حقوق مسلّم کودکان در آیات و روایات
در اسلام (متون دینی و فقه) در شماری از آیات قرآن و بسیاری از احادیث معصومین علیهمالسلام، به صراحت یا اشارت، به حقوق کودک توجه شده است.
برای خواهرش...خواهرامون
بوی تعفن آقای لیدر بیشتر بلند شد. بیچاره خواهر بی نوایش که به او اعتماد کرد و امروز با 750 میلیارد تومان بدهی پشت میله های زندان است. خوب دقت کنیم؛
1️⃣یکم. از عنوان برادری سواستفاده کرد و
2️⃣ دوم دروغ گفت و او را به امید واهی فریفت و
3️⃣سوم دارائیش ربود و
4️⃣چهارم بی اعتنا به رنج و گرفتاری خواهر او را تنها گذاشت و گریخت و
5️⃣پنجم ژست سیاسی گرفت تا بخاطر فساد اقتصادی هویتش برملا و دیپورت نشود.
✅این فرآیند آشنا نیست؟
تنها با خواهرش چنین نکرد؛ او با بسیاری از خواهران مان در این سرزمین همین کرد.
✅داستان دردناکی است. تنها ماجرای علی کریمی نیست.
🔸پدر مهسا چنین نبود؟ پرده ها کنار نرفت و طشت دروغگوئی اش از بام نیافتاد؟ آنروز که چشم در چشم دوربین گفت دخترم حتی برای سرماخوردگی هم نزد پزشک نرفته است؛ حال آنکه فیلمش در خلوت منتشر شد که می گوید مهسا سابقه بیماری سخت و جراحی و غیره داشته است.
🔸مادر کیان چه؟ وقتی برای خونخواهی کیان به دامن قانلان فرزندش پناه برد، همه چیز روشن نشد؟ وقتی امان نامه برای تروریست ها و قاتلان کیان خواست، چشم ها باز نشد؟
🔸مسیح علی نژاد کافی نبود که ببینیم این جریان شیاد به بهانه آزادی برهنگی، تجزیه این خاک را هدف گرفته اند؟ از عکس یادگاری اش با قاتلان حاج قاسم و صاحبان تحریم سفره های مردم درس نگرفتیم؟
🔸از لجنه مشترک حامداسماعیلیون با منافقین شقی که سالها دستشان به خون مردم ایران آغشته است معلوم نشد کاسبان هواپیمای اوکراینی چه نقشه ای به سر دارند؟
🔸از همسفره گی و هم نشینی ربع پهلوی با صهیونیست های کودک کش و شقی ترین دشمن مشترک انسانیت، نیافتیم با چه اهریمنی مواجهیم؟
🔹وحدت پوشالین شان کمتر از چند ماه با بی حیثیتی تمام فروپاشید تا مشخص شود گرگ ها مقابل هم با چشم باز می خوابند تا ناغافل بر هم چنگ نزنند و دندان بر هم نکشند.
✅حرف از دیوان و ددان نیست. سخن با آنان است که از سر غفلت در حلقه کرکس ها به گروگان رفتند و در میان زوزه شغالان صدای شیران نشنفتند و دست آخر جور کش غول بیابان شدند.
❇️خواهر علی کریمی نماد است؛ نمادی برای خواهرامون.
به همین سادگی؛ از اعتمادها سواستفاده کردند و دروغ گفتند و فریفتند و ربودند و عده ای را در رنج زندان ها و حلقه های اعدام رها کردند و دست آخر از دشمنان این مردم صله گرفتند. یکی ویزا و یکی کیسه دلار و یکی…
🔻چشم باز کنیم. ببینیم. عبرت بگریم و بیشتر به ناکس ها اعتماد نکنیم… و به بیان سعدی پيمان دوست بشکستي؛ ببين از که بريدي و با که پيوستي؟
🖌محسن مهدیان
سه دقیقه منبر در خصوص امام محمد باقر(ع)
معرفی اجمالی امام
امام محمد باقر(علیه السلام) امام پنجم شیعیان معروف به باقرالعلوم(علیه السلام) ملقب به ابو جعفر(علیه السلام) نام پدر علی (علیه السلام) نام مادر بزرگوارشان فاطمه دختر امام حسن(علیه السلام)[1] محل ولادت مدینه منوره تاریخ ولادت در روز جمعه اول ماه رجب سال 57 و 58 قمری[2] مدت امامت 19 سال و مدت عمر 57 سال سال شهادت 7 ذیحجه سنه 114 هجری[3]محل شهادت مدینه منوره و محل دفن بقیع.[4]
جایگاه و منزلت امام محمد باقر نزد فریقین:
امام پنجم در علم و زهد، فضایل اخلاقی سرآمد همه بزرگان بنی هاشم بود و مقام بزرگ علمی و اخلاقی آن حضرت مورد تصدیق و اعتراف دوست و دشمن قرار داشت به اندازه ای روایات و احادیث در زمینه های فقهی، تفسیر، تاریخ اسلام و انواع علوم، از آن حضرت به یادگار مانده است که تا آن روز از هیچ یک از فرزندان امام حسن(علیه السلام) و امام حسین(علیه السلام) به جا نمانده بود.[5] کتب و تألیف های دانشمندان بسیاری از اهل سنت همچون طبری، بلاذری، سلامی، خطیب بغدادی، ابو نعیم اصفهانی، و همچنین مکتوبات همچون مؤطأ مالک، سنن ابن داود، مسند ابی حنیفه، مسند مرزوی، تفسیر زمخشری، و کتب بی شمار دیگری گر است از سخنان ارزشمند امام پنجم و همه جا «قال محمد بن علی» و قال محمدالباقر» به چشم می خورد.[6]
ان حجر هیتمی در خصوص دریای فضایل و کمالات امام محمد باقر(علیه السلام) می نویسد: محمد باقر به اندازه ای گنجهای پنهان و معارف و دانشها را آشکار ساخته، حقایق احکام و حکمتها و لطایف دانشها را بیان نموده که جز بر عناصر بی بصیرت یا بد سیرت پوشیده نیست و از همین جاست که وی را شکافنده و جامع علوم و بر افرازنده پرچم دانش خوانده اند.[7]
اوصاف ویژگی های اخلاقی امام محمد باقر(ع)
امام محمد باقر(علیه السلام) دارای خصال ستوده و مؤدب به آداب اسلامی بودند، سیرت و صورتش ستوده بود. پیوسته در زندگی فردی و اجتماعی خود لباس تمیز و نو می پوشید. و جامع کمالات عبادی و اخلاقی به شمار می آمدند:
1-امام باقر(ع) فاتح قله عبودیت و بندگی:
از جمله اوصاف و ویژگی های عالی امام محمد باقر(علیه السلام) که همچون ستاره ای درخشان در زندگی این امام همان نور افشانی می کند عبودیت و بندگی ایشان می باشد که حتی علمای اهل سنت نیز به آن اعتراف داشته اند: ابن عساکر از مدائنی نقل می کند: «در حالی محمد بن علی بن الحسین در آستانه کعبه ایستاده بود، شخصی اعرابی بر ایشان وارد شد و به حضرت عرضه داشت: آیا هنگامی که خدا را عبادت می کنی مشاهده نموده ای؟ حضرت و کسانی که دور او بودند، سرها را به زیر افکندند. آنگاه حضرت سر خود را بلند کرده و به او فرمود: من خدایی را که نبینم را عبادت نمیکنم: او عرض کرد چگونه او را دیده ای؟ حضرت فرمودند: دیده ها با چشمانشان او را ندیده است، بلکه قلبها به حقایق ایمان او را دیده است. خداوند به حواس درک نمی شود و به مردم قیاس نمیگردد. به نشانه ها معروف و به علامات توصیف شده است. و در قضاوتش ظلم نمیکند از اشیاء جدا و اشیاء نیز از او جداست. هیچ چیز همانند او نیست. این است آن خدایی که به جز او خدایی نیست. اعرابی گفت: خداوند داناتر است که کجا رسالتش را قرار دهد».[8]
2-جود و سخاوت امام محمد باقر(ع):
یکی از مهمترین و بارز ترین صفات و اوصاف الهی و طلایی امام محمد باقر(علیه السلام) جود و سخاوت است. سخاوت و گشاده دستی یکی از ویژگی اخلاقی و قرآنی مهمی است که بار ها در آیات متعددی مورد و سفارش قرار گرفته است، « مَثَلُ الَّذينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ في سَبيلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ في كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَ اللَّهُ يُضاعِفُ لِمَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَليمٌ؛[بقره/261] مثَل آنان كه مال خود را در راه خدا انفاق مىكنند، مثَل دانهاى است كه هفت خوشه برآورد و در هر خوشهاى صد دانه باشد. خدا پاداش هر كه را كه بخواهد، چند برابر مىكند. خدا گشايشدهنده و داناست». به اذعان و اعتراف حتی عالمان اهل سنت امام محمد باقر(علیه السلام) به خوبی معدن این ویژگی اخلاقی بودند: اسود بن کثیر می گوید: نزد محمد بن علی(علیه السلام) از فقر و جفای برادران شکایت نمودم. حضرت فرمودند: بد برادری است کسی که تو را در حال بی نیازی رعایت نموده و حال فقر تو را رها می نماید: آنگاه به غلام خود دستور داد تا کیسه ای که در آن هفتصد درهم بود آورد و به فرمود: این را خرج کن و هرگاه تمام کردی مرا خبر ده….»[9]
سخن آخر:
امامان معصوم(علیهم السلام) بخصوص امام محمد باقر(علیه السلام) در قله کمالات و فضایل اخلاقی بودند به طوری که نه تنها دوستان و شیعیان ایشان بلکه حتی کسانی که پیرو عقیده و مسلک ایشان نبودند نیز به دریای کمالات ایشان اعتراف داشتند.
پی نوشت ها:
[1]. المفید، الارشاد: ج۲، ص۱۵۵.
[2]. بحار الأنوار:،ج46،ص212.
[3]. فرق الشیعة: ص۶۱.
[4]. سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی: ص305.
[5]. همان: ص306.
[6]. همان.
[7]. همان: به نقل از الصواعق المحرقه: ص 201.
[8]. مرجعیت دینی اهل بیت(علیه السلام) علی اصغر رضوانی: به نقل از تاریخ ابن عساکر، ص 147و 148.
[9]. صفه الصفوه: ج2، ص112.
پنجمین نور درخشان آسمان امامت و هدایت
تنها تر ین غر یب دیار مدینه بود او مرد علم و زهد و وقار و سکینه بود
صد باب علم از کلماتش گشوده شد در بین عالمان به خدا بی قرینه بود
پنجمین نور درخشان آسمان امامت و هدایت ، امام محمد باقر علیه السلام ،ملقب به « باقر العلوم» یعنی شکافنده دریچه های علم بود.القاب ديگرى مانند صابر و شاکر و هادى نيز براى امام محمّد باقر (عليه السلام ) ذكر شده كه هريك نشان دهنده ی صفتى از آن امام بزرگوار بوده است .
دروصف گستره مقام علمی و دانش ان امام بزرگوار، همواره همه راویان و تاریخ نویسان اظهار عجز و ناتوانی کرده اند.برتری دانش و علم این امام بزرگوار به گونه ای بود که کسی توان رویارویی با وی را نداشتند . بسیاری از دانشمندان برای بحث، مجادله و مناظره با وی پیش قدم می شدند، اما پس از مقابله با ایشان به علم و دانش ایشان اعتراف می کردند و در برابر آن حضرت سر فرود می آوردند.
امام محمّد باقر (عليه السلام ) از بين برادرانش ، جانشین پدرش امام سجّاد (عليه السـلام ) بـود و بـعـد از ایشان بـه مـقـام امـامـت نایل گردید .حضرت امام محمد باقر (عليه السلام ) پس از شهادت پدر بزرگوارش 19 سال و ده ماه زندگى كردند و در این مدت به انجام وظیفه بزرگ امامت , تعليم شاگردان , رهبرى اصحاب و مردم, تبليغ فرهنگ اسلامى و …پرداختند .
ایشان همچون گذشتگان و اجداد بزرگوار خود، معدنی از صفات نیکو و اخلاق پسندیده بود.از نظر ايشان بهترين شيوه مطلوب برخورد با قشرهاي مختلف مردم بايد اين گونه باشد: «با منافق به زبان خوش، سازگاري كنيد و اگر يهودي با شما همنشيني كرد، با وي نيكو مجالست نمائيد. اما محبت قلبي خود را براي مؤمنان، خالص گردانيد.»(1)
سرانجام این امام بزرگوار در هفتم ذيحجه سال 114 هجری در سن 57 سالگی با توطئه هشام مسموم شد و در مدينه به شهادت رسید . این بار، پنجمین ناخدای کشتی ایمان، او که دریا دریا علم، از سینهاش جاری بود و واژه واژه عشق، از نگاهش سرازیر، او که از کلامش وحی میجوشید و از زبانش باران حدیث میبارید، چهره در خاک کشیده است؛ مظلوم و غریب.
پيکر مقدس این بزرگوار را در قبرستان بقيع کنار مرقد پدرش امام سجاد(عليه السلام ) و عموی پدرش حسن بن علی(عليه السلام ) به خاک سپردند. آری! بقیع، این نماد مظلومیت شیعه در همیشه ی تاریخ، زیارتگاه دلهای عاشقی است که قرار خود را در پس دیوار آن جستجو میکنند؛ آن جا که اشک، اجتناب ناپذیر است و سوختن ناگزیر.
سالروز شهادت جانسوز نهال گلشن دین،نور دیده زهرا، سپهر دانش و بینش،امام محمد باقر(عليه السلام ) تسلیت باد
پی نوشت:
1) تحف العقول، حسن بن علي حراني، ص-301
بلاغ
پنج سفارش ماندگار باقرالعلوم علیه السلام
پنجمین اختر فروزان آسمان امامت و هفتمین گوهر عرش عصمت، در اولین روز ماه رجب سال ۵۷ هجری در شهر مدینه چشم به جهان گشود. آن حضرت از دو سو منتسب به رسولالله(ص) و امیرالمؤمنین(ع) بود؛
امام محمد باقر(ع) میفرماید: تو را به پنج چیز سفارش میکنم: اگر مورد ستم واقع شدی، ستم مکن! اگر به تو خیانت کردند، خیانت مکن! اگر تکذیبت کردند، خشمگین مشو! اگر مدحت کردند، شاد مشو! و اگر نکوهشت کردند، بیتابی مکن!
پنجمین اختر فروزان آسمان امامت و هفتمین گوهر عرش عصمت، در اولین روز ماه رجب سال ۵۷ هجری در شهر مدینه چشم به جهان گشود. آن حضرت از دو سو منتسب به رسولالله(ص) و امیرالمؤمنین(ع) بود؛ از ناحیه پدر به امام حسین(ع) و از ناحیه مادر به امام حسن(ع) انتساب داشت.
روزی امام صادق(ع) از جدّه بزرگوار خویش (مادر امام باقر) یاد کرد و فرمود: «کانت صدیقه لم یدرک فی آل الحسن مثلها؛ جدهام صدّیقه بود و در آل حسن زنی به درجه و مرتبه او نرسید.» (بحار الانوار، ج۴۶، ص ۲۱۵)
آن حضرت در سن چهار سالگی در کربلا و واقعه عاشورا حضور داشت و در سفر کاروان اسرا به کوفه و شام، همراه پدر، همه ماجراها را میدید و بر اساس فرهنگ عاشورا تربیت شد.
اسم شریف حضرت، محمّد، کنیه ایشان ابوجعفر، و القاب ایشان باقر، شاکر و هادی بود که مشهورترین لقب ایشان باقر العلوم یعنی شکافنده علوم بود.
از جابر جعفی یکی از شاگردان آن حضرت سؤال شد، چرا آن حضرت را «باقر» نامیدند؟ پاسخ داد: «لانّه بقر العلم بقراً ای شقّه شقاً و اظهره اظهاراً؛ زیرا که او شکافت علم را، شکافتنی! و آشکار و ظاهر ساخت آن را ظاهر ساختنی که از غیر او ساخته نبود.» (معانی الخبار، ص۶۵)
زُراره، مشهورترین صحابی امام باقر(ع) در حدیثی از ایشان روایت میکند که امام در تشریح مبانی اسلام فرمود: «بنی الاسلام علی خمسة اشیاء، علی الصلوة و الزکاة و الحج و الصوم و الولایة؛ اسلام بر پنج چیز استوار است، بر نماز و زکات حج و روزه و ولایت». زراره میگوید: عرض کردم کدام یک از این مبانی برتر است؟ حضرت فرمود: «الوِلایَةُ اَفْضَل؛ لِاَنَّها مِفْتاحُهُنَّ. وَالوالیُ هُوَ الدَّلیلُ عَلَیهِنَّ؛ ولایت و رهبری برتر است. زیرا کلید و راهگشای مبانی دیگر است و این رهبر؛ راهنمای مبانی دیگر است.» (فروع کافی، ج ۴ ص ۶۲، ح ۱)
امام باقر علیه السلام با بیشتر حاکمان زمان خود مناظره کرد و در همه آنها ولایت امیرالمؤمنین را اثبات فرمود؛ از جمله با هشام بن عبدالملک که در بعضی از آن مجالس، رنگ صورت هشام تغییر میکرد. هشام کینه امام را به دل گرفته بود تا بالاخره به ابراهیم بن ولید دستور داد به امام سم کشندهای بدهد. امام باقر(ع) با خوردن آن سم در بستر بیماری افتاد و طولی نکشید که جان به جان آفرین تسلیم کرد.
این اتفاق ناگوار نوزده سال و ۱۰ ماه پس از شهادت امام زینالعابدین(ع)، یعنی در هفتم ذیالحجه سال ۱۱۴ هجری در مدینه رخ داد. امام باقر(ع) هنگام شهادت ۵۷ سال داشتند.
هشامبن سالم درباره شهادت امام باقر(ع) میگوید: امام باقر علیه السلام در شب شهادتش فرمود: «امشب همان شبی است که به من وعده داده شده است.» سپس به ظرف آب وضو که کنار دستش بود، اشاره کرد و فرمود: «آن را دور بریزید.» ما گمان کردیم این سخن از روی شدت تب است ولی بعد دیدیم موشی در آن آب افتاده است.» (بحار الانوار، ج ۴۶، ص ۲۱۳)
* صلوات خاصه امام باقر(ع)
در صلوات خاصه امام باقر که از امام حسن عسکری منقول است، میخوانیم: ﺍﻟﻠﻬﻢ ﺻﻞ ﻋﻠﯽ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﻋﻠﯽ ﺑﺎﻗﺮ ﺍﻟﻌﻠﻢ ﻭ إﻣﺎﻡ ﺍﻟﻬﺪﯼ ﻭ ﻗﺎﺋﺪ أﻫﻞ ﺍﻟﺘﻘﻮﯼ ﻭ ﺍﻟﻤُﻨﺘﺠﺐ ﻣﻦ ﻋﺒﺎﺩﮎ، ﺍﻟﻠﻬﻢ ﻭ ﮐَﻤﺎ ﺟﻌﻠﺘﻪ ﻋﻠﻤﺎً ﻟﻌﺒﺎﺩﮎ ﻭ ﻣﻨﺎﺭﺍً ﻟﺒﻼﺩﮎ ﻭ ﻣﺴﺘﻮﺩﻋﺎً ﻟﺤﮑﻤﺘﮏ ﻭ ﻣﺘﺮﺟﻤﺎً ﻟﻮﺣﯿﮏ ﻭ أﻣﺮﺕ ﺑﻄﺎﻋﺘﻪ ﻭ ﺣﺬّﺭﺕ ﻣﻦ ﻣﻌﺼﯿﺘﻪ ﻓﺼﻞّ ﻋﻠﯿﻪ ﯾﺎ ﺭﺏ أﻓﻀﻞ ﻣﺎ ﺻﻠّﯿﺖ ﻋﻠﯽ أﺣﺪ ﻣﻦ ﺫﺭیة أﻧﺒﯿﺎﺋﮏ ﻭ أﺻﻔﯿﺎﺋﮏ ﻭ ﺭُﺳﻠﮏ ﻭ أﻣﻨﺎﺋﮏ ﯾﺎ ﺭﺏ ﺍﻟﻌﺎﻟﻤﯿﻦ.
منبع:سایت معاونت تبلیغ حوزه های علمیه
چهل حدیث « خوب و بد را بشناسیم »
قرآن کريم :اِنْ اَحْسَنْتُمْ اَحْسَنْتُمْ لاَِنْفُسِكُمْ وَ اِنْ اَسَاْتُمْ فَلَها؛[سوره اسراء ، آيه ۷]
اگر خوبى كنيد، به خودتان كرده ايد و اگر بدى كنيد باز هم به خود كرده ايد.
۱ پيامبر صلي الله عليه و آله :اَلْعِلْمُ رَأسُ الْخَيْرِ كُلِّهِ، وَ الْجَهْلُ رَأسُ الشَّرِّ كُلِّهِ ؛
دانايى سرآمد همه خوبى ها و نادانى سرآمد همه بدى هاست.[بحارالأنوار، ج۷۷، ص ۱۷۵، ح ۹]
۲ پيامبر صلي الله عليه و آله :تَـكَـلَّـفُوا فِعْلَ الْخَيْرِ وَ جاهِدوا نُفوسَكُمْ عَلَيْهِ، فَاِنَّ الشَّرَّ مَطْبوعٌ عَلَيْهِ الاِنْسانُ؛
در كار خير، خود را به زحمت اندازيد و در اين راه با هوا و هوس خود مبارزه كنيد، زيراطبيعت انسان به بدى تمايل دارد.[تنبيه الخواطر، ج ۲، ص ۱۲۰]
۳ پيامبر صلي الله عليه و آله :لا ضَرَرَ وَ لا اِضْرارَ فِى الاِْسْلامِ، فَالاِسْلامُ يَزيدُ الْمُسْلِمَ خَيْرا وَ لايَزيدُهُ شَرّا؛
در اسلام هيچ ضررى نيست و ضرر زدن به ديگران نيز ممنوع است، پس اسلام بهمسلمان خير مى رساند و شر نمى رساند.[الفقيه، ج ۴، ص ۳۳۴، ح ۵۷۱۸]
۴ پيامبر صلي الله عليه و آله :صِفَةُ الْعاقِلِ اَنْ يَحْلُمَ عَمَّنْ جَهِلَ عَلَيْهِ وَ يَتَجاوَزَ عَمَّنْ ظَـلَـمَهُ وَ يَتواضَعَلِمَنْ هُوَ دونَهُ وَ يُسابِقَ مَنْ فَوقَهُ فى طَلَبِ البِرِّ وَ اِذا اَرادَ اَنْ يَتَـكَلَّمَ تَدَبَّرَ فَاِنْ كانَ خَيْراتَـكَلَّمَ فَغَنِمَ وَ اِنْ كانَ شرّا سَكَتَ فَسَلِمَ وَ اِذا عَرَضَتْ لَهُ فِتْنَةٌ اِستَعصَمَ بِاللّهِ وَ اَمْسَكَيَدَهُ وَ لِسانَهُ وَ اِذا رَاْى فَضيلَةً اِنتَهَزَ بِها لا يُفارِقُهُ الحَياءُ وَ لا يَبْدو مِنْهُ الْحِرْصُ فَتِلْكَعَشْرُ خِصالٍ يُعْرَفُ بِهَا الْعاقِلُ؛
ويژگى عاقل اين است كه در برابر رفتار جاهلانه بردبارى كند، از كسى كه به او ظلمكرده درگذرد، در برابر زير دست خود متواضع باشد، با بالا دست خود در طلب نيكى رقابت كند، هرگاه بخواهد سخن بگويد بينديشد، اگر خوب بود بگويد و سود برد و اگر بدبود سكوت كند و سالم ماند، هرگاه با فتنه اى روبه رو شود به خدا پناه برد، دست و زبانخود را نگاه دارد، هرگاه فضيلتى ببيند آن را غنيمت شمارد، شرم و حيا از او جدا نشود وحريص نباشد، اينها ده خصلت اند كه عاقل با آنها شناخته مى شود.[تحف العقول، ص ۲۸]
۵ پيامبر صلي الله عليه و آله :اِذا بَلَغَ الرَّجُلُ اَرْبَعينَ سَنَةً وَ لَمْ يَغْلِبْ خَيْرُهُ شَرَّهُ قَبَّلَ الشَّيطانُ بَيْنَعَيْنَيْهِ وَ قالَ: هذا وَجْهٌ لا يُفْلِحُ؛
هرگاه انسان چهل ساله شود و خوبيش بيشتر از بديش نشود، شيطان بر پيشانى اوبوسه مى زند و مى گويد: اين چهره اى است كه روى رستگارى را نمى بيند.[مشكاة الأنوار، ص ۲۹۵]
۶ پيامبر صلي الله عليه و آله :اَلْخَيْرُ عادَةٌ وَ الشَّرُّ لَجاجَةٌ؛
خوبى عادت است و بدى لجاجت.[سنن ابن ماجه، ج ۱، ص ۸۰ ، ح ۲۲۱]
۷ پيامبر صلي الله عليه و آله :اَلا اِنَّ شَرَّ الشَّرِّ شِرارُ الْعُلَماءِ وَ اِنَّ خَيْرَ الخَيْرِ خيارُ الْعُلَماءِ؛
بدانيد كه بدترين بدها، علماى بدند و بهترين خوبان علماى خوبند.[منية المريد، ص ۱۳۷]
۸ پيامبر صلي الله عليه و آله :اِنَّ اَحْسَنَ الْحَديثِ كِتابُ اللّه ِ وَ خَيْرَ الْهُدى هُدى مُحَمَّدٍ صلي الله عليه و آلهوَ شَرَّ الاُْمورِمُحْدَثاتُها؛
بهترين سخن، كتاب خدا و بهترين روش، روش پيامبر صلي الله عليه و آله و بدترين اموربدعت هاست (پديده هاى مخالف دين).[بحارالأنوار، ج ۷۷، ص ۱۲۲، ح ۲۳]
۹ پيامبر صلي الله عليه و آله :مَنْ قالَ: اِنّى خَيْرُ النّاسِ فَهُوَ مِنْ شَرِّ النّاسِ وَ مَنْ قالَ: اِنّى فِى الْجَنَّةِفَهُوَ فى النّارِ؛
هر كس بگويد: من از همه مردم بهترم، او بدترين مردم است و هر كس بگويد: منبهشتى هستم، او جهنمى است.[النوادر للراوندى، ص ۱۰۷]
۱۰ پيامبر صلي الله عليه و آله :اِذا ماتَ اَحَدُكُمْ فَقَدْ قامَتْ قيامَتُهُ، يَرى ما لَهُ مِنْ خَيْرٍ وَ شَرٍّ؛
هرگاه يكى از شما بميرد، قيامتش برپا مى شود و خوبى ها و بدى هاى خود را مى بيند.[كنزالعمّال، ح ۴۲۱۲۳]
۱۱ پيامبر صلي الله عليه و آله :خَيْرُ القُلوبِ اَوعاها لِلخَيْرِ وَ شَرُّ القُلوبِ اَوعاها لِلشَّرِّ، فَاَعلَى القَلبِالَّذى يَعِى الخَيْرَ مَمْلُوٌّ مِنَ الْخَيْرِ اِن نَطَقَ نَطَقَ مَأجورا و اِنْ اَنْصَتَ اَنْصَتَ مَأجورا؛
بهترين قلب ها، قلبى است كه ظرفيت بيشترى براى خوبى دارد و بدترين قلب ها،قلبى است كه ظرفيت بيشترى براى بدى دارد، پس عالى ترين قلب، قلبى است كهخوبى را در خود دارد و لبريز از خوبى است. اگر سخن بگويد، سخنش در خور پاداشاست و اگر سكوت كند، سكوتش درخور پاداش است.[جعفريات، ص ۱۶۸]
۱۲ پيامبر صلي الله عليه و آله :خَيْرُ ما اُعْطىَ الرَّجُلُ الْمُؤْمِنُ خُلْقٌ حَسَنٌ وَ شَرُّ ما اُعْطِىَ الرَّجُلُ قَلْبُسوءٍ فى صورَةٍ حَسَنَةٍ؛
بهترين چيزى كه به مؤمن داده شده خوش اخلاقى و بدترين چيزى كه به انسانداده شده دلى بد در چهره اى زيباست.[كنزالعمّال، ح ۵۱۷۰]
۱۳ پيامبر صلي الله عليه و آله :اَلا اِنَّ خَيْرَ عِبادِ اللّه ِ التَّقىُّ النَّقىُّ الخَفىُّ وَ اِنَّ شَرَّ عِبادِ اللّه ِ المُشارُ اِلَيْهِبِالاَصابِـعِ؛
آگاه باشيد، بدرستى كه بهترين بندگان خدا كسى است كه با تقوا، پاك و گمنام باشد وبدترين بندگان خدا كسى است كه انگشت نما باشد.[بحارالأنوار، ج ۷۰، ص ۱۱۱، ح ۱۲]
۱۴ پيامبر صلي الله عليه و آله :ما اَسَرَّ عَبْدٌ سَريرَةً اِلاّ اَلْبَسَهُ اللّه ُ رِداءَها اِنْ خَيْرا فَخَيْرٌ وَ اِنْشَرّا فَشَرٌّ؛
هيچ كس نيتى را در دل پنهان نمى كند، مگر اينكه خداوند آن نيت را (در رفتار وكردار او) همانند لباس ظاهر مى كند، با نيت خوب ظاهر خوب و با نيت بد ظاهر بدخواهد داشت.[كنزالعمّال، ح ۵۲۷۵]
۱۵ پيامبر صلي الله عليه و آله :دَعْ ما يُريبُكَ اِلى ما لا يُريبُكَ، فَاِنَّ الخَيْرَ طُمَأْنينَةٌ وَ الشَّرَّ ريبَةٌ؛
آنچه تو را به شك و ترديد مى اندازد رها كن و به سراغ آنچه تو را به شك و ترديدنمى اندازد برو؛ زيرا خوبى مايه آرامش و بدى مايه تشويش و دودلى است.[كنزالعمّال، ح ۷۳۰۸]
۱۶ پيامبر صلي الله عليه و آله :نيَّةُ الْمُؤمِنِ خَيْرٌ مِنْ عَمَلِهِ وَ نيَّةُ الْكافِرِ شَرُّ مِنْ عَمَلِهِ وَ كُلُّ عامِلٍ يَعْمَلُعَلى نيَّتِهِ؛
نيت مؤمن بهتر از عمل او، و نيت كافر بدتر از عمل اوست و هر كس مطابق نيت خودعمل مى كند.[كافى، ج ۲، ص ۸۴ ، ح ۲]
۱۷ پيامبر صلي الله عليه و آله :اِنَّ اَسْرَعَ الْخَيْرِ ثَوابا البِرُّ وَ اِنَّ اَسْرَعَ الشَّرِّ عِقابا البَغْىُ؛
پاداش نيكوكارى زودتر از هر كار خوب ديگرى مى رسد و كيفر ستم و تجاوز زودتر ازهر كار بد ديگرى گريبان مى گيرد.[خصال، ص ۱۱۰، ح ۸۱]
۱۸ امام على عليه السلام :جَليسُ الْخَيْرِ نِعْمَةٌ، جَليسُ الشَّرِّ نِقْمَةٌ؛
همنشين خوب نعمت و همنشين بد، بلا و مصيبت است.[غررالحكم، ح۴۷۱۹ و ۴۷۲۰]
۱۹ امام على عليه السلام :ما خَيْرٌ بِخَيْرٍ بَعْدَهُ النّارُ و ما شَرٌّ بِشَرٍّ بَعْدَهُ الجَنَّةُ وَ كُلُّ نَعيمٍ دونَالْجَنَّةِ فَهُوَ مَحْقورٌ وَ كُلُّ بَلا ءٍ دونَ النّارِ عافيَةٌ؛
خيرى كه به دنبال آن آتش باشد، خير نيست و شرى كه به دنبال آن بهشت باشد،شر نيست. هر نعمتى جز بهشت ناچيز است و هر بلايى جز آتش، سلامتى.[نهج البلاغه، حكمت ۳۸۷]
۲۰ امام على عليه السلام :مَنْ لَبِسَ الْخَيْرَ تَعَرّى مِنَ الشَّرِّ؛
هر كس جامه «خوبى» به تن كند از «بدى» برهنه مى گردد.[غررالحكم، ح ۸۰۸۵]