مثل آب زلال باشيم..
آب، گواراست و صدای آب هم آرام بخش است، اما آبی که زلال باشد، وگرنه آب گل آلود نه گوارایی دارد و نه آرامش می بخشد. من و تو مثل آبیم؛ اگر صاف و صادق باشیم، دیگران در کنار ما به آرامش خیال می رسند و در کنار ما راحت و آسوده اند و گرنه مایه ی رنج آنها خواهیم بود.
و چیزی که آدم را زلال و تصفیه می کند تقواست.
تقوا، یعنی نامردی نکن!بی انصاف نباش!حرف کسی را پیش کسی نبر!قرآن از ما همین را می خواهد:«اتقوا الله»
با تقوا باشید( آل عمران،102)
ویژگی های خانواده مهدوی (صوت)
سخنرانی حجت الاسلام رفیعی: ویژگی های خانواده مهدوی (صوت)
قيمت واقعي غذا
الامام الصادق(عليه السلام):
لَمّا جاءَ المُرسَلون إلی إبراهیمَ(ع) جاءَهُم بِالعِجلِ، فَقالَ: کلوا. فَقالوا: لا نَأکلُ حَتّی تُخبِرَنا ما ثَمَنُهُ.
فَقالَ: إذا أکلتُم فَقولوا: «بِسمِ اللّهِ»، وإذا فَرَغتُم فَقولوا: «الحَمدُ للّهِ».
قالَ: فَالتَفَتَ جَبرَئیلُ(ع) إلی أصحابِهِ ـ وکانوا أربَعَةً وجَبرَئیلُ رَئیسُهُم ـ فَقالَ: حَقٌّ للّهِ أن یتَّخِذَ هذا خَلیلاً.[۱]
امام صادق(عليه السلام):
زمانی که مأموران الهی (جبرئیل(ع) و فرشتگان همراهش) نزد ابراهیم(ع) آمدند و او برایشان گوساله ای [بریان شده] آورد و فرمود: «بخورید»، گفتند: تا قیمتش را به ما نگویی، نمی خوریم.
فرمود: «[قیمتش آن است که] چون شروع به خوردن کنید، بگویید: بسم اللّه، و چون غذایتان را تمام کردید، بگویید: الحمد للّه».
پس جبرئیل(ع) به یارانش ـ که چهار نفر بودند و جبرئیل، ریاستشان را به عهده داشت ـ گفت: «خدا حق دارد که این را خلیل (دوست صمیمی) خود گرداند».
[۱]. علل الشرائع: ص ۳۵ ح ۶، دانشنامه قرآن و حدیث، ج ۵، ص ۱۸.
طلبه ها این درس اخلاق را از دست ندهند
اگر میخواهید حکومت بر دلها پیدا کنید، اگر میخواهید از شخصیّت اجتماعی برخوردار گردید و عزیز باشید، بدون این که اطرافیان و خدمهای داشته باشید، اگر میخواهید ابهت شما در دلها باشد، بدون این که سلطنتی داشته باشید، باید تقوا را رعایت کنید. تقوا جای سلطنت و امکانات را میگیرد، پس لباس ذلّت و لباس معصیت را از تن بکَنید و لباس اطاعت را بپوشید تا در میان مردم عزیز شوید و ابهّت اجتماعی پیدا کنید.
- حدیث پنجم: اُلفت بین مؤمنین
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم
«رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری وَ یَسِّرْ لی أَمْری وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانی یَفْقَهُوا قَوْلی»
بحث این جلسه راجع به روایتی از امام صادق «سلاماللهعلیه» است که از قول امیرالمؤمنین«سلاماللهعلیه» فرمودهاند:
«الْمُؤْمِنُ مَأْلُوفٌ وَ لَا خَیْرَ فِیمَنْ لَا یَأْلَفُ وَ لَا یُؤْلَفُ»[۱]
«مؤمن اهل معاشرت است و خیری نیست در کسی که اُلفت نگیرد و با او اُلفت نگیرند».
محتوای این حدیث، در کلمات پیغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوالهوسلّم» و ائمۀ طاهرین«سلاماللهعلیهم» آمده است. لذا میتوانیم بگوییم که روایت، تواتر معنوی دارد. [۲]
طبق این روایت شریف، مؤمن کسی است که الفت میگیرد و با او الفت میگیرند و در کسی که الفت نمیگیرد و با او الفت گرفته نمیشود، خیری نیست.
به عبارت دیگر، مؤمن باید جاذبه داشته باشد، مردم او را بپذیرند، چنانکه او هم باید مردم را بپذیرد.
مؤمن باید حسّ مردمداری داشته باشد، حسّ پذیرایی داشته باشد و قوّۀ جاذبۀ او بیش از قوّۀ دافعۀ او باشد. اگر کسی مردمپذیر نباشد یا مردم او را نپذیرند، مؤمن واقعی نیست، و اصلاً خیر ندارد. وقتی مردمپذیر شد، وقتی مردم او را پذیرفتند، آن وقت است که خیردار میشود، امربهمعروف و نهیازمنکرش کاربرد دارد، گفتار و کردارش نفوذ دارد و حتّی میرسد به آنجا که مردم میخواهند در رفتار و گفتارشان، او را اسوه و الگوی خود قرار دهند.
اهمیّت به این روایت برای همه و برای هر مؤمنی خیلی خوب است، امّا برای خواصّ جامعه واجب است. اگر مردم کسی را نپذیرند و او نیز مردمپذیر نباشد، به عبارت دیگر، اگر کسی جاذبه نداشته باشد، نمیتواند کار فرهنگی مفیدی ارائه کند و نمیتواند اثرگذار باشد.
منبر دو دقيقه اي/ موضوع: نكوهش سخن چيني
![]() |
حكايتي كوتاه شخصي نزد حکیمی آمد و گفت: مقدمه و تبيين موضوع: بطوركلي يکی از زشت ترین و بزرگترین آفت زبان ، نمامی و سخن چینی است. نمامی يعني انسان مطلبی را بین دو نفر بازگو کند که بخاطر بیان آن مطلب دوستی دو نفر یا دو خانواده به دشمنی تبدیل شود.در نمامی گاهی فردی غیبت کسی را از کس دیگر می شنود و بعد از آن همان غیبت را به گوش غیبت شونده می رساند که در این صورت اگر بدون کم و کاست و مطابق با واقع هر آنچه شنیده است را بازگو کند در این صورت تنها مرتکب یک گناه نمامی شده است و گاهی مخالف با واقع سخنانی می گوید که در این صورت مرتکب دو گناه شده است یکی خود نمامی دوم تهمت و افتراء . این عمل ناپسند - که در بیشتر موارد، مصداقی از غیبت است - در اسلام از گناهان بزرگ شمرده شده و در قرآن کریم نیز به شدت مورد نکوهش قرار گرفته است، پیامدهاى دنیوی و اخروی نامطلوبى مانند: دشمنى و تفرقه، دشمنی با خدا، پذیرفتهنشدن دعا و عذاب قبر نیز از آثار سخنچینی است. درمحضر قرآن خداوند متعال از سخن چین به عنوان زنیم یعنی کسی که اصل و نسب روشنی ندارد، نام می برد و این دلیل بر عظمت این گناه است و در نکوهش سخن چینی می فرماید: «وَیْلٌ لِکُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ»؛ وای بر هر عیب جوی سخن چین. (سوره همزه، ۱) همچنين در آيه دیگر می فرماید: «هَمّازٍ مَشّاءٍ بِنَمیمٍ»؛ از کسانی که بسیار عیب جو و سخن چین هستند پیروی مکن. (سوره قلم، ۱۱) از نگاه روايات
امام على عليه السلام : شخص سعايت كننده، نسبت به كسى كه پيش او سعايت مى كند دروغگوست و نسبت به كسى كه از او سعايت مى كند ستمگر..(غرر الحكم : ۱۸۳۳) و در روايتي از امام صادق عليه السلام آمده است كه حضرت فرمودند: إنّ مِن أكبَرِ السِّحرِ النَّميمَةَ ؛ يُفَرَّقُ بها بَينَ المُتَحابَّينِ ، و يُجلَبُ العَداوَةُ علَى المُتَصافِيَينِ ، و يُسفَكُ بها الدِّماءُ ، و يُهدَمُ بها الدُّورُ ، و يُكشَفُ بها السُّتورُ ، و النَّمّامُ أشَرُّ مَن وَطئَ علَى الأرضِ بقَدَمٍ . از بزرگترين جادو، سخن چينى است، [زيرا ]با سخن چينى ميان دوستان جدايى افكنده مى شود، ياران يكدل را با هم دشمن مى كند، به واسطه آن خون ها ريخته مى شود، خانه ها ويران مى گردد و پرده ها دريده مى شود. آدم سخن چين بدترين كسى است كه روى زمين گام برمى دارد. (ميزان الحكمه جلد دوازدهم محمّد محمّدی ری شهری صفحه416 ) راه درمان سخنچینی |
منابع: قرآن كريم، غررالحكم، ميزان الحكمه، اخلاق در قرآن |
سيره رفتاري پيامبراكرم نسبت به كودكان
پيامبر اکرم (ص) با کودکان بسيار مهربان بود، کودکان را در بغل مي گرفت و به آنان احترام مي گذاشت هرگاه در راه با کودکان روبرو مي شد به احترام آنها مي ايستاد، آنها را در آغوش مي گرفت و بر پشت و شانه خود سوار مي کرد و به اصحاب توصيه مي کرد که چنين کنند.
کودکان چنان خوشحال مي شدند که هيچگاه خاطره آن را فراموش نمي کردند.
رسول خدا ص سفارش کرده و مي فرمود: کودکان خود را دوست بداريد و نسبت به آنها مهربان باشيد و به وعده اي که به آنها داده ايد وفا کنيد، خداوند بر هيچ چيزي خشم نمي گيرد آن چنان که به خاطر زنان و کودکان خشم مي گيرد.
رافت پيامبر نسبت به کودکان چنان بود که امام صادق ع فرمود:
روزي رسول اکرم ص در حال نماز جماعت ظهر بود که دو رکعت آخر نماز را سريع خواند، اصحاب علت را پرسيدند، پيامبر ص فرمود: آيا گريه کودک را شنيديد؟و ماجرا آن بود که مادري نيز در مسجد نماز را به جماعت مي خواند و کودک او در رکعت سوم شروع به گريه مي کند و پيامبر (ص) براي آنکه مادر زودتر از نماز فارغ شود و به کودک خود برسد نماز را سريع مي خواند.
رسول گرامي اسلام(ص) مي فرمود:
من بچه ها را به دليل پنج صفت دوست دارم،
اول آنکه بسيار گريه مي کنند و ديده گريان کليد بهشت است يعني گريه از خوف خدا در زندگي زياد کني.
دوم آنکه با خاک بازي مي کنند يعني تکبر و نخوت و خودپسندي در آنها نيست.
سوم آنکه با يکديگر دعوا مي کنند ولي زود آشتي کرده و کينه به دل نمي گيرند.
چهارم، چيزي براي فردا ذخيره نمي کنند چون آرزوي دور و دراز و طمع طولاني ندارند.
پنجم، خانه مي سازند و سپس خراب مي کنند دلبسته و وابسته به امور دنيوي نيستند.