دعای سفره امام سجاد (سلام الله علیه)
عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ (علیه السلام) أَنَّهُ كَانَ إِذَا طَعِمَ قَالَ :
«الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَطْعَمَنَا وَ سَقَانَا وَ كَفَانَا وَ أَيَّدَنَا وَ آوَانَا وَ أَنْعَمَ عَلَيْنَا وَ أَفْضَلَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي يُطْعِمُ وَ لا يُطْعَمُ».
از امام زین العابدین(ع) روایت شده که هنگام غذا خوردن عرض می کرد:
«سپاس خدایی را که به ما غذا داد و سیراب نمود و به ما کمک کرد و پناه داد و نعمت ارزانی کرد و برترین حمدها از آن خدایی که [دیگران را] غذا می دهد و خود از غذا بی نیاز است».
من لا یحضره الفقیه، ج3، ص358
چگونه به پرسشهاي کودکان پاسخ دهيم؟
* چگونه به پرسشهاي کودکان پاسخ بدهيم؟
معمولاً از سن 3 سالگي، سؤالهاي بچهها از والدينشان شروع ميشود كه گاهي خستهكننده است و والدين نميدانند چطور به آن پاسخ دهند.
بيشتر سؤالهايي كه بچهها در سنين پايين ميپرسند، مفهوم سؤال و نياز به پاسخ ندارد، بلكه آنها ميخواهند با والدينشان ارتباط برقرار كنند، اما والدين متوجه اين موضوع نيستند. نكته مهمي كه والدين بايد به آن توجه داشته باشند، اين است كه قرار نيست به تمام سؤالهاي بچهها پاسخ داد و دوم آنكه نبايد فرض كنيم بايد در مورد همه علوم اطلاعات داشته باشيم. در چنين شرايطي ميتوانيم به فرزندمان بگوييم: «من نميدانم»، «چه جالب! اين سؤال چطور به ذهنت رسيد؟»، «ميتواني از معلم مهد كودكت بپرسي»، «بزرگتر شدي، خودت جوابش را ميفهمي» و … .
اشتباهي كه والدين معمولاً مرتكب ميشوند، اين است كه تصور ميكنند بايد «كامل» باشند! درحالي كه پدر و مادر بايد «كافي» باشند. «پدر و مادر كامل» هميشه در دسترس بچهها هستند و همه نيازهايشان را بدون چون و چرا برآورده ميكنند و اين اصلاً درست نيست؛ چون بچهها را وابسته بار ميآورند و اعتماد به نفس آنها كم ميشود. «والدين كافي»، حمايت و علاقهمنديشان را به بچهها اعلام و در مواردي كه ضروري است، به آنها كمك ميكنند، در اين صورت بچهها هم خيلي راحت ميپذيرند كه ممكن است مادرشان در مورد موضوعي اطلاعات نداشته باشد و «نميدانم» گفتن او برايشان قابل هضم است و ميفهمند قرار نيست تمام خواستههايشان برآورده شود.
ما تحــریم را شکســـــت می دهیم.
حضرت آیتالله خامنهای مدظله العالی: البته ما مشکلات اقتصادی و عیوبی همچون «اقتصاد نفتی»، «ضعیف بودن فرهنگ صرفهجویی» و «اسراف» در جامعه داریم اما این موارد، عیب واقعی نیستند؛ عیب واقعی «بنبست» است که البته در کشور بنبست وجود ندارد.
ایشان با تأکید بر اینکه عدهای در تلاش برای القای این تفکر به جوانان هستند که هیچ راهحلی جز پناه بردن به دشمن وجود ندارد، گفتند: دشمن میخواهد ملت ایران را به این جمعبندی برساند که در کشور بنبست است و هیچ راهی جز زانو زدن و تسلیم شدن در مقابل آمریکا وجود ندارد.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: من صریحاً اعلام میکنم، کسانی که در داخل، این فکرِ مطلوب و محبوب دشمن را ترویج میکنند، در حال انجام دادن بزرگترین خیانت در حق کشور و ملت هستند.
ایشان در ادامه به موضوع تحریمهای آمریکا اشاره کردند و افزودند: وضع تحریمها به این معنا است که دشمن هیچ راه دیگری برای مقابله با نظام اسلامی به غیر از تحریم اقتصادی ندارد اما همین تحریمهای اقتصادی نیز شکنندهتر از اقتصاد ملی ما است.
رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: اقتصاد ملی کشور میتواند تحریم را شکست دهد و به حول و قوهی الهی، تحریمها را شکست خواهیم داد و شکست تحریم به معنای شکست آمریکا است و آمریکا باید با این شکست، یک سیلی دیگر از ملت ایران بخورد.
تکیه بر دشمن ممنوع.
رهبر انقلاب: دشمن میخواهد ملت ایران را به این نتیجه برساند که بنبست است، راهحلی وجود ندارد مگر زانو زدن و تسلیم شدن در مقابل آمریکا/ من به حول و قوه الهی و به کمک شما، تا جان و توان در بدن دارم نخواهم گذاشت این اتفاق در کشور بیفتد/ دشمن برای مقابله با جمهوری اسلامی بعد از کنکاش فراوان، به تحریم رسیده است. اقتصاد ملی ما میتواند تحریم را شکست دهد و شکست تحریم، شکست آمریکا است و آمریکا یک سیلی دیگر از ملت ایران خواهد خورد.
نمی از یم زبور آل محمد صلی الله علیه وآله
امام سجاد علیه السلام در دعای بیستم (دعای مكارم الاخلاق) چنین می گوید:
«خدایا! بر محمد و آل او درود بفرست و مرا بر آنكه بر من ستم روا دارد، دستی (نیرویی) و بر آنكه با من ستیزه جوید، زبانی [و برهانی] و بر كسی كه با من دشمنی و عناد ورزد، پیروزی عطا كن، و در برابر آن كس كه نسبت به من، به حیله گری و بد اندیشی بپردازد راه و تدبیر و در برابر كسی كه بر من آزار رساند، نیرو عنایت كن و در برابر عیب جویانی كه بر من عیب جویی و ناسزا گویی می كنند، توان تكذیب [و رد سخنان آنها] و در برابر خطر تهدید دشمنان، به من امنیت عطا فرما….»
در واقع، این بخش از دعا شكوائیه ای است از حضرت در برابر زورگوییهای حكومت و كارگزاران عبدالملك؛ نظیر «هشام بن اسماعیل مخزومی.» حاكم مدینه، و از این جهت بار سیاسی دارد.
یا در دعای عرفه (دعای چهل و هفتم) چنین می گوید: «پروردگارا! درود فرست به پاك ترین افراد خاندان پیامبر كه آنان را برای رهبری امت و اجرای اوامر خود برگزیده ای و آنان را خزانه داران علمت، نگهبانان دینت، جانشینان خود در زمین، و حجتهای خویش بر بندگانت قرار داده ای، و به خواست خود، آنان را از هر گونه پلیدی یكباره پاك كرده ای و آنان را وسیله ارتباط با خود و راه بهشت خویش قرار داده ای… خدایا! تو در هر زمان دین خود را به وسیله امامی تایید فرموده ای كه او را برای بندگانت رهبر و پرچمدار، و در جهان گیتی مشعل هدایت قرار داده ای، پس از آنكه او را با ارتباط غیبی، با خود مرتبط ساخته ای و او را وسیله خشنودی خود قرار داده ای و پیروی از او را واجب كرده ای، و از نافرمانی او بیم داده ای، و به اطاعت از اوامر و پذیرش نهی او دستور داده ای، و مقرر داشته ای كه هیچ كس از او سبقت نگیرد، و هیچ كس از پیروی او واپس نماند [و سرپیچی ننماید] …»
حضرت در این دعا با بیان نقش و موقعیت ویژه رهبران الهی و امامان از خاندان نبوت و امتیازهای آنان با دقت تمام شروعیت حكومت زمامداران وقت را نشانه رفته و نشان داده است كه مشروعیت حكومت با انتخاب الهی به دست می آید، نه از طریق زور و قدرت و نه حتی از راه جمع آوری آرای مردم.
با چه کسانی مشورت کنیم؟
مسلم است كه هر كس نميتواند طرف مشورت قرار گيرد، زيرا گاه بعضي از اشخاص نقاط ضعفي دارند كه مشورت با آنها مايهي بدبختي و عقب افتادگي است.
* مشورت
موضوع مشاوره در اسلام از اهميت خاصي برخوردار است چنانچه پيغمبر اكرم اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ با قطع نظر از وحي آسماني آنچنان فكر نيرومندي داشت كه هيچگاه نياز به مشاوره پيدا نميكرد، ولي براي اينكه از يك سو مسلمانان را به اهميت مشورت متوجه سازد تا آن را جزء برنامههاي اساسي زندگي خود قرار دهند و از سوي ديگر نيروي فكر و انديشه را در افراد پرورش دهد، در امور عمومي مسلمانان كه جنبهي اجراي قوانين الهي داشت (نه قانونگزاري) جلسهي مشاوره تشكيل ميداد و مخصوصاً براي رأي افراد صاحب نظر ارزش خاصي قائل بود تا آنجا كه گاهي به احترام آنها از رأي خود صرف نظر ميكرد، چنانكه نمونهي آن در جنگ «احد» اتفاق افتاد و ميتوان گفت كه يكي از عوامل موفقيت پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ در پيشبرد اهداف اسلامي همين بود.