در دوره امام هادی(ع) چه جریانات فکری وجود داشتند؟
۱۳ سال از دوره امامت امام هادی(ع) در مدینه بود، یعنی از ۲۲۰ تا ۲۳۳ و مابقی یعنی از ۲۳۳ تا ۲۵۴ در سامرا حضور داشتند و از نظر فکری خلفای معاصر امام(ع) دو نوع تفکر متضاد داشتند. یک نوع تفکر عقلگرا و معتزلی و دیگری تفکر سنتگرا و اهل حدیثی. معتصم که بعد از مأمون به حکومت رسید و از ۲۱۷ تا ۲۲۷ حاکم بود، تفکر عقلگرایی مأمون را ادامه داد و هفت سال از امامت امام هادی(ع) در دوره این خلیفه بود. معتصم حکومت را از بغداد به سامرا منتقل کرد و بعد از او واثق از ۲۲۷ تا ۲۳۲ به مدت ۵ سال حکومت کرد و او هم تحت تأثیر معتزله و عقلگرا بود. در دوره این دو خلیفه و نیز مأمون، معتزلیان بر دستگاه حکومتی حاکم بودند و میتوانستند افکارشان را غالب کنند.
از جمله موضوعات مطرح، مسئله خلق قرآن بود و سختگیری زیادی میکردند تا همه با اجبار به این آموزه معتقد شوند و بگویند قرآن مخلوق است؛ گویی خطر شرک و کفر در باور به قدیم بودن قرآن احساس میکردند. حتی در دوره معتصم وقتی میخواستند اسرای رومی را مبادله کنند، مأموری به لب مرز میرفت و از اسرایی که قرار بود آزاد شوند میپرسید قرآن حادث است یا قدیم و اگر او جواب میداد قدیم، باید در اسارت باقی میماند. این ایدئولوژی خودساخته را بر ارکان زندگی مردم سرایت میدادند.
البته امام هادی(ع) در بین دعوای مهم اهل سنت بر سر خلق یا قدیم بودن قرآن، شیعیان را از ورود به این دعواهای بیهوده برحذر داشتند و فرمودند قرآن کلام خداوند است. وقتی متوکل به حکومت رسید که حکومت او از ۲۳۲ تا ۲۴۸ داشت، ورق برگشت و ایشان به سمت اهل سنت و اهل حدیث گرایید و قائل به قدیمبودن قرآن شد و از افرادی که در زمان حاکمان قبلی مانند احمدبن حنبل در فشار بودند حمایت کرد. به همین دلیل سنتیهای اهل سنت او را ناصرالسنة مینامند و شخصیت مثبتی در دید ایشان است. متوکل نسبت به امام و شیعیان سختگیری زیادی داشت و از وجود شیعه احساس خطر میکرد. بریحه که زمامدار مدینه بود در نامهای خطر امام هادی(ع) را گوشزد کرد و متوکل هم به بهانه اینکه امام نزد او باشد و در حقیقت برای کنترل بیشتر امام، ایشان را به سامرا فراخواند و در حصر خانگی قرار داد.
منبع: ایکنا