مناسبتها ,واعمال ماه صفر
ماه صفر دومین ماه قمری است که برای آغاز آن اعمالی ذکر شده از جمله نماز، روزه و خواندن قرآن. حوادث تاریخی فراوانی در ماه صفر رخ داده است که در ادامه این مقاله به برخی از آنها اشاره میشود.
روز اول ماه: خواندن نماز اول ماه که آن دو رکعت است، در رکعت اول بعد از «حمد» سی مرتبه سوره «توحید» و در رکعت دوم بعد از «حمد» سی مرتبه سوره «قدر» بخواند و بعد از نماز صدقه ای در راه خدا بدهد،هر کس چنین کند، سلامت خود را در آن ماه از خداوند متعال گرفته است.
وارد کردن سر مطهر امام حسین علیه السلام به شام، ورود اهل بیت علیهم السلام به شام، شهادت زید بن علی بن الحسین علیهم السلام (به روایتی)، آغاز جنگ صفین (بنا بر روایتی)
دوم صفر: مجلس یزید لعنتالله علیه بنا بر نقلی، شهادت زید بن علی بن الحسین علیهم السلام ( به روایت دیگر)
سوم صفر: ولادت حضرت امام محمد باقر علیه السلام 57 هجری قمری به روایتی.
پنجم صفر: شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها و لعنةالله علی قاتلیها، 61 هجری.
ششم صفر: صدور توقیع امام عصر ارواحنا لتراب مقدمه الفداء به حسین بن روح.
هفتم صفر: ولادت امام موسی کاظم علیه السلام 128 هجری، شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام بنابر نقل بحار، وفات آیتالله العظمی مرعشی نجفی 1411 قمری.
هشتم صفر: وفات حضرت سلمان فارسی (سلمان محمّدی ) رضیالله عنه 35 هجری قمری
نهم صفر: شهادت عمار یاسر رضیالله عنه در جنگ صفین 37 هجری، شروع جنگ نهروان 38 هجری قمری.
دوازدهم صفر: وفات هارون برادر حضرت موسی علیهماالسلام.
سیزدهم صفر: اختیار حکمین در صفین و حیله عمروعاص.
هجدهم صفر: شهادت اویس قرنی در جنگ صفین 37 هجری قمری.
بیستم صفر: اربعین حسینی.
بیست و دوم صفر: صدور توقیع شریف امام عصر ارواحنا لتراب مقدمه الفداء برای مرحوم شیخ مفید اعلی الله مقامه 420 قمری.
بیست و سوم صفر: پی کردن ناقه حضرت صالح نبی علیه السلام توسط قومش - گرفتار شدن حضرت یونس علیه السلام در شکم ماهی.
بیست و چهارم صفر: شدّت یافتن بیماری حضرت رسول اعظم صلی الله علیه و آله و سلّم.
بیست و ششم صفر: دستور پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلم به لشکر اسامه جهت آماده شدن در جنگ با رومیان( بنابر نقل واقدی 11 هجری) ، سالروز انقراض حکومت امویان.
بیست و هشتم صفر: رحلت جانسوز رحمت للعالمین پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم در روز دوشنبه 28 صفر سال 11 هجری قمری - شهادت مظلومانه سبط اکبر امام مجتبی علیه السلام 50 قمری.
(سیام / بیست و نهم ) صفر: شهادت امام رضا علیه السلام 203 هجری قمری
ماه صفر را از ایام سوگواری سال میدانند
جستجو گر حدیثی میزان
جهت استفاده از این جستجو گر حدیثی میزان را کلیک نمایید
دعای سفره امام سجاد (سلام الله علیه)
عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ (علیه السلام) أَنَّهُ كَانَ إِذَا طَعِمَ قَالَ :
«الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَطْعَمَنَا وَ سَقَانَا وَ كَفَانَا وَ أَيَّدَنَا وَ آوَانَا وَ أَنْعَمَ عَلَيْنَا وَ أَفْضَلَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي يُطْعِمُ وَ لا يُطْعَمُ».
از امام زین العابدین(ع) روایت شده که هنگام غذا خوردن عرض می کرد:
«سپاس خدایی را که به ما غذا داد و سیراب نمود و به ما کمک کرد و پناه داد و نعمت ارزانی کرد و برترین حمدها از آن خدایی که [دیگران را] غذا می دهد و خود از غذا بی نیاز است».
من لا یحضره الفقیه، ج3، ص358
چگونه به پرسشهاي کودکان پاسخ دهيم؟
* چگونه به پرسشهاي کودکان پاسخ بدهيم؟
معمولاً از سن 3 سالگي، سؤالهاي بچهها از والدينشان شروع ميشود كه گاهي خستهكننده است و والدين نميدانند چطور به آن پاسخ دهند.
بيشتر سؤالهايي كه بچهها در سنين پايين ميپرسند، مفهوم سؤال و نياز به پاسخ ندارد، بلكه آنها ميخواهند با والدينشان ارتباط برقرار كنند، اما والدين متوجه اين موضوع نيستند. نكته مهمي كه والدين بايد به آن توجه داشته باشند، اين است كه قرار نيست به تمام سؤالهاي بچهها پاسخ داد و دوم آنكه نبايد فرض كنيم بايد در مورد همه علوم اطلاعات داشته باشيم. در چنين شرايطي ميتوانيم به فرزندمان بگوييم: «من نميدانم»، «چه جالب! اين سؤال چطور به ذهنت رسيد؟»، «ميتواني از معلم مهد كودكت بپرسي»، «بزرگتر شدي، خودت جوابش را ميفهمي» و … .
اشتباهي كه والدين معمولاً مرتكب ميشوند، اين است كه تصور ميكنند بايد «كامل» باشند! درحالي كه پدر و مادر بايد «كافي» باشند. «پدر و مادر كامل» هميشه در دسترس بچهها هستند و همه نيازهايشان را بدون چون و چرا برآورده ميكنند و اين اصلاً درست نيست؛ چون بچهها را وابسته بار ميآورند و اعتماد به نفس آنها كم ميشود. «والدين كافي»، حمايت و علاقهمنديشان را به بچهها اعلام و در مواردي كه ضروري است، به آنها كمك ميكنند، در اين صورت بچهها هم خيلي راحت ميپذيرند كه ممكن است مادرشان در مورد موضوعي اطلاعات نداشته باشد و «نميدانم» گفتن او برايشان قابل هضم است و ميفهمند قرار نيست تمام خواستههايشان برآورده شود.
ما تحــریم را شکســـــت می دهیم.
حضرت آیتالله خامنهای مدظله العالی: البته ما مشکلات اقتصادی و عیوبی همچون «اقتصاد نفتی»، «ضعیف بودن فرهنگ صرفهجویی» و «اسراف» در جامعه داریم اما این موارد، عیب واقعی نیستند؛ عیب واقعی «بنبست» است که البته در کشور بنبست وجود ندارد.
ایشان با تأکید بر اینکه عدهای در تلاش برای القای این تفکر به جوانان هستند که هیچ راهحلی جز پناه بردن به دشمن وجود ندارد، گفتند: دشمن میخواهد ملت ایران را به این جمعبندی برساند که در کشور بنبست است و هیچ راهی جز زانو زدن و تسلیم شدن در مقابل آمریکا وجود ندارد.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: من صریحاً اعلام میکنم، کسانی که در داخل، این فکرِ مطلوب و محبوب دشمن را ترویج میکنند، در حال انجام دادن بزرگترین خیانت در حق کشور و ملت هستند.
ایشان در ادامه به موضوع تحریمهای آمریکا اشاره کردند و افزودند: وضع تحریمها به این معنا است که دشمن هیچ راه دیگری برای مقابله با نظام اسلامی به غیر از تحریم اقتصادی ندارد اما همین تحریمهای اقتصادی نیز شکنندهتر از اقتصاد ملی ما است.
رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: اقتصاد ملی کشور میتواند تحریم را شکست دهد و به حول و قوهی الهی، تحریمها را شکست خواهیم داد و شکست تحریم به معنای شکست آمریکا است و آمریکا باید با این شکست، یک سیلی دیگر از ملت ایران بخورد.
تکیه بر دشمن ممنوع.
رهبر انقلاب: دشمن میخواهد ملت ایران را به این نتیجه برساند که بنبست است، راهحلی وجود ندارد مگر زانو زدن و تسلیم شدن در مقابل آمریکا/ من به حول و قوه الهی و به کمک شما، تا جان و توان در بدن دارم نخواهم گذاشت این اتفاق در کشور بیفتد/ دشمن برای مقابله با جمهوری اسلامی بعد از کنکاش فراوان، به تحریم رسیده است. اقتصاد ملی ما میتواند تحریم را شکست دهد و شکست تحریم، شکست آمریکا است و آمریکا یک سیلی دیگر از ملت ایران خواهد خورد.
نمی از یم زبور آل محمد صلی الله علیه وآله
امام سجاد علیه السلام در دعای بیستم (دعای مكارم الاخلاق) چنین می گوید:
«خدایا! بر محمد و آل او درود بفرست و مرا بر آنكه بر من ستم روا دارد، دستی (نیرویی) و بر آنكه با من ستیزه جوید، زبانی [و برهانی] و بر كسی كه با من دشمنی و عناد ورزد، پیروزی عطا كن، و در برابر آن كس كه نسبت به من، به حیله گری و بد اندیشی بپردازد راه و تدبیر و در برابر كسی كه بر من آزار رساند، نیرو عنایت كن و در برابر عیب جویانی كه بر من عیب جویی و ناسزا گویی می كنند، توان تكذیب [و رد سخنان آنها] و در برابر خطر تهدید دشمنان، به من امنیت عطا فرما….»
در واقع، این بخش از دعا شكوائیه ای است از حضرت در برابر زورگوییهای حكومت و كارگزاران عبدالملك؛ نظیر «هشام بن اسماعیل مخزومی.» حاكم مدینه، و از این جهت بار سیاسی دارد.
یا در دعای عرفه (دعای چهل و هفتم) چنین می گوید: «پروردگارا! درود فرست به پاك ترین افراد خاندان پیامبر كه آنان را برای رهبری امت و اجرای اوامر خود برگزیده ای و آنان را خزانه داران علمت، نگهبانان دینت، جانشینان خود در زمین، و حجتهای خویش بر بندگانت قرار داده ای، و به خواست خود، آنان را از هر گونه پلیدی یكباره پاك كرده ای و آنان را وسیله ارتباط با خود و راه بهشت خویش قرار داده ای… خدایا! تو در هر زمان دین خود را به وسیله امامی تایید فرموده ای كه او را برای بندگانت رهبر و پرچمدار، و در جهان گیتی مشعل هدایت قرار داده ای، پس از آنكه او را با ارتباط غیبی، با خود مرتبط ساخته ای و او را وسیله خشنودی خود قرار داده ای و پیروی از او را واجب كرده ای، و از نافرمانی او بیم داده ای، و به اطاعت از اوامر و پذیرش نهی او دستور داده ای، و مقرر داشته ای كه هیچ كس از او سبقت نگیرد، و هیچ كس از پیروی او واپس نماند [و سرپیچی ننماید] …»
حضرت در این دعا با بیان نقش و موقعیت ویژه رهبران الهی و امامان از خاندان نبوت و امتیازهای آنان با دقت تمام شروعیت حكومت زمامداران وقت را نشانه رفته و نشان داده است كه مشروعیت حكومت با انتخاب الهی به دست می آید، نه از طریق زور و قدرت و نه حتی از راه جمع آوری آرای مردم.
با چه کسانی مشورت کنیم؟
مسلم است كه هر كس نميتواند طرف مشورت قرار گيرد، زيرا گاه بعضي از اشخاص نقاط ضعفي دارند كه مشورت با آنها مايهي بدبختي و عقب افتادگي است.
* مشورت
موضوع مشاوره در اسلام از اهميت خاصي برخوردار است چنانچه پيغمبر اكرم اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ با قطع نظر از وحي آسماني آنچنان فكر نيرومندي داشت كه هيچگاه نياز به مشاوره پيدا نميكرد، ولي براي اينكه از يك سو مسلمانان را به اهميت مشورت متوجه سازد تا آن را جزء برنامههاي اساسي زندگي خود قرار دهند و از سوي ديگر نيروي فكر و انديشه را در افراد پرورش دهد، در امور عمومي مسلمانان كه جنبهي اجراي قوانين الهي داشت (نه قانونگزاري) جلسهي مشاوره تشكيل ميداد و مخصوصاً براي رأي افراد صاحب نظر ارزش خاصي قائل بود تا آنجا كه گاهي به احترام آنها از رأي خود صرف نظر ميكرد، چنانكه نمونهي آن در جنگ «احد» اتفاق افتاد و ميتوان گفت كه يكي از عوامل موفقيت پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ در پيشبرد اهداف اسلامي همين بود.
چگونه الگوي مناسبي براي فرزندانمان باشيم؟
وقتي بچهها، بهخصوص دختربچهها، اين جملههاي انتقادي والدين در مورد ظاهرشان را ميشنوند، حس ميکنند زيبايي از علم يا اخلاق اولويت بيشتري دارد و ناخودآگاه توجه بيش از حدي به ظاهر خود پيدا ميكنند.
* چگونه الگوي مناسبي براي فرزندانمان باشيم؟
ضمير بچهها مانند يک لوح سفيد و خالي است و مي توان به سادگي بازتاب رفتار ما بزرگ ترها را در لوح پاک وجودشان ديد. روانپزشکان کودک عقيده دارند آنچه والدين و اطرافيان نزديک يک بچه انجام مي دهند يا مي گويند، ميتواند تأثير مستقيمي بر شکلگيري شخصيت او داشته باشد.
* خودانتقادی ظاهری
برخي والدين مدام چنين جمله هايي را در خانه و پيش روي فرزندان خود تکرار ميکنند: «چقدر بيني بزرگي دارم»، «کاش کمي لاغرتر بودم»، «کاش قدم بلندتر بود» و جملههاي ديگري از اين قبيل.
وقتي بچهها، بهخصوص دختربچهها، اين جملههاي انتقادي والدين در مورد ظاهرشان را ميشنوند، حس ميکنند زيبايي از علم يا اخلاق اولويت بيشتري دارد و ناخودآگاه توجه بيش از حدي به ظاهر خود پيدا ميكنند. ترس از چاق شدن، جوشزدن و حتي کوتاه ماندن قد، ممکن است خيلي از دختربچههاي در سن رشد را دچار اختلال در خورد و خوراک کند.
* مقايسه کردن همه چيز
مقايسه کردن بچهها با همسن و سال هاي آنها از بدترين عادتهاي والدين است. وقتي شما مدام فرزند خود را با بچههاي اقوام يا همسايهها مقايسه ميکنيد، هم اعتماد بهنفس او را کاهش ميدهيد و هم فرزندتان را تا آخر عمر از فردي که با او مقايسه شده، متنفر ميکنيد.
والدين بايد بپذيرند استعداد و توانايي همه بچهها يکسان نيست، ممکن است فرزند شما در درس رياضي ضعيف باشد اما نقاشيهاي بسيار زيبايي بکشد. يکي از مهمترين وظيفههاي والدين اين است که استعدادهاي فرزند خود را بشناسند و او را در رسيدن به اهداف و علاقههايش راهنمايي و تشويق کنند.
* بحث و جدل بيش از حد
خيلي از والدين مدام با فرزندان يا همسر خود بر سر مسايل کوچک و بزرگ بحث ميکنند و آنقدر بحث را ادامه ميدهند تا طرف مقابل خسته شود و کوتاه بيايد! اين عادت غلط، هم استرس زيادي به بچهها وارد ميکند و هم باعث ميشود حس کنند بايد براي به کرسينشاندن حرفهاي خود تا جايي که ميتوانند، بامنطق يا بيمنطق، با ديگران بحث و مشاجره کنند.
يکي از سادهترين راههاي حل مشكلات در زندگي، تشکيل جلسههاي خانوادگي گفتوگو و مشورت است. به اين ترتيب بچهها حس ارزشمندبودن ميکنند و ياد ميگيرند ميتوان تمام مشکلات ريز و درشت زندگي را با مشورت و همفکري اعضاي خانواده حل کرد.
* بدگويی از ديگران
وقتي شما فردي را که در جمعتان حضور ندارد، نقد ميکنيد، اجازه هر نوع دفاعي را از او ميگيريد و حق هرگونه بدگويي را براي خودتان قائل شدهايد. بچهها با ديدن چنين رفتارهايي سخنچيني و غيبت را ميآموزند و به راحتي در زندگي آينده خود اخلاق را زير پا ميگذارند. ضمن اينکه ممکن است ذهنيت فرزندتان در مورد فردي که از او بدگويي ميکنيد تا آخر عمر خراب شود؛ بهخصوص اگر آن فرد يکي از نزديکان مانند پدر يا مادربزرگ، عمه يا خاله و … او باشد.
منبع: هفته نامه افق حوزه
نقش زن در تأمین سکینت و آرامش منزل
حضرت آیت الله جوادی آملی در جلسه درس تفسیر خود در مسجد اعظم، به ادامه تفسیر آیات سوره مبارکه طلاق پرداختند و بیان داشتند: در جریان طلاق گرچه اصل صحتش را دین امضا کرده، اما آن را در حدّ ضرورت اخلاقی دانسته تا جایی که اگر به آن حد ضرورت نرسد و کسی تنها از روی دواعی نفسانی بخواهد طلاق بدهد، در روایات، ائمه(ع) فرمودند مثل آن است که با دست خود خانه خود را ویران کند.
معظم له ادامه دادند: در بعضی از روایات فرمودند اگر طلاقی در خانهای رخ داد، عرش خدا متزلزل میشود؛ مستحضرید که عرش خدا مرکز فرمانروایی ربوبیت الهی است که ﴿اسْتَوَی عَلَی الْعَرْشِ﴾، از آنجا جهان را اداره میکند، وقتی عرش خدا متزلزل شد یعنی کل نظام آسیب میبیند، بنابراین مسئله طلاق یک مسئله عادی نیست.
ایشان تصریح داشتند: آنچه جلوی طلاق را میگیرد ادب، رحم و محبت است که فرمود: ﴿وَ جَعَلَ بَینَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً﴾؛ این دو عامل است که اساس خانواده را حفظ میکند: یکی دوستی عاقلانه نسبت به هم؛ ﴿جَعَلَ بَینَكُمْ مَوَدَّةً﴾، یکی گذشت مهربانانه از لغزش یکدیگر، ﴿وَ رَحْمَةً﴾.
حضرت آیت الله جوادی آملی با اشاره به نقش زن در تأمین سکینت و آرامش منزل اذعان داشتند: مسئولیت تأمین سکینت و آرامش منزل را ذات اقدس الهی به عهده خانمها و زنها سپرد که فرمود: ﴿خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَیها﴾، مسکن را مرد تهیه میکند، ولی سکینت منزل به عهده زن است و این با ادب، با اخلاق و با عاطفه ممکن می شود.