چگونه به پرسشهاي کودکان پاسخ دهيم؟
* چگونه به پرسشهاي کودکان پاسخ بدهيم؟
معمولاً از سن 3 سالگي، سؤالهاي بچهها از والدينشان شروع ميشود كه گاهي خستهكننده است و والدين نميدانند چطور به آن پاسخ دهند.
بيشتر سؤالهايي كه بچهها در سنين پايين ميپرسند، مفهوم سؤال و نياز به پاسخ ندارد، بلكه آنها ميخواهند با والدينشان ارتباط برقرار كنند، اما والدين متوجه اين موضوع نيستند. نكته مهمي كه والدين بايد به آن توجه داشته باشند، اين است كه قرار نيست به تمام سؤالهاي بچهها پاسخ داد و دوم آنكه نبايد فرض كنيم بايد در مورد همه علوم اطلاعات داشته باشيم. در چنين شرايطي ميتوانيم به فرزندمان بگوييم: «من نميدانم»، «چه جالب! اين سؤال چطور به ذهنت رسيد؟»، «ميتواني از معلم مهد كودكت بپرسي»، «بزرگتر شدي، خودت جوابش را ميفهمي» و … .
اشتباهي كه والدين معمولاً مرتكب ميشوند، اين است كه تصور ميكنند بايد «كامل» باشند! درحالي كه پدر و مادر بايد «كافي» باشند. «پدر و مادر كامل» هميشه در دسترس بچهها هستند و همه نيازهايشان را بدون چون و چرا برآورده ميكنند و اين اصلاً درست نيست؛ چون بچهها را وابسته بار ميآورند و اعتماد به نفس آنها كم ميشود. «والدين كافي»، حمايت و علاقهمنديشان را به بچهها اعلام و در مواردي كه ضروري است، به آنها كمك ميكنند، در اين صورت بچهها هم خيلي راحت ميپذيرند كه ممكن است مادرشان در مورد موضوعي اطلاعات نداشته باشد و «نميدانم» گفتن او برايشان قابل هضم است و ميفهمند قرار نيست تمام خواستههايشان برآورده شود.
با چه کسانی مشورت کنیم؟
مسلم است كه هر كس نميتواند طرف مشورت قرار گيرد، زيرا گاه بعضي از اشخاص نقاط ضعفي دارند كه مشورت با آنها مايهي بدبختي و عقب افتادگي است.
* مشورت
موضوع مشاوره در اسلام از اهميت خاصي برخوردار است چنانچه پيغمبر اكرم اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ با قطع نظر از وحي آسماني آنچنان فكر نيرومندي داشت كه هيچگاه نياز به مشاوره پيدا نميكرد، ولي براي اينكه از يك سو مسلمانان را به اهميت مشورت متوجه سازد تا آن را جزء برنامههاي اساسي زندگي خود قرار دهند و از سوي ديگر نيروي فكر و انديشه را در افراد پرورش دهد، در امور عمومي مسلمانان كه جنبهي اجراي قوانين الهي داشت (نه قانونگزاري) جلسهي مشاوره تشكيل ميداد و مخصوصاً براي رأي افراد صاحب نظر ارزش خاصي قائل بود تا آنجا كه گاهي به احترام آنها از رأي خود صرف نظر ميكرد، چنانكه نمونهي آن در جنگ «احد» اتفاق افتاد و ميتوان گفت كه يكي از عوامل موفقيت پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ در پيشبرد اهداف اسلامي همين بود.
چگونه الگوي مناسبي براي فرزندانمان باشيم؟
وقتي بچهها، بهخصوص دختربچهها، اين جملههاي انتقادي والدين در مورد ظاهرشان را ميشنوند، حس ميکنند زيبايي از علم يا اخلاق اولويت بيشتري دارد و ناخودآگاه توجه بيش از حدي به ظاهر خود پيدا ميكنند.
* چگونه الگوي مناسبي براي فرزندانمان باشيم؟
ضمير بچهها مانند يک لوح سفيد و خالي است و مي توان به سادگي بازتاب رفتار ما بزرگ ترها را در لوح پاک وجودشان ديد. روانپزشکان کودک عقيده دارند آنچه والدين و اطرافيان نزديک يک بچه انجام مي دهند يا مي گويند، ميتواند تأثير مستقيمي بر شکلگيري شخصيت او داشته باشد.
* خودانتقادی ظاهری
برخي والدين مدام چنين جمله هايي را در خانه و پيش روي فرزندان خود تکرار ميکنند: «چقدر بيني بزرگي دارم»، «کاش کمي لاغرتر بودم»، «کاش قدم بلندتر بود» و جملههاي ديگري از اين قبيل.
وقتي بچهها، بهخصوص دختربچهها، اين جملههاي انتقادي والدين در مورد ظاهرشان را ميشنوند، حس ميکنند زيبايي از علم يا اخلاق اولويت بيشتري دارد و ناخودآگاه توجه بيش از حدي به ظاهر خود پيدا ميكنند. ترس از چاق شدن، جوشزدن و حتي کوتاه ماندن قد، ممکن است خيلي از دختربچههاي در سن رشد را دچار اختلال در خورد و خوراک کند.
* مقايسه کردن همه چيز
مقايسه کردن بچهها با همسن و سال هاي آنها از بدترين عادتهاي والدين است. وقتي شما مدام فرزند خود را با بچههاي اقوام يا همسايهها مقايسه ميکنيد، هم اعتماد بهنفس او را کاهش ميدهيد و هم فرزندتان را تا آخر عمر از فردي که با او مقايسه شده، متنفر ميکنيد.
والدين بايد بپذيرند استعداد و توانايي همه بچهها يکسان نيست، ممکن است فرزند شما در درس رياضي ضعيف باشد اما نقاشيهاي بسيار زيبايي بکشد. يکي از مهمترين وظيفههاي والدين اين است که استعدادهاي فرزند خود را بشناسند و او را در رسيدن به اهداف و علاقههايش راهنمايي و تشويق کنند.
* بحث و جدل بيش از حد
خيلي از والدين مدام با فرزندان يا همسر خود بر سر مسايل کوچک و بزرگ بحث ميکنند و آنقدر بحث را ادامه ميدهند تا طرف مقابل خسته شود و کوتاه بيايد! اين عادت غلط، هم استرس زيادي به بچهها وارد ميکند و هم باعث ميشود حس کنند بايد براي به کرسينشاندن حرفهاي خود تا جايي که ميتوانند، بامنطق يا بيمنطق، با ديگران بحث و مشاجره کنند.
يکي از سادهترين راههاي حل مشكلات در زندگي، تشکيل جلسههاي خانوادگي گفتوگو و مشورت است. به اين ترتيب بچهها حس ارزشمندبودن ميکنند و ياد ميگيرند ميتوان تمام مشکلات ريز و درشت زندگي را با مشورت و همفکري اعضاي خانواده حل کرد.
* بدگويی از ديگران
وقتي شما فردي را که در جمعتان حضور ندارد، نقد ميکنيد، اجازه هر نوع دفاعي را از او ميگيريد و حق هرگونه بدگويي را براي خودتان قائل شدهايد. بچهها با ديدن چنين رفتارهايي سخنچيني و غيبت را ميآموزند و به راحتي در زندگي آينده خود اخلاق را زير پا ميگذارند. ضمن اينکه ممکن است ذهنيت فرزندتان در مورد فردي که از او بدگويي ميکنيد تا آخر عمر خراب شود؛ بهخصوص اگر آن فرد يکي از نزديکان مانند پدر يا مادربزرگ، عمه يا خاله و … او باشد.
منبع: هفته نامه افق حوزه
نقش زن در تأمین سکینت و آرامش منزل
حضرت آیت الله جوادی آملی در جلسه درس تفسیر خود در مسجد اعظم، به ادامه تفسیر آیات سوره مبارکه طلاق پرداختند و بیان داشتند: در جریان طلاق گرچه اصل صحتش را دین امضا کرده، اما آن را در حدّ ضرورت اخلاقی دانسته تا جایی که اگر به آن حد ضرورت نرسد و کسی تنها از روی دواعی نفسانی بخواهد طلاق بدهد، در روایات، ائمه(ع) فرمودند مثل آن است که با دست خود خانه خود را ویران کند.
معظم له ادامه دادند: در بعضی از روایات فرمودند اگر طلاقی در خانهای رخ داد، عرش خدا متزلزل میشود؛ مستحضرید که عرش خدا مرکز فرمانروایی ربوبیت الهی است که ﴿اسْتَوَی عَلَی الْعَرْشِ﴾، از آنجا جهان را اداره میکند، وقتی عرش خدا متزلزل شد یعنی کل نظام آسیب میبیند، بنابراین مسئله طلاق یک مسئله عادی نیست.
ایشان تصریح داشتند: آنچه جلوی طلاق را میگیرد ادب، رحم و محبت است که فرمود: ﴿وَ جَعَلَ بَینَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً﴾؛ این دو عامل است که اساس خانواده را حفظ میکند: یکی دوستی عاقلانه نسبت به هم؛ ﴿جَعَلَ بَینَكُمْ مَوَدَّةً﴾، یکی گذشت مهربانانه از لغزش یکدیگر، ﴿وَ رَحْمَةً﴾.
حضرت آیت الله جوادی آملی با اشاره به نقش زن در تأمین سکینت و آرامش منزل اذعان داشتند: مسئولیت تأمین سکینت و آرامش منزل را ذات اقدس الهی به عهده خانمها و زنها سپرد که فرمود: ﴿خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَیها﴾، مسکن را مرد تهیه میکند، ولی سکینت منزل به عهده زن است و این با ادب، با اخلاق و با عاطفه ممکن می شود.
متن تقریظ رهبر معظم انقلاب بر کتاب «فرنگیس» منتشر شد
در مراسم هفتمین پاسداشت ادبیات جهاد و مقاومت با موضوع بررسی نقش بانوان در دوران دفاع مقدس که صبح امروز در مؤسسهی پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی برگزار شد، تقریظ رهبر انقلاب منتشر شد.
هفتمین پاسداشت ادبیات جهاد مقاومت با رونمایی از تقریظ مقام معظم رهبری بر کتاب «فرنگیس» امروز هشتم مهرماه، با حضور علیرضا مختارپور دبیرکل نهاد کتابخانههای عمومی کشور، حجتالاسلام والمسلمین شیرازی، مرتضی سرهنگی و جمعی از نویسندگان دفاع مقدس برگزار شد.
معصومه آباد، نویسنده کتاب «من زندهام» در ابتدای این نشست با بیان اینکه امروز به پاسداشت ایثار و نشر فرهنگ مقاومت گرد هم آمدهایم، گفت: هدیه امروز خانم حیدرپور است و رشادتی که او در بخشی از تاریخ دفاع مقدس نشان داد و قلم خانم فتاحی است که روستای گورسفید را به ما معرفی کرد. فتاحی از گورسفید دختری را به ما معرفی کرد که از جنس آهو و خورشید بود. استعارهها و تعابیری که در این کتاب به کار رفته برایم جالب بود.
رهنمودهای آیت الله العظمی صافی گلپایگانی برای تحصیل و تدریس علوم حوزوی
* بایسته های تحصیل و تدریس علوم حوزوی از منظر آیت الله العظمی صافی گلپایگانی
دروس حوزه، از مقدمات گرفته تا سطوح عالی و خارج حوزه، و شیوه تدریس که در همه اینها مرسوم است، این شیوه از تدریس اولاً برای تبیین مسایل فقهی و ثانیاً برای پرورش روحانیون جهت آشنایی به نحوه ورود و خروج در مسایل و چگونگی تتبع در مسایل فقهی است. هدف درس خارج کسب ملکه اجتهاد توسط طلاب است نوشتاری که در ادامه می خوانید رهنمودهای مرجع عالیقدر جهان تشیع حضرت آیت الله صافی گلپایگانی برای رسیدن به عالی ترین مدارج علمی بر اساس شیوه استنباط فقهی و سیره عملی استادشان، حضرت آیت الله العظمی بروجردی(ره)، می باشد.
٭ مبنای قرآنی ضرورت وجود حوزه های علمیه
«گواه بر اصالت اسلامى حوزه هاى علمى و اینکه تأسیس آن یک برنامه قرآنى است که در عصر رسول خدا(ص) اجرا شد در قرآن کریم است که: «وَ ما کانَ الْمُؤْمِنُونَ لِینْفرُوا کافَّةً فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَة مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِیتَفَقَّهُوا فِى الدّینِ وَ لِینْذِرُوا قَوْمَهُمْ إذا رجعوا إلَیهِمْ لَعَلَّهُمْ یحْذَرُونَ؛ سزاوار نیست که همه مؤمنان رهسپار (جهاد) شوند. پس چرا از هر گروهى از ایشان دسته اى کوچ نمى کنند تا در دین فقیه شوند و هنگامى که به سوى قوم خویش بازگشتند، آنان را بیم دهند، شاید آنان (از گناه و طغیان) بپرهیزند.» (توبه/122) از این آیه شریفه استفاده مى شود که مسئله تربیت در علوم اسلامى و تحصیل و تعلم و تفقه در دین، به صورت فردى و اجتماعى و همچنین مسئله تبلیغ و انذار، یک مسئله و موضوع مهم اسلامى و در کنار واجبات دیگر، بلکه فى الجمله مقدم بر آنهاست. (1)
از حکم تدریس مباحث ربا تا نوشتن پایان نامه برای دیگران
حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای مدظله العالی رهبرمعظم انقلاب، به استفتائاتی پیرامون «احکام تحصیل» پاسخ گفتند که تقدیم حضور علاقمندان می گردد.
* احکام تحصیل
- سستی و تنبلی
س۲. سستی و تنبلی در تحصیل علم و تلف کردن وقت چه حکمی دارد؟ آیا حرام است؟
ج. تضییع وقت به بطالت و بیکاری دارای اشکال است و دانشجو تا وقتی که از مزایای مخصوص دانشجویی استفاده می کند باید از برنامه های درسی مخصوص دانشجویان متابعت کند و الا استفاده از آن مزایا از قبیل شهریه و کمک هزینه و غیره برای او جایز نیست.
- تدریس مباحث ربا
س۳. در خلال بعضی از دروس دانشکده اقتصاد، استاد به بحث در مورد بعضی از مسائل مربوط به قرض ربوی و مقایسه راههای تحصیل ربا در تجارت و صنعت و غیر آن می پردازد، تدریس این درس و اجرت گرفتن در برابر آن چه حکمی دارد؟
ج. مجرّد تدریس و بررسیِ مسائل قرض ربوی، حرام نیست.
- تحصیل فلسفه
س۴. آیا تدریس و تحصیل فلسفه در حوزه های علمیه دینیّه جایز است؟
ج. یادگیری و تحصیل فلسفه برای کسی که اطمینان دارد که باعث تزلزل در اعتقادات دینی اش نمی شود اشکال ندارد و بلکه در بعضی از موارد واجب است.
- مطالعه کتب ضاله
س۵. آگاه شدن از کتابهای گمراه کننده و کتابهای ادیان دیگر برای شناخت دین و عقاید آنها به قصد افزایش معرفت و اطلاعات چه حکمی دارد؟
ج. حکم به جواز خواندن این کتب فقط بهخاطر شناخت و افزایش اطلاعات، مشکل است، البته خواندن آنها برای کسی که قدرت شناخت و تشخیص مطالب باطل را دارد به قصد ابطال و ردّ آنها جایز است به شرطی که به خود مطمئن باشد که از حق منحرف نمی شود.
- تنبیه
س۷. معلّمی دانش آموزی را در کلاس در برابر دانش آموزان دیگر به شدّت تنبیه کرده است آیا آن دانش آموز حق مقابله به مثل را دارد یا خیر؟
ج. دانش آموز حق مقابله و پاسخگویی بهگونه ای که شایسته مقام استاد و معلّم نباشد ندارد و براو واجب است که حرمت معلم را حفظ نموده و نظم کلاس را رعایت کند و می تواند از راههای قانونی اقدام نماید، همانگونه که بر معلّم هم واجب است احترام دانش آموز را در برابر همکلاسیهایش حفظ کرده و آداب تعلیم اسلامی را رعایت نماید.
- نهی از منکر دانشجویان
س۸. آیا جایز است دانشجویان یکی از مراکز آموزشی گزارشهایی از منکراتی را که مشاهده می کنند به مسئولین فرهنگی ارائه دهند تا از ارتکاب آنها جلوگیری شود؟
ج. اگر گزارشها راجع به امور علنی باشد و عنوان تجسّس و غیبت بر آنها صدق نکند، اشکال ندارد و بلکه در صورتی که جزء مقدمات نهی از منکر باشد واجب است.
- فیش غذای باطل شده
س۱۰. اگر اعتبار فیش های غذا که به دانشجویان دانشگاهها داده می شود، در صورت عدم دریافت غذا در روز معیّن، بدون برگرداندن پول آن باطل شود، آیا جایز است فیش های باطل را به جای فیش های معتبر برای دریافت غذا ارائه بدهیم؟ و غذایی که به این طریق گرفته می شود چه حکمی دارد؟
ج. استفاده از فیش هایی که از اعتبار ساقط شده اند برای دریافت غذا جایز نیست و غذایی که با آنها گرفته می شود غصب است و تصرّف در آن حرام و موجب ضمان قیمت آن است.
- توزیع فیش غذای دانشجویان بین کارمندان
س۱۱. در دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی امکاناتی مانند غذا و لوازم مورد نیاز دانشگاهی به دانشجویان داده می شود که توسط وزارت بازرگانی و مؤسسات دیگر به دانشجویان مشغول به تحصیل در آن دانشگاه اختصاص یافته است، آیا توزیع آنها بین سایر کارمندان مشغول به کار در دانشگاه نیز جایز است؟
ج. توزیع نیازمندیهای مورد مصرف و مختص به دانشجویان مشغول به تحصیل در دانشگاه بین سایر اشخاصی که در آنجا کار می کنند، جایز نیست.
- تقلب
س۱۲. آیا تقلب در امتحانات گناه است؟
ج. به طور کلی تقلب جایز نیست و باید از آن توبه و استغفار شود.
- نوشتن پایاننامه برای دیگری
س۱۳. نوشتن پایان نامه برای فرد دیگر چه حکمی دارد؟
ج. به طور کلی کیفیت تألیف پایان نامه تابع قوانین و مقررات مربوطه است؛ اگر طبق قانون، پایان نامه باید توسط خود دانشجو تألیف شود، واگذاری آن به دیگری جایز نیست، همچنان که تألیف آن برای دیگری خواه برای کسب درآمد از آن و خواه مجانی، جایز نیست.
عزت نفس کودکان را بالا ببريد!
عزت نفس بالا، کودک را در مقابل مشكلهايي که در زندگي با آنها روبرو خواهد شد، مصون ميكند. کودکاني که درمورد خودشان نظر مثبتي دارند، در مواجهه با تعارضها و مقاومت در برابر فشارهاي منفي بهتر عمل ميکنند.
* عزت نفس کودکان را بالا ببريد!
عزت نفس بالا، کودک را در مقابل مشكلهايي که در زندگي با آنها روبرو خواهد شد، مصون ميكند. کودکاني که درمورد خودشان نظر مثبتي دارند، در مواجهه با تعارضها و مقاومت در برابر فشارهاي منفي بهتر عمل ميکنند. اين کودکان به آساني به خنده ميافتند، از زندگي لذت ميبرند و واقعگرا و معمولاً خوشبين هستند. بر عکس کودکان با عزت نفس پايين در مقابل مشكلات زندگي دچار اضطراب و نااميدي ميشوند. اين کودکان درباره خودشان نظر مثبتي ندارند و براي يافتن راهحل مسايل، مشکل پيدا ميكنند. اگر افکار مبني بر سرزنش خود مانند «من خوب نيستم» يا «نميتوانم کاري را درست انجام دهم» ذهن کودک را تسخير کند، دچار انفعال، انزوا و افسردگي خواهد شد. پاسخ فوري چنين کودکي هنگام مواجهه با چالشي جديد «من نميتوانم» است.
والدين ميتوانند با عمل به اين توصيهها به ايجاد عزتنفس سالم در کودکانشان کمک کنند:
• مراقب چيزهايي که ميگوييد باشيد: کودکان به کلمات والدين بسيار حساساند. به ياد داشته باشيد آنها را نه فقط به خاطر کارهايي که به خوبي انجام دادهاند، بلکه براي تلاشي كه انجام دادهاند، تحسين کنيد.
• سرمشق مثبتي براي فرزندانتان باشيد: اگر هميشه خودتان را سرزنش ميکنيد، بدبين هستيد و درباره تواناييها و محدوديتهايتان برداشتي واقعي نداريد، کودک شما نيز رفتار شما را بازتاب خواهد داد. اگر عزت نفس خود را تقويت کنيد، فرزندتان الگوي خوبي خواهد داشت.
• باورهاي غيرمنطقي کودک را شناسايي و تصحيح کنيد: اين باورها ممکن است درباره کمال، جذابيت، توانايي يا ساير خصوصيات باشد. کمک به کودکان براي اينکه معيارهاي دقيقتري براي ارزيابي خودشان داشته باشند، به آنها کمک ميکند «خودپنداره» سالمي پيدا کنند. ممكن است برداشت نادرست نسبت به خود در کودک ريشه بگيرد و به واقعيتي تبديل شود. مثلاً کودکي كه در مدرسه تلاش ميکند، اما در رياضيات مشکل دارد، ممکن است به خودش بگويد: «نمره رياضيات من خوب نيست، من دانشآموز بدي هستم.» اين باور نهتنها تعميمي نادرست است، بلکه باوري است که کودک را به شکست ميکشاند. کودکتان را تشويق کنيد موفقيت را در پرتو واقعيت ببيند. ميتوانيد به او بگوييد: «تو دانشآموز خوبي هستي. تلاشت را در مدرسه ميکني. رياضيات هم يکي از درسهاست که لازم است وقت بيشتري برايش بگذاري. باهم رويش کار ميکنيم.»
• عشق خود را ابراز کنيد: محبت به کودک، و تحسين مکرر و صادقانه کودک بدون اغراق، به ايجاد عزتنفس در او کمک ميکند. کودکان ميتوانند دريابند حرفهاي شما از صميم قلب است يا نه.
• بازخورد مثبت و دقيق به کودک بدهيد: جملههايي مانند «تو هميشه ديوانهبازي درميآوري» باعث خواهد شد فرزندتان احساس کند کنترلي بر فوران خشم خود ندارد. جمله بهتر اين است: «تو خيلي از دست برادرت عصباني شدي، اما آفرين که سر او داد نکشيدي.»
• حتماً نقاط قوت فرزندتان را به او يادآوري كنيد. مثلاً اگر توانايي يا استعداد خاصي در موضوعي دارد، حتماً نقاط قوت و استعدادش را تحسين كنيد.
• هرگز نقاط ضعف فرزندتان را به شيوهاي كه باعث آسيب و كاهش اعتماد به نفسش شود، بيان نكنيد. سعي كنيد نقاط ضعف او را بشناسيد و در جهت اصلاح آن قدم برداريد.
• درست است كه هر كس ضعفها و ناتوانيهايي دارد، اما به فرزندتان كمك كنيد تا به ارزش وجودي خود پي ببرد و در حفظ و نگهداري آن تلاش كند. شناخت ارزش وجودي مؤثرترين گام در افزايش اعتمادبهنفس است.
منبع: هفته نامه افق حوزه
حجه الاسلام ماندگاری/یا همدل و همفکر انتخاب کنید یا همدل و همفکر بسازید
هیچ برههای از زندگی مشترک از تفاوت و اختلاف سلیقه در بخش های مختلف در امان نیست. کمتر زوجی را میتوان پیدا کرد که ازنظر اعتقادی و مذهبی صددرصد شبیه یکدیگر باشند و هیچ گونه تضاد فکری در این زمینه نداشته باشند. این مهم، باید پیش از ازدواج مورد بررسی قرار گیرد و پس از زندگی مشترک این نگاه های مختلف نباید بهانه ای برای سرد شدن روابط بین همسران قرار گیرد بلکه آنها می توانند با مدیریت صحیح نگاه های عقیدتی و مذهبی خود تفاوت سلیقه بین شان را حل کنند.
در فلسفهٔ ازدواج هدف از آن ابتدا تکامل تعریفشده است. گرچه این تکامل در ابعاد مختلف مورد توجه است اما مهمترین آن در مباحث اعتقادی است. زمانی یک زوج میتوانند در کنار یکدیگر نقش مکمل را ایفا کنند که نسبت به یکدیگر برتریهایی داشته باشند و به سبب این برتریها باعث رشد همسرشان شوند؛ گاهی این برتریها ازلحاظ مذهبی است که یکی از زوجین نسبت به دیگری از اعتقادات بالاتری برخوردار است.
روانشناسان و مشاوران خانواده تشابه مذهبی را یکی از مهمترین معیارهای ازدواج میدانند و معتقدند عقاید دینی بخش مهمی از فرهنگ و ذهنیت یک فرد را تشکیل میدهد که از شیوهٔ زندگی تا تربیت فرزند و نوع روابط تحت تاثیر آن قرار میگیرد؛ ما هم منکر این مسئله نیستیم و تناسب اعتقادی را یک اصل جدی و مهم در انتخاب همسر میدانیم اما گاهی میبینیم برخی افراد با کوچکترین اختلافات مذهبی از همسرشان دلسرد میشوند و تدین را برای خودشان بهگونهای تعریف میکنند که خودشان در آن جایگاه قرار می گیرند و هرکسی را که مانند آنها فکر نکند معتقد به شمار نمیآورند؛ به هر ترتیب در موارد زیادی شاهد اختلافات زوجین به دلیل تفاوتهای مذهبی هستیم.
خانواده نیاز به سه نوع اتحاد دارد: 1- همفکری 2- همدلی 3- همراهی.
اگر اهلبیت ما با غیرفرهنگ خودشان ازدواج کردند همسرشان را با فرهنگ خودشان هماهنگ ساختند. امام عسگری(ع) با یک غیرمسلمان و غیر عرب ازدواج میکنند اما از او نرجس خاتون میسازد یا امام حسین (ع) با یک خانم ایرانی ازدواج میکنند که شهربانو مادر زینالعابدین(ع) می شوند. بنابراین ما میتوانیم باکسی که فرهنگ اش با ما یکی نیست، دل اش با ما یکی نیست و طبیعتاً راه اش هم با مایکی نیست ازدواج کنیم به شرطی که بتوانیم او را به این سه اتحاد برسانیم.
حیات دنیوی ما مثل ساختمانسازی است که اگر مهندس ساختمان یک نفر نباشد دچار مشکل میشود لذا شما میتوانید باکسی که بافکر و فرهنگ و جغرافیای شما یکی نیست ازدواج کنید اما باید به اتحاد فکری برسید.
اگر خانواده ازلحاظ فکری، دلی و همراهی یکی نباشند نمیتوانند تا پای جان پای یکدیگر بایستند. زندگی یک تعهد تا آخر عمر است. اگر قرار باشد این تعهد تا آخر عمر ادامه پیدا کند باید همفکری بین اعضا باشد لذا میگوییم یا در انتخاب همسر همفکر، هم دل و همراه انتخاب کنید و یا بتوانید همفکر، همدل و همراه بسازید والا نمیتوانید زندگی خوشبختی داشته باشید.
تنها یک زوج در عالم وجود داشتند که صد درصد هم دل و همراه بودند و آن حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه (س) بودند که هر دو معصوم بودند حتی همسران پیامبر هم با ایشان همراه نبودند اما بعضی از آنها همراه شدند و آنهایی هم که همراه نشدند نتوانستند تا آخر بمانند.
محرم و عاشورا به ما یاد میدهد که یا همدل و همفکر و همراه انتخاب کنیم و یا هم دل و همفکر و همراه بسازیم چراکه قرار است تا آخر مسیر زندگی با یکدیگر باشیم.