تعبیری خواندنی از امام صادق(علیه السلام) برای نماز
کتاب «بهترين پناهگاه حكايات و داستان هاى نماز» اثری از آقای رحيم كارگر محمديارى است که به بیان داستان های گوناگون از نماز و نمازگزاران پرداخته که منتخبی از این داستان ها در شماره های گوناگون تقدیم علاقمندان می گردد.
* نزديكترين زمان بنده به خدا
از امام صادق عليه السلام سوال شد:
يابن رسول الله! بنده در چه ساعتى از شبانه روز به خدا نزديك است؟ و خداوند در چه موقعى به بنده اش نزديك است؟
امام فرمود:
هنگامى كه بنده اى در دل شب از خواب بر مى خيزد و وضو مى سازد و به نماز و دعا مى ايستد و با خالق خويش به راز و نياز مى پردازد، در آن حال است كه از عرش خداوند ندا مى رسد كه اى بنده من! تو پروردگار خود را مى خوانى، همانا احسان و هديه و عنايت الهى از آسمان بر تو مى بارد، در حالى كه فرشتگان خدا گرداگرد تو را فرا گرفته اند.
اگر مى دانستى كه با چه كسى به راز و نياز مشغول هستى، از نماز دست نمى كشيدى و از نماز سير نمى شدى .
منبع: خبرگزاری «حوزه»
با شفیعان قیامت بیشتر آشنا شویم
هر زني كه نمازهاي پنجگانهاش را بخواند و روزه ماه رمضان را بگيرد، و در صورت استطاعت به زيارت خانه خدا برود و زكات خود را بدهد و از همسر خويش اطاعت كند و پس از من علي را به امامت قبول داشته باشد چنين زني به شفاعت دخترم فاطمه ـ عليه السّلام ـ وارد بهشت خواهد شد.
* اسباب شفاعت
هدف از گشودن اين بخش اين است كه با شناخت شفيعان و آشنائي با خصوصيات افرادي كه مورد شفاعت قرار ميگيرند، بدانيم شفاعت در قرآن و احاديث اسلامي بسيار حساب شده است و هرگز اعتقاد به آن مايه جرأت بر گناه نميگردد بلكه سبب ميشود كه تا حدودي خود را از آلودگي حفظ كرده تا زمينه شفاعت را از بين نبريم. و بايد توجه داشته باشيم كه شفيعاني كه در اين بخش خواهيم شناخت نحوه شفاعت برخي از آنان با برخي ديگر كاملا تفاوت دارد. مثلا نخستين شفيع انسان در درگاه الهي اطاعت و فرمانبرداري او است و به طور مسلم نحوه شفاعت اطاعت، با شفاعت كردن پيامبران و اولياء خدا تفاوت دارد. اما از آنجا كه نتيجه همگي آمرزش گناهان افراد و تكامل و تعالي آنان است در روايات از همه آنها به شفيع و شفاعت كننده تعبير شده است. ما نيز به پيروي از احاديث اسلامي، در اين بخش همگي را تحت اين عنوان ميآوريم هرچند برخي از آنها شفيع اصطلاحي نخواهند بود.
چگونه قفل ارتباط با کودک خود را بشکنم
اولین و مهمترین گام در برقراری روابط صمیمانه با فرزندان، پذیرفتن شخصیت آنها بدون مقایسه با همسالان شان است.
* رمزگشایی قفل ارتباطی والدین با فرزندان
ایجاد روابط صمیمانه با فرزند خود باعث میشود تا مسائل درونی اش را راحتتر با والدین در میان بگذارد.
شناخت زبان فرزند و به اصطلاح راه های برقراری ارتباط دوستانه با آن ها از سوی والدین بسیار مهم است؛ زیرا در شکلگیری شخصیت فرزندان در آینده نقش بزرگی دارد.
اولین و مهمترین گام در برقراری روابط صمیمانه با فرزندان، پذیرفتن شخصیت آنها بدون مقایسه با همسالان شان است، همچنین استفاده از جملات محبتآمیز و شیوههای غیر کلامی عاطفی هم در این رابطه تأثیرگذار است.
سخن گفتن با فرزندان به زبان کودکی، ایجاد انگیزه مثبت و امنیت روانی، تقویت رشد معنوی، رفع اشتباهات کودکان بدون ایجاد جسارت در آنها، احترام در صدا کردن نام کودک بخصوص در جمع آشنایان، استفاده نکردن از جملات دستوری در برابر او و دادن هدیه های کوچک در زمان انجام دادن درست کارها؛ به طوریکه آنها را متوقع نکند، از دیگر راه های ایجاد رابطه دوستانه با فرزندان است.
کم کردن فاصله سنی در ذهن خود با کودک به معنی درک شرایط روحی او است که بستر مناسب برای برقراری رابطه دوستانه میان شما و فرزندتان را فراهم میکند.
باید با آرامش و کاهش جایگاه والدین و فرزندی به صحبتهای آنها گوش دهید و خود را یک دوست صمیمی و هم سن و سال برای او دانسته و در صورت لزوم راهنماییاش کنید.
توقعات و انتظارات خود را از فرزندتان به صورت دقیق و با محبت برایش توضیح دهید، همچنین در زمان انتقاد، شخصیت او را زیر سؤال نبرید، بلکه حداقل از چند خوبی او تعریف کرده و سپس عمل ناپسند او را مورد انتقاد قرار دهید.
نویسنده: نسترن نیکجو، روانشناس
منبع: پایگاه اینترنتی هفته نامه افق حوزه
معرفی کتاب/تحکیم خانواده از نگاه قرآن و حدیث
نهاد خانواده، اصلى ترین رکن جامعه و بستر فرهنگ هاى گوناگون و زمینه ساز خوش بختى یا بدبختى انسان ها و امّت هاست؛ از این رو اسلام، که دربردارنده برنامه سعادت و تکامل بشر است، عنایت ویژه اى به سلامت، رشد و پویایى این نهاد سرنوشت ساز دارد.
این کتاب، با بهره گیرى از آیات و احادیث، بدین موضوع مهم پرداخته و در سه بخش اصلى سازمان یافته که عبارت اند از:
تشکیل خانواده؛ عوامل تحکیم خانواده؛ آسیب هاى خانواده.
اسلام در سه زمینه یادشده، رهنمودهای مهم و سازنده اى دارد که در این مجموعه به صورتى منسجم، با شیوه اى نو و با تحلیل هاى مورد نیاز عرضه مى شود.
اثر حاضر، نیاز پژوهشگران مسائل خانواده را به منابع اسلامى برآورده مى کند. خانواده ها، به ویژه جوانان، براى رسیدن به زندگى همراه آسایش و آرامش، مى توانند از آن بهره مند شوند.
حدیث روز/ برای دفع بلا و جلب روزی
امام صادق علیه السلام در یکی از سخنان نورانی خود یکی از اسباب دفع بلا و جلب روزی را معرفی کردند.
قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام مَنْ أَكْرَمَ مُؤْمِناً فَإِنَّمَا يُكْرِمُ اللَّهَ وَ مَنْ دَعَا لِأَخِيهِ الْمُؤْمِنِ دَفَعَ اللَّهُ عَنْهُ الْبَلَاءَ وَ دَرَّ عَلَيْهِ الرِّزْقُ.
امام صادق(علیه السلام) فرمود: هرکس مؤمنی را تکریم کند، خداوند را تکریم کرده و هرکس برای برادر مؤمنش دعا کند، خداوند بلا را از او دور می سازد و رزق و روزی را بر او فرو می ریزد.
مشکاة الانوار، ص330
چگونه به استاد خود احترام بگذاریم؟
شکی نیست افرادی که زندگی خود را وقف تعلیم و تعلم کردند و تمام سعی تلاششان این بوده که بتوانند بسیاری را از دنیای نادانی به سوی عالم علم سوق دهند، در اموزه های ما بسیار محترماند تا جایی که خداوند در اولین آیات مصحف شریف، خود را بهعنوان معلم معرفی میکند.
* آیه
ٱلَّذِى عَلَّمَ بِٱلْقَلَمِ*عَلَّمَ ٱلْإِنسانَ مَا لَمْ يَعْلَمْ 4و5/ علق
همان کسی که بهوسیله قلم تعلیم نمود و به انسان آنچه را نمیدانست یاد داد!
* آینه
حکایت؛ ابوطالب عزیزالدین از ادباء و علماء قرن ششم هجری میگفت: در زمانی که فخر رازی به مرو آمده بود منزلتی بزرگ و آوازهای بلند و ابهتی عظیم داشت به نحویکه به احترام او کسی سخنش را قطع نمیکرد و در مقابل او نفس نمیکشید و من برای استفاده از محضر او به محضرش آمدو شد داشتم. روزی به من گفت: دوست دارم برای من درباره سلسله نسب فرزندان ابوطالب کتابی بنویسی تا آن را بخوانم چون نمیخواهم در این مورد جاهل باشم. گفتم میخواهی به صورت مشجّر انساب ایشان را ترسیم کنم یا به صورت نثر بنویسم؟ گفت: من چیزی میخواهم که آن را حفظ کنم و نوشته مشجّر قابل حفظ کردن نیست، گفتم: سمعاً و طاعةً و رفتم و کتابی را که اسم آن را «الفخری» گذاشتم، نوشتم و برایش بردم. چون آن کتاب را دید از مسند شخصی خودش پائین آمد و بر بوریائی که در آنجا بود، نشست و به من گفت تو بر این مسند بنشین. من نشستن بر آن مسند را در حضور او جسارت دانستم ولی او با نهیبی سخت مرا خطاب ساخت و گفت در جائی که من میگویم، بنشین.
از مهابت او بیاختیار در جائی که گفته بود نشستم و او در مقابل من نشست و آن کتاب را در حضور من قرائت کرد و مواردی را که برایش نامفهوم و پیچیده بود از من سؤال میکرد تا اینکه تمام کتاب را نزد من خواند و سپس به من گفت: اکنون در هرکجا که میخواهی بنشینی، بنشین، که همانا این کتاب علم است و تو در این علم استاد من هستی و من شاگرد تو که در حضورت شاگردی میکنم و استفاده میکنم و از ادب نیست که شاگرد جز روبروی استاد در جای دیگری بنشیند.
پس برخاستم و او در مسند خود نشست و من بر بوریائی که او نشسته بود نشستم.1
جاهل به روز فتنه ره خانه گم كند عالم چراغ جامعه و چشم عالم است
با اقتباس و ویراست از کتاب داستانهایی از علماء