دو آیه تأدیبکننده
امام صادق (علیه السلام) فرمود: خداوند در قرآن بندگان خویش را با دو آیه اختصاص داد و تأدیب فرمود:
🔹 یکی اینکه تا به چیزی علم پیدا نکردهاند تصدیق نکنند (شتابزدگی در تصدیق)
🔸 و دیگر اینکه تا به چیزی علم پیدا نکردهاند، تا به مرحله علم و یقین نرسیدهاند، رد و نفی نکنند (شتابزدگی در انکار).
▫️ خداوند در یک آیه فرمود: «ألَمْ یؤخَذْ عَلَیهِمْ مِیثاقُ الْکتابِ أنْ لا یقُولُوا عَلَی اللهِ إلَّا الْحَقَ» آیا از آنها در کتاب پیمان گرفته نشده که جز آنچه حق است به خداوند نسبت ندهند؟ (اعراف/۱۶۹)
▫️ در آیه دیگر فرمود: «بَلْ کذَّبُوا بِما لَمْ یحِیطُوا بِعِلْمِهِ» انکار کردند و تکذیب کردند چیزی را که به علم آن احاطه نداشتند. (یونس/۳۹)
📚 انسان و ایمان [شهید مطهری] ؛ ص۶۷
اوج قدرت
روزی یک کوهنورد معمولی تصمیم گرفت قله قُله اورست را فتح کند . او هر بار ناکام بر می گشت تا جایی که سال چهارم فرا رسید و او از چهارمین صعود به اورست نیز باز ماند …
مسوولان کوهنوردی به سراغش رفتند و گفتند : هی جوان ، می بینی که نمی توانی به قله برسی ، بهتر نیست از این فکر خارج شوی ؟!
کوهنورد جوان با قاطعیت پاسخ داد : نه !
دلیلش را پرسیدند و او نیز گفت : دلیل خیلی واضح است ، اورست به اوج قدرت خود رسیده اما من همچنان در حال رشد هستم … پس یقینا یک روز از او پیشی می گیرم!
ما انسان ها در حرکت هستیم و هر چقدر هم یک قله بلند و سخت باشد با استمرار ، بلآخره روزی از آن قله نیز عبور می کنیم …
آیا تنها گناه است که باعث کسالت قلب میشود
آیا تنها گناه است که باعث کسالت قلب میشود و یا اینکه بینشاطی میتواند دلایل دیگری نیز داشته باشد؟
✍️ پاسخ: آموزههای اسلامی کسالت و تنبلی انسانها را مورد نکوهش قرار داده و خواستار نشاط روحی و جسمی مسلمانان است. به طوری که حتی عبادات و مستحباتی را دارای ارزش بیشتری میداند که با روحیه و نشاط بیشتری انجام شود.
🔹 در همین راستا اگر فردی بخواهد عملی مستحبی را انجام دهد، بهتر است که این عمل را به خودش تحمیل نکند، بلکه باید تلاش کند تا با نشاط و روحیهی کامل به سوی آن بشتابد؛ زیرا در آن هنگام از درک بهتری نیز برخوردار خواهد بود.
🔸 رسول خدا (ص): «دل گاهی مشتاق به انجام عبادات بوده و گاهی نشاط کافی را برای انجام آن ندارد، هرگاه مشتاق بود، (علاوه بر واجبات) مستحبات را انجام دهید و هرگاه نشاط نداشت، فقط واجبات را انجام دهید».[1]
🔹 امام علی (ع): همانگونه که بدنها خسته میشوند، قلب انسان نیز گاهی افسرده و ملول میشود، پس به دنبال حکمتهای برگزیده برای آن باشید. دلها گاه بانشاط و گاه کمانگیزه است. هر گاه بانشاط بود، به انجام کارهای مستحب روی آورید و هر گاه کمانگیزه بود، به انجام کارهای واجب بسنده کنید.[2]
🔸 امام رضا (ع): «برای دلها روی آوردن و روی برگرداندن و نشاط و گاهی ملول و ناتوانی است. وقتی روی آورد بینا و بصیر میشود؛ اما وقتی برگردد وامانده و افسرده میشود. پس هنگام اقبال و نشاط از آن استفاده نمائید، و آنها را هنگام برگشت و ضعف و سستی رها کنید».[3]
🔹 اگرچه برخی از این روایات از نظر سند دچار ضعفاند؛[4] اما با توجه به روایات فراوان دیگری که در این زمینه وجود دارد، و به دلیل آنکه محتوای آنها از نظر عقلی مورد تأیید است، میتوان آنها را پذیرفت، به ویژه در مواردی که وادار کردن خود بر مستحبات باعث کمانگیزهشدن و سستی در واجبات شود.
🔸 در پایان باید گفت؛ اگرچه گناهان عامل بسیار مهمی در افسردگی و بینشاطی انسان نسبت به انجام عبادات و اعمال خیر هستند؛ اما اینگونه نیست که گناه تنها عامل آن باشد، بلکه کسالت و سستی انسان میتواند از امور دیگری مانند مشکلات، ناراحتیها و اشتغالات فکری نیز سرچشمه گیرد.[5]
🔹 فردی که ساعتها به کار و تلاش سخت مشغول بوده، شاید نشاط چندانی برای عبادات مستحب نداشته باشد. همینطور فردی که به شدت نگران موضوعی است و …؛ و از همینرو است که خدای متعال هنگام سفر حتی برای عبادات واجب نیز تخفیفهایی داده است.
🔸 البته، موضوع نشاط و افسردگی در افراد مختلف متفاوت است؛ زیرا برخی از اولیای الهی حتی در این دشواریها نیز نشاط عبادتشان را از دست نمیدهند. و به عبارتی هرچه انسان به خدا نزدیکتر باشد، زمان بانشاطی او بیشتر خواهد بود.
📚منابع:
[1]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 3، ص 454، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[2]. فتال نیشابوری، محمد بن احمد، روضة الواعظین و بصیرة المتعظین، ج 2، ص 414، قم، انتشارات رضی، چاپ اول، 1375ش.
[3]. حلوانی، حسین بن محمد، نزهة الناظر و تنبیه الخاطر، ص 129، قم، مدرسة الإمام المهدی (عج)، چاپ اول، 1408ق.
[4]. مجلسی، محمد باقر، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول(ص)، محقق، مصحح، رسولی، سید هاشم، ج 15، ص 421، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دوم، 1404ق.
[5]. همان.
بلاغ
تغییر مقیاس تهاجم از «رؤیای امریکایی» به «رؤیای حکمرانی مجازی»
? آیت الله محمد مهدی میرباقری، رئیس فرهنگستان علوم اسلامی: مقیاس کار فرهنگی ما باید تابعی از میدان درگیری فرهنگیمان باشد. بنابراین باید این میدان را بشناسیم و در افقی کار کنیم که دشمن، کار میکند.
? آنان به خاطر ضربهای که در عین ناباوری از انقلاب اسلامی خوردند، به سمت «حکمرانی مجازی» حرکت کردند. آنان در مقابل «قدرت نرمی» که اسلام در عالم ایجاد کرده است و در حال فتح سنگرهای مارکسیسم و لیبرال دموکراسی و… است.
?مقیاس درگیری با ما را تغییر داده و به سمت حکمرانی فضای مجازی رفتهاند و میخواهند جهان مجازی بسازند. آنان رؤیاهایی برای سال ۲۰۵۰ دارند و به دنبال آن هستند که حجم زندگی در فضای محسوس را بسیار تنگ و محدود کنند و زندگی را به سمت «جهان مجازی» ببرند.
?بخش عمدهای از این رؤیاها هنوز در قالب آثار هنری است و بخشی از آنها هم کامل تئوریزه شده و زبان علمی یافته است.
اطعام عزاداران
پ آیت الله بهاءالدینی (رحمةالله علیه) میفرمودند که اطعام و غذای در مجالس روضه و محافل معنوی، خود اطعام #موضوعیت دارد، نه طریقیت!
❗️ لذا ایشان به #اطعام داشتن مجالسشان تاکید میکردند، و در مجلس ختم صلواتشان حتما اطعام داشتند.
? استاد عابدینی حفظهالله
سیره ی علما در عزاداری اباعبدالله الحسین در محرم الحرام-
1. سیاه پوشی امام سجاد علیه السلام
همانا من و اهل بیتم لباس عزا پوشیده ایم و (پوشیدن) لباس نو بر ما روا نیست.[1]
2. سیاه پوشی زنان بنی هاشم
زنان بنی هاشم زمانی که امام حسین علیه السلام به شهادت رسیدند لباس های سیاه و جامه های خشن و مویین پوشیده و از گرما و سرما شکایت نمی کردند و امام سجاد علیه السلام به علت اشتغال زنان به عزاداری، برایشان غذا تهیه می کردند.[2]
3. وصیتی تأمل برأنگیز
مرحوم آیت الله العظمی مرعشی نجفی ماه های محرم و صفر هر سال را لباس سیاه می پوشیدند و در وصیت نامه خود نوشته اند: لباس سیاهی که در ماه های محرم و صفر می پوشیدم جهت حزن و اندوه در مصیبت های آل رسول اکرمr با من دفن شود [تا وسیله شفاعت ایشان در روز قیامت باشد][3] سفارش میکنم دستمالی را که اشک های زیادی در رثای جدم حسین مظلوم و اهل بیت مکرم علیهم السلام او ریخته و صورت خود را با آن پاک می کردم بر روی سینه ام در کفنم بگذارند.[4]
———————————-
[1]- سیاه پوشی در سوگ ائمه نور، ص128.
[2]- سیاه پوشی در سوگ ائمه نور، ص116.
[3]- بر ستیغ نور، ص112.
[4]- بر ستیغ نور، ص128.
چه چیزی عزت است؟
امام حسین (علیه السلام) فرمودند:
اَلصِّدقُ عِزُّ و الکِذبُ عَجزٌ؛
صدق و راستی عزّت است و دروغگویی ناتوانی است.
تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۴۶
شرح حدیث:
صدق و راستی، گاهی در «گفتار» است، گاهی در «کردار».
اگر در گفتار باشد، «راستگویی» است که فضیلتی بزرگ و دوست داشتنی است.
و اگر در کردار باشد« درستکاری» است که موجب محبوبیت انسان می شود و اعتماد عمومی را در جامعه افزایش می دهد.
هر دو خصلت، مایه ی آبرومندی و عزّت است.
راستی کن که راستان رَستند راستان در جهان قوی دستند
به همین تناسب، درغگویی و صداقت نداشتن در عمل که ریشه در زبونی و حقارت نفس دارد و نوعی ضعف روحی و اخلاقی به شمار می رود، مایه ی سرافکندگی می شود و افراد دروغگو و نیرنگ باز و غیرصادق، هم خودشان مورد اعتماد قرار نمی گیرند، هم جوّ بی اعتمادی را در جامعه افزایش می دهند.
به تعبیر روایات « نجات در راستی است و هلاکت در دروغگویی»
مرد باید که راستگو باشد ور ببارد بلا بر او چو تگرگ
سخن راست گو، مترس که راست نَبُرد روزی و نیارد مرگ(جمال الدین اصفهانی.)
مؤمنان پاکدل و خداباور، نیازی نمی بینند که برای رسیدن به مقاصد خویش یا منافع مادی، به دروغ متوسّل شوند.
وقتی خداوند، راستگویان را دوست می دارد و خودش از همه راستگوتر است، چرا بنده کاری کند که از چشم خدا بیفتد؟
زبانی که از دروغگویی پاک باشد، قابل احترام است.
منبع: حکمت های حسینی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام حسین علیه السلام)، جواد محدثی.
ترس از خدا، حائلی از آتش دوزخ
امام حسین (علیه السلام) فرمودند:
لا یَامَنُ یَومَ القِیامَةِ اِلّا مَن قَد خافَ اللهَ فِی الدُّنیا؛
روز قیامت، جز آنها که در دنیا خداترس بوده اند در امان نیستند.
بحارالأنوار، ج۴۴، ص۱۹۲
شرح حدیث:
در احادیث قدسی آمده که خداوند فرموده است: من دو ترس را در دل بنده ی خودم نمی پذیرم: ترس در دنیا و ترس در آخرت.
یعنی آن که در دنیا از خدا نترسد و بی مبالات باشد، باید در قیامت نگران حساب و کتاب و کیفر الهی باشد، ولی کسی که در دنیا، متقی و خداترس باشد و از گناه بپرهیزد و دستورهای خدا را اجرا کند، در قیامت آسوده خاطر خواهد بود.
ایمنی و آسوده خاطری در آخرت، بسیار مهم است.
آنجا صحنه ی محاکمه ی بندگان و محاسبه ی اعمال است و بهشت و جهنم در پیش روست و برخورداری از نعمتهای الهی یا سوختن در آتش عقوبت پروردگار، بسته به این است که در دنیا، از خدا ترسیده ایم یا نه؟ مطیع فرمان او بوده ایم یا نه؟
آن را که حساب پاک است، از محاسبه چه باک است؟
قرآن کریم برای آنان که از جایگاه والای الهی بیم دارند و برای خداوند حسابی باز کنند و او را که آفریدگار هستی و مولای همگان است در نظر می گیرند، مژده بهشت می دهد:
«وَ أَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَ نَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَى * فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِیَ الْمَأْوَى ».(نازعات، آیه های ۴۰ و ۴۱: « و آن کس که از مقام پروردگارش ترسان باشد و نفس را از هوی باز دارد، به یقین بهشت جایگاه اوست».)
ترس از خدا در دنیا، موجب ایمنی از آتش در قیامت است.
بجاست مسلمان و مؤمن، پیوسته در حال محاسبه و مراقبه باشد و اعمال خویش را ارزیابی کند و آنها را از ریا و ناخالصی پاک کند و خوف خدا را سپری دفاعی در مقابل وسوسه های نفس قرار دهد و بنده ی خدا باشد. چه نیکو گفته است صائب:
هر سرایی را چراغی هست صائب در جهان
خانه ی دل روشن از نور عبادت می شود
منبع: حکمت های حسینی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام حسین علیه السلام)، جواد محدثی
حدیث روز/عقاب خوشحالی از گناه
امام سجّاد علیه السلام:
از ترك زشتى خوددارى مكن، حتّى اگر بدان شهره شده باشى و در بازگشت به خوبى، بى رغبت مباش هر چند به ترك آن شهره شده باشى و مبادا كه به گناهت خوشحالى كنى كه خوشحالى به آن از ارتكابش بزرگتر است.
? لا تَمتَنِع مِن تَرك القَبيحِ وإن كُنتَ قَد عُرِفتَ بِهِ ، ولا تَزهَد في مُراجَعةِ الجَميلِ وإن كُنتَ قَد شُهِرتَ بِتَركِهِ، وإيّاك والابتِهاجَ بِالذَّنبِ؛ فَإنّ الابتِهاجَ بِهِ أعظَمُ مِن رُكوبِهِ.
? أعلام الدين صفحه 299
گهرهای کاظمی
امام رضاعليه السلام :
كانَ [الامام الكاظم عليه السلام ]عَقلُهُ لاتُوازي بِهِ العُقُولُ و رُبَّما شاوَرَ الأسوَدَ مِن سُودانِهِ
هيچ انديشهاي با انديشه او برابري نميكرد و [با اين حال] چه بسا با يكي از خادمان سياه خود مشورت ميكرد
مكارم الأخلاق ، ج ۲، ص ۹۹ .
روايت شده است :
و كانَ اَوصَلَ النّاسِ لأِهلِهِ و رَحِمِهِ و كانَ يَتَفَقَّدُ فُقَراءَ المَدينَةِ فِي اللَّيلِ
[امام موسي بن جعفرعليه السلام] بيشترين پيوند را با خانواده و خويشان خود داشت و شبها از فقيران مدينه دستگيري ميكرد
الإرشاد ، ج ۲ ، ص ۲۲۳ .
ابن أثير :
كانَ يُلقَّبُ بِالكاظِمِ لِأنَّهُ كانَ يُحسِنُ إلي مَن يُسيءُ إلَيهِ ، كانَ هذا عادَتَهُ
امام كاظم عليه السلام] از آن روي “كاظم” ناميده شد كه همواره با كسي كه به او بدي ميكرد ، به نيكي رفتار ميكرد ؛ اين خوي او بود
الكامل ، ج ۶ ، ص ۱۶۴ .
سخنان برگزيده
امام كاظم عليه السلام :
المَغبونُ مَن غُبِنَ عُمرُهُ ساعَةً
زيان كار كسي است كه ساعتي از عمرش را زيان كرده باشد
نزهة الناظر و تنبيه الخاطر ، ص ۱۲۳ .
امام كاظم عليه السلام :
مَن وَلَهَهُ الفَقرُ أبطَرَهُ الغِني
آن كه ناداري حيرانش كند ، توانگري سرمستش سازد
بحار الأنوار ، ج ۷۴ ، ص ۱۹۸ .
امام كاظم عليه السلام :
ما تَسابَّ اثنانِ إلّا انْحَطَّ الأعلي إلي مَرتَبَةِ الأسفَلِ
هيچ گاه دو تن به هم دشنام ندادند جز آنكه بالاتر به مرتبه فروتر سقوط كرد
بحار الأنوار ، ج ۷۸، ص ۳۳۳ .
امام كاظم عليه السلام :
جِهادُ المَرأةِ حُسنُ التَّبَعُّلِ
جهاد زن خوب شوهر داري كردن است
الكافي ، ج ۵ ، ص ۵۰۷ .
امام كاظم عليه السلام :
قُلِ الحَقَّ و إن كانَ فيهِ هَلاكُكَ ، فَإنَّ فِيهِ نَجاتُكَ
حق را بگو ، اگرچه نابودي تو در آن باشد ؛ زيرا نجات تو در همان است
تحف العقول ، ص ۴۰۸ .
امام كاظم عليه السلام :
إنَّ العاقِلَ لايَكذِبُ و إن كانَ فيهِ هَواهُ
خردمند دروغ نميگويد ، اگرچه ميل او در آن باشد
تحف العقول ، ص ۳۹۱ .
امام كاظم عليه السلام :
التَّوَدُّدُ إلَي النّاسِ نِصفُ العَقلِ
مهرورزي با مردم نيمي از عقل است
تحف العقول ، ص ۴۰۳ .
امام كاظم عليه السلام :
مَن استَوي يَوماهُ فَهُوَ مَغبونٌ و مَن كانَ آخِرُ يَومَيهِ شَرَّهُما فَهُوَ مَلعونٌ و مَن لَم يَعرِفِ الزِّيادَةَ في نَفسِهِ فَهُوَ في نُقصانٍ و مَن كانَ إلَي النُّقصانِ فَالمَوتُ خَيرٌ لَهُ مِنَ الحَياةِ
كسي كه دو روزش با هم برابر باشد، زيان كار است. كسي كه امروزش بدتر از ديروزش باشد ، از رحمت خدا به دور است . كسي كه رشد و بالندگي در خود نيابد ، به سوي كاستيها ميرود و آن كه در راه كاستي و نقصان گام بر ميدارد مرگ برايش بهتر از زندگي است
بحار الأنوار ، ج ۷۸ ، ص ۳۲۷ .
امام كاظم عليه السلام :
إنَّ الحَرامَ لايُنمي و إن نُمِي لايُبارَكُ فيهِ
مال حرام افزون نميگردد و اگر هم افزون گردد بركت نمييابد
الكافي ، ج ۵ ، ص ۱۲۵ .