چگونه قفل ارتباط با کودک خود را بشکنم
اولین و مهمترین گام در برقراری روابط صمیمانه با فرزندان، پذیرفتن شخصیت آنها بدون مقایسه با همسالان شان است.
* رمزگشایی قفل ارتباطی والدین با فرزندان
ایجاد روابط صمیمانه با فرزند خود باعث میشود تا مسائل درونی اش را راحتتر با والدین در میان بگذارد.
شناخت زبان فرزند و به اصطلاح راه های برقراری ارتباط دوستانه با آن ها از سوی والدین بسیار مهم است؛ زیرا در شکلگیری شخصیت فرزندان در آینده نقش بزرگی دارد.
اولین و مهمترین گام در برقراری روابط صمیمانه با فرزندان، پذیرفتن شخصیت آنها بدون مقایسه با همسالان شان است، همچنین استفاده از جملات محبتآمیز و شیوههای غیر کلامی عاطفی هم در این رابطه تأثیرگذار است.
سخن گفتن با فرزندان به زبان کودکی، ایجاد انگیزه مثبت و امنیت روانی، تقویت رشد معنوی، رفع اشتباهات کودکان بدون ایجاد جسارت در آنها، احترام در صدا کردن نام کودک بخصوص در جمع آشنایان، استفاده نکردن از جملات دستوری در برابر او و دادن هدیه های کوچک در زمان انجام دادن درست کارها؛ به طوریکه آنها را متوقع نکند، از دیگر راه های ایجاد رابطه دوستانه با فرزندان است.
کم کردن فاصله سنی در ذهن خود با کودک به معنی درک شرایط روحی او است که بستر مناسب برای برقراری رابطه دوستانه میان شما و فرزندتان را فراهم میکند.
باید با آرامش و کاهش جایگاه والدین و فرزندی به صحبتهای آنها گوش دهید و خود را یک دوست صمیمی و هم سن و سال برای او دانسته و در صورت لزوم راهنماییاش کنید.
توقعات و انتظارات خود را از فرزندتان به صورت دقیق و با محبت برایش توضیح دهید، همچنین در زمان انتقاد، شخصیت او را زیر سؤال نبرید، بلکه حداقل از چند خوبی او تعریف کرده و سپس عمل ناپسند او را مورد انتقاد قرار دهید.
نویسنده: نسترن نیکجو، روانشناس
منبع: پایگاه اینترنتی هفته نامه افق حوزه
معرفی کتاب/تحکیم خانواده از نگاه قرآن و حدیث
نهاد خانواده، اصلى ترین رکن جامعه و بستر فرهنگ هاى گوناگون و زمینه ساز خوش بختى یا بدبختى انسان ها و امّت هاست؛ از این رو اسلام، که دربردارنده برنامه سعادت و تکامل بشر است، عنایت ویژه اى به سلامت، رشد و پویایى این نهاد سرنوشت ساز دارد.
این کتاب، با بهره گیرى از آیات و احادیث، بدین موضوع مهم پرداخته و در سه بخش اصلى سازمان یافته که عبارت اند از:
تشکیل خانواده؛ عوامل تحکیم خانواده؛ آسیب هاى خانواده.
اسلام در سه زمینه یادشده، رهنمودهای مهم و سازنده اى دارد که در این مجموعه به صورتى منسجم، با شیوه اى نو و با تحلیل هاى مورد نیاز عرضه مى شود.
اثر حاضر، نیاز پژوهشگران مسائل خانواده را به منابع اسلامى برآورده مى کند. خانواده ها، به ویژه جوانان، براى رسیدن به زندگى همراه آسایش و آرامش، مى توانند از آن بهره مند شوند.
حدیث روز/ برای دفع بلا و جلب روزی
امام صادق علیه السلام در یکی از سخنان نورانی خود یکی از اسباب دفع بلا و جلب روزی را معرفی کردند.
قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام مَنْ أَكْرَمَ مُؤْمِناً فَإِنَّمَا يُكْرِمُ اللَّهَ وَ مَنْ دَعَا لِأَخِيهِ الْمُؤْمِنِ دَفَعَ اللَّهُ عَنْهُ الْبَلَاءَ وَ دَرَّ عَلَيْهِ الرِّزْقُ.
امام صادق(علیه السلام) فرمود: هرکس مؤمنی را تکریم کند، خداوند را تکریم کرده و هرکس برای برادر مؤمنش دعا کند، خداوند بلا را از او دور می سازد و رزق و روزی را بر او فرو می ریزد.
مشکاة الانوار، ص330
چگونه به استاد خود احترام بگذاریم؟
شکی نیست افرادی که زندگی خود را وقف تعلیم و تعلم کردند و تمام سعی تلاششان این بوده که بتوانند بسیاری را از دنیای نادانی به سوی عالم علم سوق دهند، در اموزه های ما بسیار محترماند تا جایی که خداوند در اولین آیات مصحف شریف، خود را بهعنوان معلم معرفی میکند.
* آیه
ٱلَّذِى عَلَّمَ بِٱلْقَلَمِ*عَلَّمَ ٱلْإِنسانَ مَا لَمْ يَعْلَمْ 4و5/ علق
همان کسی که بهوسیله قلم تعلیم نمود و به انسان آنچه را نمیدانست یاد داد!
* آینه
حکایت؛ ابوطالب عزیزالدین از ادباء و علماء قرن ششم هجری میگفت: در زمانی که فخر رازی به مرو آمده بود منزلتی بزرگ و آوازهای بلند و ابهتی عظیم داشت به نحویکه به احترام او کسی سخنش را قطع نمیکرد و در مقابل او نفس نمیکشید و من برای استفاده از محضر او به محضرش آمدو شد داشتم. روزی به من گفت: دوست دارم برای من درباره سلسله نسب فرزندان ابوطالب کتابی بنویسی تا آن را بخوانم چون نمیخواهم در این مورد جاهل باشم. گفتم میخواهی به صورت مشجّر انساب ایشان را ترسیم کنم یا به صورت نثر بنویسم؟ گفت: من چیزی میخواهم که آن را حفظ کنم و نوشته مشجّر قابل حفظ کردن نیست، گفتم: سمعاً و طاعةً و رفتم و کتابی را که اسم آن را «الفخری» گذاشتم، نوشتم و برایش بردم. چون آن کتاب را دید از مسند شخصی خودش پائین آمد و بر بوریائی که در آنجا بود، نشست و به من گفت تو بر این مسند بنشین. من نشستن بر آن مسند را در حضور او جسارت دانستم ولی او با نهیبی سخت مرا خطاب ساخت و گفت در جائی که من میگویم، بنشین.
از مهابت او بیاختیار در جائی که گفته بود نشستم و او در مقابل من نشست و آن کتاب را در حضور من قرائت کرد و مواردی را که برایش نامفهوم و پیچیده بود از من سؤال میکرد تا اینکه تمام کتاب را نزد من خواند و سپس به من گفت: اکنون در هرکجا که میخواهی بنشینی، بنشین، که همانا این کتاب علم است و تو در این علم استاد من هستی و من شاگرد تو که در حضورت شاگردی میکنم و استفاده میکنم و از ادب نیست که شاگرد جز روبروی استاد در جای دیگری بنشیند.
پس برخاستم و او در مسند خود نشست و من بر بوریائی که او نشسته بود نشستم.1
جاهل به روز فتنه ره خانه گم كند عالم چراغ جامعه و چشم عالم است
با اقتباس و ویراست از کتاب داستانهایی از علماء
ازدواج امام علی(ع) با حضرت فاطمه(س)
پيامبر خدا، پس از سيزده سال سختكوشى ، تلاش در راه ابلاغ رسالت و تحمّل دشوارى ها ، شكنجه ها و آزارها به مدينه هجرت كرد و حكومت اسلامى را بنياد نهاد .
على عليه السلاماز آغازين روزهاى رسالتپيامبر صلى الله عليه و آله، همگام و همراه پيامبر خدا بود و در سال اوّل هجرت ، ۲۴ سال داشت . او بايد ازدواج مى كرد و زندگانى مشترك را آغاز مى كرد .
فاطمه عليها السلامنُه ساله است . او دختر پيامبر خداست و در جايگاهى بلند از فضايل انسانى و ويژگى هاى والاى ملكوتى ، كه پيامبر خدا بارها او را ستوده و «پاره قلب» خود ناميده است .
موقعيت پيامبر صلى الله عليه و آله در جايگاه زعامت امّت از يك سوى ، و شخصيت والاى فاطمه عليها السلام از سوى ديگر ، زمينه اى بود تا كسانِ بسيارى ـ بويژه آنان كه از اين گونه پيوندها بيشتر در فكر رقم زدن آينده خود هستند ـ ، به خواستگارى بروند . پيامبر صلى الله عليه و آله ، يكسر جواب رد مى داد و گاه ، تصريح مى كرد كه منتظر «قضاى الهى» است .
برخى از دوستان على عليه السلام و صحابيان پيامبر خدا به وى پيشنهاد كردند كه به خواستگارى فاطمه عليها السلام برود . على عليه السلام ، قلبى دارد سرشار از ايمان و سينه اى آكنده از عشق ؛ امّا دستانى تهى و پيراسته از درهم و دينار . على عليه السلام به خانه پيامبر خدا رفت ، شكوه و عظمت پيامبر خدا ، او را از سخن گفتن باز داشت . با چشمانى آميخته با آزرم ، نگاهى به پيامبر صلى الله عليه و آله داشت و نگاهى ديگر به زمين .
پيامبر صلى الله عليه و آله با تمهيداتى على عليه السلام را به سخن گفتن وا داشت ، و چون على عليه السلام سخن گفت ، فرمود : «چيزى در زندگى دارى؟» .
جواب ، معلوم بود ؛ امّا مگر فاطمه عليها السلام را همسانى جز على عليه السلام و همسرى لايق جز او بود؟!
ازدواج (و به تعبير پيامبر خدا : امر الهى) تحقّق يافت و آن دو بزرگوار ، زندگانى مشترك را در اوّلين سال هجرت ،[۱]با مهريه اى بسيار اندك و مراسمى بس ساده و جهيزيه اى ساده تر آغاز كردند و بدين سان ، شكوهمندترين خانه و نقش آفرين ترين زندگانى مشترك در تاريخ اسلام ، رقم خورد .
در كنار خانه پيامبر صلى الله عليه و آله ، خانه اى خُرد ـ كه به راستى از همه تاريخ ، بزرگ تر و غبطه آفرين عرشيان و زمينيان بود ـ ، بر پا شد . اين خانه ، سرچشمه فضيلت ها ، مكرمت ها ، عشق ، ايمان ، ايثار ، جهاد ، ساده زيستى ، . . . بود و به راستى خانه اى بود كه سر بر عرش مى ساييد .
على عليه السلام ، اين پارساى شب و زمزمه گر خلوت هاى آن ، شير بيشه نبرد بود و هنوز زخم هاى نشسته بر پيكرش التيام نيافته ، در جنگى ديگر حاضر بود و رزم آورترين و بزرگ ترين هماوردجوىِ ميدان .
و فاطمه عليها السلام ، آرام و پرشكيب ، بار زندگى را بر دوش داشت ، با كم ترين امكانات مى ساخت ، زخم هاى همسر و پدر را مى شست و افزون بر همسرى على عليه السلام ، به تعبير لطيف پيامبر خدا ، «براى پدر ، مادرى مى كرد» .[۲]
اوّلين ثمر اين پيوند الهى ، به سال سوم هجرى ديده به جهان گشود كه حسن عليه السلام نام گرفت . و دومين آن ، حسين عليه السلام بود كه در سال چهارم به دنيا آمد . زينب و امّ كلثوم عليهما السلام پس از برادرها پاى به دنيا گذاردند و آخرين آنها ، محسن ، سقط گرديد و شهد شهادت نوشيد .
[۱] از منابع تاريخى استفاده مى شود كه ميان عقد و زفاف على عليه السلام با فاطمه عليها السلام ، مدّتى فاصله شده و عقد ، اندكى پس از رسيدن به مدينه و زفاف ، پس از جنگ بدر بوده است و توجّه به اين نكته مى تواند تعارض ميان روايت هاى موجود را حل نمايد .
[۲] شايد بدين جهت ، يكى از كنيه هاى ايشان ، «اُمّ أبيها» است .
بادا بادا مبارک بادا...
امروز، اولین روز از ماه ذیالحجه، سالروز پیونــد امامعلی(علیه السلام) و حضرتزهرا(سلام الله علیها) و در تقویــم ملی ما، روز ازدواج و خانواده نام گرفته است. همه ما، قصــه خواستگاری امامعلی(علیه السلام) از دختربزرگوار پیامبرمان، نحوه شکلگیری این پیوند و سبکزندگیِ ساده اما دلنشین این دو بزرگوار را میدانیــم و همیشه از دوباره شنیدنش، لذت میبریـم. امروز روز پرخیر و برکتی است که به یمن فرخندگیاش، بهانه پیوندها و جشنهای زیادی است؛ هم جشن عروسی عروس و دامادهای جوان و هم جشنِ قدردانی و عشق ورزیدنِ زوجهایی که چندین سال از ازدواجشان میگذرد. زندگیسلامِ امروز هم به همین بهانه، یک بسته جمع و جور و خواندنی متشکل از پیشنهادها و توصیههای دینی و روانشناسی درباره ازدواج و شروع زندگیمشترک فراهم کرده که خواندنش خالی از لطف نیست.
باید و نبایدهای ازدواج موفـــق از نگاه دیناسلام
ازدواج بنایی مقدس در اسلام است که برای تسکین و آرامش زوجین در کنار هم تدارک دیده شده و هدف آن رسیدن به سعادت و سیر در صراط مستقیم است. سالروز ازدواج حضرت زهرا(س) و امام علی(ع) میتواند بهانه ای برای نگاهی دوباره به این امر مقدس در جامعه امروز و بررسی فاصله آن با شکلی از ازدواج که الگوست، باشد. شاید مهمترین تفاوت ازدواج آن دو بزرگوار با ازدواج جوانان امروز در نوع دید و نگرش به آن است.