توحید یعنی دارایی ما برای خداست...
بسم الله الرحمن الرحیم
خدا یک است و دو نیست. معنایش این است که تمام آنچه در اختیار داری از ثروت تو و همه انسان های دیگر برای خداست. شما عاریت داران و ودیعه دارانی بیش نیستید. چه کسی حاضر است موحد بشود حالا؟ شما ودیعه پول را دارید و بس. شما عاریه دارید. جنابعالی اگر پولی از طرف رفیق تان امانت دستتان باشد چکار می کنید؟ منتطرید ایشان حواله بدهد. آقا ده تومان از این پول را بده به آن بچه. به آن پیرمرد. به آن بیگانه . به آن خویش. ده تومان از این پول را بیندار فلان صندوق. ده تومانش را اصلا بسوزان! منتظر دستخط صاحب پول هستید دیگر. غیر از این است؟ آیا برای خودتان حقی، مالکیتی، در این پول امانت و ودیعه قائل هستید؟ «المال مال الله جعلها ودایع عند الناس». مال را خدا به ودیعه و امانت دست انسان ها سپرده است. این لازمه توحید است.
اگر چنانچه قائل به توحید باشید در جامعه اختلاف طبقاتی و تبعیض معنی ندارد دیگر. اصلا معنی ندارد. آن جامعه ای که سری و تهی دارد بالایی و پایینی دارد آن جامعه، جامعه توحیدی نیست. توحید می گوید که «کلکم من آدم و آدم من تراب». همه، فرزندان آدمند و آدم از خاک است. نزدیکی شما به خدا و رجحان شما به تقواست و بس. هر کسی بیشتر مراقب فرمان خدا باشد، او بالاتر است… در جامعه ای که بندگان خدا همه در یک تراز نیستند و بعضی باز بنده بعضی دیگر هستند، در این جامعه توحید نیست!
کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن؛ مقام معظم رهبری؛ ویرایش دوم صفحه 209-210
چهل حديث « تربیت کودک و نوجوان »
تربيت اسلامى فراهم كردن زمينه هاى رشد و شكوفايى دائمىِ همه استعدادهاى انسان در جهت كمالات الهى ـ انسانى است.
از اين رو، با توجه به اين تعريف، خواهيم دانست:
۱ ـ تربيت امرى تحميلى نيست، بلكه زمينه سازى است.
۲ ـ تربيت امرى موقت نيست، بلكه دائمى است.
۳ ـ تربيت امرى يك بُعدى نيست، بلكه چند بُعدى است.
۴ ـ تربيت امرى بى هدف نيست، بلكه هدفدار است.
همچنين مثلثِ مربى و مُتَرَبّى (فرد مورد تربيت) و تربيت نيز مستلزم چند چيز است:
أ. شناخت مربى از متربى؛
ب. شناخت مربى از محيطهاى تربيت؛
ج . شناخت مربى از عوامل و موانع تربيت؛
د. شناخت مربى از اصول، مراحل و روشهاى تربيت؛
ه . شناخت مربى از مشكلات و راه حلهاى تربيتى؛
و. پذيرش فكرى و عملى و عاطفىِ مربى از سوى متربى.
در اين ميان، پيشوايان دينى كه از سرچشمه فياض علم و حكمت خدا ـ اين آفريدگار آدميان و نخستين مربى مردمان ـ نوش كرده اند، مى توانند الگوى بسيار شايسته اى براى ما در امر تعليم و تربيت باشند و ما را در اين راه يارى دهند.
به همين جهت، چون دوران كودكى ونوجوانى از نخستين دوره هاى تعليم و تربيت انسانهاست، بر آن شديم كه ۴۰ حديث از سخنان پيشوايان دين در زمينه «تربيت كودك و نوجوان» را فراهم آوريم و به دوستداران مسائل تربيتى و پدران و مادران هديه كنيم تا با به كارگيرى مناسب و متناسب با زمان ومكان و مخاطبان ، از اين مجموعه بهره مند شوند.
اميد بر آن داريم كه اين كوشش اندك، عنايت خداى سبحان و مِهر نگاه امام زمان عليه السلام و قبول طبع خوانندگان را ارمغانهان دهد؛ اما:
گر خطا گفتيم اصلاحش تو كن
مُصلحى تو، اى تو سلطان سخُن
يازهرا
عبدالرحيم موگِهى (شميم)
قم مقدس ، بهار ۸۱
کبر , فخر در آیات و روایات اسلامی
در متن ذیل تعدادی از روایاتی که از معصومین علیهم السلام در مورد کبر , فخر بیان شده است آورده شده.
آیات
1. وَ لَقَدْ آتَیْنا مُوسَى الْكِتابَ وَ قَفَّیْنا مِنْ بَعْدِهِ بِالرُّسُلِ وَ آتَیْنا عیسَى ابْنَ مَرْیَمَ الْبَیِّناتِ وَ أَیَّدْناهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ أَ فَكُلَّما جاءَكُمْ رَسُولٌ بِما لا تَهْوى أَنْفُسُكُمُ اسْتَكْبَرْتُمْ فَفَریقاً كَذَّبْتُمْ وَ فَریقاً تَقْتُلُونَ [1]
ما به موسى كتاب (تورات) دادیم و بعد از او، پیامبرانى پشت سر هم فرستادیم و به عیسى بن مریم دلایل روشن دادیم و او را به وسیله روح القدس تأیید كردیم. آیا چنین نیست كه هر زمان، پیامبرى چیزى بر خلاف هواى نفس شما آورد، در برابر او تكبر كردید (و از ایمان آوردن به او خوددارى نمودید) پس عده اى را تكذیب كرده، و جمعى را به قتل رساندید؟
2. وَ إِذا قیلَ لَهُ اتَّقِ اللَّهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالْإِثْمِ فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ وَ لَبِئْسَ الْمِهادُ [2]
و هنگامى كه به آنها گفته شود: از خدا بترسید! (لجاجت آنان بیشتر مى شود)، و لجاجت و تعصب، آنها را به گناه مى كشاند. آتش دوزخ براى آنان كافى است و چه بد جایگاهى است!
3. قالَ فَاهْبِطْ مِنْها فَما یَكُونُ لَكَ أَنْ تَتَكَبَّرَ فیها فَاخْرُجْ إِنَّكَ مِنَ الصَّاغِرینَ [3]
گفت: از آن (مقام و مرتبه ات) فرود آى! تو حقّ ندارى در آن (مقام و مرتبه) تكبّر كنى! بیرون رو، كه تو از افراد پست و كوچكى!
4. وَ الَّذینَ كَذَّبُوا بِآیاتِنا وَ اسْتَكْبَرُوا عَنْها أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فیها خالِدُونَ [4]
و آنها كه آیات ما را تكذیب كنند، و در برابر آن تكبّر ورزند، اهل دوزخند جاودانه در آن خواهند ماند
سبک زندگی اسلامی/دعایی برای اصلاح خانواده و جامعه
امام صادق علیه السلام
رَبِّ أصلِح لي نَفسي، فَإِنَّها أهَمُّ الأَنفُسِ إلَيَّ ، رَبِّ أصلِح لي ذُرِّيَّتي؛ فَإِنَّهُم يَدي وعَضُدي، رَبِّ وأصلِح لي أهلَ بَيتي فَإِنَّهُم لَحمي ودَمي، رَبِّ أصلِح لي جَماعَةَ إخوَتي وأخَواتي ومُحِبِّيَّ؛ فَإِنَّ صَلاحَهُم صَلاحي.
«خداوندا ! مرا اصلاح فرما؛ زيرا من مهم ترين كس در نزد خويشم. خداوندا ! فرزندانم را برايم اصلاح فرما؛ زيرا آنان دست و بازوى من هستند. خداوندا ! خانواده ام را برايم اصلاح فرما زيرا آنان گوشت و خون من هستند. خداوندا ! جماعت برادران و خواهران و دوستداران مرا برايم اصلاح فرما؛ زيرا صالح بودن ايشان، صالح بودن من است».
قرب الإسناد : ص 8 ح 26
ماجرای نامه هایی که بر روی کاغذ باطله برای امام خمینی(ره) نوشته می شد
امام راحل يک ریال از خمس و سهم امام و بيتالمال حتی در وقتی که به پيروزی انقلاب رسيد، از دولت و بالاخره از جمهوری اسلامی يک ریال استفاده نکردند، نه خودشان و نه اولادشان. اما به اندازهای مقيّد بودند که راوی يکی از خواص ايشان است. میگويد: من وقتی از بيرونی به اندرونی نامه مینوشتم، روی کاغذهای باطله مینوشتم و میفرستادم و يک روز از اين کاغذها نداشتم و روی کاغذ سفيد نوشتم. ايشان همان وقت …
یکی از بزرگترین گناهان مورد ابتلا در جامعه امروزی مسئله حق الناس است که در این راستا، سلسله دروس اخلاق شنیدنی و خواندنی حضرت آیت الله مظاهری دامت بركاته در شماره های مختلف تقدیم نگاه شما خوبان خواهد شد.
جلسۀ اوّل: اهمیّت حقّالنّاس
بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمدلله ربّ العالمین والصلاة والسّلام علی خیر خلقه أشرف بریته ابوالقاسم محمّد صلی الله علیه و علی آله الطیّبین الطاهرین و عَلی جمیع الانبیاء وَالمُرسَلین سیّما بقیة الله فی الأرضین و لَعنة الله عَلی اعدائهم أجمعین.
…ما بايد مراعات حق ديگران را داشته باشيم، و اگر حقّالناس بر ذمّۀ ماست، بدانيم که رستگار شدن ما کار مشکلی است. از اين حقّالناس همه میترسيدهاند و همه میناليدهند. حتی شخص پيغمبر اکرم«صلیاللهعلیهوآلهوسلّم» و اميرالمؤمنين«سلاماللهعليه».
راوی جناب أبوذر است و میگويد شبی رفتم خدمت پيغمبر اکرم«صلیاللهعلیهوآلهوسلّم»، ایشان نگران بودند و با من خيلی گرم نگرفتند. ديدم حال ايشان خوب نيست، از خدمت ايشان مرخص شدم. فردا قبل از نماز صبح، پيغمبر اکرم«صلیاللهعلیهوآلهوسلّم» خوشحال بودند و فرمودند: اگر ديشب با تو گرم نگرفتم ناراحت بودم. برای اينکه چهار دینار از بيتالمال پيش من بود و به صاحبش نرسانده بودم و میترسيدم بميرم و اين چهار دینار بر ذمّۀ من باشد.[1]
باز دربارۀ پيغمبر اکرم«صلیاللهعلیهوآلهوسلّم» روايت داريم که هنگام رحلت چشمها را برهم گذاشته بودند، چشمها را باز کردند و فرمودند: عايشه! هفت دینار از بيتالمال نزد توست، بياور و به علی برسان. دوباره چشمهای مبارک را برهم گذاشتند و حال آقا بد بود، دوباره چشمها را باز کردند و سه مرتبه درخواست ایشان تکرار شد تا عايشه هفت دینار را آورد و تحویل اميرالمؤمنين«سلاماللهعليه» داد و ایشان هم آن هفت درهم را به اهلش رسانید.[2]