امتداد شب قدر
خدایا! امروز سپیده یادت در دل های عاشقان طلوع کرده است. سرو و صنوبر به رکوع رفته اند. پرندگان سرود نام تو را زمزمه می کنند. امروز روی سجاده ای از نور، از دستان قنوت کرده ام، پیچک سبز دعا دور نگاه تو می پیچد و به سمت تو می آید. امروز روز توست؛ روزی بیکران از آفتابی ترین روزهای سال. امروز آفتاب رحمت توست که سراسر هستی را در آغوش گرفته است. امروز هزاران چلچله در من می خوانند و به سمت تو پرواز می کنند.
رویشی دوباره
عرفه روز رویش دوباره است؛ در زلالی آفتاب نگاه خداوند، روی سجاده ای به وسعت هستی، در بارش چشم های غم آلود. عرفه لحظه شکفتن است؛ در سرزمینی به وسعت تاریخ بشریت که نه مرز می شناسد و نه رنگ. امروز روز درنگ است؛ در دریای بی کرانه بشری، در روشنای آفتاب حقیقت، همراه با سیل سپید خلق ،زیر باران نگاه خدا، امروز چه ضیافت باشکوهی برپاست.
رودی از نور
عرفه چشمه جوشان روشنایی است. آغاز آگاهی و بینایی است. رودی است خروشان غرقه در نور که به سوی بلندترین قله وصال جاری است. عرفه یادآور تبعید انسان است؛ یادآور فراق از یگانه محبوبش. روزی است که آدم، جدا مانده از اصل خویش، سرگردان با چشمانی اشکبار و حیران، به گناه خویش اعتراف کرد. امروز روزی است که عاشقان کوی یار سر بر آستان معشوق می سایند و بار دیگر به گناهان خویش اعتراف می کنند و آتش جانشان را با دعا و نیایش شعله ورتر می سازند.
وقوف در سرزمین یاد «او»
عرفه روز دعا و نیایش است. روز توبه و تضرع به درگاه بخشاینده دستگیر است. روز اوج گرفتن در بی کران راه های آسمانی است. عرفه روز استجابت دل های زخمی است. روزی که امتداد مهربانی خداوند از شب قدر است. امروز روز وقوف است. وقوف در سرزمین یاد خداوند؛ زیر آفتاب داغ نگاهش. عرفه روز بال گشودن است و رسیدن به بلندترین قله معنویت. روزی است که رود عفو و رحمتش جاری است تا روح معصیت زده ما را در خود شستشو دهد.
روز عرفه، روز قدر
عرفه روز پر کشیدن است،تا کوی یار. روز گرداندن آیینه دل هاست، به سوی خداوند. امروز روزی است که آفتاب رحمت او ایستاده تا ما را از هر چه آلودگی است، پاک کند. روزی که لب ها به ذکر او معطرند و جان ها، در هوای او، پروانه های سوخته ای که لحظه به لحظه شعله ورتر می شوند. گوش کن! صدای تسبیح کائنات می آید و فرشتگان آن قدر پایین آمده اند که زمین را آسمانی کرده اند. عرفه روز قدر است، برای کسانی که در شب قدر آمرزیده نشدند.
روز روشنایی سجاده ها
امروز بهترین روز تطهیر روح است، در جاری یاد خداوند. روز اشک های حسرت آلود است. روز دل های شکسته است. روز مهربانی خداست. عرفه روز معنوی ترین آواز جهان است؛ از حنجره های زخمی و نهادهای آتش گرفته. یادآور تبعید است؛ به سرزمین غفلت زده. امروز روز شکفتن گل بیداری است؛ در دل های خزان زده. امروز روز شِکوه ها و ناله هاست. روز روشنایی سجاده هاست. روز، روز دعاست.
امتداد شب قدر
عرفه امتداد شب قدر و امتداد رضوان و رحمت خداست. در سرزمینی به وسعت هستی، غرقه در جاری خلق که به ضیافت او نائل آمده اند. در این دریا، همه رنگ ها به بی رنگی رسیده اند و زیر آفتاب پاک خداوند، دست هایشان را به سمت بی انتهای او بلند کرده اند و چون قطره وصل می طلبند. عرفات سرزمینی است گسترده، در دل های زار عاشقان او و در دل هر کس که امروز، نور خداوندی در دلش می بارد.
برکه نیایش
خدایا!امروز همه کائنات لب به دعا گشوده اند و زمین سجاده ای است که از طنین نام تو پرگشته است. خدایا امروز دست ها، نیلوفران نیازند که بر رشته محبت تو آویخته اند و یادت چقدر جاری و زبان از هر چه غیر تو خالی است. امروز گونه ها بستر اشک و حنجره ها قرارگاه آه اند و روح عصیان زده ما، پناهگاه یاد تو را می طلبد. خدایا!امروز دل ها می خواهند به سجده ای ابدی فرو روند و جان ها می خواهند از نسیم فرح بخش نامت پر شوند. بگذار در برکه نیایش، خود را از زنگار غفلت و گناه شستشو دهیم
شمیم دل انگیز استجابت دعا
اشاره:
خداوند بزرگ به دلیل غنای ذاتی که دارد، هدفی خارج از ذات نداشته، منفعت و فایده ای به او بر نمی گردد، اما چون حکیم است و کار عبث نمی کند فعل و کارش دارای هدف است بنابراین عبادت بندگان منفعتی را عاید خداوند نمی کند و این بندگان هستند که از عبادت بهره مند می شوند. می دانیم که یکی از برجسته ترین عبادات که به تعبیر رسول خدا(ص) مغز آن لقب گرفته، دعاست. وسیله ای که ربط انسان را به خالق و حقیقت هستی برقرار می کند و فقر و نیاز ذاتی انسان را برای او به تصویر می کشد؛ اما چون این رابطه متقابل است از ناحیه بنده ابراز نیاز و از طرف خداوند جواب و استجابت است. چنانکه فرمود: «ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ»[1] مسأله مهم آن است که دعا دارای حدود و شروطی است و برای اجابت نیازمند پیش زمینه ها و لوازمی است و از این رو شبهاتی پیرامون آن وجود دارد که نیازمند پاسخگویی می باشد. در این نوشته در باب مفهوم استجابت دعا، شرایط، زمینه ها و موانع آن بحث و بررسی می نماییم.
استجابت در لغت
استجابت در لغت مشتق از واژه «جواب» است چنانکه راغب در مفردات می گوید: «جوب به معنای کندن گودال است که همان گود کردن زمین است سپس در کندن هر زمینی به کار می رود و جواب کلام آن چیزی است که از عمق دل عبور کرده و از دهان گوینده به گوش شنونده می رسد»[2]
در مصباح المنیر آمده است که: «جواب یک نوشته روشن است ولی جواب یک سخن گاهی متضمن تأیید آن است که با «بله» انجام می شود در صورتی که سخن به شکل سئوال باشد و گاهی به نحو ابطال آن سخن است و جمع آن أجوبه و جوابات است و «جواب» جواب نامیده نمی شود مگر اینکه بعد از طلب باشد،… اما استجابت در جایی به کار می رود که او را به چیزی خوانده باشد و درخواست کرده باشد و اجابت کرد خداوند دعای او را یعنی قبول کرد و استجابت نمود»[3]
بهترین فرصت طهارت
دل در جوشش ناب عرفه، وضو مي گيرد و در صحراي تفتيده عرفات، جاري مي شود. آن جا كه ايوان هزار نقش خداشناسي است. لب ها ترنم با طراوت دعا به خود گرفته و چشم ها امان خود را از بارش توبه، از دست داده اند. دل، بيقرار روح عرفات، حضرت اباعبدالله الحسين (ع) شده است. پنجره باران خورده چشم ها از ضريح اجابت، تصوير مي دهد و اين صحراي عرفات است كه با كلمات روحبخش دعاي امام حسين (ع) و اشك عاشقان او بر دامن خود اجابت را نقش مي كند. اشك و زمزمه ما را نيز بپذير، اي خداي عرفه.
عرفات نام جايگاهي است كه حاجيان در روز عرفه (نهم ذي الحجه) در آنجا توقف مي كنند و به دعا و نيايش مي پردازند و پس از برگزاري نماز ظهر و عصر به مكه مکرمه باز مي گردند و وجه تسميه آنرا چنين گفته اند كه جبرائيل عليه السلام هنگامي كه مناسك را به ابراهيم مي آموخت، چون به عرفه رسيد به او گفت ?عرفت? و او پاسخ داد آري، لذا به اين نام خوانده شد. و نيز گفته اند سبب آن اين است كه مردم از اين جايگاه به گناه خود اعتراف مي كنند و بعضي آن را جهت تحمل صبر و رنجي مي دانند كه براي رسيدن به آن بايد متحمل شد. چرا كه يكي از معاني ?عرف? صبر و شكيبايي و تحمل است. (1)
فَتَلَقي آدَمُ مِنْ رَبِّه كَلماتًُ فتابَ عَليهِ اِنَّه? هو التَّوابُ الرّحيمْ
آدم از پروردگارش كلماتي دريافت داشت و با آن به سوي خدا بازگشت و خداوند، توبه او را پذيرفت، چه او توبه پذير مهربان است.
طبق روايت امام صادق(ع)، آدم (ع) پس از خروج از جوار خداوند، و فرود به دنيا، چهل روز هر بامداد بر فرار كوه صفا با چشم گريان در حال سجود بود، جبرئيل بر آدم فرود آمد و پرسيد:
ـ چرا گريه مي كني اي آدم؟
ـ چگونه مي توانم گريه نكنم در حاليكه خداوند مرا از جوارش بيرون رانده و در دنيا فرود آورده است.
ـ اي آدم به درگاه خدا توبه كن و به سوي او بازگرد.
ـ چگونه توبه كنم؟
جبرئيل در روز هشتم ذيحجه آدم را به مني برد، آدم شب را در آنجا ماند. و صبح با جبرئيل به صحراي عرفات رفت، جبرئيل هنگام خروج از مكه، احرام بستن را به او ياد داد و به او لبيك گفتن را آموخت و چون بعد از ظهر روز عرفه فرا رسيد تلبيه را قطع كرد و به دستور جبرئيل غسل كرد و پس از نماز عصر، آدم را به وقوف در عرفات واداشت و كلماتي را كه از پروردگار دريافت كرده بود به وي تعليم داد، اين كلمات عبارت بودند از:
خداوندا با ستايشت تو را تسبيح مي گويم سُبحانَكَ اللهُمَ وَ بِحمدِك
جز تو خدايي نيست لا الهَ الاّ اَنْتْ
كار بد كردم و بخود ظلم نمودم عَمِلْتُ سوء وَ ظَلَمْتُ نَفْسي
به گناه خود اعتراف مي كنم وَ اِعْتَرِفْتُ بِذَنبي اِغْفرلي
تو مرا ببخش كه تو بخشنده مهرباني اِنَّكَ اَنْتَ اَلغَفور الرّحيمْ
آدم (ع) تا هنگام غروب آفتاب همچنان دستش رو به آسمان بلند بود و با تضرع اشك مي ريخت، وقتي كه آفتاب غروب كرد همراه جبرئيل روانه مشعر شد، و شب را در آنجا گذراند. و صبحگاهان در مشعر بپاخاست و در آنجا نيز با كلماتي به دعا پرداخت و به درگاه خداوند توبه گذاشت……
در سوگ باقرالعلوم-نوشته ای برای نوجوانان
هفتم ذی الحجه سالروز شهادت امام محمد باقر(ع) است که به همین مناسبت نوشتاری مختص کودکان و نوجوانان در شناخت این امام همام تقدیم حضور علاقه مندان می گردد.
* شهادت پنجمين امام
يک هفته از آخرين ماهِ سال 57 قمري گذشته بود که يه خبر تلخ، همه رو ناراحت کرد؛ روز هفتم ذيحجه بود که مردم و ياران امام باقر عليهالسلام متوجه شدند دشمنان، امام باقر عليهالسلام رو مسموم کردن و ايشون رو به شهادت رسوندن. الآن، سالهاي ساله که از اون اتفاق ميگذره، ولي هر وقت که ياد اون ميافتيم، ناراحت ميشيم و براي احترام به امامان و نشون دادن علاقهمون به اونا، پيراهنهاي مشکي رو تن خودمون ميکنيم و در مراسمي که به ياد اونا برگزار ميشه، شرکت ميکنيم. اين روز پر از غم و اندوه رو به شما بچههاي خوب و دوستاي امام باقر عليهالسلام، تسليت ميگم.
* زندگينامه
امام باقر عليه السلام، فرزندِ امام سجاد عليه السلام است. نام مادر ايشون، «فاطمه» است که دختر امام حسن مجتبي عليه السلام است. امام باقر عليه السلام، در روز سوم ماه صفر، در شهر مدينه به دنيا اومد و چون در علم و دانش، از همه مردم زمان خودشون، داناتر بود و رازهاي بزرگ علمي و مسايل پيچيده دانش رو کشف مي کرد، به ايشون لقب «باقرالعلوم»، يعني کسي که عِلما رو مي شکافهِ، دادن. امام باقر عليه السلام، در جريان کربلا حضور داشتن و سن مبارک ايشون، چهار سال بود.
* اخلاق امام
امام باقر عليه السلام، هميشه لباس تميز به تن ميکردن، به خودشون عطر ميزدن، آروم و آهسته راه ميرفتن، هيچ وقت عصباني نمي شدن و با همه مردم، با احترام برخورد مي کردند. يکي از ويژگيهاي خيلي خوب امام باقر عليه السلام اين بود که هر وقت به دوستاش نزديک ميشد، با اونا دست ميداد و ميفرمود: اين کار، دلا رو به هم نزديکتر و مهربونتر ميکنه و دشمني ها رو از بين ميبره. همين اخلاق خوب امام بود که باعث ميشد تا مردم ايشونُ دوست داشته باشن و حتي اين برخوردهاي با محبت و احترام باعث ميشد که خيلي از کسايي که با ايشون بد بودن به ايشون احترام بذارن و حتي با اون حضرت دوست بشن.
* شهادت امام
هشام، خليفه و حاکم زمانِ امام باقر عليه السلام، يکي از نزديکا و دوستاشو مامور کرد تا امام باقر عليه السلام رو شهيد کُنِه، اون مرد بدکار هم حضرت باقر عليه السلام را مسموم کرد و باعث شد تا امام، در سن 57 سالگي، شهيد بشه. قبر نوراني حضرت باقر عليه السلام، در کشور عربستان و تو شهر مدينه و قبرستون بقيع قرار داره. هر سال، حاجياي زيادي در اين قبرستون، بر سر مزار چهار امام غريبي که اونجا دفن شدن، حاضر ميشن. امام حسن مجتبي عليه السلام، امام سجاد عليه السلام، امام باقر عليه السلام و امام صادق عليه السلام، چهار امامي هستن که در کنار هم و در قبرستون بقيع قرار دارن.
معرفی کتاب/
امام محمد باقر (علیه السلام)
کتاب «امام محمدباقر (ع)» كه عنوان «تألیف: شیخ عباس قمی» را بر جلد خود دارد، در واقع، بازچاپ «باب هفتم» اثر مشهور «منتهیالآمال» نوشته مرحوم حاج شيخ عباس قمي است.
در باره کتاب:
آقا شیخ عباس قمی در کتاب «منتهیالآمال» ــ که نوشتهاي پژوهشی درباره زندگی چهارده معصوم (ع) است ــ با افق دیدی روشن، بیانی بدون ابهام، نثری روان و زیبا و با کمک گرفتن از اشعار فارسي و عربي در معرفی معصومان (ع)، خواننده عالم و عامي را آگاهيهايي بسيار ميبخشد. کتاب «امام محمدباقر (ع)» که «باب هفتم» منتهيالآمال را در بر ميگيرد، به معرفی امام پنجم اختصاص دارد.
مطالب :
اين كتاب، در هفت فصل به موضوعهايی چون تولد، نام و کنیه، فضايل و مناقب و مکارم اخلاق، معجزات، کلمات حکمتآمیز، وفات، اولاد و حکایات منسوب به آن حضرت پرداخته است.
در آغاز فصل نخست كتاب، با عنوان «در بیان ولادت و اسم و کنیت آن حضرت است» چنین ميخوانيم: «بدان که ولادت با سعادت آن حضرت روز دوشنبه سوم صفر یا در غرهی رجب سال پنجاه و هفت در مدینه منوره واقع شد و آن حضرت در واقعه کربلا حضور داشت و در آن وقت چهار سال از سن مبارکش گذشته بود، والده ماجدهاش حضرت فاطمه دختر امام حسن مجتبی علیهالسلام بود …» (ص ۷)
درباره نام و لقب و كنيه آن حضرت نيز ميخوانيم: «اسم شریف آن حضرت محمد و کنیت آن جناب ابوجعفر و القاب شریفهاش باقر و شاکر و هادی است و مشهورترین لقبهای آن حضرت باقر است …» (ص ۹)
مِن كَلامِ الإِمامِ مُحَمَّدٍ الباقِرِ عليه السلام
امام باقرعليه السلام :
مَن لَم يَجعَل لَهُ مِن نَفسِهِ واعِظاً فَإنَّ مَواعِظَ النّاسِ لَن تُغنِيَ عَنهُ شَيئاًٌ
كسي كه واعظي دروني نداشته باشد ، موعظه هاي مردم سودي به او نمي رساند
بحار الأنوار ، ج ۷۸ ، ص ۱۷۳ .
ما شِيَعَتُنا إلّا مَنِ اتَّقَي اللَّهَ و أطاعَهُ
شيعه ما ، تنها ، كسي است كه تقوا پيشه و مطيع خداوند باشد
تحف العقول ، ص ۲۹۵ .
سُدَّ سَبيلَ العُجبِ بِمَعرِفَةِ النَّفسِ
راه خود پسندي را با خودشناسي ببند
تحف العقول ، ص ۲۸۶ .
إنَّ مِن رَوحِ اللَّهِ ثَلاثَةً : التَّهَجُّدَ بِاللَّيلِ و إفطارَ الصّائمِ و لِقاءَ الإخوانِ
سه چيز نشانه رحمت خدا است: عبادت شبانه ، افطار دادن به روزهدار ، ديدار با برادران
الأمالي ، طوسي ، ص ۱۷۲ .
رَبِّ أَصلِح لِي جَماعَةَ إخوَتي و أخواتي و مُحِبِّيَّ ، فَإنَّ صَلاحَهُم صَلاحِي
خدايا! همه برادران و خواهرانم و دوستدارانم را اصلاح فرما ، كه صلاح ايشان صلاح من است
قرب الإسناد ، ص ۱۸ .
تَزَيَّنْ لِلّهِ بِالصِّدقِ فِي الأعمالِ
با راست كرداري ، خود را براي خداوند بياراي
بحار الأنوار ، ج ۷۸ ، ص ۱۶۴ .
إنَّ حَديثَنا يُحيِي القُلُوبَ
سخن ما دلها را زنده میكند
بحار الأنوار ، ج ۲ ، ص ۱۵۵ .
مَن كانَ ظاهِرُهُ أرجَحَ مِن باطِنِهِ خَفَّ ميزانُهُ
هر كس ظاهرش بهتر از باطنش باشد ، ترازويش سبك آيد
مشكاة الأنوار ، ص ۵۵۴ .
اُطلُب بَقاءَ العِزِّ بِإماتَةِ الطَّمَعِ
پايداري عزّت را با ميراندن طمع بجوي
تحف العقول ، ص ۲۸۶ .
إنَّ أشَدَّ النّاسِ حَسرَةً يَومَ القِيامَةِ عَبدٌ وَصَفَ عَدلاً ثُمَّ خالَفَهُ إلي غَيرِهِ
حسرتمندترين مردم در روز قيامت ، بندهاي است كه سخن از عدالت گويد و با ديگران خلاف آن عمل كند
بحار الأنوار ، ج ۷۸ ، ص ۱۷۹ .
الصَّلاةُ تَثبيتٌ لِلإخلاصِ تَنزيهٌ عَنِ الِكبرِ
نماز موجب استواري اخلاص و دوري از كبر است
الأمالي ، طوسي ، ص ۲۹۶ .