تواضع و زهد مثال زدنی
در بیت امام، مرحوم حجت الاسلام و المسلمین آسید احمد آقا در جمعی که مرحوم والد نیز حضور داشتند، گفتند: «حضرت آیت الله فاضل، بیت امام به شما رجوع کرده است، چرا رساله نمیدهید؟» ولی ایشان رساله ندادند و میگفتند: «تا آیت الله گلپایگانی و آیت الله اراکی هستند، حرفی از رساله نزنید.» ما میخواستیم حاشیه عروه ایشان را چاپ کنیم، اجازه نمیدادند.
بعد از ارتحال بزرگان ما رساله فارسی ایشان را تنظیم و منتشر کردیم. مدت مرجعیت آیت الله لنکرانی حدود ۱۵ سال شد اما من ندیدم هیچ تمایل و رغبتی نسبت به این مسئله داشته باشند، یا سؤال کنند که رساله ما چه قدر چاپ میشود؟ تعداد مقلّدان چه مقدار است؟ ابداً در این وادیها نبود و رفتار ایشان برای ما درس بود.
مرحوم حجت الاسلام شیخ مرتضی واعظی از فضلای بسیار ارزنده، گفت: «من احصاء کردم، پدر شما جوانترین و پرتألیفترین مرجع از مراجع قم و نجف است.»
ایشان عمر خود را در درس و بحث گذراند و تا روزهای پایانی عمر یا درس میگفت و یا کتاب مینوشت و هیچ تمایلی به دنیا و اینکه عنوانی پیدا کند، نداشت. گفتن این سخنان آسان است ولی اینکه برای شخصی همه مقدمات فراهم باشد اما هیچ رغبتی به آن نشان ندهد، این برای ما باید درس باشد.در زندگی بسیار زاهد بود، در تمام عمرش زمین و منزلی بهعنوان ملک شخصی به نام خودش نداشت، واقعاً از دنیا رفت و از جهت دنیوی هیچ چیز نداشت به هیچ وجه دنبال بدست آوردن چیزی برای خودش نبود و هیچ مالی برای خود یا اولاد خودش اندوخته نکرده بود.
مرجع ولایی و مردم دار
از برجستگیهای بسیار مهم ولایی بودن ایشان بود، نسبت به اهلبیت علیهم السلام خصوصاً فاطمه زهرا سلام الله علیها، ارادتمندانه عشق میورزید. اینکه ایشان احیاگر فاطمیه شد، به جهت اهتمامشان به عزاداری فاطمیه و پیامهایی بود که هر سال در اواخر عمرش مردم و شیعیان را دعوت به آن میکرد میفرمود ما اگر بخواهیم حقی از حضرت زهرا سلام الله علیها را ادا کنیم فقط به نوشتن کتاب و سخنرانی نیست، باید به خیابانها بریزیم و عزاداری کنیم، باید دستهجات راه بیندازیم، یادم هست در همان سال اول مسئولین هیئات قم را دعوت کردند و فرمودند ما وظیفه داریم راجع به حضرت زهرا دستهجات راه بیندازیم و از آنها مصرانه خواستند که بیائید روز سوم جمادی الثانیه را به عنوان عاشورای دوم در تاریخ اسلام قرار بدهیم و نگذاریم مظلومیتهایی که متوجه فاطمه زهرا سلام الله علیها شد به دست فراموشی یا کمرنگ شدن سپرده شود.
در بیت ایشان که به عنوان حسینیه وقف شده است از زمان مرحوم جدمان تاکنون قریب به ۹۰ سال است که مجلس روضه فاطمیه برگزار میکنیم، ایشان در وصیتنامهاش نوشته است من پیامهای زیادی دادهام اما یکی از آن چیزهایی که به آن افتخار میکنم و در عالم برزخ به آن امید دارم پیامهایی است که راجع به فاطمه زهرا سلام الله علیها دادهام. بعد از ارتحالشان برخی از بزرگان ایشان را در عالم رؤیا دیدند به آنها فرموده که حضرت زهرا در این عالم خیلی به من عنایت کرده است. ان شاء الله در قیامت هم آن عنایت بزرگ را به محبین خودشان خواهند داشت.
هوای قم برای ایشان بسیار ضرر داشت و در ایام تابستان برخی از مؤمنین در اطراف قم جایی تهیه کرده بودند. به ایشان گفتند همه آقایان به مشهد و شمال رفتهاند شما هم به نزدیک قم بروید. ایشان میفرمود: «چون آقایان رفتهاند من وظیفه دارم در قم بمانم. اگر یک روز شیعهای به درِ خانه ما یا آقایان رفت و کسی نبود جواب او را بدهد، ما چه جوابی برای خدا در قیامت داریم؟» لذا در تابستان در دفتر مینشست و اگر کسی سؤال یا مطلبی داشت، به ایشان مراجعه میکرد.
وی از کسانی بود که نسبت به وضع معیشت مردم همیشه فریاد میزد؛ هر مسئولی میآمد و هر جلسهای برگزار میشد دغدغه معیشت مردم را مطرح میکرد. گاهی متضرّعانه به مسئولین میگفت: «گرانی مردم را بیتاب کرده است، لذا خواهش میکنم رعایت مردم را کنید.» همچنین نامههایی ایشان به رؤسای جمهور عمدتاً درباره مسائل فرهنگی، اقتصادی و معیشت مردم بود.