و گرفتاری هایی وجود دارد که برخی ناشی از تحریمها، و علت برخی هم کم کاری ها است اما با وجود این مشکلات، مردم به دلیل آنکه در انتخابات موضوع آبروی نظام و امنیت کشور در میان است، به میدان خواهند آمد.
ایشان انتخابات را در حل مشکلات بین المللی نیز مهم خواندند و خاطرنشان کردند: در قضاوت ناظران بین المللی نسبت به هر کشور، مسائلی نظیر میزان حضور مردم در انتخابات و چگونگی روی کار آمدن مسئولان و نهادهایی نظیر مجلس، تأثیرگذار است، بنابراین شرکت انبوه مردم در انتخابات مجلس از این زاویه نیز کاملاً ضروری است.
رهبر انقلاب اسلامی همچنین انتخابات ریاست جمهوری و مجلس را فرصتی برای ورود افکار جدید و راههای نو در چرخه تصمیم سازی و تصمیم گیری کشور برشمردند و افزودند: بخصوص هنگامی که مردم افراد شایسته را برگزینند، راههای تازه و چاره اندیشی های جدید در روند حل مشکلات کشور و مردم پدیدار می شود.
حضرت آیتالله خامنهای انتخابات را از بُعد کلی، اساسی ترین مسئله کشور دانستند و افزودند: اقتصاد، فرهنگ، پیشرفت علمی و مسائلی از این قبیل بسیار مهم است اما اساس همه این مسائل انتخابات است چرا که اگر انتخابی عمومی، قوی و درست انجام شود، همه مشکلات بهتدریج حل خواهد شد.
ایشان با ابراز تأسف و انتقاد از برخی حرفهای حاشیه ساز در زمینه انتخابات تأکید کردند: وقتی انتخابات از ابعاد مختلف دارای این همه اهمیت و تأثیرگذاری است، نباید با حاشیه سازی، سخنان گوناگون و حرفهای دلسرد کننده آن را از رونق انداخت.
چرا «معامله قرن» برای فلسطینی ها یک فرصت کم نظیر است؟
با پیمان اسلو ترتیبات امنیتی جدیدی بر سرزمین های اشغالی حاکم شد و عملاً فلسطینی ها را با خود درگیر کرد. ساف که تا پیش از آن با اشغالگران درگیر بود حالا مامور بود مبازران فلسطینی را تحت نظر گرفته و حتی سرکوب کند. این پیمان تغییری بنیادین در مسئله فلسطین ایجاد کرد.
چرا «معامله قرن» برای فلسطینی ها یک فرصت کم نظیر است؟«معامله قرن» اولین طرح آمریکا برای پایان بخشیدن به مسئله فلسطین نیست اما با اطمینان می توان گفت کثیف ترین و ننگین ترین آنهاست. طرحی که از حداقل ها و ظاهرسازی های پیشین نیز بی بهره است و سیری ناپذیری صهیونیست ها در اشغال را به عریان ترین شکل ممکن در برابر دیدگان به نمایش می گذارد.
در این طرح تمام خواسته های رژیم صهیونیستی پیش بینی شده است و دولت ترامپ اگر می توانست بند نابودی کامل همه فلسطینیان را هم در آن بگنجاند، از آن ابایی نداشت. «معامله قرن» مطابق با رویاهای افراطی ترین صهیونیست ها طراحی شده و امتیازات یک طرفه و کلانی را نقداً به رژیم اسرائیل اعطا می کند و در مقابل فلسطینی ها اگر بچه های خوبی باشند و خیلی چیزها را برای همیشه فراموش کنند –مانند حق بازگشت آوارگان، تشکیل کشور مستقل و آزاد فلسطین به پایتختی بیت المقدس، بازپس گیری سرزمین های اشعالی و…- و خیلی چیزهای دیگر را هم کنار بگذارند –مانند سلاح و تفکر مقاومت و تجلیل و حمایت از خانواده شهدا و جانبازان راه مقاومت و…- آن وقت با سرمایه گزاری 10 ساله کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، زندگی بهتری از امروز خواهند داشت.
با نگاهی به محتوای اصلی و ماهیت معامله قرن، می توان آن را ننگ قرن و معامله تسلیم فلسطین نامید. اما با همه این احوال، معامله قرن می تواند فرصتی کم نظیر و استثنایی برای فلسطینی ها باشد. وضعیت اسفناک امروز فلسطین و تجاوزات تصاعدی رژیم اسرائیل که هر روزه ابعاد جدیدی چه در بعد انسانی و چه جغرافیایی می یابد، دلایل و عوامل مختلف و متنوعی دارد اما شکی نیست که بخش عمده آن به سه دهه پیش و طرح اسلو بازمی گردد.
پیمان اسلو با نام رسمی بیانیه اعلام اصول اولویتهای موقت دولت خودگردان، نخستین موافقتنامه رودروی حکومت اسرائیل و سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف) بود که در سال ۱۹۹۳ به امضای دو طرف رسید. پیمان اسلو مدعی تلاشی برای تعیین یک چارچوب مشخص بود که به حلوفصل کامل منازعه فلسطین بینجامد.مذاکراتی که منجر به امضای این پیمان شد به طور مخفیانه در اسلو پایتخت نروژ انجام شده و در ۲۰ اوت ۱۹۹۳ به پایان رسید و این پیمان به طور رسمی در ۱۳ سپتامبر ۹۳ در واشینگتن با حضور یاسر عرفات، اسحاق رابین و بیل کلینتون به امضا رسید.
این پیمان تشکیل حکومت خودگردان فلسطین را به عنوان یک نهاد اداری موقت مقرر کرد. قرار بر این بود که پیمان اسلو فقط برای یک دوره پنج ساله اعتبار داشته باشد و سپس جای خود را به یک توافق دائمی بدهد. مسائلی چون وضعیت بیتالمقدس، آوارگان فلسطینی، شهرکهای اسرائیلی، مسائل امنیتی و تعیین مرزها بایستی در توافق دائمی حلوفصل میشدند.
ساف در پیمان اسلو رژیم اسرائیل را به رسمیت شناخته و مقاومت را به اسم کاربرد خشونت محکوم کرد. رژیم اسرائیل نیز ساف را به عنوان نماینده مردم فلسطینی به رسمیت شناخت و یاسر عرفات اجازه یافت تا به فلسطین بازگردد.
با پیمان اسلو ترتیبات امنیتی جدیدی بر سرزمین های اشغالی حاکم شد و عملاً فلسطینی ها را با خود درگیر کرد. ساف که تا پیش از آن با اشغالگران درگیر بود حالا مامور بود مبازران فلسطینی را تحت نظر گرفته و حتی سرکوب کند. این پیمان تغییری بنیادین در مسئله فلسطین ایجاد کرد. تابوی سازش شکسته شد و در کنار خط اصلی مقاومت، خط موازی و جعلی سازش به وجود آمد. چند سال بعد، یاسر عرفات مهره ای سوخته بود که بهتر بود حذف می شد. عرفات پیرتر و خسته تر از آن بود که امتیازات جدید بدهد و باید کار را به چهره ای جدید واگذار می کردند. صهیونیست ها بشکلی مخفیانه او را ترور کردند و زمام امور را به محمود عباس سپردند.
گذشت زمان این شکاف و مشکل را هر چه بیشتر تشدید کرد. تا جایی که در میانه دهه اول قرن 21 ام، این شکاف به اوج خود رسید و حتی میان نمایندگان تشکیلات خودگردان و حماس درگیری مسلحانه به وجود آمد. رژیم اسرائیل برای آنکه حماس و جهاد اسلامی را هم وادار به تسلیم کند، غزه را تحت شدیدترین محاصره اقتصادی درآورد که همچنان نیز ادامه دارد و در مقابل کمک های اقتصادی کنترل شده ای را به کرانه باختری کرد. هدف از این سیاست روشن بود و مخاطب هم مردم غزه: اگر می خواهید در رفاه باشید، رهبران خود را وادار به تسلیم کنید.
محمود عباس اگر چه در ظاهر علیه معامله قرن موضع گیری کرده و می گوید حاضر به پذیرش آن نیست اما واقعیت آن است که او در این معامله ننگین نقش خود را دارد. نیروهای امنیتی دولت خودگردان در هماهنگی کامل با ارتش اسرائیل، ماموریت دارند از سرریز شدن خشم مردم فلسطین به سرزمین های اشغالی جلوگیری کنند. سفر مخفیانه چند روز پیش جینا هاسپل رئیس سیا و ملاقات با مسئول امنیتی تشکیلات خودگردان، گواه دیگری از هماهنگی مثلت آمریکا، رژیم اسرائیل و این تشکیلات است.
تهاجم وحشیانه «معامله قرن» به عزت و کرامت فلسطینیان می تواند زمینه ساز اتحاد و عمل مشترک آنان شود. اتحاد و عملی که نمود آن باید در پایان دادن به قرارداد اسلو تبلور یابد. مرگ قرارداد اسلو، پارادایم سیاسی جدیدی را مقابل فلسطینی ها، منطقه و حتی جهان قرار می دهد؛ نمی توان با وعده پول یک سرزمین را محو و مردمانش را برای همیشه تحقیر کرد.
تا وقتی که فلسطینی ها متحد بوده و بر سر آرمان های خود ایستادگی داشته باشند، هیچ دولتی در آمریکا و حتی کل جهان نمی تواند طرحی را به آنان تحمیل کند. مسئله در استراتژی ها و رویکردهاست و نقشی که دولت خودگردان و سیستم امنیتی آن بر اساس توافق اسلو برعهده دارند. از این منظر طرح ترامپ می تواند فرصتی جدی برای فلسطین باشد و به آنها کمک کند تا نظم آمریکایی-اسرائیلی اسلو را برچیده و روند مقاومت بلندمدت برای رسیدن به اهداف بزرگ را جایگزین آن کنند.
پایگاه بصیرت / گروه بین الملل / سیدمحمد ترابی
در #دهه_فجر بر سر در هر خانهای پرچم جمهوری اسلامی بزنید.
دیوانگی و فاز بدتر از آن
اکنون هنگام اقدامات متقابل و خروج کامل از برجام است و نه دور خود چرخیدن و سرگرمی ساختن. به اقتضای اصل بدیهی مدیریت، دولت و وزارت خارجه میبایست نقشه جایگزین را پیشبینی میکردند.
به گزارش مشرق، «محمد ایمانی» در «سرمقاله روزنامه کیهان» نوشت:
۱- هنوز پیکر مطهر پیامبر اعظم (ص) بر زمین بود که برخی همراهان ناهمدل درباره جانشین الهی او اختلاف به راه انداختند و دل زهرای مرضیه سلامالله علیها را به درد آوردند. این جفا در حالی بود که به دفعات، از پیامبر (ص) شنیده بودند «انما فاطمه بضعه منی یؤذینی ما آذاها» و «فاطمه بضعه منی، فمن أغضبها فقد أغضبنی.». فاطمه پاره تن من است، هر کس او را بیازارد و به خشم آورد، مرا آزرده و به خشم آورده است. با وجود این تصریحات، چرا محبوبه خداوند را به خشم آوردند و آزردند؟
دست قدرت خدا
حضور رهبر انقلاب اسلامی در مراسم نماز جمعه روز ۲۷ دی ماه ۱۳۹۸ در جایگاه امامت این نماز و بیان دیدگاهها و مواضع جمهوری اسلامی ایران در بالاترین سطح از جمله رویدادهایی بود که شکلی ویژه در فضای رسانهای ایران و جهان بازتاب پیدا کرد.
حضرت آیتالله خامنهای مدظله العاليدر بیانات خود ضمن مروری بر حوادث و مسائل مهمی همچون ترور سردار شهید حاج قاسم سلیمانی توسط دولت آمریکا، تشییع چند ده میلیونی پیکر این شهید، پاسخ موشکی سپاه پاسداران به آمریکاییها و مسئلهی سقوط هواپیمای مسافربری به تبیین این رخدادها براساس تفکر اسلام ناب پرداختند. اما این سخنان حاوی چه نکات تازهای بود؟
رفتار رسانه ای دشمن پس از شهادت سردار سلیمانی
پس از ترور سردار سلیمانی توسط ارتش تروریستی آمریکا یکی از برنامه هایی که دستور کار قرار می گیرد استفاده از اطلاعات برای تسلط بر جوانب مختلف جنایتی است که مرتکب شده اند؛ یکی از شیوههای مشخص عملیات آمریکا در کشورهای منطقه، جنگ با اطلاعات است.
در روزهای گذشته همزمان با شهادت سردار سلیمانی عملیات رسانه ای پیچیده ای در افکار عمومی صورت گرفت که نشان می داد دشمن علاوه بر عملیات تروریستی با موشک، عملیات رسانه ای دیگری با استفاده از فضای مجازی همراه با تاکتیک های انحراف کننده ذهن و افکار علیه مردم ایران و افکار عمومی جهان انجام داده است.
پس از ترور سردار سلیمانی توسط ارتش تروریستی آمریکا یکی از برنامه هایی که دستور کار قرار می گیرد استفاده از اطلاعات برای تسلط بر جوانب مختلف جنایتی است که مرتکب شده اند؛ یکی از شیوههای مشخص عملیات آمریکا در کشورهای منطقه، جنگ با اطلاعات است. سه دسته نبرد اطلاعاتی تعریف شده که یکی از آنها ،جنگ اطلاعاتی است. جنگ اطلاعاتی عبارتست از استفاده از شبکههای الکترونیکی برای تخریب یا از کار انداختن و غیرعملیاتی کردن زیر ساخت های اطلاعاتی نوع دوم، جنگ ضداطلاعات است که سپر اطلاعاتی است در اینجا آنچه مهم است ایجاد روش دفاعی به منظور افزایش شکاف میان تصویر و واقعیت در میدان جنگ است. اما نوع سوم، جنگ با اطلاعات است، به این معنی که از طریق اطلاعات و اخبار فیک و دروغین ذهن مخاطبان جهتدهی میشود. رسانهها فراتر از مرزهای یک کشور به دنبال اثرگذاری در داخل کشور هدف هستند و با مانور اجتماعی که ایجاد میشود، سعی میکنند یک خبر را دست به دست گردانده و شایعه ایجاد کنند و با تحریف خبر، تحریک را ایجاد کرده و عواقب آن را در جامعه بیشتر کنند. با توجه به آنکه آمریکا دارای پیچیده ترین دستگاههای اطلاع رسانی و جاسوسی است در هر سه زمینه فوق افکار عمومی جهان مورد هجوم قرار می دهد