روایت ۳۳ سال گمنامی یک روحانی غواص در والفجر ۸
شهید حجتالاسلام «حسین زند» از شهدای دوران هشت سال جنگ تحمیلی بود که سال ۶۴ در سن ۲۳ سالگی عملیات ایذایی والفجر ۸، منطقه بوارین به شهادت رسید. پیکر مطهرش در منطقه ماند و جزو شهدای مفقودالجسد قرار گرفت و ۳۳ سال، خانواده چشمانتظار خبری از او بودند. پدر که تاب غم دوری پسر را نداشت، دو سال بعد از شهادت پسرش در سال ۶۶ با چشمانی منتظر به دیار حق رفت. اما مادر سعی کرد خود را سر پا نگه دارد تا خبری از جگرگوشهاش برسد. با اینکه همرزمان شهادت او را دیده بودند، اما چون پیکر برنگشته بود، مادر امید به دیدار دوباره فرزند رشیدش داشت و با هر زنگ تلفن یا زنگ خانه به امید خبری از حسین جواب تلفن را میداد یا در خانه را باز میکرد. سال ۹۰ بود که مادر هم با چشمهایی منتظر، دار فانی را وداع گفت. سال قبل بود که از خانواده آزمایش DNA گرفته شد و سرانجام در عملیات تفحص اخیر کمیته جستجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح، پیکر حسین زند پیدا و خانوادهاش را از چشم انتظاری درآورد.
طوری وداع کرد که متوجه شدیم برگشتی در کار نیست
پیام شهدا برای امروز ملت ایران
مقام معظم رهبری مدظله العالی:
شهدا تا هستند، با تن خودشان دفاع میکنند، وقتی میروند، با جان خودشان: «وَ یَستَبشِرونَ بِالَّذینَ لَم یَلحَقوا بِهِم مِن خَلفِهِم اَلّا خَوفٌ عَلَیهِم وَ لا هُم یَحزَنون». تا هستند، جانشان و تنشان و حرکت مادّیشان در خدمت اسلام و در خدمت جامعهی اسلامی است، وقتی میروند، معنویّتشان، صدایشان تازه بعد از رفتن بلند میشود.
چه آنهایی که در دفاع مقدّس به شهادت رسیدند، چه آنهایی که در دفاع از مرز به شهادت رسیدند، چه آنهایی که در دفاع از امنیّت به شهادت رسیدند، چه آنهایی که در دفاع از حرم و از حریم اهلبیت به شهادت رسیدند.
نطق شهدا بعد از شهید شدن باز میشود، با مردم حرف میزنند، با ماها دارند میگویند؛ ما گوشمان سنگین است. این پیامها را درست نمیشنویم؛ اگر به ما بشنوانند این پیامها را، دیگر این گرایش به شرق و به غرب و به دشمن و به کفر و الحاد و مانند اینها، از بین ما رخت بر خواهد بست. این ضعفهایی که شما مشاهده میکنید در ما، به خاطر این است که این پیام را نمیشنویم؛ اگر این پیام را بشنویم، روحیهها قوی خواهد شد، حرکت، حرکت جدّیای خواهد شد.
پیام شهیدان، پیام نفی ترس و اندوه است. امروز هم پیام شهیدان اگر به گوش ما برسد، از ما خوف را و حزن را برطرف خواهد کرد. آنهایی که دچار خوفند، آنهایی که دچار حزنند، این پیام را نمیگیرند، نمیشنوند، وَالّا اگر صدای شهیدان را بشنویم، خوف و حزن ما هم محو خواهد شد به برکت صدای شهیدان؛ این حزن و خوفِ ما را از بین خواهد برد و بهجت و شجاعت و اِقدام را برای ما به ارمغان خواهد آورد.
کوه صبر زندگیم!
امروز فقط با شما و از شما میگویم که اگر شما نبودی چطور پدر شهیدم صبوری میکرد؟
زندگی،خوشی و ناخوشی،تفریح ومناجات همه را با پدرم تنظیم کرده بودی
همیشه می گفتی: نفسم به نفس پدر بسته ست
تکیه کلامت همیشه این بود: عمرم را میخوام برای خدمت به پدرجون
یکبار گفتم: مادرم!از بس صبورانه زندگی میکنید کسی باور نمیکنه ۴۰ساله بیمار دارید چرا گاهی نمیگید خسته شدم تا اطرافیان هم بفهمند شما هم خسته میشید؟
تا از شما کمتر توقع داشته باشند
در جواب گفتید: میترسم جلوی کسی بگم خسته شدم خدا بشنوه و پدرجون را از من بگیره😭
جانم و هستیم به قربان صبر زینبی ات
زندگیم فدای زندگی زهرائیت
یک سال آخر که پدر اغلب بیمارستان بودند شب و روز شما بودی و شما بودی ،نگذاشتی هیچ کس جای شما پرستاری کنه
هر وقت اعتراض می کردیم میگفتی: ما بدون هم نمیتونیم نفس بکشیم…من اینجا کنار پدر جون خوشم
هر چند میدانم آنقدر تسلیم امر خدایی که الان هم بدون همسفر و هم نفست باز میگویی:
ما رأیت الا جمیلا😭
مروری بر بیانات رهبر انقلاب
مروری بر بیانات رهبر انقلاب در دیدار دستاندرکاران کنگره شهدای استان قم ۱۴۰۱/۰۸/۰۸
💠درباره اقدامات مرتبط با کنگره شهدا
❇️یاد شهیدان باید زنده بماند، پیام شهیدان باید شنیده بشود.
⭕️اگر چنانچه این اقداماتی که ما میکنیم از این دو خالی باشد، فایدهای ندارد.
✳️کارهای هنری، شعر، مستند، فیلم، کتاب یا جلسات میتواند حامل پیام باشد.
❌فکر هم نکنیم که «خب معلوم است، پیام شهدا را که همه بلدند، میدانند»
✅نسلهای نوبهنو که میآیند باید مطّلع بشوند از آنچه گذشته، و از انگیزهها، فکرها و مانند اینها.
💠درباره شهر قم
📍قم، هم شهر قیام است، هم شهر اقامه است؛ شهری است که خودش قیام کرد، شهری است که ایران را به قیام وادار کرد.
💎البتّه ما برکات حضرت فاطمهی معصومه(س) و وجود حوزهی مبارک علمیّه در این شهر را نباید در تأثیرگذاری در این خصوصیّات از یاد ببریم.
♦️مردم قم انصافاً مردم خوبی هستند، زودتر از همه جا قیام کردند، زودتر از همه جا مبارزه کردند، زودتر از همه جا شهید دادند.
↙️نقاط برجستهی دوران دفاع مقدس شهر قم که باید روی آن کار زیادی بشود:
🔹شهید مهدی زینالدّین
🔸فرمانده جوان ارتشی، شهید امیر احمدلو
🔹شهدای نوجوانِ گروه سرود
🔸زنان شهید بخصوص چندصد شهید حاضر در جلسه عزاداری حسینی
💠دربارهی ماندگاری و افتخارآفرینیِ حوادثی همچون حادثهی شاهچراغ
📌هر کدام از این حوادثی که در این دوران هست، یک نقطهی روشن تاریخی است، یک ستاره است [مثل] همین حادثهای که چند روز پیش در شاهچراغ اتّفاق افتاد.
⭕️این مایهی افتخار و سربلندی خواهد بود در تاریخ.
🔺بله، عدّهای داغدار شدند؛ بعضی از این حوادث، غمانگیز [است] و سرشار از اندوه میکند دل انسان را و لیکن ستاره است.
⏫ما در این چهل و چند سال، چقدر از این حوادث داشتهایم! این، نشانهی زنده بودن این ملّت است.
💠درباره شهادت
✅در کلمهی «شهید»، مجموعهای از ارزشهای دینی و ملّی و انسانی نهفته است.
❤️اینکه شما میبینید و میشنوید بعضی از این شهدای ما عاشقانه آرزوی شهادت میکردند، خدای متعال یک نوری به دل آنها انداخته بود؛ با این نور یک حقیقتی را میدیدند، این بود که عاشق شهادت بودند.
1️⃣ جنبه دینی:
📍اوّلین چیزی که شهید به یاد انسان میآورد، جهاد فیسبیلاللّه است.
👈چه عملی اصلح از رفتن در راه خدا و تقدیم کردن همهی وجود خود، همهی هستی خود به این راه؟ ایمان صادق، عمل صالح.
2️⃣ معارف ملی:
📍شهید و شهادت از جملهی چیزهایی است که هویّت ملّی را برجسته میکند و رتبهی هویّت ملّی را بالا میبرد.
👈ملّت ایران به خاطر همین شهادتطلبیها در چشم آنهایی که به گوششان رسید عظمت پیدا کرد.
3️⃣ مکارم اخلاقیِ انسانی:
📍شهادت مظهر فداکاری است.
👈این فداکاری یک اخلاق [برجسته] است؛ با قطع نظر از هر دین و مذهب و عقیدهی دینیای، انسانها این را اهمّیّت میدهند.
📍شهادت شجاعت را تداعی میکند.
📍شهادت میتواند همدلی ایجاد کند.
💠توصیههایی به دستاندرکاران کنگره شهدا
🔻من کتابهای مربوط به شهدا را زیاد میخوانم؛
📚هر کدام از این کتابها که شرح حال یک شهیدی است، یک صفحهی جدیدی را برای انسان باز میکند؛
💎چه در مورد خود شهید، چه در مورد این پدرمادرها؛ این مادرهای شجاع، این پدرهای باگذشت.
🎬اینها بایستی منتقل بشود… انتقالش هم عمدتاً به زبان هنر احتیاج دارد.
✔️این همه زمینه وجود دارد برای کار هنری:
♦️فیلمهای مستند
♦️فیلمهای سینمایی
♦️سریال
♦️شعر
❇️امیدوارم که انشاءاللّه همهی کسانی که دلشان برای اسلام، برای انقلاب، برای این ملّت، برای این جوانها، برای این نسل نوبهنو، برای کودکانمان، برای ایران عزیزمان میتپد ⏪ هر چه میتوانند، هر چه قدرت دارند، هر چه ظرفیّت دارند، در این زمینهها کار کنند، تلاش کنند، ⏪مقولهی شهید و شهادت را با یاد و پیام انشاءاللّه ادامه بدهند.
☘️یاد شهدای عزیز حرم مطهّر حضرت احمدبنموسیٰ را گرامی میداریم، به خانوادههایشان و به بازماندگانشان عمیقاً تسلیت عرض میکنیم، تبریک هم میگوییم.
☘️توفیقات شما را هم از خدا مسئلت میکنیم؛ روح مطهّر امام را هم خدای متعال مشمول رحمت و لطف خودش قرار بدهد که او بود که این راه را به روی همهی ما باز کرد.
عکسی که بعد از ۳۱ سال اجازه انتشار یافت
?شب عملیات رمضان پشت میدان مین رزمندهها زمینگیر میشوند از ۱۵۰ نفر داوطلب ۲۰ نفر انتخاب میشوند با گذشتن از میدان مین راه عبور بقیه باز شود. ۲۰ نفر نوبتی روی زمین غلت میزنند تا راه باز شود.. این عکس صبح همان شب است…
?اینها که در این عکس اینگونه آرام خوابیدهاند و اینگونه معصومانه سر را بر زمین گذاشتهاند نه نان خواستند ونه نام. شرمشان باد، کسانی که با اختلاس، دزدی و رانت خواری به خون راه شهیدان خیانت کردند و میکنند. شرمشان باد کسانی که این اختلاسگران را حمایت میکنند
رفیق خوشبخت ما، مهدی باکری!
رفقای واقعی آنان هستند که آرزوی خوشبختی رفیقشان را دارند و این آرزو در کربلای ایران با به شهادت رسیدن معنا میگرفت و رفقا اینطور برای یکدیگر آرزوی خوشبختی میکردند. گروه چندرسانهای نوید شاهد تصاویری از این رفقای خوشبخت را به نمایش میگذارد که رفیق خوشبخت ما، امروز شهید «مهدی باکری» است.
نوید شاهد: رفاقت یکی از شیرینترین قصههای زندگی است و رفیق نقطه امن آن. قصهای که در آن وقتی چند نفر دست رفاقت به سمت یکدیگر دراز میکنند قول و قرارشان این است که در سختیها یار و کنار یکدیگر باشند. هرکدام به سختی بیفتد بقیه برای گذشتن رفیق از آن سختی همه تلاششان را میکنند و هرگاه یکی از آنها به موفقیت و جایگاهی برسد از خوشحالی او شاد میشوند.
رفقای واقعی در قصه رفاقت همیشه آرزوی خوشبختی رفیقشان را دارند و اما در این قصه گاهی برخی از آنها خوشبختتر و عاقب بخیر هستند. اما در کربلای ایران این پیمان محکمتر و بیریا تر از هرکجای دنیا دیده میشد و معنای رفیق و جمع رفقا با هرجا و زمان دیگر متفاوت بود. در این جمع «شهادت» نقطه پایان خوشبختی و نهایت عاقبتبخیری بود که همگی آرزوی آن را داشتند. هروقت یکی از رفقا به شهادت میرسید بقیه با نگاهی پر از حسرت به راهش خیره میشدند و آرزو داشتند به «رفیق خوشبخت» خود بپیوندند.
چه خوش بود راهی که یکی یکی جمع رفقا، آن را پیمودند و چه خوشتر غایتی که شهادت بود و به آن رسیدند. حال پس از گذشت چند دهه از آن دوران و رفاقتهایی که بسیاری از رفقای آن به قله خوشبختی رسیدند؛ ما در نوید شاهد بر آن شدیم با به نمایش گذاشتن عکسهایی از این رفیقهای خوشبخت که همچون نگین در جمع رفقایشان میدرخشیدند، یادشان را زنده کنیم و آنها را در رفاقت سرمشق قرار دهیم؛ به امید آنکه چراغ راهی برای خوشبخت شدن نسل امروز باشند.
رفیق خوشبخت امروز ما شهید «مهدی باکری» فرزند «فیضاله»، متولد 30 فروردین 1333 در میاندوآب است. این شهید والامقام 25 اسفند ماه 1363 در عملیات بدر به فیض شهادت نائل آمد.