انتقام از شکست پروژه تابستان داغ
به دنبال نقض برجام از سوی آمریکا، چند مقام آمریکایی خبر دادند برای ایران تابستانی داغ را پیشبینی میکنند و همزمان دو مقام سعودی و اماراتی در لبنان به یک چهره سیاسی که در بازیهای سیاسی عربستان بر سرنوشت لبنان مردد مانده بود، خبر دادند که در ماههای آینده اخبار شگفتآوری در ایران خواهند داشت. استراتژیستهای حامی ترامپ با تصور تأثیر فشارهای تحریمی و اقتصادی، سازماندهی گروهکهای ضد انقلاب را برای عملیات ایذایی و سرگرمسازی نیروهای نظامی - امنیتی و سپس جهتدهی به اعتراضات احتمالی خشنسازی، تداومدهی و سرانجام حضور مسلحانه و زدن تیر خلاص را در این سناریو مهم شناخته و از این رو ارتباطگیری با آنها را توجیه کردهاند. در همین راستا، تفالههای سیاسی چون گروهک نفاق، سلطنتطلبان و حتی گروهکهای تجزیهطلب و قومی وقیحانه با مقامات آمریکایی نشستهای علنی برگزار کرده و عربستان نیز ضمن فعالسازی برخی گروهکهای تکفیری و قومیتی قول مساعدت مالی و لجستیکی را داده بود که دادن پایگاه به منافقین در منطقه تبوک، پذیرایی از رضا پهلوی نماد فلاکت سلطنتطلبان، میزبانی از سران گروهکهای قومیتی چون الاحوازیه و تحرکبخشی به گروهکهای تکفیری در جنوب شرق، اقدامات لو رفته آن است.
تنها نتیجه این پروژه پر سر و صدا و داغ، چند عملیات تروریستی در مناطق مرزی در شمال غرب و جنوب شرق، بر هم زدن فضای یک ورزشگاه و آتش زدن پرچم جمهوری اسلامی، جهتدهی به شعارهای چند اجتماع اعتراضی کوچک مانند «سوریه را رها کنید»، آتش زدن چند سطل زباله، شلیک به یک جوان بیگناه و عبوری در حاشیه یک اجتماع اعتراضی در کرج و شعارنویسیهای هتاکانه بود که به زعم سناریونویسان و طراحان بر اقتدار نظام خدشه وارد کرده و با لطمه به ابهت نظام زمینه توسعه و فراگیری اعتراضات و موجسواری بر آن برای تبدیل به آشوب و براندازی را فراهم کرده و با متوقف کردن روند قدرتیابی و توسعه جمهوری اسلامی ایران، کشورمان را پیش از انقلاب اسلامی برگرداند که در صف متحدان و دولتهای وابسته و در تراز گاوهای شیری، چون سعودیها و اماراتیها قرار دهد.
در تابستان مورد انتظار دشمنان ایران اسلامی نه تنها این سناریو تحقق نیافت؛ بلکه در هفتههای پایانی آن با هدف قرار گرفتن مقر فرماندهی یکی از گروهکها که سرکردگان آن وقیحانه به آمریکا سفر کرده و به دنبال اجرای دستور آمریکاییها برای اتحاد با دیگر گروهکها و کشاندن ناامنی به داخل ایران اسلامی تلاشهایی به خرج داده و چند اقدام تروریستی علیه مقرهای نظامی انجام داده و در ارتباطگیری با سعودیها و دریافت مواجب مزدوری وقاحت به خرج میدادند، هدف اصابت چند فروند موشک قرار گرفت. این اقدام یک سیلی به حساب میآمد که میتوانست موجبات تزلزل دیگر گروهکهای ضد انقلابی را فراهم کند.
از این رو اربابان آنان چارهسازی کرده و با بهکارگیری چند تروریست روسیاه، جنایتی را رقم زدند تا سروصدای آن برای شکست پروژهای که با اتمام تابستان به سردی گراییده بود، کفایت کند.
انتخاب مراسم رژه نیروهای مسلح در اهواز و شلیک به نمادهای اقتدار و مردم مشتاق و همراه آنان با اطمینان دادن به تروریستها به نمایشی بودن مراسم، انبوه بودن جمعیت که امکان کشتار را فراهم، ولی عکسالعمل برای مقابله را دشوار میکند و مقدور بودن فرار پس از عملیات تروریستی، اقدامی جبرانی برای این شکست بود که ذوقزدگی مشاور سیاسی ولیعهد امارات آن را لو داد. او با حمایت علنی از تروریستها، اعلام قبلی بنسلمان را مبنی بر اینکه به دنبال کشاندن ناامنیها به داخل جمهوری اسلامی ایران است و حمله به یک مراسم نظامی را دلیل خود برای حمله مسلحانه نامیدن این اقدام بزدلانه نامید و سعی کرد با ژستی تهاجمگونه به دیگر تروریستها برای ادامه حمایتها امیدواری دهد. همچنین سکوت در کشور عربستان و حمایت پس از این اقدام تروریستی و محکوم نکردن آن گویای ادامه شرارت و شرارتانگیزی سران مفلوک این دو کشور عربی است که سابقه حمایت از تروریستهای تکفیری و کینه شکست آنان در سوریه و عراق را نیز در پرونده سیاه خود دارند.
البته این وقاحت معطوف به توهم برآمده از به هم پیوستگی مجموعهای از اشرار است که در دولتهای آمریکا و انگلیس در سطوح مختلف وجود دارند. ابراز شعف ترامپ از آشوبهای شهری ایران، منع دوتابعیتیها از سفر به ایران از سوی انگلیس و غیبت سفیر این کشور در زمان این عملیات تروریستی و میزبانی این کشور از سران این گروهک، آنان را شریک رسمی در شرارت و تروریسم قرار میدهد. روسیاهانی که به ادعای حقوق بشر، زمینهساز ترور کودکی چهار ساله و سربازانی بدون مهمات برای دفاع هستند، حتی اگر به ظاهر این اقدام جنایتکارانه و تروریستی را هم محکوم کنند، عامل اصلی این جنایت به حساب میآیند که لازم است مجموعههای گوناگون مدافع امنیت، اقتدار و منافع ملی آنان را وادار به تغییر این رویه شرارتآمیز یا پرداخت هزینههای آن کنند.
منبع: پایگاه خبری تحلیلی بصیرت
از حکم تدریس مباحث ربا تا نوشتن پایان نامه برای دیگران
حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای مدظله العالی رهبرمعظم انقلاب، به استفتائاتی پیرامون «احکام تحصیل» پاسخ گفتند که تقدیم حضور علاقمندان می گردد.
* احکام تحصیل
- سستی و تنبلی
س۲. سستی و تنبلی در تحصیل علم و تلف کردن وقت چه حکمی دارد؟ آیا حرام است؟
ج. تضییع وقت به بطالت و بیکاری دارای اشکال است و دانشجو تا وقتی که از مزایای مخصوص دانشجویی استفاده می کند باید از برنامه های درسی مخصوص دانشجویان متابعت کند و الا استفاده از آن مزایا از قبیل شهریه و کمک هزینه و غیره برای او جایز نیست.
- تدریس مباحث ربا
س۳. در خلال بعضی از دروس دانشکده اقتصاد، استاد به بحث در مورد بعضی از مسائل مربوط به قرض ربوی و مقایسه راههای تحصیل ربا در تجارت و صنعت و غیر آن می پردازد، تدریس این درس و اجرت گرفتن در برابر آن چه حکمی دارد؟
ج. مجرّد تدریس و بررسیِ مسائل قرض ربوی، حرام نیست.
- تحصیل فلسفه
س۴. آیا تدریس و تحصیل فلسفه در حوزه های علمیه دینیّه جایز است؟
ج. یادگیری و تحصیل فلسفه برای کسی که اطمینان دارد که باعث تزلزل در اعتقادات دینی اش نمی شود اشکال ندارد و بلکه در بعضی از موارد واجب است.
- مطالعه کتب ضاله
س۵. آگاه شدن از کتابهای گمراه کننده و کتابهای ادیان دیگر برای شناخت دین و عقاید آنها به قصد افزایش معرفت و اطلاعات چه حکمی دارد؟
ج. حکم به جواز خواندن این کتب فقط بهخاطر شناخت و افزایش اطلاعات، مشکل است، البته خواندن آنها برای کسی که قدرت شناخت و تشخیص مطالب باطل را دارد به قصد ابطال و ردّ آنها جایز است به شرطی که به خود مطمئن باشد که از حق منحرف نمی شود.
- تنبیه
س۷. معلّمی دانش آموزی را در کلاس در برابر دانش آموزان دیگر به شدّت تنبیه کرده است آیا آن دانش آموز حق مقابله به مثل را دارد یا خیر؟
ج. دانش آموز حق مقابله و پاسخگویی بهگونه ای که شایسته مقام استاد و معلّم نباشد ندارد و براو واجب است که حرمت معلم را حفظ نموده و نظم کلاس را رعایت کند و می تواند از راههای قانونی اقدام نماید، همانگونه که بر معلّم هم واجب است احترام دانش آموز را در برابر همکلاسیهایش حفظ کرده و آداب تعلیم اسلامی را رعایت نماید.
- نهی از منکر دانشجویان
س۸. آیا جایز است دانشجویان یکی از مراکز آموزشی گزارشهایی از منکراتی را که مشاهده می کنند به مسئولین فرهنگی ارائه دهند تا از ارتکاب آنها جلوگیری شود؟
ج. اگر گزارشها راجع به امور علنی باشد و عنوان تجسّس و غیبت بر آنها صدق نکند، اشکال ندارد و بلکه در صورتی که جزء مقدمات نهی از منکر باشد واجب است.
- فیش غذای باطل شده
س۱۰. اگر اعتبار فیش های غذا که به دانشجویان دانشگاهها داده می شود، در صورت عدم دریافت غذا در روز معیّن، بدون برگرداندن پول آن باطل شود، آیا جایز است فیش های باطل را به جای فیش های معتبر برای دریافت غذا ارائه بدهیم؟ و غذایی که به این طریق گرفته می شود چه حکمی دارد؟
ج. استفاده از فیش هایی که از اعتبار ساقط شده اند برای دریافت غذا جایز نیست و غذایی که با آنها گرفته می شود غصب است و تصرّف در آن حرام و موجب ضمان قیمت آن است.
- توزیع فیش غذای دانشجویان بین کارمندان
س۱۱. در دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی امکاناتی مانند غذا و لوازم مورد نیاز دانشگاهی به دانشجویان داده می شود که توسط وزارت بازرگانی و مؤسسات دیگر به دانشجویان مشغول به تحصیل در آن دانشگاه اختصاص یافته است، آیا توزیع آنها بین سایر کارمندان مشغول به کار در دانشگاه نیز جایز است؟
ج. توزیع نیازمندیهای مورد مصرف و مختص به دانشجویان مشغول به تحصیل در دانشگاه بین سایر اشخاصی که در آنجا کار می کنند، جایز نیست.
- تقلب
س۱۲. آیا تقلب در امتحانات گناه است؟
ج. به طور کلی تقلب جایز نیست و باید از آن توبه و استغفار شود.
- نوشتن پایاننامه برای دیگری
س۱۳. نوشتن پایان نامه برای فرد دیگر چه حکمی دارد؟
ج. به طور کلی کیفیت تألیف پایان نامه تابع قوانین و مقررات مربوطه است؛ اگر طبق قانون، پایان نامه باید توسط خود دانشجو تألیف شود، واگذاری آن به دیگری جایز نیست، همچنان که تألیف آن برای دیگری خواه برای کسب درآمد از آن و خواه مجانی، جایز نیست.
معجزه جوان ایرانی
موافق اسعدالدجیلی، سرهنگ عراقی رژیم بعث، در کتاب «حملهی بزرگ» چنین مینویسد که چند ماه قبل از آغاز جنگ تحمیلی، رئیس سازمان اطلاعاتی آمریکا همراه با هیأتی سری، پس از انجام دیدارهایی از کشورهای حاشیهی خلیج فارس، به صورت کاملا محرمانه وارد عراق میشود و در دیدار با “بارزان تکریتی” - رئیس سازمان اطلاعات عراق - ضمن تسلیم لیستی شامل اسامی مسئولین تراز اول انقلاب اسلامی ایران همراه با نشانی منزل و محل کار آنها، اسامی قرارگاههای سپاه پاسداران و دیگر قرارگاههای نظامی و نقشهای که در آن اماکن، مواضع و تأسیسات صنعتی و حیاتی ایران مشخص شده، میگوید: “امیدوارم این نکته را درک کنید جنگی که آغاز خواهید کرد، جنگ ما (جنگ غرب) علیه ایران است. امیدوارم هیچگاه گمان نکنید که در صحنهی نبرد تنها هستید. تمامی کشورهای غربی با ما همسو شدهاند و آنگونه که پیداست، بسیاری از هیأتهای اسرائیلی، فرانسوی، آمریکایی و آلمانی مدتها است در کشور شما اقامت دارند و این خود دلیلی بر همکاری غرب با شماست. بنابراین جنگ، جنگ ماست و شما فقط مجری آن هستید. در حقیقت، ارتشهایی که به سمت ایران حرکت میکنند، ارتشهای اطلاعاتی، عوامل مالی، نظامی، شبهنظامی، فنی و… هستند. به عبارتی شما باید مطمئن باشید که آمریکا پشتیبان شماست زیرا از سقوط دولتتان بیمناک است… روزها و سالها خواهد گذشت و منطقه شاهد سناریوهای فراوانی خواهد بود ولی سرانجام دولت شما، دولتی پیروزمند خواهد بود. “
* تغییر استراتژی جنگ، آغاز پیروزیها
بنابراین «در دفاع مقدّس فقط رژیم بعثی صدّام نبود که در مقابل ما قرار گرفته بود، در حقیقت یک جنگ عمومی و بینالمللی علیه ملّت ایران بود؛ ناتو، آمریکا و شوروی آنروز کمک میکردند؛ ارتجاع عرب کمکهای مادّی و دلارهای نفتی خود را، مثل سیل، بهسمت آنها سرازیر میکرد؛ تبلیغاتشان در همهی دنیا، شب و روز به نفع آنها و علیه جمهوری اسلامی ایران تلاش میکرد.»(۱۳۹۵/۰۷/۰۷) از طرف دیگر، ضعف دولت وقت ایران (دولت بنیصدر) و عدم فهم درست او در چگونگی مواجهه با دشمن موجب شد که متأسفانه در سالهای اول و دوم جنگ، عملا دست برتر با ارتش بعثی باشد و بتواند مناطقی از کشور، از جمله خرمشهر را به اشغال خود دربیاورد. اما چند ماه بعد از عزل بنیصدر از ریاست جمهوری، و روی کار آمدن آیتالله خامنهای با رأی قاطع مردم، استراتژی کلان جنگ هم تغییر یافت. سردار محسن رضایی دراینباره چنین میگوید: “استراتژی نظامی بهطور کلی در ایران از هم پاشید. در اینجا استراتژی جدید نیروهای حزبالله آغاز شد. نیروهای حزباللهی آمدند و جنگ انقلابی را تدوین کردند و بر اساس آن، یک سری عملیاتهای محدود انجام شد.” از دل همین تغییرات و دخیل کردن “جوانهای مؤمن و انقلابی” در جنگ بود که عملیاتهایی چون ثامنالائمه و فتحالمبین و بیتالمقدس طراحی شده و نهایتا به آزادسازی خرمشهر انجامید.
خرمشهر که آزاد شد، معادلات جنگ به نفع ایران تغییر کرد. «وقتی ملت ایران با قدرت خرمشهر را از دشمن پس گرفت و هزاران نیروی رزمندهی دشمن را اسیر کرد، در واقع سرنوشت نهایی جنگ نوشته شد. همان روزها سران چند کشور برای وساطت به ایران آمده بودند. یکی از برجستگان سیاسی معروف انقلابی دنیا - که رهبر یکی از کشورهای آفریقایی بود - به من گفت امروز مسألهی ایران و جمهوری اسلامی در دنیا بکلی با قبل از فتح خرمشهر متفاوت است؛ امروز همه به چشم فاتح و پیروز به شما نگاه میکنند. و حقیقت هم همین بود.»(۱۳۸۴/۰۶/۰۲)
* دست معجزهگر جوان ایرانی
در واقع، «دفاع مقدّس وسیلهای شد برای اینکه استعدادهای مکنون در انسانها، به شکل عجیبی بُروز کند.»(۱۳۹۲/۰۹/۲۵) «مثلاً شهید باکری؛ ایشان در آغاز جنگ یک جوان دانشجو است که تازه فارغالتّحصیل شده؛ حالا چند ماه یا یک مدّتی هم در پادگانها گذرانده، بعد هم به دستور امام که [گفتند] از پادگانها بیایید بیرون، آمده بیرون؛ مثلاً مهر ماه سال ۵۹ شهید باکری یک چنین حالتی دارد. بعد شما نگاه کنید در عملیات بیت المقدّس، در عملیات خیبر، قبل آن در عملیات فتح المبین، این جوان یک فرماندهی زبدهی نظامی است که میتواند یک لشکر را، در بعضی جاها یک قرارگاه را حرکت بدهد و هدایت کند و کار کند.»(۱۳۹۲/۰۹/۲۵) جوان مؤمن و انقلابی در جنگ نشان داد که با قدرت ایمان و علم خود، میتواند بر همهی مشکلات و چالشها فائق آمده و دشوارترین کارها را انجام دهد. «تاکتیکهائی که جوانهای مؤمن در عملیات بیتالمقدس- که منتهی شد به آزادی خرمشهر- به کار بستند و طراحیای که آنها کردند، تا امروز هم برای آن کسانی که در مقولههای نظامی صاحبفکر و نظرند، درسآموز است؛ تاکتیکهای پیچیده، پرتحرک، دشوار، به حسب ظاهر نشدنی، اما به دست معجزهگر جوان مؤمن ایرانی، جوان مبتکرِ متکی به خدا، عملی و شدنی و واقع شده، بیسابقه بود.»(۱۳۸۶/۰۹/۰۵) امروز که کشور درگیر جنگ نابرابر اقتصادی با نظام سلطه است نیز میتوان بر مشکلات و چالشها چیره شد، به شرط آنکه مسئولین، به دست معجزهگر جوان ایرانی ایمان بیاورند و آنها را وارد کارزار مبارزه با دشمن کنند.
حجه الاسلام ماندگاری/یا همدل و همفکر انتخاب کنید یا همدل و همفکر بسازید
هیچ برههای از زندگی مشترک از تفاوت و اختلاف سلیقه در بخش های مختلف در امان نیست. کمتر زوجی را میتوان پیدا کرد که ازنظر اعتقادی و مذهبی صددرصد شبیه یکدیگر باشند و هیچ گونه تضاد فکری در این زمینه نداشته باشند. این مهم، باید پیش از ازدواج مورد بررسی قرار گیرد و پس از زندگی مشترک این نگاه های مختلف نباید بهانه ای برای سرد شدن روابط بین همسران قرار گیرد بلکه آنها می توانند با مدیریت صحیح نگاه های عقیدتی و مذهبی خود تفاوت سلیقه بین شان را حل کنند.
در فلسفهٔ ازدواج هدف از آن ابتدا تکامل تعریفشده است. گرچه این تکامل در ابعاد مختلف مورد توجه است اما مهمترین آن در مباحث اعتقادی است. زمانی یک زوج میتوانند در کنار یکدیگر نقش مکمل را ایفا کنند که نسبت به یکدیگر برتریهایی داشته باشند و به سبب این برتریها باعث رشد همسرشان شوند؛ گاهی این برتریها ازلحاظ مذهبی است که یکی از زوجین نسبت به دیگری از اعتقادات بالاتری برخوردار است.
روانشناسان و مشاوران خانواده تشابه مذهبی را یکی از مهمترین معیارهای ازدواج میدانند و معتقدند عقاید دینی بخش مهمی از فرهنگ و ذهنیت یک فرد را تشکیل میدهد که از شیوهٔ زندگی تا تربیت فرزند و نوع روابط تحت تاثیر آن قرار میگیرد؛ ما هم منکر این مسئله نیستیم و تناسب اعتقادی را یک اصل جدی و مهم در انتخاب همسر میدانیم اما گاهی میبینیم برخی افراد با کوچکترین اختلافات مذهبی از همسرشان دلسرد میشوند و تدین را برای خودشان بهگونهای تعریف میکنند که خودشان در آن جایگاه قرار می گیرند و هرکسی را که مانند آنها فکر نکند معتقد به شمار نمیآورند؛ به هر ترتیب در موارد زیادی شاهد اختلافات زوجین به دلیل تفاوتهای مذهبی هستیم.
خانواده نیاز به سه نوع اتحاد دارد: 1- همفکری 2- همدلی 3- همراهی.
اگر اهلبیت ما با غیرفرهنگ خودشان ازدواج کردند همسرشان را با فرهنگ خودشان هماهنگ ساختند. امام عسگری(ع) با یک غیرمسلمان و غیر عرب ازدواج میکنند اما از او نرجس خاتون میسازد یا امام حسین (ع) با یک خانم ایرانی ازدواج میکنند که شهربانو مادر زینالعابدین(ع) می شوند. بنابراین ما میتوانیم باکسی که فرهنگ اش با ما یکی نیست، دل اش با ما یکی نیست و طبیعتاً راه اش هم با مایکی نیست ازدواج کنیم به شرطی که بتوانیم او را به این سه اتحاد برسانیم.
حیات دنیوی ما مثل ساختمانسازی است که اگر مهندس ساختمان یک نفر نباشد دچار مشکل میشود لذا شما میتوانید باکسی که بافکر و فرهنگ و جغرافیای شما یکی نیست ازدواج کنید اما باید به اتحاد فکری برسید.
اگر خانواده ازلحاظ فکری، دلی و همراهی یکی نباشند نمیتوانند تا پای جان پای یکدیگر بایستند. زندگی یک تعهد تا آخر عمر است. اگر قرار باشد این تعهد تا آخر عمر ادامه پیدا کند باید همفکری بین اعضا باشد لذا میگوییم یا در انتخاب همسر همفکر، هم دل و همراه انتخاب کنید و یا بتوانید همفکر، همدل و همراه بسازید والا نمیتوانید زندگی خوشبختی داشته باشید.
تنها یک زوج در عالم وجود داشتند که صد درصد هم دل و همراه بودند و آن حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه (س) بودند که هر دو معصوم بودند حتی همسران پیامبر هم با ایشان همراه نبودند اما بعضی از آنها همراه شدند و آنهایی هم که همراه نشدند نتوانستند تا آخر بمانند.
محرم و عاشورا به ما یاد میدهد که یا همدل و همفکر و همراه انتخاب کنیم و یا هم دل و همفکر و همراه بسازیم چراکه قرار است تا آخر مسیر زندگی با یکدیگر باشیم.
سخنی در عظمت عاشورائیان در جهان و جنایت تروریستی یزیدیان در اهواز
بسم الله الرحمن الرحیم
“وَ سَيعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَي مُنْقَلَبٍ ينْقَلِبُونَ” (شعرا-227)
” و بزودی کسانی که ظلم کردند، خواهند فهمید که چگونه اوضاعشان دگرگون و سرنگون می شوند”
اقدام جنایتکارانه یک گروهک تروریستی وابسته به عمال استکبار جهانی در بخاک و خون کشیدن جمعی از هم وطنانمان در اهواز قلوب همه را متاثر کرد.
شیوه عمل عموم گروههای تروریستی دست پرورده عربستان و هم پیمانانش همیشه کشتار مظلومان و بی پناهان و مردم بیگناه بوده است و همانطور که در پیام تسلیت رهبر معظم انقلاب اشاره شده است جنایت تروریستهای مزدور یک بار دیگر قساوت و خباثت دشمنان ملت ایران را آشکار کرد و تاکید فرمودند این مزدوران قسی القلب که به روی زن و کودک و مردم بیگناه آتش می گشایند وابسته به همان مدعیان دروغگو و ریاکارند که پیوسته دم از حقوق بشر می زنند.
جنایات سعودی ها در یمن و قتل عام مردم مستضعف و کودکان گرسنه آنها نیز نمونه ای دیگر از همین قساوتها و خباثتها است که گریبان قاتلان و ستمگران را خواهد گرفت.
سالهای طولانی گروههای تروریستی وابسته به سعودی ها در عراق و سوریه هزاران نفر را در انفجارهای انتحاری به قتل رسانده اند و از کشتن انسانهایی که در کوچه و بازار و خیابان هستند هیچ باکی ندارند و در این مدت انواع جنایات و خباثت ها را مرتکب شدند، اما ظالمان و اربابان ستمگر آنها باید بدانند که خدا با مظلومان است و با ستمگران نیست و بزودی ظالمین سزای اعمال خود را خواهند دید و این وعده قرآن کریم است.
اما در عاشورای امسال به برکت قیام حضرت سیدالشهداء ، خیزش های بزرگی در سطح منطقه رخ داده است که بسیار حائز اهمیت می باشد و نویدبخش غلبه مظلومان بر ظالمین است.
در یمن، عاشورای امسال بسیار با شکوه و با حضور میلیونها نفر که همه یکصدا لبیک یا حسین و هیهات مناالذله سر میدادند و بر علیه آمریکا و اذنابش شعار می دادند، جالب توجه بود، ملتی که چند سال است در محاصره کامل است و هیچ کمکی به آنها نمی رسد ولی با عزم و اراده ای قوی در مقابل سعودی ها ایستاده اند و قطعا پیروز خواهند شد، ان شاالله .
همچنین صحنه جالب توجهی از عاشورا در بیروت رخ داد و رهبر حزب الله لبنان جناب سید حسن نصرالله در میان اوج احساسات لبنانی ها در اجتماع میلیونی عزاداران حسینی حضور پیدا کرد و در آنجا هم تمام جمعیت یکپارچه فریاد لبیک یا حسین و هیهات منا الذله سر دادند.
اما جالب تر از همه اتفاقی بود که در مناطق شیعه نشین عربستان رخ داد و بعد از آنکه عوامل سعودی مواکب حسینی را جمع کردند و مردم عزادار را از حسینیه ها بیرون کردند و نگذاشتند تا آنها به عزاداری بپردازند، عزم شیعیان سعودی بر اقامه عزا و قیام حسینی جدی تر شد و در روز عاشورا میلیونها نفر به خیابانها آمده و فریاد لبیک یا حسین و هیهات منا الذله سر دادند.
امسال مراسم شیرخوارگان حسینی که نماد مظلومیت اباعبدالله الحسین(ع) است، در بیش از چهل کشور جهان و بیش از پنج هزار شهر دنیا با شکوه و عظمت برگزار شد و از اینگونه مراسم در بسیاری از کشورهای اسلامی و حتی غیر اسلامی مانند هندوستان و اروپا، برگزار شده است و بحمدالله پیام بیداری قیام حضرت اباعبدالله الحسین(ع) در جهان طنین انداز شده است و ان شاالله مقدمات ظهور منجی عالم بشریت حضرت مهدی موعود(عج) را فراهم خواهد کرد که فرموده است: ” أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ ” (انبیا-105)
مرتضی نجفی قدسی
مدیر دارالقرآن علامه طباطبایی
آيا عَلَم هاي امروزي بيانگر همان عَلَم هاي واقعه ي كربلا است؟
سوال
جريان عَلَم در واقعه كربلا چيست؟ آيا عَلَم هاي امروزي بيانگر همان عَلَم هاي واقعه ي كربلا است؟
پاسخ
در جنگهاي زمان صدر اسلام و حتي قبل از آن معمولاً از علم (يا راية) استفاده ميشده و اين عَلَم در حقيقت همان چيزي بوده است كه ما آن را امروزه پرچم ميگوييم. معمولاً در جنگها علم (پرچم) را به دست شجاعترين و جنگجوترين افراد ميدادند و تا زماني كه پرچم در ميان سپاه برفراز بود و روي زمين نيفتاده بود، سپاهيان انسجام داشتند، در حديثي كه از اميرالمؤمنين علي ـ عليه السلام ـ نقل شده است، به همين مطلب اشاره شده است. حضرت ميفرمايد: «هميشه پرچم جنگ را به دست مردان شجاع و غيرتمند بسپاريد زيرا مردان با استقامتند كه، پرچم را تنها نگذارند و آن را رها نسازند… »(1) سيد حسين معتمدي مينويسد: «سابقه عَلَم بسيار طولاني و قديمي است و در اسلام و قبل از اسلام در بين كشورها و شهرها و جمعيتها مرسوم بوده است».(2) در روز عاشورا و در واقعه كربلا در سال 61 ه نيز قطعاً از عَلَم استفاده شده است و آن علم به بعضي از اشكالي كه امروزه مرسوم ميباشد نبوده است، « امام حسين ـ عليه السلام ـ روز عاشورا پرچم جنگ را به دست برادرش حضرت عباس ـ عليه السلام ـ سپرد».(3) «و زماني كه حضرت عباس ـ عليه السلام ـ خدمت امام آمد و از او اذن ميدان طلبيد. امام ـ عليه السلام ـ گريست و ابتدا اجازه نداد و فرمود : تو علمدار من هستي اگر تو به شهادت نايل شوي سپاه من از هم ميپاشد».(4)
اما در رابطه با علمهاي امروزي، يكي از نظرات افراطي اين است كه اين علمها و ساير آلات و وسائلي كه در عزاداري استفاده ميشود همه آنها از اروپا و از مسيحيت وارد ايران شدهاند. و در حقيقت اينها تقليدي هستند از مراسمهاي مسيحيان در شهادت حضرت مسيح ـ عليه السلام ـ . طبق اين نظريه زنجير زني، تيغ زني، موزيك و سنج زني، مصيبت خواني و نوحه سرايي از مسيحيت گرفته شده است كه ايراداتي نيز به آن وارد است. برخي ديگر قائلند كه اين «علم ها» نماد «سرو» هستند و سرو درختي است كه تسليم روند طبيعي گياهان نميشود. و حتي در زمستان هم سرسبز است. يعني همواره زنده است. درست همانند شهيد كه نميميرد، و همواره زنده است. البته يك مطلب كه تقريباً همه در آن اتفاق نظر دارند اين است كه سابقه اين علمهاي جديد خيلي طولاني نيست.
اما در مقابل اين نظريه، نظر ديگري وجود دارد كه بسيار ضعيف است و در صدد انحراف اذهان عمومي است كه ميگويد: «… شكل و شمايل ظاهري «علمها» به صليب مسيحيان شبيه است. و به همين دليل عجيب نيست اگر كساني به خطا بر اين باور باشند كه پديد آمدن علمها نتيجه تقليد شيعيان از صليبيها است كه مسيحيان در هنگام تظاهرات ديني در پيش دستههاي خود راه ميبرند»(5). نويسنده اين مقاله مينويسد: «علمها بي كم و كاست سمبل و نماد «درخت سرو» اند. زبانههاي بلند علمها چه از نظر شكل و چه از نظر نوع اهتزاز دقيقاً يادآور درخت سرو هستند شما ميتوانيد به نقش برجسته درخت سرو در پايين زبانههاي علم ها نگاه كنيد، سرو درختي است كه تسليم زادمردي ادواري گياهان نميشود و همواره زنده ميماند. درست همانند شهيد كه نميميرد و همواره زنده است».(6)
نتيجه اين كه: اولاً سابقه علمهاي امروزي سابقهاي خيلي طولاني نيست. حتي كساني كه قائلند اين علمها نماد سرو هستند به اين مطلب معترفند.(7) ثانياً در نظريه اول نوعي افراط مشاهده ميشود چرا كه اين نظريه حتي مصيبتخواني را هم تقليد از مسيحيان اروپايي معرفي ميكند. كه تمايز اين دو نشان از ياوه بودن اين نظريه دارد در حالي كه ما معتقديم مصيبتخواني براي امام حسين ـ عليه السلام ـ از زمان رسول اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ شروع شده است. برخي قائلند كنار گذاشتن اين گونه علمات و تنها استفاده از پرچم مناسبتر و معقولتر است. در اين رابطه سيد حسين معتمدي مي نويسد: «صاحبان عِلم و ادراك را اعتقاد بر اين است كه كنار گذاردن علمات و به جاي آن، پرچمهاي سياه و قرمز و سبز حسيني را برداشتن كاري بهتر و معقولتر و مناسبتر ميباشد»(8).
پی نوشت:
1. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج100، ص51.
2. معتمدی، سید حسین، عزاداری سنتی شیعیان، قم، انتشارات عصر ظهور، 1378، ج1، ص589.
3. محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، قم، نشر معروف، 1374، ص321، و محمدی اشتهاردی، محمد، سوگنامه آل محمد، نشر ناصر، چاپ نهم، 1375، ص246.
4. محدثی، جواد، همان، ص321.
5. مقاله اهورا اشون، در سایت شارح، www. Sharehnewspaper.com.
6. همان.
7. مراجعه شود به مقاله مذكور در سایت شارح، ایشان مینویسد: «من معتقدم كه نقطه زایش علمات فقط چند سده قبل میباشد.»
8. معتمدی، سید حسین، پیشین، ج1، ص590.
دستگاههای مسئول دنباله جنایتکاران را تعقیب وبه پنجه قضایی بسپارند
متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به شرح زیر است.
بسمهتعالی
حادثهی تلخ و تأسُفبار شهادت جمعی از مردم عزیزمان در اهواز به دست تروریستهای مزدور، یک بار دیگر قساوت و خباثت دشمنان ملت ایران را آشکار ساخت. این مزدوران قسیالقلب که به روی زن و کودک و مردم بیگناه آتش میگشایند وابسته به همان مدعیان دروغگو و ریاکارند که پیوسته دم از حقوق بشر میزنند. دلهای پرکینهی آنان نمیتواند تجلّی اقتدار ملی در نمایش نیروهای مسلح را تحمل کند. جنایت اینها ادامهی توطئهی دولتهای دستنشاندهی آمریکا در منطقه است که هدف خود را ایجاد ناامنی در کشور عزیز ما قرار دادهاند. به کوری چشم آنان ملت ایران راه شرافتمندانه و افتخارآمیز خود را ادامه خواهد داد و مانند گذشته بر همهی دشمنیها فائق خواهد آمد.
اینجانب تسلّا و همدردی خود را به خانوادههای این شهیدان عزیز عرض میکنم و صبر و سکینهی الهی را برای آنان و علوّ درجات برای شهیدان مسألت مینمایم. دستگاههای مسئول اطلاعاتی موظفند با سرعت و دقت دنبالههای این جنایتکاران را تعقیب کنند و آنان را به سرپنجهی مقتدر قضائی کشور بسپارند.
سیّدعلی خامنهای
۳۱ شهریور ۱۳۹۷
نگاهی به سبک زندگي رزمندگان و شهداي دفاع مقدس
چکیده تحقیق:
- سبک زندگي شيوههاي رفتار، لباس پوشیدن، سخن گفتن، اندیشیدن و نگرشهایی است که مشخص کننده گروههای منزلتي متفاوت است.
- در دنياي مدرن ثروت و مصرف مهمترین عامل کسب منزلت است.
- شهدا ورزمندگان با افتخار به گمنامي و خدمت بيمنت و با تاسي به سيد و سالار شهيدان سبکي متفاوت از زندگي را فراروي بشر قرار دادند.
- دفاع مقدس چشمهای است که از قله کربلا جاری شد و فرهنگ عاشورايي عنصر کانوني سبک زندگي شهدا و رزمندگان است.
_ بصیرتبخشی، عدالتطلبی، دنياگريزي و سادهزيستي، مسئوليت و ولايتپذيري، استقلالگرايي، شهادتطلبي، پاسداری از نظام و امر به معروف و نهی از منکر برخي از مولفههاي سبک زندگي شهدا و رزمندگان دفاع مقدس است.
رزمندگان و شهدای والا مقام با ارائه سبک زندگی متاثر از مکتب حسینی(ع) بالاترین خدمت را به جامعه اسلامی ارائه کردهاند. آنان از عزیزترین و بالاترین موهبت الهی یعنی جان خود، دست شسته و آن را آگاهانه تقدیم به اسلام نمودند. در این مقاله تلاش ميشود تا ابعادي از سبک زندگي جهادگران دفاع مقدس با نگاه به آثار، نوشتهها و خاطرات و وصایای رزمندگان و شهداء مورد بررسی قرار گيرد. سپس مهمترین مصادیق سبک زندگی ایشان از جمله بصیرتبخشی، عدالتّطلبی، دنياگريزي و سادهزيستي، مسئوليت و ولايتپذيري، استقلالگرايي، شهادتطلبي، پاسداری از نظام و امر به معروف و نهی از منکر، استخراج و معرفی شود. رزمندگان و شهدا عالیترین مظهر ارائهکننده سبک زندگی الهی - اسلامی بودهاند و شيوه زندگي آنها براي راهيان نور همواره چراغ راه است. در ادامه نگاهی داریم به سبک زندگی رزمندگان و شهدای دفاع مقدس
آیا امر به معروف و نهی از منکر با اصل آزادی افراد در تعارض است؟
* شبهه
امر به معروف و نهي از منكر با اصل آزادي افراد در تعارض است!
* پاسخ
نقد و بررسي:
اين دو فريضه از مهمترين فرايض ديني است كه عقل نيز بر وجوب آن حكم ميكند. اهميت اين دو اصل در اسلام تا جايي است كه اميرالمؤمنينعليه السلام آن را بالاتر از جهاد و والاتر از همهي اعمال نيك ميداند؛ چنانکه فرمود: “همهي اعمال نيك و جهاد در راه خدا در برابر امر به معروف و نهي از منكر همانند قطرهاي در برابر درياست"(1).
رمز و راز اين اهتمام در اين نهفته است كه انسان بالطبع اجتماعي است و سرنوشت افراد جامعه به هم پيوند دارد. زندگي در جمع، آثار و بركاتي براي افراد بشر دارد و شايد اين مزايا او را وادار كرده تا تن به زندگي اجتماعي بدهد؛ از سوي ديگر، لازمهي زندگي در جمع، پذيرش محدوديتهايي است كه انسانها آگاهانه آن را قبول كردهاند.
از آنجا كه در زندگي جمعي سرنوشت افراد به هم مربوط است و به قول معروف، افراد در سرنوشت يكديگر اثر دارند، حق نظارت در اعمال ديگران، حق طبيعي و از آثار زندگي اجتماعي است.
به بيان ديگر، در جامعه، هر ضرر فردي امكان اين را دارد كه به صورت يك “زيان اجتماعي” در آيد؛ زيرا با توجه به پيوندهاي اجتماعي، هيچ گناه و انحرافي در نقطهي خاصّي محدود نخواهد ماند؛ بلكه هر چه باشد بسان آتشي ممكن است به نقاط ديگر سرايت كند؛ يعني انحراف يك فرد، علاوه بر اين كه به خود وي ضرر ميزند، جامعه نيز از رفتار انحرافي او زيانمند ميشود. براي توضيح بهتر به اين نكته توجه كنيد: هنگامي كه در جامعه، فردي به مرض مسري همانند وبا و طاعون و ايدز گرفتار ميشود، براي پيشگيري از شيوع بيماري، فرد مبتلا را فورا از ديگران جدا ميكنند و تحت معالجه قرار ميدهند و اقدام به نابودي ميكروبهاي آن مرض مينمايند و عقل نيز اين كار را ميستايد و بر لزوم آن حكم ميكند. مرضهاي روحي و انحرافات اخلاقي نيز به همين منوال است؛ اگر جامعه در برابر آن قرار نگيرد و براي نابودي آن تلاش نكند، به تدريج گسترش يافته و در نهايت سقوط و فساد جامعه را به دنبال خواهد داشت. به همين دليل، عقل و منطق به افراد جامعه اجازه ميدهد كه در پاك نگهداشتن محيط زيست خود تلاش نمايند.
از پيامبر گرامي اسلام نقل شده كه فرمودند: “فرد گنهكار در جامعه همانند كسي است كه با جمعي سوار كشتي شود و به هنگامي كه در وسط دريا قرار گيرد، تبري برداشته و به سوراخ كردن موضعي كه در آن نشسته است بپردازد؛ هرگاه به او اعتراض كنند، در جواب بگويد من در سهم خودم تصرف ميكنم و اگر ديگران او را از اين عمل بازندارند، طولي نميكشد كه آب دريا به داخل كشتي نفوذ كرده و يكباره همگي در دريا غرق خواهند شد"(2).
پيامبر اكرمصلي الله عليه وآله با اين تمثيل جالب، منطقي و عقلي بودن وظيفهي امر به معروف و نهي از منكر را مجسم ساخته و حق نظارت فرد بر اجتماع را يك حق طبيعي كه ناشي از پيوند سرنوشتها است ميداند؛ بنا بر اين انجام اين فريضهي الهي و عقلي نه تنها معارض و مزاحم آزاديهاي فردي نيست، بلكه وظيفهاي است كه افراد در برابر يكديگر دارند. علاوه بر اين، اسلام چون استكمال معنوي انسان را جز از مسير اختيار قابل وصول نميداند بيش از هر مكتب حقوقي - سياسي ديگر بر “آزاديهاي قانوني و حقوقي انسانها” تأكيد ميورزد و آن را يكي از مباني حقوق خود ميداند؛ امّا آزادي حد و حدودي دارد و اگر كسي بخواهد از آن سوء استفاده كند، طبعاً جامعه در برابر او ميايستد و اين يكي از اين حدود امر به معروف و نهي از منكر است.
به گفتهي يكي از بزرگان، “آن چه اين آزادي را محدود ميكند، فقط مصالح مادّي و معنوي جامعه است و اين بدان معناست كه هر فرد، تا زماني كه به مصالح جامعه زيان نرساند، از لحاظ حقوقي و قانوني آزاد است و اين آزادي حقوقي و قانوني، البته با مسئوليت الهي و اخروي منافات ندارد. اين اصل بايد در همهي شئون جامعه (سياست، اقتصاد، تعليم و تربيت و…) رعايت شود"(3). اين همان آزادي در چارچوب قوانين اجتماعي صحيح است. از آنجا كه همهي افراد جامعه حق دارند استكمال يابند، نبايد گذاشت كه عمل ناپسندي علناً و در حضور ديگران انجام بگيرد و اثرات سوء و نامطلوب بر اذهان و نفوس آنان بر جاي بگذارد؛ در نتيجه امر به معروف و نهي از منكر نه تنها با آزادي افراد در تعارض نيست، بلكه در راستاي تأمين آزادي آنان است.
پينوشتها:
1) نهجالبلاغه، تحقيق فيضالاسلام، ص 1263، حكمت 366
2) ناصر مكارم شيرازي و ديگران، تفسير نمونه، ج 3، ص 50
3) استاد محمدتقي مصباح يزدي، جزوهي حقوق و سياست، ص 2007
ده ویژگی امام حسین (ع) از زبان حضرت مهدی(عج)
رحوم شیخ عباس قمی در کتاب گرانسنگ «نفس المهموم» عباراتی از زیارتنامه سیدالشهدا(علیه السلام) میآورد که در انتساب آن به حضرت مهدی(عج) تردید ندارد؛ در این زیارتنامه 10 ویژگی برای امام حسین(علیه السلام) بیان شده است..
برای شناخت ماهیت وجودی هر شخصی، باید به نزدیکترین کسان او رجوع کرد و با شنیدن گفتههایی که در آن تنها صدق گفتار مشاهده میشود، میتوان افراد شناخت. بر همین اساس، پناه بردن به کلام معصومین(علیهم السلام) بهترین مرجع و منبع برای شناخت امامان معصوم(علیهم السلام) است.
امام حسین (علیه السلام) نیز به دلیل اثرگذاری خاصی که در مکتب شیعه دارد، و چگونگی زندگی، قیام و شهادتی که داشت، بسیار مورد سؤال امامان بعد از خود قرار گرفت تا شناخت شیعیان از امام سوم خود، بیشتر شود و هر یک از اولاد معصوم ایشان نیز به دنبال ارائه بهترین توصیف در باره شخصیت نورانی سیدالشهدا(علیه السلام) بودند. در این نوشتار به صورت خلاصه، اظهارات حضرت ولی عصر(عج) در باره جد شهیدشان برای بازشناسی شخصیت امام حسین (علیه السلام) ارائه شود.
از بهترین توصیفاتی که راجع به حضرت امام حسین (علیه السلام) شده، زیارتنامهای است منسوب به حضرت ولی عصر(عج). مرحوم شیخ عباس قمی در کتاب گرانسنگ خود «نفس المهموم» عباراتی از این زیارت را بدون هیچ تردیدی به حضرت مهدی(عج) نسبت میدهد، آنجا که امام مهدی(عج) می فرماید:
«کُنتُ لِلرَّسُولِ وّلَداً و لِلقُرآن سَنَداً وَ للاُمَّة عَضُداً وَ فِی الّاعَهة مُجتَهِداً حافِظاَ لِلعَهد وَ المیثاق ناکِباَ عَن سُبُلِ الفُسّاق تَناوه تأوه المَجهُود طَوِیل الرُکُوع وَ السُّجُود زاهِداَ فِی الدُّنیا ژُهدَ الرّاحِل عَنها ناظِراَ بِعَین المُستَوحِشِینَ مِنها»؛ تو ای حسین! برای رسول خدا فرزند و برای قرآن سند و برای امت بازویی بودی، در طاعت خدا تلاشگر و نسبت به عهد و پیمان حافظ و مراقب بودی، از راه فاسقان سر بر میتافتی، آه میکشیدی، آه آدمی که به رنج و زحمت افتاده، رکوع و سجود تو طولانی بود، زاهد و پارسای در دنیا بودی، زهد و اعراض کسی که از دنیا رخت برکنده است، با دیده وحشتزدگان بدان نگاه میکردی.
او سند و پشتوانه قرآن بود. قرآن، با اتکا به وجود مقدس امام حسین(علیه السلام)، در جهان استقرار و گسترش یافت و هر آنچه را که قرآن کریم، در قالب الفا1 بیان فرموده در وجود مطهر حسین(علیه السلام) رؤیت و مشاهده میشود
حضرت مهدی(عج) در این عبارات، جد بزرگوار خویش را با 10 عنوان توصیف میکند:
1. امام حسین(علیه السلام)، فرزند سول خدا (صلی الله علیه وآله) بود، او نواده پیامبر اکرم به شمار میرفت، و رسول خدا او را فرزند خویشتن میخواند.
2. او سند و پشتوانه قرآن بود. قرآن، با اتکا به وجود مقدس امام حسین(علیه السلام)، در جهان استقرار و گسترش یافت و هر آنچه را که قرآن کریم، در قالب الفاظ بیان فرموده در وجود مطهر حسین(علیه السلام) رؤیت و مشاهده میشود.
3. آن حضرت بازوی امت بود، امت اسلامی با وجود حضرت حسین(علیه السلام) دارای بازویی پر توان و قدرتمند بوده و هست و به همین دلیل میتواند همه قدرتهای ضد خدایی را در هم بشکند و نابود سازد.
4. امام حسین(علیه السلام) در راه اطاعت پروردگار، سخت کوش و تلاشگر بود. دعا، نیایش، ابتهال، نماز و مناجات شبانه وی در تاریخ، ضبط شده و خود مایه اعجاب آدمی است.
5. آن بزرگوار نگهدار عهد و میثاق بود. عهد و پیمان با خداوند یا با مردم را هرگز نقض نکرد و ثابت و استوار روی پیمان خویشتن میماند و وفا میکرد.
6. او از راه و روش فاسقان و فاجران رویگردان بود. هرگز روی به آنان نیاورد و تمایل به سوی آنان نکرد و چطور ممکن است کسی که فناءفیالله پیدا کرده به مخالفان فرمان پروردگار روی بیاورد و به آنان تمایل پیدا کند؟!
7. امام حسین (علیه السلام) دردمندانه آه میکشید، چون ناله کسی که سخت به رنج و زحمت افتاده و بار سنگینی از غصه و اندوه در دل دارد و در سینهاش جراحتی التیامناپذیر است.
سیدالشهداء (علیه السلام) نسبت به دنیا زاهد، بیرغبت و بیعلاقه بود دنیا در نظر مبارک و خدابین آن حضرت، جلوه و جلا و فروغ و بهایی نداشت، چنان از دنیا اعراض کرده بود که گویا به کلی از آن برکنده شده و قدم در سرای ابدی و جهان آخرت گذاشته است
8. رکوعها و سجدههای طولانی داشت، مدتها در حال رکوع و سجود میماند و ذکر خدا میکرد. به نظر میرسد که این جمله، رمز شوق عمیق و ریشهدار آن بزرگوار به معبود و محبوب حقیقیاش خداوند متعال است و چون از خلوت با خدا و انس به ذات لایزال او لذت میبرد از این رو سجده را ـ که خلوت با خداست ـ طول میداده و احساس خستگی نمیکرده است.
9. سیدالشهداء (علیه السلام) نسبت به دنیا زاهد، بیرغبت و بیعلاقه بود دنیا در نظر مبارک و خدابین آن حضرت، جلوه و جلا و فروغ و بهایی نداشت، چنان از دنیا اعراض کرده بود که گویا به کلی از آن برکنده شده و قدم در سرای ابدی و جهان آخرت گذاشته است.
10. آنجا که نظر دیگران نظر خریداری و نگاه عاشقانه بود، نظر آن بزرگوار به دنیا نظر انسان وحشتزده بود و نگاهش، نگاه دلبریدگان از آن، و بالاخره او از دنیا و زرق و برق آن در فرار بود که این چیزها در چشم انسان دریادلی چون امام حسین(علیه السلام) کمترین فروغی ندارد.
منبع : گروه دین تبیان