چرا منافع صهیونیستها برای آمریکا مهم است؟
از آنجایی که رژیم صهیونیستی طی 75 سال اخیر چنین شکستی را تجربه نکرده بود، برای آنکه حداقل در میزان تلفات جنگی عقب نماند، این بار به تصمیمی غیر قابل بازگشت دست زد و این تصمیم همراه با شهادت دست کم 1000 غیرنظامی در حمله به بیمارستان المعمدانی بود.
حال سؤالی که ذهن بسیاری را درگیر کرده، آن است که چرا با وجود چنین اعمال خصمانه و نقض آشکار حقوق بشر از سوی رژیم جعلی صهیونیستی همچنان کشورهای،ی نظیر بریتانیا، فرانسه و ایالات متحده که خود را بهنوعی الگوی دموکراسی و حقوق بشر میدانند، نه تنها صهیونیستها را محکوم نکرده؛ بلکه از آن دفاع نیز میکنند؟ در ادامه چهار فرض کلی برای پاسخ به این پرسش ارائه میشود.
دلایل تاریخی
در واقع حمایت کشورهایی، نظیر فرانسه، ایالات متحده آمریکا و بریتانیا از کشتار و جنایتهای رژیم صهیونیستی خود ریشهای تاریخی دارد، چرا که اساس این کشورها نیز بر چنین کشتارهایی استوار است. برای مثنمونه،ال میتوان به کشتار میلیونها بومی سرخپوست به دست انگلیسیها در قاره آمریکا و ساکن شدن آنها در سرزمینهای آمریکایی با زور سلاحهای نوین و کشتار همهجانبه و همچنین قتلعام بیش از 45000 الجزایری به دست فرانسویها اشاره کرد.
در نتیجه نمیتوان از کشورهایی که خود با کشتار بومیان مناطق مختلف به چنین قدرت و جایگاهی رسیدند، انتظاری جز این داشت؛ چراکه آنان معتقدند، جهان تاریخ را به فراموشی خواهد سپرد و آنان میتوانند با سوء استفاده از قدرت و نفوذ خود اهالی مختلف جهان را از خانههای خود بیرون کرده و خود در آنجا ساکن شوند، غافل از آنکه نظم امروزی با نظم گذشته یکسان نیست و دیگر آنها تنها قدرتهای جهانی نیستند و با این اشتباه محاسباتی در آخر نه تنها در برابر قدرتهای دیگر جهان، بلکه در مقابل مردم خود نیز قرار خواهند گرفت؛ زیرا این مسئله یک تهدید بشری بهحساب میآید و بشریت و اخلاقیات انسانی هستند که هدف قرار میگیرند.
وابستگی شدید سیاسی
سیاستهای رژیم صهیونیستی و آمریکا بسیار از یکدیگر تأثیرپذیرند؛ بهگونهای که در بیشتر مواقع انتخابات دو کشور نیز سبب ایجاد تحولاتی میشود و بسیاری از تحلیلگران معتقدند، به دلیل نزدیکی سیاستهای نتانیاهو با سیاستهای جمهوریخواهان شانس پیروزی ترامپ در انتخابات دورهٔ بعدی ریاستجمهوری افزایش یافته است. از طرفی یکی از پشتوانههای احزاب آمریکایی در انتخابات، نقش و درصد حمایت آنها از متحدان خود، نظیر رژیم صهیونیستی است.
از دیگر وابستگیهای سیاسی کشورهای غربی وجود سازمانهای مختلف است که به لابی یهود شهرت دارند و برخی از آنها عیارتند از: «کمیته امور عمومی آمریکا و اسرائیل» (آیپک) که در سال 1954 هیئت صهونیستی در مجمععمومی سازمان ملل آن را تأسیس کرد، «اجلاس رؤسای سازمانهای یهود» که در سال 1959 ناهوم گلدمن در دوره ریاست جمهوری آیزنهاور آن را تشکیل داد، کمیته یهودیان آمریکا که در سال 1906 در واکنش به وضعیت یهودیان روسیه تأسیس شد و اتحادیه کارفرمایان و پیشهوران یهودی فرانسه (UPJF) که با هدف دریافت کمکهای مادی در فرانسه ایجاد شد.
در واقع هدف اصلی تمامی این سازمانها حفظ منافع رژیم صهیونیستی و تأثیرگذاری بر سیاست خارجی کشورهای غربی و اروپایی است. البته نباید غافل شد که یهود و اسرائیل جایگاه بسیار بانفوذی در آمریکا دارند؛ چرا که بسیاری از سیاستمداران آمریکایی خود ریشهٔ یهودی و نزدیک به صهیونیست دارند.
سلطه صهیونیست بر آمریکا
رسانه و اقتصاد همواره دو عنصر مهم برای صهیونیستها بودهاند؛ به گونهای که در عرصه رسانه بسیاری از شبکهها و شرکتها از طریق عوامل صهیونیستی اداره میشوند. برای نمونه، شبکههایی همچونabc ،CBS ، CNN ،BBC و روزنامههایی، مانند واشنگتنپست و نیویورکتایمز همگی از جمله شریانهای رسانهای هستند که صهیونیستها آنها را اداره میکنند و اخبار را بهگونهای که هم راستا با منافع خود باشد، منتشر میکنند و این همهٔ آن چیزی است که دولت آمریکا با کمک صهیونیست به مردم خود نشان میدهد. برای نمونه، در مورد اخیر نیز سعی داشتند تا مسئلهٔ آشکاری مانند کشتار بیش از هزار مردم غیرنظامی فلسطین به دست صهیونیستها را انکار کنند.
از طرف دیگر بسیاری از بانکدارهای آمریکایی را صهیونیستها و افراد وابسته به اسرائیل تشکیل میدهند و همچنین نقش بازرگانان و تجار یهودی نیز در نظام سرمایهداری آمریکا مسئلهای انکارناپذیر است. از جمله سرشناسان صهیونیستی که نقش اقتصادی مهمی را ایفا میکنند، میتوان به «تد اریسون» یک نظامی، کارآفرین، بانکدار بریتانیایی اسرائیلی تبار، «میکی اریسون» بازرگان و مدیر ارشد اجرایی آمریکایی اسرائیلیتبار است که اکنون بهعنوان رئیس هیئت مدیره ابرشرکت کارنیوال فعالیت میکند و «موریس کاهن» کارآفرین و سرمایهدار اهل اسرائیل اشاره کرد.
وضعیتی پر التهاب
آخرین فرضیهای که میتوان برای حمایت همهجانبه آمریکاییها و برخی اروپاییها از رژیم صهیونیستی ارائه کرد، سوء استفاده از وضعیت پر التهاب جهان است. در واقع اولین هدف ایالات متحده ضربه به جبههٔ مقاومت و از میان برداشتن حماس است که خود مسئلهای جدی برای آمریکاییها به شمار میآید. از طرف دیگر بریتانیاییها که در شکلگیری رژیم اسرائیل نقش مؤثری داشتند، سعی دارند وضعیت صهیونیستها را در خاورمیانه در حالت پایداری حفظ کنند؛ چرا که خروج یهودیان اسرائیل از منطقه فلسطین و خاورمیانه و تقسیمشدن جمعیت آنها در اروپا خود بحرانی دیگر برای اروپاییها به شمار میآید. از دیگر موارد حمایت غربیها از جنگ اسرائیل، تقویت جبهه دوم برای تقابل آمریکا با شرق و روسیه است؛ بهگونهای که حمایت از رژیم صهیونیستی دستاورد امنیتیـ نظامی را برای ایالات متحده و اروپا در مقابل کشورهایی مانند چین، روسیه و ایران به ارمغان میآورد.
سخن پایانی
بهصورت کلی نقش ایالات متحده و کشورهای بانفوذ اروپایی نظیر فرانسه و انگلیس در شدت گیری هرچه بیشتر جنگ میان صهیونیستها و بومیان فلسطینی غیر قابل انکار و واضح است. البته در چنین شرایطی است که میتوان ذات سیاستهای کلی دشمنان بشریت را شناخت. همچنین باید توجه داشت که حمایت از رژیم صهیونیستی برای آمریکاییها نقش حیاتی و تعیینکنندهای دارد و این مسئله به حدی برای آنها مهم است که شعارهایی نظیر حقوق بشر، صلح جهانی و جهانیشدن را به فراموشی سپرده و در ظلم آشکار صهیونیستها شریک میشوند. همانطور که ذکر شد دلایل این کار در تاریخ، قدرت نفوذ گسترده صهیونیستها در آمریکا و معادلات و رقابتهای مهم جهانی ریشه دارد؛ اما مهمترین مسئلهای که غربیها به واسطهٔ غرور خود توان تجزیهوتحلیل آن را ندارند، این است که رژیم آپارتاید صهیونیستی در حال غرق شدن است و هرچه بیشتر دست و پا بزند، بیشتر خود و همراهان خود را به زیر میکشد.
منبع: هفته نامه صبح صادق/به نقل از پایگاه بصیرت
معرفی کتاب تربیت فرزند از دیدگاه حضرت زهرا (سلام الله علیها)
مولف مهدی آقابابائی
زبان:
فارسی
موضوعات:
تربیت فرزند
سیره اهل بیت (ع)
سبک زندگی اهل بیت (ع)
حضرت زهرا (س)
فاطمه زهرا (س) بهترین مادر بود، از این جهت که فرزندانی را که تربیت کرد همگی یا در راه خدا شهید شدند یا به اسارت رفتند، فرزندان حضرت فاطمه، تمام زندگی خویش را وقف خدا و دین او کردند. او بهترین مادر بود چون که به خوراک روح فرزندانش نیز اهمیت می داد و فقط به فکر خوراک جسم نبود. بچه ها را در شب قدر بیدار نگه می داشت و در بعضی مواقع آنها را همراه پدر به مسجد می فرستاد، به آنها انفاق کردن و رسیدگی به حال فقرا را آموزش میداد.
مادر از مؤثرترین عواملی به حساب می آید که می تواند تأثیر فراوان در رشد شخصیت فرزندان داشته باشد. تأثیر مادر در تربیت فرزندان شایسته و صالح، آن چنان مهم است که امامان معصوم(ع) به داشتن مادران با تقوا و پاکدامن افتخار می نمودند. از امام صادق(ع) است که: طوبى لمن كانت أمه عفيفة؛ خوشا به حال آن که مادری عفیفه و پاکدامن داشته باشد.
تواضع
ز خاک آفریـــــــدت خداوند پاک
پس ای بنده افتادگی کن چو خاک
تواضع سر رفعـــــــــت افرازدت
تکـــــــــــــــبر به خاک اندر اندازدت
امام صادق عليه السلام :
مَنْ اَحْسَنَ خُلْقَهُ اَحَبَّهُ الاَْخْيارُ وَ جانَبَهُ الفُجّارُ
انسان خوش اخلاق، از دوستى مردمان خوب برخوردار است و از تعرّض آدم هاىنابكار در امان است
[مستدرك الوسائل، ج 8 ، ص 449]
(شاعر: سعدی)
حجت الاسلام عالی
پای درس اخلاق آیت الله جوادی آملی؛(1402/08/18)
آیتالله «عبدالله جوادی آملی» مفسر قرآن کریم و شارح نهجالبلاغه، صبح امروز پنج شنبه ۱۸ آبان ماه در ادامه دروس اخلاق خود در مسجد اعظم قم با بیان اینکه دنیا محل عمل و آخرت محل حساب است به شرح حکمت ۱۱۷ نهج البلاغه که میفرماید: «شَتّانَ ما بَینَ عَمَلَین: عَمَلُ تَذهَبُ لَذَّتُهُ وَ یَبقی تَبِعتُهُ وَ عَمَلُ تَذهَبُ مَؤونَتُهُ وَیَبقی اَجرُهُ؛ فاصله بسیاری است میان دو عمل: عملی که لذتش میرود ولی پیامدهای آن باقی میماند و عملی که رنج و زحمتش میرود اما اجر و پاداش آن ماندگار است»، پرداخت. در ادامه سخنان ایشان را میخوانید؛
اعمال زودگذر با تبعات تلخ/دنیا مزرعه آخرت
حضرت امیر (ع) فرمودند برخی اعمال لذتش زود از بین میرود ولی تبعات و آثار تلخ آن باقی میماند و از بین نمیرود. قرآن کریم هم فرمود که دنیا، بازیچه نیست و ما بازیگر و لاعب نیستیم ولی همین دنیای زودگذر مزرعه آخرت است.
لعب از لعاب است یعنی چیزی که طراوت آن لحظهای است و زود از بین میرود؛ مانند برد و باخت در فلان بازی که لذت و شادی آنی و لحظهای دارد و این از مصادیق لعب است و وقتی از آن گذشتیم میپرسیم که این لعب، چه نتیجهای برای خود شخص و کشور و مردم دارد؟ با لعاب، دهان تشنهای سیراب نمیشود؛ کار بیهدف را لعب گویند و خدا فرمود ما لاعب نیستیم بنابراین اگر دنیا هست باید حساب و کتاب باشد تا خلقت آن حکمیانه باشد.
دنیا روز عمل و آخرت روز حساب
دنیا روز عمل و قیامت روز حساب است نه عمل، و هر عملی را در قیامت با حق میسنجند؛ اصل مطلب را فرمود که دنیا مزرعه آخرت است؛ در آیات فراوان هم فرمود دنیا، تجارتخانه است؛ برخی یرضون تجاره هستند و برخی هم زیان میکنند و خسر الدنیا ولاخره یا فما ربحت تجارتهم هستند؛ پس دنیا مزرعه و تجارتخانه است و برخی بهره برده و برخی هم زیان میکنند و این سود بردن و زیاندادن بر مبنای حساب و کتابی است.
وزن اعمال در قیامت
تجارت در دنیا بر مبنای معیاری است؛ فرمود ما در قیامت هم میزان و ترازو را نصب میکنیم؛ اینجا اگر کسی نان و مواد غذایی بخواهد ترازو که ابزار سنجش است را به کار میگیرد که سه ضلع دارد؛ وزن، موزون و ترازو. در روایات داریم که اهل بیت (ع) میزانالاعمال هستند. فرمود: وَالْوَزْنُ یَوْمَئِذٍ الْحَقُّ ۚ فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوَازِینُهُ فَأُولَٰئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ؛ نفرمود والوزن حق فرمود: وَالْوَزْنُ یَوْمَئِذٍ الْحَقُّ؛ در ادعیه فرمود والمیزان حق، که این هیچ ارتباطی با وَالْوَزْنُ یَوْمَئِذٍ الْحَقُّ ندارد و فقط بر اصل وجود وزن در روز قیامت تاکید دارد.
اینجا یعنی ما به جای سنگ کیلو، حق را میگذاریم. در دعای عدیله داریم که جنت و نار حق است ولی نفرموده است که عقیده و عمل را با چه میسنجندند ولی در قرآن مشخص فرموده که روز قیامت، همه کارها با حق سنجیده خواهد شد. ما بخواهیم تب افراد را بسنجیم با تبسنج انجام میدهیم، طول یک پارچه را با متر و ولی اعمال و عقاید و قیام و قعود و رفتار در منزل و بیرون را با چه چیزی باید سنجید؛ اینها را با حقیقت میسنجند.
البته ثواب و برکات زیارات ائمه سرجای خود محفوظ است ولی زیارت یک طلبه و استاد حوزه باید با بقیه فرق داشته باشد یعنی اگر دیگران در زیارت به دنبال اجابت دعا برای خود و پدر و مادر هستند که خوب است شما باید دنبال عالمشدن باشید.
حقدار و حقطلب باشید
به جای میزان الحراره بیمارستانها و متر پارچهفروشی، حق، میزان است و کار با حق سنجیده میشود؛ ائمه (ع) به ما آموختند که شما حقدار و حقطلب باشید. محققان حوزه و دانشگاه وقتی به مزار ائمه مشرف شدند غیر از ثواب دنیا و آخرت برای خود و امواتشان باید سواد کسب کنند و نظریهپرداز در مسائل قرآنی و تفسیری و کلامی و مسائل نظام شوند تا گفته شود مانند صاحب جواهر نظریه دارند. عصر ما باید عصر علم باشد وگرنه حضور در حوزه خسران است.
به ما گفتهاند زیارت بروید و ثواب زیادی هم دارد و در برخی موارد واجب کفایی است و حتی در برخی موارد که کسی به حج نرفته باشد وظیفه عینی است که افراد بروند و حتما کعبه نباید خالی بماند ولی شما وقتی به زیارت میروید بگویید: انی محقق لما حققتم و مبطل لما ابطلتم؛ من میخواهم محقق فقه و اصول و قرآن شوم و همه چیز آمرزش اموات نیست.
بخش زیادی از زیارات، درس و بحث علمی است و آن وقت انسان فقط به قصد ثواب و کسب آمرزش برود؟ باید بدانید باسواد شدن، جرم نیست و این چیزی هم که در دست و پای خیلی از افراد ریخته است سواد نیست بلکه سواد، نظریهپردزای قرآنی و فقهی و کلامی و… است و اینکه حرف تازه آورده شود و کمتر از این خسارت است.
مشرکین به آخرت اعتقاد ندارند / خطر هوای نفس
در سوره جاثیه فرمود حرف مشرکین این است که غیر از دنیا خبری نیست و غیر از مرگ و زندگی و طبیعت خبری نیست و اینها جاهلانه حرف میزنند؛ در آیات دیگر فرمود که خدا دنیا و آخرت و مرگ و حیات را خلق کرد و اینها را هم بدون حساب و کتاب خلق نکرد و سنجشی در کار نیست.
اگر دنیا به این وضع کنونی پیش برود نتیجه آن جنگ غزه است که دشمن نشان داد ذرهای بوی انسانیت هم نبرده است. لذا دین فرمود ما چیز تازهای آوردیم که انسانیت است؛ گفتیم در درون شما غده وخیمی است که مزاحم شماست و این را علم نمیتواند کشف کند؛ این غده هوای نفس است که میخواهد سعادت دنیا و آخرت شما را از بین ببرد و ما را به سوخت و سوز گرفتار کند.
قبل از سنجش الهی خود را بسنجید
به ما گفتهاند شما خودتان را قبل از آنکه خدا شما را بسنجد بسنجید لذا انسان تا حقیقت را تشخیص ندهد که کار آسانی هم نیست نمیتواند حقطلب باشد. فرمودند: موتوا قبل ان تموتوا. نفس خود را بمیرانید قبل از آن مرگ شما فرا رسد. علاقه و حب به نفس باعث میشود که کار دیگری را باطل بدانیم لذا تجرید و ساختن نفس لازم است و اینکه انسان بین خود و خدا حجاب قرار ندهد تا بفهمد حق چیست. نه اینکه اگر دیگری کاری کرد آن را بد بدانیم ولی اگر خودمان مرتکب شدیم خوب بدانیم. عدهای در قیامت مغبون هستند زیرا نمیدانند چگونه خود را سنجش کنند.
خطر جهل علمی و جهالت عملی
جهل علمی و جهالت عملی سبب میشود تا انسان حق را نفهمد و مغبون شود ولی وقتی کسی محقق لما حققتم شد حق را خواهد فهمید و محقق و متحقق میشود و آن وقت به نفس خود حسابرسی خواهد کرد.
عترتنا
نیم ساعت ها!
کتابخوانی را باید جزو عادات خودمان قرار دهیم. به فرزندانمان هم از کودکی عادت بدهیم کتاب بخوانند؛ مثلاً وقتی می خواهند بخوابند، کتاب بخوانند. یا وقتی ایام فراغتی هست، روز جمعه ای هست که تفریح می کنند، حتماً بخشی از آن روز را به کتاب خواندن اختصاص دهند. در تابستان ها که نوجوانان و جوانان محصّل، تعطیل اند حتماً کتاب بخوانند. کتاب هایی را معیّن کنند، بخوانند و تمام کنند. افرادی که کار روزانه دارند مثلاً کارمند اداری، کارگر، کاسب و یا کشاورز هستند وقتی به خانه می آیند، بخشی از زمان را گرچه نیم ساعت برای کتاب خواندن بگذارند.
چقدر کتاب ها را در همین نیم ساعت ها می شود خواند! بنده دوره های 20 جلدی و بیست و چند جلدی کتاب را در همین فاصله های 10 دقیقه، 20 دقیقه و یک ربع ساعته خوانده ام. پشت این کتاب ها را هم یادداشت می کنم که معلوم باشد. شاید صدها جلد کتاب را همین طور در این فاصله های کوتاه 10 دقیقه ای خوانده ام. بسیاری از افراد را هم می شناسم که این گونه اند.[1]
چگونه مطالعه می کنید؟
برای دوستان خوب دانش آموز و دانشجویی که به دنبال کامیابی در امتحانات خردادند و برای رسیدن به مقصودشان در پی راه درست هستند، سه راه حل اساسی وجود دارد؛ درس خواندن، درس خواندن و درس خواندن؛ البته راه چهارمی هم هست که عبارت است از درس خواندن. خیلی ها از مسئله بالا آگاهند، ولی نمی دانند چگونه باید درس بخوانند تا بهتر بفهمند و بهتر حفظ کنند.
با به کار بستن روشی که برای مطالعه کتاب های درسی به شما معرفی می کنیم، اگر مثل ما پروفسور نشدید، دست کم سر امتحان از سرک کشیدن به برگه دیگران بی نیاز می شوید.
1. پیش خوانی: نخست به مرور کلی فصل معیّنی از کتاب بپردازید تا با موضوع های کلی بحث آشنا شوید. برای این منظور، ابتدا فهرست مطالب فصل را بخوانید. سپس با مرور مطالب آن به عنوان ها و بخش های اصلی و فرعی فصل توجه کنید و تصویرها و نمودارها را از نظر بگذرانید. پس از مرور مطالب، مهم ترین نکته در مرحله پیش خوانی مطالعه چکیده پایانی فصل و تأمل بر هر یک از نکته هایی است که در آن آمده است. در این مرحله، ممکن است پرسش هایی به ذهنتان خطور کند که پس از خواندن متن کامل فصل، می توانید به آنها پاسخ دهید. این مرحله، تصویری کلی از مطالب فصل و سازمان بندی آن را به شما ارائه می دهد.
خلاصه درس اخلاق آیت الله جوادی آملی/پنجشنبه11 ابان
جلسه درس اخلاق هفتگی آیت الله العظمی جوادی آملی دامت برکاته هفته گذشته در محل مسجد اعظم قم به صورت حضوری و با حضور اقشار مختلف مردم برگزار گردید.
آیت الله العظمی جوادی آملی در این جلسه، به شرح حکمت 119 نهج البلاغه پرداختند.
ایشان بیان داشتند: وجود مبارک حضرت امیر(سلام الله علیه) در این کلمه حکیمانه فرمود: «مَثَلُ الدُّنْیا كَمَثَلِ الْحَیةِ، لَینٌ مَسُّهَا وَ السَّمُّ النَّاقِعُ فِی جَوْفِهَا؛ یهْوِی إِلَیهَا الْغِرُّ الْجَاهِلُ، وَ یحْذَرُهَا ذُو اللُّبِّ الْعَاقِلُ» انسان در زندگی یک دشمن درونی دارد که همان هوای نفس اوست و این را وجود پیامبر فرمود: «أعدى عَدوِّكَ نَفسُكَ الَّتی بَینَ جَنبَیكَ» و یک دشمن بیرونی دارد که همین ابزار دنیوی و زرق و برق دنیاست.
معظم له اظهار داشتند: جریان دنیا در قرآن کریم و همچنین در سنت اهل بیت و خصوصا نهج البلاغه، دو فصل جداگانه دارد که محل بحث است ؛ یکی دنیا همین نظام تکوینی است که ناظر به خلقت الهی است در مقابل نظام تکوینی آخرت که زمینی دارد و آسمانی دارد و یک فصل نیز درباره آثار سوء دنیا در برابر فضائل اخلاقی است، درباره همین مقامات و اوهام و قراردادهای دنیایی است که بدترین دشمن انسان است.
ایشان بیان داشتند: خداوند در قرآن دنیا را مذمت کرده است، دنیایی که من و ماست، دنیایی که مقام و خودبینی و غرور هست و من برترم در آن وجود دارد مورد مذمت قرار گرفته است: «اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَیاةُ الدُّنْیا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زینَةٌ وَ تَفاخُرٌ بَینَكُمْ وَ تَكاثُرٌ فِی الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ…» و این دشمن زگهواره تا گور از کودکی تا بزرگسالی با ما هست و اگر با ما نبود که خطرش را ذکر نمی کرد؛ لذا در طول زندگی باید انسان از این دنیا بر حذر باشد.
آیت الله العظمی جوادی آملی اظهار داشتند: اینکه برخی جملات با تمثیل بیان می شود برای این است که تمثیل دست فهم شنونده را بالاتر می برد و دامنه اوج گرفته ی مطلب را هم پایین تر می آورد تا توازنی بین فهم شنونده و دامنه مطلب حاصل شده و شنونده بهتر مطلب را درک کند؛ لذا امیرالمومنین برای درک بهتر از این دنیا، می فرماید: «مَثَلُ الدُّنْیا كَمَثَلِ الْحَیةِ» مثل دنیا، همانند مار است که «لَینٌ مَسُّهَا وَ السَّمُّ النَّاقِعُ فِی جَوْفِهَا» که ظاهری نرم دارد اما در درون آن زهری كشنده است.
معظم له بیان داشتند: «سم» به معنای مایع نیست، «سم» یعنی سوراخ و این مایع چون سوراخ کننده و کشنده است و به عمق می رسد به آن سم می گویند. حضرت می فرماید مقامات و زرق و برق دنیا هر چند ظاهر آن زیبا و و خوشحال کننده است اما باطن آن سوراخ می کند و به عمق جان می رساند و برای انسان حیات باقی نمی گذارد. اگر دنیا کسی را گرفت، همان لحظه سوراخ می کند، اینطور نیست که مهلت بدهد.
آیت الله العظمی جوادی آملی بیان داشتند: مولا امیرالمومنین در ادامه می فرمایند «یهْوِی إِلَیهَا الْغِرُّ الْجَاهِلُ، وَ یحْذَرُهَا ذُو اللُّبِّ الْعَاقِلُ»؛ مردم جاهل به سمت دنیا می روند، ولی انسان عاقل از آن دوری می کند. جهل گاهی در مقابل علم است که قرآن کریم و روایات اهل بیت عصمت و طهارت به توده مردم می گویند عالم بشوید و «طلب العلم فریضة» که این هر چند کمال است اما مشکل را به تنهایی حل نمی کند، و گاهی جهل در مقابل عقل است، لذاست که به علما گفته اند «عاقل» بشوید، سرّش این است که انسان تنها اندیشه نیست، انسان با «اندیشه» و «انگیزه» زندگی می کند و این دو کاملا از هم جداست، ممکن است کسی صد درصد چیزی بداند، علم داشته باشد ولی عمل نکند، چون دستگاه اندیشه از دستگاه انگیزه جداست؛ دستگاه اندیشه در حوزه و دانشگاه است که موضوع و محمول و «است» و «نیست» را خوب بررسی می کند، اما وظیفه دیگر این است که عصاره عقد اول را به جان خود گره بزند و عقد ثانی بشود که می شود «اعتقاد»؛ برای همین است که عالم شدن در حوزه و دانشگاه، نیمی از راه است، این به درد کتاب و درس گفتن می خورد، اما بخواهد عقیده پیدا کند و بهشتی شود و از تکاثر برهد و به کوثر برسد، یک عقلی می خواهد که با دست آن، علم و اندیشه عقل نظری را به عقل عملی گره بزند!
ایشان گفتند: عالم شدن تنها کافی نیست، چه بسا عالمانی که علمشان سبب جهل آنها بوده است «رُبَّ عَالِمٍ قَدْ قَتَلَهُ جَهْلُهُ»، پس این دو اصل می خواهد یکی علمی است که از طریق حوزه و دانشگاه باید علم را کسب کند، ولی این یک عقد دیگری هم می خواهد که بین علم و جان انسان است که می شود اعتقاد، اگر کسی عقد دوم را خوب نبسته باشد و اعتقاد نداشته باشد، علم او برایش هیچ فایده ای ندارد و این عقل که «مَا عُبِدَ بِهِ الرَّحْمَان و اکتُسب به الجنان» از طریق مسجد و حسینیه و نماز شب و نماز اول وقت و مواظب بودن و اهل محاسبه بودن شب و روز به دست می آید؛ لذا اینجا فرمود عاقل کسی است که از این زرق و برق دنیا فرار می کند و خود امیرالمومنین وقتی به آن مقام بالا رسیدند فرمودند دنیا در نزد منِ علی «عَفْطَةِ عَنْز» است.
ایشان در پایان بیان داشتند: اگر ما این مشکلات را نداشته باشیم، دیگر آن وقت تقصیر را به دین و قرآن وروایات مرتبط نمی کنیم بلکه می فهمیم که همه اینها نور و طیب و طاهر هستند و این ما هستیم که باید این مشکلات را بر طرف کنیم که در این صورت هیچ حادثه ای برای ما پیش نمی آید؛ لذا فرمود که عقلا می فهمند که دنیا ظاهرش زیبا هست ولی درونش سم مهلک است.
لازم به ذکر است درس اخلاق آیت الله العظمی جوادی آملی هر هفته روزهای پنج شنبه ساعت 10 به صورت حضوری در محل مسجد اعظم قم برگزار می گردد و علاقه مندان می توانند از طریق سایت تلویزیون اینترنتی اسراء به آدرس https://tv.esra.ir و همچنین سامانه مجازی به آدرس https://el.esra.ir/ch/darseakhlagh-ayatollah-javadiamoli به صورت زنده این مباحث را دنبال نمایند.
منبع: اسرا
دو دستور و یک بشارت؛
استنادات قرآنی بیانات رهبر انقلاب مدظله العالی
دو دستور و یک بشارت؛ موفقیت مؤمنان در سایه صبوری و ایمان به وعده الهی
آیه ۶۰ سوره مبارکه «روم» حاوی دو دستور و یک بشارت است؛ دعوت به صبر و حفظ آرامش در مقابل افراد بیایمان و قطعی بودن تحقق وعدههای الهی.
به گزارش ایکنا، حضرت آیتالله خامنهای، رهبر انقلاب اسلامی در بخشی از بیاناتشان در دیدار دانشآموزان و دانشجویان با استناد به آیه ۶۰ سوره مبارکه «روم» فرمودند: «دنیای اسلام این را فراموش نکند که در این قضیّه مهم و تعیینکننده، آن کسی که در مقابل اسلام، در مقابل یک ملّت مسلمان، در مقابلِ فلسطینِ مظلوم ایستاد، آمریکا بود، فرانسه بود، انگلیس بود؛ این را دنیای اسلام فراموش نکند، این را بفهمند؛ در معاملاتشان، در معادلاتشان، در تحلیلهایشان فراموش نکنند این را که چه کسی ایستاده است و دارد روی این مردم مظلوم و ملّت مظلوم فشار میآورد؛ صِرف رژیم صهیونیستی نیست. البتّه ما شک نداریم که «اِنَّ وَعدَ اللَهِ حَق»؛ وعده الهی حق است. وَ لا یَستَخِفَّنَّکَ الَّذینَ لا یوقِنون؛ اینهایی که به وعده الهی یقین ندارند، با منفیبافیهای خودشان شما را باید متزلزل نکنند، سست نکنند.»
متن آیه : «فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ ۖ وَلَا يَسْتَخِفَّنَّكَ الَّذِينَ لَا يُوقِنُونَ»
ترجمه آیه: «پس صبر كن كه وعده خدا حق است، و زنهار تا كسانى كه يقين ندارند، تو را به سبكسرى واندارند.»
خدای متعال در این آیه به پیامبر اسلام(ص) میفرماید که در مقابل مشکلات و ناهمواریها، صبر و استقامت داشته باش و به وعده الهی نیز امیدوار باش؛ زیرا وعده او واقع خواهد شد. علاوه بر این، چنان سنگین و پا برجا باش که این افراد نتوانند تو را سبک بشمارند و از جا تکان دهند، چرا که آنها یقین ندارند و تو کانون یقین و ایمانى.
این آیه در حقیقت، خطاب تسلیتآمیز به رسول خدا(ص) در برابر سخنان هتکآمیز دشمنان است که دعوت او را افسانهسرایى میخواندند. خداوند میفرماید باید صبر و شکیبایى نمایى و به دعوت خود ادامه دهى، وعده پروردگار به اینکه بشر از اولین و آخرین در عالم قیامت بار دیگر زنده خواهند شد، حق ثابت و تخلفناپذیر است.
در واقع آیه پایانی سوره روم دو دستور مهم و یک بشارت بزرگ به پیامبر اسلام(ص) میدهد تا او را در مبارزه پیگیر و مستمر در برابر لجوجان جاهل و بیخردان سرسخت به استقامت دعوت کند.
«فاصبر» در قرآن به معنای استقامت و صبر کلید و رمز پیروزی همه مربیان به خصوص انبیای الهی در طول تاریخ بوده که در پرتو این صبر فرجام نیک و عاقبت بخیری نصیب مؤمنان میشود.
در ادامه آیه شریفه برای اینکه پیامبر(ص) را در این راه دلگرمتر کند از تخلفناپذیر بودن وعدههای خداوند سخن به میان آورده و میفرماید: «إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقّ». خداوند به پیامبر اکرم(ص) و مؤمنان وعده پیروزی و خلافت در زمین و غلبه اسلام بر کفر، نور بر ظلمت، علم بر جهل، داده است و به این وعدهها جامه عمل میپوشاند. در حقیقت کلمه «وَعْد» در اینجا اشاره به وعدههای مکرری است که قرآن در مورد پیروزی مؤمنان داده است.
دومین دستور این آیه امر به تسلط بر اعصاب و حفظ متانت و آرامش و از میدان به در نشدن در این مبارزه سخت است و به همین دلیل خداوند میفرماید: هرگز نباید کسانی که ایمان ندارند تو را خشمگین و عصبانی کنند.
امروز هم دنیای غرب در پی استخفاف و تحقیر امت اسلامی است تا بتواند راحتتر و بدون مقاومت بر آنها سلطه پیدا کند که این برخاسته از خوی و شیوههای فرعونیان در طول تاریخ است که از این طریق توانستند حکومت خود را مستقر کرده و دیگران را برده و مطیع خود سازند.
براین اساس از این آیه میتوان نتایج زیر را در ابعاد تربیتی، مدیریتی و حکومتی گرفت که:
ـ رهبران دينى بايد صبور باشند.
ـ ايمان به وعدههاى الهى، عامل صبورى است.
ـ جوسازى افراد بىدين، نبايد در تصميمگيرى ما اثر كند.
ـ اگر لطف و هشدار و تعليم الهى نباشد، انبيا نيز آسيبپذيرند.
ـ يكى از ترفندهاى دشمنان، سبک كردن رهبر است.
ـ كسانى به فكر تضعيف و تحقير رهبر هستند كه به راه حق يقين ندارند.
ـ كسىكه صبر نكند، خفيف مىشود.
انتهای پیام
شب آشتیکنان یک شهید
نه اهل مذهب بود و نه اهل نماز! مشخص بود لیاقت شهادت را ندارد اما در عملیات والفجر ۸ شهید شد.
فکرم مشغول بود؛ تا اینکه دفترچه یادداشتش پرده برداشت از این راز بزرگ او.
نوشته بود:
قبل از عملیات، یک شب از رزم شبانه برگشتیم، آن شب خیلی خسته بودم دراز کشیدم تا بخوابم؛ امّا بقیه رزمنده ها به نماز خواندن مشغول شدند.
در آن لحظه نسبت به آنها احساس کمبود کردم و با این که آنها دوستانم بودند، حس کردم خیلی با آنها فاصله دارم.
ناگهان به گریه افتادم.
در همان لحظه با خدای خود عهد کردم همیشه به یاد او باشم و نماز بخوانم.
بلافاصله وضو گرفتم و در کنار یکی از برادارنی که خیلی دوستش داشتم مشغول نماز خواندن شدم.
من آن شب را هیچ وقت فراموش نمی کنم؛ شب آشتی با خدا یا با خودم بود.
پس از شهادت آن رزمنده، خانواده اش هم تغییر عقیده دادند و نماز خوان شدند.
منبع: برگرفته از کتاب نماز خوبان-به نقل از خبرگزاری رسمی حوزه
ماجرای عنایت حضرت معصومه(س) به شهریه طلاب در زمان طاغوت
آیت الله سید صدر الدین صدر گفت: با ناراحتی به حضرت گفتم: عمه جان! رسم نیست که عده ای از طلاب غریب، در همسایگی شما از گرسنگی جان دهند، اگر خود اختیار حل این مشکل را ندارید، به برادر بزرگوارتان حضرت علی بن موسی الرضا(ع) متوسل شوید!
علامه سید صدر الدین صدر از عالمان برجسته و مراجع بزرگ زمان خود بود که در فقه، اصول، رجال، شعر و تفسیر دستی توانا داشت، زمانی که رضا خان در پی متلاشی کردن حوزه علمیه بود، آیت الله صدر همراه یارانش آیت الله سید محمد تقی خوانساری و آیت الله سید محمد حجت سرپرستی و تدریس در حوزه علمیه را بر عهده داشت و در حفظ آن می کوشید، نوزدهم ربیع الثانی سالروز وفات این عالم وارسته است که در سال 1373 هجری قمری دار فانی را وداع گفت.
در ادامه به گوشه ای از کرامات علامه سید صدر الدین صدر پدر بزرگوار امام موسی صدر از زبان آیت الله شیخ ابراهیم رمضانی از شاگردان مرحوم صدر نقل می شود:
پس از مرحوم آیت الله حائری مدتی زمام حوزه به دست من بود و عهده دار شهریه طلاب بودم، یک ماه وجهی نرسید، قرض کردیم و شهریه را دادیم، ماه دوم هم نرسید، باز هم قرض کردیم و شهریه را پرداخت کردیم، ماه سوم هم نرسید، دیگر جرأت نکردیم قرض کنیم، طلبه ها برای شهریه در خانه ما گرد آمدند، من گفتم که ندارم و بسیار بدهکار شده ام، طلاب نگران و ناراحت شدند.
من تحت تأثیر قرار گرفتم، پس گفتم: آقایان تشریف ببرید، ان شاء الله تا فردا برای شهریه کاری خواهم کرد، آنان رفتند، ولی تا شب هر چه فکر کردم، راهی به ذهنم نرسید، خوابم نمی برد، سحر برخاستم، تجدید وضو کردم، به حرم حضرت معصومه(س) مشرف شدم و نماز خواندم، حرم بسیار خلوت بود، پس از به جای آوردن نماز صبح و تعقیبات در حالی که منظره روز گذشته را به خاطر می آوردم، خود را به ضریح مطهر رساندم، با ناراحتی به حضرت گفتم: عمه جان رسم نیست که عده ای از طلاب غریب، در همسایگی شما از گرسنگی جان دهند، اگر خودت اختیار حل این مشکل را نداری، به برادر بزرگوارت حضرت علی بن موسی الرضا(ع) یا جدت امیرالمؤمنین(ع) متوسل شوید، این را گفتم و با عصبانیت به خانه رفتم، بسیار افسرده خاطر بودم، منظره روز پیش پیوسته در برابرم آشکار بود، برخاستم، قرآن را برداشتم بخوانم تا قدری آرامش یابم.
هوا تاریک و روشن بود که ناگهان در زدند، گفتم بفرمایید، در باز شد، کربلایی محمد خدمتکار کهنسال وارد شد و گفت: آقا! یک نفر با کلاه شاپو و چمدان پشت در است و می گوید: همین حالا می خواهم خدمت آقا مشرف شوم، وقت ندارم زمان دیگر بیایم، ترسیدم و گفتم: نمی دانم آقا از حرم آمده یا نه، چه می فرمایید؟ گفتم: بگو بیاید، اگر چه راحتم کند! کربلایی محمد برگشت، طولی نکشید که مردی موقر با کلاه شاپو و چمدان وارد شد، سلام کرد، دستم را بوسید، عذر خواهی کرد و گفت: ببخشید بی موقع شرفیاب شدم، چند لحظه ی پیش، ماشین ما بالای گردنه رسید و نگاهم به گنبد حضرت معصومه(س) افتاد، ناگهان به فکرم رسید که در مسافرت هر لحظه احتمال خطر است، اگر اتفاقی بیفتد و بمیرم، مالم تلف شده، دَین خدا و امام برگردنم بماند، چه خواهم کرد؟ ظاهراً! همان زمانی که آیت الله صدر در حرم دعا می کرد، این فکر به خاطر آن مرد خطور کرده بود.
او ادامه داد: وقتی به قم رسیدیم، از راننده خواستم اندکی توقف کند تا مسافران به زیارت بروند و من خدمت شما برسم.
سپس اموالش را حساب کرد و مقدار قابل توجهی بدهکار شد، در چمدان را باز کرد و به اندازه ای سهم امام داد که توانستم علاوه بر قرض ها و شهریه آن ماه، تا یک سال از همان وجوه شهریه دهم، بعد از این جریان، به زیارت حضرت معصومه(س) رفتم و از حضرت سپاسگزاری کردم.
منبع: فارس