همسرانه /عیب های همسر خود را به هیچکس حتی والدین خود نگویید!
آیت الله مجتهدی ره:
آیه ﻗﺮآن می ﻓﺮﻣﺎید: زﻧﻬﺎ ﺑﺎﯾﺴتی ﭘﻮﺷﺶ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺑﺮای ﻋﯿﻮب ﻣﺮدان باشند و بالعکس…
اگر از عیوب همسر خود بگویید در این صورت همه به زﻧﺪگی ﺷﻤﺎ اﯾﺮاد ﮔﺮﻓﺘﻪ وزیبائی بیرونی زﻧﺪگی ﺷﻤﺎ تهدید میشود …
ﺑﻨﺎبراین :
اوﻻ اﯾﺮادات ﻫﻤﺴﺮ ﺧﻮﯾﺶ را ﺑﻪ كسی ﻧﮕﻮیید
ﺛﺎنیا اﮔﺮ خواستید ﻫﻢ ﺑﮕﻮیید ﻓﻘﻂ ﺑﻪ ﻫﻤﺴﺮ ﺧﻮدﺗﺎن آن ﻫﻢ در ﻣﺤﯿطےی آرام ، ﺗﻨﻬﺎ و ﺑﺎ ﻋﻄﻮﻓﺖ ﻣﻄﺮح ﻧﻤﺎئید.
اﻟﺒﺘﻪ ﺑﻌضي از ﺧﺎﻧﻤﻬﺎ ﻋﺎدت دارﻧﺪ در ﻫﻨﮕﺎم صحبت ﻫﺎی زﻧﺎﻧﻪ ﺑﻌضی از این ﺻﺤﺒﺖ ﻫﺎ را دوﺳﺘﺎﻧﻪ ﻣﻄﺮح ﻧﻤﺎیند
ولی ﻏﺎﻓﻞ از آﻧﻨﺪ که آﺑﺮوی ﺷﻮﻫﺮ ﺧﻮﯾﺶ را ﻣﻘﺎﺑﻞ دوﺳﺖ ﺧﻮد ﺑﺮده اﻧﺪ و ﻣﺤﺒﻮبیت قبلی او را کم کرده اﻧﺪ …
ﻓﺮاﻣﻮش نکنید زیبایی زﻧﺪگی ﺑﻪ ﭼﺸﻢ ﭘﻮشی و پوشاندن ﻋﯿﻮب و ﻋﺪم اﻇﻬﺎر ﺑﻪ غریبه میباشد..
پیوست: ممکنه فکر کنید گاهی با دردودل و زیر سوال بردن همسرتان پیش حتی والدین احساس سبکی یا پیروزی به شما دست میدهد.
ولی واقعیت این است که شما و همسرتان با هم دوباره آشتی میکنید وبه وضع سابق برمیگردید،
ولی کدورتی که دیگران از همسر شما به دل گرفته اند به راحتی فراموش نمیشود..
از بیانات آیت الله مجتهدی ره
به سؤال فرزندمان درباره بهشت چگونه پاسخ دهیم؟
بیتردید ما انسان ها در دنیا هر ترسیمی از بهشت در ذهن خود داشته باشیم و هر فکری درباره بهشت در سر بپرورانیم، باز نمیتوانیم به طور کامل بفهمیم که بهشت و نعمتهای آن چگونه است.
- سؤال
وقتی ما به بهشت رفتیم سرانجام چه میشود؟ اگر کودکی همین سؤال را مطرح کند چه پاسخی باید داد؟
- پاسخ
گرچه پرسش در واقع مهم و علمی است، امّا به مطالبی در سطح کودکان دبستانی اشاره میشود:
۱. قبل از همه باید معلوم شود که بهشت چه نوع جایی است؟
بیتردید ما انسان ها در دنیا هر ترسیمی از بهشت در ذهن خود داشته باشیم و هر فکری درباره بهشت در سر بپرورانیم، باز نمیتوانیم به طور کامل بفهمیم که بهشت و نعمتهای آن چگونه است، چون ما هر اندازه بهشت را بهتر بشناسیم و برای دیگران به خصوص آنهایی که در سن خردسالی هستند و معلوماتشان اندک است بیان کنیم، باز هم تازه به اندازه مکانهای خوب، زیبا و سرسبز و دیدنی عالم دنیا میتوانیم بهشت را تعریف کنیم.
در حالی که بهشت جایی است که هیچ جایی به زیبایی آن در دنیا وجود ندارد. مثلاً در عالم دنیا جایی زیبا و دلپذیر و قشنگ و دیدنی است که آب و هوای خوبی داشته باشد، سرسبز باشد، جنگل و شکوفههای رنگارنگ داشته باشد، پرندههای زیبا و قشنگ در آن پرواز کند و آواز بخواند، پروانهها بر فراز گلها حرکت کنند و بر برگ نازک گلها بنشینند، حیوانات گوناگون، در آن مشغول بازی باشد و آبشارها فواره کنند و رودها و نهرهای پر از آب صاف و زلال در آن جریان داشته باشند، و همه نوع میوه و چیزهای نوشیدنی و خوردنی و سرگرمیهای مختلف در آن وجود داشته باشد. در بهشت همه این امور است لیکن به صورتی که از همه آنچه در دنیا وجود دارد، قشنگتر و زیباتر و دلانگیزتر است. (برای اطلاع بیشتر از این بحث و به دست آوردن مستندات آن به منبع ذیل مراجعه نماید.)[۱]
سبک زندگی اسلامی/هدیه به فرزندان
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله
مَن دَخَلَ السّوقَ فَاشتَرى تُحفَةً فَحَمَلَها إلى عِيالِهِ ، كانَ كَحامِلِ صَدَقَةٍ إلى قَومٍ مَحاويجَ ، وَليَبدَأ بِالإِناثِ قَبلَ الذُّكورِ .
هر كس وارد بازار شود و هديه اى بخرد و آن را براى خانواده اش ببَرد ، همانند كسى است كه براى عدّه اى نيازمند ، صدقه مى بَرَد ، و بايد آن هديه را نخست به دختران بدهد و سپس به پسران .
ثواب الأعمال : ص 239 ح 1
شیوه های ترغیب فرزند به حجاب
یکی از مشکلات جوانان امروز این است که در ارتباط با آنان بیشتر عامل دافعه به کار میرود نه جاذبه؛ در حالی که ارتباط بزرگترها با جوانان باید بر اساس جاذبهها برقرار شود، نه با عوامل دافعه. امروز همه به این واقعیت رسیدهایم که کشورهای پیشرفته، مغزهای متفکر و خلاق را میربایند.
بدیهی است که این ربایش در پرتو عوامل جذب و انجذاب انجام میگیرد نه با زور و تهدید. روی این اصل، پدران و مادران باید بکوشند با عوامل جذبی به سراغ جوانان بروند. باید اعتراف کنیم که در بسیاری از خانوادهها، رابطه بزرگترها با نوجوانان و جوانان تیره و تار است و علت آن هم این است که نوعا بزرگترها میکوشند با عوامل دافعه با آنان ارتباط برقرار میکنند. باید بدانیم بزرگترین عامل که نوجوانان و جوانان را از هدایت و ارشاد باز میدارد، زورگویی و تحمیل بزرگترها به آنان است.
در واقع باید گفت آن چه والدین باید به آن توجه کنند، شخصیت دادن به جوان است. لذا وقتی که با او حرف میزنید، نباید یک طرفه و دستوری سخن بگویید، زیرا در این دوره، پیام و حرف آمرانه اصلا نافذ نیست و بلکه عکس العمل منفی ایجاد میکند.
حجاب هدیه خداست نه صرفا یک تکلیف
حفظ حجاب موجب پاک شدن گناهان و بخشش و بهره مندی از رحمت خاصه الهی می شود.
خداوند در آیه 59 سوره احزاب می فرماید:
« يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنينَ يُدْنينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلاَبِيبِهِنَ ذلِكَ أَدْنى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحيماً »
اى پيغمبر (گرامى) با زنان و دختران خود و زنان مؤمنان بگو كه خويشتن را به چادر فرو پوشند، كه اين كار براى اينكه آنها (به عفّت و حرّيت) شناخته شوند تا از تعرض و جسارت (هوسرانان) آزار نكشند بسيار نزديكتر است و خدا بسيار آمرزنده و مهربان است.
خداوند در ابتدای تمام سوره های قرآن خود را به دو صفت «الرحمن» و «الرحیم» وصف نموده است . این دو صفت گر چه هر دو رحمت خدا را نشان می دهند اما یک تفاوت عمده با هم دارند : صفت «رحمن» رحمت عام خدا را که شامل حال همگان می گردد بیان می کند و «رحیم» رحمت خاص خدا را که تنها شامل حال مؤمنین است بیان می دارد .
حال اگر کمی در آیه فوق دقت کنید متوجه خواهید شد که بر اساس این آیه ، حجاب از «رحمت رحیمیه» خداست. این مطلب از دو جای آیه بر می آید :
یکی اینکه خداوند حجاب را به واسطه پیامبر(ص) در درجه اول به همسران و دختران آن حضرت و سپس به زنان مؤمنین پیشکش کرده است و از کس دیگری هم جز آنان در این آیه نام نبرده است. گویی خداوند اراده کرده است که چتر حجاب را روی سر بانوان خواص خودش پهن کند. و در این مورد هم خانواده پیامبر(ص) را مقدم داشته و بقیه را پس از آن شامل این موهبت نموده است.
دیگر اینکه در پایان آیه خدا خود را به دو صفت « غفور و رحیم » نام برده است و چنین ترکیبی را خدا تنها در جایی به کار می برد که سخن از رحمت خاصی شامل به حال مؤمنین یعنی خواص خداست.
فواید چتر حجاب برای بانوان :
بر اساس قرآن فواید این چتر حجاب به این ترتیب است:
1. زنان مؤمنین در جامعه لباس خاص پیدا می کنند و با پوشاندن همه بدن - که به تعبیر آیه به شناخته شدن به اينكه اهل عفت و حجاب و صلاح و سدادند نزديكتر است - همه می شناسند که آنها اهل عفافند. (ذلِكَ أَدْنى أَنْ يُعْرَفْنَ)
2. از اذیت در امان می مانند:
وقتى به اين عنوان شناخته شدند، ديگر اذيت نمى شوند، يعنى اهل فسق و فجور متعرض آنان نمىگردند. (فَلا يُؤْذَيْنَ)
3. خداوند آنها را مورد غفران قرار میدهد چرا که در پایان آیه خدا خود را به صفت «غفور » یعنی بسیار بخشنده نام برده است.
4. خداوند چیزهایی به آنان می دهد که به بقیه نداده است چرا که خدا خود را به صفت «رحیما » نام برده است که در بین آنچه می دهد برترین آنها سلام اوست که بر آنهاست:
« سَلامٌ قَوْلاً مِنْ رَبٍّ رَحيمٍ » (یس/58)
رحمت رحیمیه خدا در این آیه شامل حال مردان مؤمن نیز هست. چرا که «نساء المؤمنین» یک ترکیب اضافی است به معنای «زنانِ مردانِ مؤمن» و نام بردن زنان مؤمن به این صورت با اینکه در آیه دیگر مربوط به حجاب یعنی آیه 31 سوره نور آنها را به «المؤمنات» خطاب کرده است، لطافت بسیاری دارد.
اشاره به این مطلب دارد که خداوند به زنهایی که وابستگی به مؤمنین دارند، جایگاهی در حد زنان پیامبر(ص) داده است و تأکید دارد پوشش زنان مؤمنین جوری باشد که شأن آنها را نشان دهد همانگونه که پوشش همسران و دختران پیامبر(ص) باید به گونه ای باشد که در شأن وابستگی آنها به پیامبر(ص) است. پس در این آیه لطف الهی شامل حال مردان هم شده است. که از این مطلب احترام بالای خداوند به مؤمن نیز برداشت می شود.
بنابراین، دستور حجاب هدیه است نه صرفا تکلیف !
منبع: سایت اطلاع رسانی معارف اهل بیت علیهم السلام
تصاویر جلسه دفاع اولین پایان نامه به زبان اسپانیایی
با استعانت خداوند متعال و در ظلّ توجهات حضرت ولیعصر عجل الله تعالی فرجه الشریف جلسه دفاع اولین پایان نامه به سطح 3 به زبان اسپانیایی در حوزه های علمیه خواهران برگزار گردید
چرا رهبر انقلاب برای مهریه های بیش از ۱۴ سکه عقد نمی خوانند؟
اینکه میبینید ما گفتیم ۱۴ سکه بیشتر را عقد نمیکنیم، نه برای این است که چهارده سکه بیشتر اشکالی در ازدواج ایجاد میکند. خیر. چهارده هزار سکه هم باشد، ازدواج اشکالی ندارد. فرقی ندارد. برای این است که آن جنبهی معنوی ازدواج، غلبه پیدا کند بر جنبهی مادّی. مثل یک تجارت و معامله نباشد. داد و ستد مادّی نباشد. اگر تشریفات را کم کردید، جنبهی معنوی تقویت خواهد شد.
- آسان گیری
* ب ـ مهریّه، نشان ارادت یا قیمت گذاری؟
* پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) سنّتِ مهریهی جاهلی را شکست
خودِ آن کسی که مشرّع مِهر است – که نبی اکرم (صلی الله علیه و آله) باشد – که از همه کائنات بالاتر است و دخترِمطهره و عزیزهی او که از همهی زنان عالم از اولین و آخرین بالاتر است و شوهر او که امیرالمؤمنین (علیه السلام) باشد که از جمیع خلایق از اولین و آخرین بعد از پیامبر(صلی الله علیه و آله) بالاتر است، برای این دو نفر که جوان بودند، زیبا بودند، عنوان داشتند، محترم بودند، اول شخص مدینه بودند، دیدید پیغمبر چقدر مِهر قرار داد؟
پیامبر (صلی الله علیه و آله) آمد همه اینها را شکست، برای اینکه مانع ازدواج میشود. اینها مانع از ازدواج دخترها و پسرها میشود. گفت این چیزها را رها کنید. ازدواج شروعش آسان است. از لحاظ شرایط مادی، سهل ترین است، آنچه که در ازدواج مهم است رعایت های بشری و انسانی است.
خیال نکنید آن وقتها مهریهی زیاد و سنگین با جهیزیهی زیاد سرشان نمیشد. چرا آقا! آن وقتها هم بعضی از این بیعقلی ها مثل بیعقلی های زمان ما را داشتند که مثلاً یک میلیون مثقال طلا مِهریه دخترشان بکنند. درست مثل همین بیعقلی هایی که امروزه بعضیها دارند. این کارهای مبالغهآمیزِ این طوری اصلاً کار جُهّال است. اسلام آمد همهی اینها را به هم ریخت. نه اینکه پیامبر (صلی الله علیه وآله) بلد نبودند بگویند دختر من هزار شتر سرخ موی با فلان شرایط باید مهریّه اش باشد. چرا میشد؛ منتهی اسلام همه را بهم ریخت.
مِهریهی سنگین مال دوران جاهلیّت است. پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) آن را منسوخ کرد. پیامبر (صلی الله علیه وآله) از یک خانواده اعیانی است. خانوادهی پیغمبر(صلی الله علیه وآله)، تقریباً اعیانیترین خانوادهی قریش بودند. خود ایشان هم که رئیس و رهبر این جامعه است.
چه اشکالی داشت دختر به آن خوبی که بهترین دختران عالم است و خدای متعال او را «سیدة النّساء العالمین» قرار داد « مِن الاَوّلینَ و الآخِرین»، با بهترین پسرهای عالم که مولای متقیان است میخواهند ازدواج کنند، مهریهی ایشان زیاد باشد؟ چرا ایشان آمدند و این مهریهی کم را قرار دادند که اسمش « مَهرُ السُّنَّة » [۱] است.
من گمان میکنم اینکه در جهیزیهی حضرت زهرا (علیهاالسلام) این قدر سادگی رعایت شد و در مهریهی ایشان و همهی اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه وآله) به آن مهر کم، « مَهرُ السُّنَّة » مقیّد بودند، در حالی که همه قبول داشتند که بیش از «مَهرُ السُّنَّة » هم جایز است، امّا این حد را حفظ کردند. این یک جنبهی نمادین داشت. برای اینکه بین مردم مبنا و پایهای باشد برای عمل به آن، تا دچار این مشکلاتی که بر اثر زیاده رویها پیش میآید، نشوند.
* چرا اصرار بر ۱۴ سکه
اینکه میبینید ما گفتیم ۱۴ سکه بیشتر را عقد نمیکنیم، نه برای این است که چهارده سکه بیشتر اشکالی در ازدواج ایجاد میکند. خیر. چهارده هزار سکه هم باشد، ازدواج اشکالی ندارد. فرقی ندارد. برای این است که آن جنبهی معنوی ازدواج، غلبه پیدا کند بر جنبهی مادّی. مثل یک تجارت و معامله نباشد. داد و ستد مادّی نباشد. اگر تشریفات را کم کردید، جنبهی معنوی تقویت خواهد شد.
مهریّه هر چه کمتر باشد، به طبیعت ازدواج نزدیکتر است، چون طبیعت ازدواج معامله که نیست، خرید و فروش که نیست، اجاره دادن که نیست، زندگی دو انسان است. این ارتباطی به مسائل مالی ندارد. ولی شارع مقدّس یک مهریّهای را معین کرده که باید یک چیزی باشد. امّا نباید سنگین باشد. بایستی عادی باشد جوری باشد که همه بتوانند انجام دهند.
در ازدواج، آنچه که اتفاق میافتد، یک حادثه و پیوند انسانی است، نه یک معاملهی پولی و مالی، اگرچه یک مالی هم در بین هست در شرع مقدّس اسلام، آن مال جنبهی نمادین دارد. جنبهی رمزی دارد. خرید و فروش و بده بستان نیست.
[۱] کافی، ج ۵، باب السنة فی المهور، ص ۳۷۵، حدیث ۷
جهت اطلاع:
کتاب «مهارتهای دعوت فرزندان به نماز»
کتاب «مهارتهای دعوت فرزندان به نماز»، نوشته حجت الاسلام جابری، راهکارهای حل این نوع مشکلات را بررسی کرده است.
کتاب «مهارتهای دعوت فرزندان به نماز» طی پنج ماه با استقبال مخاطبان به چاپ پنجم رسید. این اثر به بررسی جوانب مختلف این مسأله میپردازد.
عواملی که باعث میشوند تا فریضههای عبادی همچون نماز برای کودکان و نوجوانان خوشایند و دلپذیر شوند در این کتاب مورد اشاره بوده است.
کتاب «مهارتهای دعوت فرزندان به نماز»، نوشته حجت الاسلام محمدعلی جابری، راهکارهای حل این نوع مشکلات را بررسی کرده است.
در فصل اول کتاب، به صورت مختصر از ضرورت دعوت فرزندان به نماز و نقش نماز در آینده زندگی آنان سخن به میان آمده است.
فصل دوم کتاب به بیان ۱۰ اصل تربیتی لازم در این مسیر و همچنین دوازده راهکار عمومی دعوت کودک و نوجوان به نماز اختصاص یافته است.
در فصل سوم کتاب با تقسیم دوران کودکی، به دوره کودکی اول و کودکی دوم، پس از بیان ویژگیهای اختصاصی هر دوره، به بیان راهکارهای ویژه آن دوره پرداخته شده است.
در فصل پایانی کتاب، پس از بیان یازده ویژگی نوجوان، دوازده راهکار برای دعوت نوجوانان به نماز بیان شده است.
همچنین در پایان کتاب، چهار گام اساسی برای دعوت نوجوانانی که نماز را کنار گذاشتهاند، تبیین شده است.
این کتاب را دفتر نشر معارف چاپ کرده و طی پنج ماه به چاپ پنجم رسیده است.
برشی از کتاب:
کودکان زیر هفت سال با تکرار دمخور و مأنوساند. آنها برخلاف کودکان دبستانی یا نوجوانان، از تکرار خسته نمیشوند و از آن لذت میبرند؛ برای مثال، کودک اگر صدبار چراغ را خاموش و روشن کند، خسته نمیشود. لذت بردن کودک از تکرار، فرصت مناسبی برای ایجاد عادت به نماز، حجاب و سایر دستورات دینی است. کودک علاوه بر علاقه داشتن به تکرار، بهشدت به تقلید علاقهمند است. برای تشویق کودک به تقلید نماز، باید چند گام برداشت:
خوشایندسازی نماز
بر اساس قانونی نانوشته، افراد از کارهای ناخوشایند پرهیز میکنند؛ بنابراین باید نماز را برای کودک دلپذیر ارائه کرد. باید کوشید تا خاطرهای ناخوشایند از نماز در ذهن کودک شکل نگیرد؛ زیرا خاطره ناپسند میتواند او را برای همیشه یا مدتی طولانی از نماز فراری دهد. راهکارهای زیر برای ایجاد حس خوشایند به نماز پیشنهاد میشود:
الف) معطر کردن فضای خانه در اوقات نماز: همزمانی خوشبو شدن خانه و اذان میتواند تداعی مثبتی از نماز در ذهن کودک ثبت کند.
ب) مراعات روحیه کودک: کودک در هفت سال نخست، خود را بر زمین و زمان امیر میداند و میکوشد از هر راهی به خواستهاش برسد. او در مسیر رسیدن به خواستهاش هرکس و هرچیز مزاحم را پس میزند، خواه نماز باشد یا غیر نماز. علاوه بر خوشایندسازی نماز، از تلخ کردن آن در کام کودک نیز باید اجتناب کرد. والدین باید فهرست کارهایی که نماز را برای کودک ناگوار میکنند، تهیه و از آنها دوری کنند.
نوزاد شیرخوار بیشباهت به خروس بیمحل نیست؛ زیرا چیزی به نام “زمان” نمیشناسد. شب، روز، وقت خواب، زمان نماز، هنگام مطالعه، موقع آشپزی و دیگر زمانها در نگاه او یکی هستند. مغز نوزاد بهمحض دریافت پیام گرسنگی، فرمان گریه میدهد و بلافاصله گریه شروع میشود. چهبسا تا پایان شیرخوارگی، بارها این گریه با نماز همزمان شود. بیتوجهی به کودک به بهانه نماز، آن را از همان ابتدا در کامش تلخ میکند.
وقتی نوزاد کشانکشان خود را به سجاده میرساند و مُهر را برمیدارد، نباید واکنش بد نشان داد؛ زیرا عصبانیت، اخم و کشیدن پا بهتدریج او را از نماز دلزده میکند. کودک در این دوران همهچیز و همهکس را به چشم اسباببازی میبیند. مهر، تسبیح، سجاده، چادر نماز و عبا در دیده کودک تقدّس ندارند و از بازی با آنها نیز نمیگذرد. کودک علاقه عجیبی به سواری گرفتن از دیگران دارد و معمولاً هنگام سجده سراغ والدین میآید. در این موقعیت باید کمی سجده را طول داد تا بهره کودک کامل شود.
کودکان کمطاقتاند و دلودماغ کارهای سخت و طولانی را ندارند. “کودکان در صورتی از چیزی تقلید میکنند که تقلید کردن از آن خیلی دشوار نباشد"؛ بنابراین باید نماز را بهگونهای خواند تا کودک بتواند از آن تقلید کند؛ برای مثال، میتوان در رکوع و سجده از ذکر «سُبْحَان اللَّه، سُبْحَان اللَّه، سُبْحَان اللَّه» بهره برد. علاوه بر این، گاهی همزمان با نماز مادر، کودک شروع به گریه میکند. در این موقعیت باید از مستحبات نماز چشم پوشید و به داد کودک رسید. روزی رسول خدا (ص) دو رکعت آخر نماز ظهر را سریعتر خواندند. پس از نماز، مردم با تعجب پرسیدند «آیا در نماز اتفاقی افتاد؟ فرمود: آیا گریه کودک را نشنیدید؟!»
برای تهیه کتاب به فروشگاههای «پاتوق کتاب» در سراسر کشور، کتابفروشیهای حرم امام رضا(ع)، حضرت معصومه(س) و مسجد مقدس جمکران مراجعه کنید.
منبع خبرگزاری حوزه،
رهبر انقلاب: لباس عروس کرایهای ننگ نیست
ننگ این است که انسان یک پول گزافی بدهد، یک چیزی بخرد که یک بار آن را مصرف کند، بعد بیاندازد دور. یک بار مصرف! آنهم با این وضعی که بعضی مردم دارند.
- آسان گیری
* از خاندان پیامبر(صلی الله علیه و آله) تقلید کنید
بهترین دخترهای عالم، حضرت زهرا (علیهاالسلام) بود. بهترین پسرهای عالم و بهترین دامادها هم حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) بود. ببینید اینها چگونه ازدواج کردند؟
هزاران جوانِ زیبا و با اصل و نسب و قدرتمند و محبوب به یک تار موی علی بن ابیطالب(علیه السلام) نمیارزند. هزاران دختر زیبا و بااصل و نسب هم به یک تار موی حضرت زهرا (علیهاالسلام) نمیارزند.
آنهایی که هم از لحاظ معنوی و الهی آن مقامات را داشتند، هم بزرگان زمان خودشان بودند. ایشان دختر پیامبر(صلی الله علیه و آله) بود. رئیس جامعه اسلامی. حاکم مطلق. او هم که سردار درجه یک اسلام بود. ببینید چطوری ازدواج کردند؟ چه جور مِهریهی کم، چه جور جهیزیّهی کم. همه چیز با نام خدا و با یاد او. اینها برای ما الگو هستند. همان زمان هم جاهلانی بودند که مِهریّه دخترانشان بسیار زیاد بود مثلاً هزار شتر. آیا اینها از دختر پیامبر(صلی الله علیه و آله) بالاتر بودند؟ از آنها تقلید نکنید. از دختر پیامبر(صلی الله علیه و آله) تقلید کنید، از امیرالمؤمنین(علیه السلام) تقلید کنید.
* لباس عروس کرایهای
بعضی ها لباس عروس گران قیمت میخرند. نه! چه لزومی دارد. حالا لباس عروس میخواهند، بعضی ها لباس عروس را میروند کرایه میکنند. چه مانعی دارد؟ ننگ دارد؟ نه! چه ننگی؟ چه مانعی دارد؟ بعضی ها این را ننگ میدانند. ننگ این است که انسان یک پول گزافی بدهد، یک چیزی بخرد که یک بار آن را مصرف کند، بعد بیاندازد دور. یک بار مصرف! آنهم با این وضعی که بعضی مردم دارند.