«خلاف» را بردار، نه «مخالف» را
هر کس با شما اختلاف دارد؛ اختلاف را حل کن، نه مخالف را از پا در بیاور! «ادفع بالّتی هی احسن السّیئه» بدی را با نیکی درمان کن، مرض را که با مرض معالجه نمیکنند، مرض را با دارو معالجه میکنند؛ این پیام قرآن است. فرمود: شما میدانید بدی یعنی چه، بد هم یعنی چه کسی؛ مبادا بدی را رها کنی، بد را از پا در بیاوری! با هر مخالفی سعی کن که خلاف را برداری، نه مخالف را! این فکر جهانی است، مخصوص به ایران نیست. غرب هم باید بداند اگر بخواهد متمدّنانه زندگی کند، باید اختلاف خود را با دیگران حل کند، نه مخالف را تحریم کند، نه مخالف را فشار بیاورد، نه مخالف را زیر پای خود لِه کند؛ شرق هم همچنین است. [آیتالله جوادی آملی]
امید به رحمت خداوند
گزیده متنی بخشی از محتوای درس اخلاق حجت الاسلام روحانی
گاهی انسان چیزهایی را در زندگی می بیند که امیدوار می شود. نا امیدی بد است به خصوص از رحمت خدا.
یعقوب به برادران یوسف می گوید که از رحمت خدا نا امید نباشید.
صلح حدیبیه در تاریخ شیعه و سنی هست که در آن واقعه حضرت رسول با یک عده آمدند به سوی مکه که هنوز در تصرف کفار بود، تا حدیبیه که در نزدیکی مکه بود آمدند. پیشامدی شد که حضرت باید برمی گشتند. قرار شد عهدنامه ای بنویسند بین پیامبر و مشرکین مکه. تا نام پیامبر را نوشتند سرکرده ی مشرکین گفت: رسول الله را در عهدنامه پاک کنید اگر ما محمد را به رسول الله قبولش داشتیم با او جنگ نمی کردیم. در اینجا امیرالمومنین منشی بود و می نوشت فرمود من این کلمه را پاک نمی کنم. پیغمبر خدا فرمود خودم پاک می کنم( برای نرمش و سازش و اینکه خشونت به کار نرود و بهانه به دست دشمن ندهد که بگویند یا رسول الله اگر تو نرمش کرده بودی ما مسلمان می شدیم.) پاک کرد و دستی بر شانه ی امیرالمومنین هم زد. یا علی امروز برای من بود فردا برای تو هم خواهد بود. این قصه گذشت.
خدا از هر راهی حجت را بر بندگانش می بندد تا عذری برایشان نباشد و آزاد باشند. می خواهد شر را انتخاب کند یا خیر را. نگوید من مجبور بودم و تو مرا وادار کردی.
در سوره ی هل اتی، می فرماید: ای انسان یادت می آید که روزگاری بر تو گذشت و هیچ اسمی از انسان نبود. ما تو را خلق کردیم.
درس اخلاق استاد شجاعی
گزیده متنی بخشی از محتوای این درس اخلاق:
در مراحل توبه گفتیم که مرحله ی اول توبه ی از معاصی بود. مراحل بعدی توبه به مقتضای حرکت پیش می آید. یعنی سالک بعداز اینکه یک سالک جدی بود و از معاصی توبه کرد و در عین حال حرکتش را دارد ادامه می دهد توبه از مسائل بعدی پیش می آید.
ارباب سلوک با برداشتی که از آیات و روایات داشته اند و با تجربه هایی که احیاناً اهل عمل به دست آورده اند
قدم دوم در توبه را توبه از تعلقات دانسته اند. یعنی آزاد کردن دل همراه با فکر و مراقبت، از اسارتها علاقه ها محبتها خوشی ها ناخوشی ها و در یک کلمه از اشتغال به غیرخدا پاک کردن.
پس سالک در قدم دوم خود را باید از یک یک تعلّقات برهاند. هر چیزی قلب ما را برای خود اسیر کرده است. یعنی قلب ما مشغول است.
وقتی دل می گوید فلان چیز را باید داشته باشی و به دستش می آورد خوش است و وقتی می خواهد و نمی تواند داشته باشد مضطرب و ناخوش است. اینکه وقت داشتن خوش و وقت نداشتن ناخوش باشد حکایت از اسارت قلب دارد.
خب همین طور که متوجه شدید این تعلّقات دنیوی بیشمار است یک لحظه که شما بخواهید مراقب دل و قلب خودتون باشید می فهمید که چقدر است. اینجا بهترین معیار، خواندن نماز است. همه دلمان می خواهد نماز با حضور بخوانیم جدیت هم داریم تصمیم می گیریم که این چند دقیقه را حواسمان جمع باشد ولی نه من نه شما در طول عمرمان نتوانسته ایم یک نماز با حضور قلب بخوانیم.
در ادامه صوت درس اخلاق آیت الله محمدشجاعی رحمه الله قابل دریافت می باشد
فایل چند رسانه ای-موضوعات اخلاقی
اخلاقی
شرح حدیث اخلاقی-اهل آخرت باش
امام علی عليه السلام
يَا شَيْخُ إِنَّ اَلدُّنْيَا خَضِرَةٌ حُلْوَةٌ وَ لَهَا أَهْلٌ وَ إِنَّ اَلْآخِرَةَ لَهَا أَهْلٌ ظَلَفَتْ أَنْفُسُهُمْ عَنْ مُفَاخَرَةِ أَهْلِ اَلدُّنْيَا لاَ يَتَنَافَسُونَ فِي اَلدُّنْيَا وَ لاَ يَفْرَحُونَ بِغَضَارَتِهَا وَ لاَ يَحْزَنُونَ لِبُؤْسِهَا يَا شَيْخُ مَنْ خَافَ اَلْبَيَاتَ قَلَّ نَوْمُهُ مَا أَسْرَعَ اَللَّيَالِيَ وَ اَلْأَيَّامَ فِي عُمُرِ اَلْعَبْدِ فَاخْزُنْ لِسَانَكَ وَ عُدَّ كَلاَمَكَ يَقِلَّ كَلاَمُكَ إِلاَّ بِخَيْرٍ يَا شَيْخُ اِرْضَ لِلنَّاسِ مَا تَرْضَى لِنَفْسِكَ وَ آتِ إِلَى اَلنَّاسِ مَا تُحِبُّ أَنْ يُؤْتَى إِلَيْكَ ثُمَّ أَقْبَلَ عَلَى أَصْحَابِهِ فَقَالَ أَيُّهَا اَلنَّاسُ أَ مَا تَرَوْنَ إِلَى أَهْلِ اَلدُّنْيَا يُمْسُونَ وَ يُصْبِحُونَ عَلَى أَحْوَالٍ شَتَّى فَبَيْنَ صَرِيعٍ يَتَلَوَّى وَ بَيْنَ عَائِدٍ وَ مَعُودٍ وَ آخَرَ بِنَفْسِهِ يَجُودُ وَ آخَرَ لاَ يُرْجَى وَ آخَرَ مُسَجًّى وَ طَالِبِ اَلدُّنْيَا وَ اَلْمَوْتُ يَطْلُبُهُ وَ غَافِلٍ وَ لَيْسَ بِمَغْفُولٍ عَنْهُ وَ عَلَى أَثَرِ اَلْمَاضِي يَصِيرُ اَلْبَاقِي .
دنيا سبز و شيرين است و براى او علاقمندانى است. براى آخرت نيز دوستدارانى است كه خود را از فخر فروشى علاقمندان دنيا جدا ساخته اند،در دنيا با ديگران رقابت نمى كنند و به نعمت و عيش آن خوشحال نمى شوند و از شدائد و سختيهاى آن غمگين نمى شوند. اى شيخ كسى كه از هجوم شبانۀ دشمنان مى ترسد خوابش كم مى شود،چقدر شبها و روزهاى عمر بندگان به سرعت مى گذرد زبانت را نگاهدار و كلامت را بشمار،در اين صورت فقط سخنان خير خواهى گفت. اى شيخ هر چه را براى خود مى پسندى براى مردم بپسند،و آنچه را دوست دارى كه مردم به تو روا بدارند به آنها روا بدار. سپس رو به اصحابش كرد و فرمود:اى مردم مگر به اهل دنيا نمى نگريد،كه با چه حالات مختلفى و دگرگونيهايى صبح را به شام مى برند و روز و شب را سپرى مى كنند؟ يكى زمين خورده،دست و پا مى زند،و ديگرى بيمار است،و آن ديگر به عيادت او مى رود،و آن يكى در حال جان دادن است،و اميدى ندارد،و بر تن كس ديگر كفن شده بر روى تابوت است،و يكى طالب دنياست در حالى كه مرگ در جستجوى اوست.و يكى غافل است در حالى كه از او غفلت نشده است،و باز ماندگان هم به دنبال گذشتگان در حركتند.
منبع: بحار الأنوار ج۷۰ ص۸۹
مقام معظم رهبری:
در امتحانات دنیا یک عده جلو می افتند، رفتار اینها نبایدطوری باشد که به معنای غفلت از آخرت، غفلت از وظیفه و غفلت از حقیقت باشد.
نکته:
این کلیپ یکی از برنامه های مجموعه «عطر ماندگار» است که تا کنون چند دوره از آن شبها قبل از خبر ساعت 21 شبکه یک سیما پخش گردیده است و شبکه قرآن سیما نیز آن را بازپخش نموده است ، این مجموعه شامل قطعات کوتاهی از شرح احادیث اخلاقی است که حضرت آیتالله خامنهای در ابتدای درس خارج فقه خود بیان میکنند.
چه کنیم تا نسبت به خدا بی وفا نباشیم؟
حضرت آیت الله مظاهری تصریح کرد: فضیلت وفا، یک فضیلت فوقالعاده مهمی است، اما معمولاً انسانها این درّ گرانبها را ندارند، در قرآن کریم، مرگ خواستن برای افراد بسیار نادر است، اما راجع به اشخاص بیوفا و ناسپاس چنین تعبیری در قرآن آمده است.
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم
«رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری وَ یَسِّرْ لی أَمْری وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانی یَفْقَهُوا قَوْلی»
یکی از آن فضائل، فضیلت «وفا» است که در فارسی به آن میگویند نمکشناسی، و ضد آن نمکنشناسی است. این فضیلت پسندیده، انسان را متوجّه نعمتهای خداوند سبحان و نیکیهای بندگان او ساخته، او را از فراموشی یا انکار آن نعمتها و نیکیها باز میدارد.
فضیلت وفا، یک فضیلت فوقالعاده مهمی است، اما معمولاً انسانها این درّ گرانبها را ندارند. در قرآن کریم، مرگ خواستن برای افراد بسیار نادر است، اما راجع به اشخاص بیوفا و ناسپاس چنین تعبیری در قرآن آمده است: «قُتِلَ الْإِنْسانُ ما أَکْفَرَهُ» [۱]؛ یعنی مرگ بر این انسان که چقدر بی وفا و ناسپاس است.
بیوفایی معمولاً در شرایط سخت و در امتحانها بروز و ظهور مییابد. خدا نکند کسی در امتحان مردود گردد یا نمرۀ خوب نیاورد. بیشتر انسانها راجع به وفا رفوزه میشوند و کمتر کسی قبول خواهد شد.
قرآن کریم میفرماید: «وَ ما أَصابَکُمْ مِنْ مُصیبَةٍ فَبِما کَسَبَتْ أَیْدیکُمْ وَ یَعْفُوا عَنْ کَثیرٍ» [۲]؛ آنچه انجام میدهید به سرتان میآید. آنچه میکارید، همان را برداشت میکنید. خداوند متعال از بسیاری از بدیهای انسان میگذرد و آنها را عفو میکند. خیلی از بدیها و گناهان را نمیگذارد که آشکار شود، اما انسان با این فرض، گناه میکند و از خداوند هم گِله دارد، یعنی بیوفایی میکند. چه کسی میتواند بگوید که من مقام «رضا و تسلیم» دارم و از خدا راضی هستم؟
بعضی اوقات انسان بیحیایی میکند و میگوید: خدایا! این هم که نشد. خدایا! چرا با من چنین میکنی؟ درحالی که باید به خود بگوید: چرا با خودت چنین میکنی؟ این بدیها چیست که میکنی و خودت را هم در دنیا و هم در آخرت گرفتار میکنی؟ اما به جای این حرفها و بهجای پذیرش مسئولیّت اعمالش، تقصیر را گردن خدا میگذارد.
قرآن کریم میفرماید: «ما قَدَروا الله حَق قَدرِهِ» [۳]؛ هیچ کس قدر خدا را نمیداند. یعنی همۀ ما راجع به خداوند بیوفا هستیم. پروردگار عالم این همه نعمت به ما داده است، حال وقتی یک نعمت به انسان داده نمیشود، در حالی که خودش مانع دریافت نعمت بوده، از خدا گِله میکند.
افرادی که خیلی گرفتارند و دربارۀ گرفتاری خود از خداوند گلایه و توقع دارند، نعمتهای فراوان خدا را به یاد آورند تا فضیلت وفا در آنان ظهور یابد. مثلاً با خود بیندیشند که اگر خداوند سبحان به آنها نعمت عقل را عطا نمیکرد، چه میشد؟ تلقین و یادآوری سایر نعمتها نیز راهی برای تقویت فضیلت وفاداری است.