دنیای فردا دنیای موشکهاست نه گفتمانها!
همانطور که پیشبینی میشد، آمریکا حملات «مقطعی» و «پر سروصدایی» را به چند نقطه از سوریه (در سه استان حمص، دمشق و حماه) انجام داد تا به گفته «نیکی هیلی»، نماینده آمریکا در سازمان ملل نشان دهد، «ترامپ مرد عمل است و زمانی که خطوط قرمزی را مشخص میکند، اگر کسی وارد آن خطوط شد، آن را بیپاسخ نمیگذارد.»(!) این حمله درست مثل حمله سابق ترامپ به بهانه حملات شیمیایی صورت گرفت و فقط سروصدا داشت؛ و به قول ستون نویس روزنامه انگلیسی «گاردین»، کسی دستاورد آن را ندید!
حمله موشکی آمریکا به سوریه که با مشارکت فرانسه و انگلیس صورت گرفت و طی آن حدود 100 موشک به خاک سوریه شلیک شد، فقط 3 زخمی داشت و 70 درصد موشکها نیز در آسمان منهدم گردید. این حملات اگرچه «بیخاصیت»، «پر سروصدا»، پر هزینه و در یک کلام «صرفا سیاسی» بود اما در بطن خود حاوی نکات، پیامها و پیآمدهایی بود که تبیین بخشی از آنها موضوع این نوشتار است.
شاید مهمترین نکته نهفته شده در این موشکپرانیها! پیامی بود که حمله کنندگان قصد داشتند به گوش ایرانیان برسانند. «جان بولتون»، مشاور امنیت ملی آمریکا که عدهای در کشور با روی کار آمدنش، سروصدای زیادی به راه انداختند! ساعاتی پس از این حمله توئیت کرد: «سوریه فقط یک سایه است، هدف اصلی ایران است.» راز واکنش قاطع و سریع رهبر انقلاب به این حمله موشکی و پاسخشان به این سه کشور که سرانشان را هم جنایتکار خواندند، میتواند در همین نکته نهفته باشد. رژیم صهیونیستی، آمریکا به همراه انگلیس و فرانسه با ادبیاتهای متفاوت به کرات اعلام کردهاند نگران ریشهکن شدن تروریستهای تکفیری در منطقه به ویژه سوریه و در نتیجه افزایش نفوذ و اقتدار ایران هستند و اینکه «به هر قیمتی که شده اجازه نمیدهیم، ایران در سوریه حضور داشته باشد….بزرگترین خطری که امروز اسرائیل را تهدید میکند، تقویت نفوذ ایران در سوریه و مرزهای اسرائیل پس از داعش است.»
از این دریچه، حمله رژیم صهیونیستی به پایگاه «تی-4» حمص که به شهادت 7 مدافع ایرانی حرم منجر شد نیز با حملات موشکی آمریکا، فرانسه و انگلیس به سوریه و پیام تهدیدآمیزش علیه کشورمان مرتبط است. رسانههای غربی و صهیونیستی در واکنش به این حمله بی سابقه که چند روز قبل از حملات آمریکا به سوریه و از آسمان لبنان انجام شد، نوشتند، اسرائیل قصد دارد با این حمله به تهران پیام بدهد ادامه حضور ایران در سوریه را تحمل نمیکند. اگرچه این تحلیل نیز وجود دارد که هدف کوتاهمدت صهیونیستها از حمله به مدافعان ایرانی حرم، واداشتن کشورمان به پاسخ و وارد کردن آمریکا به معرکه بود که با هوشمندی جمهوری اسلامی ایران این توطئه، نقش بر آب شد؛ به هر تقدیر هدف هر چه بوده باشد، تردیدی وجود ندارد که این جنایت، بیپاسخ نخواهد ماند:
«ایران ما را متهم به حمله به اهداف ایرانی و قتل نیروهایش میکند. معتقدم باید تهدیدهای آنها را جدی گرفت. با شناختی که از ایرانیها دارم، وقتی که تهدید میکنند، تهدیدشان را عملی میکنند.» (دانی یاتوم، رئیس پیشین موساد- دیروز)… «سرویسهای امنیتی اسرائیل در هر لحظه منتظر پاسخ ایران هستند؛ آنها میگویند همین که ایران تلفات خود در تی-4 را رسانهای کرد، یعنی تل آویو منتظر پاسخ باشد.» (روزنامه صهیونیستی یدیعوت آحارونوت- دیروز)
در کنار این پیام و رجز خوانیهای بعد از این حمله به ویژه از سوی نتانیاهو، ترامپ و مایک پنس، باید به این نکته هم توجه داشت که، آمریکاییها، در جریان برنامهریزی برای حمله به خاک سوریه، به شدت مراقب این بودند که به اهداف ایران و متحدانش آسیبی نرسد: «یک مسئول آگاه در کاخ سفید به ما خبر داد در میان لیست اهدافی که واشنگتن به آنها یورش برده، مواضع ایران و روسیه وجود نداشته است.» (العربیه-دیروز)
بیآبروتر شدن شورای امنیت سازمان ملل، از پیامدهای دیگر این حملات موشکی بود. فراموش نکنیم که این تجاوز به بهانه حملات شیمیایی «دوما» صورت گرفت. حملاتی که تا این لحظه هیچ سندی درباره مشارکت دولت سوریه در آن پیدا نشده چرا که هنوز تحقیقاتی در این باره آغاز نشده است! و در مقابل اسناد و شواهد زیادی هست که نشان میدهد این حملات توطئهای از سوی همین کشورهای حمله کننده به سوریه بوده تا به تروریستهای در حال احتضار تنفس مصنوعی بدهند. (به عنوان یک نمونه مراجعه شود به اظهارات مهم ژنرال جاناتان شاو، رئیس سابق نیروهای ویژه انگلیس)
حمله کنندگان به سوریه کشورهای آمریکا، انگلیس و فرانسه یعنی سه عضو دارای حق وتوی شورای امنیت سازمان ملل هستند! نیکی هیلی در همان صحن جلسه شورای امنیت گفت که این قطعنامه چه رای بیاورد و چه نیاورد، علیه سوریه وارد عمل خواهد شد! این کشورها که خود را فاتحان جنگ جهانی میدانند، پس از جنگ خود قوانین سازمان ملل و شورای امنیت را نوشته و برای خود حق وتو قائل شدهاند، اما وقتی از این ساز و کار طرفی نبستند، قوانین خود را به راحتی نیز زیر پا گذاشتند و آبرویی برای سازمان ملل و خود نگذاشتند.
به هر تقدیر، اگر بپذیریم که هدف اصلی آمریکا و نوچههایش از تجاوز آشکار به سوریه، خط و نشان کشیدن برای ایران و متحدانش بوده و این امر بدیهی را هم بپذیریم که عصر، عصر قانون جنگل است و کشورهای زورگو به قوانینی که خود تدوین کردهاند هم، عمل نمیکنند، آیا صحبت کردن از برجام 2 و مذاکره بر سر تواناییهای نظامی و موشکیمان از قضا با همین سه کشور! عقلانی است؟! کشورهایی که پرونده سیاه برجام را هم در کارنامه سیاه و بلند بدعهدیهای خود دارند.
در این ماجرا، نقش دلارهای سعودی (نه خود سعودیها) را نباید کمرنگ دید. ترامپ خیلی واضح و روشن اعلام میکند امثال بن سلمان، گاوهای شیردهی هستند که باید دوشیدشان و وقتی شیرشان خشک شد، باید ذبحشان کرد. حمله به سوریه از سوی سه کشوری صورت گرفته که طی چند ماه گذشته با هم مسابقه «سعودیدوشی» داشتهاند. گزارشهای متعددی وجود دارد که نشان میدهد این حملات با هزینه سعودیها صورت گرفته چرا که این روزها، این رژیم از هیچ تلاشی برای نزدیکی به رژیم صهیونیستی دریغ نکرده است. نمونه آن گزارش دیروز رسانههای رسمی سعودی درباره اجلاس اتحادیه عرب در «ظهران» عربستان است که خطاب به شرکت کنندگان آن نوشتند: «در نشست ظهران باید صلح با اسرائیل و مقابله با ایران مورد اتفاق قرار گیرد.»
با توجه به قرابتی که فرزندان «ابولهب» و «تئودور هرتزل» پیدا کردهاند، هیچ بعید نیست این حملات، به درخواست رژیم صهیونیستی و با هزینه آل سعود صورت گرفته باشد. یعنی طرح از اسرائیل، هزینه با آل سعود و اجرا با آمریکا، فرانسه و انگلیس! اگر این فرضیه قوی را قبول کنیم، باید گفت، در این ماجرا بازنده اصلی همین سعودیها هستند. برای درک این مسئله، کافی است نگاهی به قیمت موشکهایی بیندازیم که به خاک سوریه شلیک شد و تنها 3 زخمی بر جای گذاشت! گفته میشود قیمت هر یک از موشکهای شلیک شده به سوریه یک و نیم میلیون دلار است که اگر در 105 موشک شلیک شده ضرب شود میشود چیزی حدود 158 میلیون دلار! با توجه به میزان کم خسارات، تلاش آمریکاییها به نزدیک نشدن به اهداف ایرانی، یافت نشدن دستاوردهای این حملات و پاسخی که از ایران گرفتند و صد البته خواهند گرفت، میتوان نتیجه گرفت، این بار هم سر سعودیها کلاه گشادی رفته چرا که بن سلمان به درخواست ترامپ چیزی نزدیک به 4 میلیارد دلار به آمریکاییها داده است تا این کشور از سوریه خارج نشود! رقمی که به انگلیس و فرانسه داده پیشکش!
این رخداد، درس مهمی هم به همه ما ایرانیها به ویژه دولت محترم داد و آن اینکه، در دنیای سیاست منهای اخلاق، قدرتها برای قانون، منطق، دیپلماسی، مذاکره و وعدههایی که میدهند، پشیزی ارزش قائل نیستند و برای رسیدن به هدف، حاضرند دست به شیطانیترین جنایات بزنند و با سلاحهای شیمیایی مردم بیدفاع را قتل عام و سپس اعلام کنند، به خاطر اخلاق به سوریه حمله کردهاند! اینکه، در چنین دنیای بیرحمی، با اقتدار است که کارها پیش میرود نه با لبخند و دیپلماسی و دشمن دیپلماسی بدون قدرت و اقتدار را«ضعف» برداشت میکند. اینکه، کسانی که میگویند «دنیای فردا، دنیای گفتمانها است نه موشکها» تا نتیجه بگیرند باید مذاکرات موشکی را هم کلید زد، یا خوشخیال و خاماندیشند یا به خیانت در میدان دشمن بازی میکنند، چرا که امروز، دنیای موشک است و دنیای گفتمان با کشورهایی با مختصات آمریکا، انگلیس و فرانسه تمام شده است.
منبع: يادداشت روز روزنامه كيهان، 27/01/97