شما دوست نداری من برم بهشت؟
آرمان نشست روی زمین و خودش را انداخت روی پاهای او. خواست آنها را ببوسد، اما مادر اجازه نداد و پایش را کشید. آرمان خواهش کرد و گفت: مگه نمیگن بهشت زیر پای مادره. شما دوست نداری من برم بهشت؟
ششم آبان ماه، سالروز شهادت طلبه شهید آرمان علی وردی است که در این مطلب به یکی از خاطرات این شهید والامقام اشاره خواهیم کرد:
تقویم را نگاه کرد رفت توی فکر. یکی یکی گزینهها را کنار گذاشت تا رسید به انگشتر عقیق سرخ.
پولهایش را جمع کرد و بالاخره انگشتر را خرید.
روز تولد حضرت فاطمه (س) که رسید، پیش مادرش رفت و گفت: چشمات رو ببند.
مادر که چشمهایش را بست، آرمان دستش را گرفت و شروع به بوسیدن کرد.
مادر دستی روی سرش کشید و گفت: نکن عزیزم.
آرمان سرش را بلند کرد انگشتر را گذاشت توی دست مادر و گفت «مبارکه».
چشمهای مادر پر از خوشحالی بود و داشت از تماشای پسرش لذت میبرد.
باز هم آرمان نشست روی زمین و خودش را انداخت روی پاهای او.
خواست آنها را ببوسد، اما مادر اجازه نداد و پایش را کشید.
آرمان خواهش کرد و گفت: مگه نمیگن بهشت زیر پای مادره. شما دوست نداری من برم بهشت؟
منبع: کتاب آرمان عزیز- خبرگزاری حوزه،
خوش گفتاری در قرآن کریم (بخش اول)
یکی از صفات بسیار موثر در ارتباط با دیگران، خوش گفتاری است. خوش گفتاری به معنای آن است که انسان کلام خوب را خوب بزند. با ما همراه باشید تا در مورد خوش گفتاری در قرآن کریم بیشتر بدانید.
خوش گفتاری زمینه ساز یک ارتباط سالم و باثبات است.
بزرگترین مصیبت؛ لذت نبردن از مناجات با خدا
بزرگترین مصیبت برای انسان این است که از مناجات با خدای خویش لذّت نبرد. حضرت موسی«علیهالسّلام» برای مناجات با خدا میرفت، یک بیادبی به او گفت: از طرف من به خدا بگو: چقدر گناه کنم و تو کیفر نکنی؟! حضرت موسی«علیهالسّلام» رفت، مناجات کرد و قصد بازگشت داشت که از سوی خدای متعال خطاب شد: چرا پیام بندهام را نمیرسانی؟ گفت: خدایا تو میدانی او چه گفت. خداوند فرمود: به او بگو: بالاترین بلا را بر تو نازل کردهام و تو نمیفهمی! بلا و کیفر تو این است که از مناجات با من لذّت نمیبری و تو توجّه به این مصیبت نداری.
عبایی که رهبر معظم انقلاب به شهید بیاضیزاده اهدا کرد
حوزه/ وقتی از حجتالاسلام سعید بیاضیزاده نخستین شهید مدافع حرم استان کرمان خواستند تا عبای اهدایی رهبر معظم انقلاب اسلامی را به خانواده نشان دهد، گفته بود که خود را لایق آن عبا ندانسته و آن را به استادش هدیه داده است.
، حجتالاسلام سعید بیاضیزاده نخستین شهید روحانی مدافع حرم استان کرمان است. او پنجم تیر سال ۱۳۷۳ در روستای حجت آباد از توابع بخش مرکزی شهرستان انار در استان کرمان دیده به جهان گشود.
دوران ابتدایی را در همان روستا گذراند. از ۱۱ سالگی برای گذراندن مقطع راهنمایی به مدرسه نمونه دولتی و خوابگاه در شهرستان انار رفت. وی با روحانیونی که در مدرسه نماز میخواندند درباره ادامه تحصیل صحبت کرد و تصمیم گرفت به حوزه علمیه برود.
اصغر بیاضیزاده پدر این شهید مدافع حرم گفت: وقتی سعید گفت میخواهد برای ادامه تحصیل به حوزه علمیه برود، ما که علاقه داشتیم فرزندمان لباس پیامبر بپوشد، قبول کردیم. او پس از گذراندن چند مرحله آزمون، مصاحبه و قبولی در امتحانات، برای ادامه تحصیل به قم رفت. پایه اول را به جای ۶ سال در پنج سال تمام کرد. پایه بعد را هم سه ساله خواند. درس خارج را شروع کرده بود که شهید شد.
وی درباره خصوصیت اخلاقی فرزندش اظهار داشت: پسرم از کودکی منضبط و با اخلاق بود؛ از ۱۰ سالگی دعای توسل و زیارت عاشورا را حفظ بود و به مسجد میرفت. سعید واقعا دوست داشتنی و خوش اخلاق بود به طوری که همه شیفته اخلاق و رفتارش میشدند.
بیاضیزاده با بیان اینکه سعید همیشه از مادر و خواهرانش میخواست؛ پیرو راه حضرت زینب (س) باشند، افزود: او ارادت خاصی به رهبر معظم انقلاب داشت و تاکید میکرد باید به حرفهای حضرت آقا عمل کنیم؛ چرا که ایشان نائب امام زمان (عج) هستند.
پدر این شهید مدافع حرم گفت: سعید یک روز با جمعی از نخبگان برای دیدار مقام معظم رهبری دعوت شد. او که عبای خود را نبرده بود، رهبری به او یک عبا هدیه دادند. وقتی به خانه آمد از او خواستیم عبای اهدایی رهبر را به ما نشان دهد که او گفت «من لیاقت آن عبا را نداشتم و آن را به استادم هدیه کردم».
بیاضیزاده درباره انگیزه حجت الاسلام بیاضیزاده برای اعزام به سوریه گفت: سعید وقتی به حوزه میرفت، راوی دفاع مقدس بود و سه سال به عنوان راوی به راهیان نور اعزام شد. به کربلا هم زیاد میرفت، حتی در ماه رمضان سال ۹۴ با رزمندگان عراقی در سامرا یک ماه جبهه بود. او همیشه از شهدا صحبت میکرد و وقتی از عراق بازگشت با ما صحبت کرد و گفت باید به سوریه بروم.
وی افزود: با اینکه میدانستم احتمال شهادت سعید وجود دارد، مخالفت نکردم. چون برادر و پسر برادرم در دروان دفاع مقدس به شهادت رسیدند. خودم هم زمان جنگ به درجه جانبازی نائل شدم، اما مادر سعید نگران بود. وقتی سعید با مادرش درباره امام حسین (ع) و حضرت زینب (س) صحبت کرد و گفت «قصد دارد به وظیفه خود عمل کند» او هم راضی شد که به سوریه برود.
پدر این شهید مدافع حرم گفت: اولین باری که سعید به سوریه رفت، بعد از اتمام ماموریت برای ماموریت دوم هم آنجا ماند و ۴۵ روز بعد به خانه برگشت. در این مدت چند روز در منزل بود. با هم به مشهد رفتیم و بعد به یک اردوی جهادی رفت. بعد از آن هم برای دعای عرفه به کربلا سفر کرد و هنگامی از کربلا بازگشت گفت «میخواهم به سوریه بروم».
بیاضیزاده ۲۶ شهریور سال ۱۳۹۵ برای بار آخر به عنوان روحانی تبلیغی تیپ فاطمیون راهی سوریه شد و در چنین روزی در سال ۹۵ در منطقه حمات سوریه از ناحیه سر مورد اصابت ترکش خمپاره نیروهای تکفیری قرار گرفت و به شهادت رسید. دشمن حتی خودروی آنها را با لودر واژگون کرد تا از شهادت آنها مطمئن شود، اما دو نفر از همراهان او زنده ماندند. پیکر مطهر این شهید پس از برگزاری مراسم تشییع در گلزار شهدای روستای محمد آباد ساقی از توابع شهرستان انار به خاک سپرده شد.
حوزه نیوز
این روحانی برای دفاع از شهر سر داد
شیخ شریف از اوایل هجوم دشمن با حضور در صحنه نبرد خرمشهر به انحاء مختلف، با تشکیل گروه اللهاکبر، جمعآوری نیروهای پراکنده و فرستادن آنها به خطوط درگیری، تشویق و تشجیع رزمندگان، شرکت مستقیم در مقابله با دشمن، یکی از نامآوران این میدان شده است.
در بیست و سومین روز از جنگ تحمیلی، در محور آبادان، عراقیها از (پل) «مارد» بهطرف آبادان در حال پیشروی هستند و تنها راه ارتباطی (جاده ماهشهر-آبادان) زیر آتش شدید قرار دارد.
اهواز از دو سمت جنوب و غرب زیر آتش توپخانه قرار گرفت و نیروهای دشمن در ۳۰ کیلومتری جنوب اهواز مستقر شدند.
در این روز بستان دیگر سقوط کرد و به تصرف دشمن در آمد و عراقیها حرکت خود را به سوسنگرد ادامه دادند.
در جبهه میانی رزمندگان اسلام با پیشروی در ارتفاعات کوره موش (محور سر پل ذهاب)، ضرباتی به دشمن وارد کردند
نیروهای بسیج روستایی مسلح به تفنگ برنو، طی درگیریهایی با دشمن در جبهه دزفول، تعدادی عراقی را کشته و چند کلاشینکف و بیسیم غنیمت گرفتهاند.
لحظهای تفکر برای تربیت
تربیت به شیوه امام سجاد علیهالسلام(1)
نکته پایانی اینکه دعای 25 صحیفه سجادیه در مورد فرزندان و تربیت آنها نه از زبان یک انسان عادی با علم عادی که از زبان امام معصومی که علمش علم الهی است بیان شده و این یعنی ما انسانهای عادی با علم عادی در امر تربیت نیاز ویژهای به دعا کردن داریم و چهبهتر که دعایی که از زبان معصوم صادر شده بخوانیم که بدون شک هم جامعتر است و هم کاملتر.
پاسخ شنیدنی به یک اشکال درباره امیرالمؤمنین علی(ع)
شهید مطهری: یکی از علمای فارس به تهران آمده و در یکی از مسافرخانههای تهران ساکن شده بود. در اینجا پولش را دزد میزند. مرد محترمی بوده. هیچ کس را هم نمیشناخته که از او کمک بگیرد. میآید فرمان امیرالمؤمنین(ع) به مالک اشتر را روی یک کاغذ اعلا با یک خط بسیار عالی مینویسد که آن را به صدر اعظم وقت اهدا کند. (طبق معمول، آنها هم در مقابل پولی میدادند).
🔸 خیلی روی آن زحمت میکشد. بعد وقت میگیرد و نزد آن آقای صدراعظم میرود. او نگاه میکند و میپرسد چیست؟ میگوید فرمان امیرالمؤمنین(ع) به مالک اشتر است. میفهمد که این برای دریافت کمک آمده. وقتی که همه مراجعهکنندگان رفتند، به فرّاش میگوید در را ببند، هیچ کس داخل نیاید.
🔹به آن آقا میگوید بیا جلو. او را خوب نزدیکش آورد و به آرامی گفت: من از خودت یک چیزی میپرسم. خود علی به این عمل میکرد یا نمیکرد؟ بله، عمل میکرد. گفت: خودش که عمل کرد چه نتیجهای گرفت؟ آیا جز شکست چیزی نصیبش شد که تو حالا این را برای من آوردهای؟
🔸عالم گفت: جوابت را همین جا به تو میدهم. تو چرا این را جلو مردم به من نگفتی؟ صبر کردی مردم بروند. مردم هم که رفتند چرا جلوی نوکرهای خودت نگفتی؟ تازه نوکرهایت را بیرون کردی و آرام به گوشم میگویی. از که میترسی؟ از این مردم میترسی. از چه چیزِ مردم میترسی؟ غیر از همین علی(ع) است که الآن در همین مردم حلول کرده؟
🔹معاویه که مثل تو عمل میکرد الآن کجاست؟ تو خودت هم مجبوری که حالا معاویه را لعنت کنی. ولی علی(ع) به دلیل همین منطقش اکنون زنده است. پس علی(ع) شکست نخورده است. باز هم امروز منطق اوست که طرفدار دارد، پس باز هم حق پیروز است.
📝 استاد مطهری، فلسفه تاریخ، ج۴، ص۲۹۶-۲۹۵ (با تلخیص)
چرا خدا نیازی به عبادت و نماز ما نداره؟
روایت مشهور «الصَّلاةُ عَمودُ الدِّین» از جمله احادیثی است که زیاد شنیده ایم و پیرامون این دستور الهی، سؤالاتی وجود دارد که در شماره های مختلف به انتشار این پرسش ها و پاسخ آنها خواهیم پرداخت.
سؤال: آیا خداوند به عبادت و نماز ما نیاز دارد؟
پاسخ: خیر، فرمان عبادت، نشانهی نیاز خداوند به ما نیست.
در آیه ۸ سوره ابراهیم قرآن میفرماید: «إِن تَکْفُرُوا أَنتُمْ وَ مَن فِی الْأَرْضِ جَمِیعًا فَإِنَّ اللَّهَ لَغَنِیٌّ حَمِیدٌ» اگر شما و همه مردم زمین کافر شوید، همانا خداوند بی نیاز و ستوده است.
و همچنین در آیه ۶ سوره تغابن میفرماید: «فَکَفَرُوا وَ تَوَلَّوا وَّاسْتَغْنَی الله» پس کافر شدند و روی برگرداندند و خداوند (از ایمان و طاعتشان) بی نیاز است.
خداوند نه تنها به ما، بلکه به هیچ چیزی نیاز ندارد، چنانکه در آیه ٩٧ سوره آل عمران میفرماید: «فَانّ اللهَ غَنیّ عَن العالمین».
آری، اگر همه مردم رو به خورشید خانه بسازند چیزی به خورشید اضافه نمیشود و اگر همه مردم پشت به خورشید خانه بسازند، چیزی از خورشید کم نمیشود.
خورشید نیازی به مردم ندارد که رو به او کنند، این مردم هستند که برای دریافت نور و گرما باید خانههای خود را رو به خورشید بسازند.
این تمثیل در مورد آیه ١٤ سوره لقمان نیز بکار رفته که خداوند، نیازی به تشکر ما ندارد و قرآن، بارها به این حقیقت اشاره نموده و فرموده است: هرکس شکرگزاری کند، به سود خود شکرگزاری کرده است.
استاد قرائتی، تمثیلات تفسیر نور، صفحه ۱۱۰
لقمه حلال ظرف پذیرش حق را برای فرزندان فراهم میکند
حجتالاسلاموالمسلمین «علیرضا تراشیون» شامگاه جمعه ۱۶ شهریورماه طی سخنانی در حرم مطهر بانوی کرامت، درباره اهمیت لقمه حلال در تربیت فرزندان اظهار داشت: یکی از بزرگترین سرمایههای هر انسانی در این عالم خاکی فرزندان هستند و طبق روایت چیزی که این مطلب را تجلی میسازد این است که والدین نسبت به تربیت فرزندان یک تکلیف محوری دارند.
والدین مهمترین عنصر تربیتی فرزندان
وی افزود: مهمترین عناصر انسانی در تربیت فرزندان والدین هستند و یکی از حقوق فرزندان این است که تربیت داده شوند به همین خاطر تربیت فرزندان یک وظیفه مهم والدین است.
تراشیون خاطرنشان کرد: تا زمانی که آثار وجودی تربیت در وجود فرزندان است والدین نیز از برکات این آثار بهرهمند خواهند شد اما غفلت از تربیت فرزندان و کمکاری نسبت به تربیت فرزندان باعث میشود شیطان به این مقوله چشم طمع داشته باشد.
اهمیت لقمه حلال در تربیت فرزندان
کارشناس مذهبی حرم مطهر بانوی کرامت یادآور شد: تربیت وابسته به رعایت نکات و اصول خاصی است که اولین نکته آن فراهم نمودن بستر تربیتی آن یعنی لقمه حلال است؛ چراکه لقمه حلال بهتنهایی باعث تربیت نمیشود اما ظرف پذیرش حق را برای فرزند فراهم میکند.
وی در ادامه گفت: سیدالشهدا همواره دشمنان خودشان را نصیحت مینمودند در حالی که دشمنان به سخنان سیدالشهدا گوش نمیکردند که در این وضعیت سیدالشهدا خطاب به لشکریان میفرمایند شکم این جماعت از لقمه حرام انباشته شده است.
لقمه حلال ظرفی پاک برای تربیت
تراشیون با بیان اینکه ظرف تربیت باید پاک باشد تا بتواند پذیرنده سخن حق باشد، تأکید کرد: روزی ناپاک و آلوده باعث میشود فرزند سخنان حق را قبول نکند و دست به نافرمانی بزند در حالی که وظیفه این است که روزی اندک داده شود اما پاک و حلال باشد.
تراشیون یادآور شد: روزی حرام سرعتش در نفوذ به انسان بسیار سریع است و اثرات خود را در رفتار انسان نمایان خواهد کرد.
وی تأکید کرد: تکلیف والدین برای فراهم کردن مقدمات تربیت این است که روزی حلال سر سفره فرزندان گذاشته شود و اگر خدایناکرده روزی ناپاک وجود داشته باشد اولین کسی که روی پلصراط یقه پدر را خواهد گرفت همین فرزندان هستند.
نقش مادر در نورانی کردن لقمه حلال
استاد حوزه علمیه تأکید کرد: نکته دوم دراینخصوص، این است که مادران وظیفه دارند این روزی حلال را نورانی کنند و به خورد فرزندان بدهند و با ذکر خداوند و داشتن وضو این غذا را در مطبخ درست نماید.
تراشیون افزود: رستورانداران دقت نماید کسانی که در مطبخ آنها مشغول فعالیت هستند باید افراد بادقت و ظاهر الصلاح باشند و مالکان غذاخوریها هر کسی برای درستکردن غذا انتخاب نکنند.
وی خاطرنشان کرد: نکته سوم در تربیت فرزندان این است که این فرزندان بر اساس دیدههای خود تربیت میشوند به همین خاطر والدین باید مراقب رفتار و سخنان خود در محیط خانه باشند.
تراشیون تأکید کرد: یکی از قویترین کانالهای دریافتی انسان چشم هستند به همین خاطر فرزندان آنچه را با چشم میبینند در ذهن خود ذخیره و بر اساس آن رفتار خواهد کرد.
سخنران حرم مطهر بانوی کرامت خاطرنشان کرد: نکته چهارم و پنجم دراینخصوص این است که فرزندان باید سخنان خوب بشنوند تا بتوانند سخنان خوب به زبان بیاورند به همین خاطر باید بستر شنیدن سخنان خوب برای آنها فراهم شود.
«شرح حال»غزل جدید رهبر انقلاب
در جریان دیدار رمضانی امسال شاعران با رهبر انقلاب در فروردینماه ۱۴۰۳، حجتالاسلام انصارینژاد از شعرای برجسته کشور که به تازگی کتابی با عنوان «امین شعر انقلاب» تدوین و منتشر کرده، از حضرت آیتالله خامنهای درخواست کرد تا غزل منتشر نشدهای از سرودههایشان را برای انتشار در چاپ جدید این کتاب در اختیار وی قرار دهند. رهبر انقلاب نیز با تقدیر از آقای انصارینژاد با این پیشنهاد موافقت و غزلی از سرودههای معظمله در اختیار این شاعر قرار گرفت.
«شرح حال»
گامی به راه و گامی در انتظار دارم
سرگشته روزگاری پَرگارـوار دارم
دلبستهی امیدی در سنگلاخ گیتی
رَه بیشکیب پویم، دل بیقرار دارم
یک عمر میزدم لاف از اختیار و اینک
چون شمع، اشک و آهی بیاختیار دارم
گو ابرِ غم ببارد تا همنشین عشقم
از غم چه باک دارم کاین غمگسار دارم
نبود روا که گیرم جا در حضیض پَستی
سیلم که هستی خود از کوهسار دارم
سرشارم از جوانی هر چند پیر دهرم
چون سرو در خزان نیز رنگ بهار دارم
از خاک پاک مشهد نقشی است بر جبینم
شادم «امین» که از دوست، این یادگار دارم
سیّدعلی خامنهای