به سؤال فرزندمان درباره بهشت چگونه پاسخ دهیم؟
بیتردید ما انسان ها در دنیا هر ترسیمی از بهشت در ذهن خود داشته باشیم و هر فکری درباره بهشت در سر بپرورانیم، باز نمیتوانیم به طور کامل بفهمیم که بهشت و نعمتهای آن چگونه است.
- سؤال
وقتی ما به بهشت رفتیم سرانجام چه میشود؟ اگر کودکی همین سؤال را مطرح کند چه پاسخی باید داد؟
- پاسخ
گرچه پرسش در واقع مهم و علمی است، امّا به مطالبی در سطح کودکان دبستانی اشاره میشود:
۱. قبل از همه باید معلوم شود که بهشت چه نوع جایی است؟
بیتردید ما انسان ها در دنیا هر ترسیمی از بهشت در ذهن خود داشته باشیم و هر فکری درباره بهشت در سر بپرورانیم، باز نمیتوانیم به طور کامل بفهمیم که بهشت و نعمتهای آن چگونه است، چون ما هر اندازه بهشت را بهتر بشناسیم و برای دیگران به خصوص آنهایی که در سن خردسالی هستند و معلوماتشان اندک است بیان کنیم، باز هم تازه به اندازه مکانهای خوب، زیبا و سرسبز و دیدنی عالم دنیا میتوانیم بهشت را تعریف کنیم.
در حالی که بهشت جایی است که هیچ جایی به زیبایی آن در دنیا وجود ندارد. مثلاً در عالم دنیا جایی زیبا و دلپذیر و قشنگ و دیدنی است که آب و هوای خوبی داشته باشد، سرسبز باشد، جنگل و شکوفههای رنگارنگ داشته باشد، پرندههای زیبا و قشنگ در آن پرواز کند و آواز بخواند، پروانهها بر فراز گلها حرکت کنند و بر برگ نازک گلها بنشینند، حیوانات گوناگون، در آن مشغول بازی باشد و آبشارها فواره کنند و رودها و نهرهای پر از آب صاف و زلال در آن جریان داشته باشند، و همه نوع میوه و چیزهای نوشیدنی و خوردنی و سرگرمیهای مختلف در آن وجود داشته باشد. در بهشت همه این امور است لیکن به صورتی که از همه آنچه در دنیا وجود دارد، قشنگتر و زیباتر و دلانگیزتر است. (برای اطلاع بیشتر از این بحث و به دست آوردن مستندات آن به منبع ذیل مراجعه نماید.)[۱]
سبک زندگی اسلامی/هدیه به فرزندان
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله
مَن دَخَلَ السّوقَ فَاشتَرى تُحفَةً فَحَمَلَها إلى عِيالِهِ ، كانَ كَحامِلِ صَدَقَةٍ إلى قَومٍ مَحاويجَ ، وَليَبدَأ بِالإِناثِ قَبلَ الذُّكورِ .
هر كس وارد بازار شود و هديه اى بخرد و آن را براى خانواده اش ببَرد ، همانند كسى است كه براى عدّه اى نيازمند ، صدقه مى بَرَد ، و بايد آن هديه را نخست به دختران بدهد و سپس به پسران .
ثواب الأعمال : ص 239 ح 1
شیوه های ترغیب فرزند به حجاب
یکی از مشکلات جوانان امروز این است که در ارتباط با آنان بیشتر عامل دافعه به کار میرود نه جاذبه؛ در حالی که ارتباط بزرگترها با جوانان باید بر اساس جاذبهها برقرار شود، نه با عوامل دافعه. امروز همه به این واقعیت رسیدهایم که کشورهای پیشرفته، مغزهای متفکر و خلاق را میربایند.
بدیهی است که این ربایش در پرتو عوامل جذب و انجذاب انجام میگیرد نه با زور و تهدید. روی این اصل، پدران و مادران باید بکوشند با عوامل جذبی به سراغ جوانان بروند. باید اعتراف کنیم که در بسیاری از خانوادهها، رابطه بزرگترها با نوجوانان و جوانان تیره و تار است و علت آن هم این است که نوعا بزرگترها میکوشند با عوامل دافعه با آنان ارتباط برقرار میکنند. باید بدانیم بزرگترین عامل که نوجوانان و جوانان را از هدایت و ارشاد باز میدارد، زورگویی و تحمیل بزرگترها به آنان است.
در واقع باید گفت آن چه والدین باید به آن توجه کنند، شخصیت دادن به جوان است. لذا وقتی که با او حرف میزنید، نباید یک طرفه و دستوری سخن بگویید، زیرا در این دوره، پیام و حرف آمرانه اصلا نافذ نیست و بلکه عکس العمل منفی ایجاد میکند.
حجاب هدیه خداست نه صرفا یک تکلیف
حفظ حجاب موجب پاک شدن گناهان و بخشش و بهره مندی از رحمت خاصه الهی می شود.
خداوند در آیه 59 سوره احزاب می فرماید:
« يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنينَ يُدْنينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلاَبِيبِهِنَ ذلِكَ أَدْنى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحيماً »
اى پيغمبر (گرامى) با زنان و دختران خود و زنان مؤمنان بگو كه خويشتن را به چادر فرو پوشند، كه اين كار براى اينكه آنها (به عفّت و حرّيت) شناخته شوند تا از تعرض و جسارت (هوسرانان) آزار نكشند بسيار نزديكتر است و خدا بسيار آمرزنده و مهربان است.
خداوند در ابتدای تمام سوره های قرآن خود را به دو صفت «الرحمن» و «الرحیم» وصف نموده است . این دو صفت گر چه هر دو رحمت خدا را نشان می دهند اما یک تفاوت عمده با هم دارند : صفت «رحمن» رحمت عام خدا را که شامل حال همگان می گردد بیان می کند و «رحیم» رحمت خاص خدا را که تنها شامل حال مؤمنین است بیان می دارد .
حال اگر کمی در آیه فوق دقت کنید متوجه خواهید شد که بر اساس این آیه ، حجاب از «رحمت رحیمیه» خداست. این مطلب از دو جای آیه بر می آید :
یکی اینکه خداوند حجاب را به واسطه پیامبر(ص) در درجه اول به همسران و دختران آن حضرت و سپس به زنان مؤمنین پیشکش کرده است و از کس دیگری هم جز آنان در این آیه نام نبرده است. گویی خداوند اراده کرده است که چتر حجاب را روی سر بانوان خواص خودش پهن کند. و در این مورد هم خانواده پیامبر(ص) را مقدم داشته و بقیه را پس از آن شامل این موهبت نموده است.
دیگر اینکه در پایان آیه خدا خود را به دو صفت « غفور و رحیم » نام برده است و چنین ترکیبی را خدا تنها در جایی به کار می برد که سخن از رحمت خاصی شامل به حال مؤمنین یعنی خواص خداست.
فواید چتر حجاب برای بانوان :
بر اساس قرآن فواید این چتر حجاب به این ترتیب است:
1. زنان مؤمنین در جامعه لباس خاص پیدا می کنند و با پوشاندن همه بدن - که به تعبیر آیه به شناخته شدن به اينكه اهل عفت و حجاب و صلاح و سدادند نزديكتر است - همه می شناسند که آنها اهل عفافند. (ذلِكَ أَدْنى أَنْ يُعْرَفْنَ)
2. از اذیت در امان می مانند:
وقتى به اين عنوان شناخته شدند، ديگر اذيت نمى شوند، يعنى اهل فسق و فجور متعرض آنان نمىگردند. (فَلا يُؤْذَيْنَ)
3. خداوند آنها را مورد غفران قرار میدهد چرا که در پایان آیه خدا خود را به صفت «غفور » یعنی بسیار بخشنده نام برده است.
4. خداوند چیزهایی به آنان می دهد که به بقیه نداده است چرا که خدا خود را به صفت «رحیما » نام برده است که در بین آنچه می دهد برترین آنها سلام اوست که بر آنهاست:
« سَلامٌ قَوْلاً مِنْ رَبٍّ رَحيمٍ » (یس/58)
رحمت رحیمیه خدا در این آیه شامل حال مردان مؤمن نیز هست. چرا که «نساء المؤمنین» یک ترکیب اضافی است به معنای «زنانِ مردانِ مؤمن» و نام بردن زنان مؤمن به این صورت با اینکه در آیه دیگر مربوط به حجاب یعنی آیه 31 سوره نور آنها را به «المؤمنات» خطاب کرده است، لطافت بسیاری دارد.
اشاره به این مطلب دارد که خداوند به زنهایی که وابستگی به مؤمنین دارند، جایگاهی در حد زنان پیامبر(ص) داده است و تأکید دارد پوشش زنان مؤمنین جوری باشد که شأن آنها را نشان دهد همانگونه که پوشش همسران و دختران پیامبر(ص) باید به گونه ای باشد که در شأن وابستگی آنها به پیامبر(ص) است. پس در این آیه لطف الهی شامل حال مردان هم شده است. که از این مطلب احترام بالای خداوند به مؤمن نیز برداشت می شود.
بنابراین، دستور حجاب هدیه است نه صرفا تکلیف !
منبع: سایت اطلاع رسانی معارف اهل بیت علیهم السلام
تصاویر جلسه دفاع اولین پایان نامه به زبان اسپانیایی
با استعانت خداوند متعال و در ظلّ توجهات حضرت ولیعصر عجل الله تعالی فرجه الشریف جلسه دفاع اولین پایان نامه به سطح 3 به زبان اسپانیایی در حوزه های علمیه خواهران برگزار گردید
چرا رهبر انقلاب برای مهریه های بیش از ۱۴ سکه عقد نمی خوانند؟
اینکه میبینید ما گفتیم ۱۴ سکه بیشتر را عقد نمیکنیم، نه برای این است که چهارده سکه بیشتر اشکالی در ازدواج ایجاد میکند. خیر. چهارده هزار سکه هم باشد، ازدواج اشکالی ندارد. فرقی ندارد. برای این است که آن جنبهی معنوی ازدواج، غلبه پیدا کند بر جنبهی مادّی. مثل یک تجارت و معامله نباشد. داد و ستد مادّی نباشد. اگر تشریفات را کم کردید، جنبهی معنوی تقویت خواهد شد.
- آسان گیری
* ب ـ مهریّه، نشان ارادت یا قیمت گذاری؟
* پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) سنّتِ مهریهی جاهلی را شکست
خودِ آن کسی که مشرّع مِهر است – که نبی اکرم (صلی الله علیه و آله) باشد – که از همه کائنات بالاتر است و دخترِمطهره و عزیزهی او که از همهی زنان عالم از اولین و آخرین بالاتر است و شوهر او که امیرالمؤمنین (علیه السلام) باشد که از جمیع خلایق از اولین و آخرین بعد از پیامبر(صلی الله علیه و آله) بالاتر است، برای این دو نفر که جوان بودند، زیبا بودند، عنوان داشتند، محترم بودند، اول شخص مدینه بودند، دیدید پیغمبر چقدر مِهر قرار داد؟
پیامبر (صلی الله علیه و آله) آمد همه اینها را شکست، برای اینکه مانع ازدواج میشود. اینها مانع از ازدواج دخترها و پسرها میشود. گفت این چیزها را رها کنید. ازدواج شروعش آسان است. از لحاظ شرایط مادی، سهل ترین است، آنچه که در ازدواج مهم است رعایت های بشری و انسانی است.
خیال نکنید آن وقتها مهریهی زیاد و سنگین با جهیزیهی زیاد سرشان نمیشد. چرا آقا! آن وقتها هم بعضی از این بیعقلی ها مثل بیعقلی های زمان ما را داشتند که مثلاً یک میلیون مثقال طلا مِهریه دخترشان بکنند. درست مثل همین بیعقلی هایی که امروزه بعضیها دارند. این کارهای مبالغهآمیزِ این طوری اصلاً کار جُهّال است. اسلام آمد همهی اینها را به هم ریخت. نه اینکه پیامبر (صلی الله علیه وآله) بلد نبودند بگویند دختر من هزار شتر سرخ موی با فلان شرایط باید مهریّه اش باشد. چرا میشد؛ منتهی اسلام همه را بهم ریخت.
مِهریهی سنگین مال دوران جاهلیّت است. پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) آن را منسوخ کرد. پیامبر (صلی الله علیه وآله) از یک خانواده اعیانی است. خانوادهی پیغمبر(صلی الله علیه وآله)، تقریباً اعیانیترین خانوادهی قریش بودند. خود ایشان هم که رئیس و رهبر این جامعه است.
چه اشکالی داشت دختر به آن خوبی که بهترین دختران عالم است و خدای متعال او را «سیدة النّساء العالمین» قرار داد « مِن الاَوّلینَ و الآخِرین»، با بهترین پسرهای عالم که مولای متقیان است میخواهند ازدواج کنند، مهریهی ایشان زیاد باشد؟ چرا ایشان آمدند و این مهریهی کم را قرار دادند که اسمش « مَهرُ السُّنَّة » [۱] است.
من گمان میکنم اینکه در جهیزیهی حضرت زهرا (علیهاالسلام) این قدر سادگی رعایت شد و در مهریهی ایشان و همهی اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه وآله) به آن مهر کم، « مَهرُ السُّنَّة » مقیّد بودند، در حالی که همه قبول داشتند که بیش از «مَهرُ السُّنَّة » هم جایز است، امّا این حد را حفظ کردند. این یک جنبهی نمادین داشت. برای اینکه بین مردم مبنا و پایهای باشد برای عمل به آن، تا دچار این مشکلاتی که بر اثر زیاده رویها پیش میآید، نشوند.
* چرا اصرار بر ۱۴ سکه
اینکه میبینید ما گفتیم ۱۴ سکه بیشتر را عقد نمیکنیم، نه برای این است که چهارده سکه بیشتر اشکالی در ازدواج ایجاد میکند. خیر. چهارده هزار سکه هم باشد، ازدواج اشکالی ندارد. فرقی ندارد. برای این است که آن جنبهی معنوی ازدواج، غلبه پیدا کند بر جنبهی مادّی. مثل یک تجارت و معامله نباشد. داد و ستد مادّی نباشد. اگر تشریفات را کم کردید، جنبهی معنوی تقویت خواهد شد.
مهریّه هر چه کمتر باشد، به طبیعت ازدواج نزدیکتر است، چون طبیعت ازدواج معامله که نیست، خرید و فروش که نیست، اجاره دادن که نیست، زندگی دو انسان است. این ارتباطی به مسائل مالی ندارد. ولی شارع مقدّس یک مهریّهای را معین کرده که باید یک چیزی باشد. امّا نباید سنگین باشد. بایستی عادی باشد جوری باشد که همه بتوانند انجام دهند.
در ازدواج، آنچه که اتفاق میافتد، یک حادثه و پیوند انسانی است، نه یک معاملهی پولی و مالی، اگرچه یک مالی هم در بین هست در شرع مقدّس اسلام، آن مال جنبهی نمادین دارد. جنبهی رمزی دارد. خرید و فروش و بده بستان نیست.
[۱] کافی، ج ۵، باب السنة فی المهور، ص ۳۷۵، حدیث ۷