راهکار آیت الله العظمی سیستانی برای رهایی از "وسواس"
حضرت آیت الله سیستانی دامت برکاته در پاسخ به این سؤال که «سفارش شما در مورد شخص وسواس چیست؟» اینگونه جواب داده است:
به شخص وسواس نصیحت می شود که خود را اصلاح کرده تا از این بیماری خلاص شود و این امر طی دو مرحله میسر می گردد:
مرحله اول: باید توجه داشته باشد که این حالت از لحاظ عقلی و شرعی مذموم می باشد؛ زیرا شخص از حالت میانه روی و اعتدال خارج می گردد و بدون اینکه هیچ نفعی داشته باشد توانایی ها و نیروی انسان را به هدر می دهد.
هرگز وسواس نوعی پرهیزگاری محسوب نمی گردد و در شرع مبین اسلام این امر ستایش نشده، بلکه وسواس نوعی اختلال در درک و فهم فرد می باشد که ناشی از ضعف در نفس و اراده می باشد و همانطور که در احادیث شریفه آمده است، تسلیم شدن به وسوسه های شیطان خبیث است؛ پس اگر انسان این را به خوبی درک کند و حقیقت این امر برایش معلوم شود نوبت به مرحله دوم می رسد.
مرحله دوم: باید انسان تلاش فراوان کند که بتواند بر نفس خود غلبه داشته باشد و قدرت تصمیم گیری را به دست خود بگیرد و نگذارد که شیطان او را بازی داده و فریب دهد و عزم راسخ داشته باشد که خداوند متعال او را بر عدم اعتنا به احتمالات و وسوسه ها سرزنش نخواهد کرد و اگر شک کند – مثلا - که آب به جایی از بدن خود رسیده یا نه به شک خود اهمیتی ندهد و بنا را بر آن بگذارد که تطهیر حاصل شده همچونانکه عادتا چنین می گردد و هرچه بی اعتنایی او به این شک ها تکرار گردد، تسلط تخیل و وسوسه ضعیف تر می شود تا اینکه شیطان از او مأیوس گردد و شخصی معتدل در مراعات طهارت و نجاست شود و مطمئن باشد که اگر وارد این مسیر شود و بنا را بر مبارزه با این وسواس بگذارد پیروز می گردد و پروردگار متعال او را یاری می نماید و حیله شیطان را ضعیف می نماید. خداوند کریم می فرماید: (همانا کید و حیله شیطان ضعیف است)
دختری که به خاطر نگاه های نانجیب چادر به سر کرد
روایت جیران مسلمی؛ دختری که به خاطر نگاه های نانجیب چادر به سر کرد
من متفاوتم
در عالم کودکی حجاب خانمهای فامیل مقابل نامحرمان را دوست داشتم. به سن تکلیف که رسیدم، با ذوق چادر سر میکردم؛ زیرا حس میکردم مانند بزرگترها شدهام، اما خیلی زود در همان سن و سال کم و اوایل سن تکلیف به این نتیجه رسیدم که همسن و سالانم که حجاب ندارند، بهتر و راحت تر بازی میکنند. من هم به پیروی از آنها، احساس کردم حجاب مانع بازی و فعالیتم میشود و به همین راحتی حجاب را کنار گذاشتم. تا مقطع پنجم و ششم، پوششم مانند پسرها با بلوز و شلوار و بدون روسری بود. بزرگتر که شدم، اندازه بلوزم هم کمی بلندتر شد؛ اما همچنان شوهرعمه، شوهر خاله، پسر خاله و… برایم نامحرم نبودند. اصلاً محرم و نامحرم برایم معنا نداشت. خانواده هم مرا در فشار و تنگنا قرار نمیداد، کسی چیزی نمیگفت و هیچ توضیحی در این زمینه به من داده نمیشد. کم کم به سنی رسیدم که متوجه محرم و نامحرم میشدم. شاید به خاطر نگاههای متفاوت بود که این موضوع برایم آرام آرام داشت معنا پیدا میکرد، اگر چه باز در برابر نامحرم با حجاب نبودم. این مسئله برایم مهم نبود و من هم اهمیتی به آن نمیدادم. تا مقطع هفتم و هشتم هم وقتی به مسافرت میرفتیم، گویی به خارج از کشور سفر کردهایم و من باز هم با بلوز و شلوار و روسری بودم.
بزرگتر که شدم، بیتفاوتیام به حجاب شکل دیگری پیدا کرد. گویی کسی مرا مجبور کرده بود که همیشه به خودم برسم. هر وقت قصد بیرون رفتن داشتم، ساعتها مقابل آیینه میایستادم و موهایم را اتو میکردم و با آرایش غلیظ از خانه خارج میشدم. همیشه سعی میکردم ظاهرم بهگونهای باشد که چشم همه را خیره کند. درباره جدیدترین مد لباس و آرایش تحقیق میکردم و سعی میکردم مطابق آن رفتار کنم. فکر میکردم اینطور خیلی بهتر و به روزتر است و راه درستی را انتخاب کردهام و اگر اینطور رفتار کنم، متفاوت و بیرقیب هستم.
بلاغ
یک نفس راحت
آن روز گذشت و از کتابخانه به خانه آمدم. وقتی پدر و مادرم که در خانه بودند، مرا با چادر دیدند، خوشحال شدند. برق نگاهشان دیدنی بود. پدرم چادر را خیلی دوست دارد و از اینکه دخترش چادر سر کرده بود، خیلی خوشحال بود؛ گویی تمام دنیا را به او دادهاند. از خوشحالی پدر و مادرم، راضی و خوشحال شدم. در گذشته هر گاه پدرم مرا میدید که با ظاهر بدی از خانه خارج میشوم، با دلخوری و ناراحتی میگفت: «این چه سر و وضعی است دخترم! این پوشش اصلاً مناسب نیست». پدر و مادرم همیشه نگرانم بودند. گاهی نصیحتم میکردند و میگفتند: «در جامعه همه نوع آدمی پیدا میشود. اگر روزی آدمهای بد سر راهت قرار گرفتند، فقط به ظاهرت نگاه میکنند و آن روز است که باید تاوان بزرگی بدهی. این رسم روزگار است، نمیشود به کسی اعتماد کرد و …».
آن شب خیال پدر و مادرم بابت امنیت و آینده من کمی راحت شده بود. احساس میکردم آنها هم مثل من شب پر آرامشی را سپری کردن
تعداد مادران چندشهیدی دفاع مقدس
⭕️تعداد مادرانی که چند شهید تقدیم ایران کردهاند:
دو شهید: ٨١٨٨ مادر
سه شهید: ۶۳۱ مادر
چهار شهید: ۸۲ مادر
پنج شهید: ۲۱ مادر
شش شهید: ۶ مادر
هفت شهید : ١ مادر
هشت شهید: ١ مادر
نه شهید: ٢ مادر
بانوی آفتاب در کلام رهبرانقلاب مدظله العالی
کوثر تمام نشدنی است
فیوضات فاطمه زهرا سلام اللَّه علیها، به مجموعه کوچکی که در مقابل مجموعه انسانیت، جمع محدودی به حساب می آید، منحصر نمی شود.
برکت وجود انقلاب اسلامی، امام راحل و مجاهدت شهیدان موجب شد تا حقیقت اسلام در ایران زنده شود و حوادث عظیم تاریخ اسلام و عاشورا در دل مردم جایگاه رفیعی پیدا کند. یکی از این برکت ها، برگزاری مراسم عزاداری دخت گرامی پیامبر اعظم(ص) حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها به صورت مردمی و خودجوش و ناگذاری دو دهه فاطمیه بوده است. به همین جهت سخنان رهبر فرزانه انقلاب اسلامی درباره عظمت و بزرگی سرور زنان عالم، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را می توانید در ادامه بخوانید.
بشریت یکجا مرهون فاطمه زهرا سلام اللَّه علیها
فیوضات فاطمه زهرا سلام الله علیها به مجموعه کوچکی که در مقابل مجموعه انسانیت، جمع محدودی به حساب می آید، منحصر نمی شود. اگر با یک دید واقع بین و منطقی نگاه کنیم، بشریت یکجا مرهون فاطمه زهرا سلام الله علیها است - و این گزاف نیست؛ حقیقتی است - همچنان که بشریت مرهون اسلام، مرهون قرآن، مرهون تعلیمات انبیا و پیامبر خاتم صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم است. در همیشه تاریخ این طور بوده، امروز هم همین طور است و روزبه روز نور اسلام و معنویت فاطمه زهرا سلام اللَّه علیها آشکار تر خواهد شد و بشریت آن را لمس خواهد کرد.
برادران عزیز! آنچه ما وظیفه داریم، این است که خود را شایسته انتساب به آن خاندان کنیم. البته منتسب بودن به خاندان رسالت و از جمله وابستگان آن ها و معروفین به ولایت آن ها بودن، دشوار است. در زیارت می خوانیم که ما معروفین به دوستی و محبت شما هستیم؛ این وظیفه ی مضاعفی را بر دوش ما می گذارد.[۱]
معنای ناگشوده ذهن بشر
در باب فاطمه زهرا سلام اللَّه علیها است. برای انسانهای کوچکی مثل من، خیلی دشوار است که بخواهند ـ ولو از دور ـ درباره آن عظمت سخن بگویند. ما یک چیز و یک خیال و یک تصویر و یک نقش در ذهنمان می گذرانیم. این کجا، و واقعیت ها و حقیقت ها ـ که بسی عظیم تر از ذهن ماست ـ کجا؟ واقعا دختر پیامبر(ص)، معمای ناگشوده ی ذهن بشر و معارف بشری است. همه ی انسان ها را یک طرف بگذارید، اولیا را هم در طرف دیگر بگذارید. با این که تعداد اولیا کم است، اما وزنه ی آن ها از همه بشریت سنگین تر است. اگر ملاک وزانت و عظمت را معرفت و آگاهی از حقیقت عالم و نزدیکی به خدا ـ یعنی سرچشمه ی همه وجود ها ـ بدانیم، یکی از اولیای خدا، از ماسوای همه ی اولیا و از همه ی وجود منهای اولیا، عظیم تر و وزین تر و باشکوه تر است.
وقتی به صف اولیا و عبادالله الصالحین نگاه می کنید، قله هایی وجود دارد که نسبت آن قله ها به بقیه ی انسان های بزرگ عالم معنا، یک نسبت غیرقابل تصور و فوق العاده عظیمی است. اختلاف، اختلاف فاحشی است. این قله ها، همان کسانی هستند که در تاریخ نبوت ها هم هرجا شما چشم بدوزید، از هر طرف آن ها را می بینید؛ مثل انبیای اولوالعزم و بزرگانی از این دست و در این حد. اما در مجموعه این عظمت ها و شکوه ها و در بین این برجسته ترین ها که ذکرشان برای ما فقط لقلقه ی لسان است و امثال من، دل و روح و جانشان، بسیار کوچک تر و خرد تر و حقیر تر از آن است که بخواهند این معنویت ها را درک کنند و همین طور از دور تصویری در ذهنشان دارند و آن را بر زبان می آورند ـ که باز این تصویر هم، از کلمات خودشان است چند نمونه ی بسیار نادر وجود دارد که از حد توصیف و بیان بالاترند و یکی از این ها، فاطمه زهرا سلام اللَّه علیها است. فقط با پیامبر و با امیرالمؤمنین می شود او را مقایسه کرد.[۲]
میدان امتحان
میدان، میدان امتحان است. میدان کارِ تصادفی نیست. میدان امتیاز دادنِ بیخودی نیست. خدای متعال بی خودی به کسی امتیاز نمی دهد. این جوهر، این اراده قوی، این عزم راسخ، این گذشت و فداکاری در فاطمه زهرا سلام الله علیها کار را به آن جا می رساند که او سنگ الماسی می شود که همه این چرخ ها بر روی آن می چرخد. دشوار ترین چرخ ها را باید بر روی سخت ترین پایه ها و قاعده ها بچرخانند. این چرخ عظیم تاریخ اسلام و امتحانهای دشوار، در همان دوران کوتاه، بر روی دوش فاطمه زهرا سلام اللَّه علیها بود. خدا او را انتخاب کرد و او توانست بشریّت را نجات دهد. فاطمه زهرا سلام الله علیها فرشته نجات انسان ها در طول تاریخ است. برای همین هم هست که ائمّه علیهم السّلام این قدر برای آن بزرگوار تکریم و حرمت قائلند و نسبت به او اظهار خشوع می کنند. هیچ مقامی از این بالاتر وجود دارد؟.[۳]
کوثر تمام نشدنی است
بیشترین سنی که برای فاطمه زهرا سلام اللَّه علیها طبق تواریخ مختلف گفته می شود، از هجده سال است تا بیست ودو سال. از آن تکریمی که امیرالمؤمنین برای ایشان قائل است، و از آن تکریمی که در روایات و کلمات همه ائمه علیهم السّلام درباره ی فاطمه زهرا سلام اللَّه علیها آمده، انسان می فهمد که چه عظمت و شیفتگی یی در کلمات ائمه نسبت به فاطمه زهرا موج می زند. هر یک از ائمه شط خروشانی هستند که فضای معرفت و استعدادهای بشری را سیراب و بارور کرده اند و همه ی این جویبار ها از این چشمه سرازیر می شوند؛ چشمه ی جوشان فاطمه زهرا سلام اللَّه علیها روایات صادقین علیهم السّلام، عظمت حضرت رضا و موسی بن جعفر و ائمه ی بعدی، مقام والای حضرت بقیّةالله ارواحنا فداه، همه جویبارهای آن کوثرند؛ آن کوثر تمام نشدنی، آن چشمه ی جوشان؛ برکات فاطمه ی زهرا اینهاست.[۴]
سرور همه زنان عالم
اگر شخصیت فاطمه زهرا سلام اللَّه علیها برای ذهن های ساده و چشمه ای نزدیک بین ما آشکار می شد، ما هم تصدیق می کردیم که فاطمه زهرا سلام اللَّه علی ها سرور همه زنان عالم است؛ بانویی که در سنین کم و در عمر کوتاه، به مقامات معنوی و علمی و معرفتی و به مرتبه ای برسد که برابر مرتبه انبیا و اولیاست. در واقع فاطمه زهرا فجر درخشانی است که از گریبان او، خورشید امامت و ولایت و نبوّت درخشیده است؛ آسمان بلند و رفیعی است که در آغوش آن، ستاره های فروزان ولایت قرار گرفته است. همه ائمّه علیهم السّلام برای مادر بزرگوار خود تکریم و تجلیلی قائل بودند که برای کمتر کسی این همه احترام و تجلیل را از آن بزرگواران می شود دید.[۵]
پی نوشت ها:
[۱] سخنرانی در دیدار با مداحان اهل بیت علیهم السلام به مناسبت میلاد مبارک صدیقه کبری فاطمه زهرا سلام الله علیها ۵ بهمن ۱۳۷۰
[۲] سخنرانی در دیدار مداحان اهل بیت علیهم السلام به مناسبت میلاد مبارک صدیقه ی کبری فاطمه زهرا سلام الله علیها ۱۷ بهمن ۱۳۷۹
[۳] بیانات رهبر فرزانه انقلاب اسلامی در دیدار مدّاحان آل اللَّه به مناسبت میلاد حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها ۱۹ مهر ۱۳۷۷
[۴] بیانات رهبر فرزانه انقلاب اسلامی در دیدار مداحان به مناسبت میلاد حضرت فاطمه سلام الله علیها ۱۷ مرداد ۱۳۸۳
[۵] بیانات مقام معظم رهبری در همایش بزرگ خواهران در ورزشگاه آزادی به مناسبت جشن میلاد کوثر، ۳۰ مهر ۱۳۷۶
منبع: سایت حوزه نت
مهارت های شهروند خوب نمودن فرزندان /2-تأیید احساسی
اگر میخواهیم بچههایی تربیت کنیم که واقعاً آدمهای خوبی باشند، میتوانیم بچههایمان را به سمت عادات و رفتارهایی هدایت کنیم که ویژگیهای شخصیتی مثبتی مانند مهربانی، سخاوت و همدلی را آموخته و ترویج دهند. در ادامه راهها و راهکارهایی وجود دارد که والدین میتوانند از فرزندان خود شهروند خوبی بسازند و به فرزندانشان کمک کنند تا به یک فرد خوب و معقول تبدیل شوند. نکاتی که به شما کمک میکند تا در مواقعی که کودک شما به توجه کاملتان نیاز دارد، به عنوان پدر و مادری حامی برای او سراپا گوش و حاضر باشید؛ با هم میخوانیم.
گوش دادن و تأیید احساسی
برای پاره تنتان گوش باشید و با تمام تمرکز به حرفهای فرزندتان گوش دهید. وقتی احساس کردید که فرزندانتان نیاز به صحبت دارند، توجه کامل خود را به آنها معطوف کنید. با آنها روبهرو شوید، تماس چشمی برقرار کنید، در صورت لزوم زانو بزنید تا در سطح فرزندتان قرار بگیرید، حتی سرتان را کج کنید تا نشان دهید که واقعاً به حرفهای او گوش میدهید. احساساتشان را درک کنید.
هنگامی که کودک شما احساسات قابل توجهی در کلمات یا زبان بدن خود دارد، به آن احساس توجه کنید. اغلب مفید است که مشاهده کنید، یا آنچه را که میشنوید دوباره بیان کنید. کار شما این پیام را ارسال میکند که شما آنها و احساساتشان را جدی میگیرید. به عنوان مثال، ممکن است بگویید: «ناراحتی، چون نمیگذارم بعد از تاریک شدن هوا بیرون بروی و بازی کنی؟» این عبارات به کودک شما اجازه میدهد تا با تأیید احساسی یا شفافسازی احساسات خود پاسخ دهد و معمولاً باعث گفتوگوی بیشتر و بهتری میشود. شما به عنوان پدر و مادر او بهتر است، همیشه تلاش کنید تا احساسات فرزندتان را بپذیرید.
وقتی آن احساسات را تأیید میکنید، در واقع دارید خود فرزند را تأیید میکنید. این شامل آن دسته از احساساتی است که ما اغلب آنها را منفی میدانیم؛ مانند عصبانیت و ناامیدی. تصحیح را به تأخیر بیندازید و اطلاعات بیشتری جمعآوری کنید. هنگامی که فرزندتان با شما مخالفت میکند، در برابر اصرار آنها مقاومت کنید، حتی اگر فکر میکنید اشتباه میکنند. قبل از پاسخ دادن، آنها را بشنوید. با این حال بهتر است با پرسیدن سؤالات بعدی از فرزندتان، یک قدم اضافی بردارید تا درباره اینکه چیزها را آنطور که میبیند، بیشتر دربارهشان بداند. این رویکرد احساسات کودک شما را تأیید میکند و او را به صحبت وامیدارد. زمانی که مایل به شنیدن نگرانیهای آنها باشید در مقابل اصلاح آنها، احتمالاً همکاری بیشتری خواهید داشت.